Translate
جمعه، آبان ۱۰، ۱۳۹۸
نادر بودن خر/الاغ در کانادا و تجربه کانادایی Canadian Experience
Canadian Experience
- اون سالها که کانادا آمده بودم دهه 90 ، صبحها می رفتم دبیرستان و شبها می رفتم پیتزا پیتزا کار می کردم . همکاری داشتیم احمد اقایی بود از افغانستان ، از غرب تورنتو ،می اومد شرق تورنتو . کسی می خواهد اوج استثمار را ببیند باید در پیتزافروشی های ایرانی ها کار کنه . هم رانندگی ، هم درست کردن ، هم خورد کردن گوجه فرنگی ، و اگر یک لحظه بیکار می موندی صاحب مغازه که بهش می گفتیم عمو ، یک کاری می تراشید . یا شیشه تمیز کنیم و یا دست شویی .
پنجشنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۹۷
تورنتو زخمی از جنایت ولی همچنان با کمک مردم ، ایستاده و دوست داشتنیست
مقاله من در ارتباط با تیراندازی جنایتکارانه در خیابان دنفورث تورنتو -منتشر شده در ایران استار 25 جولای 2018
تورنتو زخمی از جنایت ولی همچنان با کمک مردم ، ایستاده و دوست داشتنیست
saeed-soltanpour-toronto-danforth
نباید اجازه داد هیچ نوع خشونتطلبی، در جامعه اکثریت صلحدوست کانادایی تفرقه بیندازد
عصر روز یکشنبه 22 جولای در حالیکه روی سخنرانی نمایشی مایک پمپیو وزیر امورخارجه ترامپ در لسآنجلس برای جمهوریخواهان که 20 درصد آنها را ایرانیها تشکیل میدادند تمرکز کرده بودم؛ خبر تیراندازی در خیابان دنفورث در محله یونانیها، یکی از معدود مناطق ساده ولی زنده شهر، با اینکه راس خبرها شده بود اما برای ایرانیان زیر سایه خبر ایران و آمریکا قرار گرفت. ضارب 29 ساله قدم زنان از این طرف خیابان به آن طرف خیابان رفت، 15 نفر را زخمی کرد و در درگیری با پلیس چند صد متر آنورتر و چندین دقیقه بعد، کشته شد. یک دختر 18 ساله و یک دختر 10 ساله نیز در این حادثه کشته شدند.
هنوز زخم حادثه جنایتکارانه خیابان یانگ در 23 اوریل و کشتهشدن 10 نفر توسط یک جوان ارمنی کانادایی با یک ون خوب نشده بود که این زخم بازشد. مدتی است که انتخابات شهرداریها آغاز شده پشت پردههای سیاست بین رئیس اتحادیه پلیس تورنتو با شهردار و شورای شهر رقابت شدیدی آغاز شده است. خشونت بر اثر تیراندازی باندهای تبهکار رشد چشمگیری پیدا کرده و قتل با گلوله همه شهروندان این شهر خوب و دوستداشتنی را نگران کرده است. همه، انگشت اتهام و کمکاری را به سوی دیگری نشانه گرفتهاند. روی کار آمدن دولت دستراستی محافظهکار داگ فورد با چیدمان کابینه 21 نفری که 20 نفر آنها سفید و تنها یک کرهایتبار دارد که با رای اقلیتهای قومی منجمله ایرانیها به اکثریت رسیده، پیام خوبی نبود زیرا شهر تورنتو دارای اکثریتی مهاجر است و درصد قابل ملاحظهای از شهروندان را اقلیتهای قومی و رنگینپوست تشکیل میدهد که به لطف قانون با هم در صلح و صفا، و شرایط نه چندان بد رفاهی زندگی میکنند.
قبل از رفتن به صحنه جنایت ضد انسانی، بحثی که داشتیم این بود که چه کسی ضارب است، سفید کانادایی یا خاورمیانهتبار کانادایی. با عدم افشای نام ضارب که نزدیک به 18 ساعت طول کشیده بود حدسمان قوت میگرفت که وی باید از مسلمانان باشد، شهردار و رئیس پلیس تکرار میکردند که زود نتیجهگیری نکنید. موضعگیریهای ضد مهاجرین و غیرقانونیخواندن پناهندگانی که از آمریکا وارد کانادا میشوند توسط داگ فورد در قبل از دیدار هفته گذشته با جاستین ترودو در تورنتو، مسیر خطرناک و پرتنشی بود که ترامپ آنرا در آمریکا به اجرا گذاشته بود، بعلاوه تشدید جو ضدپناهندگی از طرف رسانههایی مانند تورنتوسان و نویسندگان ضدایرانی مانند کندیس مالکوم که به تحریکات قومی و نژادپرستی دامن میزنند؛جو ناسالمی را بوجود آورده بود. براساس کنوانسیون ژنو، هیچ پناهندهای غیرقانونی نیست و میتوانند از هر مرزی وارد هر کشوری بشود و این وظیفه کشورهاست که با آنها انسانی برخورد کند تا در یک کشور امن، سکنی گزینند.
با اعلام نام فیصل حسین 29 ساله، مشخص شد عامل جنایت خیابان دنفورث چه کسی است. خبرگزاریها از مشکل روحی و روانی این جوان صحبت کردند. گزارش شد که در سال 2010 از طرف دبیرستانش به پلیس در مورد رویاهای وی گزارش شده بود ولی تورنتوسان و ستوننویسانی مانند طارق فتاح و اندره فرولی سعی دارند که مسئله روحی روانی فیصل را بیرنگ کنند و آنرا ترور سازمانیافته بخوانند. وی در پس کوچه به صاحب رستورانی که برای سیگار کشیدن بیرون آمده بود و وحشتزده با وی روبرو میشود میگوید: نترس با تو کاری ندارم و به راهش برای قربانی کردن دیگر ادامه میدهد.
من از همان لحظه شنیدن خبر، این حادثه را جنایتکارانه و تروریستی خواندم. برای من فرقی نمیکند هرجای دنیا، خشونت علیه شهروندان غیر نظامی محکوم است، چه یک سفیدپوست مسیحی علیه مسلمانان در مسجد شهر کبک که 6 نفر را با مسلسل کشت و چند نفر را زخمی کرد چه آن ارمنیتبار کانادایی جوان الک میناسیان، که زنان را در خیابان یانگ با مشکلات روانیش کشت، یا فیصل حسین که مردم عادی را که عصر تعطیل از زندگی در دنیای پر استرس با کمترین هزینه لذت میبُرند را به خون خودشان غلتاند. اگر بحث اختلال روانی هست باید برای همه عاملان این سه جنایت باشد، اگر تروریسم است باید برای هر سه این عملیات کور علیه مردم بیدفاع باشد، آنها که سعی میکنند مذهب و باور مشخصی را در این جنایات گزینشی پُررنگ کنند، آنهم در کشوری مانند کانادا که اساس رشد و قشنگی وجودش، وجود میلیونها مهاجر از کشورهای مختلف با باورها و مذاهب مختلف است، آب به آسیاب خشونتطلبان و نژادپرستان ریختن است. چند صد متر آنطرف صحنه کشتار، مسجد مدینه قرار دارد که حداقل 40 سالست که ستون کامیونیتی مسلمانان در خیابان دنفورث شده و نقش مهمی در حمایت از کامیونیتی و شکلگیری آن داشته و تاکنون نیز پلیس مشکلی با این مسجد و نمازگزاران آن نداشته است.
در حالیکه فیصل حسین را باید عامل و مسئول اصلی این جنایت خواند ولی سهم دولت انتاریو و کانادا، در جدیتر گرفتن مسله روحی و روانی که آمارش هر روز در بین جوانان تورنتو و بزرگشهر آن همراه با کانادا بیشتر میشود، چیست؟ فیصل حسین ساکن یکی از فقیرترین محلههای تورنتو و کانادا بود (تورنکلیف – اگلینتون و دان میلز). تورنکلیف، منطقهایست که کاتلین وین نخست وزیر سابق و رهبر حزب لیبرال انتاریو، نماینده مجلس آن بوده، البته خانه وین در یک کیلومتری آنجا و در بهترین محله این منطقه قراردارد که اقشار با درآمد بالا در آن زندگی میکنند.
خواهر فیصل چندی پیش در جوانی فوت کرده، پدر بیمار است و خانهنشین، برادر بر اثر مصرف مواد مخدر یکسال و نیم است در کما قرار دارد. مادر زیر فشار، فیصل در چند شغل منجمله فروشگاه لابلای محله کار میکرد. پلیس میگوید اسلحه هم متعلق به برادر فیصل است که عضو یک باند تبهکاری بوده و با یک گروه دیگر تبهکار محله نیز درگیر بودهاند، همه همسایهها هم از وی به عنوان یک جوان مودب ، لبخند به لب یاد کردهاند. البته سوالات زیادی هست که هنوز پاسخی برای آنها نیست: فیصل چگونگی استفاده از اسلحه را از کجا یاد گرفته است؟
پلیس تورنتو و اسلحه و اطلاع رسانی
در صحنه جنایت دنفورث، از رئیس پلیس پرسیدم چرا اینقدر در اطلاعرسانی ضعیف عمل میکنید. توجه داشته باشید که تورنتو شهر چند ملیتی است، بسیاری از مردم در سراسر جهان با هر خبر تیراندازی نگران جان بستگان وآشنایانشان میشوند، چرا مانند حادثه خیابان یانگ رسانهها و مردم زودتر از پلیس اسم قربانیان را پیدا کردند؟ از سوی دیگر پلیس از مردم میخواست اطلاعاتشان را با پلیس به اشتراک بگذارند؛ وقتی مردم نمیدانند ضارب کیست، چگونه باید در مورد ضارب به پلیس خبر بدهند؟! بخصوص در این مورد که ضارب با هیچ کسی در مورد این اقدام صحبت نکرده بود؟ این یک ضعف جدی پلیس است که باید آنرا تصحیح کند.
از سوی دیگر هفته گذشته جاستین ترودو، بیل بلر ریس پلیس سابق را در راس وزارتخانهای که جدید تاسیس کرده است قرار داد: وزارت ایمنی مرزها و کاهش تبهکاری. این انتصاب از یک سو پاسخی به داگ فورد بود، زیرا بیل بیلر مدارک و فیلم مواد کشیدن راب فورد شهردار قبلی تورنتو و برادر داگ فورد را به جریان گذاشت، و از سوی دیگر پاسخیست به نارضایتی افزایش خشونت در تورنتو. ولی نکته در اینجاست که دولت (استان و فدرال) در مورد اینکه چرا اینقدر خشونت در تورنتو توسط باندهای تبهکار گسترده شده، هیچ توضیحی به مردم ندادهاند.
اگر پلیس دیدگاه و رفتارش با مردم و بخصوص جوانان و کامیونیتیهایی که خبرسازتر هستند (که البته ارتباط مستقیم با فقر اقتصادی در این کامیونیتیها دارد) تجدید نظر مثبت کند قطعا اوضاع تورنتو بهتر خواهد شد. متاسفانه بدلیل ساختار پلیس در کانادا، نگاه سازمانی آنها از بالا به پایینست هر چند سعی زیادی در نزدیکی با کامیونیتیهای اقلیتی در این سالها شده است، ولی این سعی کافی نبوده است.
وظیفه جامعه ایرانی
احتمال حرکتهای نژادپرستانه علیه مسلمانان در تورنتو و شهرهای اطراف در پاسخ به این جنایت و تشدید جو ضد مهاجری – پناهندگی وجود دارد. وظیفه همه نیروها و رسانهها این است که ضمن محکوم کردن خشونت، هشیاری خودشان را بالا ببرند و ارتباطشان با پلیس را گسترش بدهند. متاسفانه جامعه ایرانی، مراکزی که در آن، جوانان مشارکت جدی داشته باشند، را ندارد. از مراکز فعال یکی مرکز سالمندان است و چند تا دیگر هم متعلق به مسلمانان ایرانیست که برای جوانان برنامههای جدی و جذاب، ندارند.
از نقطه نظر مراکز مسلمانان ایرانی یکی از تاسفها این است که سه مرکز اسلامی ایرانی، مسجد مهدیه در خیابان بیویو (که بعضا خود شاهد تظاهرات خشونتطلبان در برابرشان بوده)، مسجد امام علی در شرق تورنتو، و مرکز ولی عصر در مارکهام، هیچکدام در مورد این جنایت نه خبررسانی کردند و نه موضعگیری کردند. من روز دوشنبه با چند تن از دستاندرکاران دو مرکز نامبرده اول تماس گرفتم، آنها بعد از گذشت 20 ساعت از حادثه، هنوز از حادثه هیچ خبری نداشتند! این در حالیست که یکی از اعضای هیئت مدیره یکی از این مراکز بطور فعال در بیبیسی در حوزه ایران به مشارکت میپردازد ولی در مورد حوزه کانادا که در آن زندگی میکند هیچ اظهار نظر عمومی نمیکنند! چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
به نظر من تحلیلی که بدرد ایرانیهای کانادا بخورد واجبتر از تحلیل در مورد ایرانیست که سالهاست در آن زندگی نمیکنید. بدون مشارکت در حوزه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کانادا نمیشود تجارب مثبتی از قانونمندی و مدارای عقاید با دیگران را به ایران از طریق گفت و گو منتقل کرد. مشارکت در زندگی روزمره اجتماعی کانادا، مسله سیاسی نیست که به بهانه عدم ورود به سیاست از ورود به آن خودداری کرد. این در حالیست که در شرایط فشارهای سیاسی بر مسلمانان اقشار مختلف سکولار و یا چپ و آزادیخواه ایرانی در کانادا از حقوق مسلمانان دفاع کردهاند، ولی متاسفانه این مراکز ترجیح میدهند فقط نظارهگر مسایل اجتماعی سیاسی کانادا باشند. در حالیکه مسلمانان بر خلاف دیگر مذاهب، هم زیر ذرهبین امنیتی هستند و هم مرکز توجه راستگرایان و اسلامهراسانی که برای ایجاد هراس و تفرقه در موزاییک تفاهم و زندگی مسالمتآمیز در کانادا، نظارهگر بودن صحیح نمینمایاند.
نباید اجازه داد هیچ نوع خشونتطلبی، در جامعه اکثریت صلحدوست کانادایی تفرقه بیندازد. رسانهها نقش عمدهای در این زمینه داشتهاند. هرچند در این میان برخی متاسفانه آتشبیار خشونت در بین جامعه هستند، آتشی که سرانجام دامن همه، منجمله خودشان را نیز خواهد گرفت. از تجربه خشونت در ایران و حلقه خشونت بین حکومت و اپوزیسیون مسلح در دوران بعد از انقلاب باید درس بگیریم و از خشونت پرهیز کنیم.
http://www.irca.news/Farsi/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%A7/toronto-injured-but-standing-lovely-and-strong/
http://iranstar.com/fa/posts/saeed-soltanpour-toronto-danforth
درباره نویسنده
Saeed Soltanpour
سعید سلطانپور
مسئول بخش بینالمللی انجمن خبرنگاران و نویسندگان قومی امریکای شمالی است.
ssultanpour@yahoo.com
x
یکشنبه، تیر ۳۱، ۱۳۹۷
آقای ترودو با شعار کالای کانادایی بخرید آمریکایی نخرید، مشکل زندگی کاناداییها حل نمیشود
آقای ترودو با شعار کالای کانادایی بخرید آمریکایی نخرید، مشکل زندگی کاناداییها حل نمیشود
سعید سلطانپور - ایران استار - 20 جولای 2018
PM Trudeau , slogan of " Buy Canadian goods " Not " US ", will not solve the difficulties of Life in Canada .
جنگ تعرفهها و توافق نفتا (تجارت آزاد بین کانادا - آمریکا و مکزیک) روزبروز تشدید میشود. اعمال تعرفه روی آلومینیوم و
آهن کانادا، به کالاهای دیگر نیز سرایت کرده است. از این هفته قیمت کاغذ 15 درصد بالاتر خواهد رفت. این رقم برای چاپ نشریات و کتاب، به ویژه برای نشریات قومی، هزینه سنگینی است. هر چند نشریات بزرگ نظیر تورنتو استار و گلوب هم از این گرانی آسیب خواهند دید {کاغذ یکی از اقلام وارداتی از آمریکا با قیمت بدون رقابتی است}. به این اضافه کنید برداشتن مالیات گاز کربنیک توسط دولت محافظه کار انتاریو - داگ فورد - که باعث خواهد شد چاپخانهها چند درصدی مالیات اضافه نیز برای گازهای گلخانهای به دولت بپردازند که این را هم باید مصرفکننده، یعنی نشریه بپردازد.
در کنار این نوع تحولات، کافی است به فروشگاههای بزرگ زنجیرهای مصالح ساختمانی آمریکایی "هوم دیپو" که سراسر کانادا را گرفته و تقریبا یکهتازی میکند سر بزنید تا افزایش شدید قیمت چوب و گچ و بتونه و دیوار پیشساخته (درای وال) و ماشین چمنزنی را هم در موقع پرداخت مقابل صندوق، از جیبتان و یا حساب بانکی خود حس کنید! هر چند دیگر کمپانی آمریکایی یعنی "لوز" که رقیب "هوم دیپو" هم هست بزرگترین فروشگاه مصالح ساختمانی کانادایی کِبِکی "رونا" را نیز سال 2016 به مبلغ 3.2 میلیارد دلار خرید. به عبارت بهتر، ما کاناداییها چه بخواهیم و چه نخواهیم باید از آمریکاییها خرید کنیم. تنها فروشگاه باقیمانده "هوم هاردور" کاناداییست که در شهرهای کوچک فعالیت میکند و نمیتواند در برابر این 3 غول رقابتی داشته باشد.
در فروشگاههای مواد غذایی هم از شکلات و مشروب و میوه و سبزیجات که تقریبا اکثریت آنها وارداتی از آمریکا هستند را نیز میبینیم. در این بخش هم فروشگاههای "کاستکو" و "وال مارت" عملا سهم عمدهای از بازار کانادا را در دست دارند. هرچند هنوز شرکتهایی مانند "لابلا"، "وستون" و "نوفریلز" که هرسه متعلق به خانواده فرماندار کل سابق کانادا - نماینده ملکه انگلیس در کانادا- میباشند ، فعلا کانادایی ماندهاند. این افزایش قیمتها در جنگ اقتصادی که اخیرا با سیاست حمایت از اقتصاد آمریکا توسط ترامپ تشدید شده، زندگی روزمره اقشار بسیاری از کاناداییها بخصوص اقلیتها و رنگینپوستها را سختتر خواهد کرد.
نتایج سیاست های اقتصادی دولتها، بعضا در چند سال بعدی خود را آشکار خواهد کرد.
ترامپ هنوز تعرفه بر روی ماشینهای تولید شده در کانادا را افزایش نداده و از آن به عنوان یک اهرم فشار استفاده میکند. هرچند به دلیل سیاستهای غلط دولتهای محافظهکار و لیبرال در گذشته، کانادا هیچ تولید ملی از خودش ندارد؛ یعنی تمامی کارخانجات ماشینسازی از فورد و دوج و جنرال موتورز و شورلت و کرایسلر، همگی شرکتهایی آمریکایی هستند که هر از گاهی از دولتهای وقت در زمان بحران اقتصادی کمکهای چند میلیارد دلاری برای نبستن کارخانه و بیکارنشدن کارگران گرفته و میگیرند. و در عین دریافت این پولها در این دو سال خط تولید برخی از کارخانجات خود را نیز به آمریکا و یا مکزیک منتقل کردهاند.
بقیه تولیدات کانادا هم همه مونتاژ هستند، از کیا تا تویوتا و هوندا و ولوو، که از معافیتهای گمرگی برخوردار هستند و هرگاه صرف نکند آنرا هم جمع میکنند!
سیاست های غلط ترودو در چیدمان کابینه
ترودوی جوان و خوشسیما و خوشقلب، انتخابات 2015 را در حالی برنده شد که اصلا تصور اقبال دولت اکثریتی را در برابر هارپر محافظهکار نداشت. هارپر به دلیل رویکرد اشتباه در یک کار درست، یعنی ارزش بخشیدن به شهروندی کانادا، میلیونها رای را از دست داد. هارپر محافظهکار بدون اینکه با مردم مشورت کند در پشت درهای بسته تصمیم گرفت که شهروندی کانادا را از 3 سال به 5 سال افزایش بدهد و شهروندانی را که عملیات تروریستی شرکت داشتند را از شهروندی کانادا خلع کند. این تصمیمها در بین اقلیتهای قومی اثرات بشدت مخربی داشت که با توجه به سابقه منفی سیاستهای ضد مهاجرت محافظهکاران، باعث شکست آنها و پیروزی ترودو و لیبرالها شد.
ترودوی جوان در ماه عسل پیروزی که تا دو سال قبل از جنگ نفتا ادامه داشت، سیاست را جدی نگرفت. کابینه را 15 زن و 15 مرد انتخاب کرد که حرکت درستی بود ولی اگر واقعا زنی صلاحیت دارد چرا همه کابینه از زنان نباشد و یا برعکس؟ وقتی چیدمان کابینه تبدیل به نمایشی شد تا رای زنان را تضمین کند، آنوقت این میشود که در بسیاری از عرصهها آدمهای ضعیفی مانند خانم مریم منصف را که ایرانیتبار هست را به وزارت برمیگزیند، و سپس این خانم نماینده و وزیر علیه ایران موضع میگیرد و از آن انتقاد میکند در حالیکه به عنوان یک مهاجر پناهنده در بیمارستان دولتی در مشهد بطور رایگان بدنیا آمده است، و این مطلب مهم را پنهان میکند تا اینکه بالاخره روزنامهها آنرا کشف میکنند.
از سوی دیگر خانم کریستیا فریلند خبرنگاری که در بخش تجاری در واشنگتن کار میکرده را، با این فرض غلط که این نماینده لیبرال ارتباط خوبی با تیم اقتصادی ترامپ دارد و میتواند در حفظ نفتا موفق باشد، در یک تصمیم شتابزده و بدون مشورت با عقلای سیاست کانادا مانند ژان کریتین، بجای استفان دیون اصولگرای لیبرال، وزیر امور خارجه کانادا میکند. ترودو حتی به دیون تغییر وزارتخانهاش را هم خبر نمیدهد و وی را بیکار میکند؛ دیون قهر کرد ولی بعد از مدتی با قبول هدیه آشتی ترودو و تبعید محترمانه سیاسی و یا رشوه قانونی به عنوان سفیر به اتحادیه اروپا فرستاده شد. خانم فریلند تنها یک فعال سیاسی است که در تظاهرات علیه دولت وقت طرفدار روسیه در اوکراین دوران دانشجویی و فعال بودنش را میگذرانده است؛ خبرنگاری که تنها موضوع قابل ذکر اصلیاش اوکراین و ضدیت با روسیه در کارنامه سیاسیاش است.
تنها دو نفر از قدیمیهای حزب لیبرال در کابینه اولیه ترودو بودند: استفان دیون وجان مککالوم - وزیر وقت مهاجرت - که ترودو در سال اول از شر آنها هم خلاص شد و کابینهای انتخاب کرد که همه بیتجربه سیاسی و وامدار ترودوی جوان بودند. یعنی کسی که بتواند از خودش حرف بزند و عقبهای قوی داشته باشد، عملا در این سه سال در کابینه کمتر دیده شده است، و همه در حقیقت به نوعی مجری نظرات ترودو هستند.
انتخاب یک میلیونر با عقاید محافظهکارانه یعنی بیل مونرو به عنوان وزیر اقتصاد، شاید او را تبدیل به تنها وزیری کرده باشد که هم به نوعی نظرات بخش سرمایههای میلیاردی کانادا، و هم نظرات مستقلی را بیان میکند.
ترودو با دو وزیر و بنابر تکیه بر فریلند و بدون برنامه جدی وارد مذاکرات نفتا در ژانویه 2017 با ترامپ شد. ترامپ نشان داد که در موضوعات اقتصادی (که خودش به شدت حامی آن است) با هیچ دولتی دوستی ندارد. حرکتهای اقتصادی ترامپ عملا باعث رکود اقتصادی در کانادا شده است. بخش ساخت و ساز که عمدهترین بخش در کانادا بخصوص در انتاریو محسوب میشد بدلیل نداشتن برنامه از سوی دولت لیبرال وقت - کاتلین وین - در انتاریو و عدم مداخله دولت فدرال در جریان گرانشدن بیرویه مسکن که به سرمایهگذاریهای خارجی نسبت داده شد، عملا و به شدت افت کرده است. در ماه جون 2018، فروش خانه در انتاریو 10% نسبت به سال 2017 کاهش یافته است و سختگیری در قوانین وام بانکی توسط دولت فدرال نیز از طرفی دیگر باعث کاهش قیمت غیر واقعی زمین و بلاتکلیفی در ساخت و ساز شده است.
دولت بجای اخذ تصمیمات دیر هنگام در تابستان 2017، میتوانست خیلی زودتر از بانکها بخواهد که مدارک خرید و فروش خانه را پیش از انجام عملیات فروش به اداره مالیات کانادا ارسال و تایید کنند. این یکی از مهمترین اهرمهای کنترل سودجویانی میتوانست باشد که از پرداخت مالیات فرار میکردند، همان کسانی که با سندسازی و نشاندادن درآمدهای بالا وامهای سنگینی از بانکها میگرفتند.
دعوای تجاری بین کانادا و آمریکا میتواند سرمایهگذاری را که یکی از منابع مهم مهاجرتی و رشد اقتصادی کانادا بوده است را کاهش دهد. کانادا و آمریکا در حدود 1000 میلیارد دلار تجارت دارند که این رقم نیمی از تراز بازرگانی کانادا را تشکیل میدهد؛ در حالیکه برای آمریکا حدود 3 % تجارتش محسوب میشود.
عدم مشورت ترودو با سیاستمداران باتجربه
همچنانکه قبلا گفتم ترودو خود را بینیاز از مشورت میداند. ژان کریتین نخست وزیر قبلی کانادا در مصاحبه اخیرش در پاسخ خبرنگار سیبیسی که آیا ترودو با شما مشورت میکند، گفت: نه، هرکسی دولت خودش را خودش اداره میکند.
تا امروز نشان داده شده است که بجای فریلند باید یک سیاستمدار مستقل کارکشته وطنپرست کانادایی، وزیر امور خارجه کانادا میشد تا به درستی در میز مذاکرات بتواند از منافع کانادا دفاع و در عین حال مذاکره را به نتیجه و سرو سامان برساند. بلاتکلیفی اقتصادی برای اقتصاد کانادا مهلک است زیرا برنامهریزی اقتصادی را برای صاحبان کسب و کار مشکل میکند. سرمایهگذاران هم نیاز به امنیت اقتصادی و ثبات سیاسی و سوددهی دارند والا سرمایهشان را در کشورهای دیگر سرمایهگذاری خواهند کرد.
