Translate

چهارشنبه، تیر ۰۹، ۱۳۸۹

دوشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۸۹

سخنگوی کاخ سفید و عشق بلاک بری





شاگر د اوباما - سخنگوی کاخ سفید -در طول مدت 30 دقیقه کنفرانس اوباما با دوتا بلاک بری ور می رفت .
بغل دست من هم یک مشت دختر جوان وزارت امور خارجه آمریکا مرتب بلاک بری رد و بدل می کردند .

اوباما دیر تر امد به محافظش گفتم رفته همبر گر بخورد
آخرش خسته شد و نشست باقی را روی زانو می نوشت . همه حرفها و سوالات خبر نگاران را می دانستند وبه همین دلیل یک خیمه شب بازی بود سر مردم را گرم کنند

شنبه، تیر ۰۵، ۱۳۸۹

تظاهرا ت تورنتو بر علیه گروه 20 و 8 - ایا پلیس از آنارشیستها اطلاعی نداشت ؟



یک پلیس ضد شورش مانع فیلم برداری - خیابان یورک - تورنتو - 26 جون

بخش اول






با سلام

گزارش مصور از تظاهرات گروهها ی مختلف بر علیه کنفرانس گروه 8 و 20 در تورنتو
گفت وگو با مهدی کوهستانی- مسول خاورمیانه کنگره کار- سی د رایان - رئیس کنگره کار کانادا- جمشید باقرزاده - فعال اچتماعی - امیر کسروی- این کنفرانس هزینه ای بیش از 1.200 میلیارد دلار برای مالیات دهندگان کانادائی هزینه داشته است .

متاسفانه انارشیست ها ، باپلیس درگیر شدند و چند ماشین را آتش زدند. بیش از 70 تفردستگیر شده اند
حضور بیش از حد پلیس و پلیسی کردن جو ، این درگیری ها را تشدید کرده بود.
آرشیو برنامه را در روی ملاحظه کنید
www.youtube.com/glassceilingtv

G20-

http://www.youtube.com/watch?v=5D5joLusL5g

http://www.youtube.com/watch?v=l9mnuU9grKM



http://www.youtube.com/watch?v=5D5joLusL5g

بخش دوم
http://www.youtube.com/watch?v=l9mnuU9grKM

پنجشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۹

سالهاست که اینقدر پلیس و حصار و سیم خاردار و بگیرو ببند ندیده بودیم ، سوسول شده بودیم . امروز رفتم کارت ورود به مراسم را از نمایشگاه بردارم ، شهر مانند شهر ارواح شده است . پلیس زیاده رو ی میکند دو سه



روز آینده معلوم می شود ولی یک میلیارد و 200 میلیون دلار هزینه ، نیاز به ادمی دارد که سنگ انداز هم باشه که ان هزینه را مشروع کند
it was for so many years that I have not seen that much of police presence, fence and psychological atmosphere.

there is 3 days left to see that if $1,200,000,000 cost worth it , or there are some anarchists hired or a few naive youths lured by some beneficiary of $1,200, 000,000 to legitimize the cost by burning and breaking windows.
I have first hand experience in 1979 Iran revolution .


http://www.facebook.com/album.php?aid=188307&id=626611089&l=92553682cd

چهارشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۹

داستان ما

یکی بود یکی نبود.چوپانی بود که در نزدیکی ده، گوسفندان را به چرا می برد.

مردم ده، همه گوسفندانشان را به او سپرده بودند و او هر روز مشغول مراقبت از آنان بود.

چوپان،‌ هر روز که گرسنه میشد، گوسفندی را میکشت. کباب میکرد و خود و بستگانش با آن سیر میشدند.. سپس فریاد میزد: گرگ. گرگ. ای مردم. گرگ.... مردم ده سرآسیمه میرسیدند و میدیدند که مانند همیشه، کمی دیر شده و گرگ گوسفندی را خورده است. مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشی ترین و خونخوارترینها.

چوپان به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد. هنوز چند روزی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند گوسفندی خورده شده است..

یکی از مردم، به بقیه گفت:

ببینید. ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است. هنوز خرده هایی از گوشت سرخ شده گوسفندانمان باقی است.

بقیه مردم که تازه متوجه شدند چوپان، دروغگوست، فریاد برآوردند: دزد. دزد. دزد را بگیرید...

