As Human Right advocacy group it is our foremost duty to question and challenge any system/individual that violates the fundamentals of the charter that we all believe in. In the past few month we were working on behalf of a Canadian Citizen, Mr. Mustafa Mohammadi, and his family to facilitate the freedom of his young daughter from a military camp in Iraq that is under the control of this Iranian political organization known as “Mojahedin e Khalgh” or MEK.
full text pls click on
www.cdhriran.blogspot.com
Translate
دوشنبه، آبان ۰۸، ۱۳۸۵
یکشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۵
شبح لنین بر فراز ایران
شبح لنین بر فراز ایران
رشيد اسماعيلي- پرسش اینجاست که اگر به جای ائتلاف بنیادگرایان دینی، مرتجعین مذهبی و بخشی از چپ اسلامی، کمونیستها یا مجاهدین خلق بر اریکه قدرت نشسته بودند روند اتفاقات چقدر متفاوت بود؟ دامنه خشونت و کشتار مخالفین چقدر کمتر میبود؟...
نئوكانهاي آمريكا نگران نباشند! احمد زید آبادی
نئوكانهاي آمريكا نگران نباشند!
احمد زیدآبادی- محافظه كاران جديد در آمريكا نبايد نگران پيشبرد برنامه سياسي خود در ايران باشند، چرا كه در داخل ايران عدهاي سخت مشغول زمينهسازي براي موفقيت آنهايند. اين عده، به آن چند چهره جنجالي كه نئوكانها دل به آنها خوش داشتهاند و مقامهاي امنيتي ايران نيز...
احمد زیدآبادی- محافظه كاران جديد در آمريكا نبايد نگران پيشبرد برنامه سياسي خود در ايران باشند، چرا كه در داخل ايران عدهاي سخت مشغول زمينهسازي براي موفقيت آنهايند. اين عده، به آن چند چهره جنجالي كه نئوكانها دل به آنها خوش داشتهاند و مقامهاي امنيتي ايران نيز...
چهارشنبه، آبان ۰۳، ۱۳۸۵
کمپین برای حق آزادانه تعیین آینده سمیه محمدی ها
خانواده سمیه محمدی که در نوجو.انی به عراق برده شده است و به گفته خانواده اش و شواهد مستدل سازمان موسوم به مجاهدین از بازگشت وی به کانادا خودداری کرده بود تا امتیاز مهاجرت و شهروندی وی در کانادا باطل شود به کمک جوانانانساندوست کمپیمی را برنامه ریزی کرده اند
به انها کمک کنید
دوشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۸۵
وقتی مورچه کفش کتانی می پوشد طنزی تلخ اندرکنگره 5 سازمان مدعي چريکهای فدائی خلق
وقتی مورچه کفش کتانی می پوشد
طنزی تلخ اندرکنگره 5 سازمان مدعي چريکهای فدائی خلق ايران
با پوزش از بنيا نگذاران شهيد سازمان جزنی ها و احمد زاده هاو پويان
شکی نیست که بنیانگذاران فدائی علیرغم راهکارهای اشتباهی که در هر جریانی ممکن است وجو د داشته باشد در صداقتشان در راه آزادی و استقلال مردم ایران در تاریخ مبارزات مردم ایران باقی مانده و خواهد ماند.
من مانده ام که اين چند تا عنصر بی هويت پيرو برنامه هويت چه گونه به خودشان اجازه می دهند که مانند حزب توده ازان قسمت از دستا وردهای مثبت و ارزشمند مارکسيیستی در رشد آکاهی سيیاسی و اجتما عی مردم ايران سو استفاده کنند. انها از نام فدائي ها به عنوان يک دکان دو نبش استفاده می کنند تا هم چنان ادامه حضور نا مشروع خودشان را درکسب کمک از کشورهای بيگانه از زير سبييل استالينستی شان رد کنند.
البته اگر د راروپا تنها نشان از ماركسيت بودن را نتراشيده باشند و هم چنان به نوشيدن ودكاي روسي به عنوان وفاداري به ماركسيسم روسي ادامه بدهند
اين شاگر دهای عقب مانده مکتب مارکسيسم که تعدا د شان کم شده که زياد نمی شود برا ی خودشان کنگره تشکيل می دهند و در مورد مشکلات جهان وايران اظهارفضل مي کنند ولی انقدر دچار مشکل خود بزرگ بينی هستند که نمی توانند موقعييت خودشان را به عنوان بخشی از جنبش مارکسيستی که دچار بحران جدی در ايران هست و نياز به تعريف جديد در شرايطي فعلی منطقه دارد .ا تعريف کنند .
بالطبع اگر جريانی نخواهد و يا نتواند تعريف درستی از خودش و موقعيت اجتماعی اش داشته باشد حتما به بيراه خواهد رفت .
زيرا
اين جريان سالهاست که در کنار رهبری و تشکيلات يکی از غير دموكرات ترين و استبدادی ترين جريانات سيیاسی وابسته به نيروهای بيگانه بر عليه مردم ايران يعني در کنار رجويستها ايیستاده اند . انان با ادامه حضورشان در کنار ديكتاتورهای کوتوله ای مانند مريم و مسعود رجوی ، همان نفش مشروعيت بخشيدنی را بازی کردند که دیگر جريان سو استفاده چی از نام چریکهای فدائی يعنی اکثريت در کنار استبداد ولايت فقيه در صحنه سياسی غرب در دهه 60 ايفاکرد تا رژيم توانست جريان سركوب مخالفان را كه با اعلام جنگ مسلحانه از طرف رجوي آغاز شده بود ،به بيرحمانه ترين وجهي تكميل كند .
اين جريان که حضورش تحت عنوان چريکهای فدائی خلق از اعضای شورای موسوم به مقاومت که از دشمنان قسم خورده استقلال و آزادی مردم ايران در سالهای اخير هستند به موازات نزديکی به ارتجاعی ترين و خشن ترين بخش نظامی آمريکا يعنی نو محا فظه کاران که از حمايت جدی اسرائيل بر خورد ارهستند بدون کمک های سازمان که از طريق صدام انجام ميیشد ممکن نبود.
ا
چگونه میشود حضور در این شورا را که تا بن استخوان وابستگی ش به دشمنان قسم خورده مردم ایران مسجل شده است را با دیدگاه مارکسیستی و یا انسانی تبین کرد ؟. تنها این تبین( وابستگی ) از عهده جریان های بی هویت ضد انسانی که اعتقادی به آزادی و استقلال مردم در عمل ندارند ممکن هست .
برای نشان دادن عمق خيانت اين جريان وطن فروش به بند 12 کنگره انان کفایت می شود که ادامه خيانت به ارمان بنيانگذاران چريکهای فدائی می باشد که دشمنی شان با امپریالیزم آمريیکا بر کسی پوشیده نیست .
دوازده:
هدف ما در شرایط کنونی استقرار جمهوری و لاییک به منظور پیشبرد برنامه توسعه پایدار برای بهبودی زندگی اکثریت مردم ایران است. استبداد مذهبی حاکم بر ایران مانع عمده در راه تحقق این هدف است. برای برداشتن این مانع باید نظام ولایت فقیه را سرنگون کرد. ما از هر تلاش نیروهای سیاسی و اجتماعی ایرانی برای تحقق این هدف پشتیبانی می کنیم و از این زاویه بر شرکت خود در ائتلاف شورای ملی مقاومت ایران تاکید می ورزیم. همزمان، ما برای ایجاد جبهه همبستگی طرفداران دمکراسی، جمهوری و جدایی دین از دولت تلاش خواهیم کرد. ما استفاده از تمامی اشکال مبارزه را حق مسلم مردم ایران می دانیم و از مبارزه کارگران و مزدبگیران ایران برای ایجاد تشکلهای مستقل، از مبارزه زنان برای لغو تبعیض جنسی، از مبارزه ملیتهای ساکن ایران برای رفع تبعیض ملی و از مبارزه اقلیتهای مذهبی برای لغو تبعیض مذهبی حمایت و پشتیبانی می کنیم. فعالیتهای سازمان ما گرد این خواسته ها
هدف ما در شرایط کنونی استقرار جمهوری و لاییک به منظور پیشبرد برنامه توسعه پایدار برای بهبودی زندگی اکثریت مردم ایران است. استبداد مذهبی حاکم بر ایران مانع عمده در راه تحقق این هدف است. برای برداشتن این مانع باید نظام ولایت فقیه را سرنگون کرد. ما از هر تلاش نیروهای سیاسی و اجتماعی ایرانی برای تحقق این هدف پشتیبانی می کنیم و از این زاویه بر شرکت خود در ائتلاف شورای ملی مقاومت ایران تاکید می ورزیم. همزمان، ما برای ایجاد جبهه همبستگی طرفداران دمکراسی، جمهوری و جدایی دین از دولت تلاش خواهیم کرد. ما استفاده از تمامی اشکال مبارزه را حق مسلم مردم ایران می دانیم و از مبارزه کارگران و مزدبگیران ایران برای ایجاد تشکلهای مستقل، از مبارزه زنان برای لغو تبعیض جنسی، از مبارزه ملیتهای ساکن ایران برای رفع تبعیض ملی و از مبارزه اقلیتهای مذهبی برای لغو تبعیض مذهبی حمایت و پشتیبانی می کنیم. فعالیتهای سازمان ما گرد این خواسته ها
سازمانیابی، ادامه و گسترش می یابد.
آقایان و خانمهای بی هویت پیرو برنامه هویت
اول هویت خودتان را مشخص کنید که در کنار امریکا چه میکنید یعنی برادریتان را برای مرد م ایران ثابت کنید بعدا طلب ارث بکنید.
دوم اینقدر مانند رجوی تن بینانگذران را در قبر نلرزانید.
سوم تشکر از اینکه لنین گونه فرموده اید
یازده : جامعه ایران آبستن تحولات بزرگی است
تلاش خامنه ای برای یکدست کردن حکومت، کل رژیم را با بحرانها و مشکلات زیادی روبرو کرده است. درگیری باندهای داخلی
رژیم در مقابله با باند نظامی-امنیتی تحت امر ولی فقیه باعث شده تا این بحران به تمامی ارکان جامعه تسری یابد. وظیفه ما استفاده درست از موقعیت به وجود آمده برای سازماندهی نیروهای اجتماعی و سمت و سو دادن به آن است. از جانب دیگر تشدید بحران اتمی و بن بست آن رژیم را در برابر یک تحریم بین المللی قرار داده است. در صورت پیش آمدن چنین موقعیتی باید با افشاگریهای فعال، توده
مردم را حول اعتراض به رژیم بسیج کرده و مقدمات جابجایی قدرت را فراهم کرد.
ا
ینقدر مغزتان را بکار نیندازید برای سلامتی تان خوب نیست. اینقدر تحلیل های سخت سخت نکنید.اگر مارکس و لنین برای یک لحظه زنده می شدند و عمق وابستگی این جریان را می دید . .
با حرکتهای جدا از مردم رجویستها بحد کافی اب به
آسیاب استبداد ولایت فقیه برای تشدید سرکوب و اختناق ریخته اید
لطف کنید بگویید چگونه با کدام ابزار کار و تشکیلا ت در داخل کشور می خواهید مردم را حول اعتراض به رزیم بسیج کنید. جدی جدی خودتان دروغهای رجوی را در مورد حضوردر داخل کشور باور کرده اید .
توصیه من این است که اقا بهتر است با تجربه ایران اقلا سهمی برای خودتان با توجه به نزدیکی شورایتان به پنتاگون در عراق بگیرید.
زیرا خانم رجوی که 5میلیون 200 هزار رای عراقی ها دارد فقط باید یک هویت کردی هم برای ایشان پیدا کنید
البته اگر به کردها در این مورد توهین نکرده باشم) تا شاید رئیس جمهورعراق شود زیرا بر طبق قانون اساسی عراق رئیس جمهور باید از کردها باشد.
.اینجوری هم خدمت بزرگی به مردم ایران کرده اید تا اخر عمر دعاتان میکنند خدا وکیلی این مریم خانم اگر حرفهای مسعود را باور نکرده بود تا کنون شهروند فر انسه شده بود و حداقل شهردار ان شده بود و اگر راه سوم را هم برگزیده بود دیگر الان اورسورواز خودش یک کشور مستقل شده بود و اسم انرا گذاشته بودید "ایران رجوی" .
مگه شما از سلطان برونئی چی کم دارید؟
دیگه کلی انرزی شما و شورا آزاد می شد که 15 سال هست می خواهید مریم را به تهران ببرید.
اقایان و خانمها
لطف کنید تعداد افراد شرکت کننده در کنگره بزرک را اعلام کنید زیرا کسانی مانند من که به شما خوش بین نیستم
ممکن است فکر کنم با انتخاب یک رئیس و معاون برای شروع کنگره دیگر کس دیگری نبوده است.
البته حسن تعداد کم این است که دیگه سر قدرت داخل سازمان اسلحه کشی و دعوا زیاد نمی شودو حقوق بشر هم در ان کمتر نقض میشود
در پایان انتخاب فسیل را به سخنگوئی تبریک می گویم . اتفاقا انتخاب فسیل پیر نشان از ورشکستگی سیاسی و تئوریک جریان بی هویت تان دارد.
بچه های خوب شما که به اخوندهایراد می گیرید حکومت را ول نمی کنند شما چرا اگر این جریان برایتان دکان دو نبش نیست به نیروهای دیگر منجمله جوانان البته اگر وجود داشته باشند
میدان نمی دهید.
تجربه شما و رجویستها و استبداد ولایت فقیه یک پیام خوش برای مردم دارد پوزیسیون و اپوزیسیون قدرت طلب از یک نوع هستند که برای کسب قدرت دعوا دارند نه منافع مردم ایران .
و نه تاریخی مردم ایران به هر دو هر روزرساتر میشود.
یکشنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۵
دايرهاي براي انعطاف، دايرهاي براي مقاومت
دايرهاي براي انعطاف، دايرهاي براي مقاومت
احمد زیدآبادی- دو تن از دوستاني كه اخيرا پايشان از زندان 209 به بيرون باز شده است، از قول بازجوهايشان براي من پيغام آوردند كه به فلاني – نگارنده اين سطور – بگوييد كه "تنش ميخارد، پروندهاي برايش درست كردهايم كه رويش يك وجب روغن است و به زودي با او برخورد خواهيم ك...
احمد زیدآبادی- دو تن از دوستاني كه اخيرا پايشان از زندان 209 به بيرون باز شده است، از قول بازجوهايشان براي من پيغام آوردند كه به فلاني – نگارنده اين سطور – بگوييد كه "تنش ميخارد، پروندهاي برايش درست كردهايم كه رويش يك وجب روغن است و به زودي با او برخورد خواهيم ك...
جمعه، مهر ۲۸، ۱۳۸۵
گفتگو با مهندس عزت الله سحابي:
اما من در همان مصاحبه با موسسه حفظ آثار امام هم مفصلاً نظراتم را در مورد ايشان گفتهام به اين مضمون كه امام در مورد رهبري انقلاب بسيار خوب عمل کرد و زماني که در سال 1355 جنبش مسلحانه و ساير گروههاي سياسي به بنبست رسيده بودند موفق شد که با تودهاي کردن مبارزه، انقلاب را به پيروزي برساند اما من در آن مصاحبه نسبت به وي انتقادي هم داشتم از جمله اينکه عليرغم ادعاي پيروان ايشان در مورد تداوم راه انبياء من معتقدم که شيوه ايشان ادامه راه انبياء نبود زيرا همه انبياء مناسبات طبقاتي زمان خود را دگرگون کردند و در بسياري از موارد طبقه سازي کردند ولي هيچ يک از طبقات موجود در جامعه خود را برنگزيدند و بر آن متكي نبودند اما آقاي خميني طبقه روحانيت را بر جامعه حاکم کردند، روحانيت از مدتها قبل از انقلاب در جامعه حضور داشت و کاملاً آغشته به مناسبات اجتماعي قبل از انقلاب بود حتي بسياري از آنها خود آقاي خميني را هم قبول نداشتند و فقط به دليل جو جامعه سکوت ميکردند اما در باطن موافق انقلاب هم نبودند اما پس از پيروزي انقلاب در زمره طبقه حاکم قرار گرفتند زيرا از طبقه روحاني بودند اما در مصاحبه منتشر شده در شرق اين مطالب و بسياري ديگر از سخنان من به کلي حذف شده بود و فقط قسمتهايي که در مورد تحليل نحوه پيروزي انقلاب و نقش آقاي خميني در رهبري انقلاب بود منتشر شد.
پنجشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۵
Aids may orphan 18m African children
Dakar: More than 18 million children in Africa will be orphaned by Aids by the end of the decade if more is not done to combat the pandemic, the United Nations said.
Millions of children already orphaned or infected by the disease were being overlooked as governments and donors drew up strategies to fight HIV/Aids. This oversight was hobbling the development of some of the world's poorest countries, it said.
"The number of orphans will continue to rise for at least the next decade and progress in education, health and development will remain a distant dream," said Esther Guluma, head of UN children's fund Unicef in West and Central Africa.
Millions of children already orphaned or infected by the disease were being overlooked as governments and donors drew up strategies to fight HIV/Aids. This oversight was hobbling the development of some of the world's poorest countries, it said.
"The number of orphans will continue to rise for at least the next decade and progress in education, health and development will remain a distant dream," said Esther Guluma, head of UN children's fund Unicef in West and Central Africa.
ايدهئولوژى و قدرت
ايدهئولوژى و قدرت
يك پوستر انتخاباتى ناسيونال سوسياليستها: ”با وحدت و وفادارى شما، رايش هرگز نابود نخواهد شد.”
با فروپاشى نظام سوسياليستى در اروپاى شرقى و اتحاد جماهير شوروى گمان مىرفت كه عصر ايدهئولوژى به پايان رسيده باشد. ولى برآمد و خيزش جنبش احياى دينى اسلامى و بنيادگرايى انسانستيز اين باور را نقش بر آب كرد. حال بايد پرسيد «ايدهئولوژى» چيست و ويژگىهاى آن در كجاست كه انسانها را هر چندگاه يكبار مجذوب و فرودست خود مىسازد.
سوسن شريعتي:بازتعريف روشنفكر ديني از برخوردش با ديروز ضروري است
سوسن شريعتي:بازتعريف روشنفكر ديني از برخوردش با ديروز ضروري است
وي با اشاره به سخن دكتر علي شريعتي در اين رابطه، افزود: وقتي شريعتي به ما ميگويد گريه نكن و بشناس، مقصودش آن است كه بيدار باش و بينديش تا بداني تفاوت سياست علي با سياستمداران ديگر چه بوده است، ما بايد بدانيم همين نفهميدنها بود كه علي را تبعيد كرد. مقصود شريعتي آن نبود كه گريستن در شان روشنفكر نيست.
نگاه تاريخي به دين قدسيت آن را زير سوال نميبرد...
تقي رحماني: عـلـي(ع) اهـل تـفـاهـم بـود
چهارشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۵
Terror group intimidates ex-members: prosecutors: U.S.
Terror group intimidates ex-members: prosecutors:
U.S.Justice documents unsealed in courtNational PostWednesday, October 4, 2006
- A "cult-like" terrorist group that wants to overthrow theIranian government has been using intimidation and threats to silenceits former members, U.S. prosecutors are claiming.The tactics the Mujahedin-e Khalq (MEK) allegedly uses againstdisenchanted former members were described in documents unsealed by aNew York court handling the case of a suspected leader of the group.The U.S. Justice Department allegations are consistent with the findingsof human rights investigators who say the MEK subjects would-be"defectors" to psychological abuse, imprisonment, torture and death.
Last week, the National Post revealed in an exclusive five-part seriesthat a Toronto man who spent five years at the MEK's base camp in Iraqwas locked in a metal shipping container for three weeks after he askedto leave.Before he returned to Canada in 2004, the man, Mohammad Mohammady, wasthreatened by a commander who cautioned him not to speak about hisexperiences with the MEK, he said. His sister, Somayeh, remains at thecamp. Her family believes she is afraid to leave.The Toronto siblings were among several underage youths from Canada thatthe MEK sent to Camp Ashraf, a paramilitary base north of Baghdad, tooverthrow the Iranian government by force, the Post revealed.The MEK's political and lobby arm, the National Council of Resistance,posted a lengthy statement on its Web site last Friday claiming theallegations reported by the newspaper were "sheer lies."But the documents unsealed by the U.S. District Court in Brooklynbolster claims the MEK has been mistreating those who have tried toleave the terror group since it was disarmed by U.S. forces in 2003.The MEK "has sought in the past to intimidate and threaten ...former MEK members who they believe were disloyal or have since turnedto be government witnesses," a federal prosecutor said.The allegations surfaced in the case of a 51-year-old woman charged withterrorism offences last Friday. Zeinab Taleb-Jedi, a U.S.citizen, was arrested in March after returning to New York from CampAshraf.The FBI claims she was a member of an MEK leadership council called theShohra Rahbari, which was responsible for approving specific terroristattacks.The Canadian Security Intelligence Service says the MEK stormed theIranian embassy in Ottawa in 1992 and has an active support network inCanada. At least two MEK leaders have been arrested in Canada, MahnazSamadi and Robab Farahi-Mahdavieh."The MEK has established an effective propaganda unit, which attempts tolegitimize the MEK's efforts in international eyes," a CSIS report says."This unit's main function is to establish the MEK as the alternative tothe current Iranian regime and in so doing gain both adherents andWestern political and financial support."CSIS says the MEK also uses propaganda to create a "cult-like"atmosphere among adherents, but while "a significant force" amongIranian exiles, it has little support within Iran itself because itfought alongside Saddam's forces during the Iran-Iraq war.The Canadian government outlawed the MEK under the Anti-terrorism Actlast year, calling it a terror group based on Marxist principles thatwas allied with Saddam Hussein and the Taliban.
U.S.Justice documents unsealed in courtNational PostWednesday, October 4, 2006
- A "cult-like" terrorist group that wants to overthrow theIranian government has been using intimidation and threats to silenceits former members, U.S. prosecutors are claiming.The tactics the Mujahedin-e Khalq (MEK) allegedly uses againstdisenchanted former members were described in documents unsealed by aNew York court handling the case of a suspected leader of the group.The U.S. Justice Department allegations are consistent with the findingsof human rights investigators who say the MEK subjects would-be"defectors" to psychological abuse, imprisonment, torture and death.
Last week, the National Post revealed in an exclusive five-part seriesthat a Toronto man who spent five years at the MEK's base camp in Iraqwas locked in a metal shipping container for three weeks after he askedto leave.Before he returned to Canada in 2004, the man, Mohammad Mohammady, wasthreatened by a commander who cautioned him not to speak about hisexperiences with the MEK, he said. His sister, Somayeh, remains at thecamp. Her family believes she is afraid to leave.The Toronto siblings were among several underage youths from Canada thatthe MEK sent to Camp Ashraf, a paramilitary base north of Baghdad, tooverthrow the Iranian government by force, the Post revealed.The MEK's political and lobby arm, the National Council of Resistance,posted a lengthy statement on its Web site last Friday claiming theallegations reported by the newspaper were "sheer lies."But the documents unsealed by the U.S. District Court in Brooklynbolster claims the MEK has been mistreating those who have tried toleave the terror group since it was disarmed by U.S. forces in 2003.The MEK "has sought in the past to intimidate and threaten ...former MEK members who they believe were disloyal or have since turnedto be government witnesses," a federal prosecutor said.The allegations surfaced in the case of a 51-year-old woman charged withterrorism offences last Friday. Zeinab Taleb-Jedi, a U.S.citizen, was arrested in March after returning to New York from CampAshraf.The FBI claims she was a member of an MEK leadership council called theShohra Rahbari, which was responsible for approving specific terroristattacks.The Canadian Security Intelligence Service says the MEK stormed theIranian embassy in Ottawa in 1992 and has an active support network inCanada. At least two MEK leaders have been arrested in Canada, MahnazSamadi and Robab Farahi-Mahdavieh."The MEK has established an effective propaganda unit, which attempts tolegitimize the MEK's efforts in international eyes," a CSIS report says."This unit's main function is to establish the MEK as the alternative tothe current Iranian regime and in so doing gain both adherents andWestern political and financial support."CSIS says the MEK also uses propaganda to create a "cult-like"atmosphere among adherents, but while "a significant force" amongIranian exiles, it has little support within Iran itself because itfought alongside Saddam's forces during the Iran-Iraq war.The Canadian government outlawed the MEK under the Anti-terrorism Actlast year, calling it a terror group based on Marxist principles thatwas allied with Saddam Hussein and the Taliban.
سهشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۵
فرخی یزدی شاعر لب دوخته توسط استبداد
یزدی شاعر بزرگ که حاکم یزد دستو رداد دهان وی را بدوزند زیرا در شعرش از اختناق انتقادکرده بود
دوشنبه، مهر ۲۴، ۱۳۸۵
Universities urged to spy on Muslims
Universities urged to spy on Muslims Vikram DoddMonday October 16, 2006The Guardian
Lecturers and university staff across Britain are to be asked to spy on "Asian-looking" and Muslim students they suspect of involvement in Islamic extremism and supporting terrorist violence, the Guardian has learned.
They will be told to inform on students to special branch because the government believes campuses have become "fertile recruiting grounds" for extremists.
http://education.guardian.co.uk/higher/news/story/0,,1923325,00.html
Lecturers and university staff across Britain are to be asked to spy on "Asian-looking" and Muslim students they suspect of involvement in Islamic extremism and supporting terrorist violence, the Guardian has learned.
They will be told to inform on students to special branch because the government believes campuses have become "fertile recruiting grounds" for extremists.
http://education.guardian.co.uk/higher/news/story/0,,1923325,00.html
روزگار امام علي درديدار با دكتر سيدجعفر شهيدي
روزگار امام علي درديدار با دكتر سيدجعفر شهيدي
اما شهيدي خود كدام نظر را اقوي ميداند نسبت به روايتهاي متفاوتي كه نسبت به شهادت علي (ع) ارائه دادهاند؟ شهيدي مينويسد: <هر چه هست قسمت دوم اين به نظر بسيار شگفت مينمايد و نميتوان آن را پذيرفت، چه، اسناد دست اول همگي كشنده علي (ع)،درست به نظر ميرسد. بدين ترتيب، خليفه اي پارسا و امامي غمخوار امت و عالمي آشنا به كتاب خدا و سنت رسول(ص) كه ميخواست مسلماني را از بدعتهايي كه در آن راه يافته بود بزدايد و سيرت پيغمبر را تازه كند، به دست گروهي كه در مسلماني خود را هم فريب داده بودند كشته شد. با قتل علي(ع) دفتر زمامدار پارسا و با تقوا به هم آمد. معاويه زمام حكومت را در دست گرفت. قريش و مخصوصاتيره اموي به آرزوي ديرين خود رسيدند. از نو حكومت خودكامه موروثي با زيوري كه از امپراتوري روم به عاريت گرفته بود در اجتماع مسلمانان پديد گشت. دوره سي ساله خلافت ابوبكر تا شهادت علي(ع) را دوره خلفاي راشدين مينامند. سبب اين نامگذاري اين است كه در اين سالها سنت پيغمبر كم و بيش رعايت ميشد، و نيز حكومت در اسلام موروثي نبود.>
شنبه، مهر ۲۲، ۱۳۸۵
کديور: نمیتوان از عدالت و آزادی حرف زد اما بزرگترين احزاب روزنامه نداشته باشند
کديور: نمیتوان از عدالت و آزادی حرف زد اما بزرگترين احزاب روزنامه نداشته باشند
قرآن کريم هرگز از واژه عصمت برای هيچ بشری سخن نگفته است نه پيامبر و نه غير پيامبر ؛ بلکه از طهارت معنوی سخن گفته است و طهارت معنوی، باغی است که به انبيا و اوليا اختصاص ندارد...چرا هنوز بعد از ۷ قرن کتاب درسی در حوزه اعتقادات، کتاب خواجه نصير طوسی است آيا می توان پذيرفت در حوزه نبوت، امامت، عدل، سخن تازهای نداشتهايم؟ حوزه اخلاق و اعتقادات نياز به بازنگری دارد و مهم ترين آنها حوزه اعتقادات است که بايد مورد بازانديشی قرار بگيرد...قضيه ارث مبتنی بر نفقه و مهريه است اگر اين قضايا حل شود قضيه کمتر بودن ارث زنان هم حل می شود، برخی مباحث جزو احکام متغير است اينها را می توان مورد بازانديشی قرار داد که ارث هم جزو همين موارد است مطمئنم اگر پيامبر امروز حضور داشت و از ايشان سوال می شد همين پاسخ را می داد...