کارشناسان در رسانههای کانادایی میگویند ما به سمت یک بحران اقتصادی حرکت میکنیم
بر اساس شنیدهها، کسب و کار ایرانی کاناداییها هم در این بین کاهش یافته است. اگرچه در این زمینه آمار رسمی وجود ندارد ولی بر اساس گفتوگو با چند تن از صاحبان سرمایه و مشاغل چنین شنیده میشود که با بهم ریختهشدن اوضاع اقتصادی ایران و گران شدن سرسامآور دلار بدلیل سیاستهای ضعیف بانک مرکزی ایران و دولت، بعلاوه مسایل سیاسی منجمله تحریمهای ترامپ علیه ایران و خروج از برجام، همه این عوامل تاثیر مستقیم و بزرگی در افت بیزینسی بر درصد قابل توجهی از مشاغل ایرانی در کانادا داشته است. بخشی مانند خرید و فروش، ساخت و ساز؛ دانشجویان، و بازنشستگان که پولهای معاش خود را از ایران میآورند دچار مشکل میشوند. وقتی جنگ اقتصادی آمریکا، با کانادا که یکی از شاخصهای رشد اقتصادی در جهان و جزو 7 کشور صنعتی جهان است، اینهمه بر کانادا اثر منفی میگذارد، میتوان تصور کرد که بر اقتصاد ایران که جزو 20 کشور اقتصادی دنیاست (با محاسبه فروش و درآمد نفت) چه اثرات مخربتری دارد.
در اینجا جا دارد، از پییر ترودو نخست وزیر سابق لیبرال کانادا و پدر جاستین یاد کنم که رشد اقتصادی و سیاسی کانادا مدیون اوست؛ در زمانی که کانادا در نقشه سیاسی و اقتصادی دنیا جایی نداشت او درهای کانادا را به روی مهاجران باز کرد. مهاجران با نیروی کار و خلاقیت و سرمایه توانستند این کشور را به یک کشور مهم در جهان اقتصاد تبدیل کنند.
پیرترودو، در جنگ ویتنام همراه آمریکا شرکت نکرد و به کوبا رفت. هم اکنون هم کانادا سومین شریک تجاری کوباییست که بیش از 50 سال توسط امریکا محاصره کامل اقتصادی شده است. جاستین ترودو نشان داد که در اندازههای پدرش نیست تا بتواند تصمیمات سیاسی مستقل بینالمللی اتخاد کند.
در پایان باید به جاستین ترودو گفت که بدون مشارکت ملی نمیتوان در جنگ اقتصادی پیروز شد. ملیت کانادایی تاکنون تعریف جدی نشده است، به راستی چند درصد از مهاجران که شهروند کانادا هستند در بروز شرایط سخت این کشور را ترک نمیکنند؟ در حالیکه آمریکاییها از ابتدا روی ملیت آمریکا تاکید و تمرکز داشتهاند (بصورت "همه در یک ظرف"، این مبحثی جداگانه است که در تخصص من نیست)، در کانادا جوامع بر اساس سیاست انگلیسی از هم جدا زندگی میکنند (بصورت "موزائیک"): ایرانیها ، هندیها ، چینیها ،یهودیها ،تامیلیها، اعراب، جاماییکاییها، سومالیاییها، روسها، اسماعیلیهها، اوکراینیها (و در گذشته یونانیها، ایتالیاییها، پرتغالیها، آلمانیها و...) که همه هم خود را کانادایی میخوانند، در شرایط صلح و خوب اقتصادی در مجاورتی مسالمتآمیز زندگی میکنند. امیدوارم که در شرایط سخت اقتصادی نیز همچنین باشد و چیز بدی پیش نیاید.
برای یادآوری به ترودو که چرا شعار کالای کانادایی بخر و آمریکایی نخر سیاستمداران در کانادا سالها هست که کمرنگ شده، لیست اندکی از برخی از شرکتهای کانادایی که توسط آمریکاییها که در این چند سال خریداری شدهاند، را ارائه میدهم:
- قدیمیترین فروشگاه زنجیرهای لباس کانادا "هودسنبی"، و نیز فروشگاه "ایتون" و "سیرز"
- شرکتهای بیمه که بسیاری از آنها آمریکایی هستند.
- قهوهفروشی تیم هورتن که در سال 2017 به شرکت "برگر کینگ" آمریکا فروخته شد . "استارباکس" و "سکند کاپ" نیز هر دو آمریکایی هستند.
- بزرگترین شرکت تولید فولاد "ستلکو" کانادا و یکی از بزرگترین در جهان در شهر هامیلتون در سال 2007 به آمریکاییها فروخته شد. این شرکت در سال گذشته حق بیمه بازنشستگی قدیمی را بر خلاف قول اولیه و بر علیه منافع کارگران دستکاری کرد. دولت ترودو هفته پیش قول کمکی نزدیک به 700 میلیون دلار به این شرکت خصوصی برای حمایت از تعرفههای ترامپ را داد.
- فروشگاه بزرگ الکترونیکی "بستبای" که "فیوچر شاپ" (متعلق به خسروشاهی در ونکوور) را خریداری کرد، اکنون کاملا آمریکایی است.
- فروشگاه داروخانههای زنجیرهای "رکسال" که در سال 2016 به مبلغ 3 میلیارد دلار توسط شرکت "مککیسون" آمریکایی خریداری شد. مرکز رکسال در کالگاری آلبرتای کانادا بود.
- فروشگاههای زنجیرهای مکدونالد، کافسی، هارویز؛ همگی آمریکایی هستند.
- خط انحصاری راهآهن "سیان" که 75% سهام آن به آمریکاییها فروخته شده است.
- شرکت مهم "امدیا" تکنولوژی کانادا که در ساخت بازوی اتصال سفینههای فضایی ناسا مشارکت داشتند تحت کنترل آمریکاییها است. این فروش در سال 2008 توسط محافظهکاران متوقف شد ولی بنظر میآید اخیرا دفتر مرکزی آنها به آمریکا و شرکت "مکسار" منتقل شده است. شرکت مکسار ، شرکت تکنولوژیک "نپتک" را نیز به مبلغ 32 میلیون دلار اخیرا خریداری کرده است. به این لیست اضافه کنید دهها معدن، منابع نفتی، املاک و مستغلات - هتلها - که توسط آمریکاییها خریده و یا اداره میشوند.
دیروز چهارشنبه ترودو در کابینه خودش تغییراتی را برای آماده شدن در انتخابات 2019 فدرال انجام داد، اینکه آیا این تغییرات بتواند از منافع اقتصادی و سیاسی کاناداییها چه در داخل و چه در خارج از کانادا دفاع کند موضوعی است که پاسخ آنرا بطور یقین تا انتخابات آینده خواهیم دانست.
انتخاب خانم "مری انگ" نماینده چینیتبار مارکهام و از حلقه اصلی دفتر ترودو، به عنوان وزیر، همچنین انتخاب وزیر از شهر هامیلتون نشان از رویکرد جدید ترودو به تورنتو و جیتیای برای پیروزی و جذب رای اقلیتها در انتخابات 2019 دارد. واقعیت آنست که فقط نزدیک انتخابات همه اقلیتها عزیزتر میشوند!
x
جمعه، خرداد ۲۵، ۱۳۹۷
شکست سنگین لیبرالهای انتاریو ، بدلیل نارضایتی مردم ، برنده شدن محافظه کاران بدلیل وعده های خوش اقتصادی و کم کاری حزب نیو دمکرات ( ان دی پی ) سعید سلطانپور
شکست سنگین لیبرالهای انتاریو ، بدلیل نارضایتی
مردم ، برنده شدن محافظه کاران بدلیل وعده های خوش اقتصادی و کم کاری حزب نیو
دمکرات ( ان دی پی )
ایا انتاریو به زمان مایک هریس
و مبارزه محافظه کاران با دستاوردهای
تاریخی مدنی – کارگری و اجتماعی
تحت رهبری داگ فورد برخواهد گشت ؟
سعید سلطانپور
دبیر بین المللی انجمن خبرنگاران و نویسندگان
امریکای شمالی ( کانادا )
– ANAJ
پنج شنبه 14 جون 2018 برابر با 24 خرداد 97 –
ریچموندهیل –کانادا
هفته گذشته ، کثیف ترین انتخابات سیاسی تاریخ کانادا
و انتاریو بزرگترین استان اقتصادی و جمعیتی کانادا با حضور 59 درصد مردم در پای
صندوق ها پایین یافت . همانطور که در پوشش
انتخابات در ایران استار ، با مصاحبه ها و تحلیل های مختلف ، با مخاطلبان گرامی
روزنامه ، تبادل نظر کرده بودم ، شکی در باختن لیبرالها نداشتم ولی از اینکه
موقعیت حزبی را که نیاز به 8 کرسی در مجلس
داشت را از دست بدهند و تنها 7 کرسی بدست بیاورند را کسی پیش بینی نمی کرد
. در هر حال 15 سال قدرت ، در همه جای
دنیا بطور کلی فساد و خودخواهی و دوری از
مردم را به همراه داردمگر استثنا باشد .
کاتلین وین رهبری که تا چند روز قبل از انتخابات هنوز معتقد بود که وی کارش
درست بوده است ، و این به مفهوم سیاسی یعنی مردم شعور سیاسی ندارند . در چند مقاله
بدون ذکر نام به نماینده لیبرال ریچموندهیل که 11 سال سابقه حضور در مجلس انتاریو
و سابقه 5 سال وزارت را داشت که اتفاقا د رهردو مورد من در تثبیت ان نقش مثبتی
داشتم ، پیشنهاد کرده بودم که بهتر است
جایش را به یک جوان ایرانی تبار بدهد و با ابرو از صحنه سیاسی خارج شود . متاسفانه.
اقای رضا مریدی با اختلاف 10 هزار رای به رقیب چینی تبار خود که اتفاقا چندان
فعالیت جدی در انتخابات نکرده بود ، در میان تعجب خودشان و حلقه شان باختند . اقای
مریدی اولین نماینده ایرانی تبار در مجلسی در کانادا بود و اولین نماینده ای شد که
، توسط مردم رای عدم اعتماد گرفت و شکست خورد .
حزب محافظه کار
حزب محافظه کار که در چند ماه اخیر با یک شبه
کودتا و برکناری پاتریک براون نماینده شهر بری که توانسته بود حزب را سرسامان بدهد
و با اقلیتهای مختلف قومی نزدیک کند ، در استانه انتخابات شوک جدی به حزب و سیاست
وارد کرد. سپس اخراج براون از کنگره رهبری
جدید حزب که با اختلاف بین داگ فورد رهبر عوام گرا ( پوپولیست ) که در مناطق
اتوبیکوک و اسکاربورو که از نظر اقتصادی
در سطح پایین تری نسبت به دیگر مناطق تورنتو ، محبوبیت داشت ، در برابر
خانم کریستین الیوت وزیر و نماینده سابق محافظه کار کارشان به تهدید قانونی و عدم
تمکین الیوت به پیروزی داگ فورد در شب انتخابات ، منجر شد ،
شوک دیگری به حزب محافظه کار و تشکل قدیمی و رژیم قدیمی ان بود که سعی داشتند بهر
قیمت جلوی فورد را بگیرند . زیرا فورد مستقیم مانند ترامپ با هواداران خود درتماس
بود تا اینکه با تشکیلات حزب در ارتباط باشد .
داگ فورد 76 کرسی را با 40 درصد ارا از ان خود
کرد و دولت اکثریتی شد . وی در 29 جون دفتر نخست وزیر ی انتاریو را از خانم وین
تحویل خواهد گرفت . حزب لیبرال 19.5 % ارا
را بدست اورد.
کاتلین وین با اذعان شکست خود سعی در جلوگیری از
دولت اکثریتی محافظه کاران و یا ان دی پی شد ولی یک نکته اساسی را فراموش کرد که
وقتی شما به عنوان رهبر شکست را می پذیری ، کمتر کسی به ان حزب و نمایندگانش
اعتماد می کند و چنین شد که وزرای با سابقه 20 ساله مانند دیوید زیمر از منطقه
ایرانی نشین ویلودیل باخت . یا شرلی کارل عضو باسابقه انجمن شهر تورنتو از دان ولی
شمالی شکست خورد .
با وجود افرادی مانند جان بر وزیر امور خارجه
افراطی هارپر در تیم انتقالی داگ فورد ، و حضور افرادی مانند پل کالاندرا از
محافظه کاران دو اتشه و دست راستی هارپر –نخست وزیر قبلی فدرال کانادا – در مجلس
که خانم دکتر هلنا جکز از مارکهام – اوک ریجز را شکست داد و هرد و از منقتدان
ایران و حامیان تحریم ها هستند ، هرچند
سیاستمداران انتاریو قاعدتا در سیاست خارجی کشور دخالت نمی کنند ، کاری که نماینده لیبرال ریچموند هیل به کرات در این
سالها انجام داده بود .، جامعه ایرانی کانادایی بایستی منتظر بماند. با ذکر این
نکته که امین مسعوی ی ، جوان محافظه کارا ایرانی تبار در نقش دست راست راب فورد و داگ فورد حضور دارد .
نمره قبولی جامعه ایرانی کانادایی
من به حضور جامعه ایرانی کانادایی در این دوره
از انتخابات نمره قبولی می دهم هر چند می توانست ایده ال باشد ، که نشد .
1-حضور دو محافظه کار جوان مایکل پارسا با 52
درصد ارا از شهر ریچموندهیل شمالی و اوک ریجزو خانم گلسا ( گلدی ) قمری – متولد
1985 – 1364 - وکیل جوان دیگر ایرانی از شهر کارلتون با 56 %ارا
به مجلس راه یافت . مایکل پارسا از 15 سالگی در سیاست کانادا بوده
است . سیاستمدار معتدلی هست که به نظم
اقتصادی محافظه کاران باور دارد ولی در
عین حال ، به مسایل اجتماعی و حل این مشکلات اجتماعی نیز اهمیت می دهد به عبارتی
وی در جناح چپ حزب محافظه کار قرار می گیرد . اما خانم گلدی ، اشتهار به عقاید
افراطی در مورد محیط زیست مانند گرمتر شدن زمین با ور ندارد و یا به روایتی وقتی از وی درمورد کمک به یک
طرح خیریه تغذیه برای کودکان کم در امد در
اتاوا تقاضای کمک شده بود ، گفته بود که
خوب پدرو مادرشان کار کنند و غذا تهیه کنند . وی از حامیان خانم سناتور انتصابی محافظه کار-
لیندا فروم - که ایرانیها را متقلب خواند می باشد
حضور گلسا در کنار پل کالاندرا و جان برد ، برای
جامعه ایرانی کانادایی بنظر چندان خوشایند نخواهد بود . هر چند هنوز زود است د
راین رابطه قضاوت کرد . البته در جریان انتخابات ایران استار تقاضای مصاحبه با
ایشان را کرد ه بود که هنوز پاسخی از
ایشان دریافت نشده است ،که بتوانیم پاسخ های صریح تر از دیدگاه های ایشان داشته
باشیم .
اما چرا تنها نمره قبولی – خیلی خوب می شد که
حداقل یک نماینده ایرانی تبار از حزب لیبرال و حزب نیو دمکرات نیز وارد مجلس
انتاریو می شدند . حضور نسل جوان ما از
همه احزاب، باعث رشد سیاسی ما و شناخت
بهتر از مراکز تصمیم گیری های قدرت سیاسی هست . در این انتخابات و ورود نسل جوان
مهاجر ایرانی ، دوران قبیله ای لیبرالی در
جامعه ایران پایان گرفت و همه جوانان
ایرانی انتاریو می دانند که می توانند براساس باورهای سیاسی و اقتصادی واجتماعی
خود وارد یک حزب سیاسی شوند و با فعالیت جدی و پیگیر ، به مجلس راه یابند.
سمن طبسی نژاد نامزد جوان 23 ساله حزب نیو
دمکرات از منطقه ویلو دیل توانست با حضور چند ماه در انتخابات ، با کمک داوطلبان و
بخش هایی از جامعه ایرانی ، تعداد 10481 رای کسب کند و نفر سوم شود .
این یک پیروزی برای سمن و حزب ان دی پی در منطقه
ویلودیل که از نظر اقتصادی بالا هست بود . رقیب وی اقای چو کره ای تبار ، از حمایت
مالی – اجتماعی یک پارچه کره ای ها و
محافظه کاران برخوردار بود . سمن طبسی نژاد با جمع اوری کمک مالی در حدود 25 هزار
دلار تنها 400 رای از دیوید زیمر نماینده باسابقه و وزیر که حداقل چندبرابر سمن
هزینه انتخابات کرده بود ، کمتر اورد .
شانس سمن برای پیروزی در 2022
بسیارقوی
تر است .
برای من و تیم رسانه ای ما ، علیرغم اینکه همیشه
منتقد محافظه کاران بوده ایم ، ولی معتقدیم تنوع حزبی و چند صدایی بشرط اینکه سالم
باشد و حضور نقادانه و اطلاع رسانی جدی رسانه ای و نظارت مردم باشد ، به نفع جامعه
ما هست .
من وقتی مایکل پارسا در
انتخابات اکتبر 2015 فدرال کانادا با 1000
رای به نماینده لیبرال مجید جوهری در شهر ریچموندهیل باخت ، با وی ملاقاتی داشتم
ووی را با دلایل اینده سیاسی ، تشویق به شرکت در انتخابات مجلس انتاریو کردم .
زیرا معتقد بودم پارسا جنس سیاست از نوع کانادایی را می شناسد و تجاربش به درد
جامعه ایرانی و کانادا می خورد . هر چند وی معتقد بود که با سیاست فدرال اشنا بوده
و به ان علاقه دارد . ولی بعدا با پیشنهاد دیگران نیز ، وی نامزد حزب در انتاریو
شد . من روز چهارشنبه یک روز قبل از
انتخابات به وی تلفن کردم و پیروزیش را
تبریک گفتم. به وی گفتم اگر می خواهی
سیاستمدار مردمی بمانی ، هیچ گاه به مردمی که تور ا بالا بردند ، پشت نکن . مردم
با نه شنیدن ممکن است ناراحت شوند ، ولی از دروغ گفتن و کاری نکردن برای انها در
حوزه انتخابیه ات ، هیچگاه کنار نخواهند امد .
اگر سیاستمداری برای مردم حوزه
انتخابیه اش کار کرده باشد ، فرق نمی کند چه حزبی باشد ، عموما تا زمانی که
خودش
بخواهد در پست نمایندگی می ماند .
نمایندگان نمی توانند علیه حزب خود حزف بزنند و
یا رای بدهند ولی یک نماینده باید نظرات حوزه انتخابیه اش را در جلسات عمومی بشنود
و ان را منتقل کند و نظر خودش را نیز بگوید نه اینکه نظر خودش را به جای نظر عموم
منتقل کند . متاسفانه برخی از نمایندگان سابق ، هیچ گاه جلسه عمومی برای مردم حوزه
انتخابیه خود نگذاشتد. مردم در قرن 21 شاید بنظر ساده بیایند و نتوانند تحلیل
سیاسی بکنند ولی فرق سیاستمدار خوب مردمی
با سیاستمدارهای عوام فریب را می دانند .
**اینده انتاریو
داگ فورد برای اینکه به هوادارن خود نشان بدهد
که اهل عمل هست باید ، از همان 29 جون دست به عمل بزند و طرحهای اقتصادی را اعلام کند . دولت 325 میلیارد دلار بدهی دارد و
12 میلیارد دلار کسری بودجه درسال 2018 – بنابراین باید شاهد قطع برخی از خدمات
اجتماعی عمومی – تضاد با اتحادیه های کارگری و کارمندی و معلمان بر سر افزایش حقوق – کمک های ولفر- افزایش ساعت
کار و کاهش حقوق ها و مزایای بخش دولتی ، مانند دوران مایک هریس باشیم و شاهد
تظاهرات و اعتصاب در تورنتو و انتاریو باشیم .
اول از همه باید از داگ فورد و نمایندگان محلی
خواست که حزب لیبرال را که موقعیت حزبی اش را از دست داده است در مجلس به عنوان
حزب برسمیت بشناسند . حتی حزب سبز که اولین نماینده اش رهبر این حزب از شهر
دانشجویی گلف به مجلس راه یافت نیز حزب شناخته شود زیرا در حدود 5 %ارا را دارد . این خلاف ازادی بیان و دمکراسی واقعی هست که
نمایندگان مجلس نتوانند از حق مساوی برای اظهار نظراتشان در
مورد لوایح برخوردار
نباشند .
دوم – حزب ان دی پی و خانم اندره هورث خیلی خوش
شانس بودند که با 33 درصد ارا تنها 40 کرسی کسب کرد و دولت را در دست نگرفت .
اندرو هوروث به اعتقاد من اصلا فکر ش را هم نمی کرد که دراین انتخابات بتواند 18
کرسی قبلی را حفظ کند . بنابراین برنامه جدی برای دولت بدهکار 325 میلیارد دلاری
نداشت . اگر ان دی پی بخواهد در انتخابات 2022 پیروز شود باید از دیروز تلاش می
کرد به تمامی اقلیت های قومی – تمامی شهرهای انتاریو بروند و نظرات مردم را بشنوند
نه اینکه تنها در دو ماه انتخابات و در مناطقی که امکان پیروزی دارند ، حضور داشته
باشند . با توجه به نارضایتی های عمومی که در همه جوامع دمکرات بعداز انتخاب دست
راستی های محافظه کار پدید می اید ، نارضایتی عمومی از زمستان 2018 اغاز خواهد شد
. تازه اگرترامپ قرارداد نفتا را لغو کند که در ان صورت به اقتصاد انتاریو بخاطر
صادرات اهن و اتوموبیل و شیر ، ضربات محسوسی خواهد خورد ، که اصلاح اقتصادی را کند
خواهد کرد .
حزب لیبرال هم بعلت با سابقه بودنش ، در ظرف یک
سال رهبر جدیدی انتخاب خواهد کرد هر چند من پیش بینی می کنم دکتر اریک هاسکین وزیر
بهداشت که درست در استانه انتخابات استعفا
داد که اعتبار سیاسی اش حفظ شود و قبلا هم
در جریان انتخابات رهبرشدن کاتلین وین در 2013 به با حمایت از وین ، پست وزارت
بهداشت 60 میلیارد دلاری را از ان خود کرده بود ، شانس زیادی برای انتخابات 2022
خواهد داشت .
این مقاله در ایران استار 14 جون 2018 منتشر شده است
پنجشنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۹۷
دور زدن نام ایران در پیام نوروزی سیاستمداران کانادا - فرارسیدن نوروز و بهاران 97 ، نگاهی به سیاسی شدن پیامهای سیاسی کانادایی ها با دور زدن نام ایران و ایرانی ها
فرارسیدن نوروز و بهاران 97 ، نگاهی به سیاسی شدن پیامهای سیاسی کانادایی ها با دور زدن نام ایران و ایرانی ها
نوروز ایرانی یا پرشیا کدامیک بهتر در کانادا حقوق و منافع سیاسی جامعه ایرانی کانادایی را تامین می کند ؟
سعید سلطانپور
صدای پایت می اید / با نو شدنت /جهان لباس تازه ای می پوشد / و چه زیبا امدی - بهار- اما سالی که نکوست از بهارش پیداست و در کانادای یخی ، چشم انداز بهار زیبا به این زودی ها نیست . ضرب المثل های فارسی شکر است و پشت ان تجربه تاریخی ملتی با اقوام مختلف در سرزمینی که قدیم ها پارس خوانده می شد قرار دارد در سال 1313 در زمان رضا شاه بنا بدلایل نزدیکی به المانها و اشاره به قوم اریایی از قدیمی ترین اقوام جهان ، اریایی نامیده شد . بنابراین ا ایرانی هایی که در کانادا زندگی می کنند با پاسپورت و شناسنامه ایرانی د ر کشور جدید حضور دارند.
حزب ان دی پی .
تا ساعت 10 :30 سه شنبه شب او ل فرودین 1397 - 20 مارچ 2018 که در حال نوشتن این مطلب هستم هنوز رهبر حزب ان دی پی فدرال جگمیت سینگ و رهبر ان دی پی انتاریو خانم اندره هورث پیام تبریک نوروز 97 را نداده اند این در حالیست که حداقل چند تن از ایرانیها و نسل جوان ایرانی کانادایی در این حزب مشارکت فعال دارند . چه کسی مسول است . ؟ پویان طبسی نژاد ( نامزد سابق حزب از ویلودیل 2015) فرشاد ازادیان ( شاخه جوانان حزب - چپ ) - سیاوش نجفی مسول ارتباطات حزب در زمان رهبر قبلی توماس مالکر .
البته یک خبر خوب دیگر این بود که جان هورگان نخست وزیر ان دی پی استان بریتیش کلمبیا امروز را رسما روز نوروز در این استان اعلام کرد . مراسمی هم دو روز پیش در پارلمان برگزار کرد .
حزب محافظه کار
اندره شی یر رهبر حزب محافظه کار کانادا و داگ فورد رهبر حزب محافظه کار انتاریو هیچ کدام تا این لحظه نوشتن مقاله ، بیانیه رسمی برای عید نوروز نداده اند . در سالهای گذشته یک سال هارپر رهبر سابق حزب یک بار به ایرانیها در تبریک اشاره کرد . بعداز ان به نوروز پارسی ها و دیگر ملل و اقوام اشاره داشت .در مورد محافظه کاران هم باید حضور چند ایرانی کانادایی در حلقه نزدیک این رهبران احزاب وجود دارند . امین مقصودی دست راست داگ فورد جوان ایرانی هست . همچنین مایکل پارسا نامزد حزب فدرال از ریچموندهیل -2015را می توانم نام ببرم . البته در مهمانی نوروز مایکل پارسا که در سالن لی پارک - ریچموندهیل در جمعه 16 مارچ برگزارشد وی نوروز را تبریک گفت . وی هم مانند جیسون کنی در مهمانی 2017نوروز پریا مسایل سیاسی را در نوروز مطرح می کنند . اندرو شی یر با حمله به تردود در مورد سیاست خارجی ایران ، سعی کرد که از فرصت مهمانی نوروز سو استفاده کند . . هر چند که چندان استقبالی از سخنان گوتاه شیر در این مورد نشد. برای وی هم در توییتی د رهمان جلسه نوشتم که حاضرین در جلسه موافق مایکل پارسا هستند ولی بسیاری مخالف سیاست های حزب محافظه کار در مورد تبعیض علیه ایرانی کانادایی ها هستند . و بهتراست که ایشان مانند رهبران قبلی دچار اشتباه محاسبه و کانال ارتباطی محدود نشوند .
در حالیکه اندرو شی یر عکس مراسم نوروز را در توییت خود اعلام کرد ولی بر خلاف وی داگ فورد به روی سن نرفت و سخنان کوتاهی در پایین تریبون بیان کرد . داگ فورد ولی هیچ کدام از عکسهایش د راین رمراسم را در توییت خود نگذاشت که از نظر سیاسی همه اینها پیام های خاصی دارد . مایکل پارسا در جریان رهبری حزب از رقیب وی خانم کریستین الیوت حمایت کرده بود .
