در حالی وارد سال 2009 می شویم که اسرائیل اقدام به کشتن غیرنظامیان و کودکان و زنان فلسطینی در غزه در جلوی چشمان رهبران میانه رو - تندرو و کند روی عرب که گویا از بیخ عرب هستند می باشد ،
در سراسر جهان مردم عادی علیه این جنایت ایستاده اند واسرائیل را که با هواپیماهای اف 16 آمریکایی به
حماس که بالاترین اسلحه اش کلاشینکوف هست و خمپاره اندازه های دست ساز حمله های بیرحمانه می کند تا اراده مردم غزه را که دریک زندان 360 کیلومتری د رمحاصره دریائی هوائی وزمنیی هستنند را بشکند.
اسرائیل شدید ا اشتباه می کند اگر آنچنان که قرار بود آمریکا و اسرائیل می خواستند می شد همان سالها که گلدا مایر نخست وزیر معتقد بود هیچ فلسطینی وجود ندارد، تا امروز که مجبور شده است به دو کشور رضایت بدهد( حداقل در حرف ) عقب نشسته است .
در هر حال با وجود افتضاحات سیاسی اسرائیل و خون در غزه و بوش در عراق و هارپر نخست وزیر طرفدار اسرائیل کانادا در افغانستان بوجود آمده اند نباید سال 2009 بهتری را توقع داشت ولی در هرحال انسان به امید زنده است
امیدوارم که سال 2009 برای همه مردم دنیا سال صلح و سلامتی باشد و بخصوص برای مردم ایران
با سلام به تمامی کسانی که جان خود را برای برقراری صلح و آزادی در سال 2008 هدیه کردند .
روانشان شاد
Translate
چهارشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۷
شنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۷
نزدیکی بیشتر مجاهدین به اسرائیل د ر راستای تحقق اهداف جمهوری اسلام یاست
نزدیکی بیشتر مجاهدین به اسرائیل د ر راستای تحقق اهداف جمهوری اسلامی است
صرف نظر از اینکه ما تا جه حد با حماس از نظر ایدئولوژی و برداشت فقهی آنها از اسلام
مخالف باشیم ولی از نظر سیاسی آنها در یک انتخابات آزاد به قدرت رسیده اند
دولتهای آمریکا و اسرائیل نیز تلاش زیادی برای سرنگونی این جریان کرده اند که
تاکنون علیرغم محاصره اقتصادی که به قیمت جان صدها کودک انجامیده است موفق نشده اند .
و اگر به دموکراسی باورد اشته باشیم حق انتخاب مردم را حتی اگر بر خلاف منافع خودشان با شد را می پذیریم و تنها به کار فرهنگی و آگاهی سازی بسنده می کنیم .
البته انتخابات آزاد چیزی است که در فرهنگ لغات و ادبیات سیاسی و رفتاری مسعود رجوی سالهاست که حذف شده است و نظر ملوکانه رجوی فتوای انقلابی و حجت شرعی هست .
در حالیکه رجوی از پاسخگوئی به اینکه بر اساس چه تحلیلی در زمان ریاست جمهوری خاتمی که در یک سیکل بسته استبداد ولایت مطلقه فقیه با رای مردم ایران انتخاب شده بود واحدهای خمپاره اندازی به تهران اعزام می کند که منجر به کشته و زخمی شدن غیر نظامیان هم می شود و رجوی این خمپاره اندازی را مشروع و انقلابی می داند ولی خمپاره اندازی های نیروهای فلسطینی در سرزمین های اشغالی را نامشروع می خواند .
هر چند که هر گونه عملیات از سوی هر گروه و یا دولتی که باعث ترور افراد غیرنظامی شود تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نیست .
سیاست دوگانه رجوی بخوبی چرخش 180 درجه ای مجاهدین در نزدیکی به اسرائیل را نشان می دهد
د رحالیکه مجاهدین در جنگ 33 روزه اسرائیل علیه لبنان سکوت کامل پیشی گرفته بودند این بار با توجه به صف بندی های حامیان اصلی مجاهدین ، یعنی اسرائیل و آمریکا ، شجاعت انقلابی بخرج داده اند و تلویحا چراغ سبزبه اسرائیل برای عملیات داده اند .
خبر سایت رجوی
گزارش تلویزیون الجزیره نیروی هوایی اسراییل امروز حملههاى متعددی را به مقر نیروهای امنیتی حماس در غزه بهاجرا گذاشت كه در جریان آن دهها نفر كشته و مجروح شدند.
امدادگران آمار تلفات را بیش از 120 كشته و 200 مجروح اعلام كردهاند.
مقامهاى اسراییلی در چند روز اخیر نسبت به موشك باران شبهنظامیان حماس به جنوب اسراییل هشدار داده و اعلام كرده بودند كه چنین اقدامهايى قابل تحمل نیست.
یادآوری میشود كه از پایان آتشبس غزه، حماس بیش از 80 موشك به آبادیهای یهودینشین شلیك كرده است.
مجاهدین هیچ اشاره ای به محاصره اقتصادی غزه توسط اسرائیل نمی کنند و در حالیکه رژیم جمهوری اسلامی را متهم به تحدیدات در مورد قرارگاه نظامی اشرف می کنند ووا اسلاما و و انسانا سر می دهند ولی در مقابل همین عمل اسرائیل ، حق را به اسرائیل می دهند
متاسفانه رهبری مجاهدین سالهاست که ناف اقتصادی و شریان سیاسی آن به پول بیگانگان گره خورده است و لذا آنها نمی تواند مستقل برای منافع خودشان بیندیشند چه برسد به ادعای مسخره دفاع از منافع مردم ایران که سالهاست علیه آنان مرزبندی جدی کرده اند .
به قول زنده یاد شانه چی که با "وجود سن زيادش برای امرار معاش گاهگاهی به آلمان ميرود و در بازارهای دست دوم فروشی آلمان مقداری لباس ميخرد و میآورد پاريس میفروشد. از او نقل میکردند، آنزمان که با شورای ملی مقاومت کار میکرده، دوستی از او پرسيده که مجاهدها که وضع ماليشان خيلی خوب است، تو چرا با اين همه مشقت برای چندرغاز در اين سن و سال آنقدر به خودت زحمت میدهی. از آنها بخواه،کمی به تو پول بدهند تا تو بيشتر به کارهای سياسی برسی و او پاسخ داده بود، "نه، پسر جان، من اين کار را نمیکنم. وابستگی اقتصادی، وابستگی سياسی را بدنبال میآورد."
نقل از فتا پور
تجربه مقاومت سیاسی حماس تجربه خوبی برای رجوی هست که تا وقتی رهبری یک جریانی در بین مردم باشد مردم ان سرزمین علیرغم تمامی سختی ها ، کنار رهبران سیاسی خود حتی اگر با عقاید سیاسی آنها موافق نباشند خواهند ماند اگر رجوی هم در ایران مانده بود شکی نبود که الان مورد احترام ترین رهبر سیاسی ایران محسوب میشد در حالی که در حال حاضر از نظر عدم محبوبیت بر سر مقام اولی با رهبران جمهوری اسلامی در رقابت فشرده ای هست .
.
اسرائیل آنقدر با تضادهای داخلی خود مواجه است (که تا کنون بدلیل تهدیدهای خارجی از بازشدن کامل آن ها مانع شده است ) و در موقعیتی نیست که بتواند آرزوی رجوی برای به قدرت رسیدن در ایران را براورده کند . کاری که رجوی در سالهای بعد از دهه 60 کمک از قدرتهای خارجی را امتحان کرده و شکست خورده است .
شعار مجاهدین ، تنها ره رهایئ راه مجاهدین است به یک بن بست و باتلاق ختم شده است که سود آن به جیب جمهوری اسلامی می ریزد. حمایت مجاهدین از اسرائیل در شرایطی که دولتهای خاورمیانه و آفریقا حاضر نیستند آشکارا با اسرائیل رابطه برقرار کنند نشان از عدم محبوبیت رژیم نژاد پرست اسرائیل دارد .
در چنین شرایطی حماس چه سرنگون شود یا بتواند به قدرت ادامه بدهد برنده آن جمهوری اسلامی خواهد بود که در کنار آنها برای منافع سیاسی خود بود ولی مردم غزه و بسیاری از مسلمانان این را فراموش نخواهند کرد . اعتبار سیاسی آن به جیب روحانیون حاکم بر ایران خواهد رفت .
مجاهدین از شکست های پی در پی خود درس نمی گیرند و با حمایت اسرائیل اصرار برادامه اقامت خود به عنوان مهمانان ناخوانده در اردوگاه نظامی اشرف دارند در حالیکه اردوگاه اشرف همانند کشتی شیک و مجلل تایتا نیک که بدرستی برای شرایط سخت طراحی نشده بود ، به کوه یخ تکامل و اصول اخلاقی و انسانی خورده است و در حال غرق شدن هست د رحالیکه ناخدای اصلی ان مسعودرجوی نزدیک به 6 سال هست که در کنترل آمریکائی ها هست و حق آشکار شدن و استفاده از عنوان رهبری مجاهدین ر ا ندارد و ناخدای جانشین وی هم د رفرانسه سرگر م جشن گرفتن پیروزیهای خود در دادگاههای اروپا هست . در حالیکه متوجه نیستند که همگامی مجاهدین با اسرائیلی ها ، خواست قلبی جمهوری اسلامی است زیرا باعث منزوی شدن و بی اعتباری هر
چه بیشتر مجاهدین در بین مردم ایران و خاورمیانه و جنبش های مترقی جهان خواهند شد .
فلسطین راه حل نظامی ندارد و باید از راه حل های سیاسی مردمی برای تشکیل دو کشور
اسرائیل وفلسطین تلاش کرد . ادامه بحران خواست جمموری اسلامی و اسرائیل هست هر کدام بنوعی سعی در کاهش نفوذ یکدیگردر خاورمیانه دارند و مردم عادی قربانیان این رقابت ها هستند
./
با امید تحقق صلح پایدار در منطقه خاورمیانه
سعید سلطانپور - کانادا
چهارشنبه، دی ۰۴، ۱۳۸۷
بیچاره بهشتی ها
محسن رضایی: ایران، بهشت روی زمین خواهد شد!
اکونیوز: دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، گفت: سند چشم انداز، نقشه راهنماي ماست و ايران براساس اين سند به بهشت روي زمين تبديل خواهد شد.
### چه شود
بیچاره اهالی بهشت ایران که می خواهند از بهشت بروند
اکونیوز: دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، گفت: سند چشم انداز، نقشه راهنماي ماست و ايران براساس اين سند به بهشت روي زمين تبديل خواهد شد.
### چه شود
بیچاره اهالی بهشت ایران که می خواهند از بهشت بروند
سهشنبه، دی ۰۳، ۱۳۸۷
آيت الله منتظری: ولايت مطلقه فقيه از جمله مصاديق بارز شرک است، ميزان نيوز
آيت الله منتظری: ولايت مطلقه فقيه از جمله مصاديق بارز شرک است، ميزان نيوز
آيت الله منتظری در ديدار با دبير کل و برخی اعضای نهضت آزادی ايران اعلام نمود که در زمان بازنگری قانون اساسی، به جهت ايراداتی که به افزايش اختيارات ولی فقيه و شمول مطلق اين اختيارات داشتهاند، با آن مخالفت کردهاند و باور دارند که حتی پيامبر اکرم (ص) نيز از حق ولايت مطلقه برخوردار نبوده است و ولايت مطلقه فقيه را از جمله مصاديق بارز شرک بر شمردند.
روز جمعه ۲۹ آذر ۱۳۸۷، دکتر ابراهيم يزدی به اتفاق هياتی مشتمل بر برخی از اعضای شورای مرکزی و دفتر سياسی نهضت آزادی ايران با آيت الله العظمی منتظری و حجه الاسلام والمسلمين شهرستانی نمايندهی آيت الله العظمی سيستانی در ايران ديدار و گفتگو داشتند.
حضرت آيت الله العظمی منتظری ضمن اشاره به وقايع روزهای انقلاب از دينداری و پايداری مرحوم مهندس بازرگان و نيز روابط نزديک دکتر يزدی با رهبر فقيد انقلاب خاطراتی نقل کردند. ايشان در ادامه با طرح مبانی فقهی و عقلی نظريهی ولايت فقيه خاطرنشان کردند که نظرات فقيه به ما هو فقيه، تنها در امور فقهيه برنظرات ساير مردم تقدم دارد و ورود در مسايل ديگر، مانند ايجاد رابطه با امريکا يا روابط سياسی با ساير کشورها، علی الاصول در حوزهی کاری ولی فقيه قرارنمی گيرد و بايد به وسيله کارشناس متخصص حل و فصل شود.
آيت الله منتظری افزود که در زمان بازنگری قانون اساسی، به جهت ايراداتی که به افزايش اختيارات
ولی فقيه و شمول مطلق اين اختيارات داشتهاند، با آن مخالفت کردهاند و باور دارند که حتی پيامبر اکرم (ص) نيز از حق ولايت مطلقه برخوردار نبوده است و ولايت مطلقه فقيه را از جمله مصاديق بارز شرک بر شمردند.
ايشان با نقد سياستهای دولت نهم در سرکوب مخالفان سياسی آن، حکم صادره برای آقای مجتبی لطفی – ازاعضای دفتر ايشان – داير بر زندان، تبعيد و ممنوعيت از نوشتن را بر خلاف عدالت اسلامی دانستند و سوال کردند که دولتی که مدام شعار حکومت عدل علی سر میدهد، بر اساس کدام مبانی دينی و اخلاقی، ديگران را از نوشتن و فعاليت در چارچوب قانون منع میکند و اين موارد را بيانگر تعارض در شعار و عمل دانستند.
در پايان اين ديدار، آيت الله العظمی منتظری بيان داشت که معصومان چهارده نفر بيشتر نبودند و مرحوم آيت الله خمينی هرگز ادعای مصونيت از خطا نداشت.
پس از آن، دبير کل نهضت آزادی ايران و هيات همراه در ديدار کوتاهی با حجه الاسلام والمسلمين شهرستانی، نمايندهی حضرت آيت الله العظمی سيستانی در ايران ، پيرامون اوضاع عراق و مشی مديريتی و مرجعيت مذهبی آيت الله سيستانی به بحث و گفتگو نشستند.
جناب شهرستانی با بيان اين نکته که بايد ميان بحث حمله آمريکا به عراق و شکست صدام و تداوم اشغال عراق تفکيک قايل شد، اشاره کردند که نمايندگان ملت عراق در پارلمان و دولت با تعديل و امضای توافقنامهی امنيتی نشان دادند که در مسير سياسی خود به نوعی واقع بينی دست يافتهاند.
دکتر ابراهيم يزدی نيز در اين ديدار، با اشاره به منافعی که دستيابی به امنيت پايدار در عراق برای ملت و دولت ايران میتواند داشته باشد، به نقد عملکرد دولت مردان جمهوری اسلامی و آمريکايی ها در عراق پرداختند و ضمن تقدير از تعامل آيت الله العظمی سيستانی با ديگر گروههای سياسی و قوميتها از ايشان به عنوان عالمی ياد کردند که در مسير طبيعی و سنت تاريخی شيعه مورد عنايت مردم قرار گرفتهاند و همين جايگاه مردمی است که ايشان را از بسياری از مراجع رسمی متمايز می کند و قادر به ايفای نقش موثر هدايتگری می سازد.
آيت الله منتظری در ديدار با دبير کل و برخی اعضای نهضت آزادی ايران اعلام نمود که در زمان بازنگری قانون اساسی، به جهت ايراداتی که به افزايش اختيارات ولی فقيه و شمول مطلق اين اختيارات داشتهاند، با آن مخالفت کردهاند و باور دارند که حتی پيامبر اکرم (ص) نيز از حق ولايت مطلقه برخوردار نبوده است و ولايت مطلقه فقيه را از جمله مصاديق بارز شرک بر شمردند.
روز جمعه ۲۹ آذر ۱۳۸۷، دکتر ابراهيم يزدی به اتفاق هياتی مشتمل بر برخی از اعضای شورای مرکزی و دفتر سياسی نهضت آزادی ايران با آيت الله العظمی منتظری و حجه الاسلام والمسلمين شهرستانی نمايندهی آيت الله العظمی سيستانی در ايران ديدار و گفتگو داشتند.
حضرت آيت الله العظمی منتظری ضمن اشاره به وقايع روزهای انقلاب از دينداری و پايداری مرحوم مهندس بازرگان و نيز روابط نزديک دکتر يزدی با رهبر فقيد انقلاب خاطراتی نقل کردند. ايشان در ادامه با طرح مبانی فقهی و عقلی نظريهی ولايت فقيه خاطرنشان کردند که نظرات فقيه به ما هو فقيه، تنها در امور فقهيه برنظرات ساير مردم تقدم دارد و ورود در مسايل ديگر، مانند ايجاد رابطه با امريکا يا روابط سياسی با ساير کشورها، علی الاصول در حوزهی کاری ولی فقيه قرارنمی گيرد و بايد به وسيله کارشناس متخصص حل و فصل شود.
آيت الله منتظری افزود که در زمان بازنگری قانون اساسی، به جهت ايراداتی که به افزايش اختيارات
ولی فقيه و شمول مطلق اين اختيارات داشتهاند، با آن مخالفت کردهاند و باور دارند که حتی پيامبر اکرم (ص) نيز از حق ولايت مطلقه برخوردار نبوده است و ولايت مطلقه فقيه را از جمله مصاديق بارز شرک بر شمردند.
ايشان با نقد سياستهای دولت نهم در سرکوب مخالفان سياسی آن، حکم صادره برای آقای مجتبی لطفی – ازاعضای دفتر ايشان – داير بر زندان، تبعيد و ممنوعيت از نوشتن را بر خلاف عدالت اسلامی دانستند و سوال کردند که دولتی که مدام شعار حکومت عدل علی سر میدهد، بر اساس کدام مبانی دينی و اخلاقی، ديگران را از نوشتن و فعاليت در چارچوب قانون منع میکند و اين موارد را بيانگر تعارض در شعار و عمل دانستند.
در پايان اين ديدار، آيت الله العظمی منتظری بيان داشت که معصومان چهارده نفر بيشتر نبودند و مرحوم آيت الله خمينی هرگز ادعای مصونيت از خطا نداشت.
پس از آن، دبير کل نهضت آزادی ايران و هيات همراه در ديدار کوتاهی با حجه الاسلام والمسلمين شهرستانی، نمايندهی حضرت آيت الله العظمی سيستانی در ايران ، پيرامون اوضاع عراق و مشی مديريتی و مرجعيت مذهبی آيت الله سيستانی به بحث و گفتگو نشستند.
جناب شهرستانی با بيان اين نکته که بايد ميان بحث حمله آمريکا به عراق و شکست صدام و تداوم اشغال عراق تفکيک قايل شد، اشاره کردند که نمايندگان ملت عراق در پارلمان و دولت با تعديل و امضای توافقنامهی امنيتی نشان دادند که در مسير سياسی خود به نوعی واقع بينی دست يافتهاند.
دکتر ابراهيم يزدی نيز در اين ديدار، با اشاره به منافعی که دستيابی به امنيت پايدار در عراق برای ملت و دولت ايران میتواند داشته باشد، به نقد عملکرد دولت مردان جمهوری اسلامی و آمريکايی ها در عراق پرداختند و ضمن تقدير از تعامل آيت الله العظمی سيستانی با ديگر گروههای سياسی و قوميتها از ايشان به عنوان عالمی ياد کردند که در مسير طبيعی و سنت تاريخی شيعه مورد عنايت مردم قرار گرفتهاند و همين جايگاه مردمی است که ايشان را از بسياری از مراجع رسمی متمايز می کند و قادر به ايفای نقش موثر هدايتگری می سازد.
دوشنبه، دی ۰۲، ۱۳۸۷
سنگ صبور، شعری برای محمد مدير شانه چي، برگرفته از کتاب «به هواي ميهن» مجموعه اشعار نعمت آزرم
سنگ صبور، شعری برای محمد مدير شانه چي، برگرفته از کتاب «به هواي ميهن» مجموعه اشعار نعمت آزرم
محمد آقا مدير شانهچي، پس از عمري تلاش پيگير و مجاهدت مدام در جهت رشد، اعتلا و آزادي مردم اين سرزمين، در روز پنجشنبه بيست و هشتم آذر ماه، در مشهد، جان به جان آفرين تسليم نمود.
شعر زیر را نعمت آزرم سال ۱۳۶۱ در پاریس برای او سروده بود:
اي سنگ صبور اين زمانه
اي تير زمانه را نشانه
با جسم نحيف و رنج بسيار
چون قامت قرص استوانه
با آنهمه داغ کوه افکن
خم زير غمان نکرده شانه
با روي گشاده همچنان صبح
لبخندزنان درين شبانه
يک عمر به رهگذار توفان
با عشق بنا نهاده لانه
بسيار کشيده رنج زندان
با تنگي آب و نان و دانه
ارزاني خلق هرچه بودت
بي هيچ توقع و بهانه
چل سال به راه حق تپيدي
آن راه که نيستش کرانه
با همسر همرهت که مي بود
همواره تو را چو پشتوانه
در دامن تو چهار فرزند
باليد يکان يکان يگانه
در راه نجات خلق کردي
دو دختر و دو پسر روانه
آن «زهره» و «محسن» و «حسين»ات
وان «شهره» که بود نازدانه. (1)
گشتند شهيد در ره خلق
بي هيچ تفاخر و نشانه
هر چند که هر کدام بودند
در زمره خويش بي همانه
جلادي شاه کشت يکتن
جلادي شيخ اين سه گانه
هر قاتل پاره دل تو
بودت چه بسا به سفره خانه (2)
يک عمر به ميزیاني تو
بودند صباح تا شبانه
بي شرمي شيخ را گواهي
بهتر ز تو نيست در زمانه
هرچند که گرده اي نمانده ست
کز شيخ نخورده تازيانه
در باغ وطن فکنده آتش
بر ريشه و ساقه و جوانه
هرگاه به چهره تو بينم
آتش کشد از دلم زبانه
ويران شده است آشيانت
اي مرغ جدا ز آَشيانه
رو سوي تو کرد چرخ پرتاب
هر تير که داشت در خزانه
تو چهره روزگار مائي
بي هيچ گزافه و فسانه
رسوائي اين شب ستم را
اين روز تو بهترين نشانه
بيهوده گمان زده ست ضحاک
کاو جان ببرد از اين ميانه
هر تير که سوي خلق افکند
رو سوي خودش کند کمانه
بنگر که نبرد خلق با او
شد کوچه به کوچه خانه خانه
تا گام دگر فتند به دوزخ
استاده کنون بر آستانه
ميهن برهد ز ننگ ضحاک
از يمن قيام کاويانه
کابوس شب ستم بدرد
خندد لب صبح، با ترانه
نابود شود دروغ و ماند
ايران بزرگ جاودانه
پاريس – شهريور ۱۳۶۱
از کتاب «به هواي ميهن» نعمت آزرم
حواشي
به ترتيب تاريخ شهادت:
الف : زهره مدير شانه چي دانشجوي سال دوم علوم قضائي، زنداني سياسي رژيم سلطنتي، عضو سازمان چريک هاي فدائي خلق، در برخورد مسلحانه با مأموران ساواک به تاريخ ارديبهشت 1354 جان باخت.
ب: حسين مدير شانه چي دانشجوي سال دوم علوم آزمايشگاهي و پتروشيمي در تاريخ آبان 1360 در حمله شبانه پاسداران انقلاب اسلامي، با آرپي جي به خانه مسکوني اش به خاک و خون غلطيد.
ج_ محسن مدير شانه چي فارغ التحصيل علوم آزمايشگاهي، زنداني سرشناس رژيم سلطنتي، از رهبران سازمان چريک هاي فدائي خلق (اقليت) در تاريخ 29 آذر به هنگام خروج از خانه تيمي از پشت سر به مسلسل پاسداران انقلاب اسلامي از پاي درآمد.
د- شهره مدير شانه چي دانشجوي سال اول علوم رياضي در اوايل دي ماه 1360 در خيابان بازداشت و در اواخر بهمن 1360 در زندان اوين تيرباران شد.
اشاره به اينکه بسياري از دولتمردان روحاني کنوني، مهمان ماه و سال آقاي شانه چي بودند. بويژه سيدعلي خامنه اي که هر سال دو ماهه محرم و صفر و همچنين ماه رمضان را که براي روضه خواني از مشهد به تهران مي رفت ميهمان آقاي شانه چي بود.
یکشنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۷
بسته شدن دفتر کانون مدافعان حقوق بشر ، نقض آشکار حقوق بشر در ایرا ن هست
مأموران امنیتی و انتظامی ایران، روز یکشنبه، با یورش به دفتر کانون مدافعان حقوق بشر در یوسفآباد تهران، اقدام به پلمپ این دفتر کردند.
نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر در گفت و گو با راديو فردا گفت که نيروهای انتظامی، مأموران کلانتری و لباس شخصیها ساعت سه بعد از ظهر بدون ارائه کردن حکم قضایی وارد ساختمان شدند.
بشنوید:
گفتگو با نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر
وی افزود: حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر وارد ساختمان شده و اقدام به فيلمبرداری از داخل ساختمان کردند.
به گفته خانم محمدی کانون مدافعان حقوق بشر قصد داشت روز يکشنبه به مناسبت ۲۱ دسامبر شصتمين سالگرد تصويب اعلاميه حقوق بشر، جشنی برگزار کند.
وی اضافه کرد که این کانون میخواست در این مراسم به تقی رحمانی، از فعالان اجتماعی-سیاسی جايزه دهد و همچنين قرار بود ۱۰ نفر در این مراسم سخنرانی کنند.
به گفته وی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر ميهمان از جمله فعالان حقوق زنان، فعالان دانشجويی و کارگری به جشن روز يکشنبه دعوت شده بودند.
خانم محمدی میگويد وی نمیداند که به چه جرمی در کانون مدافعان پلمب شده است.
کانون مدافعان حقوق بشر با مشارکت خانم شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و آقایان محمد سیفزاده، محمدعلی دادخواه، عبدالفتاح سلطانی و محمد شریف از وکیلان دادگستری فعال در پروندههای حقوق بشر در ایران پایهگذاری شده است.
فعالیت این کانون علاوه بر پیگیری موارد نقض حقوق بشر، دفاع از زندانیان سیاسی - عقیدتی و نیز حمایت از خانواده زندانیان سیاسی را نیز شامل میشود.
بر اساس این گزارش اقدام نیروهای امنیتی و انتظامی متشکل از مأموران پلیس امنیت و پلیس کلانتری یوسف آباد، با برخورد فیزیکی با اعضای کانون مدافعان حقوق بشر از جمله آقای اسماعیلزاده و خانم محمدی همراه بوده و این اقدام در زمان حضور خانم عبادی در دفتر کانون صورت گرفته است.
این گزارش همچنین حاکی است که مأموران امنیتی و انتظامی بدون ارائه کارت شناسایی اقدام به برخورد با اعضای کانون و پلمب این دفتر اقدام کردهاند.
پیشتر در مرداد ماه سال ۸۵، دبيرخانه کميسيون ماده ۱۰قانون فعاليت احزاب و جمعيتها در ايران با صدور اطلاعيهای اعلام کرد که فعاليت کانون مدافعان حقوق بشر غير قانونی است و اگر اعضای اين کانون به فعاليت ادامه دهند تحت پيگرد قضایی قرار خواهند گرفت.
نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر در گفت و گو با راديو فردا گفت که نيروهای انتظامی، مأموران کلانتری و لباس شخصیها ساعت سه بعد از ظهر بدون ارائه کردن حکم قضایی وارد ساختمان شدند.
بشنوید:
گفتگو با نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر
وی افزود: حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر وارد ساختمان شده و اقدام به فيلمبرداری از داخل ساختمان کردند.
به گفته خانم محمدی کانون مدافعان حقوق بشر قصد داشت روز يکشنبه به مناسبت ۲۱ دسامبر شصتمين سالگرد تصويب اعلاميه حقوق بشر، جشنی برگزار کند.
وی اضافه کرد که این کانون میخواست در این مراسم به تقی رحمانی، از فعالان اجتماعی-سیاسی جايزه دهد و همچنين قرار بود ۱۰ نفر در این مراسم سخنرانی کنند.
به گفته وی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر ميهمان از جمله فعالان حقوق زنان، فعالان دانشجويی و کارگری به جشن روز يکشنبه دعوت شده بودند.
خانم محمدی میگويد وی نمیداند که به چه جرمی در کانون مدافعان پلمب شده است.
کانون مدافعان حقوق بشر با مشارکت خانم شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و آقایان محمد سیفزاده، محمدعلی دادخواه، عبدالفتاح سلطانی و محمد شریف از وکیلان دادگستری فعال در پروندههای حقوق بشر در ایران پایهگذاری شده است.
فعالیت این کانون علاوه بر پیگیری موارد نقض حقوق بشر، دفاع از زندانیان سیاسی - عقیدتی و نیز حمایت از خانواده زندانیان سیاسی را نیز شامل میشود.
بر اساس این گزارش اقدام نیروهای امنیتی و انتظامی متشکل از مأموران پلیس امنیت و پلیس کلانتری یوسف آباد، با برخورد فیزیکی با اعضای کانون مدافعان حقوق بشر از جمله آقای اسماعیلزاده و خانم محمدی همراه بوده و این اقدام در زمان حضور خانم عبادی در دفتر کانون صورت گرفته است.
این گزارش همچنین حاکی است که مأموران امنیتی و انتظامی بدون ارائه کارت شناسایی اقدام به برخورد با اعضای کانون و پلمب این دفتر اقدام کردهاند.
پیشتر در مرداد ماه سال ۸۵، دبيرخانه کميسيون ماده ۱۰قانون فعاليت احزاب و جمعيتها در ايران با صدور اطلاعيهای اعلام کرد که فعاليت کانون مدافعان حقوق بشر غير قانونی است و اگر اعضای اين کانون به فعاليت ادامه دهند تحت پيگرد قضایی قرار خواهند گرفت.
جمعه، آذر ۲۹، ۱۳۸۷
پرزيدنتي كه سوسك شد
پس از پرتاب كفش به سمت رييس جمهور آمريكا توسط خبرنگار عراقي، «عليرضا قزوه» در اين باره شعري با نام «پرزيدنتي كه سوسك شد!» سروده است.
كفشي به او نخورد
ولي مُرد
و پيش از آن كه بميرد
در نطق بچگانه خود گفت
كه نمرهات 10 بود
اما تو 20 گرفتي المنتظر!
حالا باران كفش ميبارد در واشنگتن و بغداد
المپيك كفش راه افتاده است در خيابانهاي دنيا
و در منا
شيطان عقبي را
هر ساله بعد از اين
با كفش هاي سنگي
خواهند زد
كوتاه نيا المنتظر!
سياستمداران تنها ميتوانند جا خالي بدهند
و كفشهاي گران و برّاق بپوشند
و حرف مفت بزنند
كوتاه نيا در برابر كوتولهها
كه كفش تو فصيحتر است و
يك لنگه كفش تو
از قيمت تمام كفشهاي ديكتاتورها
بالاتر است
مزايده كفش!
حراج فراگهاي كابوي!
سقوط قيمت گاوميش!
سرگيجه فراكسيون دلار!
محاصره غزه!
موشك در برابر غذا
كفش در برابر دلار
دلار ميشكند
و كفشهاي منتظر
پيروز ميشود
و بعد از اين
در قصّههاي شب يلدا
مادربزرگها حكايت ميكنند:
يكي نبود و يكي بود
كفشي بود و
پرزيدنتي كه سوسك شد!
كفشي به او نخورد
ولي مُرد
و پيش از آن كه بميرد
در نطق بچگانه خود گفت
كه نمرهات 10 بود
اما تو 20 گرفتي المنتظر!
حالا باران كفش ميبارد در واشنگتن و بغداد
المپيك كفش راه افتاده است در خيابانهاي دنيا
و در منا
شيطان عقبي را
هر ساله بعد از اين
با كفش هاي سنگي
خواهند زد
كوتاه نيا المنتظر!
سياستمداران تنها ميتوانند جا خالي بدهند
و كفشهاي گران و برّاق بپوشند
و حرف مفت بزنند
كوتاه نيا در برابر كوتولهها
كه كفش تو فصيحتر است و
يك لنگه كفش تو
از قيمت تمام كفشهاي ديكتاتورها
بالاتر است
مزايده كفش!
حراج فراگهاي كابوي!
سقوط قيمت گاوميش!
سرگيجه فراكسيون دلار!
محاصره غزه!
موشك در برابر غذا
كفش در برابر دلار
دلار ميشكند
و كفشهاي منتظر
پيروز ميشود
و بعد از اين
در قصّههاي شب يلدا
مادربزرگها حكايت ميكنند:
يكي نبود و يكي بود
كفشي بود و
پرزيدنتي كه سوسك شد!
دوشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۷
خبرنگار عراقی که بوش را با کفش ترور کرد
اینکار خبرنگار جوان عراقی را دیدم و خوشحال شدم که بوش را با گلوله نزد چون آخر دوران ریاست جمهوری محبوبیتش می رفت بالا . بعد هم خشونت بالا می گرفت ..هر چند این خبرنگار از دست ماموران امنیتی آمریکا و عراقی کتک بسیار زیادی خورد ولی یک حس غرور به عر اقی ها و عرب ها داد.
کتک خوردنش ارزش کفش پرت کردن را داشت .
این هم نوعی مباره مدنی است د رغر ب کیک و. گوجه فرنگی و تخم مرغ می زنند در عراق کفش که بدترین نوع فحش است
یکشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۸۷
یاد هنرمند طنز پردازارحام صدر گرامی باد
خبر ها از درگذشت ارحام صدر هنرمند بزرگ ایرانی متولد اصفهان که با طنز خاص خودش با بدی ها و زشتی ها ی اجتماعی مبارزه می کرد در گذشت
ان سالها که کوچکتر بودم با پدرم چند یابر به تاترش در مجله جلفا ی اصهفان رفته بودم . پر از تماشاچی و سراسر خنده که با حرفهای ارحام صدر منفجر می شدند .
ارحام صدر بعد از انقلاب و تنگ نظری های انحصارطلبان همراه دیگر هنرمندان خانه نشین شد .ولی هنرش و خاطره هایش در یاد مردم ایران ماند.
ارجام صدر هنرمند مردمی بود . یادش گرامی باد
ارحام صدر یکی ازاستادان مسلم طنز ایران بود
چهارشنبه، آذر ۲۰، ۱۳۸۷
آیاائتلاف شکننده مخالفا ن دولت کانادا شکافی در محافظه کاران ایجاد خواهد کرد ؟
آیاائتلاف شکننده مخالفا ن دولت کانادا شکافی در محافظه کاران ایجاد خواهد کرد ؟
سعید سلطانپور
فرماندا رکل کانادا با درخواست نخست وزیر هارپر برای تعلیق مجلس تا 27 ژانویه موافقت کرد . این موافقت بحران را از سطح مجلس و رسانه ها به سطح گرد همائی ها در شهرهای بزرگ از طرف موافقان ائتلاف و مخالفان آن و حمایت از دولت هارپر کشید . در تورنتو هزاران نفر در یک هوای سرد در میدان شهرداری به سخنان دیان رهبر حزب لیبرال و جک لیتون رهبر حزب ان دی پی گوش فرادادند . همزمان در حدود 400 نفر از حامیان دولت در جلوی پارلمان انتاریو اقدام ائتلاف را محکو م کردند .
هارپر توانست با بزرگ کردن اتحاد لیبرال ها با حزب جدائی طلب بلاک کبکوا, افکار عمومی کانادا بخصو ص غرب را تا حدود زیادی بر عیله ائتلاف بسیج کند.
هارپر در سخنرانی تلویزیونی خود که با استفاده از حق قانونی نخست وزیر در مواقع بحرانی برای ارتباط مستقیم با مردم ، انجام شده بود در حالی در بخش انگلیسی برای ترساندن دیگر نقاط کانادا ، از کلمه جدایئ طلبان بکرات استفاده می کرد در بخش فرانسوی از کلمه خودمختاری طلبان استفاده می کرد که بنوعی عدم صداقت وی را می رساند.
البته تحلیل گران و سیاستمداران منجمله " کن لونزا " رهبر اتحادیه اتوموبیل سازان کانادا ، بشدت هارپر را در این مورد نکوهش کردند زیرا احتمال اوج گرفتن احساسات ناسونالیستی و جدائی طلبانه در کبک را هشدار دادند . اولین نتیجه سخنان هارپر برنده شدن اکثریتی ژان شاره رهبر لیبرالها ی کبک بود .
اگر دیان آدم سیاسی کاری بود و به این ائتلاف ایمان داشت بایستی خودش و هوادارنش در جلوی خانه فرماندار کل و یا مجلس تحصن می کرد ند تا فرماندار اجازه تشکیل دولت را به آنها بدهد . یعنی همان کاری که غرب در مورد کشورهای شرقی و انقلاب های رنگی در گرجستان و اکراین تشویق کرد.
جنگ رهبری در لیبرال عامل اصلی شکنندگی ائتلاف
شکی نیست که ائتلاف دوامی نخواهد داشت زیرا در مراسم تورنتو تنها جرالد کندی د رکنار دیان در صحنه حضور داشت . از ان دی پی هم تنها لیتون حضور داشت .
مایکل ایگناتیف و باب ری دو کاندیدای اصلی رهبری حزب از این مراسم خود رادور نگهداشتند که پیام سیاسی آشکار در مورد دور نگهداشتن خود از ائتلاف داشت. در حالی که باب ری اعلام کرده بود که به دولت هارپر اعتمادی ندارد و در اولین فرصت وی را ساقط کرد و در این راستا حاضر است به عنوان نماینده انتلاف برای معرفی آن به سراسر کانادا سفر کند ، ایگناتیف در مورد عدم اعتماد به دولت اظهار نظر سریعی نکرد.
بدلیل اعتراض بسیاری د رمورد نخست وزیری دیان بسیاری از نمایندگان لیبرال هوادار دیان نظیر براین ویلفرت ( ریچموندهیل ) ترجیح دادند که خود را آفتابی نسا خته و درزیر رادار مردم حوزه انتخاباتی خود حرکت کنند که خود به تضعیف بیشتر دیان انجامید .
هر چند شکاف درمیان لیبرا ل ها در همان روز اول ائتلاف با اعتراض علنی جیم کرجیانس (نماینده کانادایئ یونانی تبار اسکاربور ) ه خواستار استعفای دیان شده بود به مطبوعات کشیده شد ه بود.
سیاستمداران لیبرال استان نیز در صحنه حضور نداشتند که به وضوح بلاتکلیفی آنان و یا نارضایتی آنان را از دیان و ائتلاف نشان می داد. آنا ن بدلیل شرایط بحران اقتصادی انتاریو که بشدت نیاز به کمک های اتاوادارد ، ترجیح دادند تماشای میدان و بیرون آمدن برنده باشند . این در حالی بود که رهبران محافظه کار انتاریو نظیر جان توری و فرانک کلیس انتلاف را یک کودتا خواندند و در تظاهرات فعالانه شرکت داشتند.
چشم انداز سیاسی
امروز دیان استعفای خود را اعلام کرد و قرار شده است که رهبری حزب زودتر از موعدمعین تعیین شود. در حالیکه باب ری معتقد است باید هواداران حزب در مورد رهبری تصمیم بگیرند ولی ایگنایتف معتقد است که مدیران حوزه های انتخاباتی می توانند همراه با سناتور ها رهبر جدید را انتخاب کنند .
خروج دیان ، ائتلاف را با علامت سوال روبر و می کند زیرا ایگناتیف چندان در مورد ساقط کردن دولت هارپر عجله ای ندارد وی می تواند دو سال برای نخست وزیر شدن را صبر کند و تجربه مدیریت سیاسی بیندوزد . چیزی که فقدانش وی را در سال 2006 از رسیدن به رهبری حزب با داشتن 43 % از حمایت نمایندگان باز داشت . از سوی دیگر باب ری مسن ، با تجربه مدیریت ( هرچند نه چندان درخشان اقتصادی به عنوان نخست وزیر انتاریو1990-1995 ) در کنار جرالد کندی که از وی حمایت کرده است .
شکاف در محافظه کاران
هارپر هر چند توانست دولت خود را را تا 27 ژانویه و ارائه لایحه بودجه در قدرت نگهدارد و لی شکی نیست که بحران سیاسی باعث خشم کانادائی ها از هر دوسو که دیگری را متهم به نقض دموکراسی می کنند ، شد ه است
. ادامه بحران سیاسی ؛ نگرانی ها ی زیادی را در بخش سرمایه به وجود آورده است . از سوی دیگر بسیاری از حلقه محافظه کاران می دانند که هارپر بود که این جرقه بحرا ن سیاسی را زده است . اگر ائتلاف بتواند بعد از دیان پابر جا بماند شکی نیست که درون حلقه محافظه کاران که خود حاصل ائتلاف رفورم و حزب اتحاد بود بر سر رهبری هارپر که موقعیت محافظه کاران را تضعیف کرده است ، ترک جدی ایجاد خواهد کرد . هارپر ا ز نظر اقتصادی معتقد به هزینه کردن در این مواقع نیست و آنرا بر خلاف اصول محافظه کاران می داند ولی برای حفظ قدرت مجبور است که به خواسته های اقتصادی لیبرال ها و ان دی پی پاسخ بدهد تا بتواند رای آنانرا بشکند . لیتون و ری و دوسپ مصمم به سرنگونی دولت هارپر هستند مسلما هارپر در جو بی اعتمادی و شرایط سخت اقتصادی مشکلات زیادی خواهد داشت .
ترمیم سیستم سیاسی کانادا
بحران سیاسی ایجاد شده نیاز سیستم سیاسی کانادا به تجدید ساختا ر در مو رد نقش فرماندار کل که ظاهرا نقش تشریفاتی دارد ولی این بحران نشان داد که فرماندا ر کل نقش بسیار جدی در امور سیاسی کانادا به عنوان نماینده انگلیس دارد که بایستی تعریف مجدد شود. همچنین سیستم گزینش نمایندگان باید بر اساس آرا مردم باشد ، و نیز نقش رهبر حزب به عنوان نخست وزیر که بالاترین قدرت را داشته و لی می توانداز طرف مردم به نمایندگی مجلس انتخاب نشده باشد .
6 Dec 2008
سعید سلطانپور
فرماندا رکل کانادا با درخواست نخست وزیر هارپر برای تعلیق مجلس تا 27 ژانویه موافقت کرد . این موافقت بحران را از سطح مجلس و رسانه ها به سطح گرد همائی ها در شهرهای بزرگ از طرف موافقان ائتلاف و مخالفان آن و حمایت از دولت هارپر کشید . در تورنتو هزاران نفر در یک هوای سرد در میدان شهرداری به سخنان دیان رهبر حزب لیبرال و جک لیتون رهبر حزب ان دی پی گوش فرادادند . همزمان در حدود 400 نفر از حامیان دولت در جلوی پارلمان انتاریو اقدام ائتلاف را محکو م کردند .
هارپر توانست با بزرگ کردن اتحاد لیبرال ها با حزب جدائی طلب بلاک کبکوا, افکار عمومی کانادا بخصو ص غرب را تا حدود زیادی بر عیله ائتلاف بسیج کند.
هارپر در سخنرانی تلویزیونی خود که با استفاده از حق قانونی نخست وزیر در مواقع بحرانی برای ارتباط مستقیم با مردم ، انجام شده بود در حالی در بخش انگلیسی برای ترساندن دیگر نقاط کانادا ، از کلمه جدایئ طلبان بکرات استفاده می کرد در بخش فرانسوی از کلمه خودمختاری طلبان استفاده می کرد که بنوعی عدم صداقت وی را می رساند.
البته تحلیل گران و سیاستمداران منجمله " کن لونزا " رهبر اتحادیه اتوموبیل سازان کانادا ، بشدت هارپر را در این مورد نکوهش کردند زیرا احتمال اوج گرفتن احساسات ناسونالیستی و جدائی طلبانه در کبک را هشدار دادند . اولین نتیجه سخنان هارپر برنده شدن اکثریتی ژان شاره رهبر لیبرالها ی کبک بود .
اگر دیان آدم سیاسی کاری بود و به این ائتلاف ایمان داشت بایستی خودش و هوادارنش در جلوی خانه فرماندار کل و یا مجلس تحصن می کرد ند تا فرماندار اجازه تشکیل دولت را به آنها بدهد . یعنی همان کاری که غرب در مورد کشورهای شرقی و انقلاب های رنگی در گرجستان و اکراین تشویق کرد.
جنگ رهبری در لیبرال عامل اصلی شکنندگی ائتلاف
شکی نیست که ائتلاف دوامی نخواهد داشت زیرا در مراسم تورنتو تنها جرالد کندی د رکنار دیان در صحنه حضور داشت . از ان دی پی هم تنها لیتون حضور داشت .
مایکل ایگناتیف و باب ری دو کاندیدای اصلی رهبری حزب از این مراسم خود رادور نگهداشتند که پیام سیاسی آشکار در مورد دور نگهداشتن خود از ائتلاف داشت. در حالی که باب ری اعلام کرده بود که به دولت هارپر اعتمادی ندارد و در اولین فرصت وی را ساقط کرد و در این راستا حاضر است به عنوان نماینده انتلاف برای معرفی آن به سراسر کانادا سفر کند ، ایگناتیف در مورد عدم اعتماد به دولت اظهار نظر سریعی نکرد.
بدلیل اعتراض بسیاری د رمورد نخست وزیری دیان بسیاری از نمایندگان لیبرال هوادار دیان نظیر براین ویلفرت ( ریچموندهیل ) ترجیح دادند که خود را آفتابی نسا خته و درزیر رادار مردم حوزه انتخاباتی خود حرکت کنند که خود به تضعیف بیشتر دیان انجامید .
هر چند شکاف درمیان لیبرا ل ها در همان روز اول ائتلاف با اعتراض علنی جیم کرجیانس (نماینده کانادایئ یونانی تبار اسکاربور ) ه خواستار استعفای دیان شده بود به مطبوعات کشیده شد ه بود.
سیاستمداران لیبرال استان نیز در صحنه حضور نداشتند که به وضوح بلاتکلیفی آنان و یا نارضایتی آنان را از دیان و ائتلاف نشان می داد. آنا ن بدلیل شرایط بحران اقتصادی انتاریو که بشدت نیاز به کمک های اتاوادارد ، ترجیح دادند تماشای میدان و بیرون آمدن برنده باشند . این در حالی بود که رهبران محافظه کار انتاریو نظیر جان توری و فرانک کلیس انتلاف را یک کودتا خواندند و در تظاهرات فعالانه شرکت داشتند.
چشم انداز سیاسی
امروز دیان استعفای خود را اعلام کرد و قرار شده است که رهبری حزب زودتر از موعدمعین تعیین شود. در حالیکه باب ری معتقد است باید هواداران حزب در مورد رهبری تصمیم بگیرند ولی ایگنایتف معتقد است که مدیران حوزه های انتخاباتی می توانند همراه با سناتور ها رهبر جدید را انتخاب کنند .
خروج دیان ، ائتلاف را با علامت سوال روبر و می کند زیرا ایگناتیف چندان در مورد ساقط کردن دولت هارپر عجله ای ندارد وی می تواند دو سال برای نخست وزیر شدن را صبر کند و تجربه مدیریت سیاسی بیندوزد . چیزی که فقدانش وی را در سال 2006 از رسیدن به رهبری حزب با داشتن 43 % از حمایت نمایندگان باز داشت . از سوی دیگر باب ری مسن ، با تجربه مدیریت ( هرچند نه چندان درخشان اقتصادی به عنوان نخست وزیر انتاریو1990-1995 ) در کنار جرالد کندی که از وی حمایت کرده است .
شکاف در محافظه کاران
هارپر هر چند توانست دولت خود را را تا 27 ژانویه و ارائه لایحه بودجه در قدرت نگهدارد و لی شکی نیست که بحران سیاسی باعث خشم کانادائی ها از هر دوسو که دیگری را متهم به نقض دموکراسی می کنند ، شد ه است
. ادامه بحران سیاسی ؛ نگرانی ها ی زیادی را در بخش سرمایه به وجود آورده است . از سوی دیگر بسیاری از حلقه محافظه کاران می دانند که هارپر بود که این جرقه بحرا ن سیاسی را زده است . اگر ائتلاف بتواند بعد از دیان پابر جا بماند شکی نیست که درون حلقه محافظه کاران که خود حاصل ائتلاف رفورم و حزب اتحاد بود بر سر رهبری هارپر که موقعیت محافظه کاران را تضعیف کرده است ، ترک جدی ایجاد خواهد کرد . هارپر ا ز نظر اقتصادی معتقد به هزینه کردن در این مواقع نیست و آنرا بر خلاف اصول محافظه کاران می داند ولی برای حفظ قدرت مجبور است که به خواسته های اقتصادی لیبرال ها و ان دی پی پاسخ بدهد تا بتواند رای آنانرا بشکند . لیتون و ری و دوسپ مصمم به سرنگونی دولت هارپر هستند مسلما هارپر در جو بی اعتمادی و شرایط سخت اقتصادی مشکلات زیادی خواهد داشت .
ترمیم سیستم سیاسی کانادا
بحران سیاسی ایجاد شده نیاز سیستم سیاسی کانادا به تجدید ساختا ر در مو رد نقش فرماندار کل که ظاهرا نقش تشریفاتی دارد ولی این بحران نشان داد که فرماندا ر کل نقش بسیار جدی در امور سیاسی کانادا به عنوان نماینده انگلیس دارد که بایستی تعریف مجدد شود. همچنین سیستم گزینش نمایندگان باید بر اساس آرا مردم باشد ، و نیز نقش رهبر حزب به عنوان نخست وزیر که بالاترین قدرت را داشته و لی می توانداز طرف مردم به نمایندگی مجلس انتخاب نشده باشد .
6 Dec 2008
یکشنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۷
شانزده آذر , احسان شریعتی
عکسها مربوط به دانشگاه تهران هست وبا سخنرانی شریعتی ارتباطی ندارد
به گزارش ايلنا، پسر دکتر علي شريعتي که به دعوت انجمن اسلامي دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران در تالار شريعتي سخنراني ميکرد، سخنان خود را به نام خداوند آزادي، برابري و احسان آغاز کرد و گفت: امروز در پنجاهوپنجمين سالگرد حادثه 16 آذر سال 32 هستيم که دانشجويان به کودتاي 28 مرداد آن سال واکنش نشان دادند؛ البته اعتراض دانشجويان به اين بود که چرا پليس با اجازه آتش، وارد محوطه دانشگاه شده است.
اين جامعهشناس با ارايه دو تعريف از دين يکي با نام «دين نو انديش و دين قلمي» و ديگري با نام «دين تثبيت کننده و ايدئولوژي در جامعه» ادامه داد: دانشگاه بايد نسبت خود را با هر يک از اين تعاريف از دين مشخص کند.
شريعني همچنين در ضرورت سازماندهي جنبش دانشجويي، به مسأله حفظ حافظه تاريخي اشاره کرد و افزود: جنبش دانشجويي کنوني ايران تافته جدابافته از جنبش دانشجويي پيش از انقلاب و حتي کليت تاريخ ايران نيست. اين جنبش مطالباتي دارد که بيارتباط با مطالبات گذشته نيست و تمام بدنه دانشگاه بايد مدافع اين مطالبات باشد.
يکي از اين دانشجويان از شريعتي پرسيد که چه کار عملي براي حفظ حافظه تاريخي در جنبش دانشجويي داريد، که وي در پاسخ به آن با اشاره به اينکه از مشکلات درون جنبش دانشجويي اطلاعي ندارد، گفت: اما به اعتقاد من جنبش دانشجويي در حفظ حافظه تاريخي ضعف داشته است، براي اين منظور لازم است تا ارگانهايي تشکيل شود و اين مسئوليت را بر عهده بگيرد. مثلا در نشريات جنبش دانشجويي به بحث و بررسي در مورد وضعيت جنبش دانشجويي در جامعه پرداخته شود. البته اين بحث بايد علمي و تاريخي باشد و مشخص کند که جنبش دانشجويي در چه مقاطعي دچار ضعفها و شکستهايي شده و نيازمند چه آسيب شناسي است.
به گزارش ايلنا، پسر دکتر علي شريعتي که به دعوت انجمن اسلامي دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران در تالار شريعتي سخنراني ميکرد، سخنان خود را به نام خداوند آزادي، برابري و احسان آغاز کرد و گفت: امروز در پنجاهوپنجمين سالگرد حادثه 16 آذر سال 32 هستيم که دانشجويان به کودتاي 28 مرداد آن سال واکنش نشان دادند؛ البته اعتراض دانشجويان به اين بود که چرا پليس با اجازه آتش، وارد محوطه دانشگاه شده است.
اين جامعهشناس با ارايه دو تعريف از دين يکي با نام «دين نو انديش و دين قلمي» و ديگري با نام «دين تثبيت کننده و ايدئولوژي در جامعه» ادامه داد: دانشگاه بايد نسبت خود را با هر يک از اين تعاريف از دين مشخص کند.
شريعني همچنين در ضرورت سازماندهي جنبش دانشجويي، به مسأله حفظ حافظه تاريخي اشاره کرد و افزود: جنبش دانشجويي کنوني ايران تافته جدابافته از جنبش دانشجويي پيش از انقلاب و حتي کليت تاريخ ايران نيست. اين جنبش مطالباتي دارد که بيارتباط با مطالبات گذشته نيست و تمام بدنه دانشگاه بايد مدافع اين مطالبات باشد.
يکي از اين دانشجويان از شريعتي پرسيد که چه کار عملي براي حفظ حافظه تاريخي در جنبش دانشجويي داريد، که وي در پاسخ به آن با اشاره به اينکه از مشکلات درون جنبش دانشجويي اطلاعي ندارد، گفت: اما به اعتقاد من جنبش دانشجويي در حفظ حافظه تاريخي ضعف داشته است، براي اين منظور لازم است تا ارگانهايي تشکيل شود و اين مسئوليت را بر عهده بگيرد. مثلا در نشريات جنبش دانشجويي به بحث و بررسي در مورد وضعيت جنبش دانشجويي در جامعه پرداخته شود. البته اين بحث بايد علمي و تاريخي باشد و مشخص کند که جنبش دانشجويي در چه مقاطعي دچار ضعفها و شکستهايي شده و نيازمند چه آسيب شناسي است.
شنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۷
چگونه تفکرات انحصارطلبانه هارپر ؛ ماه عسل محافظه کاران کانادا را کوتاه کرد
اشتباه هارپرو هوشیاری سیاسی کریتین
اشتباه هارپر این بود که بازی دموکراسی را که اصل اساسی و شناخته شده در لیبرال دموکراسی غرب هست را خود زیرپا گذاشته بود. محافظه کاران تنها 38 % ارای مردم را داشتند آنها به یک پیروزی خیره کنند ه نرسیده بود ند که بخواهند و بتوانند اهداف خود را که اقتصاد آزاد مدل آمریکائی که شکسته خورده است ، محقق کنند.
ژان کریتین نخست وزیر سابق لیبرال واد برادبنت رهبر سابق ان دی پی (1) در روز 5 شنبه بعد از اعلام برنامه اقتصادی مذاکره برای ائتلاف را آغاز کرد ه بودند کاری که تنها از کریتین ممکن بود.
رسانه های دست راستی و رادیوهای درست راستی شروع به تبلیغات از کودتا و جدا شدن کانادا کردند . تاکیتک ترساندن که جهانی شده است .
از سوی دیگر احزاب مخالف طی نامه ای از فرماندار کل درخواست کردند که بعد از وصول رای عدم اعتماد به دولت محافظه کار، وی بجای اعلام انتخابات ، فرمان تشکیل دولت را به این ائتلاف بدهد .
این موضوع کم سابقه ای بود که هارپر جوان و انحصار طلب فکر آنرا نکرده بود . در سال 1926 فرماندار جنرال ، درخواست ویلیام مکنزی کینگ (2) را در مورد انحلال پارلمان رد کرده و از رقیب محافظه کار وی (3) می خواهد که کابینه راتشکیل بدهد . با توجه به انتصاب فرماندار کل، ژان میشل ژان ، توسط ژان کریتین و تصویب ملکه انگلیس ، بعید بنظر می آید که وی درخواست ائتلاف را رد کند.
ممتن کامل
اشتباه هارپر این بود که بازی دموکراسی را که اصل اساسی و شناخته شده در لیبرال دموکراسی غرب هست را خود زیرپا گذاشته بود. محافظه کاران تنها 38 % ارای مردم را داشتند آنها به یک پیروزی خیره کنند ه نرسیده بود ند که بخواهند و بتوانند اهداف خود را که اقتصاد آزاد مدل آمریکائی که شکسته خورده است ، محقق کنند.
ژان کریتین نخست وزیر سابق لیبرال واد برادبنت رهبر سابق ان دی پی (1) در روز 5 شنبه بعد از اعلام برنامه اقتصادی مذاکره برای ائتلاف را آغاز کرد ه بودند کاری که تنها از کریتین ممکن بود.
رسانه های دست راستی و رادیوهای درست راستی شروع به تبلیغات از کودتا و جدا شدن کانادا کردند . تاکیتک ترساندن که جهانی شده است .
از سوی دیگر احزاب مخالف طی نامه ای از فرماندار کل درخواست کردند که بعد از وصول رای عدم اعتماد به دولت محافظه کار، وی بجای اعلام انتخابات ، فرمان تشکیل دولت را به این ائتلاف بدهد .
این موضوع کم سابقه ای بود که هارپر جوان و انحصار طلب فکر آنرا نکرده بود . در سال 1926 فرماندار جنرال ، درخواست ویلیام مکنزی کینگ (2) را در مورد انحلال پارلمان رد کرده و از رقیب محافظه کار وی (3) می خواهد که کابینه راتشکیل بدهد . با توجه به انتصاب فرماندار کل، ژان میشل ژان ، توسط ژان کریتین و تصویب ملکه انگلیس ، بعید بنظر می آید که وی درخواست ائتلاف را رد کند.
ممتن کامل
جمعه، آذر ۱۵، ۱۳۸۷
کاروان شماره 19318 به نیابت از شهدای جنگ مراسم حج را به جا می آورد
کاروان شماره 19318 به نیابت از شهدای جنگ مراسم حج را به جا می آورد
یکی از کاروانهای اعزامی کشورمان به سرزمین وحی در یک اقدام معنوی و با همراهی اعضای این کاروان زیارت نیابتی از سوی شهیدان هشت سال دفاع مقدس را به جا می آورند.
به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به مکه مکرمه، اعضای این کاروان که به شماره 19318 و از خراسان رضوی در حج امسال شرکت کرده اند با چاپ کارتهایی که در آن مشخصات یک شهید این استان در آن نوشته شده است را به حاضران در این کاروان داده و هر یک از افراد حاضر را دعوت کرده تا علاوه بر انجام مناسک حج به نیابت از شهیدی که مشخصات آن در کارت تحویل آمده است برای آن نیز حج به انجام رساند.
####
اگر شهید هستند که جایشان نزد خداست دیگر چه نیازی به رفتن به خانه خدا دارند
تا کی می خواهید در سطح بمانید کمی به عمق بروید خفه نمی شوید
یکی از کاروانهای اعزامی کشورمان به سرزمین وحی در یک اقدام معنوی و با همراهی اعضای این کاروان زیارت نیابتی از سوی شهیدان هشت سال دفاع مقدس را به جا می آورند.
به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به مکه مکرمه، اعضای این کاروان که به شماره 19318 و از خراسان رضوی در حج امسال شرکت کرده اند با چاپ کارتهایی که در آن مشخصات یک شهید این استان در آن نوشته شده است را به حاضران در این کاروان داده و هر یک از افراد حاضر را دعوت کرده تا علاوه بر انجام مناسک حج به نیابت از شهیدی که مشخصات آن در کارت تحویل آمده است برای آن نیز حج به انجام رساند.
####
اگر شهید هستند که جایشان نزد خداست دیگر چه نیازی به رفتن به خانه خدا دارند
تا کی می خواهید در سطح بمانید کمی به عمق بروید خفه نمی شوید
دوشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۸۷
سهشنبه، آبان ۲۸، ۱۳۸۷
يادداشتهاي مردي كه زنش به سفر رفته بود!
يادداشتهاي مردي كه زنش به سفر رفته بود!
شنبه: زنم برای یک هفته به دیدن مادرش رفته و من و پسرم لحظاتی عالی را خواهیم گذراند. یک هفته تنها . عالیه. اول از همه باید یک برنامه هفتگی درست و حسابی تنظیم کنم. اینطوری میدونم که چه ساعتی باید از خواب بیدار بشم و چه مدتی را در رختخواب و چقدر وقت برای پختن غذا توی آشپزخانه صرف میکنم. همه چیز را به خوبی محاسبه کرده ام . وقت برای شستن ظرفها، مرتب کردن خانه و خرید کردن و همه روی کاغذ نوشته شده است. چقدر هم وقت آزاد برایم میماند. چرا زنها آنقدر از دست این کارهای جزیی و ساده شکایت دارند. درحالی که به این راحتی همه را میشود انجام داد . فقط به یک برنامه ریزی صحیح احتیاج است. یزاس شام هم من و پسرم استیک داریم. پس رومیزی قشنگی پهن کردم و بشقابهای قشنگی چیدم و شمع و یک دسته گل رز روی میز نهادم تا محیطی صمیمانه به وجود آورم. مدتها بود که آنقدر احساس راحتی نکرده بودم.
یکشنبه: باید تغییرات مختصری در برنامه ام بدهم. به پسرم متذکر شدم که هرروز جشن نمیگیرم و لازم هم نیست که آنقدر ظرف کثیف کنیم چون کسی که باید ظرفها را بشوید منم نه او! صبح منوجه شدم که آب پرتقال طبیعی چقدر زحمت دارد چون هربار باید آبمیوه گیری را شست بهتر این است که هر دو روز یکبار آب پرتقال بگیریم که ظرف کمنری بشویم.
دوشنبه: انگار کارهای خانه بیشتر از آنچه که پیش بینی کرده بودم وقت میگیرد. راه دیگری باید پیدا کنم. ازاین پس فقط غذاهای آماده مصرف میکنم. اینطوری وقت زیادی در آشپزخانه صرف نمیکنم. نباید که وقت آماده کردن و طبخ غذا بیش از زمانی باشد که صرف خوردن آن میکنیم. اما هنوز یک مشکل باقیست: اتاق خواب. مرتب کردن رختخواب خیلی پیچیده است. نمیدانم اصلا چرا باید هرروز تختخواب را مرتب کرد؟ درحالی که شب باز هم توی آن میخوابیم!!
سه شنبه: دیگر آب پرتقال نمیگیرم. میوه به این کوچکی و قشنگی چقدر همه جا را کثیف و نامرتب میکند! زنده باد آب پرتقالهای آماده و حاضری!! اصلا زنده باد همه غذاهای حاضری!
کشف اول: امروز بالاخره فهمیدم چه جوری از توی تخت بیرون بیایم بدون اینکه لحاف را به هم یزنم. اینطوری فقط صاف و مرتبش میکنم. البته با کمی تمرین خیلی زود یاد گرفتم. دیگر در تخت غلت هم نمیزنم.. پشتم کمی درد گرفته که با یک دوش آب گرم بهتر خواهد شد. ازاین پس هر روز صورتم را نمی تراشم و وقت گرانبهایم را هدر نمیدهم.
کشف دوم: ظرف شستن دارد دیوانه ام میکند.عجب کار بیخودی است! هربار بشقابهای تمیز را کثیف کنیم و بعد آن را بشوییم.
کشف سوم: فقط هفته ای یکبار جارو میزنم. برای صبحانه و شام هم سوسیس و کالباس می خوریم.
چهارشنبه: دیگر آب میوه نمی خوریم. بسته های آب میوه خیلی سنگینند و حملشان خیلی مشکل است.
کشف دیگر: خوردن سوسیس برای صبحانه عالیست. برای ظهر بد نیست اما برای شام دیگر از حلقم بیرون میزند. اگر مردی بیش از دو روز سوسیس بخورد احتمالا دچار تهوع خواهد شد!!
پنجشنبه: اصلا چرا باید موقع خوابیدن لباسم را بکنم در حالی که فردا صبح باز باید آن را بپوشم؟!!! ترجیح میدهم به جای زمانی که صرف این کار میکنم کمی استراحت کنم. از پتو هم دیگر استفاده نمیکنم تا تختم مرتب بماند.
پسرم همه جا را کثیف کرده . کلی دعوایش کردم .. آخر مگر من مستخدم هستم که هی باید جمع کنم و جارو بزنم؟ عجیب است ! این همان حرفهایی است که زنم گاهی میزند!
امروز دیگر باید ریشم را بتراشم .. اما اصلا دلم نمیخواهد . دیگر دارم عصبانی میشوم. برای صبحانه باید میز چید، چایی درست کرد، نان را خرد کرد. انجام همه این کارها دیوانه ام میکند.
برای راحتی کار دیگر شیر را با شیشه ، کره و پنیر را هم توی لفافش میخوریم و همه این کارها را هم کنار ظرفشویی انجام میدهیم. اینطوری دیگر جمع و جور کردن و میز چیدن هم نمیخواهد!
امروز لثه هایم کمی درد گرفته شاید برای اینکه میوه هم نمیخورم. چون ماشین ندارم و برایم خیلی مشکل است که میوه بخرم و به خانه بیاورم. امیدوارم که عفونت نکرده باشند. عصری زنم زنگ زد که آیا رختها رو شیشه ها را شسته ام؟ خنده عصبی سر دادم انگار که من وقت این کارها را داشتم!
توی حمام هم افتضاحی شده، لوله گرفته اما مهم نیست من که دیکر دوش نمیگیرم!
یک کشف جدید دیگر: من و پسرم با هم غذا میخوریم. آن هم سر یخچال! البته باید تند تند بخوریم چون در یخچال را که نمیشود مدت زیادی باز گذاشت.
جمعه: من و پسرم در تختمان مانده ایم تا تلویزیون نگاه کنیم. دیدن اینهمه تبلیغات مواد غذایی دهانمان را آب انداخته. با خستگی کمی غر و غر میکنیم. وقتش است که خودم را بشویم و ریشم را بتراشم و موهایم را شانه کنم و غذای بچه را آماده کنم و ظرفها را بشویم و جابه جا کنم، خرید کنم و بقیه کارها.... ولی واقعا قدرتش را ندارم. سرم گیج میرود و تار میبینم. حتی پسرم هم نایی ندارد. به تبعیت از غریزه مان به رستوران رفتیم و یک ساعتی را غذاهایی عالی و خوشمزه در ظروفی متعدد خوردیم. قبل از اینکه به هتل برویم و شب را در یک اتاق تمیز و مرتب بخوابیم، از خودم می پرسم آیا هرگز زنم به این راه حل فکر کرده بود؟
شنبه: زنم برای یک هفته به دیدن مادرش رفته و من و پسرم لحظاتی عالی را خواهیم گذراند. یک هفته تنها . عالیه. اول از همه باید یک برنامه هفتگی درست و حسابی تنظیم کنم. اینطوری میدونم که چه ساعتی باید از خواب بیدار بشم و چه مدتی را در رختخواب و چقدر وقت برای پختن غذا توی آشپزخانه صرف میکنم. همه چیز را به خوبی محاسبه کرده ام . وقت برای شستن ظرفها، مرتب کردن خانه و خرید کردن و همه روی کاغذ نوشته شده است. چقدر هم وقت آزاد برایم میماند. چرا زنها آنقدر از دست این کارهای جزیی و ساده شکایت دارند. درحالی که به این راحتی همه را میشود انجام داد . فقط به یک برنامه ریزی صحیح احتیاج است. یزاس شام هم من و پسرم استیک داریم. پس رومیزی قشنگی پهن کردم و بشقابهای قشنگی چیدم و شمع و یک دسته گل رز روی میز نهادم تا محیطی صمیمانه به وجود آورم. مدتها بود که آنقدر احساس راحتی نکرده بودم.
یکشنبه: باید تغییرات مختصری در برنامه ام بدهم. به پسرم متذکر شدم که هرروز جشن نمیگیرم و لازم هم نیست که آنقدر ظرف کثیف کنیم چون کسی که باید ظرفها را بشوید منم نه او! صبح منوجه شدم که آب پرتقال طبیعی چقدر زحمت دارد چون هربار باید آبمیوه گیری را شست بهتر این است که هر دو روز یکبار آب پرتقال بگیریم که ظرف کمنری بشویم.
دوشنبه: انگار کارهای خانه بیشتر از آنچه که پیش بینی کرده بودم وقت میگیرد. راه دیگری باید پیدا کنم. ازاین پس فقط غذاهای آماده مصرف میکنم. اینطوری وقت زیادی در آشپزخانه صرف نمیکنم. نباید که وقت آماده کردن و طبخ غذا بیش از زمانی باشد که صرف خوردن آن میکنیم. اما هنوز یک مشکل باقیست: اتاق خواب. مرتب کردن رختخواب خیلی پیچیده است. نمیدانم اصلا چرا باید هرروز تختخواب را مرتب کرد؟ درحالی که شب باز هم توی آن میخوابیم!!
سه شنبه: دیگر آب پرتقال نمیگیرم. میوه به این کوچکی و قشنگی چقدر همه جا را کثیف و نامرتب میکند! زنده باد آب پرتقالهای آماده و حاضری!! اصلا زنده باد همه غذاهای حاضری!
کشف اول: امروز بالاخره فهمیدم چه جوری از توی تخت بیرون بیایم بدون اینکه لحاف را به هم یزنم. اینطوری فقط صاف و مرتبش میکنم. البته با کمی تمرین خیلی زود یاد گرفتم. دیگر در تخت غلت هم نمیزنم.. پشتم کمی درد گرفته که با یک دوش آب گرم بهتر خواهد شد. ازاین پس هر روز صورتم را نمی تراشم و وقت گرانبهایم را هدر نمیدهم.
کشف دوم: ظرف شستن دارد دیوانه ام میکند.عجب کار بیخودی است! هربار بشقابهای تمیز را کثیف کنیم و بعد آن را بشوییم.
کشف سوم: فقط هفته ای یکبار جارو میزنم. برای صبحانه و شام هم سوسیس و کالباس می خوریم.
چهارشنبه: دیگر آب میوه نمی خوریم. بسته های آب میوه خیلی سنگینند و حملشان خیلی مشکل است.
کشف دیگر: خوردن سوسیس برای صبحانه عالیست. برای ظهر بد نیست اما برای شام دیگر از حلقم بیرون میزند. اگر مردی بیش از دو روز سوسیس بخورد احتمالا دچار تهوع خواهد شد!!
پنجشنبه: اصلا چرا باید موقع خوابیدن لباسم را بکنم در حالی که فردا صبح باز باید آن را بپوشم؟!!! ترجیح میدهم به جای زمانی که صرف این کار میکنم کمی استراحت کنم. از پتو هم دیگر استفاده نمیکنم تا تختم مرتب بماند.
پسرم همه جا را کثیف کرده . کلی دعوایش کردم .. آخر مگر من مستخدم هستم که هی باید جمع کنم و جارو بزنم؟ عجیب است ! این همان حرفهایی است که زنم گاهی میزند!
امروز دیگر باید ریشم را بتراشم .. اما اصلا دلم نمیخواهد . دیگر دارم عصبانی میشوم. برای صبحانه باید میز چید، چایی درست کرد، نان را خرد کرد. انجام همه این کارها دیوانه ام میکند.
برای راحتی کار دیگر شیر را با شیشه ، کره و پنیر را هم توی لفافش میخوریم و همه این کارها را هم کنار ظرفشویی انجام میدهیم. اینطوری دیگر جمع و جور کردن و میز چیدن هم نمیخواهد!
امروز لثه هایم کمی درد گرفته شاید برای اینکه میوه هم نمیخورم. چون ماشین ندارم و برایم خیلی مشکل است که میوه بخرم و به خانه بیاورم. امیدوارم که عفونت نکرده باشند. عصری زنم زنگ زد که آیا رختها رو شیشه ها را شسته ام؟ خنده عصبی سر دادم انگار که من وقت این کارها را داشتم!
توی حمام هم افتضاحی شده، لوله گرفته اما مهم نیست من که دیکر دوش نمیگیرم!
یک کشف جدید دیگر: من و پسرم با هم غذا میخوریم. آن هم سر یخچال! البته باید تند تند بخوریم چون در یخچال را که نمیشود مدت زیادی باز گذاشت.
جمعه: من و پسرم در تختمان مانده ایم تا تلویزیون نگاه کنیم. دیدن اینهمه تبلیغات مواد غذایی دهانمان را آب انداخته. با خستگی کمی غر و غر میکنیم. وقتش است که خودم را بشویم و ریشم را بتراشم و موهایم را شانه کنم و غذای بچه را آماده کنم و ظرفها را بشویم و جابه جا کنم، خرید کنم و بقیه کارها.... ولی واقعا قدرتش را ندارم. سرم گیج میرود و تار میبینم. حتی پسرم هم نایی ندارد. به تبعیت از غریزه مان به رستوران رفتیم و یک ساعتی را غذاهایی عالی و خوشمزه در ظروفی متعدد خوردیم. قبل از اینکه به هتل برویم و شب را در یک اتاق تمیز و مرتب بخوابیم، از خودم می پرسم آیا هرگز زنم به این راه حل فکر کرده بود؟
دوشنبه، آبان ۲۷، ۱۳۸۷
حسین درخشان بازداشت شد
سایت جهان نوشت درخشان بازداشت شد .و علت بازداشت وی را جاسوسی برای اسرائیل خواند
امیدوارم اتهامات وی درست نباشد و وی هر چه زودتر آزاد شود.
حسین درخشان ، از آن جماعاتی بود که برای مطرح شدن هر کاری می کرد و با وب نوشته هایش بسیاری را سر کار می گذاشت .
در هر حال امیدوارم که برایش به خوبی تمام شود
امیدوارم اتهامات وی درست نباشد و وی هر چه زودتر آزاد شود.
حسین درخشان ، از آن جماعاتی بود که برای مطرح شدن هر کاری می کرد و با وب نوشته هایش بسیاری را سر کار می گذاشت .
در هر حال امیدوارم که برایش به خوبی تمام شود
پنجشنبه، آبان ۲۳، ۱۳۸۷
حمله شدید شاعران نیمایی به نظریات رضا براهنی
حمله شدید شاعران نیمایی به نظریات رضا براهنی
تعدادی از شاعران نیمایی ایران عصر دوشنبه پس از سالها در یک شب شعر گرد هم آمدند و در آن نظریات رضا براهنی درباره شعر نیمایی و لزوم عبور از آن توسط یکی از سخنرانان به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار مهر، دهمین شب شعر چشمه با موضوع شعر نیمایی با سخنرانی سعید سلطانی طارمی و مهدی عاطف راد در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این میزگرد طارمی با تاکید بر اینکه "هنر اساسا مبتنی بر مانع است" گفت: این موانع اند که هنر را پالایش می دهند. یک مجسمه ساز اگر از مانع سفت و سخن سنگ نگذرد نمی تواند به مجسمه دست یابد. شاعر نیز باید از واژه های موجود استفاده کند و از آنها بگذرد تا به شعر دست یابد. وزن در شعر همان دشواری است که موجب پالایش اثر میشود.
26 سال است شاعران نیمایی گرد هم نیامده اند
وی در پاسخ به این ادعا که "شعر نیمایی مهجور است" افزود: شعر در عین اینکه آسانترین پدیده است دشوارترین کار به حساب می آید. مسئله مهجوریت هم درباره شعر نیمایی مطرح نیست. در واقع ممکن است شاعر نیمایی مهجور باشد نه شعر نیمایی، چرا که امروز بعد از گذشت 26 سال از یک جلسه شعرخوانی که به مناسبت سالگرد درگذشت نیما بار دیگر شاعران نیمایی دور یکدیگر جمع شدهاند. اما از شاعری که در این مدت کارهایش عرضه نشده چه انتظاری میتوان داشت.
مدیر سایت "دینگ دانگ" -ارگان شاعران نیمایی- به حوادث رخ داده پیرامون این دسته از شاعران از سال 1363 اشاره کرد و گفت: از آن سال به بعد اتفاقاتی در این مملکت افتاد که سبب شد شاعران نیمایی به نوعی عقب نشینی کنند و فرصت انتشار به دست کسانی افتاد که معتقد بودند باید از انتشار اشعار نیمایی جلوگیری کرد. علاوه بر آن شعر نیمایی در این سالها شاعر بزرگی عرضه نکرده است.
طارمی اضافه کرد: اینکه گفته می شود نیما شاعر بزرگی بوده اما شاعران نیما او را نفهمیده اند یک "پُلینی" است. مثل اینکه گفته شود فلان اندیشه اندیشه بزرگ بوده اما آن را درک نکرده اند. نخستین نظرها را در این باره یدالله رویایی مطرح کرد.
وی افزود: چطور می شود گفت نیما پدیده ای اساطیری و دور از دسترسی است که شاعران نیمایی قادر به درک او نیستند اما شاعران غیر نیمایی که تنها از دور دستی بر آتش دارند نه تنها او را می فهمند که متوجه اند که رقیبشان (شاعران نیمایی) این را نمی فهمند؟
قرائت عجیبی از مدرنیسم در ایران رایج است
وی گفت: قرائت عجیبی از مدرنیسم در ایران رایج شده که در آن شاعری مانند اخوان ثالث که یأس حاکم بر جامعه ایران را به زیباترین وجه اش منتقل می کند شاعری نوقدمایی و شاعری که تفکرش مربوط به 3000 سال پیش در هند و ژاپن است مدرن معرفی میشود.
در ادامه مهدی عاطف راد سخنانش را با نقد رساله ای از رضا براهنی با عنوان "چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟" آغاز کرد و گفت: این مقاله مهمترین و جدی ترین رساله ای است که در نقد و رد شعر نیمایی در طول 70 سال حیات آن نوشته شده است و مهمتر اینکه نویسنده آن (براهنی) سالها خود شاعر نیمایی بوده اما در ادامه راه شعر بی وزن پسا نیمایی را در پیش گرفته است.
براهنی معتقد است شعر نیمایی باید منقرض شود
وی با اشاره به نقدهای مختلفی که براهنی بر شعر نیمایی وارد کرده افزود: براهنی در ابتدا به نقد ایده های نیما درباره شعر می پردازد و آنها را دارای تناقضهای شدید می داند که راه شعر فارسی را سد کرده پس می باید منقرض شود و راه جدید دیگری در مقابل آن قرار دارد که همان شعر بی وزن پسا نیمایی است.
عاطف راد افزود: براهنی در نقد شعر نیما فقط متکی به بخشی از نظریات شعری اوست که شامل شعر نیما، شعر شاعران نیمایی پس از نیما و نظریات تکمیلی آنها و به همین دلیل ناقص و محدود و یکجانبه است.
راد اضافه کرد: این در حالی است که نظریه های نیما به صورت یادداشتهای پراکنده ای است که به صورت نامه هایی به افراد مختلف بیان شده است که متاسفانه تا کنون گردآوری نشده و نقدهایی از این جهت وارد است. دیگر اینکه براهنی معتقد است بخشی از تضادی که در نظریات نیما وجود دارد ناشی از تناقضی است که میان نظریات وی و شعری که ارائه کرده است وجود دارد اما نکته مهم این است که براهنی هیچ مثالی در این باره ذکر نمیکند.
وی ادامه داد: براهنی معتقد است فصل غریب نمایی یا بیگانه نمایی شعر نیما زائد است چرا که این فصل با شعر کلاسیک به پایان رسیده است و دیگر چنان آشنا شده که نمی توان از آن بیگانه سازی کرد. پس شعر نیمایی دیگر شعر نو نیست.
به گفته این شاعر در نقد این نکته نیز باید گفت زمانی که براهنی این رساله انتقاد آمیز را نوشت تنها 58 سال از عمر شعر نیمایی گذشته بود و اگر حرف او درست باشد آشنایی زدایی شعر حافظ نیز باید مدتی بعد از خود وی به پایان می رسید در حالی که 400 سال بعد کسی مانند بیدل دهلوی ظهور می کند که شعرش سرشار از بیگانه سازی است.
این منتقد ادبی با اشاره به دیگر انتقاد رضا براهنی در این باره که "شعر نیما تک وزن است و نمی تواند ریتمهای مختلف ایجاد کند و قدرت هارمونی سازی ندارد" افزود: لازم نیست که در یک شعر روایی از جمله شعر نیمایی چند شخصیت وجود داشته باشند و ایجاد چند صدا در شعر به طور طبیعی امکان پذیر است و شعر نیمایی اتفاقاً امکان چند وزنی شدن را دارد.
سخنان و انتقادات عاطف راد مرتبط با کتابی بود که رضا براهنی در سال 1374 و تحت عنوان "خطاب به پروانه ها و چرا من شاعر نیمایی نیستم" منتشر کرده بود.
در پایان این نشست چند تن از شاعران نیمایی از جمله محمد خلیلی، فرهاد عابدینی، محمد شاکری یکتا، محمدرضا طاهریان، اقبال مظفری، هاتف خرازیان، محمد شریعتی و اصلان رضایی تازه ترین شعرهای خود را قرائت کردند.
بخش پایانی شب شعر چشمه نیز به شعرخوانی شاعر مهمان نشر چشمه جعفر کوشآبادی اختصاص داشت که وی نیز تازه ترین شعرهای خود را قرائت کرد.
در این مراسم تعدادی از نویسندگان، شاعران و هنرمندان از جمله محمود معتقدی و هانیبال الخاص (نقاش) نیز حضور داشتند
تعدادی از شاعران نیمایی ایران عصر دوشنبه پس از سالها در یک شب شعر گرد هم آمدند و در آن نظریات رضا براهنی درباره شعر نیمایی و لزوم عبور از آن توسط یکی از سخنرانان به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار مهر، دهمین شب شعر چشمه با موضوع شعر نیمایی با سخنرانی سعید سلطانی طارمی و مهدی عاطف راد در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این میزگرد طارمی با تاکید بر اینکه "هنر اساسا مبتنی بر مانع است" گفت: این موانع اند که هنر را پالایش می دهند. یک مجسمه ساز اگر از مانع سفت و سخن سنگ نگذرد نمی تواند به مجسمه دست یابد. شاعر نیز باید از واژه های موجود استفاده کند و از آنها بگذرد تا به شعر دست یابد. وزن در شعر همان دشواری است که موجب پالایش اثر میشود.
26 سال است شاعران نیمایی گرد هم نیامده اند
وی در پاسخ به این ادعا که "شعر نیمایی مهجور است" افزود: شعر در عین اینکه آسانترین پدیده است دشوارترین کار به حساب می آید. مسئله مهجوریت هم درباره شعر نیمایی مطرح نیست. در واقع ممکن است شاعر نیمایی مهجور باشد نه شعر نیمایی، چرا که امروز بعد از گذشت 26 سال از یک جلسه شعرخوانی که به مناسبت سالگرد درگذشت نیما بار دیگر شاعران نیمایی دور یکدیگر جمع شدهاند. اما از شاعری که در این مدت کارهایش عرضه نشده چه انتظاری میتوان داشت.
مدیر سایت "دینگ دانگ" -ارگان شاعران نیمایی- به حوادث رخ داده پیرامون این دسته از شاعران از سال 1363 اشاره کرد و گفت: از آن سال به بعد اتفاقاتی در این مملکت افتاد که سبب شد شاعران نیمایی به نوعی عقب نشینی کنند و فرصت انتشار به دست کسانی افتاد که معتقد بودند باید از انتشار اشعار نیمایی جلوگیری کرد. علاوه بر آن شعر نیمایی در این سالها شاعر بزرگی عرضه نکرده است.
طارمی اضافه کرد: اینکه گفته می شود نیما شاعر بزرگی بوده اما شاعران نیما او را نفهمیده اند یک "پُلینی" است. مثل اینکه گفته شود فلان اندیشه اندیشه بزرگ بوده اما آن را درک نکرده اند. نخستین نظرها را در این باره یدالله رویایی مطرح کرد.
وی افزود: چطور می شود گفت نیما پدیده ای اساطیری و دور از دسترسی است که شاعران نیمایی قادر به درک او نیستند اما شاعران غیر نیمایی که تنها از دور دستی بر آتش دارند نه تنها او را می فهمند که متوجه اند که رقیبشان (شاعران نیمایی) این را نمی فهمند؟
قرائت عجیبی از مدرنیسم در ایران رایج است
وی گفت: قرائت عجیبی از مدرنیسم در ایران رایج شده که در آن شاعری مانند اخوان ثالث که یأس حاکم بر جامعه ایران را به زیباترین وجه اش منتقل می کند شاعری نوقدمایی و شاعری که تفکرش مربوط به 3000 سال پیش در هند و ژاپن است مدرن معرفی میشود.
در ادامه مهدی عاطف راد سخنانش را با نقد رساله ای از رضا براهنی با عنوان "چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟" آغاز کرد و گفت: این مقاله مهمترین و جدی ترین رساله ای است که در نقد و رد شعر نیمایی در طول 70 سال حیات آن نوشته شده است و مهمتر اینکه نویسنده آن (براهنی) سالها خود شاعر نیمایی بوده اما در ادامه راه شعر بی وزن پسا نیمایی را در پیش گرفته است.
براهنی معتقد است شعر نیمایی باید منقرض شود
وی با اشاره به نقدهای مختلفی که براهنی بر شعر نیمایی وارد کرده افزود: براهنی در ابتدا به نقد ایده های نیما درباره شعر می پردازد و آنها را دارای تناقضهای شدید می داند که راه شعر فارسی را سد کرده پس می باید منقرض شود و راه جدید دیگری در مقابل آن قرار دارد که همان شعر بی وزن پسا نیمایی است.
عاطف راد افزود: براهنی در نقد شعر نیما فقط متکی به بخشی از نظریات شعری اوست که شامل شعر نیما، شعر شاعران نیمایی پس از نیما و نظریات تکمیلی آنها و به همین دلیل ناقص و محدود و یکجانبه است.
راد اضافه کرد: این در حالی است که نظریه های نیما به صورت یادداشتهای پراکنده ای است که به صورت نامه هایی به افراد مختلف بیان شده است که متاسفانه تا کنون گردآوری نشده و نقدهایی از این جهت وارد است. دیگر اینکه براهنی معتقد است بخشی از تضادی که در نظریات نیما وجود دارد ناشی از تناقضی است که میان نظریات وی و شعری که ارائه کرده است وجود دارد اما نکته مهم این است که براهنی هیچ مثالی در این باره ذکر نمیکند.
وی ادامه داد: براهنی معتقد است فصل غریب نمایی یا بیگانه نمایی شعر نیما زائد است چرا که این فصل با شعر کلاسیک به پایان رسیده است و دیگر چنان آشنا شده که نمی توان از آن بیگانه سازی کرد. پس شعر نیمایی دیگر شعر نو نیست.
به گفته این شاعر در نقد این نکته نیز باید گفت زمانی که براهنی این رساله انتقاد آمیز را نوشت تنها 58 سال از عمر شعر نیمایی گذشته بود و اگر حرف او درست باشد آشنایی زدایی شعر حافظ نیز باید مدتی بعد از خود وی به پایان می رسید در حالی که 400 سال بعد کسی مانند بیدل دهلوی ظهور می کند که شعرش سرشار از بیگانه سازی است.
این منتقد ادبی با اشاره به دیگر انتقاد رضا براهنی در این باره که "شعر نیما تک وزن است و نمی تواند ریتمهای مختلف ایجاد کند و قدرت هارمونی سازی ندارد" افزود: لازم نیست که در یک شعر روایی از جمله شعر نیمایی چند شخصیت وجود داشته باشند و ایجاد چند صدا در شعر به طور طبیعی امکان پذیر است و شعر نیمایی اتفاقاً امکان چند وزنی شدن را دارد.
سخنان و انتقادات عاطف راد مرتبط با کتابی بود که رضا براهنی در سال 1374 و تحت عنوان "خطاب به پروانه ها و چرا من شاعر نیمایی نیستم" منتشر کرده بود.
در پایان این نشست چند تن از شاعران نیمایی از جمله محمد خلیلی، فرهاد عابدینی، محمد شاکری یکتا، محمدرضا طاهریان، اقبال مظفری، هاتف خرازیان، محمد شریعتی و اصلان رضایی تازه ترین شعرهای خود را قرائت کردند.
بخش پایانی شب شعر چشمه نیز به شعرخوانی شاعر مهمان نشر چشمه جعفر کوشآبادی اختصاص داشت که وی نیز تازه ترین شعرهای خود را قرائت کرد.
در این مراسم تعدادی از نویسندگان، شاعران و هنرمندان از جمله محمود معتقدی و هانیبال الخاص (نقاش) نیز حضور داشتند
چهارشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۷
شهروند امروز و سانسور
شهروندامروز و مطلب لاهوتی را و عکس لاهوتی زیر عکس رضائی ها دید م برای آنها نوشتم هرچند که به مفهوم واقعی اطلاع رسانی نمی کنید ولی امیدوارم که اجازه بدهند سرپا باشید و همین قدر هم بنویسید.
در هر حال نکته جالب این است که پسران لاهوتی هردو از اعضای مجاهدین بودند و در روزنامه های دوران 60 رسما خبر اعدام آنهامنتشر شد در هر حال خدا را شکر رفسنجانی دونفر از دگر اندیشان مخالف را از اعدام نجات داد. کاری که جنتی ، موسوی اردبیلی ، محمدی گیلانی برای اعضای خانواده درجه اول خود نکردند و آنها اعدام شدند.
نظام جمهوری اسلامی ، از راستها تا افراطیون و اصلاح طلبان حاضر نیستند به 60 بر گردند زیرا یک معذرت خواهی به همه مردم ایران بدهکار هستند و امیدواریم که شهروند امروز رفع توقیف شود . خدا وکیلی روزنامه های ایران از روزنامه ها ی شهر ما تورنتو کمتر دچار سانسور و خود سانسوری هستند .
.
در هر حال نکته جالب این است که پسران لاهوتی هردو از اعضای مجاهدین بودند و در روزنامه های دوران 60 رسما خبر اعدام آنهامنتشر شد در هر حال خدا را شکر رفسنجانی دونفر از دگر اندیشان مخالف را از اعدام نجات داد. کاری که جنتی ، موسوی اردبیلی ، محمدی گیلانی برای اعضای خانواده درجه اول خود نکردند و آنها اعدام شدند.
نظام جمهوری اسلامی ، از راستها تا افراطیون و اصلاح طلبان حاضر نیستند به 60 بر گردند زیرا یک معذرت خواهی به همه مردم ایران بدهکار هستند و امیدواریم که شهروند امروز رفع توقیف شود . خدا وکیلی روزنامه های ایران از روزنامه ها ی شهر ما تورنتو کمتر دچار سانسور و خود سانسوری هستند .
.
سهشنبه، آبان ۲۱، ۱۳۸۷
آنو محافظه کاران ایرانی در تعقیب مصدق
نو محافظه کاران ایرانی در تعقیب مصدق
نوشته : ثریا سپه پور
ترجمه : سعید سلطانپور
یک آدم دورو ، هم گلوله و هم تابلوی هدف را به طرف خودش نشانه رفته است و د ر هر کاری به خودش شلیک می کند
توماس فولر
برای مدتی است که ای میل های زیادی از یک نفر که خودش را وطن پرست معروفی میکند دریافت می کنم . در لیست وی نام افرادی نظیر رضا پهلوی و کنث تیمرمن مشاهده می شود در ادامه این لیست افراد مشکوکی نظیر حسن داعی (( الاسلام ) از وابستگان گروه رجوی ) نیز دریافت می شود .
همه ای میلهابا نقل قولی از گاندی ختم می شود که " آینده بر اساس آنچه هست که در حال حاضر ما انجام می دهیم. " بنظر من این گروه زبان تند وبدون احساسی دارند.
من از اینکه چرا هدف این جریان قرار گرفته ام آگاه هستم ولی در راستای روشن کردن فرق بین ابراز عقیده و مخدوش کردن حقیقت برای اثبات ابراز عقیده این جریان که به عمد به تحریف و خیانت دست می زنند این مطلب را می نویسم.
" وطن پرست " یک مطلبی را برای من ارسال کرد با این یادداشت که " مصدق راا ز دید ایرانی ها نگاه نکن بلکه از دید غربی ها ، مصدق را نگا ه کن . وی همچنین کتابهایی را به من معرفی کرده است تا در مورد مصدق واقعی شناخت پیدا کنم . البته به عنوان یک محقق ، مشکلی با این موضوع ندارم بلکه مشکل من در حال حاضر شرایط آهنین فعلی هست .
این جریان که قصد دارد ملی گرائی مصدق را تحقیرکند دچار یک دوگانگی آشکا ر هست زیرا در حالی از گاندی فاکت می آورند که گاندی یک ملی گرا بود که بر علیه یک قدرت استعماری مبارزه صلح آمیز می کرد.
در حالی که مصدق هم یک ملی گرای ناسیونالیست بود که علیه همان قدرت استعماری مبارزه صلح آمیز می کرد.
این آمریکا و انگلیس هستند که باید بگویند چرا این مرد ملی گرا را که بطور قانونی انتخاب شده بود را با کمک سازمان سیا سرنگون کردند ؟
از آنجا که در لیست گیرندگان رونوشت ای میل " وطن پرست " کنث تیمرمن هم آمده است که مورد تحسین این جریان هست ، بگذارید خودم را جا پای تیمرمن بگذارم و از دیدگاه وی این بررسی را ا نجام بدهم.
وب سابت کنث تیمرمن در حال کمک به قربانیان 11 سپتامبر هست تا علیه جمهوری اسلامی ایران ادعای خسارت کنند زیرا کنث تیمرمن مدعی است که جمهوری اسلامی سلاح ومواد را به القاعده داده است . این ادعای بی اساس دقیقا در راستای تز بوش برای حمله نظامی به ایران بود .
همینطور کنت تیمر من ، دارای سمتهائی در " کمیته خطر حالا " و موسسه یهودی برای امورخطرات امنیتی ، تشکیلات موهبت برای دموکراسی یک خط مقدم برای سازمان سیا هست که تامین مالی بنیاد برای دموکراسی در ایران را بعهده دارد . ( اف. دی . آی ) که نقش آزمایشگاهی برای کنث تیمرمن دارد. حضور فعا ل در این 3 موسسه نشان از وابستگی ها ی کنث تیمرمن و بیطرفی وی در مورد ایران و سیاستمداران آن در گذشته و حال دارد .
عملکردها و ارتباطات این گروه بخوبی بیانگر مواضع آنان هست . یک کشور محصور به مرزهای جغرافیائی نیست بلکه بستگی به ایدئولوژی دارد.
وطن پرستی حقیقی در ارتباط تنگاتنگ با این ایدئولوژی شما تعریف می شود .
در هر حال سوال این است که چگونه این افراد و جریانات حاضر می شوند با نیروهای خارجی که خواهان نابودی فیزیکی آن کشور هستند همکاری کنند ؟
و چگونه قهرمان ملی را که جلوی قدرتهای بزرگ ایستاده است را با مخدوش کردن حقیقت ، تخطئه می کنند. ؟
دکتر مصدق انگیزه دهنده بسیاری از نیروهای ضد استعماری بوده است. امروزه هم حتی با وجو د اینکه مصدق زیر خروارها خاک در آرامش خفته است تهدید ی برای قدرتهای استعماری هست .
پاسخ من به موشهائی که دور خاک نرم وی جمع شده اند این است که :
مصدق یک مرد معمولی بود که کارهای بزرگی انجام داد.
مصدق با قهرمانی اش یک راه غیر خشونت آمیز برای مبارزه برای استقلال ایران گشود.
مصدق برای هر ایرانی سمبل خواستی است که می توان بدون دخالت خارجی ها آنرا بدست آورد و این خواست دموکراسی است.
http://www.payvand.com/news/08/sep/1144.html
نوشته : ثریا سپه پور
ترجمه : سعید سلطانپور
یک آدم دورو ، هم گلوله و هم تابلوی هدف را به طرف خودش نشانه رفته است و د ر هر کاری به خودش شلیک می کند
توماس فولر
برای مدتی است که ای میل های زیادی از یک نفر که خودش را وطن پرست معروفی میکند دریافت می کنم . در لیست وی نام افرادی نظیر رضا پهلوی و کنث تیمرمن مشاهده می شود در ادامه این لیست افراد مشکوکی نظیر حسن داعی (( الاسلام ) از وابستگان گروه رجوی ) نیز دریافت می شود .
همه ای میلهابا نقل قولی از گاندی ختم می شود که " آینده بر اساس آنچه هست که در حال حاضر ما انجام می دهیم. " بنظر من این گروه زبان تند وبدون احساسی دارند.
من از اینکه چرا هدف این جریان قرار گرفته ام آگاه هستم ولی در راستای روشن کردن فرق بین ابراز عقیده و مخدوش کردن حقیقت برای اثبات ابراز عقیده این جریان که به عمد به تحریف و خیانت دست می زنند این مطلب را می نویسم.
" وطن پرست " یک مطلبی را برای من ارسال کرد با این یادداشت که " مصدق راا ز دید ایرانی ها نگاه نکن بلکه از دید غربی ها ، مصدق را نگا ه کن . وی همچنین کتابهایی را به من معرفی کرده است تا در مورد مصدق واقعی شناخت پیدا کنم . البته به عنوان یک محقق ، مشکلی با این موضوع ندارم بلکه مشکل من در حال حاضر شرایط آهنین فعلی هست .
این جریان که قصد دارد ملی گرائی مصدق را تحقیرکند دچار یک دوگانگی آشکا ر هست زیرا در حالی از گاندی فاکت می آورند که گاندی یک ملی گرا بود که بر علیه یک قدرت استعماری مبارزه صلح آمیز می کرد.
در حالی که مصدق هم یک ملی گرای ناسیونالیست بود که علیه همان قدرت استعماری مبارزه صلح آمیز می کرد.
این آمریکا و انگلیس هستند که باید بگویند چرا این مرد ملی گرا را که بطور قانونی انتخاب شده بود را با کمک سازمان سیا سرنگون کردند ؟
از آنجا که در لیست گیرندگان رونوشت ای میل " وطن پرست " کنث تیمرمن هم آمده است که مورد تحسین این جریان هست ، بگذارید خودم را جا پای تیمرمن بگذارم و از دیدگاه وی این بررسی را ا نجام بدهم.
وب سابت کنث تیمرمن در حال کمک به قربانیان 11 سپتامبر هست تا علیه جمهوری اسلامی ایران ادعای خسارت کنند زیرا کنث تیمرمن مدعی است که جمهوری اسلامی سلاح ومواد را به القاعده داده است . این ادعای بی اساس دقیقا در راستای تز بوش برای حمله نظامی به ایران بود .
همینطور کنت تیمر من ، دارای سمتهائی در " کمیته خطر حالا " و موسسه یهودی برای امورخطرات امنیتی ، تشکیلات موهبت برای دموکراسی یک خط مقدم برای سازمان سیا هست که تامین مالی بنیاد برای دموکراسی در ایران را بعهده دارد . ( اف. دی . آی ) که نقش آزمایشگاهی برای کنث تیمرمن دارد. حضور فعا ل در این 3 موسسه نشان از وابستگی ها ی کنث تیمرمن و بیطرفی وی در مورد ایران و سیاستمداران آن در گذشته و حال دارد .
عملکردها و ارتباطات این گروه بخوبی بیانگر مواضع آنان هست . یک کشور محصور به مرزهای جغرافیائی نیست بلکه بستگی به ایدئولوژی دارد.
وطن پرستی حقیقی در ارتباط تنگاتنگ با این ایدئولوژی شما تعریف می شود .
در هر حال سوال این است که چگونه این افراد و جریانات حاضر می شوند با نیروهای خارجی که خواهان نابودی فیزیکی آن کشور هستند همکاری کنند ؟
و چگونه قهرمان ملی را که جلوی قدرتهای بزرگ ایستاده است را با مخدوش کردن حقیقت ، تخطئه می کنند. ؟
دکتر مصدق انگیزه دهنده بسیاری از نیروهای ضد استعماری بوده است. امروزه هم حتی با وجو د اینکه مصدق زیر خروارها خاک در آرامش خفته است تهدید ی برای قدرتهای استعماری هست .
پاسخ من به موشهائی که دور خاک نرم وی جمع شده اند این است که :
مصدق یک مرد معمولی بود که کارهای بزرگی انجام داد.
مصدق با قهرمانی اش یک راه غیر خشونت آمیز برای مبارزه برای استقلال ایران گشود.
مصدق برای هر ایرانی سمبل خواستی است که می توان بدون دخالت خارجی ها آنرا بدست آورد و این خواست دموکراسی است.
http://www.payvand.com/news/08/sep/1144.html
شنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۷
یکشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۸۷
اوباما و تجربه مبارزات حقوق مدنی در آمریکا برای ما
حفاظت جان اوباما در این شرایط بسیار سخت هست زیرا کاندیداها بایستی خود را از مردم بدانند و به همین دلیل در میان جمعیت هستند و دسترسی به آنان بسیار ساده هست .
در جامعه آمریکا آدم دیوانه نژاد پرست کم نیستند خوشبختانه احتمال ترور اوباما توسط افراطیون سفید پوست از آنجا که حاضر نیستند عملیات انتحاری انجام بدهند و جان خودشانرا به خطر بیندارند هست ولی بسیار کم و قابل کنترل هست . در حالیکه در قبال نیروهای خشونت طلب مانند القاعده که می توانند با عملیات انتحاری در مراسم سخنرانی و یا مراسم اختتامیه در محل مرکزی ستاد انتخاباتی اوباما در شیکاگو ، آمریکا را در آستانه آشوب و جنگ داخلی قرار بدهند، کم نیست .
بنابر این در این ساعات آخر امیدوارم که انتخابات بدون خشونت پایان بگیرد . زیرا هر گونه خشونت و آشوب های خیابانی ،جامعه بشدت چند پاره آمریکا (بین سیاهان و سفیدان و رنگین پوستان ) را در شرایط بحران وخیم اقتصادی فعلی از یکسو و نا کارائی و فساد مالی سیاستمداران ، مشکلات فزاینده ای و ریشه ای را برای اعتبار و مشروعیت نظام سیاسی آمریکا در داخل و خارج از آمریکا بدنبال خواهد داشت .
متن کامل
یکشنبه، آبان ۰۵، ۱۳۸۷
رابطه جنسی روحانیت و یک یادداشت کوتاه برای اکبر اعلمی
این روزها اینترنت پر است از یک صحنه فیلم رابطه یک آخوند با یک زن که مربوط به چند وقت قبل است . حداقل در زمستان هست و معلوم نیست چرا حالا منتشرشده است .اکبر اعلمی نماینده تبریز هم مطلبی در این مورد سکس امام جماعت نوشته بود که منهم برآن چند کلمه ای نوشتم
مجموعه خاطرات؛
امام جماعت انقلابی
قصه از این قرار بود که "الاحقر ع" پیشنماز مسجد محله، با یک زن شوهردار(خانم جلسه ای و روضه خوان!) ارتباط نامشروع برقرار کرده بود
...پس از انقلاب وی فرمانده یکی از مناطق کمیته انقلاب اسلامی شد و با انتشار اطلاعیه هائی بنام فدائیان اسلام در روزنامه ها ،از جوانان برای اعزام به جبهه ثبت نام می کرد، اما نه تنها خودش جبهه را از نزدیک ندید بلکه برای پسر رشیدش هم معافیت از خدمت سربازی را گرفت تا مبادا آقا زاده ایشان مصداق "پسر كو ندارد نشان از پدر، تو بيگانه خوانش مخوانش پسر" شود!
یادداشت من
با سلام مطلب شما راخواندم
اشتباه بزرگ تاریخی که مردم ایران کردند این بودکه تصور کردیم هر کس لباس روحانیت ( آخوندی ) داشت با بقیه ما انسانها متفاوت هست .
اگر از روز اول روحانیت را هم مانند دیگر انسانها ( خودمان ) دیده بودیم که مثل بقیه ما غرایز دارند و قدرت طلب هم می توانند باشند آنوقت نه کار ما به تبعید در خارج رسیده بود و نه هزاران نفر در زندانها کشته شده بودند و نه روحانیت به چنین بی اعتباری در بین مردم ایران ( در کل ) رسیده بود .
اعتباری که در زمان شاه داشتند با شرایط فعلی که طبقه ممتاز جامعه شده است و بر همه اموال و انفاس مردم ایران چه مسلمان و چه غیر مسلمان نظارت دارند .
د رهر حال گفتن این داستانها اگر برای آگاهی رسانی باشد و نظر طرف مقابل هم پرسیده شود حتی اگر پاسخ ندهد ، قابل تقدیرهست والا آنرا در خط حذف رقبا ( حتی اگر مطلب هم صحیح باشد ) می دانم
در کانادا مطالب زیادی در موردسو استفاده جنسی کشیشان درهمین سالهای جاری در مطبو عات بوده است بنابر این روحانیت مسلمان هم نمی تواند ا زاین داستانها و سو استفاده از اعتماد دیگران مستثنی باشد .
روزنامه نگار -تورنتو
اعلمی: سلام
هدف من هم از نشر چنین خاطراتی این است که مردم گرفتار چنین توهمات و اشتباهاتی نشوند تا حداقل اعتبار آندسته از علما و روحانیونی که کم هم نیستند و لباس روحانیت برازنده تن آنهاست و در گفتار و عمل و پندار خود می توانند جزءالگوهای اجتماعی واقع شوند ،محفوظ و مصون بماند و در واقع هر شخصی اعم از معمّم و مکلّا نه بخاطر لباس و موقعیت و مقامی که داراست بلکه به اعتبار منش و شخصیت ذاتی خود از شان و منزلت اجتماعی لازم برخوردار شود.در این صورت دین و ایمان مردم نیز مستقل از اشخاص از هرگونه اتهام و گزندی مصون باقی خواهد ماند و دیگر کسی به خود اجازه نخواهد داد تا عملکرد اشخاص را به حساب دین منظور نماید.قهرا هرکس در کسوت روحانیت قرار می گیرد به اعتبار "حسنات الابرار ،سیئات المقربین" مسئولیت او در مقایسه با دیگران دو چندان می شود.
ارسال کننده سعید سلطا نپور, در تاریخ 06 آبان 1387 ساعت 01:38
مجموعه خاطرات؛
امام جماعت انقلابی
قصه از این قرار بود که "الاحقر ع" پیشنماز مسجد محله، با یک زن شوهردار(خانم جلسه ای و روضه خوان!) ارتباط نامشروع برقرار کرده بود
...پس از انقلاب وی فرمانده یکی از مناطق کمیته انقلاب اسلامی شد و با انتشار اطلاعیه هائی بنام فدائیان اسلام در روزنامه ها ،از جوانان برای اعزام به جبهه ثبت نام می کرد، اما نه تنها خودش جبهه را از نزدیک ندید بلکه برای پسر رشیدش هم معافیت از خدمت سربازی را گرفت تا مبادا آقا زاده ایشان مصداق "پسر كو ندارد نشان از پدر، تو بيگانه خوانش مخوانش پسر" شود!
یادداشت من
با سلام مطلب شما راخواندم
اشتباه بزرگ تاریخی که مردم ایران کردند این بودکه تصور کردیم هر کس لباس روحانیت ( آخوندی ) داشت با بقیه ما انسانها متفاوت هست .
اگر از روز اول روحانیت را هم مانند دیگر انسانها ( خودمان ) دیده بودیم که مثل بقیه ما غرایز دارند و قدرت طلب هم می توانند باشند آنوقت نه کار ما به تبعید در خارج رسیده بود و نه هزاران نفر در زندانها کشته شده بودند و نه روحانیت به چنین بی اعتباری در بین مردم ایران ( در کل ) رسیده بود .
اعتباری که در زمان شاه داشتند با شرایط فعلی که طبقه ممتاز جامعه شده است و بر همه اموال و انفاس مردم ایران چه مسلمان و چه غیر مسلمان نظارت دارند .
د رهر حال گفتن این داستانها اگر برای آگاهی رسانی باشد و نظر طرف مقابل هم پرسیده شود حتی اگر پاسخ ندهد ، قابل تقدیرهست والا آنرا در خط حذف رقبا ( حتی اگر مطلب هم صحیح باشد ) می دانم
در کانادا مطالب زیادی در موردسو استفاده جنسی کشیشان درهمین سالهای جاری در مطبو عات بوده است بنابر این روحانیت مسلمان هم نمی تواند ا زاین داستانها و سو استفاده از اعتماد دیگران مستثنی باشد .
روزنامه نگار -تورنتو
اعلمی: سلام
هدف من هم از نشر چنین خاطراتی این است که مردم گرفتار چنین توهمات و اشتباهاتی نشوند تا حداقل اعتبار آندسته از علما و روحانیونی که کم هم نیستند و لباس روحانیت برازنده تن آنهاست و در گفتار و عمل و پندار خود می توانند جزءالگوهای اجتماعی واقع شوند ،محفوظ و مصون بماند و در واقع هر شخصی اعم از معمّم و مکلّا نه بخاطر لباس و موقعیت و مقامی که داراست بلکه به اعتبار منش و شخصیت ذاتی خود از شان و منزلت اجتماعی لازم برخوردار شود.در این صورت دین و ایمان مردم نیز مستقل از اشخاص از هرگونه اتهام و گزندی مصون باقی خواهد ماند و دیگر کسی به خود اجازه نخواهد داد تا عملکرد اشخاص را به حساب دین منظور نماید.قهرا هرکس در کسوت روحانیت قرار می گیرد به اعتبار "حسنات الابرار ،سیئات المقربین" مسئولیت او در مقایسه با دیگران دو چندان می شود.
ارسال کننده سعید سلطا نپور, در تاریخ 06 آبان 1387 ساعت 01:38
پنجشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۷
یک قاشق راست در یک تغار دروغ ، روزنامه نگاری به سبک دکتر نوری زاده
سعید سلطانپور
در تعجبم از آقای نوری زاده که سابقه طولانی در روزنامه نگاری دارد و به اندازه کافی شهرت . و شکر خدا که برای گذران روزگا ر در غم دیدار خانه پدری ، غم نان ندارد . اجازه بدهید به شیوه خود ایشا ن مطلب بنویسم تا از حاشیه به اصل برسم . چند سال پیش بود که از اسم ایشان در تابلوی اعضا هیئت مدیره یک شرکت مالی و بیمه متعلق به شاهزاده آقاخان از میلیاردهای فرقه مسلمانان اسماعیلیه د رتورنتو مطلع شدم . این دفتر در طبقه دوم هتل 5 ستاره " حیات " دردان تاو ن تورنتو – تقاطع اونیورد و بلور - قرار دارد. . خوشحال از اینکه ایشان ارتباطات خوبی با ثروتمندان و چهره های سرشناس جهانی دارند و خوشبختانه مشکلات گذران روزانه را مانند روزنامه نگاران قومی در کاناد ا ندارند . اتفاقا به همین دلیل مالی ایشان نیازی به تحریف حقایق و داستان سازیو نوشتن روزنامه نگاری جنجالی که مرا یاد شوهای تلویزیونی "جری" آمریکائی می اندازد ، ندارد.
مطلب دفتر ایام را که بطور هفتگی در ایران استار تورنتو منتشر می شد نگاهی می اندازم . هر مقاله با تلفیقی از ادبیات احساسی و سیاسی با ذکر دهها نام و عموما طرح یک مسئله جنسی همراه می باشد .
نویسنده چنان راحت ازدرون اندرونی سران رژیم سخن می گوید که سازمان امنیت امریکا واسرائیل در حسرت رسیدن به آن سا لهاست پول خرج می کنند تا این اطلاعات واقعی را از خالی بندی ها و تصورات شاعرانه و حرفهای منقلانه جدا کنند و بر اساس آن تحلیل واقعی کنند تا با چه کسی در ایران سر میز مذاکره بنشینند. وی چنان دقیق از لحظه
تریا ک کشیدن سید علی و خربزه مشهدی و گز با نوع آن سخن می گوید که خوانند ه شک نکند که اطلاعات ایشان همه عینا درست و معتبر هست .
سعید سلطانپور
در تعجبم از آقای نوری زاده که سابقه طولانی در روزنامه نگاری دارد و به اندازه کافی شهرت . و شکر خدا که برای گذران روزگا ر در غم دیدار خانه پدری ، غم نان ندارد . اجازه بدهید به شیوه خود ایشا ن مطلب بنویسم تا از حاشیه به اصل برسم . چند سال پیش بود که از اسم ایشان در تابلوی اعضا هیئت مدیره یک شرکت مالی و بیمه متعلق به شاهزاده آقاخان از میلیاردهای فرقه مسلمانان اسماعیلیه د رتورنتو مطلع شدم . این دفتر در طبقه دوم هتل 5 ستاره " حیات " دردان تاو ن تورنتو – تقاطع اونیورد و بلور - قرار دارد. . خوشحال از اینکه ایشان ارتباطات خوبی با ثروتمندان و چهره های سرشناس جهانی دارند و خوشبختانه مشکلات گذران روزانه را مانند روزنامه نگاران قومی در کاناد ا ندارند . اتفاقا به همین دلیل مالی ایشان نیازی به تحریف حقایق و داستان سازیو نوشتن روزنامه نگاری جنجالی که مرا یاد شوهای تلویزیونی "جری" آمریکائی می اندازد ، ندارد.
مطلب دفتر ایام را که بطور هفتگی در ایران استار تورنتو منتشر می شد نگاهی می اندازم . هر مقاله با تلفیقی از ادبیات احساسی و سیاسی با ذکر دهها نام و عموما طرح یک مسئله جنسی همراه می باشد .
نویسنده چنان راحت ازدرون اندرونی سران رژیم سخن می گوید که سازمان امنیت امریکا واسرائیل در حسرت رسیدن به آن سا لهاست پول خرج می کنند تا این اطلاعات واقعی را از خالی بندی ها و تصورات شاعرانه و حرفهای منقلانه جدا کنند و بر اساس آن تحلیل واقعی کنند تا با چه کسی در ایران سر میز مذاکره بنشینند. وی چنان دقیق از لحظه
تریا ک کشیدن سید علی و خربزه مشهدی و گز با نوع آن سخن می گوید که خوانند ه شک نکند که اطلاعات ایشان همه عینا درست و معتبر هست .
دوشنبه، مهر ۲۲، ۱۳۸۷
جمعه، مهر ۱۹، ۱۳۸۷
متن استعفای دکترکردان وزیر کشور
متن استعفای وزیر کشور:
جنابه عاغایه عهمدی نجاد بدینوسیله عصطعفایه خد را اعلام میکونم با ارز پوضش "الیه کوردان"ا
جنابه عاغایه عهمدی نجاد بدینوسیله عصطعفایه خد را اعلام میکونم با ارز پوضش "الیه کوردان"ا
پرسش های ما و پاسخ های کاندیداهای نمایندگی مجلس
پرسش های ما و پاسخ های کاندیداهای نمایندگی مجلس
سعید سلطانپور
چهارشنبه, 17 مهر 1387
شماره 1198 ـ پنجشنبه 9 اکتبر 2008
18 سپتامبر 2008 از نمایندگان مناطقی که ایرانیها در آنجا حضور پررنگی دارند، پرسش های زیر پرسیده شد. این پرسش ها بدین منظور طرح شد تا نمایندگان متوجه حساسیت های جامعه ایرانی شوند و اینکه ما نسبت به جامعه مان بی تفاوت نیستیم و برای ارتقاء آن کار می کنیم.
پاسخ های مارتا هال فیندلی، نماینده لیبرال منطقه ویلودیل (تورنتو) و "اندرو تلگدی" لیبرال از واترلو ـ کیچینر را می خوانیم.
سعید سلطانپور
چهارشنبه, 17 مهر 1387
شماره 1198 ـ پنجشنبه 9 اکتبر 2008
18 سپتامبر 2008 از نمایندگان مناطقی که ایرانیها در آنجا حضور پررنگی دارند، پرسش های زیر پرسیده شد. این پرسش ها بدین منظور طرح شد تا نمایندگان متوجه حساسیت های جامعه ایرانی شوند و اینکه ما نسبت به جامعه مان بی تفاوت نیستیم و برای ارتقاء آن کار می کنیم.
پاسخ های مارتا هال فیندلی، نماینده لیبرال منطقه ویلودیل (تورنتو) و "اندرو تلگدی" لیبرال از واترلو ـ کیچینر را می خوانیم.
پنجشنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۷
گلشیفته فراهاتی شیفته چه شد ؟
گلشیفع فراهانی شیفته هالیود شد و در آمریکا ماند
شکی نیست که حق هر کسی هست که محل زندگی و نوع زندگیش را انتخاب کند
کاشکی ایران جائی بود که در آن به عقیده و پوشش آدمها کار نداشتند تا کسی به راحتی فریب هالیود را نمی خورد و از ریشه اش جدا نمی شد
من با فراهانی مصاحبه ای سالها قبل داشتم وی ناراضی بود همانگونه که جوان هست و باید هم باشد .
فراهانی اگر در ایران بود به وی پیشنهاد بازی در فیلم شد و الا در آمریکا تقریبا غیر ممکن است به وی پیشنهاد فیلم داده شود . تجربه ای که بهروز وثوقی و دیگر هنرپیشگان ایرانی و غی رآمریکائی داشتند و خوش شانس ترین آها شهر ه آغداشلو بود که نقش های چندان مثبتی بازی نمی کند
امیدوارم گلشیفته هنرش در آمریکا نخشکد .
شکی نیست که حق هر کسی هست که محل زندگی و نوع زندگیش را انتخاب کند
کاشکی ایران جائی بود که در آن به عقیده و پوشش آدمها کار نداشتند تا کسی به راحتی فریب هالیود را نمی خورد و از ریشه اش جدا نمی شد
من با فراهانی مصاحبه ای سالها قبل داشتم وی ناراضی بود همانگونه که جوان هست و باید هم باشد .
فراهانی اگر در ایران بود به وی پیشنهاد بازی در فیلم شد و الا در آمریکا تقریبا غیر ممکن است به وی پیشنهاد فیلم داده شود . تجربه ای که بهروز وثوقی و دیگر هنرپیشگان ایرانی و غی رآمریکائی داشتند و خوش شانس ترین آها شهر ه آغداشلو بود که نقش های چندان مثبتی بازی نمی کند
امیدوارم گلشیفته هنرش در آمریکا نخشکد .
چهارشنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۷
شب بیست و یکم ماه رمضون رفتم امامزاده صالح تا خیر سرم شب احیا رو توی یه فضای مثبت سپری کنم
یه مفاتیح برداشتم و رفتم یه گوشه ی حیاط که لب به لب پر از آدم بود نشستم اما وقتی مفاتیح رو باز کردم و ورقی زدم با یه چیزی مواجه شدم
از چیزی که دیدم عکس گرفتم
یه نگاهی به این عکسا بندازین خودتون متوجه میشین
یکی به من بگه چه بلایی داره سرمون میاد !!!!!!!
سهشنبه، مهر ۱۶، ۱۳۸۷
سهشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۷
صدائی زیبا می میرم برای تو
اجرای دو صدائی می میرم برای تو فارسی و اسپانیائی
لذت ببرید
http://www.shahkar.net/mimiram_high_quality.wmv
با تشکر از مهرداد عزیز از تهران برای ارسال لینک
لذت ببرید
http://www.shahkar.net/mimiram_high_quality.wmv
با تشکر از مهرداد عزیز از تهران برای ارسال لینک
مصاحبه با رئیس جمهوری که مصاحبه با خبرنگاران آمریکائی را دوست داشت
براستی احمدی نژاد به آنچه که در مورد آزادی بیان در ایران و تحمل عقیده می گوید ، باوردارد ؟.
آیا واقعا به رسانه ها و نقش آنان در اطلاع رسانی باوردارد ؟
با توجه به اینکه از دو ماه قبل خبر آمدن احمدی نژاد مشخص شده بود از کانال وب سایت نهاد ریاست جمهوری اقدام به تقاضای مصاحبه رو دررو د ر مورد مسایل جهانی ، بخصوص کانادا و اسرائیل و اقتصادی از منظر ایرانی خارج از کشوری ، کردم . تاکید هم کردم که از چارچوب حرفه ای خارج نخواهیم شد.
ای میل های اولیه بی جواب ماند وتلفن های اولیه هم به جایی نرسید بدلیل تقارن ماه رمضان و کاهش ساعت کار 9 تا 2 بعدا ز ظهر و اختلاف ساعات هم مزید بر علت شد . در ای میلی نوشتم که شما بنظر می رسد علاقه تان به مصاحبه با خبرنگاران غربی بیش از خبرنگاران ایرانی هست که بر خلاف عدالت اسلامی هست که خود وی در سازمان ملل وغرب از آن سخن می گوید .
fulll text
آیا واقعا به رسانه ها و نقش آنان در اطلاع رسانی باوردارد ؟
با توجه به اینکه از دو ماه قبل خبر آمدن احمدی نژاد مشخص شده بود از کانال وب سایت نهاد ریاست جمهوری اقدام به تقاضای مصاحبه رو دررو د ر مورد مسایل جهانی ، بخصوص کانادا و اسرائیل و اقتصادی از منظر ایرانی خارج از کشوری ، کردم . تاکید هم کردم که از چارچوب حرفه ای خارج نخواهیم شد.
ای میل های اولیه بی جواب ماند وتلفن های اولیه هم به جایی نرسید بدلیل تقارن ماه رمضان و کاهش ساعت کار 9 تا 2 بعدا ز ظهر و اختلاف ساعات هم مزید بر علت شد . در ای میلی نوشتم که شما بنظر می رسد علاقه تان به مصاحبه با خبرنگاران غربی بیش از خبرنگاران ایرانی هست که بر خلاف عدالت اسلامی هست که خود وی در سازمان ملل وغرب از آن سخن می گوید .
fulll text
جمعه، مهر ۰۵، ۱۳۸۷
چرا سازمان ملل متحده در پروژه رشد جوامع انسانی از علی ابن ابی طالب نام میبرد؟
شاید بسیاری از افراد غیر شیعه و یا غیر مذهبی علت معروفیت امام شیعیان، علی ابن ابی طالب، به نماد عدالت، و همچنین علت محبوبیت او را پس از گذشت 1400 سال از مرگ او نزد شیعیان و حتی غیر شیعیان (نظیر مولانا رومی که ظاهرآ اهل تسنن بود، و یا جرج جرداک مسیحی) درک نکنند. شاید خیلی ها هم ندانند که سازمان ملل متحد در گزارش رشد جوامع انسانی سال 2002 خود با اقدامی غیر مترقبه سخنان یکی از رهبران ادیان یعنی امام علی ابن ابیطالب را در کنار الگوهای حکومتی عادلانه ذکر می کند که در آنها حکومت در جهت تقویت و توانا سازی اقشار فقیر و جامعه ای مدنی قدم بر میدارد.
در این سالگرد شهادت این امام شیعیان جهت روشن کردن علت اینکه چرا بسیاری وی را نماد جهانی عدالت می دانند، چندین سخن آن شخصیت را، از جمله بعضی را که در گزارش سازمان ملل درج شده اند، نقل میکنیم تا خود فلسفه حکومتی وی را با حکومتهای دیگر 1400 سال پیش (و یا قبل و بعد از آن) مقایسه کنید و ببینید که آیا مریدان ایشان و سازمان ملل درست قضاوت کرده اند یا نه؟
- (حاکمان قبل از وی) همانند شتر پر خور و شكم برآمده همىجز جمعآورى و خوردن بيت المال (مالیات مردم) نداشتند …… ،آنها همچون شتران گرسنهاى كه بهاران به علفزار بيفتند … با ولع عجيبىگياهان را ببلعند،براى خوردن اموال مردم دست از آستين برآوردند.
- اگر نبود عهد و مسئوليتى كه خداوند از علماء و دانشمندان (هر جامعه) گرفته كه در برابر شكمخوارى ستمگران و گرسنگى ستمديدگان سكوت نكنند، منمهار شتر خلافت را رها مىساختم و از آن صرف نظر مىنمودم.
- (در نامه وی به «اشعثبن قيس» فرماندار آذربايجان): فرماندارى براى تو وسيله آب و نان نيست، بلكه امانتى است كه در گردنت تونيز بايد مطيع ما فوق باشى. درباره رعيتحق ندارى استبداد بخرج دهى! در مورد بيت المال بهيچكارى جز با احتياط و اطمينان اقدام مكن! اموال خدا در اختيار تو است، و تويكى از خزانهداران او هستی.
- (در نامه وی به«عبد الله ابن عباس» فرماندار بصره): بدان«بصره» (امروز) جايگاه ابليس است و محل كشت زار فتنه، با اهلآن با نيكى رفتار كن، و گره وحشت و ترس از حكومت را از قلوبشان بگشاى (تا بهراه آيند و احساس امنيت كنند). بدرفتارى تو با«بنى تميم»و خشونتتبا آنها را به من گزارش دادهاند،طائفه «بنى تميم» همانها هستند كه هر گاه مردى نيرومند از دست دادهاند،نيرومندديگرى در ميانشان چشم گشوده است (ایکاش جرج بوش قبل از حمله به بصره نهج البلاغه را می خواند!)
- (در نامه ای به «زياد بن ابيه» جانشين فرماندار «بصره»): صادقانه به خداوند،سوگند ياد مىكنم اگر گزارش رسد كه از غنائم و بيت المال مسلمين چيزى كم يا زياد به خيانتبرداشتهاى، آنچنان بر تو سختبگيرم كهدر زندگى كمبهره و بىنوا و حقير و ضعيف شوى و السلام
- در وصیت به فرزندان خویش: (فقط از یاد نبرید که همواره) دشمنی یرای ظالم و یاوری برای مظلوم باشید.
- آنکه خود را حاکم مردم میداند باید قبل از تعلیم مردم به تعلیم خود بپردازد تا به جای حرف در عمل برای مردم الگوی خوبی باشد (در گزارش سازمان ملل).
- (بعنوان یک حاکم) دغدغه اصلیت باید رشد سرزمینت باشد و نه جمع آوری مالیات چرا که مالیات پس از رشد افزون گردد ولی مالیات بدون رشد سرزمین و مردم را نابود می سازد (در گزارش سازمان ملل).
- در رفع مشکلات کشوری از درایت و مشورت متخصصین و از درستکاری (و حسن نیت) مردم استفاده کن (در گزارش سازمان ملل).
- (فرمانداران) درستکار (و رستگار) آنانند که سخنانشان راست و بی پیرایه، ظاهرشان بی تکبر، مسیرشان معتدل (و بی افراط و تفریط) و فعالیتشان (و پشتکارشان) بسیار است و از شکست سرخورده نمی شوند.
- از میانتان کسی را برای قضاوت (و اجرای عدالت اجتماعی) انتخاب کنید که بزودی نا امید نشود، خصومتها بر (رای) او اثری نکنند، بر اشتباه و خطایش اصرار نکند، بمجرد یافتن حقیقت آنرا پیگیری کند، قلبش طمع را نشناسد، با توضیحات کم (و ناکامل) راضی نشود، بهنگام شبهه سازی از همه مصصمتر و صبورتر (به کشف حقیقت) باشد، و تملق و وسوسه بر او هیچ اثری نگذارند؛ و این خصوصیات را کمتر کسی دارند. (در گزارش سازمان ملل).
پنجشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۷
آنهایی که بیرون گود هستند و میگویند ...
آنهایی که بیرون گود هستند و میگویند ...
داوود رضوی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد
4 مهر 1387, بوسيله ى دیاکو
در سايت ببينيد : سلام دمکرات
آنهایی که بیرون گود هستند و میگویند لنگش کن
بقول قدیمیها ده روز کار عملی بهتر از ده سال کار نظری است. آقای حکیمی اگر واقعا به
مسائل کارگری اعتقاد دارند که بنظر نمیاید چون نظراتش هم مانند کارهایش بیشتر ترجمه است تا نوع آوری. در جامعه ای که میلیونها انسان دنبال آن هستند که نیروی کارشان را بفروشند وخریدار نیست معلوم نیست شما چطور مزدش را میخواهید لغوکنید. در جامعه ای که مردم باید دو تا سه کار داشته باشند این حرفها یعنی چه ؟ بجای آدرس دادن ما که باید دنبال نهادهای مثل سازمان لغو کار مزدی ایشان برویم که معلوم نیست که به اجرا در آورندگانش از کره مریخ باید به ایران بیایند یا نه ، چرا از همان امکانات موجود حرکت نمیکند، چرا نمیخواهد بپذیرد که کار عملی سخت و پر هزینه است وشما و دوروبری هایتان قادر به این کار نیستند. سنگ بزرگ علامت نزدن است.
آقای حکیمی چطور فعا ل کارگری هستید که مبارزه کارگران شرکت واحد را نه تنها قبول ندارید بلکه مضر جامعه کارگری میدانید که از نظر من شما در اصل نظرات و همان منافع کارفرمایان را دنبا ل میکنید و این در گفتار شما کاملا مشهود است . آنها هم به ما میگویند وجود سندیکای واحد باز دارنده نهادهای دولتی است ، وشما هممیگویید وجود سندیکا باز دارنده نهاد ضد سرمایه داری است. حالا باید ببینیم چه کسانی نهاد ما را باید ارزیابی کنند، دولت، شما یا اعضای آن؟
سازمان ضد سرمایه داری در کشوری که سی سال است خودش را ضد سرمایه داری معرفی کرده است کدام صیغه ای است دیگر؟ سندیکای واحد حداقل در چند سال گذشته مشخص گفته با دولت و شهرداری که کارفرما است درگیر بوده، شما حداقل یک جناح سرمایه داری در ایران را مشخص مورد حمله قرار دهید کلیت آن پیشکش اتان؟ چرا زمانیکه سرکوبگران کارگر که از عوامل اصلی خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار که به محل سندیکا با حمایت عوامل امنیتی ودر حضور پلیس حمله کردند آیا شما چه کاری کردید. در این چند سال حمایتهای بین المللی از سندیکا را چرا زیر سوال بردید و آنرا تخطئه کردید در صورتی که شما خودتان در خفا با آنها کار میکردید. فقط همکاریهای بین المللی برای دیگران حرام است ولی برای خودتان حلال است. در صحبت سرخ و در عمل زرد.
داوود رضوی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد
4 مهر 1387, بوسيله ى دیاکو
در سايت ببينيد : سلام دمکرات
آنهایی که بیرون گود هستند و میگویند لنگش کن
بقول قدیمیها ده روز کار عملی بهتر از ده سال کار نظری است. آقای حکیمی اگر واقعا به
مسائل کارگری اعتقاد دارند که بنظر نمیاید چون نظراتش هم مانند کارهایش بیشتر ترجمه است تا نوع آوری. در جامعه ای که میلیونها انسان دنبال آن هستند که نیروی کارشان را بفروشند وخریدار نیست معلوم نیست شما چطور مزدش را میخواهید لغوکنید. در جامعه ای که مردم باید دو تا سه کار داشته باشند این حرفها یعنی چه ؟ بجای آدرس دادن ما که باید دنبال نهادهای مثل سازمان لغو کار مزدی ایشان برویم که معلوم نیست که به اجرا در آورندگانش از کره مریخ باید به ایران بیایند یا نه ، چرا از همان امکانات موجود حرکت نمیکند، چرا نمیخواهد بپذیرد که کار عملی سخت و پر هزینه است وشما و دوروبری هایتان قادر به این کار نیستند. سنگ بزرگ علامت نزدن است.
آقای حکیمی چطور فعا ل کارگری هستید که مبارزه کارگران شرکت واحد را نه تنها قبول ندارید بلکه مضر جامعه کارگری میدانید که از نظر من شما در اصل نظرات و همان منافع کارفرمایان را دنبا ل میکنید و این در گفتار شما کاملا مشهود است . آنها هم به ما میگویند وجود سندیکای واحد باز دارنده نهادهای دولتی است ، وشما هممیگویید وجود سندیکا باز دارنده نهاد ضد سرمایه داری است. حالا باید ببینیم چه کسانی نهاد ما را باید ارزیابی کنند، دولت، شما یا اعضای آن؟
سازمان ضد سرمایه داری در کشوری که سی سال است خودش را ضد سرمایه داری معرفی کرده است کدام صیغه ای است دیگر؟ سندیکای واحد حداقل در چند سال گذشته مشخص گفته با دولت و شهرداری که کارفرما است درگیر بوده، شما حداقل یک جناح سرمایه داری در ایران را مشخص مورد حمله قرار دهید کلیت آن پیشکش اتان؟ چرا زمانیکه سرکوبگران کارگر که از عوامل اصلی خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار که به محل سندیکا با حمایت عوامل امنیتی ودر حضور پلیس حمله کردند آیا شما چه کاری کردید. در این چند سال حمایتهای بین المللی از سندیکا را چرا زیر سوال بردید و آنرا تخطئه کردید در صورتی که شما خودتان در خفا با آنها کار میکردید. فقط همکاریهای بین المللی برای دیگران حرام است ولی برای خودتان حلال است. در صحبت سرخ و در عمل زرد.
انتخابات کانادا و فقدان ضعف راهبردی و استراتژیک جامعه ایرانی
سعید سلطا ن پور
پنج حزب ( لیبرال – محافظه کار – ان.دی .پی وسبزو حزب کبک ) با شدت و ضعف " سفید " تصمیم
می گیرند و "سفید " عمل می کنند . نامزدهای انتخاباتی احزاب را نگاه کنید تا واقعیت را بیابید . زمان زیادی لازم است تا این حلقه تصمیم گیری برا ثر فشار روز افزون اقلیت های مهاجر و تغییر نمودار جمعیتی تغییر کند.
البته حزب کمونیست کانادا هم تقریبا همه سفید پوست هستند ولی تعدا د رای آنها نشان از وخامت اوضا ع سیاسی آنان دارد . در انتخابات 2006 تعداد 3022 رای با تعداد 21 کاندید در سراسر کانادا بدست آوردند یعنی 2 00% رای دهندگان کانادا.
متن کامل
پنج حزب ( لیبرال – محافظه کار – ان.دی .پی وسبزو حزب کبک ) با شدت و ضعف " سفید " تصمیم
می گیرند و "سفید " عمل می کنند . نامزدهای انتخاباتی احزاب را نگاه کنید تا واقعیت را بیابید . زمان زیادی لازم است تا این حلقه تصمیم گیری برا ثر فشار روز افزون اقلیت های مهاجر و تغییر نمودار جمعیتی تغییر کند.
البته حزب کمونیست کانادا هم تقریبا همه سفید پوست هستند ولی تعدا د رای آنها نشان از وخامت اوضا ع سیاسی آنان دارد . در انتخابات 2006 تعداد 3022 رای با تعداد 21 کاندید در سراسر کانادا بدست آوردند یعنی 2 00% رای دهندگان کانادا.
متن کامل
چهارشنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۷
افطار پارتی؛ چهره ديگری از جوانان ايرانی در لس آنجلس (عکس) ـ۴۲۵ کلیک
چهارشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۷
سلام بر وجدانهای بیدار و پاک جامعه ایرانی و ضرورت نهادینه شدن آن در کانادا
سلام بر وجدانهای بیدار و پاک جامعه ایرانی و ضرورت نهادینه شدن آن در کانادا
" فاطمه باهمت بی ادعاها به دانشگاه بر گشت "
سعید سلطانپور
گر طالب عرفانی ای دل زصفا، دم زن هستی به کناری نه ، لاف من و ما کم زن .
هر از گاهی نامه ای ، ای میلی می گیریم که درد نامه است و رنج نامه ای از سو استفاده برخی از ایرانیان از دیگران و نا امید ی و جمع بندی نا عادلانه و مایوسانه که همه ایرانی ها اینجور هستند.
براستی چنین است ؟
فاطمه دختر دانشجوی مهندسی رشته هوا فضای دانشگاه یورک است. فاطمه نه پدر پولداری داشته که به خاطر آینده فرزندش، همگی خانواده به کانادا مهاجرت کنند و نه فامیلی در کانادا دارد که زیر پر و بال او را بگیرد. وی دختر درسخوانی بوده است که به کمک یک هموطن نیکوکار، رئیس شرکت پدرش، از طریق دوبی ویزای تحصیلی کانادا را گرفته است. فاطمه در سال 2003 به تورنتو می آید و تا اپریل 2004 به عنوان دانشجوی بین المللی درس می خواند. در اپریل 2004 دانشگاه وی را اخراج میکند، زیرا پول خوابگاه را نپرداخته است. فاطمه مجبور می شود به پناهگاه (شلتر) برود و تمام وقت کار بکند تا بتواند شهریه خود را بدهد. خوشبختانه با ساعتی 10 دلار در دانشگاه یورک کاری پیدا می کند. روزها کار می کند، شبها درس می خواند، ولی فقط ثبت نام یک درس او ـ جبر و انتگرال ((Calculusـ1600 دلار است به اضافه شهریه واحدهای دیگر و هزینه سرسام آور کتاب که انحصاری است و مانعی برای خارج کردن کم درآمدها از تحصیل .
زندگی دانشجویی سخت است . فاطمه هم شکایتی ندارد تا وقتی به وی اجازه می دهند به سر کلاس برود وی سختی ها را تحمل می کند .
full text
" فاطمه باهمت بی ادعاها به دانشگاه بر گشت "
سعید سلطانپور
گر طالب عرفانی ای دل زصفا، دم زن هستی به کناری نه ، لاف من و ما کم زن .
هر از گاهی نامه ای ، ای میلی می گیریم که درد نامه است و رنج نامه ای از سو استفاده برخی از ایرانیان از دیگران و نا امید ی و جمع بندی نا عادلانه و مایوسانه که همه ایرانی ها اینجور هستند.
براستی چنین است ؟
فاطمه دختر دانشجوی مهندسی رشته هوا فضای دانشگاه یورک است. فاطمه نه پدر پولداری داشته که به خاطر آینده فرزندش، همگی خانواده به کانادا مهاجرت کنند و نه فامیلی در کانادا دارد که زیر پر و بال او را بگیرد. وی دختر درسخوانی بوده است که به کمک یک هموطن نیکوکار، رئیس شرکت پدرش، از طریق دوبی ویزای تحصیلی کانادا را گرفته است. فاطمه در سال 2003 به تورنتو می آید و تا اپریل 2004 به عنوان دانشجوی بین المللی درس می خواند. در اپریل 2004 دانشگاه وی را اخراج میکند، زیرا پول خوابگاه را نپرداخته است. فاطمه مجبور می شود به پناهگاه (شلتر) برود و تمام وقت کار بکند تا بتواند شهریه خود را بدهد. خوشبختانه با ساعتی 10 دلار در دانشگاه یورک کاری پیدا می کند. روزها کار می کند، شبها درس می خواند، ولی فقط ثبت نام یک درس او ـ جبر و انتگرال ((Calculusـ1600 دلار است به اضافه شهریه واحدهای دیگر و هزینه سرسام آور کتاب که انحصاری است و مانعی برای خارج کردن کم درآمدها از تحصیل .
زندگی دانشجویی سخت است . فاطمه هم شکایتی ندارد تا وقتی به وی اجازه می دهند به سر کلاس برود وی سختی ها را تحمل می کند .
full text
یکشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۷
زندگی مردم ایران از نگاه یک خبرنگار خارجی !
زندگی مردم ایران از نگاه یک خبرنگار خارجی !
در این نوشتار که به قلم توماس اردبرینک، خبرنگار دائمی ان.آر.سی در ایران است میخوانیم: هنوز پس از شش سال سکونت در این کلانشهر، نمیدانم تهرانیها از کجا پول در میآورند.
بسیاری افراد در نگاه اول به نظر میآید که هیچ درآمدی ندارند یا درآمدشان ۳۰۰ یورو بیشتر نیست. ۳۰۰ یورو نسبت به پولی که برای زندگی در تهران لازم است، انعامی بیش نیست.
با علم بر اینکه تورم در ایران بالاتر از ۲۵ درصد است، نظام همگانی پرداخت هزینه خرید خانه با اقساط وجود ندارد و کمکهزینههایی که دولت به بیکاران میدهد، در حداقل قرار دارد، این پدیده که ساکنان تهران باز هم دستشان به دهانشان میرسد، یک راز عجیب است. البته چنین نتیجه باید گرفت که وضع زندگی تهرانیها دشوار است.
با همه دشواریها مردم باز هم پول برای خرج کردن دارند. این احتمالاً به خلاقیت بیانتهای آنان در به دست آوردن سود برمیگردد.
نقل از وب لاگ پندار نیک
/
در این نوشتار که به قلم توماس اردبرینک، خبرنگار دائمی ان.آر.سی در ایران است میخوانیم: هنوز پس از شش سال سکونت در این کلانشهر، نمیدانم تهرانیها از کجا پول در میآورند.
بسیاری افراد در نگاه اول به نظر میآید که هیچ درآمدی ندارند یا درآمدشان ۳۰۰ یورو بیشتر نیست. ۳۰۰ یورو نسبت به پولی که برای زندگی در تهران لازم است، انعامی بیش نیست.
با علم بر اینکه تورم در ایران بالاتر از ۲۵ درصد است، نظام همگانی پرداخت هزینه خرید خانه با اقساط وجود ندارد و کمکهزینههایی که دولت به بیکاران میدهد، در حداقل قرار دارد، این پدیده که ساکنان تهران باز هم دستشان به دهانشان میرسد، یک راز عجیب است. البته چنین نتیجه باید گرفت که وضع زندگی تهرانیها دشوار است.
با همه دشواریها مردم باز هم پول برای خرج کردن دارند. این احتمالاً به خلاقیت بیانتهای آنان در به دست آوردن سود برمیگردد.
نقل از وب لاگ پندار نیک
/
پنجشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۷
میراث مصدق
صفحه اول - قرینهسازیهای ناصواب
فرید مرجایی:كودتای نظامی 28 مرداد 1332 و سرنگونی دولت منتخب مردم دكتر مصدق، بار دیگر كشور را به سوی دیكتاتوری سوق داد. آن كودتا بدون شك تعارض با جامعه مدنی، تعطیلی عرصه عمومی، انحراف و وقفه در پیشرفت طبیعی خط دموكراسی در تاریخ ایران بود. داستان دموكراسی برای ایرانیان از اهمیت خاصی برخوردار است و سرگذشت آن مایه تاسف و تحقق آن آرزوی هر فرد ایرانی است. نهضت ملی نفت ایران در مبارزه با دو بعد استبداد داخلی و استیلای خارجی شكل گرفت. دكتر مصدق علت اصلی ملی شدن نفت را به دست آوردن استقلال و آزادی كه هر دو تجلی حاكمیت ملی ایران است، میدانست. وی هیچگاه به خاطر مصلحت یا علل دیگر یكی از این دو ابعاد را فدای دیگری نمیكرد. او به خاطر آزادی، استقلال را فدا نمیكرد و به خاطر استقلال نیز آزادیهای جامعه را از بین نمیبرد
فرید مرجایی:كودتای نظامی 28 مرداد 1332 و سرنگونی دولت منتخب مردم دكتر مصدق، بار دیگر كشور را به سوی دیكتاتوری سوق داد. آن كودتا بدون شك تعارض با جامعه مدنی، تعطیلی عرصه عمومی، انحراف و وقفه در پیشرفت طبیعی خط دموكراسی در تاریخ ایران بود. داستان دموكراسی برای ایرانیان از اهمیت خاصی برخوردار است و سرگذشت آن مایه تاسف و تحقق آن آرزوی هر فرد ایرانی است. نهضت ملی نفت ایران در مبارزه با دو بعد استبداد داخلی و استیلای خارجی شكل گرفت. دكتر مصدق علت اصلی ملی شدن نفت را به دست آوردن استقلال و آزادی كه هر دو تجلی حاكمیت ملی ایران است، میدانست. وی هیچگاه به خاطر مصلحت یا علل دیگر یكی از این دو ابعاد را فدای دیگری نمیكرد. او به خاطر آزادی، استقلال را فدا نمیكرد و به خاطر استقلال نیز آزادیهای جامعه را از بین نمیبرد
چهارشنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۷
با من بازی کن -وب لاگ
با من بازی کن -وب لاگ
دنبال زنانی کشیده می شود که نقشی باور نکردنی در این نمایشگاه دارند. دائم از خودم
سوال می کنم خواب می بینم؟ یا بیدارم! در کشوری زندگی می کنم که در مادۀ 3 قانون اساسی آن آمده است:"زنان و مردان از حقوق برابری بر خوردارند و بنا نیست هیچکس به دلیل تعلق جنسی و قومی و مذهبی، و عقیدۀ سیاسی و .... امتیازی بر دیگری داشته باشد." در کشوری زندگی می کنم که هزار جور قانون در آن وضع شده هزار جور مقررات و تبصره و قرارداد میان کار فرما و شورای کارکنان پیاده شده، هزار جور برنامه و بودجه در نظر گرفته شده تا این برابری قانونی در عمل هم بازتابی پیدا کند. آنوقت در یکی از مهمترین و معتبر ترین نمایشگاه های این کشور به هر سالن و تالار و غرفه ای که پا می گذاری نشانی از استفادۀ ابزاری از بدن زن می بینی .
دنبال زنانی کشیده می شود که نقشی باور نکردنی در این نمایشگاه دارند. دائم از خودم
سوال می کنم خواب می بینم؟ یا بیدارم! در کشوری زندگی می کنم که در مادۀ 3 قانون اساسی آن آمده است:"زنان و مردان از حقوق برابری بر خوردارند و بنا نیست هیچکس به دلیل تعلق جنسی و قومی و مذهبی، و عقیدۀ سیاسی و .... امتیازی بر دیگری داشته باشد." در کشوری زندگی می کنم که هزار جور قانون در آن وضع شده هزار جور مقررات و تبصره و قرارداد میان کار فرما و شورای کارکنان پیاده شده، هزار جور برنامه و بودجه در نظر گرفته شده تا این برابری قانونی در عمل هم بازتابی پیدا کند. آنوقت در یکی از مهمترین و معتبر ترین نمایشگاه های این کشور به هر سالن و تالار و غرفه ای که پا می گذاری نشانی از استفادۀ ابزاری از بدن زن می بینی .
دوشنبه، شهریور ۱۱، ۱۳۸۷
پروازتاریخ سازو فرودی اشتباه- آیا جریان رجوی انتخاب دیگری خواهد داشت ؟
پروازتاریخ سازو فرودی اشتباه- آیا جریان رجوی انتخاب دیگری خواهد داشت ؟
30 اوت 2008
سعید سلطانپور
سرانجام اردوگاه اشرف تحت کنترل نیروهای عراقی گرفت سرهنگ "عبدالكريم خلف" مدير مركز عمليات ملي وزارت كشور عراق اعلام كرد: دولت عراق براي ترك نيروهاي مجاهدین از خاك اين كشور ضرب الاجل شش ماهه تعيين كرده است. " . تشکیلات رجوی در طی 5 سال اشغال عراق ؛ تمام انرژی سازمان و پشتیبانان سیاسی غربی و عربی خود را برای جلوگیری از تحقق چنین تحولی را مصرف کرد.
بعد از گذشت 6 روز از این تغییر و تحول بنیادی ، جریان رجوی و شورای وابسته به آن از هر گونه خبر و اظهار نظری در این موردخودداری کرده است و طبق معمول از پاسخگوئی شفاف و اجازه تماس مستقیم با اعضای داخل قرارگاه اشرف خودداری می کنند .
بقیه
30 اوت 2008
سعید سلطانپور
سرانجام اردوگاه اشرف تحت کنترل نیروهای عراقی گرفت سرهنگ "عبدالكريم خلف" مدير مركز عمليات ملي وزارت كشور عراق اعلام كرد: دولت عراق براي ترك نيروهاي مجاهدین از خاك اين كشور ضرب الاجل شش ماهه تعيين كرده است. " . تشکیلات رجوی در طی 5 سال اشغال عراق ؛ تمام انرژی سازمان و پشتیبانان سیاسی غربی و عربی خود را برای جلوگیری از تحقق چنین تحولی را مصرف کرد.
بعد از گذشت 6 روز از این تغییر و تحول بنیادی ، جریان رجوی و شورای وابسته به آن از هر گونه خبر و اظهار نظری در این موردخودداری کرده است و طبق معمول از پاسخگوئی شفاف و اجازه تماس مستقیم با اعضای داخل قرارگاه اشرف خودداری می کنند .
بقیه
جمعه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۷
جلوگيری از برگزاری مراسم در خاوران
جلوگيری از برگزاری مراسم در خاوران
صبح امروز طبق سنت هر ساله، خانواده های زندانيان سياسی قتل عام شده در تابستان ۱۳۶۷ جهت گرامی داشت و برگزاری مراسم يادبود عزيزان خود عازم گورستان خاوران در جنوب شرقی تهران گرديدند که با عده کثيری از نيروهای انتظامی و لباس شخصی روبرو شدند. آن ها تعدادی از افرادی که قصد شرکت در مراسم را داشته اند بازداشت کردند. از هويت افراد دستگير شده اطلاعی در دست نيست. [خبر را بخوانيد]
صبح امروز طبق سنت هر ساله، خانواده های زندانيان سياسی قتل عام شده در تابستان ۱۳۶۷ جهت گرامی داشت و برگزاری مراسم يادبود عزيزان خود عازم گورستان خاوران در جنوب شرقی تهران گرديدند که با عده کثيری از نيروهای انتظامی و لباس شخصی روبرو شدند. آن ها تعدادی از افرادی که قصد شرکت در مراسم را داشته اند بازداشت کردند. از هويت افراد دستگير شده اطلاعی در دست نيست. [خبر را بخوانيد]
پنجشنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۸۷
ما ایرانیان/ نگاهی به خود
ما ایرانیان/ نگاهی به خود
هاله فاضل
سه شنبه, 05 شهریور 1387
شماره 1192 ـ 28 آگوست 2008
در شماره های قبل با گزارش ایرانیان بدون روتوش، به بررسی نگاه ایرانیان به یکدیگر و همکاری و عدم همکاری با همدیگر پرداختیم که بازتاب نسبتا خوبی داشت و نظرات موافق و مخالف بسیاری را به خود جلب کرد، اما طبیعی است که در رابطه با یک چنین موضوع مهمی که پیچیدگی ها و مسائل مختلف ویژه خود را دارد با یک یا چند گزارش به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید و همچنان این موضوع مهم به صورت خام و ناپخته باقی می ماند.کوشش ما بر این بوده است تا آنجا که امکان دارد جامعه آماری خود را وسعت بخشیده و از طیف های مختلف اجتماع ایرانیان در این رابطه استفاده کنیم. برخی به ما پاسخ دادند و برخی هم ما را سر دواندند.
هاله فاضل
گزارشی که در زیر می خوانید، گفت و گویی است با تنی چند از کنش گران اجتماعی ایرانیان مقیم خارج کشور که فعالیتهای اجتماعی و نظراتشان می تواند موضوع را تخصصی تر و علمی تر کند. سعی شده با افرادی که بیش از بیست سال سابقه ی مهاجرت داشته اند، گفت وگو شود.
هر چند که ما می دانیم باز هم آنچنان که باید به عمق ماجرا برای تحقیق نرفته ایم. با این گزارش، بحث را می بندیم، اما دلیل بر آن نیست که این مبحث گشوده نیست هر شخص و هر جامعه ای که می تواند از نگاه خود به موضوع بپردازد مورد استقبال ما در شهروند قرار گرفته و یا خود می تواند در مجموعه های دیگر به ادامه بحث بپردازد، چرا که این موضوع بسیار مهم است و باید تحلیل شود که "آیا ما ایرانیان متحد هستیم و به یکدیگر کمک می کنیم و یا . . . "
برای دیده شدن باید با دید باز رای داد
برای دیده شدن باید با دید باز رای داد
سعید سلطانپور
سه شنبه, 05 شهریور 1387
شماره 1192 ـ 28 آگوست 2008
انتخابات میان دوره ای برای سه حوزه انتخاباتی گلف (انتاریو)، وست مانت ویله ماری ( کبک) و سنت لامبرت (مونترال) در 8 سپتامبر و حوزه دان ولی غربی در 22 سپتامبر از سوی استفان هارپر اعلام شد.
بنابر شنیده ها ایرانیان بزرگترین کمک کنندگان حزب لیبرال هستند، ولی در ازای این کمک ها پاسخ شایسته عمومی نگرفته اند. در یک مورد من اطلاعاتی را با یکی از ایرانی های فعال که ارتباط و نفوذ زیادی هم در حزب لیبرال دارد در میان گذاشتم ولی او گفت متاسفانه رهبران حزب لیبرال حرف های ما و تجارب ما را جدی نمی گیرند. او که نمایندگی یک جریان ایرانیان لیبرال را دارد به خوبی به این آگاه است که رشد و اعتبار جامعه ایرانی به اعتبار همه می افزاید و در این راستا از هزینه کردن مالی برای این اعتبار کوتاهی نمی کند. در حالی که عده ای فرصت طلب هم بوده اند که در عدم حضور تمامی جامعه ایرانی خود را به عنوان نماینده ایرانیان به نمایندگان احزاب سیاسی جا زده و از این راه برای خود اعتبار ساخته بودند. نمونه آن هم دریافت کمک از دولت استانی برای ساختن کامیونیتی بود ولی بعد از گذشت دو سال همچنان به کسی پاسخگو نمی باشند. آنها حتی از این کمک دولتی هم استفاده نکرده اند و حاضر هم نیستند که اقلا مانند جناح دیگر ایرانیان لیبرال از سرمایه خود هزینه کنند و هم خود اعتبار بیشتر و منافع بهتری پیدا کنند و هم جامعه ایرانی امکان و اعتبار بیشتری به دست بیاورد.
یک جریان سوم لیبرالی هم هست که به تازگی تشکیلاتی را علنی و سازماندهی کرده اند. تعدادی از این جریان، سال گذشته در نامه ای به برخی از نمایندگان مجلس ( سوزان کدیس نماینده مجلس از تورن هیل) به گفته شاهد قید کرده بودند که در مورد مسائل سیاسی ایرانی ها، آنها نماینده ایرانیها هستند. این در حالی بود که این تشکیلات در حال نوشتن اساسنامه ی خود بود و هنوز رسمیت پیدا نکرده بود.
سعید سلطانپور
سه شنبه, 05 شهریور 1387
شماره 1192 ـ 28 آگوست 2008
انتخابات میان دوره ای برای سه حوزه انتخاباتی گلف (انتاریو)، وست مانت ویله ماری ( کبک) و سنت لامبرت (مونترال) در 8 سپتامبر و حوزه دان ولی غربی در 22 سپتامبر از سوی استفان هارپر اعلام شد.
بنابر شنیده ها ایرانیان بزرگترین کمک کنندگان حزب لیبرال هستند، ولی در ازای این کمک ها پاسخ شایسته عمومی نگرفته اند. در یک مورد من اطلاعاتی را با یکی از ایرانی های فعال که ارتباط و نفوذ زیادی هم در حزب لیبرال دارد در میان گذاشتم ولی او گفت متاسفانه رهبران حزب لیبرال حرف های ما و تجارب ما را جدی نمی گیرند. او که نمایندگی یک جریان ایرانیان لیبرال را دارد به خوبی به این آگاه است که رشد و اعتبار جامعه ایرانی به اعتبار همه می افزاید و در این راستا از هزینه کردن مالی برای این اعتبار کوتاهی نمی کند. در حالی که عده ای فرصت طلب هم بوده اند که در عدم حضور تمامی جامعه ایرانی خود را به عنوان نماینده ایرانیان به نمایندگان احزاب سیاسی جا زده و از این راه برای خود اعتبار ساخته بودند. نمونه آن هم دریافت کمک از دولت استانی برای ساختن کامیونیتی بود ولی بعد از گذشت دو سال همچنان به کسی پاسخگو نمی باشند. آنها حتی از این کمک دولتی هم استفاده نکرده اند و حاضر هم نیستند که اقلا مانند جناح دیگر ایرانیان لیبرال از سرمایه خود هزینه کنند و هم خود اعتبار بیشتر و منافع بهتری پیدا کنند و هم جامعه ایرانی امکان و اعتبار بیشتری به دست بیاورد.
یک جریان سوم لیبرالی هم هست که به تازگی تشکیلاتی را علنی و سازماندهی کرده اند. تعدادی از این جریان، سال گذشته در نامه ای به برخی از نمایندگان مجلس ( سوزان کدیس نماینده مجلس از تورن هیل) به گفته شاهد قید کرده بودند که در مورد مسائل سیاسی ایرانی ها، آنها نماینده ایرانیها هستند. این در حالی بود که این تشکیلات در حال نوشتن اساسنامه ی خود بود و هنوز رسمیت پیدا نکرده بود.
یکشنبه، مرداد ۲۷، ۱۳۸۷
گفتمان ملی صلح و موازنه منفی
گفتمان ملی صلح و موازنه منفی
فرید مرجایی
:برگزاری شورای ملی صلح، گزارش شده در روزنامه كارگزاران 18تیر، خبر مبارك و
پراهمیتی بود. سخنرانیهای نخستین نشست موسسان «شورای ملی صلح» ویژگی مدنی- دموكراتیك داشته و مفاهیم متنوع و گوناگونی چون عدالت، فقر، تندروی سیاسی- دیپماتیك، رانت، ایدز، روسپیگری و بیكاری مطرح شد. قابل درك است كه در شرایط استثنایی و جو كنونی جامعه- با تشدید روند حذف اصلاحطلبان در حوزه عمومی و استقرار بیشتر تك صدایی به جای گفتمان كثرتگرا- «حوزه صلح»، تریبون و جایگزین شود برای نقد و مطالبات حقوق بشر. ولی در نهایت میبایست تا حدی به جزئیات امروزی خود مسئله صلح نیز بپردازیم. بر عكس آن هم صادق است، در زمانیكه به بررسی مقوله مردمسالاری و كاستهای آن میپردازیم، قاعدتا مفاهیم صلح و تهدید جنگ مطرح میگردد، ولی نه تا حدی كه فرصت كندوكاو در مورد انتخابات آزاد و دموكراتیك را ندهد. در مورد تنش و اصطكاك ایجاد شده از معضل برنامه هستهای ایران، رسانهها عبارت «دوطرف منازعه» را گهگاه بهكار میبرند، ولی این لحن و لفظ قابل بحث است. كشور ایران هرگز تهدیداتی علیه دیگر كشورها عنوان نكرده است كه مخاطب قرار گیرد. قاعدتا آنهایی كه در قامت تهدید كشورهای منطقه هستند باید دعوت به صلح و آرامش شوند، كه دست از تهدیدات نظامی و غیر قانونی خود بردارند. بدین جهت، لحن بعضی خبررسانیها غیر مستقیم القا میكنند كه هر دو طرف منازعه تا حدودی در این جریان مقصر بودهاند، ولی قطعا اینطور نیست. یك بررسی اجمالی تحولات و واقعیات سیاسی- تاریخی اخیر، به خوبی نشان میدهد كه اینطور نیست. در یكی، دو سال گذشته، یك طرف منازعه، آمریكا و اسرائیل، تهدید به اقدام حمله نظامی و تهاجم كرده است، ولی از طرف ایران اعلان شده است كه اگر مورد تعارض و تهاجم قرار گیرد، دفاع مسلحانه خواهد كرد. بهطور روشن و مسلم، دفاع از حریم كشور از دید قانون و عرف بینالمللی مورد تصدیق و قبول است
متن کامل
فرید مرجایی
:برگزاری شورای ملی صلح، گزارش شده در روزنامه كارگزاران 18تیر، خبر مبارك و
پراهمیتی بود. سخنرانیهای نخستین نشست موسسان «شورای ملی صلح» ویژگی مدنی- دموكراتیك داشته و مفاهیم متنوع و گوناگونی چون عدالت، فقر، تندروی سیاسی- دیپماتیك، رانت، ایدز، روسپیگری و بیكاری مطرح شد. قابل درك است كه در شرایط استثنایی و جو كنونی جامعه- با تشدید روند حذف اصلاحطلبان در حوزه عمومی و استقرار بیشتر تك صدایی به جای گفتمان كثرتگرا- «حوزه صلح»، تریبون و جایگزین شود برای نقد و مطالبات حقوق بشر. ولی در نهایت میبایست تا حدی به جزئیات امروزی خود مسئله صلح نیز بپردازیم. بر عكس آن هم صادق است، در زمانیكه به بررسی مقوله مردمسالاری و كاستهای آن میپردازیم، قاعدتا مفاهیم صلح و تهدید جنگ مطرح میگردد، ولی نه تا حدی كه فرصت كندوكاو در مورد انتخابات آزاد و دموكراتیك را ندهد. در مورد تنش و اصطكاك ایجاد شده از معضل برنامه هستهای ایران، رسانهها عبارت «دوطرف منازعه» را گهگاه بهكار میبرند، ولی این لحن و لفظ قابل بحث است. كشور ایران هرگز تهدیداتی علیه دیگر كشورها عنوان نكرده است كه مخاطب قرار گیرد. قاعدتا آنهایی كه در قامت تهدید كشورهای منطقه هستند باید دعوت به صلح و آرامش شوند، كه دست از تهدیدات نظامی و غیر قانونی خود بردارند. بدین جهت، لحن بعضی خبررسانیها غیر مستقیم القا میكنند كه هر دو طرف منازعه تا حدودی در این جریان مقصر بودهاند، ولی قطعا اینطور نیست. یك بررسی اجمالی تحولات و واقعیات سیاسی- تاریخی اخیر، به خوبی نشان میدهد كه اینطور نیست. در یكی، دو سال گذشته، یك طرف منازعه، آمریكا و اسرائیل، تهدید به اقدام حمله نظامی و تهاجم كرده است، ولی از طرف ایران اعلان شده است كه اگر مورد تعارض و تهاجم قرار گیرد، دفاع مسلحانه خواهد كرد. بهطور روشن و مسلم، دفاع از حریم كشور از دید قانون و عرف بینالمللی مورد تصدیق و قبول است
متن کامل
چهارشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۷
خاطره ای از دکتر شریعتی
دکتر شریعتی :«کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت
!... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم و تازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران ابراز انزجار می کند که در خودش وجود دارد .
!... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم و تازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران ابراز انزجار می کند که در خودش وجود دارد .
سهشنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۸۷
چین، غرب را مبهوت تمدن شرق کرد
چین، غرب را مبهوت تمدن شرق کرد
سعید سلطانپور
29 مین بازیهای المپیک در پکن افتتاح شد . این برای اولین باری بود که چین میزبان چنین بازیهایی می شد . هر چند انتخاب چین در سال 2004 در مسکو در برابر شهرهای تورنتو – استانبول و پاریس و ازاکا ی ژاپن یک انتخاب سیاسی بود .کمیته المپیک که تازه از زیر رسوایئ های مالی و رشوه دهی المپیک زمستانی در سال 2002 شهر سالت لیک سیتی آمریکا و خلاص شده بود مجبور بود که چین را انتخاب کند زیرا یک میلیارد چینی خود به تنهائی حق برگزاری بازیها را ایجاد می کردند .
هر چند بازيهاي المپيك به ماشين پول ساز قدرتمندي تبديل شده است و به همين دليل كشورها براي ورود به اين ميدان با يكديگر شديدا رقابت مي كنند.
كارشناسان پيش بيني مي كنند بازيهاي المپيك پكن بيش از 5 ميليارد دلار درآمد مستقيم عايد كشور ميزبان و همچنين شركتهاي بزرگ بين المللي كند.اين رقم براي بازيهاي تابستاني المپيك 2012 لندن بيش از 7 ميليارد دلار برآورد شده است.
بر اساس اين گزارش درآمد حاصل از بازيهاي المپيك آتن 2004 به بيش از 19/4 ميليارد دلار رسيد . بيش از 23/2 ميليارد دلار از اين رقم سهم حق پخش تلويزيوني بازيها بوده است .
(خبرگزاري فارس به نقل از روزنامه فايننشال تايمز)
فرازو نشیب چین
حزب کمونیست چین بعد از دوران رهبری مائو و انقلاب تلخ فرهنگی که نمونه کوتاه مدت آن دردانشگاه های ایران بعد از انقلاب 57 اجرا شد و خسارات سنگینی به بنیان علم درایران وارد کرد به این نتیجه گیری سیاسی رسید که نمی تواند درها ی کشور را ببندد و با تکیه بر کشاورزی و شیوه های سنتی در دوران تکنولوژی و در مقابل سرمایه داری دوام بیاید .
رهبران حزب کمونیست چین با پس گرفتن هنگ هنگ ثروتمند که در اجاره 100 ساله انگلستان بو د و تعهد به اینکه دست به ترکیب سیاسی و اقتصادی آن نخواهند زد هم مزه ثروت را چشیدند و هم از نزدیک به سیستم اقثصاد آزاد را حس کردند .. بدنیست بدانید که بازپس گرفتن هنگ هنگ از نظر اقتصادی در سال 1997 باعث فرار سرمایه ها به خارج از کشور بخصوص به کانادا شد. فرار سرمایه ها ی هنگی کنگی های چینی تبار کمک فراوانی به اقتصاد در حال رکود کانادا در آن دوران کرد.
بسیاری از این مهاجران اقتصادی پس از گذشت جند سال و اطمینان از اینکه چین به معادلات اقتصادی در هنگ کنگ کاری ندارد به هنگ کنک بر گشتند و البته بسیاری از انها سرمایه ها ی خود را در کانادا از دست داده بودند.
واقع بینی و اصلاح طلبی رهبران چین چینی ها در های خود را به روی سرمایه ها ی غرب گشودند و آگاهانه و هوشیارانه از این سرمایه ها با حفظ استقلال چین و تولید کار برای چینی ها و بهبود زندگی بسیاری از چینی ها شدند که مزه فقر را در سیستم کمونیستی مائوتیستی چشیده بودند. سرمایه عظیم انسانی باضافه تواضع و قناعت چینی ها با هزاران سال تمدن و سرمایه غرب باعث رشد اقتصادی چین شد . آنها تصمیم گرفته بودند که سرنوشت ملت خود را عوض کنند و در طی 20 سال توانستند به این مهم تا حدود زیادی نائل شوند.
ساختن استادیوم و تاسیسات ورزشی و آپارتمانها چنان سریع انجام می شد که آتنی ها از آنها خواسته بودند که کمی سرعت آنرا به تعویق بیندازند زیرا استادیوم اصلی آتن در بازیهای المپیک 2006 تا آخرین روزهای افتتاحیه تمام نشده بود .
ناراضی چینی ، کارگردان مراسم افتتاحیه
Zhang Yimou
ژانگ یی مو کارگردان نامدار جهانی چین از بازماندگان دوران انقلاب فرهنگی چین(1966) که درنوجوانی باتفاق خانواده اش به مناطق دور تبعید شده بودودر 15 سالگی مجبور شده بود به مدت چند سال د رمزرعه و سپس در کارخانه پارچه بافی کار کند تا روحیه بورژوازی در وی بمیرد وخلقی بشود ، می باشد . شاید اگر مائو هنوز زنده بود وباند وی بر سر کار بودند " یی مو" یک کارگر وفادار به خلق باقی مانده بود . هر چند وی سالها بعد از بازگشت به پکن همچنان در لیست سیاه دولت چین بود زیرا منتقد حزب کمونیست بود. به عنوان نمونه دولت چین به وی اجازه ندادبرای دریافت جایزه برای فیلم خود به خارج سفر کند . ولی این بار رهبران خزب کمونیست چین که در مراحل اصلاح طلبی هستند تصمیم گرفتند به منافع مردم چین بیندیشند و به همین دلیل وی را مسول برنامه افتتاحیه کردند. هر چند مخالفان و ی می گویند وی نبایستی این مسولیت را به عهده می گرفت.
برای اجرای مراسم افتتاحیه در حدود 10000 نفر در اجرای آن شرکت داشتند. و د رحدود 3 سال طول کشیده بود. تمرینات اصلی در حدود 10 ماه با رعایت اصول مخفی کاری از دید خبر نگاران انجام گرفته بود .
. مراسم افنتاحیه که با حضور بسیاری از رهبران غربی منجمله بوش و همسرش برگزارشد هنرمندانه و زیبا تمدن شرق را با تکنولوژی غرب پیوند داد. روایت اختراع کاغذ و راه ابریشم و نقاشی و طرح آن توسط رقصندگان و موج انسانها و ذکر قدمت به چند هزار ساله آن که به قبل از میلاد مسیح بر می گردد رهبران غرب را دچار تناقض جدی کرد . این در حالی است که رهبران غربی به برکت کنترل رسانه ای سعی دارند حضرت مسیح ( ع) ،ا تیره پوست متولد ناصریه را سفید پوست موطلائی با چشمان بور اروپائی بدانند . مراسم افتتاحیه و نمایش تمدن چین که تنها بخشی از تمدن مشرق زمین شامل پرشیا و هند ومصر بود ا مدعیان تمدن برتر و مدعی را مات کرد .
نظم برنامه و حرکات دقیق همه گزارشگران را به تحسین واداشت .
بر خلاف جشن های بسیار گران قیمت 2500 ساله محمد رضا شاه که توسط خارجیها و برای آنان طراحی و اجرا شده بود این مراسم توسط چینی ها و غلبه برحقارت 100 ساله اخیر شان بود که آنرا با اراده ملی به یک پیروزی ملی برای چین تبدیل کردند . هر چند مسئله نقض حقوق بشر و شورشهای تبت و اختلال در حمل مشعل المپیک باعث شده بود که مراسم تا حدود زیادی تحت الشعاع قرار بگیرد.
چینی ها در این مراسم هنری نشان دادند که می توان برنامه های هنری داشت و هنربه مردم عرضه کرد و از برهنگی زنان که جزئی از فرهنگ مبتذل سرمایه داری در غرب است نیز سواستفاده نکرد . متاسفانه سو استفاده از بدن زنان در استادیوم های ورزشی و مراسم های مختلف د رغرب برای کسب درآمد یک اصل برای سرگرم کردن و به عنوان یک بخش خدشه ناپذیر هنر جا افتاده است .
بر گزاری چنین مراسم با شکوهی نخست وزیر استان بریتیش کلمبیارا که میزبان بازیهای زمستانی 2010 هست نگران خواهد کرد زیرا قاعدتا مراسم ونکور باید بهتر از بازیهای قبلی باشد .
تیم ایران
د رنگ لباس تیم که به رنگ سبز بود و طراحی آن خیلی معمولی و بدون ذوق و ابتکار بود. عدم شرکت مردان و زنان ایرانی با لباسهای محلی و سنتی ایرانی جای تاسف دارد . یکی از نکات مثبت حضور هما حسینی به عنوان پرچمدار زن تیم جمهوری اسلامی بود . یکی از نکات منفی عدم حضور رضا زاده بود که در یک تصمیم غیر منتظره بازنشستگی خود را اعلام کرد و مانند بقیه پدیده ها ی جمهوری اسلامی همراه با شایعات و تفسیرهای دیگران همچنان مطرح است . د رهر حال وی سهم خود را به ورزش ایران ادا کرده است .
چین وآمریکا و ایران
مراسم المپیک پکن یک نبر د سیاسی بین آمریکا و چین برای کسب قهرمانی این مسابقات هست . آمریکا در سالهای اخیر قهرمانی را از آن خود کرده است و لی تحلیل گران معتقدند که چین قهرمانی را از آمریکا خواهد گرفت . امری که به حیثیت سیاسی آمریکا و برتری ورزشی آن پایان خواهد داد.
1974 بازیهای المپیک آسیایی در تهران بر گزارشد و سالنهای اصلی و استادیوم آزادی محصول این زمان و یکی از معدود کارهای مثبت محمدرضا شاه بود.
ایران با 36 مدال طلاو مجموع 81مدالها دوم و چین با32 مدال طلا و مجموع 106 مدال در رده سوم قرار گرفته بود. محمد مایلی کهن مربی سابق و حزب اللهی تیم ملی فوتبال ایران در یک انتقاد تندی
با اشاره به اینکه مراسم افتتاحیه رقابت های المپیک 2008 پکن، افسوس او را برانگیخته می گوید " در زمان های نه چندان دور ، چینی ها به ورزشگاه آزادی با دیده افسوس می نگریستند.
محمد مایلی کهن در گفتگو با مهر ضمن بیان این مطلب تصریح کرد: برگزاری اینگونه مراسم ها برای ما ایرانی ها مثل یک رویاست. ما هرگز چنین امکاناتی برای برگزاری اینگونه مراسم ها نداریم و این در حالی است که وقتی بازیهای آسیایی سال 1974 را برگزار می کردیم، تمام آسیایی ها و بویژه چینی ها از دیدن زمین چمن ورزشگاه آزادی، دریاچه، پیست دوچرخه سواری، پنج سالن و استخر شنا انگشت حیرت به دهان برده بودند. "
.
به راستی رمز موفقیت چینی ها در چیست ؟ چه شده است که درظرف 20 سال به چنین موقعیتی رسیده اند . رمز پس رفت ما چیست ؟ پاسخ به این سوال که باید کارشناسانه و بدون تعصب باشد می تواند راهگشا باشد .
فعلا تا پیدا کردن پاسخ از چینی ها که آبروی شرق را خریدند باید تشکر کرد.
سعید سلطانپور
29 مین بازیهای المپیک در پکن افتتاح شد . این برای اولین باری بود که چین میزبان چنین بازیهایی می شد . هر چند انتخاب چین در سال 2004 در مسکو در برابر شهرهای تورنتو – استانبول و پاریس و ازاکا ی ژاپن یک انتخاب سیاسی بود .کمیته المپیک که تازه از زیر رسوایئ های مالی و رشوه دهی المپیک زمستانی در سال 2002 شهر سالت لیک سیتی آمریکا و خلاص شده بود مجبور بود که چین را انتخاب کند زیرا یک میلیارد چینی خود به تنهائی حق برگزاری بازیها را ایجاد می کردند .
هر چند بازيهاي المپيك به ماشين پول ساز قدرتمندي تبديل شده است و به همين دليل كشورها براي ورود به اين ميدان با يكديگر شديدا رقابت مي كنند.
كارشناسان پيش بيني مي كنند بازيهاي المپيك پكن بيش از 5 ميليارد دلار درآمد مستقيم عايد كشور ميزبان و همچنين شركتهاي بزرگ بين المللي كند.اين رقم براي بازيهاي تابستاني المپيك 2012 لندن بيش از 7 ميليارد دلار برآورد شده است.
بر اساس اين گزارش درآمد حاصل از بازيهاي المپيك آتن 2004 به بيش از 19/4 ميليارد دلار رسيد . بيش از 23/2 ميليارد دلار از اين رقم سهم حق پخش تلويزيوني بازيها بوده است .
(خبرگزاري فارس به نقل از روزنامه فايننشال تايمز)
فرازو نشیب چین
حزب کمونیست چین بعد از دوران رهبری مائو و انقلاب تلخ فرهنگی که نمونه کوتاه مدت آن دردانشگاه های ایران بعد از انقلاب 57 اجرا شد و خسارات سنگینی به بنیان علم درایران وارد کرد به این نتیجه گیری سیاسی رسید که نمی تواند درها ی کشور را ببندد و با تکیه بر کشاورزی و شیوه های سنتی در دوران تکنولوژی و در مقابل سرمایه داری دوام بیاید .
رهبران حزب کمونیست چین با پس گرفتن هنگ هنگ ثروتمند که در اجاره 100 ساله انگلستان بو د و تعهد به اینکه دست به ترکیب سیاسی و اقتصادی آن نخواهند زد هم مزه ثروت را چشیدند و هم از نزدیک به سیستم اقثصاد آزاد را حس کردند .. بدنیست بدانید که بازپس گرفتن هنگ هنگ از نظر اقتصادی در سال 1997 باعث فرار سرمایه ها به خارج از کشور بخصوص به کانادا شد. فرار سرمایه ها ی هنگی کنگی های چینی تبار کمک فراوانی به اقتصاد در حال رکود کانادا در آن دوران کرد.
بسیاری از این مهاجران اقتصادی پس از گذشت جند سال و اطمینان از اینکه چین به معادلات اقتصادی در هنگ کنگ کاری ندارد به هنگ کنک بر گشتند و البته بسیاری از انها سرمایه ها ی خود را در کانادا از دست داده بودند.
واقع بینی و اصلاح طلبی رهبران چین چینی ها در های خود را به روی سرمایه ها ی غرب گشودند و آگاهانه و هوشیارانه از این سرمایه ها با حفظ استقلال چین و تولید کار برای چینی ها و بهبود زندگی بسیاری از چینی ها شدند که مزه فقر را در سیستم کمونیستی مائوتیستی چشیده بودند. سرمایه عظیم انسانی باضافه تواضع و قناعت چینی ها با هزاران سال تمدن و سرمایه غرب باعث رشد اقتصادی چین شد . آنها تصمیم گرفته بودند که سرنوشت ملت خود را عوض کنند و در طی 20 سال توانستند به این مهم تا حدود زیادی نائل شوند.
ساختن استادیوم و تاسیسات ورزشی و آپارتمانها چنان سریع انجام می شد که آتنی ها از آنها خواسته بودند که کمی سرعت آنرا به تعویق بیندازند زیرا استادیوم اصلی آتن در بازیهای المپیک 2006 تا آخرین روزهای افتتاحیه تمام نشده بود .
ناراضی چینی ، کارگردان مراسم افتتاحیه
Zhang Yimou
ژانگ یی مو کارگردان نامدار جهانی چین از بازماندگان دوران انقلاب فرهنگی چین(1966) که درنوجوانی باتفاق خانواده اش به مناطق دور تبعید شده بودودر 15 سالگی مجبور شده بود به مدت چند سال د رمزرعه و سپس در کارخانه پارچه بافی کار کند تا روحیه بورژوازی در وی بمیرد وخلقی بشود ، می باشد . شاید اگر مائو هنوز زنده بود وباند وی بر سر کار بودند " یی مو" یک کارگر وفادار به خلق باقی مانده بود . هر چند وی سالها بعد از بازگشت به پکن همچنان در لیست سیاه دولت چین بود زیرا منتقد حزب کمونیست بود. به عنوان نمونه دولت چین به وی اجازه ندادبرای دریافت جایزه برای فیلم خود به خارج سفر کند . ولی این بار رهبران خزب کمونیست چین که در مراحل اصلاح طلبی هستند تصمیم گرفتند به منافع مردم چین بیندیشند و به همین دلیل وی را مسول برنامه افتتاحیه کردند. هر چند مخالفان و ی می گویند وی نبایستی این مسولیت را به عهده می گرفت.
برای اجرای مراسم افتتاحیه در حدود 10000 نفر در اجرای آن شرکت داشتند. و د رحدود 3 سال طول کشیده بود. تمرینات اصلی در حدود 10 ماه با رعایت اصول مخفی کاری از دید خبر نگاران انجام گرفته بود .
. مراسم افنتاحیه که با حضور بسیاری از رهبران غربی منجمله بوش و همسرش برگزارشد هنرمندانه و زیبا تمدن شرق را با تکنولوژی غرب پیوند داد. روایت اختراع کاغذ و راه ابریشم و نقاشی و طرح آن توسط رقصندگان و موج انسانها و ذکر قدمت به چند هزار ساله آن که به قبل از میلاد مسیح بر می گردد رهبران غرب را دچار تناقض جدی کرد . این در حالی است که رهبران غربی به برکت کنترل رسانه ای سعی دارند حضرت مسیح ( ع) ،ا تیره پوست متولد ناصریه را سفید پوست موطلائی با چشمان بور اروپائی بدانند . مراسم افتتاحیه و نمایش تمدن چین که تنها بخشی از تمدن مشرق زمین شامل پرشیا و هند ومصر بود ا مدعیان تمدن برتر و مدعی را مات کرد .
نظم برنامه و حرکات دقیق همه گزارشگران را به تحسین واداشت .
بر خلاف جشن های بسیار گران قیمت 2500 ساله محمد رضا شاه که توسط خارجیها و برای آنان طراحی و اجرا شده بود این مراسم توسط چینی ها و غلبه برحقارت 100 ساله اخیر شان بود که آنرا با اراده ملی به یک پیروزی ملی برای چین تبدیل کردند . هر چند مسئله نقض حقوق بشر و شورشهای تبت و اختلال در حمل مشعل المپیک باعث شده بود که مراسم تا حدود زیادی تحت الشعاع قرار بگیرد.
چینی ها در این مراسم هنری نشان دادند که می توان برنامه های هنری داشت و هنربه مردم عرضه کرد و از برهنگی زنان که جزئی از فرهنگ مبتذل سرمایه داری در غرب است نیز سواستفاده نکرد . متاسفانه سو استفاده از بدن زنان در استادیوم های ورزشی و مراسم های مختلف د رغرب برای کسب درآمد یک اصل برای سرگرم کردن و به عنوان یک بخش خدشه ناپذیر هنر جا افتاده است .
بر گزاری چنین مراسم با شکوهی نخست وزیر استان بریتیش کلمبیارا که میزبان بازیهای زمستانی 2010 هست نگران خواهد کرد زیرا قاعدتا مراسم ونکور باید بهتر از بازیهای قبلی باشد .
تیم ایران
د رنگ لباس تیم که به رنگ سبز بود و طراحی آن خیلی معمولی و بدون ذوق و ابتکار بود. عدم شرکت مردان و زنان ایرانی با لباسهای محلی و سنتی ایرانی جای تاسف دارد . یکی از نکات مثبت حضور هما حسینی به عنوان پرچمدار زن تیم جمهوری اسلامی بود . یکی از نکات منفی عدم حضور رضا زاده بود که در یک تصمیم غیر منتظره بازنشستگی خود را اعلام کرد و مانند بقیه پدیده ها ی جمهوری اسلامی همراه با شایعات و تفسیرهای دیگران همچنان مطرح است . د رهر حال وی سهم خود را به ورزش ایران ادا کرده است .
چین وآمریکا و ایران
مراسم المپیک پکن یک نبر د سیاسی بین آمریکا و چین برای کسب قهرمانی این مسابقات هست . آمریکا در سالهای اخیر قهرمانی را از آن خود کرده است و لی تحلیل گران معتقدند که چین قهرمانی را از آمریکا خواهد گرفت . امری که به حیثیت سیاسی آمریکا و برتری ورزشی آن پایان خواهد داد.
1974 بازیهای المپیک آسیایی در تهران بر گزارشد و سالنهای اصلی و استادیوم آزادی محصول این زمان و یکی از معدود کارهای مثبت محمدرضا شاه بود.
ایران با 36 مدال طلاو مجموع 81مدالها دوم و چین با32 مدال طلا و مجموع 106 مدال در رده سوم قرار گرفته بود. محمد مایلی کهن مربی سابق و حزب اللهی تیم ملی فوتبال ایران در یک انتقاد تندی
با اشاره به اینکه مراسم افتتاحیه رقابت های المپیک 2008 پکن، افسوس او را برانگیخته می گوید " در زمان های نه چندان دور ، چینی ها به ورزشگاه آزادی با دیده افسوس می نگریستند.
محمد مایلی کهن در گفتگو با مهر ضمن بیان این مطلب تصریح کرد: برگزاری اینگونه مراسم ها برای ما ایرانی ها مثل یک رویاست. ما هرگز چنین امکاناتی برای برگزاری اینگونه مراسم ها نداریم و این در حالی است که وقتی بازیهای آسیایی سال 1974 را برگزار می کردیم، تمام آسیایی ها و بویژه چینی ها از دیدن زمین چمن ورزشگاه آزادی، دریاچه، پیست دوچرخه سواری، پنج سالن و استخر شنا انگشت حیرت به دهان برده بودند. "
.
به راستی رمز موفقیت چینی ها در چیست ؟ چه شده است که درظرف 20 سال به چنین موقعیتی رسیده اند . رمز پس رفت ما چیست ؟ پاسخ به این سوال که باید کارشناسانه و بدون تعصب باشد می تواند راهگشا باشد .
فعلا تا پیدا کردن پاسخ از چینی ها که آبروی شرق را خریدند باید تشکر کرد.
شنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۸۷
محمود درویش مرد -روحش شاد
رفسنجانی از دید یک شاعر ایرانی
Rafsanjani in the view of an Iranian poet
A political and funny Iranian contemporary poem
A political and funny Iranian contemporary poem
شنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۷
ندای صلح روشنفکران گوش کنیم
ندای صلح روشنفکران گوش کنیم
نوشته شده توسط حسن زرهی
پنجشنبه, 10 مرداد 1387 23:19
شهروند 1188
یکی از مشخصه های روشنفکری دیدن آن روی سکه حوادث است. روشنفکران به دلیل حساسیت و قابلیت های فکری و فرهنگی شان قادرند فردا و فرداها را ببینند. در بسیاری مواقع تصویر به نسبت روشنی از آینده بشر در آثار روشنفکران نشان داده شده است. در فیلم ها، در رمانها، در نمایشنامه ها، در مقاله ها و در اظهارنظرهای روشنفکران فردای روشن یا تاریک و مبهم بشر نزدیک به واقعیت نشان داده شده است.
آنچه زمانی گمان می شد وهمی بیش نیست و ژول ورن را نویسنده ای خیالاتی نشان می داد، بعدها به عنوان واقعیت مسلم دیده شد. حالا هم که روشنفکران به هزار زبان دارند می گویند آینده بشر به دلیل حاکمان و حکومت های نادان و مستبد در خطر است، و این هشدار را هر روز به گونه ای با ما مردم در میان می نهند، اگر به گوش سنگین گردانندگان دنیا نرسد همه بشریت زیان خواهد دید. مگر سالها و دهه ها نبود که روشنفکران می گفتند محیط زیست دارد به خطری جدی برای زمین و آدمی تبدیل می شود؟ مگر فیلم ها و داستانها، و مقاله ها و بیانیه ها در این باره منتشر نشد، اما کو گوش شنوا؟ حالا هر روز با توفانی یا گردبادی و یا امواج خشم اقیانوسی در چشم به هم زدنی هزاران انسان قربانی می شوند.
درباره جنگ حالا به اعتراف حتی گردانندان دور و بر آقای بوش پر هزینه و بی نتیجه ی عراق هم روشنفکران همین را گفتند، اما کسی گوشش بدهکار این دید درست و انسانی نبود.
نامه ی روشنفکران امریکایی و غیرآمریکایی و برخی از اهل اندیشه ایرانی به باراک اوباما نامزد ریاست جمهوری آمریکا از حزب دمکرات، و هشدار آنان به او درباره ی حمله به ایران یکی دیگر از صدها نمونه واکنشی ست که روشنفکران پیش از وقوع فاجعه نشان داده و می دهند.
بهتر آن است مانع از آتش افروزی تازه ای در منطقه شد، تا آن که مانند احمدی نژادها و بوش ها و جنگ طلبان واشنگتن و تل آویو در طبل جنگ کوبید.
این که ایرانیان عصبانی و عاصی و جان به لب آمده از دست این رژیم عقب افتاده و رهبرانش، به امید تغییر آن، در آرزوی حمله ی خارجی باشند، ندانستن ابعاد فاجعه ای است که بیش از همه به ایران و ایرانیان صدمه خواهد رساند. مردم ایران قربانی خواهند شد و رهبران رژیم دست به معامله و یا زهرنوشی دیگری خواهند زد و پایشان را از گلیم خونین جنگی که با نادانی خویش باعث آن شده اند به در خواهند برد.
برای همین است که روشنفکران آمریکایی و غیرآمریکایی از آقای اوباما و دولت در راه آمریکا می خواهند که مانع جنگ افروزی دیگری شود.
جهان اگر به اهل فکر و فرهنگ گوش نکند، رهبران و سیاستمداران دنیا اگر به این جماعت توجه نکنند و هشدارهای های آنان را مورد نظر قرار ندهند، بشریت خسران بزرگی خواهد دید.
نشریه معتبر ادبی و روشنفکری New York Review of books این نامه را که بیش از شش هزار نفر از روشنفکران آمریکایی و غیرآمریکایی آن را امضا کرده اند، منتشر کرده است. از این اقدام صلح خواهانه ی محافل روشنفکری آمریکا و جهان استقبال کنیم و آن را حرمت نهیم.
بر ما ایرانیان ساکن سراسر جهان است که از جنگی که به میهن و هم میهنان ما زیان بسیار وارد خواهد کرد در حد توان و امکان خویش جلوگیری کنیم.
و بدانیم که راه رهایی از شر رژیم جمهوری اسلامی نه حمله و جنگ توسط خارجی ها، بلکه همت و همدلی ما ایرانیان است.
و اینک نامه ای را که خطاب به بوش و مک کین نمی شود نوشت ــ چرا که آنان پایه ی سیاست شان جنگ افروزی است، و در حالی که آتش جنگی که در عراق و افغانستان افروخته اند خاموش نشده می خواهند جبهه ی دیگر و تازه تری باز کنند ــ در زیر بخوانیم:
متن نامه روشنفکران آمریکایی
سناتور اوبامای عزیز
ما امضاءکنندگان این نامه شاید دیدگاههای متفاوتی نسبت به سیاست خارجی آمریکا درباره ایران داشته باشیم. اما به هر حال، همه ما عمیقاً نگران مطالبی هستیم که در هفتههای گذشته در مطبوعات منتشر شدهاست، مطالبی که گویای حمله احتمالی دولت بوش به ایران است. همه اینها میتواند در حکم چراغ سبزی به اسرائیل برای حمله به ایران باشد یا آن که به شکلهای دیگری از جنگ منجر شود، مثل تحریم ایران.
ما از موضعگیری شما علیه جنگ با عراق در سال 2002 استقبال کردیم. و با یکی از بیانیههای اولیه انتخاباتیتان که در آن بر لزوم به کار بردن دیپلماسی در مورد ایران تأکید کرده بودید، دلگرم شدیم. اکنون فرصتی برای شما پیش آمدهاست که از روی دادن دوباره جنگ غم انگیزی نظیر جنگ عراق ممانعت کنید. امیدواریم از این فرصت استفاده کنید.
ما با این استنتاج محمد البرادعی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی موافقیم که «یک حمله نظامی از هر چیزِ ممکن بدتر خواهد بود. چنین حملهای منطقه را به نقطه انفجار میرساند...» به گفته او، حمله نظامی«به این معنا خواهد بود که اگر ایران در حال حاضر نخواهد سلاح هسته ای بسازد، در صورت وقوع حمله نظامی طرحی ضربتی را برای ساختن سلاح هسته ای به اجرا میگذارد که دعای خیر تمام ایرانیان، حتی ایرانیان ساکن غرب نیز پشت سرش خواهد بود.» (رویترز، 20 ژوئن 2008)
مسلماً مطمئن نیستیم که دولت آمریکا واقعا در فکر حمله به ایران است یا برای شکلهای دیگری از جنگ، مثل تحریم این کشور، طرحی جدی ریخته باشد. با این حال از شما تقاضا داریم که بیانیه ای عمومی را به منظور هشدار درباره خطرات بزرگی که هر یک از این عملکردها به دنبال خواهد داشت، صادر و در آن خاطر نشان کنید که چنین عملکردی از طرف دولت بوش یا تشویق اسرائیل به انجام چنین چیزی، آن هم در ماههای آخر ریاست جمهوری بوش، چه حرکت نامناسب و غیردموکراتیکی خواهد بود.
حمله به ایران به منزله نقض منشور سازمان ملل در منع اِعمال قدرت توسط قدرتمداران بر سایر کشورها و تهدید آنهاست. به علاوه، نباید با عملکرد دقیقه نودی دولت بوش، حق تصمیم گیری از عموم مردم سلب شود.
شما با این حرف ما را دلگرم کرده اید که دولت اوباما بر این باور است که لازمه امنیت واقعی، تمایل به گفت و گو بدون پیش شرط است و تهدیدها و عملیات نظامی نتیجهای معکوس و زیانبار در پی دارد.
امیدواریم که نه تنها روزی بتوانید در دفتر ریاست جمهوری این تعهدات را پی بگیرید، بلکه هم اکنون نیز علیه هر گونه جنگ طلبی از سوی دولت بوش افشاگری کنید.
ارادتمند،
اسامی تعدادی از امضاکنندگان:
مایکل آلبرت از کمپانی Znet؛ کاتی آلبیسا، مدیر عامل مؤسسه ملی حقوق اقتصادی و اجتماعی؛ جان دابلیو. آمیدون از مؤسسه فعالان باسابقه صلح آمریکا؛ استنلی آرونویتز، پروفسور جامعه شناسی بخش فارغ التحصیلان CUNY؛ رزالین باکساندال، پروفسور عالیرتبه SUNY Old Westbury؛ فیلیس بنیس از مؤسسه مطالعات سیاسی؛ استفن اریک برانر، پروفسور علوم سیاسی دانشگاه Rutgers؛ شارلوت بانچ، مدیر عامل مرکز رهبری جهانی زنان، دانشگاه Rutgers؛ نوآم چامسکی، پروفسور و عضو بازنشسته هیأت علمی MIT؛ ری کلوز، متخصص بازنشسته خاورمیانه در سازمان سیا، از مؤسسه Veteran Intelligence Professionals for Sanity؛ روندا کوپلون، پروفسور حقوق دانشکده حقوق CUNY؛ حمید دباشی، پروفسور مطالعات ایرانی و ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا؛ لارنس دیویدسون، پروفسور تاریخ خاور میانه دانشگاه وست چستر؛ آریل دورفمن، نویسنده؛ استوارت اون، پروفسور عالیرتبه کالج هانتر و بخش فارغ التحصیلان CUNY؛ جان ففر از مدیران مؤسسه Foreign Policy in Focus؛ بیل فلچر، دبیر اجرایی BlackCommentator.com؛ لیبی فرانک از مجمع بین المللی زنان برای صلح و آزادی، فیلادلفیا؛ آرتور گلدشمیت، پروفسور بازنشسته تاریخ خاورمیانه دانشگاه پن استیت؛ تام هیدن، نویسنده؛ دوگ ایرلند، روزنامه نگار؛ جیمز ئی. جنینگز، مدیر عامل انجمن علمی صلح آمریکا؛ نیکی آر.کدی، استاد بازنشسته UCLA، تاریخدان، ایرانشناس؛ جانت کستنبرگ آمیگی، نایب رئیس سی دی آر (حامی مالی تحقیقات بازماندگان هولوکاست)؛ رابی مایکل لرنر، رئیس شبکه پیشروان معنویت و سردبیر مجله Tikkun؛ مارک لوینس، پروفسور تاریخ خاور میانه مدرن، فرهنگ و مطالعات اسلامی دانشگاه کالیفرنیا، ایروین؛ مانینگ ماریبل، مدیر مرکز تاریخ سیاه پوستان معاصر، دانشگاه کلمبیا؛ دیوید مک رینولدز، رئیس سابق مرکز بین المللی مخالفان جنگ؛ رزالیند پتچسکی، پروفسور عالیرتبه علوم سیاسی دانشکده هانتر و بخش فارغ التحصیلان CUNY؛ راشل پففر، مدیر عامل موقت مؤسسه صداهای یهودی برای صلح؛ کاتا پولیت، نویسنده؛ دنی پستل از ائتلاف ضد جنگ با ایران، شیکاگو؛ ماتئو روثشیلد، سردبیر مجله Progressive؛ استفن آر. شالوم، پروفسور علوم سیاسی دانشگاه ویلیام پاترسون؛ کشیش دیوید ویتن اسمیت، استاد بازنشسته دانشگاه سنت توماس مینه سوتا؛ مردیت تکس، نویسنده و رئیس مؤسسه جهان زنان؛ مایکل جی. تامپسون، سردبیر Logos؛ کریس توئنسینگ، سردبیر Middle East Report؛ کرنل وست، پروفسور دانشگاه پرینستون؛ استفن زیونس، پروفسور سیاست، دانشگاه سانفرانسیسکو.
نوشته شده توسط حسن زرهی
پنجشنبه, 10 مرداد 1387 23:19
شهروند 1188
یکی از مشخصه های روشنفکری دیدن آن روی سکه حوادث است. روشنفکران به دلیل حساسیت و قابلیت های فکری و فرهنگی شان قادرند فردا و فرداها را ببینند. در بسیاری مواقع تصویر به نسبت روشنی از آینده بشر در آثار روشنفکران نشان داده شده است. در فیلم ها، در رمانها، در نمایشنامه ها، در مقاله ها و در اظهارنظرهای روشنفکران فردای روشن یا تاریک و مبهم بشر نزدیک به واقعیت نشان داده شده است.
آنچه زمانی گمان می شد وهمی بیش نیست و ژول ورن را نویسنده ای خیالاتی نشان می داد، بعدها به عنوان واقعیت مسلم دیده شد. حالا هم که روشنفکران به هزار زبان دارند می گویند آینده بشر به دلیل حاکمان و حکومت های نادان و مستبد در خطر است، و این هشدار را هر روز به گونه ای با ما مردم در میان می نهند، اگر به گوش سنگین گردانندگان دنیا نرسد همه بشریت زیان خواهد دید. مگر سالها و دهه ها نبود که روشنفکران می گفتند محیط زیست دارد به خطری جدی برای زمین و آدمی تبدیل می شود؟ مگر فیلم ها و داستانها، و مقاله ها و بیانیه ها در این باره منتشر نشد، اما کو گوش شنوا؟ حالا هر روز با توفانی یا گردبادی و یا امواج خشم اقیانوسی در چشم به هم زدنی هزاران انسان قربانی می شوند.
درباره جنگ حالا به اعتراف حتی گردانندان دور و بر آقای بوش پر هزینه و بی نتیجه ی عراق هم روشنفکران همین را گفتند، اما کسی گوشش بدهکار این دید درست و انسانی نبود.
نامه ی روشنفکران امریکایی و غیرآمریکایی و برخی از اهل اندیشه ایرانی به باراک اوباما نامزد ریاست جمهوری آمریکا از حزب دمکرات، و هشدار آنان به او درباره ی حمله به ایران یکی دیگر از صدها نمونه واکنشی ست که روشنفکران پیش از وقوع فاجعه نشان داده و می دهند.
بهتر آن است مانع از آتش افروزی تازه ای در منطقه شد، تا آن که مانند احمدی نژادها و بوش ها و جنگ طلبان واشنگتن و تل آویو در طبل جنگ کوبید.
این که ایرانیان عصبانی و عاصی و جان به لب آمده از دست این رژیم عقب افتاده و رهبرانش، به امید تغییر آن، در آرزوی حمله ی خارجی باشند، ندانستن ابعاد فاجعه ای است که بیش از همه به ایران و ایرانیان صدمه خواهد رساند. مردم ایران قربانی خواهند شد و رهبران رژیم دست به معامله و یا زهرنوشی دیگری خواهند زد و پایشان را از گلیم خونین جنگی که با نادانی خویش باعث آن شده اند به در خواهند برد.
برای همین است که روشنفکران آمریکایی و غیرآمریکایی از آقای اوباما و دولت در راه آمریکا می خواهند که مانع جنگ افروزی دیگری شود.
جهان اگر به اهل فکر و فرهنگ گوش نکند، رهبران و سیاستمداران دنیا اگر به این جماعت توجه نکنند و هشدارهای های آنان را مورد نظر قرار ندهند، بشریت خسران بزرگی خواهد دید.
نشریه معتبر ادبی و روشنفکری New York Review of books این نامه را که بیش از شش هزار نفر از روشنفکران آمریکایی و غیرآمریکایی آن را امضا کرده اند، منتشر کرده است. از این اقدام صلح خواهانه ی محافل روشنفکری آمریکا و جهان استقبال کنیم و آن را حرمت نهیم.
بر ما ایرانیان ساکن سراسر جهان است که از جنگی که به میهن و هم میهنان ما زیان بسیار وارد خواهد کرد در حد توان و امکان خویش جلوگیری کنیم.
و بدانیم که راه رهایی از شر رژیم جمهوری اسلامی نه حمله و جنگ توسط خارجی ها، بلکه همت و همدلی ما ایرانیان است.
و اینک نامه ای را که خطاب به بوش و مک کین نمی شود نوشت ــ چرا که آنان پایه ی سیاست شان جنگ افروزی است، و در حالی که آتش جنگی که در عراق و افغانستان افروخته اند خاموش نشده می خواهند جبهه ی دیگر و تازه تری باز کنند ــ در زیر بخوانیم:
متن نامه روشنفکران آمریکایی
سناتور اوبامای عزیز
ما امضاءکنندگان این نامه شاید دیدگاههای متفاوتی نسبت به سیاست خارجی آمریکا درباره ایران داشته باشیم. اما به هر حال، همه ما عمیقاً نگران مطالبی هستیم که در هفتههای گذشته در مطبوعات منتشر شدهاست، مطالبی که گویای حمله احتمالی دولت بوش به ایران است. همه اینها میتواند در حکم چراغ سبزی به اسرائیل برای حمله به ایران باشد یا آن که به شکلهای دیگری از جنگ منجر شود، مثل تحریم ایران.
ما از موضعگیری شما علیه جنگ با عراق در سال 2002 استقبال کردیم. و با یکی از بیانیههای اولیه انتخاباتیتان که در آن بر لزوم به کار بردن دیپلماسی در مورد ایران تأکید کرده بودید، دلگرم شدیم. اکنون فرصتی برای شما پیش آمدهاست که از روی دادن دوباره جنگ غم انگیزی نظیر جنگ عراق ممانعت کنید. امیدواریم از این فرصت استفاده کنید.
ما با این استنتاج محمد البرادعی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی موافقیم که «یک حمله نظامی از هر چیزِ ممکن بدتر خواهد بود. چنین حملهای منطقه را به نقطه انفجار میرساند...» به گفته او، حمله نظامی«به این معنا خواهد بود که اگر ایران در حال حاضر نخواهد سلاح هسته ای بسازد، در صورت وقوع حمله نظامی طرحی ضربتی را برای ساختن سلاح هسته ای به اجرا میگذارد که دعای خیر تمام ایرانیان، حتی ایرانیان ساکن غرب نیز پشت سرش خواهد بود.» (رویترز، 20 ژوئن 2008)
مسلماً مطمئن نیستیم که دولت آمریکا واقعا در فکر حمله به ایران است یا برای شکلهای دیگری از جنگ، مثل تحریم این کشور، طرحی جدی ریخته باشد. با این حال از شما تقاضا داریم که بیانیه ای عمومی را به منظور هشدار درباره خطرات بزرگی که هر یک از این عملکردها به دنبال خواهد داشت، صادر و در آن خاطر نشان کنید که چنین عملکردی از طرف دولت بوش یا تشویق اسرائیل به انجام چنین چیزی، آن هم در ماههای آخر ریاست جمهوری بوش، چه حرکت نامناسب و غیردموکراتیکی خواهد بود.
حمله به ایران به منزله نقض منشور سازمان ملل در منع اِعمال قدرت توسط قدرتمداران بر سایر کشورها و تهدید آنهاست. به علاوه، نباید با عملکرد دقیقه نودی دولت بوش، حق تصمیم گیری از عموم مردم سلب شود.
شما با این حرف ما را دلگرم کرده اید که دولت اوباما بر این باور است که لازمه امنیت واقعی، تمایل به گفت و گو بدون پیش شرط است و تهدیدها و عملیات نظامی نتیجهای معکوس و زیانبار در پی دارد.
امیدواریم که نه تنها روزی بتوانید در دفتر ریاست جمهوری این تعهدات را پی بگیرید، بلکه هم اکنون نیز علیه هر گونه جنگ طلبی از سوی دولت بوش افشاگری کنید.
ارادتمند،
اسامی تعدادی از امضاکنندگان:
مایکل آلبرت از کمپانی Znet؛ کاتی آلبیسا، مدیر عامل مؤسسه ملی حقوق اقتصادی و اجتماعی؛ جان دابلیو. آمیدون از مؤسسه فعالان باسابقه صلح آمریکا؛ استنلی آرونویتز، پروفسور جامعه شناسی بخش فارغ التحصیلان CUNY؛ رزالین باکساندال، پروفسور عالیرتبه SUNY Old Westbury؛ فیلیس بنیس از مؤسسه مطالعات سیاسی؛ استفن اریک برانر، پروفسور علوم سیاسی دانشگاه Rutgers؛ شارلوت بانچ، مدیر عامل مرکز رهبری جهانی زنان، دانشگاه Rutgers؛ نوآم چامسکی، پروفسور و عضو بازنشسته هیأت علمی MIT؛ ری کلوز، متخصص بازنشسته خاورمیانه در سازمان سیا، از مؤسسه Veteran Intelligence Professionals for Sanity؛ روندا کوپلون، پروفسور حقوق دانشکده حقوق CUNY؛ حمید دباشی، پروفسور مطالعات ایرانی و ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا؛ لارنس دیویدسون، پروفسور تاریخ خاور میانه دانشگاه وست چستر؛ آریل دورفمن، نویسنده؛ استوارت اون، پروفسور عالیرتبه کالج هانتر و بخش فارغ التحصیلان CUNY؛ جان ففر از مدیران مؤسسه Foreign Policy in Focus؛ بیل فلچر، دبیر اجرایی BlackCommentator.com؛ لیبی فرانک از مجمع بین المللی زنان برای صلح و آزادی، فیلادلفیا؛ آرتور گلدشمیت، پروفسور بازنشسته تاریخ خاورمیانه دانشگاه پن استیت؛ تام هیدن، نویسنده؛ دوگ ایرلند، روزنامه نگار؛ جیمز ئی. جنینگز، مدیر عامل انجمن علمی صلح آمریکا؛ نیکی آر.کدی، استاد بازنشسته UCLA، تاریخدان، ایرانشناس؛ جانت کستنبرگ آمیگی، نایب رئیس سی دی آر (حامی مالی تحقیقات بازماندگان هولوکاست)؛ رابی مایکل لرنر، رئیس شبکه پیشروان معنویت و سردبیر مجله Tikkun؛ مارک لوینس، پروفسور تاریخ خاور میانه مدرن، فرهنگ و مطالعات اسلامی دانشگاه کالیفرنیا، ایروین؛ مانینگ ماریبل، مدیر مرکز تاریخ سیاه پوستان معاصر، دانشگاه کلمبیا؛ دیوید مک رینولدز، رئیس سابق مرکز بین المللی مخالفان جنگ؛ رزالیند پتچسکی، پروفسور عالیرتبه علوم سیاسی دانشکده هانتر و بخش فارغ التحصیلان CUNY؛ راشل پففر، مدیر عامل موقت مؤسسه صداهای یهودی برای صلح؛ کاتا پولیت، نویسنده؛ دنی پستل از ائتلاف ضد جنگ با ایران، شیکاگو؛ ماتئو روثشیلد، سردبیر مجله Progressive؛ استفن آر. شالوم، پروفسور علوم سیاسی دانشگاه ویلیام پاترسون؛ کشیش دیوید ویتن اسمیت، استاد بازنشسته دانشگاه سنت توماس مینه سوتا؛ مردیت تکس، نویسنده و رئیس مؤسسه جهان زنان؛ مایکل جی. تامپسون، سردبیر Logos؛ کریس توئنسینگ، سردبیر Middle East Report؛ کرنل وست، پروفسور دانشگاه پرینستون؛ استفن زیونس، پروفسور سیاست، دانشگاه سانفرانسیسکو.
پنجشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۷
به بهانه برگزازی کنسرت سمفونی در تورنتو به مناسبت هزارمین سال خلق شاهنامه فردوسی
به بهانه برگزاری کنسرت سمفونی در تورنتو به مناسبت هزارمین سال خلق شاهنامه فردوسی
سعیدسلطانپور
23-07-2008
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
بزرگی سراسربه گفتار نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
روز دوشنبه 14 جولای در جلسه ماهانه مطبوعات قومی در کویئنز پارک، دکتر محمد توکلی، مدیر هفتمین کنفرانس دوسالانه ایرانشناسی که از 31 جولای تا سوم آگوست در تورنتو برگزار می شود، آمده بود تا در مورد هزارمین سال شاهنامه فردوسی و اجرای سمفونی سه گانه پارسی توسط ارکستر سمفونی تورنتو و کنفرانس ایران شناسی، دیگر ملیت ها را در جریان قرار دهد.
متن کامل در شهروند تورنتو
سعیدسلطانپور
23-07-2008
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
بزرگی سراسربه گفتار نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
روز دوشنبه 14 جولای در جلسه ماهانه مطبوعات قومی در کویئنز پارک، دکتر محمد توکلی، مدیر هفتمین کنفرانس دوسالانه ایرانشناسی که از 31 جولای تا سوم آگوست در تورنتو برگزار می شود، آمده بود تا در مورد هزارمین سال شاهنامه فردوسی و اجرای سمفونی سه گانه پارسی توسط ارکستر سمفونی تورنتو و کنفرانس ایران شناسی، دیگر ملیت ها را در جریان قرار دهد.
متن کامل در شهروند تورنتو
ایران 3 عنصری
ایران سهعنصری
تقی رحمانی:دموكراسی براساس بینش عدالتطلبانه (برخورداری شهروندان ایرانی از رفاه مطلوب) و ساختار و روش غیرمتمركز (كه حقوق همه اقوام ایرانی در تعیین سرنوشتشان حفظ شود) مطلوب ماست. تعریف جدیدی از ایران در قرن بیست و یكم لازم است تا همه منافع و باور همه اقشار طبقات، اقوام و زنان و مردان را (عدالت جنسیتی) دربربگیرد. این ایران باید بر سر محور اصناف و اقشار اجتماعی، اقوام و جنسیت باز تعریف شود كه نتیجه آن تحقق دموكراسی ملی غیر متمركز عدالتطلب میشود. با این حال تعریف جدید از ایران میباید در مرحله عملی شدن، متناسب با شرایط باشد ولی اعتمادسازی میان همه اقشار اقوام و مردان و زنان میباید در عمل نشان داده شود. بهعنوان نمونه مسئله برابری جنس مرد و زن باید با اخلاق مناسب همراه شود تا از تنشهای بنیانبرانداز خانواده ممانعت شود یا از حقوق اقشار و طبقات نباید به جنگ طبقات منجر گردد، بلكه به تعامل طبقات اقشار اجتماعی بینجامد، یا اینكه حقوق اقوام در هر مدلی اعم از خودمختاری، خودگردانی و.... به فروپاشی ملی و تجزیه نینجامد. اما باید توجه داشت اگر ایران جدید براساس سه اصل مزبور در چارچوب دموكراسی ملی بازتعریف نشود، امكان داشتن یك جامعه مطلوب و آزاد را از دست خواهیم داد و دارای كشوری پرتنش خواهیم بود كه تندبادهای حادثه آن را به هر طرف خواهد برد، اما این مسیرها راه سعادت یافتن توان مناسب ملی، شكوفایی اجتماعی منوط به رعایت حقوق همه ایرانیان اعم از زن، مرد، اقوام و اصناف و طبقات اجتماعی است.
تقی رحمانی:دموكراسی براساس بینش عدالتطلبانه (برخورداری شهروندان ایرانی از رفاه مطلوب) و ساختار و روش غیرمتمركز (كه حقوق همه اقوام ایرانی در تعیین سرنوشتشان حفظ شود) مطلوب ماست. تعریف جدیدی از ایران در قرن بیست و یكم لازم است تا همه منافع و باور همه اقشار طبقات، اقوام و زنان و مردان را (عدالت جنسیتی) دربربگیرد. این ایران باید بر سر محور اصناف و اقشار اجتماعی، اقوام و جنسیت باز تعریف شود كه نتیجه آن تحقق دموكراسی ملی غیر متمركز عدالتطلب میشود. با این حال تعریف جدید از ایران میباید در مرحله عملی شدن، متناسب با شرایط باشد ولی اعتمادسازی میان همه اقشار اقوام و مردان و زنان میباید در عمل نشان داده شود. بهعنوان نمونه مسئله برابری جنس مرد و زن باید با اخلاق مناسب همراه شود تا از تنشهای بنیانبرانداز خانواده ممانعت شود یا از حقوق اقشار و طبقات نباید به جنگ طبقات منجر گردد، بلكه به تعامل طبقات اقشار اجتماعی بینجامد، یا اینكه حقوق اقوام در هر مدلی اعم از خودمختاری، خودگردانی و.... به فروپاشی ملی و تجزیه نینجامد. اما باید توجه داشت اگر ایران جدید براساس سه اصل مزبور در چارچوب دموكراسی ملی بازتعریف نشود، امكان داشتن یك جامعه مطلوب و آزاد را از دست خواهیم داد و دارای كشوری پرتنش خواهیم بود كه تندبادهای حادثه آن را به هر طرف خواهد برد، اما این مسیرها راه سعادت یافتن توان مناسب ملی، شكوفایی اجتماعی منوط به رعایت حقوق همه ایرانیان اعم از زن، مرد، اقوام و اصناف و طبقات اجتماعی است.
چهارشنبه، مرداد ۰۲، ۱۳۸۷
انتشار اسناد مالی ، هم عقب نشینی رجوی و هم دلیل بر وابستگی
انتشار اسناد مالی ، هم عقب نشینی رجوی و هم دلیل بر وابستگی
سعید سلطانپور
جریان انحصار طلب و ابسته رجوی اقدام به انتشار تعدادی از اسناد مالی کرده است که "مژگان پارسایی با چمدان بزرگی به مجاهد "(1) ارسال کرده است . و در آن برای خودشان نتیجه گیری کرده است که چون ما سند پرداخت هزینه به دولت دیکتاتوری صدام را داریم پس ما وابسته نیستیم .
انتشار این اسناد نشان می دهد که سرانجام مریم رجوی زیر فشار جداشدگان و سوالات جدی مردم ایران در مورد منابع مالی رجوی و وابستگی آنان مجبور شده است " جرعه ای از " جام زهر " را مزه کند.
انتشار این اسناد بطور غیر مستقیم پاسخ به ویدئوهائی که در آن مسعود رجوی بی شرمانه از افسران سازمان امنیت صدام تقاضای چند میلیون دلار نقد می کند که آنها هم موافقت می کنند ، می باشد
انتشار این اسنا د علاوه بر تاکید بر وابستگی رجوی ، خود اسناد سو الات بیشتر ی را مطرح می کند
متن کامل
سعید سلطانپور
جریان انحصار طلب و ابسته رجوی اقدام به انتشار تعدادی از اسناد مالی کرده است که "مژگان پارسایی با چمدان بزرگی به مجاهد "(1) ارسال کرده است . و در آن برای خودشان نتیجه گیری کرده است که چون ما سند پرداخت هزینه به دولت دیکتاتوری صدام را داریم پس ما وابسته نیستیم .
انتشار این اسناد نشان می دهد که سرانجام مریم رجوی زیر فشار جداشدگان و سوالات جدی مردم ایران در مورد منابع مالی رجوی و وابستگی آنان مجبور شده است " جرعه ای از " جام زهر " را مزه کند.
انتشار این اسناد بطور غیر مستقیم پاسخ به ویدئوهائی که در آن مسعود رجوی بی شرمانه از افسران سازمان امنیت صدام تقاضای چند میلیون دلار نقد می کند که آنها هم موافقت می کنند ، می باشد
انتشار این اسنا د علاوه بر تاکید بر وابستگی رجوی ، خود اسناد سو الات بیشتر ی را مطرح می کند
متن کامل
پنجشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۷
مقاومت وابسته و یک شکست سیاسی دیگرجریان رجوی
مقاومت وابسته و یک شکست سیاسی دیگرجریان رجوی
سعید سلطانپور
متاسفانه اتحادیه اروپا جریان رجوی و شورای مقاومت وابسته به دشمنان استقلال مردم ایران را همچنان در لیست تروریستی نگاه داشت. کاشکی در سیاست هم چراغ جادوئی بود و جنی که آرزوهای مسعود رجوی را بر آورده می کرد و یک دفعه اروپائیان را در وسط مذاکره با جمهوری اسلامی د رمورد توقف غنی سازی اورانیوم وا می داشت که رجوی را از لیست در بیاورند و اسبتداد ولایت مطلقه فقیه آخوندی را سرنگون و استبداد ولایت مطلقه فقیه رجوی کت وشلواری را جایگزین آن می کرد.
من د رتعجبم که این نابغه گان سیاسی که خود را عقل کل می دانند در این همه سال اقامت در غرب و لاس زدن و سرو کله زدن با سیاستمداران غربی که دلشان برای هیچ ملتی حتی حوزه انتخابیه خودشان هم نسوخته است چرا چیزی یاد نگرفته اند . چر ا خود را به حماقت می زنند و خود را با حمایت های نمایندگان پارلمان های غربی دلخوش نمی کردند.
در حالی که می دانند سیاست های دولتها با تظاهرات خارجی ها ( بخوانید هواداران و اجاره شده ها ) تدوین نمیشود. اگر این همه نماینده می توانستند کاری بکنند که اول از همه این جماعت بلاتکلیف از نظر ملیتی و هویتی را از لیست تروریستی در می آوردند.
کاشکی بجای اینهمه انرژی که هواداران رجوی که همه شان پا به سن گذاشته و در حسرت دیدار سرزمین مان ایران هر روز شکسته تر شده فیلم های سینمائی هالیودی را که آخریش تام هنکس در فیلم جنگ چارلی ویلسون ، نقش سناتور آمریکائی در افغانستان را بازی می کند می دیدند که متوجه می شدند سیاست چه قدر کثیف و بی پدر ومادر هست .
Tom Hanks Tells Hollywood Whopper in ‘Charlie Wilson’s War’
امروز آمریکائی ها اعلام کردند که نفر سوم خود را به جمع مذاکره کنندگان با جلیلی می فرستند این برای اولین مرتبه هست که آمریکائی ها در این مذاکرات شرکت می کنند . همزمان جماعت وابسته به رجوی و رجوی وابسته به سازمان " سیا " و "موساد " را که میلیونها پوند خرج وکیل و دادگاه کرده تا از لیست ترورانگلیس دربیایند ، را در لیست ترور اروپا نگه دارند تا سیاست چماق و حلوا را در مورد جمهوری اسلامی با استفاده ابزاری از عشیره رجوی در حساس ترین دورمذاکرات هسته ای را اجرا کرده باشند .
تفاوت رجوی و حسن نصرالله
ا
ین در حالی است که انگلیس حزب الله را در لیست ترور قرارد اد ولی بدلیل پایگاه مردمی حزب الله د رلبنان و هوشیاری سیاسی حسن نصرالله که بر خلاف رجوی که نوکر صدام حسین بود متحد استراتژیک جمهوری اسلامی شود
امروز روز بازگشت 5 زندانی لبنانی و فلسطینی به لبنان بود . بازگشت سمیر قنطار چریک کمونیستی که 30 سال در زندان اسرائیل بخاطر عملیاتی که علیه اسرائیلی ها داخل خاک اسرائیل انجام داده بود و متاسفانه دختر 4 ساله ای را هم همراه پلیس ها کشته بود یک شکست سیاسی برای اسرایئل و یک پیروزی برای حزب الله و حسن نصرااله بود . تمامی منابع رژیم اسرائیل هم به این نکته اعترا ف کردند .
وقتی سخنرانی را نگاه می کردم . سمیر قنطار را در حالیکه لباس نظامی بتن داشت و شال زرد رنگ حزب اله را بر گردن داشت و با حرارت سخنرانی می کردو ئ به 540 سال زندان محکوم شده بود ویک زندانبان به وی گفته بود هیچ گاه از این زندان زنده بیرون نخواهد رفت. در حالیکه پرچم های حزب کمونیست لبنان همراه با پرچم های حزب اله در میان هزاران لبنانی که برای استقبال از این زندانیان که به عنوان قهرمان نامیده می شدند موج می زد. سمیر قنطار بدون هیچ سیاسی کاری آزادی خود را مدیون حزب الله و حسن نصرالله دانست و آز انان تشکرکرد . قنطار با حرارت سخن می گفت و خواهان وحدت ملی برا ی آزاد سازی فلسطین شد .
یاد سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه افتادم و آرزوهای نسل جوان را که رجوی با غلطیدن به سیاست بازی و انتقام گیری شخصی از خمینی بر باد داد. نه تنها آروزها را که هزاران نو جوان را که بخاطر حمایت از یک رهبر نالایق و بزدل که سربزنگاه های تاریخی مانند شاه فرار را بر قرارترجیح مید اد ، به کشتن داد تا خود مدعی رهبری انقلاب شود .
براستی ایا حزب الله و حسن نصرالله که قدمت تشکیلات شان به مجاهدین نمی رسد و حریفشان( اسرائیل ) هم که
ا زنظر نظامی –امنیتی و سیاسی بسیار قدرتمند از شاه و خمینی هست درسی برای رجوی و شورای وابسته نمی باشند چگونه آنها توانستند به چینن موقعیت در لبنان و د رجهان عرب قرار بگیرند اگر قرار بود هر کسی با پولا گرفتن از رژیم دیکتاتوری بتواند به موفقیت برسد پس چرا رجوی شکست خورد ؟
چگونه رجوی وشورای مزدبگیر رجوی چشم به کرم آمریکا و اسرائیل دارند که راه را برایشان برای ورود به ایران بازکنند. ؟
حزب الله در حالی که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد ولی وقتی منافع مردم لبنان و مقاومت و تشکیلات آنها در میان است با دشمنان خودهم مذاکره می کند و بر سر آنها چانه هم می زند. همین آزادی گروگانها از 2 سال پیش آغاز شده بود و به جنگ 33 روزه منتهی شد که به شکست اسرائیل انجامید .
حزب الله از شیوه ها ی سیاسی برای سرنگون کردن دولت مورد حمایت آمریکا – فواد سینیوره - استفاده کرد و دو سال تلاش کرد ولی تنها یک روز از اسحه استفاده کرد وتمامی مواضع را به ارتش لبنان واگذار کرد و عملا راه جنگ داخلی را که خواست اسرائیل بود بست . در حالیکه رجوی از سر غرور وارد 30 خرداد شد و رسما رژیم را به جنگ مسلحانه تهدید کرد و تشکیلات سازمان را بدون اینکه ارزیابی صحیحی از توازن قدرت داشته باشد به قتلگاه برد .
چیزی که رجوی نمی فهمد . البته حق هم دارد که نفهمدزیرا بر عکس نصراله که اسرائیل رسما گفته است وی را ترور خواهد کرد از سال 1359 به این طرف هرگز دربین هیچ تجمع ایرانی ظاهر نشده است . همانگونه که رضا پهلوی می ترسد و به همین دلیل هم اعتباری در بین مردم ندارد
درتمامی مانورها ی نظامی وقتی که رجوی وارد میشد غلاف ها فشنگ نداشت .
در تانک ها که هرروزه روشن و بازدید می شد به بهانه اینکه باطری برای روز عملیات هست از نصب آنها خودداری میشد و تانکها بوسیله هل دادن توسط تانک اول روشن می شد چرا ؟ زیرا بدون باطری امکان شلیک توپ و دیدبانی ممکن نیست . زیرا رجوی هم مانند صدام و دیگر دیکتا تورها به کسی اعتماد نداشت .
رهبر ان همانگونه که باید مراقب امنیت خود باشد باید در بین مردم هم حضور داشته باشد مانند عرفات اگر واقعا باور داشته باشیم که مرگ و زندگی دست خداست . اما چه فایده که رجوی خود را امام زمان می داند و مریم و دیگر اعضا وی را خدا می دانند که مرگ و زندگی آنا ن در دست اوست . آخر چگونه میشود که به مردم گفت شما به خیابان بریزید و رژیم را سرنگون کنید و فرش قرمز پهن کنید تا ما وارد شویم .
اگر خمینی به ایران بر نگشته بود و به بهشت زهرا و قلب جمعیت نرفته بود که نمی توانست رهبری را بدست بگیرد. مردم اگر رهبرشان را در صف اول دیدند بیرون خواهند آمد والا جانشان را به خطر نخواهند انداخت .
آقای رجوی می توانید خمینی را متهم به دزدیدن انقلاب کنید ولی خمینی در 12 بهمن اسلحه ای نداشت و محافظ مسلحی هم نداشت . تو که همیشه بعد از آزادی از زندان هم مسلح بودی و هم چند تا محافظ داشتی پس خجالت بکش . خودت که جانت را دوست داری و قایم شده ای اقلا دست از سر این مردم و جنبش دموکراسی خواهانه مردم ایران بردار.
از سوی دیگر مریم رجوی خواستار تغییر رژیم توسط مردم هست "راه حل سوم یعنی تغییر دمكراتیك توسط مردم و مقاومت ایران "
ایا مریم رجوی نمی فهمد که با حضور مردم در صحنه نه تنها جمهوری اسلامی که بسیاری از رژیم های انحصارطلب هم تغییر خواهند کرد، آنچه را که مریم رجوی خودش را به کوچه علی چپ می زند این است که چگونه ؟ در دنیای غرب و لیبرال دموکراسی زندگی کردن و برگزاری شورای وابستگی در پشت درهای بسته بدون حضور خبرنگاران و ناظران . تغییر شعار ایران رجوی رجوی ایران به شعار
مریم رجوی که امتحان خود را پس داده است و رد شد ه است ؟
رجوی زن و شوهر مهره های سوخته ای بیش نیستید که غربیها برای معامله با جمهوری اسلامی بر علیه منافع مردم ایران از شما حمایت می کنند .
با توجه به تجربه انقلاب و سرنگونی شاه قرار نیست که مرد م از چاله در آمده به چاه بیفتند . آخر شما چه گلی بسر مردم ایران زده اید که توقع دارید مردم از شما حمایت کنند .
درانحصار طلبی – دروغ گوئی – وقاحت – سرسپردگی – وطن فروشی – تهمت و دریدگی ، نقض حقوق بشر شما ده آبادی نگذاشته اید .
جمهوری اسلامی دشنمان آزادی مردم ایران هست. شورای وابسته و جریان رجوی و شما با گذشته نگین و وابستگی تان به بیرحمترین دیکتاتور منطقه و بخشی از نیروهای سرکوبگر صدام دشمنان آزادی و استقلال مردم ایران هستید . زیرا بقول یک نویسنده عراقی صدام دیکتاتو ر و دشمن آزادی من بهتر از سربازان آمریکائی است که استقلال و هم آزادی من را گرفته اند .
به همین دلیل تا انتخابات آزاد در تشکیلات بر گزار نکنید
تا به حقوق بشر احترام نگذارید
و تا خشونت را محکوم نکنید
هیچ جائی در جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران نخواهید داشت .
از اولین اصولی که در مجاهدین اولیه یاد گرفتم و مرتب آنرا رجوی جوان در مقابل حکومت تکرا ر می کرد این بود که مردی عادی در جواب عمر(ر) که خلیفه بوده است و خواستار تذکر مردم بوده است که وی را راست کنند می گوید ای عمر (ر) که اگر کج شوی با این شمشیر راستت می کنم. خوشبختانه پس از تجربه تلخ وشکست در تشکیلات مروج خشونت رجوی یاد گرفته ام که به رجوی بگویم اگر کج شدی ،که سالهاست شده ای با این قلم راستت می کنم.
اشتراک در:
پستها (Atom)