< افطاری های سیاسی حاکمیت و اپوزیسیون در غرب
سعید سلطانپور
ssultanpour@yahoo.com
مریم رجو ی سفره افطاری در پاریس د رهتلی پهن کرده بود و دران عده ای از مسلمانان مقیم پاریس را دعوت کرده بود . نکته های جالب توجه این بود که از ایرانیها ی مقیم فرانسه اسمی بغیر از وابستگان به گروه رجوی نیامده است که جای سوال دارد ایا بقیه ایرانیها ی مسلمان مقیم فرانسه مسلمان نیستند یا با رجوی ها مرزبندی دارند که دعوت نشده اند ؟ و یا اینکه دعوت شده اند ولی نیامده اند ؟
یاد اولین ماه رمضان در سال 58 وسخنرانی موسی خیابانی در مسجد دانشگاه تهران تحت عنوان فلسفه شعائر افتادم در ان صدها جوان که تشنه شنیدن پیام اسلام و انقلاب بودند با افطاری ساده ، ساعتها در چمن مسجد دانشگاه نشسته بودند و چماقداران حزب الله هنوز اجازه حمله به چنین تجمعاتی را دریافت نکرده بودند در نزدیکهای مسجد جولان می دادند.
گذشت زمان و سیاسی شدن حاکمیت و اپوزیسون را می شود در تفاوت ان مراسم با مراسم شیک افطاری مریم رجوی در پاریس در 21 سپتامبر وسفره افطاری احمدی نژاد مدعی ساده پوشی و حمایت از مستضعفین را در بهترین هتل 5 ستاره نیویورک با حضور 1000 نفر از ایرانیان مقیم امریکا یافت که هزینه ای حداقل برابر 100 هزار دلار معادل 100 میلیون تومان داشت . این مراسم که بیشتر مصرف بیرونی برای خارجی ها دارد نشان از دور ی گرفتن از مردم و سیاسی شدن و سو استفاده تبلیغاتی از اسلام و ماه رمضان شده است .
البته داستان سفره های اشرافی چندمیلیون تومانی اقایا ن علما و دست اند ر کاران حکومتی در هتل های چند ستاره تهران که خود داستانی مفصل دارد و گاها در تضادهای جناح ها سر از مطبوعات و یا وب لاگ ها در می اورد در حالیکه میلیونها تهرانی در زیر خط فقر زندگی می کنند.
خانمی می گفت انها با کمک چند نفر نیکوکار ایرانی مقیم کانادا هر ساله تعدادی از بچه های کم درامد را در ماه رمضان به یک چلوکبابی می برند . وی در حالیکه بعد از یکسال هنوز از تعریف این خاطره بغضش می گرفت ادامه داد یکی از این بچه ها که تا بحال نوشابه نخورده بود گفت خانم من می توانم یکی دیگه از اینها بخورم .
وی می گفت لذتی که این بچه ها از خوردن چلو کباب ونوشابه بهشان دست داده بود مانند داستان های هزار ویکشب بود.
اینکه حاکمیت نسبت به فقرا و گرسنگان و کم درامدها بی تفاوت شده باشد در تاریخ چیز تازه ای نیست وجمهوری اسلامی هم علیرغم ادعای حکومت عدل علی اش ؛ تافته جدا بافته ای از ان حکومتها نیست . ولی اینکه اپوزیسیون خود به روند این مسابقه تبلیغاتی بدلیل حضور طولانی مدت در غرب و عادت کردن به استاندارد بالای زندگی مصرفی دامن بزند جای تاسف دارد و یک واقعیت تلخ در مبارزات مردم ایران در سالهای اخیر هست . شاید یکی از دلایلی که امریکا موفق به انقلاب مخملی نشده است وجود اپوزیسیون مخملی خارجه نشین است که فقط داستان فقر و بدبختی مردم را برای غربی ها بزرگنمائی می کند و لی خود هیچ قدمی در راه امحای ان بر نمی دارد و مانند انجمن حجتیه همه چیز را موکول به امدن اقا امام زمان می کنند .و بر خی سازمانهای سیاسی هم به این اعتقاد دارند که باید تا بردن رهبر سازمانشان به ایران و ظهور انان در تهران البته انهم با کمک امریکاییان و با رموت کنترل و انقلاب از راه دو بایستی به افزایش فقر و فساد دامن زد .
حداقل توقع از یک نیروی اپوزیسیون مردمی این است که به انچه که به حاکمیت ایراد می گیرد خود عمل کند و الا جنگ زرگری بر سر قدرت است و نه دموکراسی و حکومت مردم .
نکته ای که در زمان شاه بشدت بین حاکمیت شاه و اپوزیسیون مرزبندی عملی وجود داشت و مردم علیرغم تمامی تبلیغات ساواک و سانسور متوجه شده بودند. زیرا فعالین سیاسی را در کنار خود و حافظ منافع خود می دیدند که برای انچه می گویند با جانشان حاضر به دفاع از ان هستند امری که در اپوزیسیون در سالهای اخیر
نه تنها بسیار کم رنگ شده است که گاها با انتقاد از قهرمان سازی سعی بر پوشش ضعف های شخصیتی و تشکیلاتی دارند..
به نمونه ای از این سخنان و تناقضات در مدعی ترین اپوزیسیون که بیشتر عمرش رابه عنوان رئیس جمهور در فرانسه گذرانده است تا در ایران ،توجه کنید.
و اما مریم رجوی در سخنان خودش در افطاری پاریس می گوید
" با اشاره به مضامین تعالیبخش روزه، گفت: روزهداری تمرینی برای پرهیزكاری است كه از آن انتخاب آزادانه حاصل میشود .
اگر به این باور دارید
چرا اجازه نمی دهید اعضای اردوگاه نظامی در اشرف عراق برای زندگی خود علیرغم تسلیم اسلحه ها بعد از 4 سال ، آزادانه تصمیم بگیرند.
چگونه بعد از 25 سال اجازه انتخابات ازاد در سازمان و انتخاب رهبری جدید را نمی دهند. د رحالیکه 4 سال است که از مسعود رجوی خبری رسمی در دست نیست و مسولین سازمان ، سوال کنند گان را به شمشیر برهنه حضرت عباس و گاها به خشم وانتقام انقلابی اعضا حواله می دهند .
اسلام زندگی بخش است، نه آیینی برای اعدام و حلق آویز.
دین عفو و مداراست، نه نظام شكنجه و كینه جویی و تنگ نظری
تمامی ادبیات سازمان و رسانه ها پر از ادبیات نفرت ، توهین ، فحاشی و تهمت است . در حالیکه به عنوان کسانی که مدعی مسلمانی هستند باید اخلاق را رعایت کنند.در این زمینه دست حسین شریعتمداری در کیهان را بسته اند.
خواستار برخوردار كردن مردم از رفاه و آسایش است، نه آن كه مردم را به گرسنگی و محرومیت بكشاند
برای آسان كردن كار مردم آمده است، نه برای سخت كردن زندگیشان.
و برای باز كردن زنجیر از دست و پای مردم آمده نه برای به بند كشیدن.
پس با روزه گرفتن از مظهر زشتی و ستم و بیعدالتی فاصله میگیریم.
از سمبل كشتار و جنگ افروزی دوری میكنیم
براستی اگر رجوی واقعا به این چیزهائی که می گویدباور دارد پس چرا بشدت در جنگ فرقه ای در عراق شرکت داشته و انرا تشدید می کند و در دردسته بندی های فرقه ای شرکت می کند.
چگونه جزو معدود گروه اپوزیسیون است که در کنار امریکا خواهان حمله نظامی به ایران با نام مستعار" راه حل سوم" هست که موجودی خلق الساعه است زیرا هیچ گاه توضیح داده نشده بر اساس کدام تحلیل واز کدام نشست سازمان بیرون امد ه است .
و در پایان رجوی چنین دعا میکند
خانم مریم رجوی ضمن نیایشی در پایان این پیام از خدای بزرگ خواست كه بلای هولناك بنیادگرایی را از سر مردم خاورمیانه و از سر همه مردم جهان دور كند.، مردم ایران را از شر فاشیسم مذهبی رها سازد و به آنها یك زندگی بدون اعدام و شكنجه و بدون فقر و ناامنی عطا كند.
براستی ایا تفاوتی ماهوی بین حاکمیت و مخالفین ان وجود دارد وقتی که ان دیگری می خواهدامریکا را با شعارهای نماز جمعه نابود کند و این یکی می خواهد با دعا بلای هولناک بنیاد گرائی را از سر جهانیان دور کند .
اگر قرار بود خدا بادعا بنیاد گرائی ( لغتی که در ادبیات فاکس نیوز و نو محافظه کاران امریکا همواره استفاده می شود ) دیگر چه نیازی به وجود سازمان پیشروو رهبری صالح بود . ایا این دیدگاه در تناقض با وجود سازمانهای سیاسی و انقلابی نیست.
همان قدر که افراد و سازمانها از مردم دور میشوند بشدت یا خرافی و یا رویائی میشوند و به همان میزان نیز از مسیر مبارزات مردمی خارج می شوند . سران این جریانا ت و اعضای ان علیرغم تمامی ادعا ها بدون اسلحه حاضر به پرداخت هزینه برای بر قراری دموکراسی و حقوق بشر نیستند . شاید به این دلیل است که حاکمیت بدون نگرانی از اپوزیسیون در حالیکه حکومت زیر شدیدترین فشارهای سیاسی جهانی و مشکلات اقتصادی و بحران های اجتماعی داخلی است به یکه تاری ها ، قانون شکنی و نقض حقوق بشر ادامه می دهد . و اپوزیسیون به یک الت دست رژیم برای حرکتهای انی و عکس العملی تبدیل می گردد.
ایا زمان اندیشیدن و نقد کردن گذشته سازمانها و رهبری انان توسط اعضای انان فرانرسیده است .
قران می گوید : وقتی از انان ( د رآخرت ) سوال می شود چرا گمراه شدید می گویند ما از بزرگان قوم و رهبران پیروی کردیم.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر