Translate

پنجشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۹۰

نظری در مورد جشنواره تیرگان


خسته نباشیذ کار خوبی بو د  . البته درضمن خطر ی که جشواره را تهدید می کند حزبی عمل کردن است . بهتر بود همه احزاب منجمله محافظه کاران ( انتاریو ) و ان دی پی و سبزها هم  دعوت می شدند . البته اگر شده اند و انها نیامده اند اطلاع رسانی شود تا در فصل انتخابات کامیونیتی ایرانی کانادایی بهتر از میزان ارتباط احزاب بداند
 دوستان می دانستند که سالا رعقیلی و گروه رستاک به جشنواه نمی ایند ( حداقل من دو هفته قبل ) به انها اطلاع داده بود م که اقای مختاباد ودو نوازند ه گروهش ، به عنوان کارفرهنگی می توانند در جشنواره برنامه مجانی داشته باشند . گفته شد که هاربر فرانت سنتر اجازه جابجایی را نخواهد داد . و به همین دلیل نه نیامد ن عقیلی و رستا ک اطلاع رسانی شد و نه این یکی در هاربر فرانت بخشی از موسیقی سنتی ایران را نشان داد .
*  مجری برنامه در چنین مراسمی باید جدی تر  و حرفه ای تر گزینه شوند . اعلام شخصیتهای سیاسی باید بر اساس پروتکل باشد نه اینکه اول عضو انجمن شهر خواند ه  شود . البته اینها مسایلی هستند که براحتی در جشنواره بعدی قابل جبران هستند بشرط اینکه مسولین جشنواره ، حرف پذیر باشند

سعید سلطانپور - روزنامه نگار تورنتو

سه‌شنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۹۰

مسولیت پذیری و صداقت از " من " شروع می شود


مسولیت پذیری و صداقت  از " من " شروع می شود
سعید سلطانپور
ابراهیم نبوی در سلسله مقالاتی در مورد انتخابات ، به نوعی جامعه شناختی فرهنگ سیاسی مردم ایران پرداخته است .  قصد وارد شدن به بحث های جدلی و نوشتاری نیست  ولی  مایل بودم که  نکاتی را برای تصحیح ایشان اشاره کنم
 " رئیس جمهور اول ایران، حاضر نیست اعلام کند که همراهی اش با یک سازمان تروریستی غلط بود. مجاهدین خلق که هزاران عضو تشکیلات شان قربانی اشتباهات آنان شده اند، حاضرند تا ابد در بیابانی بی نشانه ای از حیات زندانی بمانند، ولی حاضر نیستند بگویند پیش بینی مشخص شان مبنی بر اینکه حکومت شش ماه دیگر، یا حتی دو روز دیگر سقوط می کند، غلط بود و بخاطر این اشتباه عظیم بسیاری کشته شدند "

بنی صدر می گوید ” تاریخ باید آنطور که واقع شده نوشته شود. من تا وقتی که (پس از عزل) به مخفیگاه رفتم، هیچ گونه ارتباطی با سازمان مجاهدین خلق و هیچ سازمان سیاسی دیگری نداشتم. اصلا و ابدا رابطه نداشتم. اولین ارتباطی که با من گرفته شد، در مخفیگاه بود. در منزل شهید لقایی که عضو حزب ملت ایران بود و به همین دلیل که من در خانه او بودم، او را بعدا اعدام کردند. تازه من در آنجا به آنها (مجاهدین خلق) گفتم که شما به پنج سئوال اساسی جواب بدهید تا من فکر کنم و ببینم که آیا می شود برای مقاومت در برابر این کودتا با شما همکاری کرد یا خیر. آنها هم جواب دادند. این اول قضیه. 

مسئله مهم و اساسی دیگر اینکه خشونت را مجاهدین خلق در ایران شروع نکردند. خشونت را آقای خمینی و دستیاران او شروع کردند. شما سخنرانی ایشان را در روز ۲۸ خرداد ۱۳۶۰ ملاحظه کنید، خیلی روشن و صریح دستور می دهد که بزنید. حتی این آقای موسوی تبریزی هم که بعد دادستان انقلاب شد، اعتراف کرد که خشونت را مجاهدین آغاز نکردند. البته او اخیرا این اعتراف را کرده است. تبلیغات رژیم وارونه حقیقت را می گوید. می گوید که اینها دست به خشونت زدند و اعلان قیام مسلحانه دادند. در غائله ۱۴ اسنفد (۱۳۵۹) هم بیانیه مجاهدین خلق را منتشر کردند. شما مراجعه کنید ببینید که آیا آنجا اعلان قیام مسلحانه کرده است؟ هرگز

البته ابراهیم نبوی  بهر حال تا سالیان بعد از عزل بنی صدر و قتل عام مجاهدین و دیگر نیروهای سیاسی مخالف هژمونی حزب جمهوری اسلامی ، در وزارت کشور ، مسولیت داشته است .
هنوز هم بعد از گدشت سالها خروج اجباری از ایران و اقامت در اروپا ، براحتی واقعیات را از موضع حزب حاکم و قدرت می نویسد . صداقت و اخلاق و اصول روزنامه نگاری ، ایجاب می کند که ایشان روایت دیگر تاریخ را هم بنویسند تا خوانندگانشان قضاوت کنند . ... 
 ابوالحسن بنی صدر اولین ریس جمهور ، میثاق را در تیر 1360 با  مجاهدین امضا کرد نه در پاریس بعدا ز فرار از ایران (  یا هجرت به گفته خود شان ) . کتاب خیانت به امید هم در دوران مخفی بودن در تهران به عنوان وصیت نامه به همسرش نوشته شده است که در ان به 12 مورد اشتباه  شخصی اشاره می کند.  فکر نمی کنم کسی را بتوان بخاطر امضا بر اساس چنین اصولی ، مواخذه کرد و یا حرکت وی را اشتباه خواند که منتظر ابراز اشتباه شد .

این میثاق بر اساس 3 اصل استقلال – آزادی و عدم هژمونی طلبی بنا شده بود. بنی صدر در آنجا به صراحت می گوید من به اقای خمینی 100 % اطمنیان داشتم این شد ، به شما که  100% بی اعتماد هستم تا اینکه در عمل ثابت شود.  
این بد اخلاقی سیاسی است  یا ریاکاری ، قضاوت بر عهده خوانندگان است ولی ایا می شود  مجاهدین خلق سال  57تا 60 را با مجاهدینی که در سال 65  تا 85 دست راست صدام  بر علیه منافع مردم ایران ، متحد دیکتاتورسکولاری بر علیه دیکتاتور مذهبی دیگری شدند را  یکی دانست.. همانگونه که خمینی 57 سال که میزان محبوبیت و اعتبارش با  خمینی سالهای  60 و67 یکی دانست و یا رفسنجانی 60 سال  را با رفسنجانی 78 و میر حسین موسوی 58 را با موسوی 88 یکی دید  . همانگونه که ابراهیم نبوی امروزه ، همان نبوی دهه 60 که نظاره گر سرکوب مستمر و و شکنجه های بی رویه ،  اعدام ده ها هزار نفر بدون حق دفاع از خود ، بدون حضور وکیل ،بر مبنای  اعترا ف زیر شکنجه روانی و فیزیکی  بر اساس کیفر خواست بازجو.، بوده است و اگر تایید نمی کرده ، که بنظر تایید هم می کرده است ، یکی است .
  باید منتقد بنی صدر و هر کسی که در عرصه عمومی نظر پردازی می کند ولی ضدیت که مشکلی را حل نکرده و اب به اسیاب استبداد وطنی می ریزد .
د رهر حال بد نیست ببینیم ایابراهیم  نبوی که مانند علما درس اخلاق می دهند خود ، گفتارشان را تصحیح می  کنند و می گویند اشتباه کردم  تا " من " نوعی " هم از ایشان که صاحب سبک در طنز سیاسی و اجتماعی هستند و خوانندگان بسیار و شهرتی هم دارند  ، یاد بگیرم.

 نبوی در مصاحبه با بنی صدر سعی دارد که به ایشان بفهماند که ما ( نمایندگی از طرف مردم ) باید با قدرت  ها ی در حاکمیت کنار بیاییم . ایا نبوی نمی داند ، درکشورهای دمکرات مانند بلژیک  ، قدرت های حاکم ، شکست خوردگان انتخاباتی ( اپوزیسیون رسمی ) را تحقیر ، نابود فیزیکی و تهدید به دستگیری نمی کنند . ایا همه مردم منجمله اقشار کم درامد و اسیب پذیر اقتصادی ،همه از حداقل امکانات رفاهی و اجتماعی بر خوردارهستند- سقف بالای سر و نانی برای خوردن و امنیت در خانه و خیابان ، .

در دموکراسی ها ، جریاناتی که به قدرت نزدیک هستنند ، یعنی حامیان مالی انها ،قراردادهای بزرگ دولتی را برنده می شوند . زیرا بر اساس قوانین دست و پا گیر اداری ، کوچکترها امکان رقابت را ندارند . هر چند  نویسندگان و رسانه ها ی انها هم خط قرمز دارند ، ولی جلوی انتشار مطالب در رسانه های جایگزین ، گرفته نمی شود.  ممکن است که رسانه ها ی اصلی ،صدای حقی را منتشر نکنند ولی بر علیه صدای مخالف هم  بی محابا ( بدلیل قانونمداری ) و اصول اخلاقی که در فرهنگ و سیاست آن جامعه رعایت شده است ، یکسویه نمی نویسند.

بنابر این می شود در کشوری مانند ایران ، در کنار قدرتهای فاسد و مستبد نبود و سلامت هم  زندگی کرد  همانگونه که صدها هزا ر ایرانی ، در زمان شاه و شیخ کمتر خورده اند و لی آلوده به قدرت نشده اند .
  این مردم نیستند که حکومتها را عوض می کنند این حکومتها هستند که خودرا  به نابودی سوق می دهند .  در همه جای دنیا ، مردم امنیت ، کار و سرپناهی برای خود و خانواده شا ن می خواهند.  
اگر  حسنی مبارک ر دو ماه قبل از تجمع میدان تحریر از سمت های خود در اوج قدرت کناره گیر ی کرده بود ، خودش و خانواده اش ، برای همیشه در سرنوشت سیاسی اقتصادی مصر نقش مردمی نداشتند و مردم از انها با احترام یاد نمی کردند .  پس چگونه است که رهبران کشورهای دموکرات در زمان بازنشستگی خود و مرگ خودبا احترام در میان مردم خود ، زندگی می کنند زیرا ، قوانین بازی سیاست و دمکراسی را یاد گرفته اند چه در موضع حاکمیت و چه در موضع اپوزیسیون .

ایا هاشمی رفسنجانی به عنوان ایدئولوگ نظام ، که زمانی کسی جرئت انتقاد به وی را نداشت در اوج قدرت حاضر بود کناره گیری کند  که اکنون بر صندلی مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از نهادهای بی خاصیت و غیر قانونی دو دستی چسبیده است .

– به عنوان مثال نماینده مجلس دکتر محمود کاشانی_( پسر ایت الله کاشانی )  به علت انتقاد از رفسنجانی دستگیر شد و.دوبار توبه نامه نوشتن وی هم باعث ازادی وی نشد ، و کسان دیگری که مانند کاشانی خوش شانس نبودند که جان سالم بدر برند.
    پس چرا باید از اکبر گنجی انتقاد کرد  که با نوشتن عالیجناب سرخ پوش ،باعث بی اعتباری رفسنجانی شده است . اگر  طبقات اسیب پذیر اجتماعی و اقتصادی جامعه ایران ، صدایی نداشته باشند که  دلیل بر اعتبار و محبوبیت رفسنجانی نبود ،کمتر کسی بود که رفسنجانی را به عنوان روحانی ( به معنای واقعی کلمه )  بشناسد .

 هنوز میر حسین موسوی به ریاست جمهوری انتخاب نشده بود ، به یک روایت دوستی " حتی پست های سفارت خانه های خارج از کشور ،نیز مشخص شده بودند . اینکه میرحسین موسوی در جریان بود یا نه ، معلوم نیست ولی برخی از جریانات وابسته به وی چنین کاری را کرده بودند .  متاسفانه میر حسین در بازداشت هست و لی نمی شود شنید ه ها را برای دریافت صحت آن منتشر نکرد. 
وظیفه همگان است که انچه را که نا سالم می بینید ، تذکر بدهند ، اطلاع رسانی کنند ، اگاهی سیاسی اجتماعی مردم را بالاتر ببرند می شود واقعیت ها را گفت تا انها که می خواهند بفهمند ، خود حقیقت را دریابند ولی زندگی 20 ساله در تبعیدد ر سرزمینی که به شهروندانش ، به عنوان انسان می نگرد  یا د گرفته ام که اول باید از " من " شرو.ع کرد تا " من : ها د رعمل در پروسه طولانی مدت " ما – ملتی شجاع – مسولیت پذیر ، بی ریا و تفکر گر ا "  ساخت.


تورنتو -25 جولای 2011


دوشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۹۰

ارزوی سلامتی برای لیتون


ارزوی سلامتی برای جک لیتون رهبر حزب ان دی پی که ساعتی قبل از مقامش بدلیل بیماری سرطان استعفا کرد ، دارم .
wish well for Jack Layton to fight the cancer 

یکشنبه، مرداد ۰۲، ۱۳۹۰

برنامه تلویزیونی این هفته راه حل " 24 جولای " 2011 –


برنامه تلویزیونی این هفته راه حل " 24 جولای " 2011 –
گزارش دیدار وزیر مهاجرت کانادا وسه نماینده مجلس با گروهی از ایرانی کانادایی –
سوال از وزیر و دو نماینده دیگر
 عکس : سعید سلطانپور  

گزارش جلسه حزب لیبرال با حضور دالتون مک گینتی  در ریجموند هیل - 
سوال از دالتون مک گینتی در کنفرانس خبری
 عکس : سعید سلطانپور   

* نگاهی کوتاه به تیرگان- کاری  بسیارخوب  وارزنده برای نمایندگی  فرهنگ مدرن و  غربگرای ایران
اعلام حضور سالار عقیلی و گروه رستاک تا اخرین لحظه در حالیکه حداقل از چند هفته قبل ، نیامدن این دو مشخص شده بود .
راه حل – هر یکشنبه ها ساعت 7 تا 8 شب به وقت تورنتو از تلویزیون تن  بازپخش دوشنبه ها صبح
http://tentv.tv/live.htm                                 Tel : 905-482-8518-20


پنجشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۹۰

تقلب شهروندی و ایرانی ها - چه باید کرد ؟

یک هزار و هشتصد نفر که با دروغ شهروندی کا نادا را گرفته اند باطل می شود . تعدا د زیادی  از این افراد ایرانی هستند.  ایا واقعا باید از این افراد دفاع کرد . امروز عصر وزیر مهاجرت را خواهیم داد . چه بایدکرد ؟ 

آیا لیبرال های انتاریو ،بازی انتخاباتی را به محافظه کاران واگذار کرده اند ؟


آیا لیبرال های انتاریو ،بازی انتخاباتی  را به محافظه کاران واگذار کرده اند ؟
سعید سلطانپور


آیا  اعلام عدم نامزدی مجدد  دیوید کاپلان یکی از خانواده های یهودی کانادایی با نفوذ لیبرال ها ،  در حوزه انتخابیه دان ولی غربی  ( تورنتو ) در روز 13 جولای 2011 ، نشانه هایی از پذیرفت شکست دراردوی حزب   لیبرال  انتاریو می باشد . ؟ .

 از انجا که استعفا در سن 46 سالگی ، در بین سیاستمداران کانادایی چندان رایج نیست ،  استفعای دیوید  کاپلان در استانه انتخابات 6 ، اکتبر انتاریو ، برای کسی که نامزد احتمالی  رهبری حزب  هست ، تئوری شکست را تقویت می کند .  استعفای کاپلان ، شرایط مبارزه انتخاباتی  جانشین وی در زمانی که انتخابات شروع شده است ،  را بسیار دشوار می کند.  شاید شرلی کارول عضو انجمن شهر از دان ولی غربی بتواند خلا نام و تجربه سیاسی  کاپلان را پر کند . احتمال نامزدی شرلی کارول که با شهرداری راب فورد ، آرزو های وی برای شهردار شدن ، تا حدود زیادی تیره شد ، برای پست جدید زیاد است.

مادر دیوید ،الینور،نماینده  مجلس انتاریو از دان ولی غربی از  سال 1985 تا 1997 بود. وی  بعدا به  نمایند گ از تورن هیل به اتاوا رفت و ابتدا به عنوان وزیر بهداشت و سپس وزیر مهاجرت و بعد هم وزیر درامد ملی در کابیته ژان کریتین تا سال 2003 خدمت کرد . با   انتخاب پل مارتین ، که به تسویه طرفداران کریتین از دولت  ژان کریتین پرداخت الینور نیز از کابینه کنار گذاشته شدبطوری که وی در سال 2004 بازنشستگی خود را اعلام کرد.  سیاست اشتباه مارتین   سر اغاز  تفرقه د رحزب لیبرال که به  شکست سنگین 2011 لیبرال ها  تا مرز تلاشی ، بود.  
د ر هر حال در دنیای سیاست ، سیاستمداران حرفه ای ، براحتی از کرسی های خود استعفا نمی دهند مگر اینکه ، منافع بزرگتری برای حزب و یا خود شخص داشته باشد .  هر چند بخش خصوصی با حقوق ها ی جذاب ، این افرادرا برای تضمین قراردادهای آتی در سطح داخلی و بین المللی ، به استخدام خود در می اورند ولی نباید از نظر دور داشت که سیاست ، قدرت می اورد و جذابیت بسیار بالایی برای همگان دارد .

 هر چند تورنتو استار از کا پلان به عنوان نامزد رهبری حزب لیبرال انتاریو یا د می کند ولی بنظر من ، انتخاب شدن کسی که در مجلس صندلی ندارد ، حمایت زیادی را داخل حزب بدست نخواهد اورد . زیرا حضور در مجلس و پرسش و پاسخ ها هست که رهبر ان احزاب را توسط رسانه ها برای مردم جذاب تر خواهدکرد .
با استعفای کاپلان ، تعداد بازنشستگان لیبرالها  در این دوره به 14 نفر رسید ه است  هر چند با حذف این 14 نفر ، لیبرال ها همچنان در اکثریت هستند ولی  . چهر ه هایی نظیر ساندرا پاپالتو ،وزیر توسعه اقتصادی ، از حوزه ویندزور غربی -  کسی که 20 سال کرسی نمایندگی در دانوپورت   - وزیر رابط دولتها – مونیک اسمیت  از  شهر نیپسینگ  که از سال 2003 در این کرسی خدمت می کند .  - پدر مونیک  ریچارد اسمیت از 1965 تا 1977 نماینده این حوزه بوده است .  استیو پیترز – رئیس مجلس  که از سال 1999 از حوزه انتخابیه ( الگین – میدلسکس – لندن ) تا این دوره خدمت کرده است .  همچنین تونی راپچت از حوزه انتخابیه دونپورت ( تورنتو )  که از 1981 درمجلس حضور داشته است  عضو با سابقه ای است که بعد از مرگ  ناگهانی بروس کوزیو – نماینده لیبرال از  اسکس در سن 53 سالگی  تصمیم به بازنشستگی گرفته است .  گری فیلیپس نماینده حوزه (  اسکاربورو –ایجین کورت ) که از 1987 در مجلس حضور دارد و  این اواخر پست  ( وزیر بدون وزارتخانه ) و ریاست کابینه را به عهده داشت  نیز از لیبرالهایی است که قصد دارد در قدرت بازنشسته شود.
در سیاست کانادا مخصوصا در شهر های کوچکتر ، اگر سیاستمداری ارتباط نزدیکی با مردم حوزه خود داتشه باشد و به فسادمالی متهم نباشد ،  شانس اندکی برای رقبا  برای انتخاب شدن خواهد داشت . . بنابراین عدم حضور این افراد یعنی ا ز دست دادن  ده ها سال تجربه در سیاست و مردم داری و  حضور نمایندگان کم سابقه تر لیبرال به عنوان نامزد انتخاباتی  مسیر را برای از دست دادن  افکار عمومی و سمت دادن رای های خاکستری ( رای های خاموش که در اخرین لطخات به تیم برنده رای می دهند )؛ تهدید جدی برای  دولت اکثریتی لیبرال ها به رهبری دالتون مک گینتی  خواهد بود .  موج آبی محافظه کاران  در تورنتو که  با انتخاب فورد و شکست سنگین ستاره لیبرال ها جورج اسمیترمن ، آغاز و با  پیروزی  نه چندان غیر منتظره  ولی  تاریخی هارپر ،در انتاریو و کانادا در انتخابات دوم  ماه مه 2011 ، تاثیر جدی بر آرای  مهاجران گذاشته است که عمدتا در کنار لیبرال ها خود را نزدیک تر حس می کرد ه اند .  شعار مالیات کمتر ، بسیاری از مهاجران را شیفته این شعار جذاب انتخاباتی  خواهد کرد. شعاری که براحتی رای های زیادی از  کامیونیتی ما را که در سرنوشت اینده  اقتصادی و اجتماعی خود مشارکت می کند را جذب می کند ،  زیرا بطور تاریخی و سنتی علاقه کامیونیتی به  پرداخت مالیات بسیار کم است .  مشکل لیبرال ها در این است که بنوعی ارتباط با ریشه ها در کامیونیتی های مختلف کم رنگ شده است . آنها هنوز برای بردن شانس دارند بشرط اینکه این موضوع را دریابند که در اوضاع اقتصادی نه چندان خوب کانادا و بسیار بد آمریکا ( بزرگترین شریک تجاری انتاریو ) ، برای اکثریتی که می خواهند بدانند اخر هفته چقدر بر سر میز خانه شان ، پول خواهند برد ، صحبت از انرژی سبز ، صحبت روشنفکرانه ای بیش نیست . در حالی که بسیاری از اقشار مردم منجمله کامیونیتی ایرانی کانادایی ، بشدت بر اثر گرانی بنزین ، و گاز که باعث رشد تورم در کانادا شده است ،  در امد شان تاثیر منفی داشته است ، شعار کاهش مالیاتی  ( اچ . اس .تی ) برای گرمایش خانه ها ، توسط محافظه کاران انتاریو ، یک فریب کودکانه ای بیش نیست زیرا شاید حدود 5 تا 20 دلار در ماه به نفع هر خانواده باشد ولی ان بخشش مالیاتی شامل شرکتهایی خواهد شد که میلیونها دلار ، گردش سرمایه دارند که تعداد ایرانی کانادایی ها ی این بخش ، به 100 نفر هم نمی رسد که البته بسیاری از انها هم از حامیان مالی لیبرال ها محسوب می شوند .
دولت لیبرال باید با کاهش مالیات بر بنزین که با افزایش قیمت بنزین ، به نفع دولت و به ضرر اقشار متوسط درامد و اسیب پذیر جامعه ، هم به این اقشار کمک کند و هم سیاست محافظه کاران را خنثی کند .

البته نباید از نظر دور داشت که وضع مالیات 13 درصدی (  اچ اس تی )  توسط مک گینتی ،  هدیه ای بود که محافظه کاران از ان برای حمله به لیبرال ها استفاده کنند و بر نارضایتی بیشتر از دالتون مک گینتی به نفع محافظه کاران بهره برداری سیاسی کنند.  و بنظر می اید که مشاوران حزب و تحلیل گران از این نارضایتی ها با خبر هستند زیرا
پخش اگهی تبلیغاتی حزب لیبرال بدون تصویر دالتون مک گینتی  ، توسط کارشناسان سیاسی ، نشان از عدم محبوبیت وی در انتاریودارد و حزب تصمیم گرفته است وی در پشت پرده بماند. (1)
هرچند گرک سوربارا نماینده لیبرال ها از شهر وان می گوید از انجا که مردم صدای مک گینتی را می شناسند نیازی به نشان دادن  چهره وی نیست (2)

نتایج انتخابات در هفته ها ی اخر تعیین می شود ولی  نظرسنجی ها از برتری محافظه کاران برای دولت اقلیتی حکایت دارند .  نتایج  نظر سنجی در 7 ژوئن از محبوبیت 19 درصدی مک گینتی حکایت می کند. (3)
 ولی تیم هداک رهبر حزب محافظه کار ، با حمله به دالتون مک گینتی سعی دارد چهره موجه ای  از خود برای مردم ترسیم کند قیل از اینکه رسانه ها اینکار را انجام بدهند . تیم هدا ک که از وزرای مایک هریس نخست وزیری که  بسیار ی از طبقه متوسط و کم درامد انتاریو خاطره خوبی ازدوران وی و قطع برنامه های اجتماعی   ، سعی کرده است که در این مدت ساکت بوده و خود را سیبل منتقدان و رسانه ها قرار ندهد.  انها به هیچ وجه قصد مطرح کردن مدارس مذهبی را که باعث شکست محافظه کاران به رهبری جان توری  که پیروزی اسان لیبرال ها که انتظار انرا در سال 2007 نداشتند ، برای لیبرال ها به ارمغان اورد را ندارند.
با توجه به بستری شدن ، دختر تیم هداک در بیمارستان کودکان تورنتو به مدت چند هفته ، باید دید نظر محافظه کاران در مورد سیستم بهداشتی انتاریو چه خواهد بود.
از سوی دیگر محافظه کاران قصد دارند که کمیسیون حقوق بشر انتاریو را که دستاورد مثبتی از لیبرال ها هست ، تعطیل کنند  . انها میگویند می شود این شکایت ها را در دادگاه های مدنی مطرح کرد. سوالی که بدون پاسخ مانده است این است که  بسیار ی از اقلیت ها ، منجمله کامیونیتی ما ،  منابع مالی شان برای طرح این شکایات محدود هست و در حقیقت بسیاری از ما را از مبارزه برای برابری و رفع تبعیض در انتاریو ، محروم می کند.
 ایا لیبرال ها ، می توانند با برقراری ارتباط واقعی با کامیونیتی ها  ( تمامی اقشار مردم و نه فقط یک گروه از برگزیدگان و وابستگان حزبی ) و اطمینان دادن از بهتر شدن اوضاع اقتصادی انان ، یک بار دیگر به پیروزی برسند و یا آنان شکست را پذیرفته اند و کاندیداهای رهبری حزب مانند کاتلین وینه ( از همجنس گرایان ) ، خود رابرای دوره بعد در موضع اپوزیسیون آماده می کنند. 
منابع


2- سی بی سی 30 ماه مه 2011
3- تورنتو استار 7 جون 2011
این مقاله در سلام تورنتو در شماره   20 جولای منتشر شده است 

دوشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۹۰

وقتی دادگاه های حق ستان ، خود " حق " می ستانند - بیچاره مردم ایران


مهر گزارش می دهد/
دادگاهها در محاصره شرخرها و کار چاق‌کنها
کارچاق کنی در دادگاهها و دادسراهای کشور در حالی به یک شغل ثابت تبدیل شده که وکلا، حقوقدانان و آسیب شناسان آن را تولد یک آسیب اجتماعی دانسته و دلیل شیوع آن را بی توجهی دستگاه قضا عنوان می کنند.
به گزارش خبرنگار مهر، سالهاست شهروندان قبل از ورود به دادگاهها و دادسراهای کشور باید از تونل کارچاق کن ها و شرخرها عبور کنند که بعضا در جلوی درب دادگاها و دادسراها متمرکز هستند.
افرادی که خود را وکیل دادگستری، حقوقدان و یا قاضی بازنشسته معرفی می کنند  و وعده می دهند پرونده ها، لایحه ها، دادخواستها و امور حقوقی شهروندان را در کوتاهترین زمان ممکن به نتیجه برسانند. این معضل در حالی هر روز بیشتر می شود که بارها رئیس دستگاه قضا نسبت به جلوگیری از فعالیت این افراد سودجو دستور داده است ولی دستگاههای مسئول تاکنون هیچگونه اقدام جدی در ریشه کن کردن گروههای کارچاق کنی انجام نداده اند.

شنبه، تیر ۲۵، ۱۳۹۰

پوبان طبا طبائیی - مهمان این هفته برنامه تلویزیونی " راه حل "



پویان طباطبایی عکاس خبری که  عازم کشمیر هست ، مهمان این هفته برنامه " راه حل " در تلویزیون تن کانادا - یکشنبه 17 جولای سا عت 7 بعدازظهر بوقت تورنتو و نیویورک
پوشش خبری بهار عرب ( مصر - لیبی - سوریه و بحرین ) - عدم حمایت دولت کانادا از خبرنگاران و انحصاری بودن خبرنگاری در کانادا درحوزه رسانه های اصلی - خطوط قرمز خبرنگاران از ایران تا کانادا 
راه حل - برنامه تلویزیونی سیاسی اجتماعی برای ایرانیان کانادا - یکشنبه ها ساعت 7 تا 8 شب

چهارشنبه، تیر ۲۲، ۱۳۹۰

عتراض استادان حقوق دانشگاه های اسرائیل


حنین زوابی - نماینده عرب مجلس اسرایل به علت اعتراض به ناتینیاهو از مجلس اخراج می شود

Dozens of Israeli law professors protest against Israeli boycott law


ااعتراض استادان حقوق دانشگاه های اسرائیل علیه قانون ضد ازادی بیان دولت اسرائیل ( ممنوعیت بایکوت اسرائیل )
همین جوری پیش بروند ، هر کس که از بایکوت صحبت کند زندانی و شکنجه و یا ترور می شود

بالاترین و مصطفی رچوی

دو سه روز پیش مطلبی را که سپتامبر 2006 به  نقل قول از مصطفی رجوی نوشته بودم ، دوباره در بالاترین طرح شده بود .
http://kanoun-e-bayan.blogspot.com/2006/09/blog-post_07.html?showComment=1310349210710#c2394978284446091721
 چند تا نظر هم  داد ه شده بود که  علیرغم اینکه بدلیل نداشتن اسم ، فاقد اعتبار هست ،منتشر ش کردم کاشکی سایت های طرفدار رجوی هم همین قدر تحمل ازادی را که ادعا می کنند داشته باشند . .
اکنون بعد از گذشت قریب به 5 سال  می توانم  بگویم که  منبع خبر محمد محمدی ، ساکن ریچموند هیل کانادا هست ، مجاهدین هیچگاه بطور رسمی اظهارات محمد محمد ی را تکذیب نکرد ه است .  محمد محمدی   که از 15 سالگی  تا 20 سالگی  علیرغم میل باطنی اش در اشرف بوده است .  همراه با امیر وفا یغمایی ( فرزند شاعر سمپات رجوی ) و مصطفی رجوی ( معروف به محمد ضابطی ) که د ربرنامه ها ی ورزشی  تلویزیون مجاهد ،  مجری است ، دوست و یا ر محفل یکدیگر بوده اند . 
گذشت 5 سال  زمان کافی برای بررسی صحت و سقم بسیاری از مطالب و اتهامات یاد شده علیه گروه رجوی است.
   
امیر وفا یغمایی  علیرغم اینکه پاسپورت سوئد ی داشته است ، بدلیل عدم حمایت پدرش که در سوند بود و در ان زمان متعصب ،    مجبور شد  دو سالی را در اردوگاه تیف ( جدا شدگان از مجاهدین ) بسر برد. 
محمد محمدی ، هم چون گذشته هیچ علاقه ای به سیاست ندارد ولی همچنان از دوران اشرف مخصوصا دوران اسارت یک ماه اش در کانیتیر بدون پنجره و پنکه در اردوگاه نظامی اشرف در بعد از سقوط صدام ، خاطرات تلخی دارد . محمد محمدی با دخالت سرهنگ مسول حفاظت اشرف ، از بازداشتگاه ازاد شد و از انجا که تبعه کانادا بود توانست به زندگی عادی خود به کانادا برگردد.



صحرای کربلا زدن نقدی


این اقای نقدی ،  زود به صحرای کریلا زده است . حتی اگر اتهامات ایشان در مورد سفر به اروپا و کمک از بحرین درست باشد ،  باید به ایشان گفت که  ان سال که بحرین هنوز سرکوب مردم شیعه را شروع نکرده بود. شیعیان در پارلمان حضور گسترده ای داشتند
درمورد هم پیاله بودن با پادشاه عربستان هم باید گفت انگونه که از خبر ها می اید حتی خبر گزاری دولتی فارس ، این عربستان سعودی است که با مقامات ایرانی مذاکره نمی کند. مثلا همین دیروز دعوت از صالحی وزیر امور خارجه را پس گرفت.



ا نقدی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس بدون اشاره به نام محمدرضا خاتمی گفته است: «اين فرد هتاک هم‌‌پياله کسی است که در انتخابات به کشورهای اروپايی مراجعه می‌کند و از دولت‌های استعمارگر و احزاب صهيونيستی و فراماسونر کمک مالی دريافت می‌کند، اين فرد از قماش کسی است که در انتخابات رياست‌جمهوری سال ۸۸ از پادشاه جنايتکار بحرين با اعزام نماينده‌ای به نفع خود کمک مالی دريافت کرد.»

رئيس سازمان بسيج افزوده: «وی هم‌پياله کسی است که با پادشاه عربستان که اکنون کشورش مأمن تمامی ديکتاتوران منطقه شده، برای برگزاری انتخابات در ايران مذاکره و همفکری می‌کند.»

یکشنبه، تیر ۱۹، ۱۳۹۰

خالی بندی فیدل کاسترو

كاسترو:متن سخنرانی آقای خامنه‌ای را در كشوی میزم گذاشته‌ام و آن را می‌خوانم
آصفي در گفتگو با سايت khamenei.ir گفت: رهبری در آن شرایط به نیویورك رفتند و یك سخنرانی كردند كه بعدها فیدل كاسترو، رهبر انقلابی كوبا به مسئولین ما گفته بود: «من متن سخنرانی آقای خامنه‌ای را در كشوی میزم گذاشته‌ام و هر وقت فرصت می‌كنم آن را می‌خوانم.» آن زمان مقامات آلمان شرقی هم از سخنان آقای خامنه‌ای به نیكی یاد می‌كردند.
دوستی که اخیر ا کوبا رفته بود می گفت حال با دیدن  عقب افتادگی اقتصادی   و فقر کوبا هست که می فهم چرا احمدی نژاد می گه رهبر کشوری بهش گفته است  شما چقدر پیشرفته هستید 
راستی کاسترو فارسی هم بلد است یا عربی می خواند ه

فرگل جنابیه ، دخترشایسته ایرانی تبار از ساسکاچوان

http://www.missteensouthernsaskatchewan.com/
برای رسیدن به 20 کاندید برتر کانادا نیاز به حمایت دارد . اطلاعات بیشتر در سایت فرگل هست
فرگل  16 ساله هست و از کودکی در کانادا بزرگ شده است . وی دانش اموز با نمرات عالی در دبیرستان هست .

نامجو در تورنتو


حسن نامجو ، توهین به شعور تماشاچی یا بی هنری تماشاچی
امشب نامجودر تورنتو کنسرت تک نفره ای داشت که عواید ان به بنیادپریا می رسید
تنها من نبودم که با صداهای اضافی نامجو  ، بیگانه بودم خانمی در پشت سر ما گفت " ...و شعر " می خواند.
همکاری فرهنگی اش جای تقدیر دارد ولی ترکیب هنری اش جای سوال.
بنظر می اید مخالف بودن بودن ملاهای ایران ، یک عامل اصلی در استقبال هموطنان دارد
شب قبل هم برنامه دیداری در پریا داشت . با دانش موسیقی و تواضع که شنیدن صحبتهابش را دلنشین می کرد.

جمعه، تیر ۱۷، ۱۳۹۰

استعفای رئیس پلیس تورنتو، اولین گام در راه اعتماد سازی/ سعید سلطانپور


مقالات — July 7, 2011 21:59 — 0 Comments

استعفای رئیس پلیس تورنتو، اولین گام در راه اعتماد سازی/ سعید سلطانپور


رئیس پلیس تورنتو، ویلیام بلر در مصاحبه اش در روز  29 جون 2010، تنها چند روز بعد از تظاهرات مردم و آشوب های خیابانی در تورنتو در هنگام برگزاری کنفرانس سران گروه 20 که گرانقیمت ترین کنفرانس تاریخ شد، گفت آنارشیست هایی که ماسک زده بودند، تروریست هستند.  بلر اضافه کرد که اینها برای حمله به  کنفرانس و ارتکاب جنایات و قربانی کردن شهروندان، از “خارج تورنتو” آمده بودند. وی تعدادی چاقو، زنجیر، تیرکمان و اره برقی را به خبرنگاران نشان داد  و گفت که این آلات از این گروه ها به دست آمده است.1 هر چند ساعاتی نگذشته بود که معلوم شد، این کمان و اره برقی از باربند ماشین گری مک گولا در روز 24 جون در منطقه ای غیر از تظاهرات به همراه وی  ضبط شده است.  گری، به مدت پنج ماه و نیم در زندان بود و 24 مارچ 2011 با وثیقه  تا تشکیل دادگاهش در  6 دسامبر آزاد شده است. اشد مجازات برای حمل چنین وسایلی تا 6 ماه است.2
در حالی که بیش از1000 نفر توسط نیروهای پلیس دستگیر شده بودند، تنها نیمی از آنها با اتهام رسمی مواجه و تفهیم اتهام شده بودند. این در حالی است که دادستان به دلیل نداشتن مدرک، 100 نفر از دستگیرشدگان را که 90 نفر آنان را گروه معترضان مونترالی تشکیل می دادند، در تاریخ 14 اکتبر 2010 آزاد کرد.3
یکی از معدود کسانی که در دادگاه محکوم شد جکی سینگ فعال سیاسی کبکی است که به دلیل اظهار نظرش در  24 جون 2010 در مورد این که  ”مردم باید  این دیوار امنیتی(دان تان) را پایین بیاورند” به اتهام تشویق به اغتشاش محکوم شد. اتهام توطئه چینی جکی سینگ  توسط دادستان، حذف شد. این اتهام علیه 90 مونترالی دیگر هم زده شده بود.4 سینگ که اتهام همکاری برای ضرر 5000 دلاری را پذیرفته بود، توسط قاضی به همان یک هفته ای که در زندان بود، محکوم شد. سینگ بعد از دادگاه گفت که همچنان از حرفش دفاع می کند و ناراحتی اش این است که چرا مردم،  این دیوار را نشکستند.

پلیس تورنتو در تظاهرات مخالفان نشست جی 20
نکته قابل توجه، سفر دکتر امیر خدیر نماینده مونترال و حوزه انتخابیه سینگ از مونترال به تورنتو و ضامن شدن برای آزادی سینگ تا دادگاه، است. دکتر خدیر در پاسخ منتقدان به ضامن شدن وی از فردی مانند سینگ، اعلام کرد اجازه بدهید دادگاه تصمیم بگیرد. همیشه دادگاه وی را تبرئه کرده است. (نقل به مضمون)
تا روز 20 جون 2011، از 1100 نفر دستگیر شده، و از میان 317 نفری که  اتهامشان برداشته نشده بود،  تنها 24 نفر تاکنون محکوم شده اند.5 در میان دستگیر شدگان تعدادی از جوانان ایرانی تبار هم بودند که یا اتهامی به آنان زده نشد و در مراحل اولیه آزاد شدند و یا در بازداشتگاه موقت بعد از 24 ساعت، آزاد شدند.
شین صلواتی که روز 23 جون در تقاطع جان و فرانت در حالی که سوار تاکسی بوده است و به دو افسر پلیس در کنار دیوار امنیتی گفته بوده است “موفق باشید” 45 دقیقه بازجویی و سپس به بازداشتگاه برده می می شود و در آنجا لخت مورد بازرسی بدنی قرار می گیرد. وی بعد از مدتی از بازداشت، آزاد شده است. او اخیرا ادعای خسارتی 75 هزار دلاری از پلیس تورنتو کرده است . (تورنتو استار، 24 جون 2011)
“خارجی ها” و “آشوبگران”
برای ما که از کشورهایی می آییم که حکومت ها (چه شاه و چه شیخ)، منتقدان و مخالفان را خارجی و آشوبگر می خوانند، از همان ابتدای کنفرانس گروه 20 و دیوار امنیتی و سوءاستفاده از قانون برای دستگیری که توسط کابینه دالتون مک گینتی به پلیس داده شده بود، حرف های رئیس پلیس تورنتو، چندان خوشایند نبود.
پلیس ها از چند ماه قبل با تمامی کامیونیتی ها تماس هایی گرفته بودند. در یکی از این تماس ها، در ملاقاتی که با دو تن از افسران پلیس داشتم، و نظر من را در مورد تظاهرات و امکان درگیری ها پرسیدند، به صراحت گفتم که با هزینه شدن یک میلیارد دلار، هارپر نیاز به یک درگیری دارد تا این هزینه ها موجه جلوه کند، به اضافه این که شنیده هایی هم داریم که حکایت از تماس پلیس و یا امنیتی ها با بخشی هایی از آنارشیست ها برای تشویق آنان به درگیری در روز مراسم است. یکی از پلیس ها گفت، جدی فکر می کنی ما (پلیس) این کار را بکنیم. گفتم تجربه انقلاب ایران، دنبال کردن حوادث دیگر کشورها، نشان می دهد که در دنیای سیاست وقتی پای پول میلیاردی هم در میان باشد، امکان همه چیز وجود دارد.
در مراسم افتتاحیه، هارپر سخنانش را با این شروع کرد که “آشوبگران، نشان دادند که ما به درستی هزینه کرده ایم”.
 فریب افکار عمومی
یک سال گذشته است، پلیس تورنتو گزارش 70 صفحه ای را که خودش تهیه کرده است، روز 24 جون منتشر کرده است. در این گزارش نوشته است که پلیس غافلگیر شده بود بخصوص از گروه ماسک داران که تعدادی مغازه را تخریب کردند و 3 ماشین پلیس را آتش زدند. دیوید مک نالی، استاد علوم سیاسی دانشگاه یورک می گوید “این جوک است” بایستی تمام سیستم پلیس زیر نظارت قرار بگیرد.6  
 از سوی دیگر ، بازرس کل انتاریو در حسابرسی سالانه اش در 7 دسامبر 2010 “قانون مخفی دولت لیبرال برای دستگیری در جریان گروه 20″ را غیر قانونی خواند.7
این موضوع نشان می دهد که سیاستمداران همه جای دنیا، سعی می کنند قدرت را به هر شکلی در دست داشته باشند و مردم را از واقعیات آگاه نکنند.
از سوی دیگر نقش رسانه ها به عنوان ناظر دمکراسی و حقوق مردم، در کشورهای دموکرات و تفاوت آن با کشورهای استبدادی نظیر ایران، نیز پررنگ تر می شود، زیرا این رسانه ها هستند که سیاست های ضد مردمی  را افشا کرده و دولتها را وادار به عقب نشینی می کنند. البته دولت لیبرال مک گینتی سعی کرد آقای آندره مارین (بازرس کل) را که حزبی نیست، از کار برکنار کند (یعنی قراردادش را دوباره  تمدید نکند)،  ولی زیر فشار احزاب مخالف و رسانه ها مجبور شد که قرارداد مارین را تمدید بکند.

در این میان، “سازمان شکایت از پلیس” که زیر نظر پلیس انجام وظیفه می کند، شکایت هایی مبنی بر ضرب و جرح افراد توسط افراد پلیس بر علیه شهروندانی که حتی در تظاهرات نبودند و یا نظاره گر بودند،  دریافت کرده بود. این سازمان اعلام کرد که نمی تواند پلیس ها را شناسایی کند. نکته قابل تأسف این بود که رئیس پلیس هم اعلام می کرد که امکان شناسایی آنها نیست. تا این که تورنتو استار عکس های افسرانی را چاپ کرد که توسط مردم شناسایی شدند. متأسفانه از بین افسرانی که دستگیرشدگان را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند، تنها یک افسر به نام بابک عندلیب گورتانی، تاکنون به اتهام ضرب و شتم متهم شده است.8
ویلیام بلر- رئیس پلیس تورنتو، چه در جریان کنفرانس و چه بعد از آن، همواره سعی کرده است که حقایق  پشت پرده معلوم نشود. او به همراه دولت انتاریو و دولت هارپر از تشکیل کمیسیون حقیقت یاب، طفره می روند. 
بلر که توانسته بود، صداهایی را که  خواهان تشکیل کمیسیون مستقل بودند و نیز  صداهایی را که خواهان استعفای وی بودند با استفاده از مرگ یک پلیس تورنتو که در تصادف با یک ماشین برف روبی دزدیده شده، به نفع خود و تبرئه پلیس تورنتو خاموش کند، بعد از گذشت یک سال و بایگانی شدن پرونده های بسیاری از دستگیرشدگان، در دادگاه، دوباره در برابر سئوالات بدون پاسخ قرار گرفته است. در نظرسنجی جدید، 54% از مردم معتقدند اعمال پلیس، عادلانه نبوده است در حالی که این رقم در سال2010، 23% بوده است.9 این در حالی است که روز شنبه ی گذشته 1100 نفر سالگرد دستگیری ها  را در راه پیمایی مسالمت آمیزی، برگزار کردند.
چگونه می توان به کارایی پلیس تورنتو، اعتماد کرد وقتی که 50 نفر ماسک دار جوان، بدون اسلحه های گرم می توانند 19 هزار نیروی پلیس و امنیتی را که در آماده باش کامل، به مدت دو روز، در شهر تورنتو، به سر می بردند، غافلگیر کنند؟ گزارشاتی اخیراً منتشر شده  است که پلیس از چندین ماه قبل از نشست سران گروه 8 و گروه 20، به عنوان فعال سیاسی در بین گروه های ضدجنگ، ضد جهانی شدن و آنارشیستها  نفوذ کرده بوده است و در مواردی آنها را به تحرکاتی هم تشویق می کرده است.10
1ـ به راستی اگر تروریست های آموزش دیده و واقعی، بخواهند دست به عملیات بزنند، آیا پلیس تورنتو که چند هزار نیرو بیشتر ندارد، آمادگی آن را دارد؟ آیا  آنها واقعیت هایی را از مردم تورنتو و کانادا پنهان می کنند؟ 
2- چگونه پلیس از شناسایی نیروهای خودی در میدان عملیاتی عاجز است؟ آیا تعمدی در کار است؟ آیا کارآیی لازم وجود ندارد؟ در این صورت چگونه می توان به چنین تشکیلات پلیس اعتماد کرد؟
3- سروش یداللهی، جوان 26 ساله ایرانی تبار که بعد از فارغ التحصیلی به استخدام نیروگاه اتمی پیکرینگ درآمده بود و دارای ایده های نوینی در این زمینه بود، با شلیک یک گلوله در 7 ژانویه 2004 در پارکینگ  سنتینیال کالج (اسکاربورو) در ماشین خودش به قتل می رسد. چند سال قبل، از بلر در مورد عدم دستگیری قاتل سروش سئوال کردم. وی پرونده را به کاراگاه پرونده رجوع داد، که خانم کاراگاه هم چیزی برای گفتن نداشت. قتلی بدون رد پا که حرفه ای به نظر می آید. آیا پیدا نکردن سرنخ در قتل سروش یدالهی در ظرف 7 سال، دلیلی دیگر بر عدم کفایت رئیس پلیس تورنتو نیست؟11   

برای ما ایرانی کانادایی ها که مارگزیده هستیم و از ریسمان سیاه و سفید می ترسیم، اعتمادسازی توسط پلیس امری است ضروری. تاکنون کامیونیتی ما، حمایت های زیادی از پلیس تورنتو و رئیس آن کرده است که به نظر می آید یک طرفه باشد و از آن سو، حمایتی عملی دیده نشده است.  
رئیس پلیسی که حقایق را نگوید، برای کامیونیتی ما و نسل مهاجر، خاطرات خوبی را زنده نمی کند.

زیرنویس:
1ـ  سی تی وی نیوز- 29 ژوئن 2010
2- سی بی سی 24 مارچ -  Gary McCullough
3-Dozens of G20 accused have charges dropped
Charges withdrawn for 90 Quebecers Thursday, October 14, 2010 |
4ـ سی تی وی، 21 جون 2011
5ـ سی تی نیوز، 20 جون 2011
6- Critics push for full G20 inquiry- Toronto star June 24-2011
7- Ombudsman charges G20 secret law was ‘illegal’ Dec 7 -2010
 8ـ تورنتو  استار، 21 دسامبر 2010
9-New poll finds ‘monumental shift’ in public perception of Toronto police because of G20 actions_ Toronto Star June 25-2011
10- G20/G8 summit opponents infiltrated by police
By Dave Seglins, CBC News 

چهارشنبه، تیر ۱۵، ۱۳۹۰

موضعی خوب و اصولی از محمد رضا خاتمی از منظر ضد قدرت پادگلنی

موضعی خوب و اصولی از محمد رضا خاتمی از منظر ضد قدرت پادگلنی  که باعث تشدید تضادهای درونی سپاه می شود.

 سعید

 



در جایگاهی نیستید که برای سیاسیون خط و نشان می کشید
در جایگاهی نیستید که برای سیاسیون خط و نشان می کشید
جرس: سید محمد رضا خاتمی عضو شورای مرکزی و دفتر سیاسی و دبیرکل سابق جبهه مشارکت در نامه ای خطاب به فرمانده کل سپاه پاسداران نوشت: جناب آقای جعفری، شما نه قانونا و نه شرعا و نه عرفا و نه مصلحتا در جایگاهی نیستید که برای سیاسیون خط و نشان بکشید و برای آنها شرط تعیین کنید.

به گزارش جرس در این نامه خطاب به جعفری آمده است:  اگر خواستار بهبود وضعیت کشور هستید و مشارکت سیاسی ملت برای شما ارزش دارد حد اقل بخشی از شرایط آقای خاتمی را که در کف قدرت شما است یعنی آزادی همه زندانیان سیاسی و بازگشت نظامیان از میدان سیاست و واگذاری آن به سیاستمداران و کنشگران اجتماعی را عملیاتی کنید. آنگاه اگر از حضور در میدان رقابت با آقای خاتمی و همراهان او در یک انتخابات آزاد در هراس هستید مي توان براي نگراني شما چاره اي انديشيد.