دولت لیبرال جاستین ترودو
ار ماه پیش من پیگیر مسله برگزاری نوروز ترودو در پارلمان بودم زیرا در سالهای 2016 و 2017این مراسم در سالن مجلس فدرال در اتاوا برگزار شده بود . این مراسم توسط مجید جوهری ( نماینده لیبرال ریچموندهیل ) - مریم منصف نماینده پیتربورو. ( منصف متولد مشهدا افغان تبار می باشد که به دروغ محل تولدش را افغانستان اعلام کرده بود . وی مدتها مورد حمله محافظه کاران شده بود ) و علی احساسی ( ویلودیل - تورنتو ) ترتیب داده شده بود .
ولی امسال خبری از این مراسم نبود که می توان بر اساس تحلیل سیاسی ، مبنی براختلافات بین این سه نماینده خواند . مطلبی که امیدوارم این نمایندگان ما را و جامعه ایران و افغان کانادایی را تصحیح کنند .
به عنوان روزنامه نگاری که 27 سال است خبرهای روزانه محلی تا فدرالی کانادا را دنبال می کنم، وقتی چنین مراسمی دنباله دار نمی شود و به عنوان یک سنت در نمیاید ، خبر خوب سیاسی برای جامعه ایرانی کانادایی نیست . به عبارت ساده وزنه جامعه ایرانی بدلیل اختلافات داخلی ، پشت هم زدنهای نمایندگان و بخشی از سیاست بازان سالخورده دهه 60 ،کم شده است .
یکشنبه شب باخبر شدم که مهمانی نوروز امسال لیبرالها و ترودو در تورنتو و در محل موزه اقا خان ( فرقه اسماعیلیه ) برگزارمی شود. برگزار نشدن نورور ایرانی ها و افغانها در پارلمان اتاوا و انتقال ان به یک موسسه دینی ، هر چند می تواند نقطه قوت کاناداو ترودو در اقلیت های قومی و مذهبی باشد ولی حضور نمایندگانی از فرقه اسماعیلیه مانند خانم یاسمین رتنسی نماینده دان ولی از حامیان یک گروه خشونت و جنگ طلب ایرانی و شرکت د رمراسم انها در پاریس ، که بدون هماهنگی با رهبر این فرقه نمی تواند متصور شود . حضور رتنسی همراه با ترودو در جزیره اختصاصی چند صد مییلون دلاری اقا خان در کریسمس 2017 که بر خلاف اصول اخلاقی رفتار نمایندگان مجلس کانادا تشخیص داده شد ، بیشتر شائبه سیاسی شدن و مذهبی شدن نوروز را که علت ماندگاریش بهار و طبیعت و تکامل هست ، را در ذهن من تقویت می کند . در دنیا ی سیاست هیچ حرکتی اتفاقی نیست .قرار شده است که من را هم به این مراسم دعوت کنند که علیرغم قول های اولیه هنوز ای میل و دعوت رسمی دریافت نکرده ام که بتوانم از نزدیک این مراسم را ببنیم و با دست اندرکاران ان گفتگو داشته باشم و علت انتخاب ترودو برای نوروز در فرقه مذهبی اسماعیلیه که نوروز را جشن می گیرند بشنوم.البته ترودو روز سه شنبه صبح پیام کتبی برای نوروز داد و د ران به پارسی ها ( پرشین ) افغانها -کردها - بهایی ها - اسیای مرکزی و اسماعیله تبریک گفت . تروود درعصر روز اول فروردین هم ویدئویی با همین مضمون منتشر کرد که در توییت وی منتشر شد . .
اما خانم کاتلین وین رهبر حزب لیبرال انتاریو و نخست وزیر انتاریو پیام ویدیویی در ساعت 9:05 دقیقه سه شنبه شب اول فروردین یعنی 8 ساعت بعداز عید نوروز در توئیتر خودش منتشر کرد و نوروز را به ایرانیها تبریک گفت.
بالطبع د ر کبک هم هنوز رهبر حزب لیبرال اقای فیلیپ کوئیار هنوز متنی در مورد نوروز نداده است که دران به ایرانی ها اشاره کرده باشد .
حضور 10 هزار ایرانی در مونترال و حضور یک نماینده مجلس دکتر امیر خدیر، چیزی نیست که انها از امدن بهار و نوروز باستانی بی خبر مانده باشند
در تورنتو شهردار محافظه کارجان توری روز سه شنبه صبح پیام تبریک نوروز به ایرانی ها را د رتوییت خود پست کرد .
سوالی که هر ذهن ایرانی را باید مشغول کند این است که چرا 300 هزار ایرانی با هزاران عضو تحصیلکرده و صاحبان مشاغل موفق و نمایندگان مجلس ، د رمورد یک امر ساده تبریک نوروز و بهاران ، با چنین نابسامانی روبر و هستیم .
براستی اگر ما مانند جامعه ی400 هزار نفری یهودیان کانادا - جامعه سیک های هندی و چینی ها و اسماعیلیه حقوق و منافع خودمان را تشخیض داده بودیم ، دیگر بعداز 30 سال مهاجرت کانادا ،نباید در حسرت بدیهیات بودیم .
من نمی خواهم در این مقاله ان هم در مسله نوروز که پیام وحدت و تکاملی دراد وارد مسایل جزئی تر و عملکردبرخی از نمایندگان سیاسی که باعث تفرقه و کم اعتباری جامعه ایرانی شده اند ، بشوم ، اعتبار یک جامعه به تک تک افراد خو د ان جامعه برمی گردد . تجربه ای که من اموخته ام این است که بهره برداری سیاسی از مراسم فرهنگی و سنتی در دراز مدت به ضد خودش تبدیل شده است . دلیل ماندگاری نوروز طبیعی بودن و چرخش طبیعی روزگار و فصل ها هست .
هیچ حکومتی نتوانسته است جلوی امدن بهار را بگیرد ، اگر حرفی درست باشد و حق باشد ، راه خودش را در بین قلبها و مغزها انهم در دوران اینترنت و عصر رسانه های فضای مچازی می یابد . از نظر اخلاقی درست نیست نظریات فردی و یا حزبی و گروهی را بجای فرهنگ یک ملت به کاناداییها غالب کنبم . نباید فرهنگ من دراوردی به کانادایی ها عرضه کنییم . بطور مثال خانم گیل حانسون در سی بی سی ونکوور گزارشی از مراسم نورروز تهیه کرده بود . و د ران از قول یک اقایی که مدیر نهاد نام ایرانی کانادایی دارد ، نوشته بود چلو کباب جزو رسمی غذاهای شب عید هست .
Gail Johnson
یا خانمی در سالهای 2000 در روزنامه لیبرال ریچموندهیل از نوروز به این عنوان یاد شده بود که عید فرقه مذهبی ویژه ای است . یا در برخی از مراسم نوروز برخی از نمایندگان سیاسی کانادا ، خواهان تحریم ها و یا تغییر حکومت در ایران می شوند . مسلما ازادی بیان در کانادا بسیار زیبا و ستودنی هست ولی ایا می شود نظرات خودمان را به عنوان فرهنگ و نظرات غالب جامعه ایرانی به کانادایی ها معرفی کنیم .
یک نکته را نباید فراموش کرد اینکه ما ایرانیها گذشته کهنی داریم این ضرروتا به معنای فرهنگ داشتن در سال 97 نیست . ما یک تاریخ کهن داریم . تاریخ با تمدن و فرهنگ ضرروتا همواره یکسو نبوده است . اگر هرسه تاریخ و تمدن و فرهنگ سه هزار ساله را داشتیم که بالطبع وضعیت سیاسی بهتری در کانادا داشتیم .
وقتی سیاستمداران کانادا در مورد نوروز و یا برگزاری ان در زمان مناسب ( بین دو هفته اول تا 13 فروردین هرسال ) تفسیر های مختلف دارند ، می توان به اوج اختلاف و تشتت سیاسی د رمورد مسله سیاسی ایران و ایرانیها مانند تجدید رابطه وتحریم ها پی برد . چون کمتر صدای مشخص و منطقی سیستم منسجم سیاسی کانادایی از جامعه ایرانی بیرون امده است . نمایندگان ایرانی تبار نقش مهمی دارند . قرار نیست همه مانند هم فکر کنند ولی بایدفضا ی گفت و گو بین جامعه ایرانی کانادایی فعال تر و بازتر شود . امری که جدی گرفته نشد. ایا تاریخ قضاوت خوبی از نقش فعالین و نمایندگان سیاسی تبار ایرانی در کانادا خواهد داشت .پاسخ به تاریخ کار ساده ای نیست . مردم و ایندگان براساس قضاوت تاریخی ، بر گذشته جامعه ایرانی کانادایی نظر خواهند داد . برای این جامعه ، برای نسل جوان ، برای نسل سالمند چه کرده ایم . اینجا که ازادی بیان هست ،پس چرا نتوانستیم از ان درست برای اموزش و مشارکت کیفی جامعه ایرانی استفاده کنیم..
پیچ تاریخی مهمی در سال 97 -2018 در کانادا در برابر جامعه ایرانی هست که امیدوارم با پشتکاری و مطالعه و همت اکثریتی از ان بسلامت و عزت عبور کنیم . هیچ حزب و سیاستمداری به جامعه متفرق بها نمی دهد . هر کسی که بیشتر مسولیت دارد ، از نظر اخلاقی تاریخی ، پاسخگوتر خواهد بود . فرصت سوزی نکنید .
بهار یخ زده مان ، با امید مان ، بهار می شود . نشاط بهاریمان د ر جامعه مان جاری می شود . امید مان را پائیز نکنید .
نوروز ترودو در موزه آقاخان و سوپر مارکت ایرانی! چرا ترودو به جامعه ایرانی پاسخگو نیست ؟ نوروز ترودو در موزه آقاخان و سوپر مارکت ایرانی! Trudeau Nowruz in AGha Khan centre and Irani supermarket
نوروز ترودو در موزه آقاخان و سوپر مارکت ایرانی! چرا ترودو به جامعه ایرانی پاسخگو نیست ؟
نوروز ترودو در موزه آقاخان و سوپر مارکت ایرانی! Trudeau Nowruz in AGha Khan centre and Irani supermarket
روز چهارشنبه 9 صبح ایمیلی از دفتر رسانهای آقای جاستین ترودو نخست وزیر لیبرال کانادا به دفتر روزنامه رسید و خبر از شرکت ترودو در مراسم نوروز در تورنتو درموزه آقا خان (که زیر نظر آقا خان امام اسماعیلیان اداره میشود)، داده و دعوت کرده بود که برای پوشش خبری در مراسم شرکت کند {اگرچه این برنامه از مدتها پیش تدارک دیده شده و دفتر مجله در جریان بود، اما فقط سه ساعت قبل از شروع برنامه دعوت به عمل آمده بود}. هیت تحریریه به این نتیجه رسید که دعوت اینچینی بیاحترامی به رسانه و جامعه ایرانی کانادایی محسوب میشود و این موضوع، محترمانه در پاسخ به خانم امریت کوار مسئول رسانهای ترودو نوشته شد.
کوار اظهار کرد که در حقیقت شب قبل اطلاع داده شده و این ایمیل به منظور پیگیری ارسال شده است. ایشان در تماس مستقیم تلفنی ساعت یک بعدازظهر گفتند: این دیر خبردادن پروتکلی و امنیتی دفتر نخست وزیر است؛ در حالیکه این سفر از چند روز قبل برنامهریزی شده بود و خیلیها از آن مطلع بودند. گفتند که ترودو پس از این برنامه، در عصر، در یک سوپرمارکت ایرانی در شهر تورنهیل (بین تورنتو و ریچموندهیل) حضور پیدا میکند و درخواست کرد که آن بازدید پوشش داده شود. به ایشان توضیح داده شد که نوروز متعلق به گروه و جریان بخصوصی {مثل مذهب، قومیت یا طیف خاصی از مردم} نیست. حداقل 600 هزار نفر منجمله ایرانیهای کانادا، نوروز را در کانادا جشن میگیرند. بنابراین وظیفه دولتست که مراسمی در اتاوا با شرکت همه گروههایی که نوروز را جشن میگیرند برگزار کند و زمینه مشارکت دیگر کاناداییها را هم فراهم نماید. قرار شد عکسهای بازدید ترودو از موزه آقا خان و سوپرمارکت را بفرستند تا منتشر شود که آنها نیز ارسال نشد (1).
***
من هم روز سهشنبه در مقالهام در مورد دور زدن ایران در پیام نوروزی سیاستمداران کانادا در این مورد نوشته بودم. برای دو سال، یک مراسم کوچک نوروزی در اتاوا گرفته شد و امسال بعلت اختلاف این مراسم برگزارنشد. بالطبع ترودو همچنان در بین جامعه ایرانی هواخواه دارد و از سوی دیگر ما ایرانیها به طور عمده هر خارجی که از ما و فرهنگ ما به خوبی یاد کند، آنرا بدرستی محترم میشماریم ولی به نادرستی آنرا از نظر سیاسی بزرگ میکنیم.