ناگهان چهره مهربان و دلسوخته چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چوب چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم او را همراهی میکردند..

برخی مردم زخمی شدند. برخی دیگر گریختند.

از آن شب، پدرها و مادرها برای بچه ها، در داستانهای خود شرح میدادند که:

عزیزان. دورغگویی همیشه هم بی نتیجه نیست.

دروغگوها میتوانند از راستگویان هم سبقت بگیرند.

خصوصاً وقتی پیشاپیش، چوب، گوسفندها و سگهای

نگهبانتان را به آنها سپرده باشید

یکشنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۹

نگاهی به انتاریو و کانادا

برنامه سقف شیشه ای
یکشنبه June 19-2010

نگاهی به انتاریو و کانادا

نگاهی به30 میلیون دلار اضافه چارج کردن کمپانی راجرز
دادگاه اقصی پرواز نوجوان کشته شده به دست برادر و پدر

سالگرد 22 خرداد در تورنتو و چماقداری توسط عده ای منسوب به رضا پهلوی و ضرورت تعیین تکیلف با این خشونت طلبان مدعی مبارزه با جمهوری اسلامی که در حقیقت آ ب به اسیاب جمهوری اسلامی می ریزند

- نتیجه کمیسیون قتل رابرت دزانسکی توسط ار سی ام پی با تیزر در ونکور 2007
25 مین سال حادثه تروریستی انفجار هواپیمای هند توسط سیک های افراطی کانادا

کنفرانس جی 20 و هزینه 1میلیارد و 200میلیون دلاری ، چه کسانی از این ریخت و پاش سود می برند


یکشنبه ساعت 14 به وفت تورنتو ) 11 صبح به وقت ونکور
پخش مجدد ساعت 23 بوقت تورنتو
این برنامه را می توانید از روی اینترنت به صورت همزمان مشاهده کنید
www.itctv.ca
در صورت تمایل می توانید آرشیو برنامه را در روی لینک های زیر مشاهده کنید
www.youtube.com/glassceilingtv

لطفا نظرات و انتقادات خود را با ای میل با ما در میان بگذارید
u@itctv.ca

پنجشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۹

ساده اندیشی یا نمک گیر شدن فعالان سیاسی در آمریکا

ساده اندیشی یا نمک گیر شدن فعالان سیاسی در آمریکا
سعید سلطانپور - تورنتو


ایکاش آمریکا اصلا در مورد ایران حرفی نمی زد تا جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران ، می توانست با تکیه بر انبوه نیروهای مردمی بخصوص جوانان راه پر فراز و نشیب را در برابر سد بتونی ارتجاع مذهبی بهتر پیش ببرد.


متاسفانه چند سالی است که برخی از نیروهای مخالف سیاسی ، کم تجربه ، بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی کشور مان و معدودی هم جویای نام به طمع بودجه چندین میلیون دلاری مصوبه مجلس برای مخالفین جمهوری اسلامی ، خواسته و یا ناخواسته ، با نزدیکی به دولت آمریکا ، عملا آب به آسیاب سیستم سرکوب و اختناق جمهوری اسلامی می ریزند.

بنظر می آید که واقعیت تاریخی قدرت آمریکا برای تغییر حا کمیت ها چندان هم زیاد نیست وقتی می بینیم
آمریکا در این 4 دهه اخیر تنها در سالهای اخیر توانسته است در هندو راس و هائیتی ( آن هم به کمک دولت محافظه کار کانادا )سا حل عاج تغییر دولت ایجاد کند. در کشورهای بلوک شرق سابق هم که از طریق تزریق تحت عنوان ، مانند گرجستان و قرقیزستان و ا کراین دولت های طرفدار غرب را به روی کارآورده است ، در انتخابات بعدی ، دوباره نیروهای مخالف آمریکا و به عبارتی طرفداران روسیه به قدرت رسیده اند و یا اپوزیسیون قدرتمندی شده اند.

تجربه لیبی و دیکتاتور آن قذافی ، تجربه دولت حماس و نوار باریک غزه نشا ن داد که را ه حل نظا می در دنیای ارتباطات و رسانه هی جانشین ( رسانه های اصلی ) بدست نمی آید . با حمله نظا می به عراق وافغانستا ن هم آمریکا با کمک متحدانش نتوانسته است پیروزی بدست بیاورد. فکر می کنم حتما جناحهائی در بین حاکمیت آمریکا هستند که راه حل نظا می علیه جمهوری اسلامی را باور ندارند. البته نه بدلایل انسان دوستانه ، بلکه بدلیل منافع حزبی که بالطبع منا فع برخی از مردم آمریکا را بطور عام در بر دارد.

اینکه سناتور مک کین در آ ستانه جنبش سبز در مراسم جایزه به جنبش سبز ، لحن ادبیاتش را عوض کرد ه است و از شیوا آهار نظری می گوید را نباید بدلیل تماس چند نفر فعال سیاسی و یا حقوق بشری ایر انی در واشنگتن دانست بلکه حضور میلیونی مخالفین احمدی نژآد بطور خاص و خا منه ای بطور عام، شکا فی جدی تر دربین جنا ح های آمریکا نیز ایجا د کرده است.
براستی چگونه می شودباور کرد که دولتمردان آمریکا ، دلشا ن بحال حقوق نقض شده مردم ایران سوخته اسیت وقتی که به پهلوی دوم ، متحد خود که بیمار هست ، اجازه اقامت در آمریکا را نمی دهند.

وقتی سناتور مک کین ، قهرمان ملی آمریکا ، به همراه دیگر جمهوری خواها ن به لایحه بیمه درمانی برای 60 میلیون آمریکایی بدون بیمه درمانی نه تنها رای منفی می دهند بلکه تلاش گسترده ای برای باز پس گرفتن لایحه دارند. یعنی جان و سلامت 60 میلیون آمریکائی که بسیاری مالیا ت دهنده هستند برای این جماعت چندان اهمیتی ندارد وقتی که منا فع کمپانی های میلیارد دلاری بیمه به خطر می افتد.

ثروتمند ترین کشور دنیا ، بسیاری از مردما نش فقیر هستند و اگر کارتن خواب نیستند ، آن راباید در باورهای مردم برا ی کمک به خیریه ها دانست که سال 2009 مبلغی بالغ بر 220 میلیارد دلار صدقه و کمک ما لی کرده اند. و مثالهای دیگر مانند انبوه عظیم آمریکا ئی هائی که در خانه های کاروانی (کانکس ) ا زندگی می کنند.
آمریکا تتها کشوری که زندان ها توسط بخش خصوصی اداره می شود یعنی قضات باید بر خلاف کانادا متهمان جرائم کوچک را به زندان بفرستندتا این زندانها سود آور باشد.
نفوذ لابی اسرائیل هم در سیاست داخلی و خارجی بر کسی پوشیده نیست . جماعتی اندک با کنترل رسانه های جمعی و هالیود افکار عمومی آمریکائیان را شکل می دهند یا تحریف واقعیات می کنند.


ممکن است اکثریت مردم ایران ، تحلیل سیاسی مسا ئل را آنگونه که تحلیل گران در رسانه ها می کنند ، ندانند ولی با خون و پوست و حس انسانی خود با حاکمیت در تعارض جدی هستند . آنها وقتی پای بیگانگان در میان می آید ، تاریخا در ضدیت کامل با حا کمیت قرار نمی گیرند.

پهلوی دوم ، در حالیکه حمایت کامل غرب را داشت ، بدلیل دوری از مردم و خا لی کردن صحنه سیا سی ، ، توسط انقلاب مردمی سرنگون شد . به همین دلیل ، می توان در صورت داشتن رهبری ( رهبران ) شجاع و فداکار و دورنگر بدون کمک آمریکا و غرب ، به آینده ای روشن تر که مردم حق حاکمیت ملی و دخالت در عرصه تصمیم گیری های کلان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و مذهبی خود را داشته باشند ، امیدواربود.
با توجه به تجربه تلخ مردم ایران از سیاستمدارا ن وابسته به دولت فخیمه و یا تزاری ، هر گونه نزدیکی به دولتهای غربی بویژه آمریکا ،هم باعث بی اعتباری این افراد ( چه با نیت خیر و چه با نیت پست و مقام و پول )
می شود هم بهانه ای عملی برای سرکوب دگر اندیشان و آزادی خواهان دموکرات و فعالین حقوق بشری به حاکمیت خواهد داد.

