مشکلات مهاجران در کانادا
مجبوری از نقطه «صفر» شروع کنی
فریبا صحرایی
مهاجرت که میکنی و رهسپار دیاری دیگر که میشوی، شاید آنقدر هیجان زده باشی که خیلی به مسایل پس از آن فکر نکنی. پایت که به جایی مثل تورنتو میرسد تازه میفهمی که قضیه کار و اشتغال چه مقوله مشکلآفرینیست. این موضوع، بهویژه برای آنها که دارای پایگاه اجتماعی خوب و شغل و منزلت مناسبی بودهاند، بهمراتب سختتر میشود، چرا که بهندرت کسی آنها را به رسمیت میشناسد و اعتباری برایشان قایل میشود. مهاجران، برای این که زندگی تازه را در کشور دوم خود شروع کنند، ناگزیر از جایی شروع میکنند که به «نقطه صفر» معروف است.
از جایی که اصلا هیچ ربطی به تخصص و سواد چند سالهات ندارد. فقط برای اینکه در مسیر کانادایی شدن قرار بگیرند و به قولی «کاناداییزه» شوند. این که ایرانیان مهاجر، در کنار دیگر ملیتها، برای کاریابی و اشتغالشان با چه چالشهایی مواجهند، و چطور این فرایند را طی میکنند، سؤالیست که پاسخهای متفاوت، و به تعداد نامحدودی تجربه متفاوت، ولی عموما سخت و طاقتفرسا می تواند داشته باشد.
سعید سلطان پور، روزنامهنگار مقیم کانادا که از ۱۶ سال پیش تا به حال در تورنتو زندگی کرده است، در گفتوگویی با رادیو زمانه، در مورد تجربه اشتغال در دوران مهاجرت، و مشکلات مربوط به آن بر این عقیده است که: «اساسا چیزی که مشخص است کانادا نیروی کار متخصص ارزان میخواهد. یعنی دقیقا همان کاری را که بسیاری از نیروهای تحصیلکرده افغان در ایران میکردند. اصلا برایشان مهم نیست که شما چه تخصصی دارید. به همین دلیل، هیچ تخصص و مدرکی را از مهاجران به رسمیت نمیشناسند. حتی موقع بررسی صلاحیتها، و قبل از دادن ویزا، به همه میگویند که ما به شما هیچ تعهدی نمیدهیم. چون بعدش مجبور است که به همه کار بدهد. بنابراین اصلا ارادهای در کل سیستم وجود ندارد که به متخصصان کار درخور تخصص آنها بدهد. و تازه اگر کسی هم وارد بازار کار تخصصی شود، غیر ممکن است که بتواند حقوق و موقعیت برابر با سفیدپوستان کانادایی و متولدین اینجا را بگیرد».
سلطان پور با اشاره به ضعف موجود در اطلاعرسانی جامعه ایرانیان، و انتقال تجربیات مهاجرتی به دیگران، میگوید: «ما باید تجربیاتمان را به کسانی که قصد آمدن دارند منتقل کنیم».
در پیمایشی که توسط اداره آمار و وزارت مهاجرت کانادا در فاصله اکتبر ۲۰۰۰ تا سپتامبر ۲۰۰۱ صورت گرفت، و طی آن ۲۱هزار نفر از مهاجران تازهوارد مورد نظرخواهی قرار گرفتند، معلوم شد که ۷۰ درصد مهاجران ورود به بازار کار کانادا را دشوار میدانند و در جستجوی کار، با مشکلاتی نظیر کماستفاده بودن تواناییها و تخصصهای خود، فقدان ارتباط، و موانع مربوط به زبان مواجه بودند. این پیمایش همچنین نشان داد که در حدود ۴۴ درصد مهاجران در شش ماه اول ورودشان کار پیدا کردند ولی ۶۰ درصد آنها در زمینهای کار میکنند که ربطی به تخصص آنها ندارد.
گفتوگوی کامل با آقای سلطانپور را از اینجا بشنوید.
TrackBack
TrackBack URL for this entry:http://www.radiozamaneh.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/4336
--->
مجبوری از نقطه «صفر» شروع کنی
فریبا صحرایی
مهاجرت که میکنی و رهسپار دیاری دیگر که میشوی، شاید آنقدر هیجان زده باشی که خیلی به مسایل پس از آن فکر نکنی. پایت که به جایی مثل تورنتو میرسد تازه میفهمی که قضیه کار و اشتغال چه مقوله مشکلآفرینیست. این موضوع، بهویژه برای آنها که دارای پایگاه اجتماعی خوب و شغل و منزلت مناسبی بودهاند، بهمراتب سختتر میشود، چرا که بهندرت کسی آنها را به رسمیت میشناسد و اعتباری برایشان قایل میشود. مهاجران، برای این که زندگی تازه را در کشور دوم خود شروع کنند، ناگزیر از جایی شروع میکنند که به «نقطه صفر» معروف است.
از جایی که اصلا هیچ ربطی به تخصص و سواد چند سالهات ندارد. فقط برای اینکه در مسیر کانادایی شدن قرار بگیرند و به قولی «کاناداییزه» شوند. این که ایرانیان مهاجر، در کنار دیگر ملیتها، برای کاریابی و اشتغالشان با چه چالشهایی مواجهند، و چطور این فرایند را طی میکنند، سؤالیست که پاسخهای متفاوت، و به تعداد نامحدودی تجربه متفاوت، ولی عموما سخت و طاقتفرسا می تواند داشته باشد.
سعید سلطان پور، روزنامهنگار مقیم کانادا که از ۱۶ سال پیش تا به حال در تورنتو زندگی کرده است، در گفتوگویی با رادیو زمانه، در مورد تجربه اشتغال در دوران مهاجرت، و مشکلات مربوط به آن بر این عقیده است که: «اساسا چیزی که مشخص است کانادا نیروی کار متخصص ارزان میخواهد. یعنی دقیقا همان کاری را که بسیاری از نیروهای تحصیلکرده افغان در ایران میکردند. اصلا برایشان مهم نیست که شما چه تخصصی دارید. به همین دلیل، هیچ تخصص و مدرکی را از مهاجران به رسمیت نمیشناسند. حتی موقع بررسی صلاحیتها، و قبل از دادن ویزا، به همه میگویند که ما به شما هیچ تعهدی نمیدهیم. چون بعدش مجبور است که به همه کار بدهد. بنابراین اصلا ارادهای در کل سیستم وجود ندارد که به متخصصان کار درخور تخصص آنها بدهد. و تازه اگر کسی هم وارد بازار کار تخصصی شود، غیر ممکن است که بتواند حقوق و موقعیت برابر با سفیدپوستان کانادایی و متولدین اینجا را بگیرد».
سلطان پور با اشاره به ضعف موجود در اطلاعرسانی جامعه ایرانیان، و انتقال تجربیات مهاجرتی به دیگران، میگوید: «ما باید تجربیاتمان را به کسانی که قصد آمدن دارند منتقل کنیم».
در پیمایشی که توسط اداره آمار و وزارت مهاجرت کانادا در فاصله اکتبر ۲۰۰۰ تا سپتامبر ۲۰۰۱ صورت گرفت، و طی آن ۲۱هزار نفر از مهاجران تازهوارد مورد نظرخواهی قرار گرفتند، معلوم شد که ۷۰ درصد مهاجران ورود به بازار کار کانادا را دشوار میدانند و در جستجوی کار، با مشکلاتی نظیر کماستفاده بودن تواناییها و تخصصهای خود، فقدان ارتباط، و موانع مربوط به زبان مواجه بودند. این پیمایش همچنین نشان داد که در حدود ۴۴ درصد مهاجران در شش ماه اول ورودشان کار پیدا کردند ولی ۶۰ درصد آنها در زمینهای کار میکنند که ربطی به تخصص آنها ندارد.
گفتوگوی کامل با آقای سلطانپور را از اینجا بشنوید.
TrackBack
TrackBack URL for this entry:http://www.radiozamaneh.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/4336
--->
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر