Translate

چهارشنبه، آبان ۱۰، ۱۳۸۵

رئیس جمهور پیاده در بیابان!!

روزنامه انقلاب اسلامی در هجرت

رئیس جمهور پیاده در بیابان!!

آخر او سالیان دراز با این جماعت"علما" حشر نشر داشت اشتهای قدرت آنها را میشناخت و هشدارم داد، اما من، حق را به مرد سنجیدم، تصویری که ازمرجعیت ومقام روحانیش برای ما ساخته بوند صورت وحجابی شدند تا آنها را کمتر خطا کار بدانیم،با این تصویر به آقای خمینی نگاه میکردم ودر پاسخ هشدارها، میگفتم و میگفتیم این یکی فرق میکند.

.مخالفت با رژیم فاسد پهلوی و ولایت مطلقه شاه، اختناق و سانسور ناشی ازآن بر ضخامت این حجاب افزود وخمینی در پس این حجاب ظهورکردورهبریت یافت. وادنگ زدن اواز هنگامی آغازشد که در هواپیما ،در پاسخ فرستاده تلویزیون فرانسه که پرسید اکنون که به فضای ایران رسیدید چه احساسی دارید.گفت:هیچ. نخوت او توجیه عرفانی یافت.اما همین بی احساسی بود که فجایع بزرگی ببار آورد، از ادامه جنگ وبه روی مین فرستادن کودک و نوجوان ایرانی، با وعده بهشت، تا فاجعه سالها 60 و 67. خود را سرزنش کردم که چرا به هنگام رفراندوم، وقتی، گفت جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.گفتاراو را که گفته بود جمهوری اسلامی هم، جمهوری ای است مانند جمهوری های دیگر و مردم را صاحب رای شناخت ، حق پنداشتم، در محتوای اندیشه اش کنکاش نکردم و گفتار و کردار او را به میزان حق نسنجیدم،به جمهوری اسلامی رای دادم. با خود گفتم خداوندا از همین قدمی که با او برداشتم ،حتی به اندازه یک رای، مرا ببخشای.

هیچ نظری موجود نیست: