Translate

پنجشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۹۰

انتاریو ، ناجی لیبرال ها و دین تاریخی لیبرال ها به مهاجران رنگین پوست


انتاریو ، ناجی لیبرال ها و دین تاریخی لیبرال ها به مهاجران رنگین پوست 

سعید سلطانپور

حزب لیبرال دالتون مک گینتی توانست برای سومین دور متوالی که در تاریخ انتاریو بی سابفه بود ه است ، پیروز انتخابات شود .
پیروزی لیبرال ها که تا اخرین روزها ، در نظر سنجی ها عقب تر از محافظه کاران که با تیم هوداک ، با اطمینان ا ز پیروزی ، وارد انتخابا ت شده بود ، نه بدلیل برنامه های این حزب بود که بسیار دیرتر از بقیه احزاب انجام شد  و نه بسیاری از مردم انتاریو ، نظر مثبتی به رهبری این حزب داشتند که در اخرین نظر سنجی ها زیر 30% رای به عنوان نخست وزیر استان را بخود اختصاص داده بود .

بلکه بخشی از  شکست محافظه کاران را باید  نتتجه عملکرد  منفی راب فورد در تورنتو ( محل تعیین سرنوشت دولتهای انتاریو و کانادا )  دانست که در این ماه های آخر ،  سخن ازقطع سرویس ها بخصوص  بستن کتابخانه ها  کرد.
هارپر ، نخست وزیر که در جریان انتخابات  ماه مه 2011 فدرال ، از حمایت راب فورد که تاثیری جدی در تورنتو برای آنها داشت ، برخوردار شده بود این بار نیز در مهمانی باربی کیو ی راب فورد که درا ن تیم هودا ک نیز حضور داشت ، شرکت کرد.  با کاهش محبوببت فورد ، تیم هوداک نیز از راب فورد فاصله گرفت ولی مهاجرین  به ویژه در تورنتو ، احساس نگرانی جدی از برنده شدن محافظه کاران و کاهش  احتمالی بودجه در بخش  بهداشت همگانی ، که کانادا را با کشورهای دیگر بخصوص آمریکا متمایز می کند و به آن برتری میدهد ، باعث شد که محافظه کاران بازی برنده را واگذار کنند.

هر چند از نظر سیاسی حضور دولت محافظه کار برای استان انتاریو در حالی که شهردار محافظه کار و دولت فدرال محافظه کار برای 4 سال آینده را دارد ، بهتر بود ولی از نظر فرهنگی و اجتماعی ، دولت محافظه کار که نتوانسته بود مرزبندی ها ی خود را با  دولت مایک هریس ، می توانست عواقب بسیار تلخی برای بسیاری از اقشار کم درآمد و متوسط درآمد به همراه داشته باشد .



رای آری  تورنتو به حزب لیبرال بعنی نه به حزب محافظه کار، یک انرژی مثبتی به لیبرال های فدرال خواهدداد که در انتخابات ماه مه ، تا استانه انحلال پیش رفتند. مرگ جک لیتون  اگر برای هارپر خبر خوب سیاسی بود ولی  پیروزی دالتون مک گینتی  خبر بد سیاسی برای هارپر تلقی می شود. هارپر – جیم فلاتری ( وزیر خزانه داری ) و جیسون کنی تلاش زیادی به نفع کاندیداهای حزب محافظه کار انجام دادند . 
مهاجرین انتاریو ، جان دوباره ای به لیبرال ها بخشیدند . و مهمترین استان کشور را برای 4 سال آینده نگه داشتند . نباید فراموش کرد دولت استانی هست که بهداشت ، آموزش و پرورش و اموزش عالی و ایجادکار را به عهده دارد .
هر چند بسیاری از مسائل جدی مردم مانند بیمه اتوموبیل ها ، تا روزهای اخر که در برامتون که پایگاه قدرتمند اسیای جنوب غربی بویژه هندی ها هست ، مطرح شد ، از طرف رهبران احزاب  اشاره ای به آن نشد ه بود د رحالیکه بسیاری از مردم انتاریو منجمله کامیونیتی ما که تعداد ماشین سوارها ، زیاد هست و افزایش سالانه بیمه اثرات جدی بر درامد کامیونیتی و سلامت خانواده ها دارد از انجا که با درامدهای ثابت ، افزایش بیمه یعنی کاهش قدرت خرید و مایحتاج ضروری سبد خانواده .



 پیروز این انتخابات مردم بودند زیرا با حضور ان دی پی که قوی تر در این دو دهه گذشته ظاهر شده است ، دولت اقلیت لیبرال باید نظرات ان بخشی از مردم را که به حزب سوسیال دمکرات رای دادند را لحاظ کند و مجبور است به چپ تمایل کند تا به راست .

از انجا که در حقیقت دالتون مک گینتی نتواسنت کرسی های قبلی حزب را حفظ کند قاعدتا بر اساس سنت  دمکراسی کانادایی ، ظرف یک سال آینده ، فضا را برای رهبری حزب آماده خواهد کرد.
اریک هاسکین و کاتلین وینه ، دو نامزد مطرح  برای رهبری حزب هستند .

تیم هوداک نیز باید استعفا بدهد زیرا علیرغم دست یافتن به کرسی ها ی بیشتر بدلیل آنکه نتوانست دولت راتشکیل بدهد ، بزودی زیر فشارهای داخلی حزب ، مجبور به کناره گیری از رهبری حزب هست . فرانک کلیس ، از نامزدهای مطرح رهبری هست .


پیروزی رضا مریدی و کامیونیتی ایرانی  


حضور رضا مریدی  در دوره دوم مجلس ، که بدون کمک کامیونیتی ایرانی در تمامی سطوح جامعه از داوطلبان ، حامیان مالی و سیاسی و  رسانه های مطرح کامیونیتی ممکن نبود ، در وحله اول نشان از بلوغ سیاسی اقشار مختلف کامیونیتی ما در ریچموند هیل و دیگر مناطق انتاریو داردو هر چند که ایرانی های دارای حق رای در ریچموند هیل زیر 10 % هستند ولی بدون وجود تعداد داوطبان ایرانی از جوانها تا میانسالان و سالمندان ارشد ، بدون حمایت مالی ، صاحبان سرمایه در کامیونیتی ، بدون حمایت رسانه های مطرح کامیونیتی امکان پذیر نبود . این حمایت مردمی باید در دوره دوم پاسخ داده شود . در این دوره باید نهادهای اجتماعی ، فرهنگی و هنری کامیونیتی باید سازماندهی و تاسیس شود تا بتوانند همانند کامیونیتی های یهودی – اسماعیلیه – هندی و چینی شرایط دریافت  کمک های دولتی  را دارا باشند .

این صدا در دور دوم باید به صدای اکثریت جامعه ایرانی تبدیل شود و این ممکن نیست مگر اینکه نهادهای اجتماعی و سیاسی سازماندهی شوند تا با حضور اقشار مختلف مردم ، در تصمیم گیری های کلان سیاسی و اقتصادی انتاریو ، مشارکت جدی داشته باشند .

وظیفه دولت لیبرال هست که با اختصاص وزارت به رضا مریدی ، هم از حمایت کامیونیتی ایرانی و هم  از رضا مریدی  قدردانی کند.  حامیان مالی  ایرانی حزب لیبرال در شرایط سخت اقتصادی ، کمک های شایسته ای به رضا مریدی به عنوان نمانیده لیبرال ها ، کرده اند .

تا کنون رهبری حزب لیبرال در هیچ مراسم رسمی عمومی کامیونیتی ایرانی شرکت نداشته است . متاسفانه بدلایل سیاسی ، مکگینی از حضور در افتتاح  بنیاد پریا به عنوان نهاد کانادایی برای کامیونیتی ایرانی شرکت نکرد و انرا به بعد از انتخابات موگول کرد . من از طرح این مسله در قبل از انتخابات خودداری کردم ولی ضرورت اطلاع رسانی به کامیونیتی ایرانی یک رسالت رسانه ای است  که باید با جدیت پیگیری شود.
در عرصه سیاست جای تعارف نیست و منافع کامیونیتی بر منافع فردی و حزبی در اولویت قرار دارد .  اینکه توپ در زمین اقای مریدی هست که هدفمند در ارتقای کامیونیتی ایرانی کانادایی بکوشد .

عکس : سعید سلطانپور   امید محجوب در گوشی با دالتون مک گینتی 24 جولای 2011 - شرایتون ریچموند هیل 
4 شنبه 5  اکتبر 2011

هیچ نظری موجود نیست: