Translate

پنجشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۵

نكاتي در ارتباط با ازادي جهانبگلو

كاهش وزن در هتل پرستاره اوين
و نكاتي در ارتباط با ازادي جهانبگلو
سعيد سلطانپور
ssultanpour@yahoo.com
خوشبختانه اقاي جهانبگلو هم ازاد شد. يعد از آزدي از زندان وقبل از ديدن خانواد ه به ايسنارفت
وي در انجا سخناني گفته كه بريده هايئ ازآن را مرور مي كنيم.

“رفتم ايسنا كه كه كار خبرنگاران را راحت كرده باشم..
در يك ماه اول ملافات نداشتم .بعدا ز3 ماه رفتم انفرادي با تلويزيون و روزنامه . برا ي همه چيز پزشك در انجا بود. تحت هيچ فشارروحي و رواني نبودم. رفتار دستگير كننده ها خشن نبود. باز جوها بسيار مودب بودند . من تصميم گرفتم خودم كار م را در زندان دنبال كنم لذا وكيل نگرفتم . وضع غذا خوب بوده و كاهش وزن هم طبيعي است. زندانيان ديگر هم دوش و هم توالت داشتند .من “ قرباني “ هستم . من خودم تصميم گرفتم اين حرفها را بزنم انها اعتراف نگرفتند. “

قبل از هرچيز بايد اضافه كنم كه من قصد ندارم كه اين سخنان را دليل ضعف ايشان بدانم. آنان كه مقاومت كردند جاي تحسين دارندو انان كه نتوانستند نبايد به هيچ .جه سرزنش كرد زيرا هر انساني در قبال فشارهاي وارده ظرفيتي
دارد. مگر اينكه كسي ادعاي رهبري داشته باشد كه بالطبع بايد از اين امتحان سهمگين “پيچ توبه “ سربلند بيرون بيايد .
براي خواندان ادامه متن لطفا ارتباط پادين را كليك كنيد.

چهارشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۵

(نتنها كار بايد ماندني مجلس خبرگان-ناقضان حقوق شهروندان ایرانی

متهمان به جنایت علیه انسانیت و نقض حقو ق شهروندان ایرانی


http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-780337&Lang=P

گزارش ايسنا، بعد از سخنان آيت‌الله مشكيني و دعايي كه وي براي اعضاي مجلس خبرگان و توفيق ملت ايران كرد، نمايندگان مجلس خبرگان دور هم جمع شدند و با يكديگر عكس يادگاري گرفتند.
در اين مراسم، خبرنگاران زيادي كه سعي داشتند با اعضاي مجلس خبرگان مصاحبه بگيرند، موفق به اين امر نشدند و مسولان برگزاري اين برنامه مانع حضور خبرنگاران در بين اعضاي مجلس خبرگان شدند و تنها خبرنگاران توانستند با آيت‌الله دري نجف‌آبادي مصاحبه‌اي داشته‌باشند.
انتهاي پيام
هاشمي رفسنجاني در اجلاس خبرگان: *صلابت جمهوري اسلامي ايران مايه‌ي نگراني دشمنان است
*دست مرموزي درصدد فاصله انداختن بين روحانيت و مسوولان است‌
انصاري در ادامه‌ي سخنان خود خواستار يافتن راهكار مناسب و روشن‌تر مجلس خبرگان در ارتباط با پاسخگويي به شبهات مردم و ارتباط مستقيم‌تر با اين نهاد ارزشمند انقلاب ا سلامي شد.
فلاحيان:مهم‌ترين عامل تورم نرخ ارز است خاتمي:بهترين شيوه‌ي تضارب آرا، نقادي منصفانه است هاشم‌زاده هريسي:نگذاريم دشمنان ازاختلاف سليقه مسلمانان آگاه شوند
انتهاي
به اين ميگن مسولان پاسخگو همه صحبت كردند انگار كه در نمازجمعه سحنراني ميكنند.
مردم فقط براي كشته شدن و راي دادن كار آدي دارند .

پنجشنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۵

مصاحبه با دكتر فيروزه بني صدر در كنفرانس ايدز 2006 تورنتو


مصاحبه با دكتر فيروزه بني صدر در كنفرانس ايدز 2006 تورنتو

ssultanpour@yahoo.com

دكتر فيروزه بني صدر متخصص بیماریهای عفوني در بيمارستان تونون و محقق در دانشگاه پزشکی سنت انتوان پاريس در كنفرانس 2006 ايدز در تورنتو شركت كرده بودند كه در اين رابطه با ايشان گفت و گوئئ انجام داديم .
خانم دکتر فیروزه بنی صدرفرزند بزرگ دکتر ابوالحسن بنی صدراولین رئیس جمهور بعد از انقلاب هست که در فرانسه متولد و بزرگ شده است وی به ادبیات وفرهنگ و تاریخ و مسائل سیاسی ایران علاقه خاصی دارد و به همین دلیل به زبان فارسی تسلط کامل دارد . کتاب " نامه ها " که حاوی نامه های خمینی به بنی صدر و نامه های بنی صدر به خمینی و دیکران توسط ایشان جمع آوری و چاپ شده است. ایشان مقالات تحقیقی در مورد زنان و منتسر کرده داده است. وی با آقای پروفسور مهران مصطفوی که سرپرست دانشکده (فیزیک شیمی) پاریس می باشد ازدواج کرده
اندکه حاصل ان یک دختر5/2 ساله بنام ایران می باشد.

عامل کودتای 28 مرداد پرونده جنایاتش در روی زمین با خفت بسته شد


پرونده جنایات عامل کودتای 28 مرداد شعبان بی مخ ش در روی زمین با خفت بسته شد
برای عبرت عمله گان استبداد و عاملان استعمار خارجی

Muslim group alarmed over reports of US racial profiling

Muslim group alarmed over reports of US racial profiling
Wed Aug 23, 6:48 PM ET
A leading US Muslim group said it was disturbed by reports that US authorities were racially profiling passengers at New York's Kennedy airport.
The Council on American-Islamic Relations said it had received three separate reports from Iraqi-born Americans alleging they were detained for up to six hours at the airport last week without justification.
The allegations came from a Michigan couple, two people from California and a New Jersey woman travelling with her five children.
The council said that it feared hundreds of other passengers had been filtered by security on the basis of their names or appearance.
It called on officials "to partner with the American Muslim community in order to ensure national security in a manner that is consistent with American values of justice and equality."
A statement from US customs authorities denied they were screening passengers on the basis of ethnicity, but acknowledged increased security over an alleged plot by Muslim extremists to bomb US flights from Britain.
"CBP (Customs and Border Protection) does not use racial profiling, however CBP officers may scrutinise more closely individuals arriving from high-risk countries," it said in a statement.
It refused to divulge why some passengers were screened, citing privacy issues, but acknowledged that there were "extremely long wait times" at Kennedy airport on the day concerned, saying heightened security was mainly to blame.
Copyright © 2006 Agence France Presse. All rights reserved. The information contained in the

چهارشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۵

واكاوی مجدد ۲۸ مرداد ۱۳۳۲



واكاوی مجدد ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
كودتای نظامی ، كودتای مخملی و «موج سوم»
۱
فرید مرجائی
در مورد ایران، جنبش های دموكراتیكی كه میراث شان به دوران نهضت ملی دكتر مصدق برمی گردد، همچون جبهه ملی، جنبش مسلمانان مبارز، جاما و نهضت آزادی در این حركت «موج سوم» قرار می گیرند، زیرا این سازمان های اصیل حامی مردم سالاری بومی، و در عین حال مقاومت علیه تبلیغات آمریكا هستند. ۲ دموكراسی یك چارچوب كلی است كه بدنه هرم جامعه را نیز شامل می شود. قطعا فقط نوك هرم جامعه پاسخگو نیست، بلكه بدنه جامعه نیز به صورتی پاسخگو بوده و مسئولیت پذیر است. وقتی دید شهروند همیشه به نوك هرم قدرت خیره شده است، ولی نگاهش به بدنه جامعه نیست فرصت آن را نمی یابدكه خود را
ارزیابی كند

جمعه، مرداد ۲۷، ۱۳۸۵

از نوع دیگر


از نوع دیگر
ترميم
دوستي دارم كه متخصص و جراح بيماري‌هاي زنان است. گاه گداري پس از اتمام كارم به مطب‌اش مي‌روم تا با هم به منزلمان كه نزديك هم است برويم و به اين ترتيب هم گپي بزنيم ...
مرضيه مرتاضي لنگرودي

جاي خالي يک نماينده ايرانی تبار در انجمن شهر ريچموند هيل



جاي خالي يک نماينده ايرانی تبار در انجمن شهر ريچموند هيل
سعيد سلطانپور
چند روز پيش يک نماينده انجمن شهر خواسته بود نشستی داشته باشيم. بعد از 30 سال در سياست که 15 سال آن در کانادا بوده است فهميدم که خواسته اي دارد، زيرا سياست مداران تا وقتی که به تو و رای تو نياز دارند دنبالت می آيند ولی بعد پيدا کردنشان کار حضرت فيل است. شکر خدا تا به حال کار شخصی با اين جماعت نداشته ام و اگر تقاضائي هم بوده براي جامعه ايراني و يا در دفاع از منافع مردم ايران بوده است. چند روز بعد تلفن کردم. قرار شد همديگر را در تيم هورتون يانگ و 16 ببينيم.هنوز ننشسته بود که گفت من طرفدار حقوق بشر هستم و با سياست های دولت اسرائيل هم مشکل دارم. گفت، همسرم می خواهد برای نمايندگی انجمن شهر اقدام کند و می خواهيم .

پنجشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۵

روح و جان مشروطه، برابری انسان هاست، گفت و گوی ناصر رحيم‌خانی با حسن يوسفی اشکوری

تا زمانی که يک نو انديشی جدی و بنيادی ـ فراتر از نائينی ـ صورت نگيرد و اکثريت مردم مسلمان، يک تغيير و
تحول بنيادی و اساسی و فکری را از سر نگذرانند نمی‌توان بين دين و دنيای مدرن آشتی برقرار کرد و تا اين آشتی برقرار نشود، بسياری از تحولات مثبت - آزادی، عدالت، دموکراسی، و حقوق بشر - هم در عمل پياده نخواهد شد
*اشکالات و ايرادات اساسی شيخ، به اين معنا وارد است که اگر مجموعه تفکر اسلامی، شيعی، فقهی گذشته و مبانی کلامی تشيع در گذشته را بپذيريم، آن وقت ديگر پذيرفتن حکومت عرفی غير شرعی، ناميسر است و به نظر می‌رسد که شيخ فضل الله حق داشت آن انتقادات را مطرح بکند

سه‌شنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۵

حقوق و کرامت زن در رویکرد ابوالحسن بنی‌صدر


Mon 14 08 2006 21:10(بخش نخست)حقوق و کرامت زن در رویکرد ابوالحسن بنی‌صدردکتر حسن رضاییسه‌شنبه ٢٤ مرداد ١٣٨٥درآمدبه نظر می رسد در میان ایرانیان داخل و خارج یکی از پرسش هایی که سالهای سال است پیرامون نام ابوالحسن بنی صدر، نخستین رئیس جمهور ایران، وجود دارد این است که چگونه است بنی صدری که به اتهام لیبرال بودن و ایستادگی در برابر بنیادگرایان از صحنه قدرت سیاسی پس از انقلاب برکنار می شود در سالهای نخست انقلاب وقتی در برابراین پرسش قرار می گیرد که چرا زن باید حجاب داشته باشد؟ در جواب می گوید: «زیرا در موی زنان اشعه ای ایست که مردان را تحت تاثیر و تهاجم قرار می دهد»! مسئله به همین جا اما ختم نمی شود. زیرا ضریب تکرار و پردازش این ادعا به حدی بالا است که نویسنده بارها از زبان بعضی از هموطنان چنان شنیده که گویی بدون یک «واو» تردید، خود آنها با چشم و گوشهای خودشان این مطلب را از زبان بنی صدر شنیده و دیده اند. باید اعتراف کنم برای خود اینجانب که تا حدودی با اندیشه های بنی صدر آشنا هستم، موضوع اظهار نظر او پیرامون «اشعه موی زن» فوق العاده عجیب و پارادوکسیکال می آمد. اصلاً چنین چیزی در پارادایم فکری ای که از بنی صدر سراغ داشتم قابل تفسیر نبود. از همین رو جستجویی را برای درک حداکثر واقعیت مسأله آغاز کردم و بدین وسیله موضوع را بهانه مطالعات جامع تری در باب ابعاد مختلف حقوق و کرامت زن در نظر و عمل بنی صدر قرار دادم. در زیر مایلم بی پرده نتیجه مطالعاتم تا الان را حضور هموطنانم ارایه کنم. پیش از هرچیز از خواننده گرامی این مطلب درخواست می کنم اگر در باره این موضوع سندی، مکتوب یا شفاهی، در دست دارد که به تکمیل این تحقیق یاری می رساند، به ویژه از دیدگاه انتقادی، مرا هم مطلع سازند.از اشعه موی زن تا آزادی تن و رفع سانسور جنسیصرفنظر از تکذیبیه های متعدد خود آقای بنی صدر در این باره، از آنجا که خوشبختانه اسناد آن جلسه به صورت یک کتاب هم اکنون در دسترس است (رجوع کنید به کتاب « خانواده در اسلام ، مسئله حجاب، چاپ ششم ، تهران، تیرماه ١٣٥٩صفحه های ٩٩ – ١٠١)، بسیاری از ابهامات قابل تحقیق است. به استناد این کتاب، متن دقیق سخنان دانشجوی دختری که از جمع شرکت کنندگان در استودیو صدا و سیما، بنی صدر را مورد پرسش قرار می دهد را عیناَ در زیر می آورم: سئوال: «من با چند نفر از پسرهای دانشجو در مورد پوشیدن موی سر زن بحث می کردم و ﺁن را به عنوان حجاب قبول نداشتم و معتقد بودم که اگر لباسم متناسب باشد و خودم را بپوشم همین حجاب است. هریک از اینان دلیلی بر پوشاندن سر می ﺁورد. و یکی از ﺁنها دلیلی را پیش کشید که می گفت: ثابت شده است که موی سر زن اشعه ای تولید می کند که روی مرد اثر می گذارد . به طوری که این باعث می شود مرد از حالت عادی خارج شود. حالا از شما می خواهم بگوئید این نظریه تا چه اندازه درست است؟» (به نقل از صفحه ٩٩ کتاب)از همین جا ملاحظه می کنیم که موضوع اشعه موی زن، موضوع پرسش از بنی صدر است، نه پاسخ بنی صدر. اما به نظر می رسد در جریان یک تحریف آگاهانه موضوع پرسش از بنی صدر به پاسخ بنی صدر تبدیل می شود. پیش از ذکر عین پاسخ بنی صدر بد نیست اشاره کنم که بنی صدر پیش از انقلاب در ضمن آثارش و به ویژه جلساتی که در شهرهای مختلف اروپا داشت، دائماً از موارنه منفی در روابط زناشویی سخن می گفته است. او بارها با استناد به آیات قرآن از مکمل بودن (زوج بودن ِ) زن و مرد بر اصل آزادی در آفرینش و اینکه آنان چنان ﺁفریده شده اند که به یکدیگر جذب شوند و در محدوده زناشوئی و لذت بردن از یکدیگر هیچگونه منع و سانسور جنسی نباید باشد و این که جاذبه زن و مرد بر یکدیگر به هیچ رو نمی تواند مجوز تحمیل حجاب به زور باشد، سخن می گفت. زندگی خانوادگی خود او نیز عملاً نشان می داد که در مسأله حجاب جز به اصل آزادی پوشش چیز دیگری را قبول ندارد. حال آیا عجیب نیست از بنی صدر پس از انقلاب بشنویم، موی زن اشعه دارد و به همین خاطر حجاب باید اجباری شود! آیا کسی چون او که به صرف حاضر نشدن صدور یک اطلاعیه ساده پس از ٢٥ خرداد و دفاع از بیانات رهبری بزرگترین موقعیت و قدرت را در ایران پس از انقلاب (ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا) را نخواست، کسی که با وجود آن توانایی مردمی که در محبوبیت می رفت به رئیس جمهوری تاریخی در ایران تبدیل شود مصلحت اندیشی را کنار می نهد[١] و سیاوش وار در برابر ظلم به حق حاکمیت ملت می ایستد، چگونه است که به خاطر یک مصلحت اندیشی ساده چنین در برابر حجاب برای خوشایند روحانیان موضع بگیرد؟ اکنون توجه خوانندگاه محترم را به پاسخ بنی صدر (از صفحات ٩٩ و ١٠٠ همان کتاب) جلب می کنم تا زوایای بیشتری از رویکرد شالوده شکنانه وی شناخته شود. « البته من خواستم که این مسئله را روی این گونه تأثیرات نبرم و الا چنین چیزی ممکن است. زیرا اگر قراربود این گونه تأثیرات نباشد که زن و مردم با هم جمع نمی شدند. و اصلا بشری به وجود نمی ﺁمد. ناچار باید جاذبه ها باشند و برهم اثر بگذارند. و این نظریه علمی ( جاذبه متقابل ) علی الاصل صحیح است. منتهی ، مطلب اینست که ﺁیا این جاذبه « صحیح » نقش « اجتماعی » هم پیدا بکند یا نکند؟ تمام حرف اینجاست. نوع پوششی که ما به شما پیشنهاد می کنیم که شما زنان و مردان ایران بسازید، باید نوع پوششی باشد که به شما امکان بدهد که تمام این تأثیرات متقابل را در روابط زناشوئی ، تمام و کمال وجود داشته باشد و نه این که نباشد. یعنی هر زنی حق دارد از مرد لذت ببرد و هر مردمی هم از زن. ( البته درچارچوب زناشوئی ) . و این حق طبیعی و فطری بشر است و در اسلام نیز تمام منع ها در بین زن و شوهر از بین رفته است. در قدیم ، منع های جنسی در جوامع بشری خیلی زیاد بود و هنوز هم وجود دارد. ولی اسلام همه اینها را نقض کرده است. معهذا، الان بسیاری ناکامیهای جنسی وجود دارد که علتش همین منع هائی است که از قرنها قبل در دستگاههای اطلاعاتی ما بجا مانده و ماندگار شده است . پس باید این جاذبه وجود داشته باشد که اگر نباشد، زن و مردم از یکدیگر فرار می کنند. منتهی ما حرفمان اینست که ﺁیا اینگونه تأثیرات نقش سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هم پیدا کنند یا نه؟ و ﺁیا بلاخره به تبلیغ و جا افتادن و حاکم شدن ایدئولوژی زور منجر می شود؟ و الا نگفتیم که این تأثیرات از بین برود. به عکس، عقیده من اینست که که اگر ﺁن تأثیرات این نقشها را ، در روابط اجتماعی از دست بدهند، تن ﺁزاد شده و تازه جاذبه بدست ﺁورده و عشق هم معنی پیدا می کند. و تازه زناشوئی هم مفهوم پیدا می کند. به عکس، می خواهیم اینها جای خودشان و طبیعت خودشان را بدست ﺁورده و در نتیجه، واقعیت خودشان را به دست بیاورند. مسئله همین بود.» همانطور که مشاهده می شود، پرسشی که بر پایه این فرض قرار داشت که «اشعه موی زن چه تاثیری بر مرد دارد»، در پاسخ آقای بنی صدر و با نگاه انتقادی وی به سطح عمیقتری کشانده می شود. اولاَ، بنی صدر هرچند به مقتضای حال و هوای آن جلسه نمی تواند پرسش را به طور کلی نامعتبر بگیرد، کوشش می کند با گفتن کلمه «ممکن است» بدون این که بخواهد در پاسخ به مدار بسته بحث از تاثیر اشعه ای یا به تعبیر فقهی تر آن شهوانی ای که از موی یا بدن زن ساطع می شود یا نمی شود-یعنی بردن بحث به همان محدوده ای که از سوی فقهای حاکم کوشش می شود تا به استناد به آن حجاب را بر زن تحمیل کنند-، وارد شود، به نوعی تاَثیر گزاری متقابل در معنای وسیع تر کلمه را معنا کند. او سعی دارد تا موضوع را به اصل تاثیر گذاری و ضرورت جاذبه جنسی و منع ها و سانسورهای جنسی که عامل بزرگ ترین محرومیتها و ﺁسیبهای جنسی و اجتماعی در جامعه های انسانی اند، بکشاند. ثانیاَ، با فرض اینکه خواننده ای با وجود توضیحات بنی صدر معتقد باشد، او با گفتن «ممکن است» در واقع ادعای پرسشگر را تأیید کرده است، اما این خواننده محترم باید از خود بپرسد آیا بنی صدر در این بحث با این «ممکن است» می خواسته از حجاب اجباری دفاع کند؟ یا به عکس، او با نگاهی مثبت می گوید این تاثیرات و جاذبه ها باید باشد. در این میان بنی صدر تنها کوشش می کند، تا نقش اجتماعی و سیاسی پوشش و یا عدم پوشش را که غالباً به عنوان «نقش و ابزار سلطه» ایفا شده است، مورد تحلیل قرار دهد. در ادامه همین نشست بنی صدر رو به حضار می گوید این پیراهن من در جامعه نقش ایفاء می کند، همین نقش، محدود کننده نقش انسان به حیث انسان است، لذا ما باید کوشش کنیم تا این پیراهن نقش خود را از دست بدهد. آیا این نگاه به پوشش انسان از نقطه نظر رابطه سلطه ای که پوشش یا عدم پوشش می تواند ایفا کند، نگاه به آزادی ناب نیست؟ حال آیا با وجود این سند نمی توان تأسف خورد که چگونه با قلب صد در صد حقیقت، یک اندیشه ژرف و انتقادی چنین تحریف شده به جامعه تزریق می شود. اندیشه ای سانسور می شود که هرگاه در جریان ﺁزاد اندیشه های دیگر قرار می گرفت می توانست رژیم را از سرکوب زنان، «به عنوان شیئی جنسی»، و ایجاد جو ترس به قصد استقرار استبدادش باز دارد. بسا این دیدگاه بنی صدری اگر سانسور نمی شد جامعه ایرانی را جامعه ای می گرداند که در ﺁن، در محدوده خانواده، رویه ی کنونی ِ مبتنی بر «مجازات جنسی و تحریک جنسی» و در بیرون خانه رویه «تحریک جنسی»، شاخص تنظیم کننده ی رابطه زن و مرد نمی شد. شاید موجبی می شد تا اسطوره شدن سکس و ولایت مطلقه سکس و... که به کار قدرت سرمایه و استبدادها می ﺁید چنین در تاروپود جامعه امروز ما نمی تنید. صد افسوس! اگر این روزها به نحوه رفتار مرد ایرانی در مواجهه با زنان جوان در خیابانهای تهران دقت کنید، خواهید دید که مسأله سکس چگونه مثل خوره به جان انسان ایرانی افتاده است. باز بد نیست در توضیح بیشتر به همان بحث تأثیر اشعه برگردم. بعد از آن سئوال در باره اشعه مو و پس از پایان پاسخ به خانم دانشجو، بلافاصله، سئوال دیگری در باره حجاب طرح می شود:« سئوال : با وجود مطرح بودن مسئله حجاب، در جامعه و نیز روزنامه ها، نظر شما بعنوان یک روشن فکر مسلمان در باره حجاب چیست؟» اولاً خود سئوال به ما می گوید که حاضران در آن جلسه پاسخ بنی صدر را به معنای ضرورت یا عدم ضرورت حجاب نگرفته اند. اما پاسخ بنی صدر به این پرسش دوم : «همه اینها را که شرح دادم نظر بنده راجع به حجاب بود. اولاً گفتم : نوع پوشش من و شما نباید براساس رابطه زور باشد. زیرا نوع پوشش را نمی توان با زور به جامعه قبولاند. اصلا ٌعقیده من اینست که نوع پوشش شما بیان کننده این است شما زور بکار می برید یا نمی برید. اصلا نوع پوششتان ایدئولوژی شما را می گوید. و اگر قرار باشد که لباسی را به زور به کسی بپوشانند ، خوب، این همان چیزی است که می خواهیم نباشد. زیرا ما می خواستیم زور نباشد . ثانیاً، برای این که در روابط اجتماعی ما، زور اساس قرار نگیرد، پوشش باید به زن و مرد امکان بدهد که از روابط تن به تن ، بعنوان یک رابطه سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و ایدئولوژیک ﺁزاد بشوند.»بدین قرار، ملاحظه می کنید که بنی صدر: الف) نظریه فقه سنتی که بریده از قرﺁن است را به صراحت تمام رد می کند و ب) «استبداد سکس» ( به قول فوکو) را نیز رد و آن پوششی را پیشنهاد می کند که زن و مرد را از رابطه زور و سلطه بر یکدیگر که اساس همه نابرابری هاست آزاد و به رابطه « مغز با مغز » تبدیل کند. می بینید چگونه تحلیل و راه حل عدالت جویانه و آزادیخواهانه بنی صدر به موجب یک جعل، چنان دربعضی اذهان چنان به ضد حقیقت تبدیل شده است که بسیاری با هزار قسم می گویند که خودشان به گوش و چشم خودشان شنیده و دیه اند. این جعل، سخن گوبلز به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد! دولت نازی ها را اثبات می کند که می گفت یک دروغ را باید آنقدر تکرار کرد که کسی در راست بوده آن تردید نکند. آیا این جعل و تکرار همیشگی آن از سوی جریانهای وابسته به سلطنت طلب، می توانست بدون یک هدف کامل، که چیزی جز سانسور تنها اندیشه ای که کرامت و حقوق زن را بر اصل آزادی و نفی هرگونه رابطه زور و سلطه بیان می کرد، باشد؟پاسخ این پرسش را که بر سر فرهنگ سیاسی معاصر ما چه بلایی آمده است که پیوسته تمایل دارد مبارزه کنندگان صادق ملّی اش را تخریب کند به خواننده گرامی وا می گذارم. ظاهراً برهمین روش است که برای نمونه می بینیم بعضی ها چه ساده امروزه تا جایی پیش می روند که مصدق را دستیار شاه و زاهدی و امریکا و انگلستان در کودتای ٢٨ مرداد معرفی می کنند. تعهد به موازین اخلاقی پژوهش مرا وادار می سازد در بخش دوم مقاله فهرست وار به برخی از تلاشهای فکری و عملی بنی صدر در پاسداری از آزادی و کرامت زن اشاره کنم.ادامه دارد-------------[١] شایان ذکر است آقای دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، در مصاحبه ای در اسفند ١٣٨٢ با آقای عرفان قانعی فر، در توضیح مخالفت های بنی صدر با دولت مهندس بازرگان، به دروغ از قول آقای خمینی جعل کرده است که «آقای خمینی مرتب فشارمی آورد به آقای مهندس بازرگان که این آقا را یک چیزی بهش بدهید ، تا ساکت بشود» آقای دکتر یزدی هم لابد هنوز پس از این همه آزمون که بنی صدر انجام داده است از خود نمی پرسد که چرا وقتی نه یک چیز، بلکه وقتی او همه چیز را هم کسب نمود، بازهم در برابر استبداد ساکت ننشست؟ حتما او لازم نمی داند از خود اخلاقاً بپرسد، که به فرض هم آقای خمینی این چنین نظری داشته بود، با وجود این همه آزمونهای تاریخی که در بیش از دو دهه خلاف چنین درکی را از بنی صدر نشان می دهند، در استفاده از یک نظر جعلی آیا هدفی جز هتک شخصیت یک فرد که مورد اعتماد اکثریت مردم ایران بوده است وجود دارد؟* عنوان كامل مقاله «حقوق و کرامت زن در رویکرد نظری و رویه عملی ابوالحسن بنی صدر» بود.
-->

شنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۵

Learning From Hezbollah -

Learning From Hezbollah -
Whatever the objective truth of Hezbollah's motives, its many supporters in southern Lebanon believe fervently that it is their organization, not an Iranian surrogate. Few if any American units in Iraq have achieved anything close to this level of success in winning the support of the local population. -Washington Post 8/12/06

UK Muslims Bristle at Foreign Policy


UK Muslims Bristle at Foreign Policy
IslamOnline.net & Newspapers

"We hope the government will do more to ensure its policy doesn't allow people to believe that the lives of some civilians are worth more to it than others," said Abdul Bari.
CAIRO — British Muslims have blamed Prime Minister Tony Blair's foreign policy on Iraq and Lebanon for fueling extremism around the world and putting the life of civilians at risk.
"It is our view that current British government policy risks putting civilians at increased risk both in the UK and abroad," said leading Muslim leaders and politicians in an open letter to Blair cited by the Guardian on Saturday, August 12.
The Muslim letter said that Blair's government has extensively focused on drafting laws to fight extremism at home.
"While some of this will have an impact, the government must not ignore the role of its foreign policy," it added.
http://www.islamonline.net/English/News/2006-08/12/02.shtml

جمعه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۵

چرا حزب الله لبنان محبوب است



چرا حزب الله لبنان محبوب است
محمد برقعي
ازاز يكي دو هفته پس از حمله اسرائيل به لبنان مسئله اي ذهن مرا به خود مشغول مي داشت و به هر منبعي كه اميد پاسخي داشتم مراجعه مي كردم ولي جواب خود را نمي يافتم. سئوالي كه ذهن را پر كرده بود اين بود كه چگونه شد كه تمام محاسبات منطقي و ماهها بررسي شده ي آمريكا و اسرائيل اشتباه از كار درآمد. آمريكا و اسرائيل حساب كرده بودند كه با بمباران سنگين مناطق غيرشيعه نشين لبنان، مردم آن كشور كه اين همه ويراني و كشتار را حاصل مقابله شيعيان جنوب لبنان با اسرائيل مي بينند عليه شيعيان برمي خيزند و گناه ويراني ها را به گردن ستيزه جويي آنان مي اندازند. لذا شيعيان كه در زير بمباران سنگين و بيرحمانه اسرائيل از نظر نظامي شكسته و خرد شده اند با اين فشار سياسي افكار عمومي لبنان و اعتراض هموطنانشان به آنها شكست قطعي مي خورند. اين امر چنان قطعي و بدون ترديد به نظر مي رسيد كه دولت آقاي بوش كه به شدت به يك پيروزي نياز داشت نگران آن بود كه نقش آن در اين پيروزي كمرنگ جلوه كند لذا با خاطر جمع در عمل خود وارد ميدان شد و با حمايت مستقيم و بدون قيد و شرط از اسرائيل در حقيقت از نظر سياسي خود را در خط اول قرار داد تا جايي كه ديگر آن را به عنوان نيروي سوم و پشتيبان به حساب نمي آورند، بلكه آمريكا را همطراز اسرائيل در اين حمله و بلكه دستوردهنده واقعي اين حملات مي دانند

پنجشنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۸۵

RULES

RULES Arab-Israeli political correctnessAuthor unknown (Do you know?)August 10, 2006
Rule # 1
In the Middle East, it is always the Arabs that attack first, and it's always Israel who defends itself. This is called "Retaliation".
Rule # 2The Arabs, whether Palestinians or Lebanese, are not allowed to kill Israelis. This is called "Terrorism".

Rule # 3Israel has the right to kill Arab civilians, this is called "Self-Defense", or these days "Collateral Damage".

Rule # 4When Israel kills too many civilians, the Western world calls for restraint. This is called the "Reaction of the International Community".

Rule # 5Palestinians and Lebanese do not have the right to capture Israeli military, not even a limited number, not even 1 or 2. This is called "Kidnapping".

Rule # 6Israel has the right to capture as many Palestinians as they want (Palestinians: around 10,000 to date, 300 of which are children, Lebanese: 1000s to date, being held without trial). There is no limit; there is no need for proof of guilt or trial. This is called "War on Terrorism".

Rule # 7When you say "Hezbollah", always be sure to add "supported by Syria and Iran". this is called: "Axis of Evil".

Rule # 8When you say "Israel", never say "supported by the USA, the UK and other European countries", for people (God forbid) might believe this is not an equal conflict. This is called "Helping our Friends".

Rule # 9When it comes to Israel, don't mention the words "occupied territories", "UN resolutions", "Geneva conventions". This could distress the audience and is called "Anti-Semitism".

Rule # 10Israelis speak better English than Arabs. This is why we let them speak out as much as possible, so that they can explain rules. 1 through 9. This is called "Neutral Journalism".

Rule # 11If you don't agree with these rules or if you favor the Arab side over the Israeli side, you must be a very dangerous anti-Semite. Comment

خواب‌هاي خيالي آمريكا براي حزب‌الله


تحليل -كريستين ساينس مانيتور/ خواب‌هاي خيالي آمريكا براي حزب‌الله
سرويس: بين‌الملل - گزارش و تحليل 1385/05/18 08-09-2006 09:54:44 8505-08810: کد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: بين‌الملل - گزارش و تحليل
"بي‌شك اسراييل كنوني همان اسراييل سال 1967 نيست؛ اسراييلي كه توانست در يك جبهه با مصر، سوريه و اردن بجنگد و در عرض يك هفته ارتشش توانست سيناي غربي، نوار غزه ، كرانه‌ي باختري، بيت‌المقدس شرقي و بالاخره بلندي‌هاي جولان را به تصرف خود درآورد. اسراييل 2006 با اختلافي فاحش نسبت به آنچه كه بود تا به اين لحظه هنوز هم در تصرف شش كيلومتر از خاك لبنان مانده است و نيروهايش نتوانسته‌اند به صورت كامل حتي در يك روستاي كوچك واقع در 2 مايلي مرزهاي اسراييل مستقر شوند."

دوشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۵

علي شريعتي:‌

علي شريعتي:‌ شجاعت همواره در پناه علي (ع) از خطرها مصون است
روزها شير نمي‌نالد در برابر نگاه روباهان، در برابر نگاه گرگ‌ها... در برابر نگاه جانوران، شير نمي‌نالد، سكوت و وقار و عظمت خويش را بر شكنجه‌آميزترين دردها حفظ مي‌كند اما، تنها... در شب‌هاست

جمعه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۵

آقاي هارپر شما نماينده ”كاناداي پاسدار صلح " ما نيستيد استعفا بدهيد


آقاي هارپر شما نماينده ”كاناداي پاسدار صلح " ما نيستيد استعفا بدهيد

س-سلطانپور
ssultanpour@yahoo.com

سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي دل زتنهائي به درد آمد خدا را همدمي
در طريق عشقبازي امن و آسايش بلاست ريش باد آن دل كه با درد تو خواهد مرهمي
اهل كام و ناز را در كوي رندي راه نيست رهروي بايد جهان سوزي نه جاي بي غمي
آدمي در عالم خاكي نمي آيد بدست عالمي ديگر ببايد ساخت وز نو آدمي


بر خورد با اهل قلم و خبر يك شاخص دقيق در مورد دموكرات بودن رهبران كشور هاست. حكايت استفن هارپر رهبر حزب دست راستي محافظه كار نمونه از تفكر ديكتاتورمابانه از نوع دست راستي كانادائي ان است . وي كه با جماعت خبر نگار ميانه خوشي ندارد، سعي مي كند خبرنگاران حرف گوش كن را در مصاحبه هاي خبري خود داشته باشد.مسولان رسانه ها در پارلمان در اعترا ض به عدم پاسخگوئي وي به سوال خبر نگارا ن كنفراسن خبر ي وي را تحريم كردند.
كساني كه طرحهاي پنهاني دارند از مواجهه با خبر نگاران واهمه دارند . چون ميدانند كه خبرنگاران با مسوليت اجازه نخواهند داد كه حق مردم در مورد عدم اطلاع رساني ضايع شود.


http://bayanupload.blogspot.com/

And the lost is for a terrorist and aparthied regime

دو مطلب برای اکبر محمدی
1- ترجیح مرگ - شرق، 11 مرداد1384 ، علی معظمی :*
گاهی وقت ها آدم ها مردن را ترجیح می دهند گاهی وقت ها فكر می كنند كه زندگی چنان كه برایشان خواسته اند و به آنها تحمیل كرده اند «ارزشش» را ندارد. یعنی گاهی وقت ها شٲن و انسان بودنشان چنان مورد تعرض قرار می گیرد كه «به اعتراض» گام به راه مرگ می گذارند. اعتراض كسی كه مستقل از اینكه چه كسی بوده است و یا چه «اهمیتی» داشته است انسان بودنش را چنان پاس می دارد كه ترجیح می دهد نباشد، تا آن گونه كه دیگران می خواهند «باشد». مرگ انتخاب خوبی نیست مرگ انتخاب قابل توصیه ای نیست چنان كه برخی به دیگران توصیه می كنند یا برایشان ترجیح می دهند و به ارمغان می آورند. مرگ معمولا در زمره انتخاب ها نیست همه «انتخاب »های دیگر به نوعی زنده ماندن و زنده بودن را پیش فرض می گیرند. اما روزی مرگ نیز در قامت یك انتخاب جلوه گری می كند. آزادی تنها چیزی است كه می تواند مرگ را در قامت یك انتخاب بیاراید. آزادی تنها چیزی است كه ارزش مردن دارد و هر كسی این را نمی فهمد هر كسی این را نمی فهمد كه زندگی اگرچه عطیه ای بی مثال است، اما نه چنان موهبتی است كه آزادی را بتوان به میمنتش قربانی كرد.
2- در سوگ اكبر محمدی- شرق، 10 مرداد 1384، احمد زید آبادی:
در میانه غوغای جنگ خونبار خاورمیانه، خبری كوتاه دلم را فروریخت. وقتی شنیدم آرزو كردم كه ای كاش مانند برخی خبرهای مشابهی كه در سال های اخیر انتشار یافته شایعه باشد، اما افسوس كه خبر درست بود. مقام های زندان اوین تایید كردند كه اكبر محمدی در زندان درگذشته است.دلم آشوب و سینه ام تنگ و چشمم اشكبار است. آرزو دارم فریادی برآورم تا آنچه از درد در گلویم حقنه كرده، بیرون ریزد.تمام وقایع سال های گذشته در برابرم رژه می روند به ویژه سرنوشت چند جوانی كه حادثه كوی دانشگاه تهران پای آنان را به بازداشت و محاكمه و زندان كشاند، زندانی كه گویی برای آنان پایانی ندارد.از آنچه بر آنان رفت و می رود، نمی خواهم بگویم كه حدیث كهنه ای است، فقط می خواهم اندكی درباره اكبر بنویسم كه حدود چهار ماه با او در یك بند بودم.او كه خدایش غریق لطف و رحمت خویش گرداند، صاف و صادق بسان آب زلال بود. این نكته را همه اطرافیانش معترف بودند. او خونگرم و مهربان بود. این را همه معترف بودند. او اهل ادعا نبود. این را همه می دانستند. او رنج بسیار برده بود. این را شاید همه نمی دانستند.نمی دانم چگونه از رنج اكبر سخن بگویم. او مدت ها زیر حكم اعدام بود و چه كسی می داند كه زیر حكم بودن یعنی چه او مدت ها در انزوا و بدون ملاقات بود. او سال های شباب خود را در زندان گذراند. سال پیش كه در پی گذرنامه ام این سو و آن سو می رفتم، او را در محل دادستانی دیدم. كمی چاق شده بود. برای گرفتن مرخصی طولانی به منظور مداوا و تحصیل آمده بود. مثل همیشه بشاش و مهیج اما به نظرم از درون به غایت رنجور بود. برای لحظه ای با خود اندیشیدم كه بیش از این توان تحمل رنج و فشار را ندارد. طبق معمول دلداری اش دادم: می گویند قرار است دانشجویان زندانی ماجرای كوی دانشگاه آزاد شوند شاید این بار حقیقت داشته باشد. گفتم دیگر دلیلی برای نگه داشتن شما در بند نیست و اگر هم آزادتان نكنند مرخصی تان را تا پایان یافتن محكومیت تان تمدید می كنند. گفت: شما كه مثل همیشه خوشبینید با مرخصی اش موافقت كردند، اما مشخص نشد تا به كی.می دانستم كه به آمل رفته است. گمان می كردم دوران رنج و اندوه خود و خانواده اش به پایان نزدیك می شود به خصوص آنكه منوچهر هم چند روزی به مرخصی آمده بود. وقتی شنیدم بار دیگر در آمل دستگیرش كرده و به زندان اوین آورده اند، شگفت زده شدم.اكبر بار دیگر به زندان افتاد و می توانم حدس بزنم كه این تا چه اندازه او را خشمگین و عاصی كرده است. انسان در بند نباید خشمگین شود، اما اگر شد، چیزی جز تن و جان خود برای رها كردن خشم خود به سوی آن نمی یابد. بدین ترتیب تن گرسنه می ماند و اگر خشم فراتر رود، تشنه هم می ماند. در زندان اعتصاب غذا غیرقانونی شمرده می شود، از همین رو مسئولان زندان تصور می كنند كه چیزی كه غیرقانونی است، وجود خارجی هم ندارد. انكار یك واقعیت، فرد اعتصابی را خشمگین تر می كند تا آنجا كه به این مرحله می رسد تا دهان خود را بدوزد و اگر تاثیر نداشت با مرگ خود كه قابل انكار نیست، ادعای خود را به ثبوت رساند. مسئولان زندان البته آنقدر هوشیار هستند كه نگذارند یك اعتصابی با مرگ خود ادعای خویش را اثبات كند، اما اكبر استثنا شد چرا كه به واقع نیز یك استثنا بود.
توضیح: در جایی از نوشته آقای معظمی اشاره ای مبنی بر اینکه " ترجیح مرگ " برای اکبر محمدی نوشته شده باشد ، نشده و این تنها برداشت اینجانب بوده است.

سرمايه‌داري بازار مبادله های جنسی را رونق داده است


سرمايه‌داري بازار مبادله های جنسی را رونق داده است
كانون زنان ايراني_حميده گنجه:جهاني شدن سرمايه‌داري، امروز به «كالايي شدن» وجودهاي بشري رسيده است. طي 30 سال دگرگوني بسيار فاجعه‌بار و برق‌آساي تجارت سكس، حقوق اساسي بشر به ويژه حقوق زنان و كودكان زيرسوال رفته است. اين صنعتي شدن هم‌زمان قانوني و غيرقانوني كه ميلياردها دلار درآمد به بار مي‌آورد، بازار مبادله‌هاي جنسي را رونق داد، كه در آن ميليون‌ها زن و كودك به كالاهايي با مشخصه سكس تبديل شده‌اند. اين بازار ...

Israel and the U.S. are losing the Three-Front War

Israel and the U.S. are losing the Three-Front War
Patrick Seale - In a word of wise advice to pig-headed political leaders, Denis Healey, a former British Defence Secretary, used to say, 'When you're in a hole, stop digging!' The U.S. and Israel are in a deep and dangerous hole. They urgently need to 'stop digging' before the hole swallows them up. They are fighting, and losing, on three fronts -- Iraq, Lebanon and Palestine. By setting themselves impossible aims, Israel and the U.S. have guaranteed their own failure.

A strike into Hezbollah's heart

A strike into Hezbollah's heart
Just hours after the Israeli commando raid in Baalbek, Asia Times Online was the first media outlet in the nearby town of Asaira, a scene of relentless attacks. Hezbollah leaders explained how earlier failures in the area had forced the Israelis into the daring move. And they warned that an escalation in fighting in the Hezbollah strategic heartland would cast a menacing shadow over Syria and Iran. (

Israel takes aim at Lebanon's soft underbelly

Israel takes aim at Lebanon's soft underbelly
With Hezbollah dug into the rough and difficult terrain of south Lebanon and providing stiff resistance to the Israeli drive to the strategic Litani River, Israel wants to win the war by attacking the country's soft underbelly, Beirut. With this in mind it is waging a psychological war aimed at forcing Hezbollah forces in the north to react, thus providing it with the excuse it needs.

دنياي اينترنت، يكي از دلايل اصلي طلاق در كانادا


مطالعات محققان نشان مي‌دهد كه گسترش فعاليت‌هاي آنلاين و افزايش شمار كاربران اينترنت در كانادا، بدان معناست كه افراد زمان كمتري را در كنار افراد خانواده سپري مي‌كنند.
به گزارش سرويس فن‌آوري اطلاعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)‌، اين تحقيق كه برروي عادات اينترنتي 20 هزار كاربر آنلاين كانادايي صورت گرفته است، نشان مي‌دهد كه بسياري از اين كاربران به گونه‌اي به كار روزانه‌ي با اينترنت اعتياد پيدا كرده‌اند و ترجيح مي‌دهند به جاي ارتباط با اعضاي خانواده، خود را با اينترنت سرگرم كنند.
باري ولمان - پروفسور جامعه‌شناسي دانشگاه تورنتو - در اين زمينه معتقد است: شبكه‌هاي اجتماعي آنلاين روابط و تعاملات خانواده را مختل مي‌كند و حتي اعتياد يكي از اعضاي خانواده به اينترنت نيز مي‌تواند بسيار مخرب باشد.
در حال حاضر معضلات آنلاين و دنياي مجازي اينترنت، يكي از دلايل اصلي طلاق در كانادا به حساب مي‌آيد.

http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-764861&Lang=P

Iran: Imprisoned Dissident Dies in Custody - The Iranian government should immediately allow an independent investigation into the suspicious death in

Iran: Imprisoned Dissident Dies in Custody -
The Iranian government should immediately allow an independent investigation into the suspicious death in prison of student activist Akbar Mohammadi, Human Rights Watch said today. 8/3/06

Iran: Nobel peace prize laureate's group is banned - Iranian authorities banned on Thursday the human rights group founded four years ago by a group o

Iran: Nobel peace prize laureate's group is banned
- Iranian authorities banned on Thursday the human rights group founded four years ago by a group of lawyers including Nobel Prize laureate Shirin Ebadi. -AKI 8/4/06

Human Rights Watch: End Indiscriminate Strikes on Civilians in Lebanon - Some Israeli Attacks Amount to War Crimes - Israeli forces have systematicall

Human Rights Watch: End Indiscriminate Strikes on Civilians in Lebanon - Some Israeli Attacks Amount to War Crimes -
Israeli forces have systematically failed to distinguish between combatants and civilians in their military campaign against Hezbollah in Lebanon, Human Rights Watch said in report released today. 8/4/06

چهارشنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۸۵

مینا اسدی: بمباران
کودک فرصت نیافت که آخرین قطره ی چایش را بنوشد
فرصت نیافت که کفش
های کوچکش را به پا کند
فرصت نیافت که دفتر هایش را در کیف مدرسه اش جا دهد
فرصت نیافت که کودکی های تابستانی اش را تکرار کند
و فرصت نیافت که جوان شود
به ناگاه برقی در آسمان نیمه روشن سحرگاهی
صدایی بی مانند
و توقف زمان و زندگی
* * *
اینک کفش کوچکی بر درگاه
فنجان معلق چای
کیف وارونه
دفترهای پاره ی مشق
گواه آنست که دقایقی پیش از این سکوت مرگبار
شوق زندگی و عشق آفتاب این ویرانه بوده است.
از دفتر شعر: دریا پشت تردیدهای توست
بازگشت به صٿحه نخست