جمعه، مهر ۲۱، ۱۳۸۵
'Banker of the Poor' Wins Nobel Peace
' Banker of the Poor' Wins Nobel Peace
DHAKA — In what many saw as a victory for the fight against poverty, the Nobel Peace prize was given this year to Bangladeshi Muhammad Yunus and the Grameen Bank who emerged as the surprise winners of the prestigious prize for their pioneering work in lending to the poor without financial security.
"I think this is a wonderful recognition for our efforts at Grameen Bank, and for all the women who work for us and who have made Grameen Bank a success," Yunus said, expressing his "pride" at winning, according to Agence France-Presse (AFP), Friday, October 13
http://www.islamonline.net/English/News/2006-10/13/06.shtml
DHAKA — In what many saw as a victory for the fight against poverty, the Nobel Peace prize was given this year to Bangladeshi Muhammad Yunus and the Grameen Bank who emerged as the surprise winners of the prestigious prize for their pioneering work in lending to the poor without financial security.
"I think this is a wonderful recognition for our efforts at Grameen Bank, and for all the women who work for us and who have made Grameen Bank a success," Yunus said, expressing his "pride" at winning, according to Agence France-Presse (AFP), Friday, October 13
http://www.islamonline.net/English/News/2006-10/13/06.shtml
پنجشنبه، مهر ۲۰، ۱۳۸۵
نقض پيوسته حقوق بشر در سازمان مجاهدين -6
Saeed Soltanpour /Siamak gilani
تجربه كساني كه در سازمان بوده اند و جد اشده اند بخوبي مويد اين امر است كه كساني كه ذره اي حس انسانيت و مردم دوستي داشته باشند و شرايط و اهداف اوليه اي را كه انگيزه پيوستن انان بوده است را با شرايطي كه در حال حاضر در اشرف با ان روبر و هستند يعني سانسور كامل خبري ،جو بي احترامي و دو روئي د ر حاليكه كه سازمان هيچ كنترل سياسي در مورد سرنوشت خود را ندارد و با علم به اينكه انها در كنترل كامل نيروهاي آمريكائي بسر مي برند مقايسه كنند ،ممكن نيست كه بتوانند چشمانشان را بر روي نقض هاي مستمر حقوق شهروندان ايراني كه برا ي اهداف خود به سازمان پيوسته اند ،ببندند . با توجه به شواهد گسترده كه نشان از سو استفاده هاي سيستماتيك توسط تشكيلات سازمان دارد ، انان هستند كه بايد تكليفشان را با خودشان معلوم كنند كه آيا قرباني نقض حقوق بشر د رسازمان هستند و يا خود نيز جزئي از ان سيستم حاكم ناقض حقوق بشر.؟ انا ن متاسفانه انتخاب چنداني ندارند .
مي توان به جرئت گفت مردم ايران ، جريانات سياسي مستقل ، حقوق بشر ي ها ، احزاب سياسي دنيا د رمورد سازمان موضعشان مشخص است و تكليفشان را روشن كرده اند حالا اگر تشكيلات اين موضع گير ي ها را د ردنياي اينتر نت وارونه برا ي هوادرانش در اشرف جلوه مي دهد از تقصير هيچ فرد تشكيلاتي كم نمي كند.
Full text click www.bayanupload.blogspot.com
SUNDAY, NOVEMBER 05, 2006
نقض پيوسته حقوق بشر در سازمان موسوم به مجاهدين خلق -بخش هفتم
نقض پيوسته حقوق بشر در سازمان موسوم به مجاهدين خلق -بخش هفتم
سعيد سلطانپور
30 OCT 2006
هرزبردن انرژي هاي اعضا و تشكيلات
در جريان موسوم به “ انقلاب ايدئولوژي “ همه كارها متوقف شده بود زيرا به همه دستور داده شده بود كه تنها به پاسخ اين سوال جواب بدهند “چرا مريم ؟ “ شما بايد با مريم در درون خودتان جدال و برخورد كنيد تا جواب را بيابيد.
منظور اين است كه چرا مريم رجوي به جانشيني مسعود رجوي در سازمان مجاهدين رسيد ه است.
هيچ شكي نبود كه هيچ كدام از فرماندهان و رده هاي بالا پاسخي نداشتند و در جو اب ا فرا د مي گفتند شما بايد خودتان انرا بيابيد . نجف (قربان كرمي )فرمانه دسته گفت هيچ جوابي نيست .!!! فرماندهان مي دانشتند تقريبا بيشتر اعضا مريم را به دليل اينكه همسر مسعود رجوي هست قبول داشتند و و يژگي خاصي در وي نمي ديدند .
در تمامي قسمتها نشست بر گزار شد كه افرا د به اين سو.ال پاسخ بدهند ؟
يكي از افراد كه دانش سياسي نداشت و تنها تحت تاثير تبليغات به سازمان براي تعطيلات از آلمان پيوسته بود ( فكر ميكنم اسم وي فريد بود ) اعلام كرد من ديشب د رخواب با خواهر مريم كشتي گرفتم و خواهر مريم مرا زمين زد . افرادي كه به شيو ه هاي روانشاسانه سازمان آشنائي داشتند و يه قولي “وصل رهبري “ نشده بودند و عمدتا د رته سالن و صندلي هاي آخر مي نشستند لبخندي زدند.
اتفاقا فرداي نشست ، فريد به سمت معاون دسته ارتقا پيدا كرد !! كه قاعدتا بايستي عنصري مجاهد انرا به عهده داشت.
در جمهور ي اسلامي نيز ملاك ارتقا افراد در دستگاه “ ذوب در ولايت “است .
يك معاون فرمانده در عمليات فروغ گفت “ اگر د رتنگه ما نتوانستم عبور كنيم بدين دليل بود كه به رهبري وصل كامل نشده بوديم . وقتي از افراد زير مسولت من به من گفت كه وي زير آتش شديد قرار دهد و نمي تواند كار ي كند. اين بار اگر كسي در عمليات شك كند من از وي عبور خواهم كرد.
كساني در نشست برخاستند و مطالبي را ابراز كردند كه كاملا شخصي بود و ارتباطي به جمع نداشت منجمله فردي گفت “ من فكر كردم چرا نتوانستم پاسخ بدهم زيرا در نوجواني با دختر همسايه مان د رشهر ... سكس داشتم“ . و البته از ين اعترافات كم و بيش شنيده ميشد .
رهبري سازمان با تفتيش عقايد و فشار هاي رواني براي اعتراف به كارهائي كه بر خلاف عرف جامعه بود . متاسفانه با گذشت زمان و به بن بست رسيدن سازمان و رهبري ان ،تمامي ان اعترافات هنگام درخواست براي جدا شدن از سازما ن برعليه انان به عنوان حربه اي غير اخلاقي استفاده شد.
. از اين مرحله به بعد مسعود رجوي لقب رهبري انقلاب نوين مردم ايران را يدك مي كشيد . از نظر مسعود رجوي علت سرنگون نشدن خميني در پاسخ ندادن به اين چرائي بود و تا اين پاسخ داه نشود خميني سرنگون نخواهدشد ؟بر اساس نظريه مسعود رجوي زن مسله اصلي دوران ايران است و تا موقعيت زن حل نشود عملياتي نخواهدبود و اگرعملياتي هم نباشد كه بالطبع سرنگوني در كار نخواهد بود
حل نشدن مسئله زن و تناقض آماده باش
هنوز چند ساعت از اعلام اين نتيجه بالا كه بعد از 3 روز نشست شبانه روزي در پائيز 68 در بغداد بدست امده بود ،نگذشته بود كه به دستور مريم رجوي آماده با ش كامل داده شد.
گاليندوپل ،گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور ايران بود و جمهوري اسلامي برا ي اولين بار مجبور شده بود كه به وي اجازه بازديد از زندانهاي ايران را بدهد. .
همزمان با رفتن گاليندوپل به ايران اعلام آماده باش توسط مريم اعلام شد. راديو مجاهد هم اعلام كرد كه اماده باش شده است..
مريم رجوي معتقد بود كه پذيرش گاليندوپل نقطه شكست رژيم است. با رفتن گاليندوپل به ايران ، مردم ايران به خيابانها خواهند ريخت . البته اين بار هم مانند دفعات قبل از انجا كه رجويهاي زن و شوهر بر اساس فرضياتي كه نتيجه دور بودن از مردم و محيط ايران بود فرض را بر اين گذاشته بود كه اجازه سفر به گاليندوپل ضعف رژيم و نقطه شكست وي خواهد بود كه موهومات بود .
بيشتراعضا برا ي عمليات شادماني ميكردند بعضي ها هم ترسيده بودند. تقريبا همه از بلاتكليفي خسته شده بودند . براستي اگر اعضا مسخ نشده بودند اين سوال به ذهن خطور ميكرد كه يك جاي كار ايراد دارد زيرا كدام ارتشي كه مي خواهد حمله نظامي كند در راديوي خودش اعلام آماده باش مي دهد و يا اينكه بهانه اي براي هد ر دادن انرژي هاي اعضا بود .
د رهمين اثنا سازمان از كساني كه انگليسي بلد بودند كه بيشر شامل اسراي پيوسته به سازمان بود ند كه در ارودگاه عراق انرا از افسران ايراني ياد گرفته بودند به نوشتن شكنجه ها ي كه بر سر افراد در زندانهاي رژيم امده بود ،پرداختند . در بعضي ا زلشگر ها بعضي از افراد به گفته مسولان با خون خود اين نامه ها را نوشتندو البته در نامه هم به نوشتن با خون قيد شده بود .
گاليندوپل از ايران برگشت . و بالطبع تحول عمده اي كه رجوي پيش بيني كرده بود اتفاق نيفتد . لحن سازمان د رراديو و تلويزيون بر عليه گاليندوپل تغيير بافت به طور مستمر به حمله به وي و خودفروختگي وي پرداخته ميشد. د رحاليكه تا قبل از سفر وي مرتبا نمايندگان سازمان با و ي ملاقات داشتند و از وي با احترام و بزرگي ياد مي كردند . هر چند گاليندوپل تاثير زيادي براي محكوميت جمهوري اسلامي در سالهاي مختلف در نقض حقوق بشر داشت.
چرا مريم ؟
اكنون كه 17 سال ا زمرگ خميني و 18 سال ا زعمليات فروغ جاودان كه به قول مسعود رجوي ميز توطئه جهاني عليه سازمان را بهم زد !!!؟ گذشته است .
مسعود و مريم هم مثل تمام انسانهاي ديگر حق داشتند و دارند كه در مورد زندگي مشترك خودشان تصميم بگيرند ولي انها حق نداشتند كه دوستي و عشق و ازدواجشان را كه مسئله شخصي بود به جنبش مردم ايران و سازمان مجاهدين پيوند بزنند . از انجا كه دليلي بغير از علاقه و نظر شخصي مسعود رجوي در مورد نابغه بودن مريم رجوي وجود نداشت لذا مسعود رجوي به عنوان يك انسان پيچيده يك مسئله ساده انساني (ازدواج و رابطه زناشوئي ) را كه از زمان ادم و حوا وجو داشته و تا اخر دنيا هم احتمالا ادامه خواهد داشت را به يك موضوع بغرنج و پيچيده مبدل كرد . بسياري از اعضا هم كه براستي گيج شده بودند و لي نمي خواستند كه واقعيت را بپذيرند و خودشان با طرح مسائلي كه نمونه هاي ان ذكر شد به اين ازدواج يك بعد ويژه ، انحصاري و انقلابي دادند و انرا بطور اسرا ر اميزي پيچيده كردند.
بالطبع اين سوال هم پاسخ داده شده است كه قدرت طلبي و شهوت دليل انتخاب مريم بود ه است . انتخابي كه باعث هدر رفتن نيروهاي بااستعداد و خلاق و صادق سازمان شد كه تحت رهبري رجوي ها سر از نا كجا آباد در اوردند و كار بحائي رسيد كه كه اكنون آينده سازمان و سرنوشت تشكيلات در دست آمريكائيان است كه هر چند جاي تاسف بسيار دارد ولي نتيجه طبيعي پشت كردن به اصول و حق ميباشد .
اتفاقا جرياناتي كه بيشتر مسائل طبيعي انساني را انكار مي كنند بيشتر امكان انحراف و فساد اخلاقي د ر ميانشان وجود دارد. چند روز پيش يكي از رهبران كليسا ي“ اوانجليكال“ بنام كشيش “ تد هاگارد “ باتهام رابطه جنسي با يك مرد ديگر مجبور به استعفا شد . كليساي اوانچليكا از مسيحيان بنياد گرا هستند كه از نظر سياسي طرفدار بوش هستند كه راي انان در انتخاب دورد دوم بوش تاثير جدي داشت. انا ن مخالف هم بر سميت شناخته شدن ازدواج هم جنس گراها هستند. متاسفانه اين اقاي كشيش ابتدا فرد مزبور ر ا متهم به دروغگوئي كرد و لي بعداز دو روز اعلام كرد كه وي داروي مواد مخد ر هم از فرد مزبور گرفته بود ه است.
بنظر من خطر در اينجاست كه “ واعظان كين جلوه در محراب و منبر مي كنند چون به خلوت ميروند ان كار ديگر مي كنند. “ همانگونه كه كسي توقع نداشت كه روحانيون كارهائي دست بيازند كه رسما در دين انان ممنوع شده است واز نظر قانوني هم جرم محسوب ميشود .
زنان و ازدواج
زنان در تشكيلات چريكي همواره براي محمل ( پوشش) به عنوان يك خانواده براي اجاره كردن خانه و عادي نشان دادن براي شك نكردن صاحبخانه ها استفاده ميشدند. از انجا كه عمر چريكي در زندگي مخفي بسيار كوتاه بود بين چند ماه تا 2-3 سال و انها هميشه با لباس و در كنار اسلحه مي خوابيدندو با توجه به صداقت انان د ران دوران و نيز در نظر گرفتن فرهنگ و عرف جامعه كه اين مبارزان انرا رعايت ميكردند ، بالطبع فكر مبارزه و شهادت نمي توانست فكر سو استفاده جنسي از زنان را تقويت كند. هر چند هميشه دستگاهاي اطلاعاتي سعي داشته اند كه رو ابط غير سالم در درون خانه هاي تيمي را به عنوان فساد اخلاق ي در يك جامعه بشدت سنتي مذهبي به عنوان يك جنگ رواني عليه نيروهاي چريكي دامن بزنند.
البته بعد از كشته شدن يك مرد چريك ،يك مرد جديد ي به خانه تيمي منتقل مي شد كه به عنوان همسر زن معرفي مي شد. تنها اشاره هائي به روابط تقي شهرام با زنان متعدد در بخش ماركسيستي جداشده از سازمان مجاهدين د رسا لهاي 54 تا 58 اشاره شده است .
نكته اي كه نمي توان از ان گذشت اين است كه به موازات نيمه علني شدن و مخفي شدن ازدواجهاي تشكيلاتي رواج بيشتري گرفته بود. در ازدواج تشكيلاتي اين مسولان سازمانها منجمله مجاهدين بودند كه يا زن و مرد را پيشنهاد و يا اجبار مي كردند. بسياري از اين ازدواجهاي ان دوران بعد ا زسركوب 60 و مهاجرت به جدائي منجر شده است . عموما ازدواجهاي سياسي موفق آميز و دائمي نبوده است .
البته اين مطالب نظرات شخصي بر اساس تجارب و شنيده هاست و نياز به بحث و مطالعه كارشناسانه بيشتر ي دارد.
پيدايش تئوري سكس آزاد در جريانات سياسي
با شروع مبازه مسلحانه در سال 60 و انتقال بخشي از نيروها ي چريكي گروهها به منطقه كردستان كه دران زمان هنوز بخشهائي از ان در كنترل نيروهاي پيشمرگه كرد بود و عدم فشار امنيتي مانند خانه تيمي در شهرها مسئله زن بصورت جدي تر بروز كرد . كردستان دراري فرهنك سنتي بود و تعصب در مورد زنان ميتوانست به قيمت جان عاشق و. معشوق تمام شود. منظوز من مقايسه كردتسان با شهر ي مانند تهران بود كه اين حساسيت كمتر وبد و امكان كنترل ان نيز بدليل بزرگي شهر كمتر بود .
در سالهاي 61 بحثي در تشكيلات چريكهاي فدائي شاخه شهدا رحيم صبوري ( در گيلان در درگيري شهيد شد وي در صدد گشودن جبهه دوم عليه رژيم ج.ا. بود) و محمد حرمتي پور (در د رگيري تهران شهيد شد). مسئله سكس آزاد بحث شده بود و لي اينكه به كجا رسيد ه است با توجه به اتمام ان شاخه ،مطلبي در دست نيست.
البته با مهاجرت بسياري از فعالين سياسي به غرب و تحت تاثير قرا رگرفتن انان از فرهنگ غرب و ازادي جنسي ، مسلما بحث هاي جدي تر مطرح شده است كه جاي ان در اين مطالب نيست.
ازدواج غير تشكيلاتي آفت جريانات سياسي چريكي غير دموكراتيك
در تشكيلات مجاهدين ازدواجهاي غير تشكيلاتي به عنوان آفت تلقي ميشد زيرا اگر زن سياسي نبود و يا عضو سازمان سياسي ديگري بود بالطبع د رخانواده هميشه بحث عقيدتي و سياسي در ميان بود . در حاليكه ازدواجهاي تشكيلاتي راحت تر قابل كنترل بودند بويژه د رسازمان مجاهدين كه زن و شوهر تشكيلاتي بدليل گزارش نويسي به راحتي قابل كنترل بودند و افكار انان بسرعت خوانده ميشد.
بعد ا ز طلاق مريم عضدانلو سال 1364 از مهدي ابريشمچي و ازدواج با مسعود رجوي ، آذر خياباني كه 19 ساله بود ا زسوي تشكيلات به همسري ابريشمچي كه 45 ساله بود در امد.
با توجه به تعداد كم زنان در تشكيلات ، بالطبع افراد مجرد هم وجود داشتند . البته در ان دوران اكثريت با اعضا قديمي سازمان بود كه به مسائل اخلاقي اهميت مي دادند و رجوي يكه تاز نشده بود و فتوا نداده بود كه هر گونه گناهي ازاد است از انجا كه فرد شهيد گناهانش بخشيده ميشود .
انتصاب زنان ، رشد و صلاحيت يا حذف مدعيان احتمالي رجوي ؟
به مرور بعد از شكست هاي سازمان مسعود رجوي بعد از انتصاب مريم به عنوان جانشيني قدرت زيادي به زنان داد. بسياري از رده هاي فرماندهي توسط زنان اشغال شد . مردان به حاشيه رانده شدند .
زنان با توجه به اينكه د رجامعه سركوب شده بودند با قرا رگرفتن در موضع قدرت در خشونت بسرعت از مردان سبقت ميگرفتند . بنظر مي ايد مسعود رجوي با ميدان دادن به زنان عملا مردان را از حلقه خود دورتر كرد و بدين ترتيب زنان قدرت رجوي را تحكيم بخشيدند .
در چريان انقلاب ايدئولوژي و چرائي خانمي در نشست عمومي انتصاب مريم بر خاست و به مسعود گفت “ من الان فهيمدم كه عاشق تو بودم كه تا كنون در اينر اه ادامه دادم “. البته ازين مطالب در نشستها كم گفته نشد
.
كم كم خانواده ها كه در عراق زندگي مي كردند تنها ميتوانستند جمعه ها همديگر را ببينند. تا قبل از 71زناني كه به سازمان مي ييوستند بسرعت توسط رده هاي فرماندهي خواستگاري ميشدند. بعضي از اين زنان كه از اروپا و آمريكا امده بودند د رمقابل اين فشارها مقاومت مي كردند. مشكل زن با توجه به طولاني مدت شدن اقامت در عراق و با توجه به تغذيه بسيار عالي و هواي گرم عراق مسئله جدي براي سازمان شده بود تا اينكه رجوي در 1371 رسما از همه اعضا خواست كه همسران خود را 3 طلاقه كنند زيرا به نظر مسعود رجوي اين ازدواجها مانع از علاقه 100%به رهبري سازمان شده بود واين دليل پيروز نشدن سازمان بود.
تقريبا تمامي افراد عليرغم ميل باطني خود به اين امر غير دموكراتيك تن دادند. در سازمان بغير از مسعود و مريم كسي نبايستي زن و شوهر مي ماند و يا ازدواج ميكرد.
ازدواج و يا زندگي مشترك حق طبيعي و اوليه انسانها بو د كه توسط مسعود رجوي نقض شد.
عدم رابطه سالم بين زنان و مردان به بحران ها ي اخلاقي و رواني در سازمان انجاميد . نشست هاي “جيم “براي اعتراف اعضاي مرد كه بايد در جضور جمع لحظاتي را كه به زن فكر كرده بود ند و يا با دين زن ااحساس پيدا كرده بودند به صورت هفتگي شروع شد.( 2003)
در اين جلسات همه اعضا مجبور بودند كه در ميان جمع و در حضور زنان به اين تصورات اعتراف و اظهار پشيماني كنند. .
دربين مردان خود ارضائي ،ارتباط با جنس موافق رشد زير زميني پيدا كرد بويژه اعضا كه بعد از سقوط صدا م نمي توانستند مانند سابق در محلات بغداد تردد كنند.
د رمورد زنان چگونگي حل مسئله جنسي در ميان نيست .
مواردي از رابطه بين زنان و مردان فرمانده به گوش ميرسيد كه البته وجود ان غير واقعي نبود بلكه
مخفي كردن و نيز تقبيج ان بدون اينكه مسئله ريشه يابي شود جاي سوال دارد كه به مواردي از ان اشاره خواهم كرد. يكي از دلايلي كهسازمان سعي دارد تمامي لحظات افراد را با كار هيا بيهود هپر كند براي اين است كه انان فرصت پيدا نكنند به مسائل مادي و شخصي خود بپردازند.
.
نمونه هاي از كمبودهاي جنسي و سو استفاده ها ي جنسي و اثرات آن
قبل از اينكه وارد اين مبحث شوم مايلم كه نظر خودم را ابراز كنم كه منظور من از ذكر اين نمونه ها ، ز ير سوال بردن جريان رجوي بدليل وجود اين گونه مسائل از موضع عرف سنتي و ديني جامعه نيستم. زيرا معتقدم كه انسانها آزاد افريد ه شده اند و خدا حق ازدواج را يك حق براي همه بشر دانسته است . شكي نيست كه هنر مبارزه با داشتن خانواده ارزشمند تر است. فدا كاري براي مردم با وجود خانواده و علائق به انان هست كه ارزش بيشتري پيدا ميكند . از منظر جوامع دموكرات و سكولار هم رابطه بين زن و مرد يك حق خدشه ناپذير طبيعي است كه تنها رضايت طرفين كافي است.
من خودم را در موضعي نميدانم كه انان را كه مرتكب خلاف اخلاقي شده اند نقد كنم زيرا اين افراد از هويت عقيدتي و اخلاقي به بهانه مبارزه با رژيم خميني به هر قيمت ، در طول ساليان دراز تهي شده بودند ..
ولي انتقاد من به رهبر ي و مسولين تشكيلات هست كه از وجود چينين مسائلي آگاه بوده اند و به بهانه سو استفاده رژيم با ان بر خودر ريشه اي نكردند و نه تنها انرا افشا نكردند بلكه بر وجود ان هم سرپوش گذاشتند و اين جاست كه نه تنهامرتكب اشتباه بزرگي شده اند بلكه مرتكب خيانت شده اند .
و در انزواي كامل بدور از جامعه ايران و عراق بسر مي بردند. اتفاقا چيزي كه د راين مورد به ذهن من رسيد اين است چگونه 5ميليون و 200 هزار نفر غراقي از سارمان حمايت ميكنند ولي تا كنون سازمان يك تفر عراقي را كه به سازمان پيو سته باشد معرفي نكرده است كه خود اعتبار اين امار را زير سوال مي برد.
و اينكه چگونه يك نفر از اين افراد با وجود اقامت چندين ساله در عراق با يك زن و يا مرد عراقي ازدواج نكرده است زيرا عشق كه مليت نمي شناسدو دل هم با مذهب كار ي ندارد . اين منطق نشان از انزواي سازمان در عراق دارد . مقايسه كنيد با سازمان آزادي بخش فلسطين كه افسران ان با زنان كشورهاي مختلف ازدواج كرده اند
مردان وزناني كه درمحيط هاي بسته مانند پادگانها ، زندان ، جوامع سنتي بدون اينكه با اجتماع بيرون تماس داشته باشند و از ابتدائي ترين اصول زندگي مشترك محروم باشند، به شيو ه ها ي نا سالم و بعضا غير اخلاقي متوسل خو اهند شد . اين موضوع سابقه تاريخي دارد و در فرهنگ ايارن اگرچه تقبيحج شده است ولي رواج داشته است. همانند جامعه فعلي ايران كه سكس و روابط جنسي يك تابو هست كه با نديده گرفتن ان توسط رژيم به يك معضل خطرناك اجتماعي و زير زميني تبديل شده است كه اثرات منفي انرا بر تربيت نسلهاي آينده ايران مشاهده خواهد شد .
در جامعه اي كه ارتباط سالم بين زنان و مردان وجود نداشته باشد ان جامعه دچار ناهنجاريهاي رواني و اجتماعي هست . چنين جامعه اي از حقوق اوليه انساني خود محروم شده است بيمار است . سازمان مجاهدين هم تافته جدا بافته ا ي نيست هر چند رهبري سازمان آگاهانه تلاش ميكند اين مناسبات را مخفي نگه دارد
عليرغم ادعاهاي رجوي در مورد سالم بودن قرارگاه اشرف بايستي به اين بخشنامه اشاره كرد كه در طو ل روز هميشه 2 زن بايستي با هم تردد ميكردند و در شب به 3 نفر مي رسيد.
مسعود رجوي در نشست باقر زاده در سال 99 ميگويد “ يك نفر كه الان در خارج است قصد تجاوز به عضو ي را داشته است كه زن مورد بحث با كلاشينكف دنبال ان فرد كرده بود.
فرد مزبور به ابو غريب فرستاده شده بود . گويا وي بعدا به سوئد مي رود و با انجمن هوادا سازمان همكاري ميكند.
اين بحث را رجوي در مورد اينكه وظايف رهبر ي چقدر سخت است مطرح ميكند. وي ميگويد ما اين فر د را به اين دليل به ابو غريب فرستاديم كه ان خواهر با اسلحه دنبالش كرده بود .“
- دور خوابگاه زنان در پادگان اشرف سه رشته سيم خاردار بود كه نشان از نا امني محيط براي زنان داشت . هرچند خوابگاه زنان درون اشرف بود و دور تا دور پادگان اشرف توسط آمريكائيان حفاظت ميشد.
- زهرا حسيني فرمانده قرارگاه زنان در 2004 مي گويد چندين مرتبه تعدادي از مردان سعي كرده بودند به داخل اين محوطه نفوذ كنند كه نتوانسته بودند.
- مواردي از پريدن مردان به داخل محوطه زنان از سيم خاردار براي ديد زدن انان گزارش شده بود
(2001)
-در مركز 22 قرار گاه علوي دربعقوبه در سال 2002 يكي از مردان از ديوار اسايشگاه زنان كه ديواري در حدود 2 متر داشت بالا رفته بود . مسو لان براي اينكه از اين كار جلوگير ي كنند در علوس و بعد هم د راشرف بالاي ديوار را به سبك دوران فئوداليته شيشه هاي شكسته نصب كرده بودن كه باعث زخمي شدن افراد ي كه به اين كا ر مبادرت ميكنند ، شود./
من از ذكرنامهاي كامل خوددار ي ميكنم:
-(ش) جوان 20 ساله بدون وابستگي عقيدتي به دفتر فرمانده اش (م) 40 ساله خوانده ميشود. (م ) د رهنگام صحبت به صندلي نزديك (ش)مي ايد . انها شروع به تماس بدني ميكنند كه يكي ديگر ا ززنان فرمانده وارد ميشود. مرد جوان زير فشار مجبور ميشود كه توبه نامه بنويسد.
(اد) با زن مجاهدي در پشت اصطبل رد قرار گاه علوي سكس داشته است كه عضو ديگري
( اص) متوجه ان ميشود. سال 2000
(ر) در سال 20000 با خانم (ج) از معاونين فرمانده ارتباط جنسي داشته است كه لو ميرود.
(م) فرمانده “ ب.ام .پي “ با زني بنام (م) ا زاعضا در داخل ماشين در پادگان اشرف سكس ميكند.سال 2003 . زن بعدا مدعي ميشود كه “ميم“ وي را فريفته است . “ م “ به مدت د و هفته غايب ميشود وي بعدا به قرار گاه 11 علوي منتقل شد .
+در سال 2002 بعد از اينكه حداقل يك مورد سكس با قاطر در قرار گاه علوي كشف ميشود تمامي قاطرها را از مراكز جمع كرده و در محل اصطبل نزديك درب خروجي به پاركينگ زرهي انانرا مستقر ميكنند.
بنابر اين براي اينكه غريزه جنسي كنترل شود سازمان با تمام وسايل سعي ميكرد كه زندگي خصوصي اعضا را هم كه ديگر وجود نداشت كنترل كنند. به عنوان نمونه :
+برادران حق نداشتند كه با خواهران خود در ملاقاتهائي كه بعضا صورت ميگرفت در جلوي جمع دست بدهند و يا يكديگر را ببوسند. اين د ر حالي بود كه همواره مسعود در نشستها دست در دست مريم وارد ميشد .
مريم در تمامي ملاقاتها با نمايندگان دولتهاي خارجي با انان دست مي داد ولي سعي ميشد كه عكس برداشته نشود كه بهانه اي به رژيم و جناج افراطي تر ان ندهد. .
زنان حق نداشتند كه بدون روسري كه جز ئي از يونيفورم ارتش حساب ميشد ، ظاهر شوند . معدود زناني بودند كه از غرب به ارتش پيوسته بودند و البته ماندگار نمي شدند و لي مجبور بودند كه از روسري استفاده كنند. يعني محدوديت و عدم انتخاب آزادانه مانند جمهوري اسلامي وجود داشت. تقريبا تمامي رناني كه از سازمان جدا ميشدند در كشورهاي پناهنده پذير مانند تركيه كه بالطبع زنان مسلمان مانند غرب در فشار سياسي و فرهنگي براي برداشتن روسري نبودند ، روسري را بر مي داشتند . كه نشان از عدم باور ان زنان به داشتن روسري بود. اتفاقا تمامي رختران نو جواناني كه از غرب به اشرف با فريب و تطميع برده شده و امكان انتخاب آزادانه را ندارند بر اساس تمامي عكسهاي موجو ئ و فيبمها ،روسري ند اشتند ولي در اصرف مجبور به روسري گذاشتن شدند.
از انجا كه سازمان در تمام اين سالها نه بر اساس آگاهي بخشيدن و فرهنگ سازي برا ي يك انتخا ب آزادانه ؤاگاهانه عملكرده است بلكه بر اساس فشار و فتوا ي رهبري سازمان براي اطاعت كردن پيروان صورت گرفته بود لذا امكان كشف حجاب را ندارند و در غير راينصورت مشف حجاب را با توجه به دافعه رژيم در داخل كشور بويژه در ميان اكثريت زنان برا ي مطرح كردن خود انجام ميدادند . انقلاب صوري و خودخوانده مسعود رجوي براي ازدواج خودش با مريم ، اعلام ناگهاني پرچم شيرو خورشيد، حرام كردن زنان بر مردان و مردان بر زنان كه خلاف قران و سنت رسول خدا و،عرف جامعه ايران و نيز اصول اوليه حقوق بشر و نقض حق طبيعي هر انسان م ي باشد . هم چنين موضوعاتي مانند اعلام ناگهاني پرچم شير و خورشيد به عنوان پرچم اصلي و همكاري ( به عنوان عامل) ، با جنگي ترين و خشن ترين جناح آمريكا كه شكنجه بر اي اعتراف گرفتن را تدوين رسمي كرده و انرا به صورت رسمي توسط رامسفيلد بخشنامه مي كند . همكار ي با سازمان سيا “ برا ي كسب اطلاعات از داخل ايران (ريموند تيتنر - از نو محاغظه كاران و حاميان سازمان - راديو فردا 2004 )كه از ربودن مخالفان در كشورهاي دوست غربي مانند ايتاليا و منتقل كردن انا ن به زندانهاي مخفي در اروپاي شرقي و تحويل انان براي كسب اعتراف در زير شكنجه به كشورهائي كه در ليست تروريستي امريكا قرار دارند،خوددار ي نمي كند و نمونه افشا شده“ ماهر ارار “كانادائي سوري الا صل كه به سوريه فرستاده شد . به اين مجموعه ضدا خلاقي بايد منصوب كردن ييشنماز در مسجد پادگان اشرف با عبا و عمامه ( گزارش جواد فيروزمند -نوامبر 2006) را اضافه كرد.
داستان شكنجه ماهر ارار
كه با كمك پليس كانادا و اف .بي . آي تنها بدليل هم مسجدي بودن با يكي از مشكوكان به شبكه القاعده به سوريه تحويل داده شد سال 2003. وي مدت 9 ماه زير وحشيا نه ترين شكنجه هاي سازمان امنيت سوريه قرار گرفت. ماهر ارار با تلاش بي وقفه سياسي همسرش و جلب حمايت كانادائي ها به كانادا بازگشت. ماه گذشته كميسيون تحقيق ،پلپس فدرال را رسما به در دست داشتن در اين شيوه غير اخلاقي اعلام كرد . كميسيون همچنين “ماهر ارار “ را از اتهام تروريستي مبر ا كرد. “ ارار “ هفته گذتشه براي دريافت جايزه حقوق بشر توسط يك نها د آمريكا ئي به واشنگتن پرواز داشت كه بدليل بودن در ليست تروريستي آمريكا،پليس مرزي از ورود وي خوددار ي كرد.سازمان خود به سانسور فيلم ها دست مي زد به عنوان نمونه در فيلم رابين هود با شركت “كوين كاستنر “صحنه اي كه رابين هود د ركنار درياچه دوستش را ميبوسد ان صحنه بوسيدن سانسور شده بود.
اين در حالي بود كه ديدن فيلم هاي سكسي در بين نو جوانان قرارگاه مخغيانه رواج داشت.
وقت نوجوانان با گفتار د رمورد رابطه هاي جنسي پر ميشد كه البته هيچگاه در نشستها ي “جيم “ مطرح نمي شد زيرا هر چند نفر حلقه گروه خود را داشتند كه مي توانستند به هم اعتماد كنند.
چند نمونه سو استفاده جنسي ازپسرا ن نو جوان
(ا لف) مسول اصطبل از اعضاي سازمان ، قرار گاه علوي ،وي در سال 2002 با 5 نفر ديگر
براي شناسائي به منطقه مهران مي روند. سه نفر ا به داخل ايران ميروند و سه نفر منجمله الف مسول گروه در داخل خاك عراق باقي مي مانند. بعد از مدتي (الف) نفر سوم را براي مراقبت به جلو مي فرستد كه بر خلاف روش معمول بوده است. ( الف ) سپس شروع به تماس جنسي با عضو باقي ماند ه كه جوان خوش سيمائي هست و د رنو جواني به عراق برده شده است ،مي كند. فرد سوم با دوربين شب متوجه رفتار وي ميشود و از انجا كه جوان ديگر هم مخالف بوده است وي بر ميگردد و موضوع متوقف مي شود.
(ر) نو جوان كه يك بار از ادوكلن مادرش استفاده كرده بود باعث تحريك يك عضو شده و در علوي مورد سو استفاده جنسي قرار ميگرد.
( ت) همنو جوان ديگري بود كه مورد ازار جنسي توسط اعضا ميانسال قرا رگفته بود.
گزارشاتي است كه روابط جنسي بين بعضي از اين نوجوانان وجودداشته كه با موافقت خودشان بوده است و اگر چه غي راخلاقي بوده است ولي با توجه به شرايط نمي توان انرا ازار و يا سو استفاده جنسي ناميد.
براي جلوگير ي از سو استفاد ه جنسي انرا افشا كنيد تا از تكرا ران جلوگيري شود مطلع شوند
حداقل با دو تن از فرزندان رده هاي بالا ي سازمان سو استفاده جنسي شده است . نكته تاسف بار اين است كه اين مسولان هيچ گونه اعتراضي به نقض حقوق انسان در قرار گاههاي سازمان كه در سالهاي اخير شدت يافته است ، نكرده اند.
براي جلوگير ي از هر گونه سو استفاده جنسي در هر محلي ، بايد انرا بيان كرد. با سكوت تنها زمينه براي ادامه ان فراهم ميشود. خوشبختانه دنياي غرب تا حدود زيا دي با اين موضوع بر خورد كرده است و ما شاهد مواردي زيادي از افشاي سو استفاده هاي جنسي نو جوانان و كودكان در تيم هاي ورزشي ، كليسا ها ، و مدارس متعلق به كليساها توسط كشيشان و نيز سياستمداران بوده و خواهيم بود.
بنابر اين اگر كسي تصور كند ايران تافته جدا بافته اي هست كه چنين سو استفاده اي جنسي بر عليه كودكان ،نو جوانان و. دختران و زنان نبوده است ، تنها خود فريبي بيش نيست.
اتفاقا جرياناتي كه مدعي پيشتازي هستند بد نيست كه ابتدا از داخل جريانات خود شروع كنند تا موارد احتمالي روشن شود تا به بقيه سو استفاده شدگان در جامعه ، شهامت بيرو ن ا مدن را بدهد. نمي شود در مورد تجارت بي شرمانه دختران جوان ايراني اعتراض كرد ولي چشم را به سو استفاده هاي احتمالي در درون جريانات سياسي بست.
د رمورد رژيم هم شكي نيست كه سو استفادها ي جنسي فراواني در تمامي سطوح از مدرسه تا حوزه و ا زاداره تا زندان شده است . بالطبع نياز به يك دولت ملي و اراده ملي براي حل اين زخم و ريشه يابي ان و جلوگيري از تكرار ان دارد. در دنياي امروز نمي توان چشم ها رابر سو استفاده جنسي بست و تظاهر كرد كه براي جامعه عادلانه مبارزه مي كنيم.
در مورد نويسنده گزارش
× سعيد سلطانپور در سال 57 همزمان با حضور در دانشگاه تهران به سازمان مجاهدين خلق مي پيوندد كه تا سال 1369 ادامه داشت . وي در 1990 رسما از سازمان به دليل انحراف در شيوه بنيانگذاران كه استقلال و آزادي ايران و نيز منافع مردم ايران بود ، جدا مي شود .
وي منظور از انتشار اين گزارش را براي اينكه نسلهاي آينده ايران از تجربه شكستهاي جنبش درس گرفته وانرا تكرار نكنند، مي داند .
البته اين نقض حقوق بشر در ديگر جريانات سياسي هم با توجه به ميزان گستردگي انان مي تواند وجود داشته باشد. كتابهاي “ خانه عمو يوسف “ نمونه اي از اين نقض حقوق بشر مي باشد.
وي از 1991 در كانادا در تبعيد بسر مي برد . ,وي ارموسين و نويسندگان گاهنامه “راه “ نشريه كانون ايرانيان مسلمان در تبعيد در كانادا بوده است . وي مدت يكسال سردبير ماهنامه انگليسي زيان “ تاكسي پس “تورنتو بود . از وي صدها مقاله و ترجمه به فارسي در زمينه سياسي و اجتماعي و حقوق بشر در هفته نامه هاي “پيك روز “ و “ شهروند“ كانادا و سايتهاي ايراني منتشر شده است.
وي يكي از موسيسن كانون انديشه ،گفتگو وحقوق بشر براي ايران در تورنتو هست كه براي ارتقا حقوق انسانها و حقوق شهروندي در ايران تلاش ميكند.
. در صورت تمايل برا ي آشنائي بيشتر به وب لاك بيان مراجه نمايئد.
www.kanoun-e-bayan.blogspot.com
نظرات ، سوالات خود را مي توانيد با آدرس پستي با وي مطرح كنيد.
ssultanpour@yahoo.com
وب لاك كانون انديشه ،گفتكگو و حقوق بشر
www.cdhriran.blogpsot.com
سعيد سلطانپور
30 OCT 2006
هرزبردن انرژي هاي اعضا و تشكيلات
در جريان موسوم به “ انقلاب ايدئولوژي “ همه كارها متوقف شده بود زيرا به همه دستور داده شده بود كه تنها به پاسخ اين سوال جواب بدهند “چرا مريم ؟ “ شما بايد با مريم در درون خودتان جدال و برخورد كنيد تا جواب را بيابيد.
منظور اين است كه چرا مريم رجوي به جانشيني مسعود رجوي در سازمان مجاهدين رسيد ه است.
هيچ شكي نبود كه هيچ كدام از فرماندهان و رده هاي بالا پاسخي نداشتند و در جو اب ا فرا د مي گفتند شما بايد خودتان انرا بيابيد . نجف (قربان كرمي )فرمانه دسته گفت هيچ جوابي نيست .!!! فرماندهان مي دانشتند تقريبا بيشتر اعضا مريم را به دليل اينكه همسر مسعود رجوي هست قبول داشتند و و يژگي خاصي در وي نمي ديدند .
در تمامي قسمتها نشست بر گزار شد كه افرا د به اين سو.ال پاسخ بدهند ؟
يكي از افراد كه دانش سياسي نداشت و تنها تحت تاثير تبليغات به سازمان براي تعطيلات از آلمان پيوسته بود ( فكر ميكنم اسم وي فريد بود ) اعلام كرد من ديشب د رخواب با خواهر مريم كشتي گرفتم و خواهر مريم مرا زمين زد . افرادي كه به شيو ه هاي روانشاسانه سازمان آشنائي داشتند و يه قولي “وصل رهبري “ نشده بودند و عمدتا د رته سالن و صندلي هاي آخر مي نشستند لبخندي زدند.
اتفاقا فرداي نشست ، فريد به سمت معاون دسته ارتقا پيدا كرد !! كه قاعدتا بايستي عنصري مجاهد انرا به عهده داشت.
در جمهور ي اسلامي نيز ملاك ارتقا افراد در دستگاه “ ذوب در ولايت “است .
يك معاون فرمانده در عمليات فروغ گفت “ اگر د رتنگه ما نتوانستم عبور كنيم بدين دليل بود كه به رهبري وصل كامل نشده بوديم . وقتي از افراد زير مسولت من به من گفت كه وي زير آتش شديد قرار دهد و نمي تواند كار ي كند. اين بار اگر كسي در عمليات شك كند من از وي عبور خواهم كرد.
كساني در نشست برخاستند و مطالبي را ابراز كردند كه كاملا شخصي بود و ارتباطي به جمع نداشت منجمله فردي گفت “ من فكر كردم چرا نتوانستم پاسخ بدهم زيرا در نوجواني با دختر همسايه مان د رشهر ... سكس داشتم“ . و البته از ين اعترافات كم و بيش شنيده ميشد .
رهبري سازمان با تفتيش عقايد و فشار هاي رواني براي اعتراف به كارهائي كه بر خلاف عرف جامعه بود . متاسفانه با گذشت زمان و به بن بست رسيدن سازمان و رهبري ان ،تمامي ان اعترافات هنگام درخواست براي جدا شدن از سازما ن برعليه انان به عنوان حربه اي غير اخلاقي استفاده شد.
. از اين مرحله به بعد مسعود رجوي لقب رهبري انقلاب نوين مردم ايران را يدك مي كشيد . از نظر مسعود رجوي علت سرنگون نشدن خميني در پاسخ ندادن به اين چرائي بود و تا اين پاسخ داه نشود خميني سرنگون نخواهدشد ؟بر اساس نظريه مسعود رجوي زن مسله اصلي دوران ايران است و تا موقعيت زن حل نشود عملياتي نخواهدبود و اگرعملياتي هم نباشد كه بالطبع سرنگوني در كار نخواهد بود
حل نشدن مسئله زن و تناقض آماده باش
هنوز چند ساعت از اعلام اين نتيجه بالا كه بعد از 3 روز نشست شبانه روزي در پائيز 68 در بغداد بدست امده بود ،نگذشته بود كه به دستور مريم رجوي آماده با ش كامل داده شد.
گاليندوپل ،گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور ايران بود و جمهوري اسلامي برا ي اولين بار مجبور شده بود كه به وي اجازه بازديد از زندانهاي ايران را بدهد. .
همزمان با رفتن گاليندوپل به ايران اعلام آماده باش توسط مريم اعلام شد. راديو مجاهد هم اعلام كرد كه اماده باش شده است..
مريم رجوي معتقد بود كه پذيرش گاليندوپل نقطه شكست رژيم است. با رفتن گاليندوپل به ايران ، مردم ايران به خيابانها خواهند ريخت . البته اين بار هم مانند دفعات قبل از انجا كه رجويهاي زن و شوهر بر اساس فرضياتي كه نتيجه دور بودن از مردم و محيط ايران بود فرض را بر اين گذاشته بود كه اجازه سفر به گاليندوپل ضعف رژيم و نقطه شكست وي خواهد بود كه موهومات بود .
بيشتراعضا برا ي عمليات شادماني ميكردند بعضي ها هم ترسيده بودند. تقريبا همه از بلاتكليفي خسته شده بودند . براستي اگر اعضا مسخ نشده بودند اين سوال به ذهن خطور ميكرد كه يك جاي كار ايراد دارد زيرا كدام ارتشي كه مي خواهد حمله نظامي كند در راديوي خودش اعلام آماده باش مي دهد و يا اينكه بهانه اي براي هد ر دادن انرژي هاي اعضا بود .
د رهمين اثنا سازمان از كساني كه انگليسي بلد بودند كه بيشر شامل اسراي پيوسته به سازمان بود ند كه در ارودگاه عراق انرا از افسران ايراني ياد گرفته بودند به نوشتن شكنجه ها ي كه بر سر افراد در زندانهاي رژيم امده بود ،پرداختند . در بعضي ا زلشگر ها بعضي از افراد به گفته مسولان با خون خود اين نامه ها را نوشتندو البته در نامه هم به نوشتن با خون قيد شده بود .
گاليندوپل از ايران برگشت . و بالطبع تحول عمده اي كه رجوي پيش بيني كرده بود اتفاق نيفتد . لحن سازمان د رراديو و تلويزيون بر عليه گاليندوپل تغيير بافت به طور مستمر به حمله به وي و خودفروختگي وي پرداخته ميشد. د رحاليكه تا قبل از سفر وي مرتبا نمايندگان سازمان با و ي ملاقات داشتند و از وي با احترام و بزرگي ياد مي كردند . هر چند گاليندوپل تاثير زيادي براي محكوميت جمهوري اسلامي در سالهاي مختلف در نقض حقوق بشر داشت.
چرا مريم ؟
اكنون كه 17 سال ا زمرگ خميني و 18 سال ا زعمليات فروغ جاودان كه به قول مسعود رجوي ميز توطئه جهاني عليه سازمان را بهم زد !!!؟ گذشته است .
مسعود و مريم هم مثل تمام انسانهاي ديگر حق داشتند و دارند كه در مورد زندگي مشترك خودشان تصميم بگيرند ولي انها حق نداشتند كه دوستي و عشق و ازدواجشان را كه مسئله شخصي بود به جنبش مردم ايران و سازمان مجاهدين پيوند بزنند . از انجا كه دليلي بغير از علاقه و نظر شخصي مسعود رجوي در مورد نابغه بودن مريم رجوي وجود نداشت لذا مسعود رجوي به عنوان يك انسان پيچيده يك مسئله ساده انساني (ازدواج و رابطه زناشوئي ) را كه از زمان ادم و حوا وجو داشته و تا اخر دنيا هم احتمالا ادامه خواهد داشت را به يك موضوع بغرنج و پيچيده مبدل كرد . بسياري از اعضا هم كه براستي گيج شده بودند و لي نمي خواستند كه واقعيت را بپذيرند و خودشان با طرح مسائلي كه نمونه هاي ان ذكر شد به اين ازدواج يك بعد ويژه ، انحصاري و انقلابي دادند و انرا بطور اسرا ر اميزي پيچيده كردند.
بالطبع اين سوال هم پاسخ داده شده است كه قدرت طلبي و شهوت دليل انتخاب مريم بود ه است . انتخابي كه باعث هدر رفتن نيروهاي بااستعداد و خلاق و صادق سازمان شد كه تحت رهبري رجوي ها سر از نا كجا آباد در اوردند و كار بحائي رسيد كه كه اكنون آينده سازمان و سرنوشت تشكيلات در دست آمريكائيان است كه هر چند جاي تاسف بسيار دارد ولي نتيجه طبيعي پشت كردن به اصول و حق ميباشد .
اتفاقا جرياناتي كه بيشتر مسائل طبيعي انساني را انكار مي كنند بيشتر امكان انحراف و فساد اخلاقي د ر ميانشان وجود دارد. چند روز پيش يكي از رهبران كليسا ي“ اوانجليكال“ بنام كشيش “ تد هاگارد “ باتهام رابطه جنسي با يك مرد ديگر مجبور به استعفا شد . كليساي اوانچليكا از مسيحيان بنياد گرا هستند كه از نظر سياسي طرفدار بوش هستند كه راي انان در انتخاب دورد دوم بوش تاثير جدي داشت. انا ن مخالف هم بر سميت شناخته شدن ازدواج هم جنس گراها هستند. متاسفانه اين اقاي كشيش ابتدا فرد مزبور ر ا متهم به دروغگوئي كرد و لي بعداز دو روز اعلام كرد كه وي داروي مواد مخد ر هم از فرد مزبور گرفته بود ه است.
بنظر من خطر در اينجاست كه “ واعظان كين جلوه در محراب و منبر مي كنند چون به خلوت ميروند ان كار ديگر مي كنند. “ همانگونه كه كسي توقع نداشت كه روحانيون كارهائي دست بيازند كه رسما در دين انان ممنوع شده است واز نظر قانوني هم جرم محسوب ميشود .
زنان و ازدواج
زنان در تشكيلات چريكي همواره براي محمل ( پوشش) به عنوان يك خانواده براي اجاره كردن خانه و عادي نشان دادن براي شك نكردن صاحبخانه ها استفاده ميشدند. از انجا كه عمر چريكي در زندگي مخفي بسيار كوتاه بود بين چند ماه تا 2-3 سال و انها هميشه با لباس و در كنار اسلحه مي خوابيدندو با توجه به صداقت انان د ران دوران و نيز در نظر گرفتن فرهنگ و عرف جامعه كه اين مبارزان انرا رعايت ميكردند ، بالطبع فكر مبارزه و شهادت نمي توانست فكر سو استفاده جنسي از زنان را تقويت كند. هر چند هميشه دستگاهاي اطلاعاتي سعي داشته اند كه رو ابط غير سالم در درون خانه هاي تيمي را به عنوان فساد اخلاق ي در يك جامعه بشدت سنتي مذهبي به عنوان يك جنگ رواني عليه نيروهاي چريكي دامن بزنند.
البته بعد از كشته شدن يك مرد چريك ،يك مرد جديد ي به خانه تيمي منتقل مي شد كه به عنوان همسر زن معرفي مي شد. تنها اشاره هائي به روابط تقي شهرام با زنان متعدد در بخش ماركسيستي جداشده از سازمان مجاهدين د رسا لهاي 54 تا 58 اشاره شده است .
نكته اي كه نمي توان از ان گذشت اين است كه به موازات نيمه علني شدن و مخفي شدن ازدواجهاي تشكيلاتي رواج بيشتري گرفته بود. در ازدواج تشكيلاتي اين مسولان سازمانها منجمله مجاهدين بودند كه يا زن و مرد را پيشنهاد و يا اجبار مي كردند. بسياري از اين ازدواجهاي ان دوران بعد ا زسركوب 60 و مهاجرت به جدائي منجر شده است . عموما ازدواجهاي سياسي موفق آميز و دائمي نبوده است .
البته اين مطالب نظرات شخصي بر اساس تجارب و شنيده هاست و نياز به بحث و مطالعه كارشناسانه بيشتر ي دارد.
پيدايش تئوري سكس آزاد در جريانات سياسي
با شروع مبازه مسلحانه در سال 60 و انتقال بخشي از نيروها ي چريكي گروهها به منطقه كردستان كه دران زمان هنوز بخشهائي از ان در كنترل نيروهاي پيشمرگه كرد بود و عدم فشار امنيتي مانند خانه تيمي در شهرها مسئله زن بصورت جدي تر بروز كرد . كردستان دراري فرهنك سنتي بود و تعصب در مورد زنان ميتوانست به قيمت جان عاشق و. معشوق تمام شود. منظوز من مقايسه كردتسان با شهر ي مانند تهران بود كه اين حساسيت كمتر وبد و امكان كنترل ان نيز بدليل بزرگي شهر كمتر بود .
در سالهاي 61 بحثي در تشكيلات چريكهاي فدائي شاخه شهدا رحيم صبوري ( در گيلان در درگيري شهيد شد وي در صدد گشودن جبهه دوم عليه رژيم ج.ا. بود) و محمد حرمتي پور (در د رگيري تهران شهيد شد). مسئله سكس آزاد بحث شده بود و لي اينكه به كجا رسيد ه است با توجه به اتمام ان شاخه ،مطلبي در دست نيست.