تماس با دولتها یک شمشیر دولبه هست . در حا لیکه اپوزیسیون باید تماس برای تبا د ل نظر داشته با شد ولی عقد قرارداد و یا همکاری باید به صورت شفا ف باشد و به اطلاع مردم برسد .بالطبع با توجه به دو تابعیتی بودن بسیاری از ایرانیان ، ایرانی های آ مریکایی به عنوان یک حق شهروندی باید به سیاستمداران اطلاع رسانی کنند ولی همانگونه که بسیاری ازشهروندان آمریکائی بغیر از مواقعی که ا منیت منی آمریکا و یا جا ن شهروندان آمریکائی در خطر نباشد با اف بی آی و سازمان سیا همکاری نمی کنند . این افراد نیز نباید بر علیه منافع دیگر ایرانیان و احزاب و گروه ها با سیاستمداران و مقامات امنیتی آمریکا و دیگر کشورها ، همکاری کنند. تجربه مجاهدین نشان داد که جریانات سیاسی و افراد نمی توانند در نظرات آمریکا تغییر ایجاد کنند ولی آمریکا می تواند همانگونه که توانست آنها را 180 درجه متغیر کند.
تغییر لحن و همکاری های نزدیک را نمایندگان مشروع ومنتخب مردم ایران را تعیین می کنند نه کسانی که تنها یک بخش کوچک از یک سیستم نظامی اقصادی امنیتی را می بیند و یا اشراف دارند
بقول دوستی می گفت نمی دانم چرا اصلاح طلبان به خارج می آیند حالشان بد می شود. من فکر می کنم در لابی های واشنگتن و یادر استودیوهای صداو سیمای آ مریکا تاب خوردن ، باعث سر گیجی و بد شدن حال می شود.


14 ژوئن 2010

پا نوشته ها:
سر مقاله نیک آهنگ کوٍثر- فرصت ها را دریابیم – سایت خودنویس


مصاحبه مجتبی واحدی در صدای آمریکا http://www.youtube.com/watch?v=L1ggk-qwL00&feature=related

و http://www.youtube.com/watch?v=MnatIq8XFOA&feature=related

و http://www.youtube.com/watch?v=r3j_kNbMTjQ

یکشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۹

جلسه پرسش و پاسخ جوانان و والدین ایرانی با افسر پلیس یورک

برنامه سقف شیشه ای 12 ژوئن 2010
June 12-2010


گزارش این هفته برنامه به جلسه پرسش و پاسخ جوانان و والدین ایرانی با افسر پلیس یورک – ذبیح اریائی
اختصاص دارد.
آریائی به مدت بیش از 3 ساعت به سوالات شرکت کنند گان که بیش از 50 نفر بودند به طور عمومی و خصوصی به زبان فارسی ، پاسخ داد که قابل تشکر هست .
این برنامه در بنیاد پریا برگزار شد
برنامه سقف شیشه ای در روزهای یکشنبه از ساعت 14 ( بوقت تورنتو ) به مدت یکسا عت از تلویزیون آی تی سی پخش می شود.
این برنامه را می توانید از روی اینترنت به صورت همزمان مشاهده کنید
www.itctv.ca
در صورت تمایل می توانید آرشیو برنامه را در روی لینک های زیر مشاهده کنید
www.youtube.com/glassceilingtv


جلسه پرسش و پاسخ جوانان وپلیس
youth and York police-officer zabi Aryaei5
1
http://www.youtube.com/watch?v=LYfuPylm_vo
2
http://www.youtube.com/watch?v=e-j2FALZpCQ
3
http://www.youtube.com/watch?v=cvfpDsbt7wU
4
http://www.youtube.com/watch?v=laukjyUDo0w

لطفا نظرات و انتقادات خود را با ای میل با ما در میان بگذارید
u@itctv.ca
قرار بود ارونگ مومنی از پلیس تورنتو در این مورد جلسه داشته باشد که متاسفانه بدلیل تعویض شدن مسول مرکز انتظامی ( کلانتری ) و جایگزین شدن فرد جدید که چندان علاقه ای به ارتباط با کامیونیتی ایرانی ندارد ، به طول کشید و من مجبور شدم که از پلیس یورک تقاضا بکنم که انها هم این دعوت را قبول کردند و با کمک آقای آریائی این جلسه به خوبی برگزارشد.
جوانان همه از این چلسه راضی بودند و در گفت و گو هم با من انتقادات خودشان از پلیس بیان کردند .

سه‌شنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۹

گزارش مراسم جمع اوری کمک مالی بینادپریا برای اولین خانه ایرانیان در انتاریو و کانادا


Saeed Soltanpour report from Parya Fund raising gala
گزارش مراسم جمع اوری کمک مالی بینادپریا برای اولین خانه ایرانیان در انتاریو و کانادا

http://www.youtube.com/watch?v=--cpEwDQLjI
مصاحبه با محمد فتوت - سعید شنبه زاده -هنرمند - دیوید کوهن ( عضو انجمن شهر ریجموند هیل ) - وسخنرانی افتتاحیه مهندس احمد تبریزی ( رئیس هیت مدیره
پریا
interview with M. Fotovat, Saeed Sahnbe Zadeh and the opening remarks by Mr. Tabrizi, president of Parya.
Special thanks to M. R. Tabrizi for the edition
تشکر از محمد رضا تبریزی برای تدوین
:

2
مصاحبه با پیتر شرومن - دکتر رضا مریدی --سهیل پارسا -دکتر ظهوری -
interview with Peter Shuruman,Dr. Moridi, Soheil Parsa and Dr. Zohouri
http://www.youtube.com/watch?v=qrT64XbzbwM


3
مصاحبه با جیسون کنی و زیر مهاجرت و ماز جبرانی و نیک آهنگ موثر
Interview with Jason Kenney and Maz Jobrani-Nikhanag

http://www.youtube.com/watch?v=vMBIl_4ncQs

سپاس فراوان از محمد رضا تبریزی برای کارتدوین


برنامه سقف شیشه ای Glass Ceiling at ITC TV

special thanks to M.R.. Ttabrizi for Editing at ITC TV

یکشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۹

بحث و گفتگو در مورد فلسطین و ایران


مهدی ظهوری


مهندس غروی
با سلام


مهمانان برنامه روز یکشنبه 6 ژوئن 2010 سققف شیشه ای

مهندس نورالدین غروی ( فعال سیاسی ) و مهدی ظهوری ( فوق لیسانس تاریخ اجتماعی کانادا
در مورد اینکه ایا مسله فلسطین راه حل دارد ؟
نگاه مردم و رسانه های آمریکا کانادا به این مسله
حمله به کشتی کمک رسانی توسط اسرائیل
قانونی بودنی محاصره غزه ؟
) رجب اردوعان ،ترکیه برنده و احمدی نژاد بازنده این حادثه ؟
ایا اسرائیل رژیم آپارتاید هست؟

برنامه ساعت 14 بوفت تورنتو- نیویورک و 11 صبح بوقت ونکورو و لس انجلس
تکرار برنامه 23 بوقت تورنتو از تلویزیون ایرانیان کانادا
برنامه رامی توانید در روی اینترنت مشاهده کنید
www.itctv.ca
آرشیو برنامه
www.youtube.com/glassceilingtv

با تشکر


Saeed Soltanpour

TV Host" Glass Ceiling"
Free Lance Journalist

پنجشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۹

گفت و گویی بادکتر رامین جهانبگلو


گفت و گویی بادکتر رامین جهانبگلو در مورد کنفرانس دمکراسی و جامعه مدنی ایران
جنبش سبز و عدم خشونت

اولین”خانه ایرانیان”، فرصتی برای همه

سعید سلطانپور

این روزها دست اندرکاران و داوطلبان و حامیان مالی و معنوی بنیاد پریا ، سخت مشغول برنامه جمع آوری کمک مالی برای خرید “خانه ایران”که اولین آن در انتاریو و کانادا می باشد، هستند. شنبه 5 جون جشن همیاری مالی بنیاد پریا برای خانه ی ایرانیان است.

از زمان طرح این ایده، یعنی داشتن خانه ای برای ایرانیان، حمایت های مردمی همراه با نقد برای بهتر شدن در کنار نق زدن های طلبکاران کامیونیتی وجود داشته است.

امروز می خواهم به عنوان کسی که نزدیک به دو دهه در فراز و نشیب شکل گیری و تغییرات جامعه ایرانی در انتاریو و کانادا هست، نکاتی را با دیگران در میان بگذارم.

چندی قبل طی گفت وگو با چند تن از دست اندرکاران سالهای گذشته انجمن ایرانیان قصدم را برای ساختن مستندی در مورد آنان و نظریات جریانات مختلف در دوران مختلف را به طور جداگانه بیان کردم که به جائی نرسید .در سالهای 90 بسیاری از ایرانیانی را که به تورنتو می آمدند، پناهندگانی تشکیل می دادند که آخرین پس اندازهای خود را به قاچاقچیان آدم و پاسپورت داده بودند که به کانادا بیایند.

در آن دوران، در سالهای اولیه 90، انجمن ایرانیان که توسط چند تن از فعالان جامعه ایرانی تاسیس شده بود، نقطه امیدی شد برای کسانی که آخرین پس اندازهای خود را به قاچاقچیان داده بودند تا آنها را به سرزمین امنی برساند که در آن کرامت انسانی ارزش نهاده شود و انسان اختیار انتخاب راه خود را داشته باشد.

در آن دوران که نه اینترنتی بود و نه تلفن همراهی و نه اطلاعات جامعی که امروزه می توان با کمی جست و جو یافت و از همه مهمتر بی اعتمادی و سیاست زدگی و سرخوردگی، آن انجمن توانست خدماتی را به مهاجران عرضه کند که اکنون دیگر آنها تازه وارد نیستند و خود در این سرزمین جا افتاده اند و شهروندی با حق آب و گل شده اند .

متاسفانه شرایط آن دوران، و سیاست زدگی و عدم کار تیمی و آینده نگری جامعه ایرانی و نسل های بعدی مان، در این انجمن تشتت به وجود آورد و آن انجمن به سرنوشت دیگر نهادها و سازمانها دچار شد. بودجه دولتی تخصیص یافته به آن بین دیگر نهادهای غیر ایرانی مانند کاستی تقسیم شد تا به مهاجران ایرانی سرویس ارائه دهند.

انجمن ایرانیان علیرغم تلاشهای بسیاری از دوستان به دلیل کمبود بودجه نتوانست به آن دوران اولیه و خدمت رسانی به جامعه برگردد.

قصد من از بازگویی این بخش از تاریخ مهاجرتمان در تورنتو و کانادا برای آن دوستانی است که شعر شاملو می خوانند که مردم ما حافظه تاریخی ندارند و متاسفانه خود به گفته شاملو در عمل بی اعتنا هستند.

تصور کنید اگر 50 سال دیگر محقق و تاریخ شناسی به بررسی مهاجرت ما در کانادا بپردازد، چه نتیجه ای خواهد گرفت؟ جامعه ای با آگاهی سیاسی نسبتاً خوب، با انگیزه بالا برای تحصیل و درآمدهای نسبتاً خوب، و جمعیتی بالغ بر 150 هزار نفر برای دو دهه، هیچ محلی برای خودشان نداشتند و همواره چشمشان به دست دولتی ها بود .

بنابر این خانه ایران که تحت پوشش بنیاد پریا به عنوان اولین خانه ایرانی درکانادا تاسیس می شود، فرصتی ست برای همه آنهایی که به این مکان نیاز دارند، بویژه تازه واردان، سالمندان و نوجوانان .

سخنی کوتاه دارم با دوستان سیاسی که عمری را برای عدالت اجتماعی و آزادی برای همه ایرانیان گذاشته اند، و متاسفانه شرایط مشخص را در نیافته اند که بتوانند تحلیل مشخصی از آن ارائه بدهند.

اگر به تشکیل این نهاد مدنی کمک نمی کنید، خدای نکرده، چوب لای چرخ آن هم نگذارید. از تجربه گذشته در نداشتن نهادهای مدنی برای جامعه ایرانی و عواقب آن درس بگیریم .

اگر واقعاً کسانی که فکر می کنند چنین نهادی نمی تواند به جامعه ایرانی در انتاریو خدمت کند، چرا آستین بالا نمی زنند و خود خانه ایران دیگری با هر شکل و شیوه ای که می خواهند تاسیس نمی کنند. با تجربه پریا ، مسلما ثبت و مراحل اداری و تثبیت آن و مراحل قانونی جمع آوری کمک مالی آسان تر خواهد بود .

جمعیت ایرانی در انتاریو نیاز به دهها خانه ایرانی دارد. این اولین آن است ولی آخرین نخواهد بود.

سعید سلطانپور نفر سوم از چپ در مصاحبه تلویزیونی با اعضای هیئت مدیره بنیاد پریا

خانه ایران فرصتی برای همه است و تهدیدی برای هیچ کس نیست. ضعف خودمان را در ایرادگیری بر کار جمعی دیگران نپوشانیم. تنها دیکته ننوشته غلط ندارد. ما در مواقعی که منافع جامعه ایرانی اولویت دارد با حفظ عقاید و نظرات مان و نقدهایمان، در کنار یکدیگر می ایستیم. از تجربه جامعه یهودیان و اسماعیلیه در کانادا یاد بگیریم. راه طولانی در پیش داریم.

به امید روزی که آنقدر خانه ایران داشته باشیم که بتوانیم به دیگر اقوام ساکن در انتاریو هم خدمات ارائه کنیم.

بیمارستانی با هزاران پزشک و متخصص ایرانی داشته باشیم که به کانادائی ها هم سرویس درمانی ارائه کند و زبانزد جهانیان شود.

خانه های ایرانی بسازیم برای همه عقیده ها و سلیقه ها.

یکی از کارهای خوب در این مراسم، فراحزبی عمل کردن و دعوت از سیاستمداران احزاب مختلف مانند وزیر مهاجرت و وزیر امور خارجه (محافظه کار) و وزیر راه (لیبرال ـ انتاریو) در حمایت از این حرکت است. به عنوان یک عضو جامعه ایرانی، از زحمات همه دست اندرکاران بنیاد پریا بویژه رئیس بنیاد آقای تبریزی و اعضای هیئت مدیره و مدیر اجرایی و همکاران و داوطلبان پریا و همچنین آقای دکتر مریدی که ریاست افتخاری برنامه ی حمایت مالی را بر عهده دارد، برای تلاش در راه تحقق رویای دیرینه ی کامیونیتی ایرانی، تشکر می کنم.

خميني به روايت جلالي خميني

**دوستي نقل مي‌كرد كه زمان آمدن امام از پاريس، در بهشت زهرا فردي را ديدم كه مردم را كنار مي‌زد و براي ديدن امام بي‌تابي مي‌نمود. وضعيتي تقريبا غيرعادي داشت كه مجبور شدم علت اين بي‌تابي و تلاش را از وي جويا شوم. در جواب گفت: من داستاني دارم كه شما نمي‌دانيد. زمان زنداني بودن حضرت امام، من سرباز بودم و يكي از دوستانم كه مسئول حضرت امام بود ظاهرا آقا را نمي‌شناخت، برايم تعريف مي‌كرد «من از اين سيد چيزهايي عجيب مي‌بينم، درون سلول بعضي اوقات مشغول نماز است، پاره‌اي وقت‌ها را در سلول نمي‌بينم، قفل در سلول را باز مي‌كنم و به جستجو مي‌پردازم و او را نمي‌بينم، درب را قفل مي‌كنم ولي بعد از دقايقي مي‌بينم درون سلول نماز مي‌خواند». خلاصه به پيشنهاد ايشان جايمان را عوض كرديم و من زندانبان آقا شدم. اوايل آن بزرگوار را نمي‌شناختم؛ ولي براساس بيانات دوستم كنجكاوي به خرج مي‌دادم. من هم عينا همان صحنه‌ها را مشاهده مي‌كردم. گرچه درب زندان بسته بود، اما ايشان را در سلول نمي‌يافتم و ... مشاهده اين كرامات مرا متوجه عظمت شخصيت آن بزرگوار كرد و بالاخره توفيق نصيب شد و آن حضرت را شناختيم. زماني كه از ارادات و علاقه من به آقا آگاه شدند، دستگيرم ساخته و به شكنجه و آزارم پرداختند و از جمله ناخنهايم را كشيدند.
دوست ما نقل مي‌كرد كه نگاه كردم، ديدم ناخنهايش كشيده شده است.
خبرگزاري فارس

$$$
بر هرچه آدم دروغگو صلوات
اینها را چرا خمینی زنده بود نمیگفتند حالا ک ازا ولایت فقیه خراب شده داستان میسازند
هنوز نمردیم این گونه جاعل میکنند حالا زمان حضرت محمد و احادیث جعلی را میتوان تصور کرد