برای آقای ترودو چهارشنبه شب توییت زدم: آقای ترودو تشکر از حضورتان در یک مرکز ایرانی برای نوروز ولی با توجه به 27 سال حضور در کانادا و پوشش خبری سیاسی کانادا، من هنوز ندیدهام که هیچ نخست وزیر کانادایی، سال نو اقلیتهای چینی -هندی - سیکها - مسلمانان - یهودیان - بوداییان و یا کریسمس را در یک سوپرمارکت برگزار کند. آیا مشاوران شما همان مشاوران شما در مورد ایران هستند؟
سیاستمداران، عمدتا سعی در پنهان کردن حقایق دارند. فرق نمیکند در کجای دنیا زندگی میکنید ولی نقش رسانه و روزنامهنگاران مستقل، چالش کشیدن این یافتهها و اطلاعرسانی به مردم است. به همین دلیل شغل روزنامهنگاری در همه جای دنیا همانقدر که مورد احترام مردم هست چندان مورد علاقه سیاستمداران بخصوص دولتمردان نیست.رفتار قبیلهای و حزبی جامعه ایرانی کانادایی
ما ایرانی هستیم و این نام از سال 1313 از زمان رضا شاه تصویب شده است. بخش عمدهای از جمعیتی که نوروز را در کانادا جشن میگیرند ایرانیها هستند، پس چرا نام ایران برده نمیشود؟ چرا اصرار داریم از پرشیا برای ما استفاده شود؟ براستی پررنگ کردن تاریخ گذشته دوهزار و پانصد سالهمان در برابر کانادایی که 151 سال دارد، چه مشکلی از مشکلات جامعه ایرانی در کانادا را حل کرده است؟ آیا رفتار و عملکرد جامعه ما در تورنتو و کانادا، در مجموع نشان از چنین تاریخی که خود دارای فراز و نشیبهای زیاد بوده است دارد؟ چرا سعی داریم نشان بدهیم که: من آنم که رستم بود پهلوان؟
در زمان هارپر، نخست وزیر محافظهکار، وی تنها در سال آخر 2015 در مهمانی نوروز در مهمانی طیف نزدیکتر به محافظهکاران در ونکوور حضور بهم رساند.
در شهر تورنهیل دو مرکز فرهنگی ایرانی کانادایی هست که هر دو ارتباط نزدیکی با حزب لیبرال و یا نمایندهای از این حزب دارند. شهر تورنهیل نمایندهاش از محافظهکاران طرفدار سرسخت تحریمهای ایران و جامعه ایرانی کانادایی، پیتر کنت هست. دفتر نماینده مجلس محافظهکار و دو مرکز فرهنگی در چند صد متری همین سوپرمارکت ایرانی قرار دارد. قاعدتا بایستی ترودو اگر مایل به رفتن به سوپر مارکت بود، باید به محله ویلودیل که علی احساسی نماینده لیبرال آن منطقه است میرفت یا به ریچموندهیل که مجید جوهری نماینده لیبرال آن میباشد. هر چند مجید جوهری خود تصمیم به حضور در مجلس فدرال برای طرح بودجه 2018 داشت {و نه در موزه آقاخان و نه در سوپر پارسیان حضور نداشت}؛ در این بازدید علی احساسی در هر دو مکان همراه ترودو بود.
پیام سال نو و تقدیرنامه و عکس انداختن یک سنت عادی در بین سیاستمداران کانادا است. در سیاست کانادا هر جا 20 نفر شهروند باشد، یک سیاستمدار حضور در آنجا را یک فرصت میشناسد. بغیر از یک بار که آقای استفان دیون وزیر امورخارجه مخلوع طرفدار ارتباط با ایران که در نوامبر 2016 به همراه مجید جوهری و علی احساسی در تورنتو با جمعی از ایرانیها دیدار کرد و با رسانههای فارسیزبان نیز پرسش و پاسخ انجام داد، دیگر کسی با ایرانیان در ارتباط نبوده است. نمایندگان حزب لیبرال و خود آقای ترودو در این سالها به ایرانیها پاسخگو نبودهاند. ترودو از رودررویی با جامعه ایرانی و رسانههای آن گریزان است، به همین دلیل سوپرمارکت را در محلهای غیر از مناطق تمرکز ایرانیها برای شیره مالیدن سر ایرانیهای کانادا و دلخوش کردنمان، برای دیدار نوروزی انتخاب میکند.
ترودو در سالی که هنوز انتخاب نشده و نخست وزیر نشده بود یعنی اول سال نو و نوروز سال 2015 ، در رستوران شیراز شرکت کرد، مراسمی که در آن حدود 400 نفر از اقشار مختلف ایرانیهای تورنتو و اطراف، در آن حضور داشتند. وی بعدا به یک مهمانی دیگر ایرانیها که حامی تحریم و جنگ بودند نیز رفت. مهمانی که درآن دو نامزد حزب، اجازه ورود از طرف برگزارکنندگان نیافته بودند.
من در عمل تفاوتی جدی بین حزب محافظهکار و حزب لیبرال، یعنی آقای هارپر و آقای ترودو نمیبینم. هر دو "نوروزتان مبارک" را میگویند ولی با جامعه ایرانی دیداری برگزار نمیکنند، از نظرات ایرانیها بطور مستقیم با خبر نمیشوند و کانالهای خودشان را منحصر به تعدادی افراد سیاسی محصور خودشان میکنند.
برای مثال، در زمان هارپر که سفارتها را بستند نه با ایرانیها مشورت کردند و نه آنها را با خبر کردند. همه ما از طریق رسانهها باخبر شدیم. هرچند هارپر چند هفته بعد با 8 نفر به عنوان نمایندگان جامعه ایرانی کانادایی دیدار کرد تا {ظاهرا} نشان دهد کارش مورد تایید جامعه ایرانیست.
الان هم دو سال است که آقای ترودو در راس قدرت اکثریتی است و در طی این مدت نیز هیچ اطلاعرسانیای در مورد اینکه بالاخره مذاکرات با ایران به کجا رسیده، انجام نداده است. اینکه ترودو هنوز به قول انتخاباتی جون 2015برای برقراری ارتباط با ایران وفادار هست یا نه کسی چیزی نمیداند.
ترودو در مورد بازشدن و یا ادامه مذاکرات با ایران با هیچ ایرانی تبادل نظر و مشاوره نکرده است. یعنی جامعه ایرانی کانادایی بازی نیست. سیاست در خیابان و سوپرمارکت و عکس انداختن و بغل کردن بچه شیرخواره و گفتن "How sweet" که همان گوگلی مگولی فارسی خودمانست، تعیین نمیشود.
اخیرا شنیده شده که خانم فریلند، وزیر امور خارجه بیتجربه ترودو، تقاضای ملاقات با ظریف در مورد مرگ دکتر سید امامی را کرده بود که با جواب نه وی روبرو شده است، که پاسخ رفتار غیر دیپلماتیک فریلند در زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران بود.
این روزها سیبیسی گزارش تهیه کرده است در مورد ماهها تاخیر در صدور کارت اقامت دائمی (پیآر) دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانیتبار در شهرهای کانادا، دهها ایرانی در این مورد با امضا نامه و بیانیه سرگشاده به وزیر مهاجرت کانادا خواهان پایان دادن به بلاتکلیفی خود شدهاند (2). جامعه ایرانی کانادایی که ثروت زیادی (چه در تولید کانادا و چه در سرمایههای انتقال داده شده از ایران، که نیز خود با علامت سوال و حاشیههای زیادی روبرو هست)، دارد ولی نمیتواند به تبعیضهای سازمان یافته سیاسی دولتی علیه جامعه ایرانی کانادایی پایان دهد، یعنی کمتر سیاستمدار و یا وزیری حاضر است که پای صحبت و مشکلات ایرانیان بنشیند و بشنود و آنرا حل کند. در اینجا نکته مهمی را اشاره کنم، آن دسته از دوستان که وقتی صحبت از مشکلات ایرانیها در کانادا و ایران برای ویزا و کارهای کنسولی و خدماتی میشود، به درستی به نقض حقوق بشر در ایران و فساد ریشهدار و پولهای ناپاک وابستگان حکومت میگویند، آیا تاکنون از خود پرسیدهاند چرا اسم یک نفر از این افراد تاکنون توسط نخست وزیر ویا نمایندگان ایرانیتبار و یا یک رسانه کانادایی منتشر نشده است؟ آیا میشود باور کرد که مقامات امنیتی و بانکی از حضور چنین پولهایی بیخبر باشند؟ یا اینکه داستان "پول باشد و کوفت باشد" است، و یا اگر پولی در کانادا سرمایهگذاری شود، طیب و طاهر میشود؟
چند سال پیش بود که آقای علی احساسی نماینده فعلی لیبرال از منطقه ویلودیل - تورنتو کمپینی برای بررسی دقیق و متعاقبا لغو شهروندی و اخراج محمود خاوری متهم اولین اختلاس مالی بزرگ بانکی ایران در کانادا را سازماندهی کرد و آقای مریدی هم نامه تهیه شده به جیسون کنی در این رابطه را امضاء کرده است. پس چه شد اینک که دولت اکثریتی در دست حزب متبوع این نمایندگان لیبرال افتاده است، این موضوع مسکوت مانده است (3).
اینجاست که میتوان به جرات گفت سیستم سیاسی کانادا آگاهانه چشمانش را بر روی پولهای ناپاک و افراد ناقض حقوق بشر بسته است. اینجاست که میشود دریافت چرا نخست وزیر بجای شرکت در یک مراسم فرهنگی جدی ساده مردمی نوروزی، در یک سوپر مارکت، رفع تکلیف میکند و ویدئوی این مراسم در سطح صدها هزار بار بازنشر میشود. براستی اگر شما بودید حاضر بودید به چنین ملتی پاسخ بدهید؟
نخست وزیر و حلقه مشاورین و تصمیمگیران سیاسی و اقتصادی نخست وزیر و احزاب مخالف مانند محافظهکار که آشکارا در کار ایرانیها سنگتراشی میکنند، بخوبی از اختلاف در جامعه ایرانی، ناهمخوانی، عدم درک سیاست جهانی و سرمایه، نقش جامعه ایرانی آگاه هستند. به همین دلیل هم با یک پیام و یک نوروز مبارک، دلمان را خوش میکنند.
برای جدی گرفته شدن در کانادا، باید سیستم سیاسی را شناخت و از آن مطالبه پیگیر و منطقی کرد.
در مصاحبهای که با ترودو در سال 2010 داشتم در پاسخ به سوال من که محافظهکاران زیاد به اقلیتها و ایرانیها نزدیک شدهاند، نظر شما چیست؟ ترودو گفت رایتان را در ازای حرف و وعده نفروشید. سوالی که از آقای ترودو دارم این است جامعه ایرانی در سال 2015 به حزب شما رای داد، شما برای جامعه ایرانی کانادایی و خواستهایش چه کردهاید؟ اگر به پیام تبریکی نوروز هست که هر سه حزب پیام میدهند: نوروزتان مبارک.
فراموشی یکی از خاصیتهای انسان و سیاستمداران در قدرت است. تشکلات اجتماعی و سیاسی هستند که میتوانند پیگیر مطالبات مردمی و صنفی و سیاسی باشند. بدون حضور قدرتمند و متشکل، حرفها در سطوح دولتی شنیده نمیشود. نمایندگان مجلس باید به حوزه انتخابیه خودشان پاسخگو باشند.
کوار اظهار کرد که در حقیقت شب قبل اطلاع داده شده و این ایمیل به منظور پیگیری ارسال شده است. ایشان در تماس مستقیم تلفنی ساعت یک بعدازظهر گفتند: این دیر خبردادن پروتکلی و امنیتی دفتر نخست وزیر است؛ در حالیکه این سفر از چند روز قبل برنامهریزی شده بود و خیلیها از آن مطلع بودند. گفتند که ترودو پس از این برنامه، در عصر، در یک سوپرمارکت ایرانی در شهر تورنهیل (بین تورنتو و ریچموندهیل) حضور پیدا میکند و درخواست کرد که آن بازدید پوشش داده شود. به ایشان توضیح داده شد که نوروز متعلق به گروه و جریان بخصوصی {مثل مذهب، قومیت یا طیف خاصی از مردم} نیست. حداقل 600 هزار نفر منجمله ایرانیهای کانادا، نوروز را در کانادا جشن میگیرند. بنابراین وظیفه دولتست که مراسمی در اتاوا با شرکت همه گروههایی که نوروز را جشن میگیرند برگزار کند و زمینه مشارکت دیگر کاناداییها را هم فراهم نماید. قرار شد عکسهای بازدید ترودو از موزه آقا خان و سوپرمارکت را بفرستند تا منتشر شود که آنها نیز ارسال نشد (1).
***
من هم روز سهشنبه در مقالهام در مورد دور زدن ایران در پیام نوروزی سیاستمداران کانادا در این مورد نوشته بودم. برای دو سال، یک مراسم کوچک نوروزی در اتاوا گرفته شد و امسال بعلت اختلاف این مراسم برگزارنشد. بالطبع ترودو همچنان در بین جامعه ایرانی هواخواه دارد و از سوی دیگر ما ایرانیها به طور عمده هر خارجی که از ما و فرهنگ ما به خوبی یاد کند، آنرا بدرستی محترم میشماریم ولی به نادرستی آنرا از نظر سیاسی بزرگ میکنیم.
برای آقای ترودو چهارشنبه شب توییت زدم: آقای ترودو تشکر از حضورتان در یک مرکز ایرانی برای نوروز ولی با توجه به 27 سال حضور در کانادا و پوشش خبری سیاسی کانادا، من هنوز ندیدهام که هیچ نخست وزیر کانادایی، سال نو اقلیتهای چینی -هندی - سیکها - مسلمانان - یهودیان - بوداییان و یا کریسمس را در یک سوپرمارکت برگزار کند. آیا مشاوران شما همان مشاوران شما در مورد ایران هستند؟
سیاستمداران، عمدتا سعی در پنهان کردن حقایق دارند. فرق نمیکند در کجای دنیا زندگی میکنید ولی نقش رسانه و روزنامهنگاران مستقل، چالش کشیدن این یافتهها و اطلاعرسانی به مردم است. به همین دلیل شغل روزنامهنگاری در همه جای دنیا همانقدر که مورد احترام مردم هست چندان مورد علاقه سیاستمداران بخصوص دولتمردان نیست.رفتار قبیلهای و حزبی جامعه ایرانی کانادایی
ما ایرانی هستیم و این نام از سال 1313 از زمان رضا شاه تصویب شده است. بخش عمدهای از جمعیتی که نوروز را در کانادا جشن میگیرند ایرانیها هستند، پس چرا نام ایران برده نمیشود؟ چرا اصرار داریم از پرشیا برای ما استفاده شود؟ براستی پررنگ کردن تاریخ گذشته دوهزار و پانصد سالهمان در برابر کانادایی که 151 سال دارد، چه مشکلی از مشکلات جامعه ایرانی در کانادا را حل کرده است؟ آیا رفتار و عملکرد جامعه ما در تورنتو و کانادا، در مجموع نشان از چنین تاریخی که خود دارای فراز و نشیبهای زیاد بوده است دارد؟ چرا سعی داریم نشان بدهیم که: من آنم که رستم بود پهلوان؟
در زمان هارپر، نخست وزیر محافظهکار، وی تنها در سال آخر 2015 در مهمانی نوروز در مهمانی طیف نزدیکتر به محافظهکاران در ونکوور حضور بهم رساند.
در شهر تورنهیل دو مرکز فرهنگی ایرانی کانادایی هست که هر دو ارتباط نزدیکی با حزب لیبرال و یا نمایندهای از این حزب دارند. شهر تورنهیل نمایندهاش از محافظهکاران طرفدار سرسخت تحریمهای ایران و جامعه ایرانی کانادایی، پیتر کنت هست. دفتر نماینده مجلس محافظهکار و دو مرکز فرهنگی در چند صد متری همین سوپرمارکت ایرانی قرار دارد. قاعدتا بایستی ترودو اگر مایل به رفتن به سوپر مارکت بود، باید به محله ویلودیل که علی احساسی نماینده لیبرال آن منطقه است میرفت یا به ریچموندهیل که مجید جوهری نماینده لیبرال آن میباشد. هر چند مجید جوهری خود تصمیم به حضور در مجلس فدرال برای طرح بودجه 2018 داشت {و نه در موزه آقاخان و نه در سوپر پارسیان حضور نداشت}؛ در این بازدید علی احساسی در هر دو مکان همراه ترودو بود.
پیام سال نو و تقدیرنامه و عکس انداختن یک سنت عادی در بین سیاستمداران کانادا است. در سیاست کانادا هر جا 20 نفر شهروند باشد، یک سیاستمدار حضور در آنجا را یک فرصت میشناسد. بغیر از یک بار که آقای استفان دیون وزیر امورخارجه مخلوع طرفدار ارتباط با ایران که در نوامبر 2016 به همراه مجید جوهری و علی احساسی در تورنتو با جمعی از ایرانیها دیدار کرد و با رسانههای فارسیزبان نیز پرسش و پاسخ انجام داد، دیگر کسی با ایرانیان در ارتباط نبوده است. نمایندگان حزب لیبرال و خود آقای ترودو در این سالها به ایرانیها پاسخگو نبودهاند. ترودو از رودررویی با جامعه ایرانی و رسانههای آن گریزان است، به همین دلیل سوپرمارکت را در محلهای غیر از مناطق تمرکز ایرانیها برای شیره مالیدن سر ایرانیهای کانادا و دلخوش کردنمان، برای دیدار نوروزی انتخاب میکند.
ترودو در سالی که هنوز انتخاب نشده و نخست وزیر نشده بود یعنی اول سال نو و نوروز سال 2015 ، در رستوران شیراز شرکت کرد، مراسمی که در آن حدود 400 نفر از اقشار مختلف ایرانیهای تورنتو و اطراف، در آن حضور داشتند. وی بعدا به یک مهمانی دیگر ایرانیها که حامی تحریم و جنگ بودند نیز رفت. مهمانی که درآن دو نامزد حزب، اجازه ورود از طرف برگزارکنندگان نیافته بودند.
من در عمل تفاوتی جدی بین حزب محافظهکار و حزب لیبرال، یعنی آقای هارپر و آقای ترودو نمیبینم. هر دو "نوروزتان مبارک" را میگویند ولی با جامعه ایرانی دیداری برگزار نمیکنند، از نظرات ایرانیها بطور مستقیم با خبر نمیشوند و کانالهای خودشان را منحصر به تعدادی افراد سیاسی محصور خودشان میکنند.
برای مثال، در زمان هارپر که سفارتها را بستند نه با ایرانیها مشورت کردند و نه آنها را با خبر کردند. همه ما از طریق رسانهها باخبر شدیم. هرچند هارپر چند هفته بعد با 8 نفر به عنوان نمایندگان جامعه ایرانی کانادایی دیدار کرد تا {ظاهرا} نشان دهد کارش مورد تایید جامعه ایرانیست.
الان هم دو سال است که آقای ترودو در راس قدرت اکثریتی است و در طی این مدت نیز هیچ اطلاعرسانیای در مورد اینکه بالاخره مذاکرات با ایران به کجا رسیده، انجام نداده است. اینکه ترودو هنوز به قول انتخاباتی جون 2015برای برقراری ارتباط با ایران وفادار هست یا نه کسی چیزی نمیداند.
ترودو در مورد بازشدن و یا ادامه مذاکرات با ایران با هیچ ایرانی تبادل نظر و مشاوره نکرده است. یعنی جامعه ایرانی کانادایی بازی نیست. سیاست در خیابان و سوپرمارکت و عکس انداختن و بغل کردن بچه شیرخواره و گفتن "How sweet" که همان گوگلی مگولی فارسی خودمانست، تعیین نمیشود.
اخیرا شنیده شده که خانم فریلند، وزیر امور خارجه بیتجربه ترودو، تقاضای ملاقات با ظریف در مورد مرگ دکتر سید امامی را کرده بود که با جواب نه وی روبرو شده است، که پاسخ رفتار غیر دیپلماتیک فریلند در زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران بود.
این روزها سیبیسی گزارش تهیه کرده است در مورد ماهها تاخیر در صدور کارت اقامت دائمی (پیآر) دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانیتبار در شهرهای کانادا، دهها ایرانی در این مورد با امضا نامه و بیانیه سرگشاده به وزیر مهاجرت کانادا خواهان پایان دادن به بلاتکلیفی خود شدهاند (2). جامعه ایرانی کانادایی که ثروت زیادی (چه در تولید کانادا و چه در سرمایههای انتقال داده شده از ایران، که نیز خود با علامت سوال و حاشیههای زیادی روبرو هست)، دارد ولی نمیتواند به تبعیضهای سازمان یافته سیاسی دولتی علیه جامعه ایرانی کانادایی پایان دهد، یعنی کمتر سیاستمدار و یا وزیری حاضر است که پای صحبت و مشکلات ایرانیان بنشیند و بشنود و آنرا حل کند. در اینجا نکته مهمی را اشاره کنم، آن دسته از دوستان که وقتی صحبت از مشکلات ایرانیها در کانادا و ایران برای ویزا و کارهای کنسولی و خدماتی میشود، به درستی به نقض حقوق بشر در ایران و فساد ریشهدار و پولهای ناپاک وابستگان حکومت میگویند، آیا تاکنون از خود پرسیدهاند چرا اسم یک نفر از این افراد تاکنون توسط نخست وزیر ویا نمایندگان ایرانیتبار و یا یک رسانه کانادایی منتشر نشده است؟ آیا میشود باور کرد که مقامات امنیتی و بانکی از حضور چنین پولهایی بیخبر باشند؟ یا اینکه داستان "پول باشد و کوفت باشد" است، و یا اگر پولی در کانادا سرمایهگذاری شود، طیب و طاهر میشود؟
چند سال پیش بود که آقای علی احساسی نماینده فعلی لیبرال از منطقه ویلودیل - تورنتو کمپینی برای بررسی دقیق و متعاقبا لغو شهروندی و اخراج محمود خاوری متهم اولین اختلاس مالی بزرگ بانکی ایران در کانادا را سازماندهی کرد و آقای مریدی هم نامه تهیه شده به جیسون کنی در این رابطه را امضاء کرده است. پس چه شد اینک که دولت اکثریتی در دست حزب متبوع این نمایندگان لیبرال افتاده است، این موضوع مسکوت مانده است (3).
اینجاست که میتوان به جرات گفت سیستم سیاسی کانادا آگاهانه چشمانش را بر روی پولهای ناپاک و افراد ناقض حقوق بشر بسته است. اینجاست که میشود دریافت چرا نخست وزیر بجای شرکت در یک مراسم فرهنگی جدی ساده مردمی نوروزی، در یک سوپر مارکت، رفع تکلیف میکند و ویدئوی این مراسم در سطح صدها هزار بار بازنشر میشود. براستی اگر شما بودید حاضر بودید به چنین ملتی پاسخ بدهید؟
نخست وزیر و حلقه مشاورین و تصمیمگیران سیاسی و اقتصادی نخست وزیر و احزاب مخالف مانند محافظهکار که آشکارا در کار ایرانیها سنگتراشی میکنند، بخوبی از اختلاف در جامعه ایرانی، ناهمخوانی، عدم درک سیاست جهانی و سرمایه، نقش جامعه ایرانی آگاه هستند. به همین دلیل هم با یک پیام و یک نوروز مبارک، دلمان را خوش میکنند.
برای جدی گرفته شدن در کانادا، باید سیستم سیاسی را شناخت و از آن مطالبه پیگیر و منطقی کرد.
در مصاحبهای که با ترودو در سال 2010 داشتم در پاسخ به سوال من که محافظهکاران زیاد به اقلیتها و ایرانیها نزدیک شدهاند، نظر شما چیست؟ ترودو گفت رایتان را در ازای حرف و وعده نفروشید. سوالی که از آقای ترودو دارم این است جامعه ایرانی در سال 2015 به حزب شما رای داد، شما برای جامعه ایرانی کانادایی و خواستهایش چه کردهاید؟ اگر به پیام تبریکی نوروز هست که هر سه حزب پیام میدهند: نوروزتان مبارک.
فراموشی یکی از خاصیتهای انسان و سیاستمداران در قدرت است. تشکلات اجتماعی و سیاسی هستند که میتوانند پیگیر مطالبات مردمی و صنفی و سیاسی باشند. بدون حضور قدرتمند و متشکل، حرفها در سطوح دولتی شنیده نمیشود. نمایندگان مجلس باید به حوزه انتخابیه خودشان پاسخگو باشند.
http://www.irca.news/Farsi/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%A7/trudeau-nowruz-in-agha-khan-centre-and-irani-supermarket/
1 –
عکس از فیلم منتشره روی فیسبوک ترودو تهیه شده است
2 –
عکس از فیلم منتشره روی فیسبوک ترودو تهیه شده است
2 –
3 –
سهشنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۹۶
محافظهکاران انتاریو، دهن کجی به اساس دمکراسی / سفرهند ترودو، تسویه حساب محافظهکاران کانادا Ontario conservative mocking democracy Justin Trudeau India visit سعید سلطانپور-
محافظهکاران انتاریو، دهن کجی به اساس دمکراسی
/سفرهند ترودو، تسویه حساب محافظهکاران کانادا
Ontario conservative mocking democracy
Justin Trudeau India visit
سعید سلطانپور- 8 دسامبر 2018 - 17 اسفند 96
ایرکانیو به نقل از ایران استار تورنتو
کوفی عنان دبیرکل سابق سازمان ملل در کنفرانسی در مورد اینترنت اعلام کرد که اینترنت خطری برای دمکراسی و دولتهاست. بسیاری از دولتمردان هم چنین نظری را این روزها بدون رودروایسی اعلام میکنند. ترودو نخست وزیر لیبرال کانادا هم قبل از سفر رسمی پرحاشیهاش به هند، به فیسبوک اخطار کرد اگر خبرها را کنترل نکند، مجبور میشود قوانین محدود کنندهای را در مجلس تصویب کنند. حدود یک ماه پیش رهبر (سابق) جوان حزب محافظهکار بخاطر گزارش سیتیوی در دو مورد رفتار نامناسب جنسی زیر فشار جناح راست حزب، استعفا داد. شرح آنرا در مقاله دو هفته پیش ایران استار نوشته بودم. در آن زمان به وی نوشتم که کودتا در حزب علیه تو رخ داده است. این عبارت کودتا را پاتریک براون هفته قبل بعد از اینکه اخطاریهای را علیه سیتیوی در مورد نادرستی گزارش آنها نوشت، بکار برد. با اعلام ورود براون به صحنه سیاسی انتاریو، قیمت ثبت نام برای شرکت در انتخابات رهبری حزب محافظهکاران به مبلغ 120 هزار دلار افزایش یافت. دور اول مناظره 4 کاندیدا در تورنتو برگزارشد. کارولین مالرونی (دختر نخست وزیر سابق محافظهکار-متهم به فساد)؛ داگ فورد (عضو سابق انجمن شهر و سخنگوی راب فورد شهردار جنجالی تورنتو)؛ کریستین الیوت (نماینده سابق مجلس که انتخابات سال 2013 را بدجوری به پاتریک براون باخته بود)؛ و تانیاگرانیک (فعال محافظهکار) مناظره را پیش بردند. فردای آن مناظره، با ورود براون صفبندیهای حزب گسترده و علنیتر شد. همه کاندیداها از ورود براون ابراز ناخرسندی کردند زیرا براون توانسته بود اعضای حزب را از 12 هزار به 75 هزار نفر که درصد قابل ملاحظهای از آنها اقلیتهای قومی بودند، افزایش دهد. احزاب سیاسی کانادا در مجموع توسط سفیدها اداره میشوند. رنگین پوستها و اقلیتها برای خالی نبودن عریضه هستند.
ایجاد امید به مشارکت سیاسی.
چند روز قبل مجله مکلین نوار ضبط شده شبی که پاتریک براون از حزب اخراج شد را منتشر کرده است. همه 28 نماینده مجلس محافظهکار به برکت تکنولوژی و اینترنت از سراسر انتاریو از طریق تلفن به جلسه مهم در تورنتو وصل میشوند. این نوار بطور سری ضبط شده بود. استراق سمع و شنود همواره یکی از ابزارهای جاسوسی حکومتها از مخالفان بوده است. این روزها به برکت وسایل الکترونیک ساده و ارزان هر کسی میتواند هم شهروند خبرنگار باشد و هم جاسوس (در راستای منافع شخصی- حزبی). در مقالهای به انگلیسی که در سایت انجمن خبرنگاران و نویسندگان قومی امریکای شمالی منتشر کردم از مکلین بخاطر کار خوبش و اطلاعرسانی درست که حق مردم و شهروندان است (anaj.org)، تشکر کردم . نقش رسانه به عنوان چشم و گوش مردم و ناظر بر اعمال سیاستمداران و جامعه است. بغیر از دوتن از نمایندگان که میگویند اقلا با براون قبل از تصمیم نهایی صحبت کنید، دیگران خواهان اخراج وی حتی بر خلاف آییننامه حزب میشوند. آنها مرتبا میگویند وجود براون با این اتهامات در آستانه انتخابات، باعث شکست کاتلینوین لیبرال و برنده شدن حزب محافظهکار نمیشود. سوالی که از مسئولین حزب محافظهکار و نمایندگان آنها کردم، این است: حزب و سیاستمداری که از یک عضو سادهاش دفاع نمیکند (در این مورد رهبرش که با رای دهها هزار نفر بطور مستقیم و آزاد انتخاب شده و برای حزب زحمت کشیده)، چگونه از آزادی بیان و حق یک شهروند عادی انتاریو و کانادا که صدایی ندارد و ارتباط و پارتی درون سیستم سیاسی و قضایی ندارد، دفاع میکند؟ چرا حزب با مردم حوزههای انتخابی خودشان و یا هواداران حزب در این دوران که ارتباط اینترنتی آسان است، مشاوره نکرد تا سنت قانونمند و عادلانه و آزادانهای برای آیندگان سیاست این استان نهادینه شود: خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج. کانادا کشور قانونمندی است، برای متهم کردن و محکوم کردن همیشه زمان وجود دارد زیرا اگر جرمی هم اتفاق افتاده، سالها پیش بوده و خطر آنی برای شهروندان ندارد. حزب باید از پلیس میخواست که تحقیقات کند و اگر جرمی اتفاق افتاده، اجازه میداد دادستان و هیئت منصفه در دادگاه، سرنوشت یک نفر را رقم میزدند.
براون در کمیته حزبی دوباره تایید شد. فعالیت انتخاباتیاش را شروع کرد. ولی فشارهای داخلی حزب و رسانههای طرفدار لیبرال مانند تورنتواستار و سیبیسی (چپ کانادا) براون را مجبور کرد در آستانه مناظره دوم که چهارشنبه در اتاوا برگزار شد، از رهبری حزب کنارهگیری کند.
یکی از نمایندگان، هیلر، هفته گذشته علیه براون به کمیته اخلاق مجلس بخاطر رفتارش در گذشته شکایت کرد. وی گفت مدتهاست که از چنین موضوعی خبر داشته است. سوالی که از وی داشتم این بود: آقای هیلر شما و اخلاق؟ شما چگونه به عنوان سیاستمدار و نماینده مجلس میدانستید که رهبرتان و عضو مجلس مشکل دارد ولی در مورد آن سکوت کردید و حالا که طرف زمین خورده و همه دور وی را مانند مگسان دورشیرینی خالی کردهاند، یادتان افتاده که اخلاقگرا شوید؟!
در دمکراسی واقعی، حق شهروندی و حق آزادی بیان باید اصل باشد. حزب محافظهکار انتاریو نشان داد که دعوایشان با کاتلینوین لیبرال سر قدرت و کنترل وزارتخانههاست نه آنچه که به نفع مردم انتاریو باشد. بالطبع شکافی که درحزب ایجاد شده با انتخاب رهبر جدید و حذف غیر دمکراتیک رهبر سابق به این سادگی و به این زودی پر نمیشود. درصد زیادی از حامیان حزب بخصوص جوانترها، حداقل در این دوره از انتخابات ریزش خواهند کرد.
ارتباط حزب محافظه کار انتاریو و کانادا
تمامی احزاب استانی از فدرال مستقل عمل میکنند (بجز نیودموکراتها) ولی به عنوان حزب خواهر، از حزب دیگر در انتخابات بطور غیر رسمی حمایت میکنند. برای دولت ترودو ادامه حضور دولت لیبرال (با، یا بدون وین - دولت اقلیتی) در انتخابات 2019 بسیار مهم است، زیرا سرنوشت دولت در اتاوا را کرسیهای مجلس از تورنتو تعیین میکنند. اگر محافظهکاران در 2018 در انتاریو به قدرت برسند در ظرف یک سال لیبرالها کارسختتری برای کسب رای انتاریو و تورنتوییها خواهند داشت.
به همین دلیل است که حزب محافظهکار، وقتی سفر ترودو به هند به همراه خانوادهاش آغاز شد، کمپین منفی علیه او به راه انداخت. البته اشتباه از سوی دفتر ترودو بود که در مهمانی رسمی هند، یک هوادار حزب لیبرال- کانادایی هندی تبار - که متهم به تروریسم بود را دعوت کرده بودند؛ پس از درز این خبر توسط رسانهها این دعوت لغو شد.
جاسپال اتوال
"جاسپال اتوال" در ونکوور تجارت میکند و متهم است در سال 1986 زمانی که عضو گروه افراطی جوانان سیک (جداییطلبان از هند) قصد ترور وزیر پنچاب در آن دوره "مالکیات سینگ" را داشته است. یکی از مقالات از سوی "کندیس مالکوم" ستوننویس (با گرایش ضد پناهندگی، ضد ایرانی، و طرفدار تحریم) در نشریه دست راستی تورنتوسان، نوشته شد.
همه کشورها مسایلی را دارند که برای آن کشورها اهمیت دارد و ورود در آن حوزه را دخالت خارجی میدانند. در هند سیکها خواهان تشکیل کشور مستقل خالستان (پنجاب) هستند. 3 وزیر سیک در کابینه ترودو حضور دارند. یکی از جداییطلبان قصد دیدار با نخست وزیر را در هند داشت که قبل از سفر به آن پرداخته شده بود. ترودو در کنار مودی رئیس جمهور هند گفت که کانادا از هند یکپارچه حمایت میکند.
این داستان ادامه داشت تا اینکه در صفحات مجازی محافظهکاران قسمت انتخاب شدهای از ورود ترودو در مهمانی شام رسمی در هند با لباس هندیها و با رقص پنجابی (که رقص محبوب میلیونها نفر است) به همراه همسرش را منتشر کردند. محافظهکاران میگویند ترودو به عنوان نخست وزیر آبروی کانادا را برده است. سوالی که از محافظهکاران و رهبرشان "اندره شیر" پرسیدم این است: آیا رقص و آواز برای همه نخستوزیرهای کانادا بد است یا فقط برای ترودو که خیلی خاکی و به عنوان نسل جوان کانادایی فکر میکند و عمل میکند؟ اگر بد است چرا آقای هارپر نخستوزیر قبلی کانادا در مهمانی کمک مالی یهودیان برای وی که یک میلیون دلار در تورنتو جمع کردند در برابر ناتینیاهو روی صحنه با صدای نه چندان خوش، آواز خواند و همراه با گروه جاز پیانو زد؟ هر چند جازیست گروه بعدا به اتهام سو استفاده جنسی در کانادا توسط پلیس مورد تحقیق قرار گرفت. پس نشان میدهد که مشکل محافظهکاران با محبوبیت ترودو و به عنوان چهره اول کانادا در سطح بینالمللی است (اعتبار شخصیتهای سیاسی با اعتبار سیاسی کشورها تفاوت دارد).
براستی اگر نگاه محافظهکاران کانادا نژادپرستانه نباشد آنرا چه میتوان نامید؟ اگر با کت و شلوار رقصیده بود بازهم مشکل بود یا نه؟ کانادا سرزمین بومیان با لباسهای خودشان و نه کت و شلوار و کراوات بوده است.
کانادا سرزمین اقلیتهای قومی با لباسهای خودشان مانند هندیهاست. هندیها یک میلیارد جمعیت زمین را تشکیل میدهند و بخش عمدهای در کانادا محسوب میشوند.
Saeed Soltanpour
http://www.iranstar.com/fa/posts/culture-views-soltanpour-canada
یکشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۹۶
بنام بنیاد خیریه کهریزک به کام سیاستمداران فاسد دولت لیبرال انتاریو خانم کاتلین وین و رضا مریدی
Saeed Soltanpour shared a link.
بنام بنیاد خیریه کهریزک به کام سیاستمداران فاسد دولت لیبرال انتاریو خانم کاتلین وین و رضا مریدی
لطفا بنام خیریه و مردم ایران و زلزله زدگان در جهت اهداف احزاب سیاسی بخصوص حزب لیبرال انتاریو و وجود رضا مریدی پیاده لشگر نیروهای ضد ایرانی نشوید .
سعید سلطانپور - ریچموندهیل - 16 فوریه 2018
با احترام به حضور چندنفر از افراد خیر در این مراسم ، نمی توانم در مورد حاشیه های سیاسی این مراسم صحبت نکنم . خوشبختانه بلیط ها فروش رفته است . مطلب من نقشی در فروش و جمع اوری کمک مالی برای این برنامه که امروز عصر جمعه برگزار می شود ندارد .
چگونه بدون دلیل رضا مریدی و زیر لیبرال انتاریو نماینده طرفدار تحریم ایران و از حامیان رژیم جنگ طلب ناتینیاهو از ریاست افتخاری مهمانی بنیاد کهریزک کانادا برای زلزله زدگان کرمانشاه بدون توضیح حذف شد؟ چگونه افخم مردوخی ریس دفتر کاتلین وین رهبر لیبرال انتاریو از حامیان تحریم و ناتییاهو ریس کمیته است؟ افخم مردوخی سالها هست که کنترل انحصاری اخبار و جامعه ایرانی در دفتر نخست وزیر انتاریو کاتلین وین را کنترل کند . وی ارتباطات نزدیک ی با خشونت طلبان در تورنتو و ریچموندهیل دارد . از عوامل در جریان حمایت رضا مریدی برای کنترل چهارشنبه سوری ریچموندهیل بعداز 7 سال کارفرهنگی بدست خشونت طلبان باند مجاهدین و بردن کاتلین وین به این مراسم برای بهره برداری سیاسی از سال 2015 می باشد .
باو جود طرفداران تحریم که د رایران بیماران و سالمندان را می کشد ، در مراسم خیریه یک فریب اشکار هست . در استانه انتخابات انتاریو به نام مردم ایران و خیریه کهریزک اجازه ندهید از شما سو استفاده شود . به جامعه ایرانی دروغ نگویید .
سعید سلطانپور - ریچموندهیل - 16 فوریه 2018
با احترام به حضور چندنفر از افراد خیر در این مراسم ، نمی توانم در مورد حاشیه های سیاسی این مراسم صحبت نکنم . خوشبختانه بلیط ها فروش رفته است . مطلب من نقشی در فروش و جمع اوری کمک مالی برای این برنامه که امروز عصر جمعه برگزار می شود ندارد .
چگونه بدون دلیل رضا مریدی و زیر لیبرال انتاریو نماینده طرفدار تحریم ایران و از حامیان رژیم جنگ طلب ناتینیاهو از ریاست افتخاری مهمانی بنیاد کهریزک کانادا برای زلزله زدگان کرمانشاه بدون توضیح حذف شد؟ چگونه افخم مردوخی ریس دفتر کاتلین وین رهبر لیبرال انتاریو از حامیان تحریم و ناتییاهو ریس کمیته است؟ افخم مردوخی سالها هست که کنترل انحصاری اخبار و جامعه ایرانی در دفتر نخست وزیر انتاریو کاتلین وین را کنترل کند . وی ارتباطات نزدیک ی با خشونت طلبان در تورنتو و ریچموندهیل دارد . از عوامل در جریان حمایت رضا مریدی برای کنترل چهارشنبه سوری ریچموندهیل بعداز 7 سال کارفرهنگی بدست خشونت طلبان باند مجاهدین و بردن کاتلین وین به این مراسم برای بهره برداری سیاسی از سال 2015 می باشد .
باو جود طرفداران تحریم که د رایران بیماران و سالمندان را می کشد ، در مراسم خیریه یک فریب اشکار هست . در استانه انتخابات انتاریو به نام مردم ایران و خیریه کهریزک اجازه ندهید از شما سو استفاده شود . به جامعه ایرانی دروغ نگویید .
Kahrizak Foundation of Canada affiliated with http://Libral.party pro sanction against IRAN ? HELPING IRAN EARTHQUAKE OR PROMOTING POLITICAL.AGENDA . WHY REMOVING MINISTER REZA MORIDI WHILE AFKHAM MARDOKHI /kathleen Wynne constituency staff ) / PRO.SANCTION ISOLATION OF IRANIAN COMMUNITY A
اشتراک در:
پستها (Atom)