البته با مهاجرت بسياري از فعالين سياسي به غرب و تحت تاثير قرا رگرفتن انان از فرهنگ غرب و ازادي جنسي ، مسلما بحث هاي جدي تر مطرح شده است كه جاي ان در اين مطالب نيست.
ازدواج غير تشكيلاتي آفت جريانات سياسي چريكي غير دموكراتيك
در تشكيلات مجاهدين ازدواجهاي غير تشكيلاتي به عنوان آفت تلقي ميشد زيرا اگر زن سياسي نبود و يا عضو سازمان سياسي ديگري بود بالطبع د رخانواده هميشه بحث عقيدتي و سياسي در ميان بود . در حاليكه ازدواجهاي تشكيلاتي راحت تر قابل كنترل بودند بويژه د رسازمان مجاهدين كه زن و شوهر تشكيلاتي بدليل گزارش نويسي به راحتي قابل كنترل بودند و افكار انان بسرعت خوانده ميشد.
بعد ا ز طلاق مريم عضدانلو سال 1364 از مهدي ابريشمچي و ازدواج با مسعود رجوي ، آذر خياباني كه 19 ساله بود ا زسوي تشكيلات به همسري ابريشمچي كه 45 ساله بود در امد.
با توجه به تعداد كم زنان در تشكيلات ، بالطبع افراد مجرد هم وجود داشتند . البته در ان دوران اكثريت با اعضا قديمي سازمان بود كه به مسائل اخلاقي اهميت مي دادند و رجوي يكه تاز نشده بود و فتوا نداده بود كه هر گونه گناهي ازاد است از انجا كه فرد شهيد گناهانش بخشيده ميشود .
انتصاب زنان ، رشد و صلاحيت يا حذف مدعيان احتمالي رجوي ؟
به مرور بعد از شكست هاي سازمان مسعود رجوي بعد از انتصاب مريم به عنوان جانشيني قدرت زيادي به زنان داد. بسياري از رده هاي فرماندهي توسط زنان اشغال شد . مردان به حاشيه رانده شدند .
زنان با توجه به اينكه د رجامعه سركوب شده بودند با قرا رگرفتن در موضع قدرت در خشونت بسرعت از مردان سبقت ميگرفتند . بنظر مي ايد مسعود رجوي با ميدان دادن به زنان عملا مردان را از حلقه خود دورتر كرد و بدين ترتيب زنان قدرت رجوي را تحكيم بخشيدند .
در چريان انقلاب ايدئولوژي و چرائي خانمي در نشست عمومي انتصاب مريم بر خاست و به مسعود گفت “ من الان فهيمدم كه عاشق تو بودم كه تا كنون در اينر اه ادامه دادم “. البته ازين مطالب در نشستها كم گفته نشد
.
كم كم خانواده ها كه در عراق زندگي مي كردند تنها ميتوانستند جمعه ها همديگر را ببينند. تا قبل از 71زناني كه به سازمان مي ييوستند بسرعت توسط رده هاي فرماندهي خواستگاري ميشدند. بعضي از اين زنان كه از اروپا و آمريكا امده بودند د رمقابل اين فشارها مقاومت مي كردند. مشكل زن با توجه به طولاني مدت شدن اقامت در عراق و با توجه به تغذيه بسيار عالي و هواي گرم عراق مسئله جدي براي سازمان شده بود تا اينكه رجوي در 1371 رسما از همه اعضا خواست كه همسران خود را 3 طلاقه كنند زيرا به نظر مسعود رجوي اين ازدواجها مانع از علاقه 100%به رهبري سازمان شده بود واين دليل پيروز نشدن سازمان بود.
تقريبا تمامي افراد عليرغم ميل باطني خود به اين امر غير دموكراتيك تن دادند. در سازمان بغير از مسعود و مريم كسي نبايستي زن و شوهر مي ماند و يا ازدواج ميكرد.
ازدواج و يا زندگي مشترك حق طبيعي و اوليه انسانها بو د كه توسط مسعود رجوي نقض شد.
عدم رابطه سالم بين زنان و مردان به بحران ها ي اخلاقي و رواني در سازمان انجاميد . نشست هاي “جيم “براي اعتراف اعضاي مرد كه بايد در جضور جمع لحظاتي را كه به زن فكر كرده بود ند و يا با دين زن ااحساس پيدا كرده بودند به صورت هفتگي شروع شد.( 2003)
در اين جلسات همه اعضا مجبور بودند كه در ميان جمع و در حضور زنان به اين تصورات اعتراف و اظهار پشيماني كنند. .
دربين مردان خود ارضائي ،ارتباط با جنس موافق رشد زير زميني پيدا كرد بويژه اعضا كه بعد از سقوط صدا م نمي توانستند مانند سابق در محلات بغداد تردد كنند.
د رمورد زنان چگونگي حل مسئله جنسي در ميان نيست .
مواردي از رابطه بين زنان و مردان فرمانده به گوش ميرسيد كه البته وجود ان غير واقعي نبود بلكه
مخفي كردن و نيز تقبيج ان بدون اينكه مسئله ريشه يابي شود جاي سوال دارد كه به مواردي از ان اشاره خواهم كرد. يكي از دلايلي كهسازمان سعي دارد تمامي لحظات افراد را با كار هيا بيهود هپر كند براي اين است كه انان فرصت پيدا نكنند به مسائل مادي و شخصي خود بپردازند.
.
نمونه هاي از كمبودهاي جنسي و سو استفاده ها ي جنسي و اثرات آن
قبل از اينكه وارد اين مبحث شوم مايلم كه نظر خودم را ابراز كنم كه منظور من از ذكر اين نمونه ها ، ز ير سوال بردن جريان رجوي بدليل وجود اين گونه مسائل از موضع عرف سنتي و ديني جامعه نيستم. زيرا معتقدم كه انسانها آزاد افريد ه شده اند و خدا حق ازدواج را يك حق براي همه بشر دانسته است . شكي نيست كه هنر مبارزه با داشتن خانواده ارزشمند تر است. فدا كاري براي مردم با وجود خانواده و علائق به انان هست كه ارزش بيشتري پيدا ميكند . از منظر جوامع دموكرات و سكولار هم رابطه بين زن و مرد يك حق خدشه ناپذير طبيعي است كه تنها رضايت طرفين كافي است.
من خودم را در موضعي نميدانم كه انان را كه مرتكب خلاف اخلاقي شده اند نقد كنم زيرا اين افراد از هويت عقيدتي و اخلاقي به بهانه مبارزه با رژيم خميني به هر قيمت ، در طول ساليان دراز تهي شده بودند ..
ولي انتقاد من به رهبر ي و مسولين تشكيلات هست كه از وجود چينين مسائلي آگاه بوده اند و به بهانه سو استفاده رژيم با ان بر خودر ريشه اي نكردند و نه تنها انرا افشا نكردند بلكه بر وجود ان هم سرپوش گذاشتند و اين جاست كه نه تنهامرتكب اشتباه بزرگي شده اند بلكه مرتكب خيانت شده اند .
و در انزواي كامل بدور از جامعه ايران و عراق بسر مي بردند. اتفاقا چيزي كه د راين مورد به ذهن من رسيد اين است چگونه 5ميليون و 200 هزار نفر غراقي از سارمان حمايت ميكنند ولي تا كنون سازمان يك تفر عراقي را كه به سازمان پيو سته باشد معرفي نكرده است كه خود اعتبار اين امار را زير سوال مي برد.
و اينكه چگونه يك نفر از اين افراد با وجود اقامت چندين ساله در عراق با يك زن و يا مرد عراقي ازدواج نكرده است زيرا عشق كه مليت نمي شناسدو دل هم با مذهب كار ي ندارد . اين منطق نشان از انزواي سازمان در عراق دارد . مقايسه كنيد با سازمان آزادي بخش فلسطين كه افسران ان با زنان كشورهاي مختلف ازدواج كرده اند
مردان وزناني كه درمحيط هاي بسته مانند پادگانها ، زندان ، جوامع سنتي بدون اينكه با اجتماع بيرون تماس داشته باشند و از ابتدائي ترين اصول زندگي مشترك محروم باشند، به شيو ه ها ي نا سالم و بعضا غير اخلاقي متوسل خو اهند شد . اين موضوع سابقه تاريخي دارد و در فرهنگ ايارن اگرچه تقبيحج شده است ولي رواج داشته است. همانند جامعه فعلي ايران كه سكس و روابط جنسي يك تابو هست كه با نديده گرفتن ان توسط رژيم به يك معضل خطرناك اجتماعي و زير زميني تبديل شده است كه اثرات منفي انرا بر تربيت نسلهاي آينده ايران مشاهده خواهد شد .
در جامعه اي كه ارتباط سالم بين زنان و مردان وجود نداشته باشد ان جامعه دچار ناهنجاريهاي رواني و اجتماعي هست . چنين جامعه اي از حقوق اوليه انساني خود محروم شده است بيمار است . سازمان مجاهدين هم تافته جدا بافته ا ي نيست هر چند رهبري سازمان آگاهانه تلاش ميكند اين مناسبات را مخفي نگه دارد
عليرغم ادعاهاي رجوي در مورد سالم بودن قرارگاه اشرف بايستي به اين بخشنامه اشاره كرد كه در طو ل روز هميشه 2 زن بايستي با هم تردد ميكردند و در شب به 3 نفر مي رسيد.
مسعود رجوي در نشست باقر زاده در سال 99 ميگويد “ يك نفر كه الان در خارج است قصد تجاوز به عضو ي را داشته است كه زن مورد بحث با كلاشينكف دنبال ان فرد كرده بود.
فرد مزبور به ابو غريب فرستاده شده بود . گويا وي بعدا به سوئد مي رود و با انجمن هوادا سازمان همكاري ميكند.
اين بحث را رجوي در مورد اينكه وظايف رهبر ي چقدر سخت است مطرح ميكند. وي ميگويد ما اين فر د را به اين دليل به ابو غريب فرستاديم كه ان خواهر با اسلحه دنبالش كرده بود .“
- دور خوابگاه زنان در پادگان اشرف سه رشته سيم خاردار بود كه نشان از نا امني محيط براي زنان داشت . هرچند خوابگاه زنان درون اشرف بود و دور تا دور پادگان اشرف توسط آمريكائيان حفاظت ميشد.
- زهرا حسيني فرمانده قرارگاه زنان در 2004 مي گويد چندين مرتبه تعدادي از مردان سعي كرده بودند به داخل اين محوطه نفوذ كنند كه نتوانسته بودند.
- مواردي از پريدن مردان به داخل محوطه زنان از سيم خاردار براي ديد زدن انان گزارش شده بود
(2001)
-در مركز 22 قرار گاه علوي دربعقوبه در سال 2002 يكي از مردان از ديوار اسايشگاه زنان كه ديواري در حدود 2 متر داشت بالا رفته بود . مسو لان براي اينكه از اين كار جلوگير ي كنند در علوس و بعد هم د راشرف بالاي ديوار را به سبك دوران فئوداليته شيشه هاي شكسته نصب كرده بودن كه باعث زخمي شدن افراد ي كه به اين كا ر مبادرت ميكنند ، شود./
من از ذكرنامهاي كامل خوددار ي ميكنم:
-(ش) جوان 20 ساله بدون وابستگي عقيدتي به دفتر فرمانده اش (م) 40 ساله خوانده ميشود. (م ) د رهنگام صحبت به صندلي نزديك (ش)مي ايد . انها شروع به تماس بدني ميكنند كه يكي ديگر ا ززنان فرمانده وارد ميشود. مرد جوان زير فشار مجبور ميشود كه توبه نامه بنويسد.
(اد) با زن مجاهدي در پشت اصطبل رد قرار گاه علوي سكس داشته است كه عضو ديگري
( اص) متوجه ان ميشود. سال 2000
(ر) در سال 20000 با خانم (ج) از معاونين فرمانده ارتباط جنسي داشته است كه لو ميرود.
(م) فرمانده “ ب.ام .پي “ با زني بنام (م) ا زاعضا در داخل ماشين در پادگان اشرف سكس ميكند.سال 2003 . زن بعدا مدعي ميشود كه “ميم“ وي را فريفته است . “ م “ به مدت د و هفته غايب ميشود وي بعدا به قرار گاه 11 علوي منتقل شد .
+در سال 2002 بعد از اينكه حداقل يك مورد سكس با قاطر در قرار گاه علوي كشف ميشود تمامي قاطرها را از مراكز جمع كرده و در محل اصطبل نزديك درب خروجي به پاركينگ زرهي انانرا مستقر ميكنند.
بنابر اين براي اينكه غريزه جنسي كنترل شود سازمان با تمام وسايل سعي ميكرد كه زندگي خصوصي اعضا را هم كه ديگر وجود نداشت كنترل كنند. به عنوان نمونه :
+برادران حق نداشتند كه با خواهران خود در ملاقاتهائي كه بعضا صورت ميگرفت در جلوي جمع دست بدهند و يا يكديگر را ببوسند. اين د ر حالي بود كه همواره مسعود در نشستها دست در دست مريم وارد ميشد .
مريم در تمامي ملاقاتها با نمايندگان دولتهاي خارجي با انان دست مي داد ولي سعي ميشد كه عكس برداشته نشود كه بهانه اي به رژيم و جناج افراطي تر ان ندهد. .
زنان حق نداشتند كه بدون روسري كه جز ئي از يونيفورم ارتش حساب ميشد ، ظاهر شوند . معدود زناني بودند كه از غرب به ارتش پيوسته بودند و البته ماندگار نمي شدند و لي مجبور بودند كه از روسري استفاده كنند. يعني محدوديت و عدم انتخاب آزادانه مانند جمهوري اسلامي وجود داشت. تقريبا تمامي رناني كه از سازمان جدا ميشدند در كشورهاي پناهنده پذير مانند تركيه كه بالطبع زنان مسلمان مانند غرب در فشار سياسي و فرهنگي براي برداشتن روسري نبودند ، روسري را بر مي داشتند . كه نشان از عدم باور ان زنان به داشتن روسري بود. اتفاقا تمامي رختران نو جواناني كه از غرب به اشرف با فريب و تطميع برده شده و امكان انتخاب آزادانه را ندارند بر اساس تمامي عكسهاي موجو ئ و فيبمها ،روسري ند اشتند ولي در اصرف مجبور به روسري گذاشتن شدند.
از انجا كه سازمان در تمام اين سالها نه بر اساس آگاهي بخشيدن و فرهنگ سازي برا ي يك انتخا ب آزادانه ؤاگاهانه عملكرده است بلكه بر اساس فشار و فتوا ي رهبري سازمان براي اطاعت كردن پيروان صورت گرفته بود لذا امكان كشف حجاب را ندارند و در غير راينصورت مشف حجاب را با توجه به دافعه رژيم در داخل كشور بويژه در ميان اكثريت زنان برا ي مطرح كردن خود انجام ميدادند . انقلاب صوري و خودخوانده مسعود رجوي براي ازدواج خودش با مريم ، اعلام ناگهاني پرچم شيرو خورشيد، حرام كردن زنان بر مردان و مردان بر زنان كه خلاف قران و سنت رسول خدا و،عرف جامعه ايران و نيز اصول اوليه حقوق بشر و نقض حق طبيعي هر انسان م ي باشد . هم چنين موضوعاتي مانند اعلام ناگهاني پرچم شير و خورشيد به عنوان پرچم اصلي و همكاري ( به عنوان عامل) ، با جنگي ترين و خشن ترين جناح آمريكا كه شكنجه بر اي اعتراف گرفتن را تدوين رسمي كرده و انرا به صورت رسمي توسط رامسفيلد بخشنامه مي كند . همكار ي با سازمان سيا “ برا ي كسب اطلاعات از داخل ايران (ريموند تيتنر - از نو محاغظه كاران و حاميان سازمان - راديو فردا 2004 )كه از ربودن مخالفان در كشورهاي دوست غربي مانند ايتاليا و منتقل كردن انا ن به زندانهاي مخفي در اروپاي شرقي و تحويل انان براي كسب اعتراف در زير شكنجه به كشورهائي كه در ليست تروريستي امريكا قرار دارند،خوددار ي نمي كند و نمونه افشا شده“ ماهر ارار “كانادائي سوري الا صل كه به سوريه فرستاده شد . به اين مجموعه ضدا خلاقي بايد منصوب كردن ييشنماز در مسجد پادگان اشرف با عبا و عمامه ( گزارش جواد فيروزمند -نوامبر 2006) را اضافه كرد.
داستان شكنجه ماهر ارار
كه با كمك پليس كانادا و اف .بي . آي تنها بدليل هم مسجدي بودن با يكي از مشكوكان به شبكه القاعده به سوريه تحويل داده شد سال 2003. وي مدت 9 ماه زير وحشيا نه ترين شكنجه هاي سازمان امنيت سوريه قرار گرفت. ماهر ارار با تلاش بي وقفه سياسي همسرش و جلب حمايت كانادائي ها به كانادا بازگشت. ماه گذشته كميسيون تحقيق ،پلپس فدرال را رسما به در دست داشتن در اين شيوه غير اخلاقي اعلام كرد . كميسيون همچنين “ماهر ارار “ را از اتهام تروريستي مبر ا كرد. “ ارار “ هفته گذتشه براي دريافت جايزه حقوق بشر توسط يك نها د آمريكا ئي به واشنگتن پرواز داشت كه بدليل بودن در ليست تروريستي آمريكا،پليس مرزي از ورود وي خوددار ي كرد.سازمان خود به سانسور فيلم ها دست مي زد به عنوان نمونه در فيلم رابين هود با شركت “كوين كاستنر “صحنه اي كه رابين هود د ركنار درياچه دوستش را ميبوسد ان صحنه بوسيدن سانسور شده بود.
اين در حالي بود كه ديدن فيلم هاي سكسي در بين نو جوانان قرارگاه مخغيانه رواج داشت.
وقت نوجوانان با گفتار د رمورد رابطه هاي جنسي پر ميشد كه البته هيچگاه در نشستها ي “جيم “ مطرح نمي شد زيرا هر چند نفر حلقه گروه خود را داشتند كه مي توانستند به هم اعتماد كنند.
چند نمونه سو استفاده جنسي ازپسرا ن نو جوان
(ا لف) مسول اصطبل از اعضاي سازمان ، قرار گاه علوي ،وي در سال 2002 با 5 نفر ديگر
براي شناسائي به منطقه مهران مي روند. سه نفر ا به داخل ايران ميروند و سه نفر منجمله الف مسول گروه در داخل خاك عراق باقي مي مانند. بعد از مدتي (الف) نفر سوم را براي مراقبت به جلو مي فرستد كه بر خلاف روش معمول بوده است. ( الف ) سپس شروع به تماس جنسي با عضو باقي ماند ه كه جوان خوش سيمائي هست و د رنو جواني به عراق برده شده است ،مي كند. فرد سوم با دوربين شب متوجه رفتار وي ميشود و از انجا كه جوان ديگر هم مخالف بوده است وي بر ميگردد و موضوع متوقف مي شود.
(ر) نو جوان كه يك بار از ادوكلن مادرش استفاده كرده بود باعث تحريك يك عضو شده و در علوي مورد سو استفاده جنسي قرار ميگرد.
( ت) همنو جوان ديگري بود كه مورد ازار جنسي توسط اعضا ميانسال قرا رگفته بود.
گزارشاتي است كه روابط جنسي بين بعضي از اين نوجوانان وجودداشته كه با موافقت خودشان بوده است و اگر چه غي راخلاقي بوده است ولي با توجه به شرايط نمي توان انرا ازار و يا سو استفاده جنسي ناميد.
براي جلوگير ي از سو استفاد ه جنسي انرا افشا كنيد تا از تكرا ران جلوگيري شود مطلع شوند
حداقل با دو تن از فرزندان رده هاي بالا ي سازمان سو استفاده جنسي شده است . نكته تاسف بار اين است كه اين مسولان هيچ گونه اعتراضي به نقض حقوق انسان در قرار گاههاي سازمان كه در سالهاي اخير شدت يافته است ، نكرده اند.
براي جلوگير ي از هر گونه سو استفاده جنسي در هر محلي ، بايد انرا بيان كرد. با سكوت تنها زمينه براي ادامه ان فراهم ميشود. خوشبختانه دنياي غرب تا حدود زيا دي با اين موضوع بر خورد كرده است و ما شاهد مواردي زيادي از افشاي سو استفاده هاي جنسي نو جوانان و كودكان در تيم هاي ورزشي ، كليسا ها ، و مدارس متعلق به كليساها توسط كشيشان و نيز سياستمداران بوده و خواهيم بود.
بنابر اين اگر كسي تصور كند ايران تافته جدا بافته اي هست كه چنين سو استفاده اي جنسي بر عليه كودكان ،نو جوانان و. دختران و زنان نبوده است ، تنها خود فريبي بيش نيست.
اتفاقا جرياناتي كه مدعي پيشتازي هستند بد نيست كه ابتدا از داخل جريانات خود شروع كنند تا موارد احتمالي روشن شود تا به بقيه سو استفاده شدگان در جامعه ، شهامت بيرو ن ا مدن را بدهد. نمي شود در مورد تجارت بي شرمانه دختران جوان ايراني اعتراض كرد ولي چشم را به سو استفاده هاي احتمالي در درون جريانات سياسي بست.
د رمورد رژيم هم شكي نيست كه سو استفادها ي جنسي فراواني در تمامي سطوح از مدرسه تا حوزه و ا زاداره تا زندان شده است . بالطبع نياز به يك دولت ملي و اراده ملي براي حل اين زخم و ريشه يابي ان و جلوگيري از تكرار ان دارد. در دنياي امروز نمي توان چشم ها رابر سو استفاده جنسي بست و تظاهر كرد كه براي جامعه عادلانه مبارزه مي كنيم.
در مورد نويسنده گزارش
× سعيد سلطانپور در سال 57 همزمان با حضور در دانشگاه تهران به سازمان مجاهدين خلق مي پيوندد كه تا سال 1369 ادامه داشت . وي در 1990 رسما از سازمان به دليل انحراف در شيوه بنيانگذاران كه استقلال و آزادي ايران و نيز منافع مردم ايران بود ، جدا مي شود .
وي منظور از انتشار اين گزارش را براي اينكه نسلهاي آينده ايران از تجربه شكستهاي جنبش درس گرفته وانرا تكرار نكنند، مي داند .
البته اين نقض حقوق بشر در ديگر جريانات سياسي هم با توجه به ميزان گستردگي انان مي تواند وجود داشته باشد. كتابهاي “ خانه عمو يوسف “ نمونه اي از اين نقض حقوق بشر مي باشد.
وي از 1991 در كانادا در تبعيد بسر مي برد . ,وي ارموسين و نويسندگان گاهنامه “راه “ نشريه كانون ايرانيان مسلمان در تبعيد در كانادا بوده است . وي مدت يكسال سردبير ماهنامه انگليسي زيان “ تاكسي پس “تورنتو بود . از وي صدها مقاله و ترجمه به فارسي در زمينه سياسي و اجتماعي و حقوق بشر در هفته نامه هاي “پيك روز “ و “ شهروند“ كانادا و سايتهاي ايراني منتشر شده است.
وي يكي از موسيسن كانون انديشه ،گفتگو وحقوق بشر براي ايران در تورنتو هست كه براي ارتقا حقوق انسانها و حقوق شهروندي در ايران تلاش ميكند.
. در صورت تمايل برا ي آشنائي بيشتر به وب لاك بيان مراجه نمايئد.
www.kanoun-e-bayan.blogspot.com
نظرات ، سوالات خود را مي توانيد با آدرس پستي با وي مطرح كنيد.
ssultanpour@yahoo.com
وب لاك كانون انديشه ،گفتكگو و حقوق بشر
www.cdhriran.blogpsot.com
چهارشنبه، مهر ۱۹، ۱۳۸۵
655,000 More Iraqis Killed Since War
آیا کسی درکاخ سفید و کنگره آمریکا اهمیتی می دهد؟ شرم بر رجویستها که برای رسیدن به قدرت آمریکا را برای حمله یاری می کنندو ننگ بر حاکمیت که این بهانه را برای آمریکائیان فراهم کرده است
655,000 More Iraqis Killed Since WarIOL Staff
The mortality rate rose from 5.5 people per 1,000 per year before the invasion to 19.8 deaths.
CAIRO — A team of American and Iraqi epidemiologists estimates that 655,000 more people have lost their lives since the US-led troops invaded the Arab country in March 2003 than would have otherwise happened, the highest death toll ever since the invasion.
"We estimate that as of July, 2006, there have been 654 965 excess Iraqi deaths as a consequence of the war, which corresponds to 2·5% of the population in the study area," said the study, conducted between May 20 and July 10, and published online Wednesday, October 11, by the British medical journal the Lancet.
"
پنجشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۵
چگونه رهبري كه مبلغ نفرت بود سميرغ ها را به کرکس تبدیل كرد
چگونه رهبري كه مبلغ نفرت بود سميرغ ها را به کرکس تبدیل كرد
سعيد سلطانپور
4 اکتبر 2006چهارم
سعيد سلطانپور
4 اکتبر 2006چهارم
با يكي از فعالين جنبش 18 تير دانشجوئي در ايران صحبت مي كردم كه دوستي شروع به خواندن نامه محبت اميز يعقوب ترابي از عراق كرد. مهدي گفت شما هم حالي داريد . گفت مجاهدين هم مثل جمهور ي اسلامي هست كه اتصفاقا تهمت هايشان باعث اعتبار بين مردم هست. اگر فحش ندادند بايستي در كارتان شك كنيد.
مهدي گفت اينها بيكار و علاف هستند وفقط وقت شما را مي گيرند.
مهدي گفت اينها بيكار و علاف هستند وفقط وقت شما را مي گيرند.
متن کامل را با زدن برروی لینک بخوانید
FUll text
ا
سهشنبه، مهر ۱۱، ۱۳۸۵
وقتي كه مريم رجوي رسما شورارا براي پوشش تناقضات سازمان
پاسخ كليشه اي وغير صادقانه كه سازمان مجاهدين از دهان سخنگوي شوراي ملي مقاومت د رارتباط با مطالب واقعي منتشر شده در روز نامه نشنال پست كانادا لازم مي دانيم تناقضات اين سازمان را كه بجاي درس گرفتن از اشتباهات و پيش گرفتن راه هاي انساني ، همچنان بر ادعاهاي واهي و شيو ه هاي غير دمكراتيك اصرار مي ورزد را براي شما مشخص كنيم .سازمان طبق معمول بجاي پاسخ دادن به مطالب خانواده ما در مورد سميه محمدي و عدم انتخاب آزادانه وي و ديگر نو جوانان كه توسط سازمان و تشكيلات ان در كانادا و آمريكا طي يك برنامه ريزي گسترده به عراق برده شد ه و تحت آمورشهاي نظامي و شست و شوي مغزي قرار گرفته بودند كه د رروزنامه “نشنال پست “ كانادا د رروزهاي شنبه 23سپتامبر تا جمعه 29 سپتامبر در 5 شماره در صفحه اول آن چاپ شده بود به متهم كردن منتقدين دست زد. اما اين بار متهم خبرنگار و روزنامه نشنال پست هستند كه به خدمت رژيم در آمده اند . در حاليكه نشنال پست يك روزنامه دست راستي است كه ضديتش با جمهوري اسلامي بر همگان آشكا ر است
ادامه متن در
اشتراک در:
پستها (Atom)