Glass Ceiling TV live program
Dec 31 -09
با تبریک سال 2010 به شما و با ارزوی خبرهای خوب برای مردم ایران و جامعه ایرانی در کانا دا
برنامه تلویزیونی سقف شیشه ا ی – 5شنبه 31 دسامبر 2009
بخش اول برنامه این هفته نگاهی به مسائل ایران _ درگذشت آیت الله منتظری – عاشورای واقعی امسال ، خشونت و دستگیری روزنامه نگاران و فعالین معتقد به عدم خشونت در ایرا ن در چه راستائیست لاگر سوالی یا نظری دارید می توانید با ای میل زیر با من تماس بگیرید . سقف شیشه ای نظرات شما را در صورتیکه مایل باشید منعکس می کند.
در بخش دوم نگا هی به تفکر استبدادی ولایت فقیه ازنوع مذهبی ، خامنه ای و از نوع مسیحی هارپر نخست وزیر کانا دا در مورد بستن دو ماهه مجلس در ظرف یکسال.
نگاهی به کامیونیتی ایرانی در سال گذشته ،و تشکر از داوطلبا ن ایرانی که بدون انها جامعه بسیار متفرق تر و بی عمل تر داشتیم .
پیامگیر 416-840-7337
ا ی میل u@itctv.ca
برنامه سال 2010
ژانویه 7 ، مصاحبه با دکتر ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور
بخش دوم ، دیوید کوهن – عضو انجمن شهر ریچموند هیل در مورد شهر و مالیات های خانه ها و سوالات شما
ساعت پخش زنده برنا مه از تلویزیون ای تی سی :
5 شنبه ها
ساعت 21 بوقت تورنتو- 18 بوقت ونکور
پخش مجدد : جمعه ها صبح ساعت 8 به وقت تورنتو
یکشبنه ها ساعت 14 و 23 بوقت تورنتو
مه سقف شیشه ای را بطور همزمان می توان درروی اینتر نت مشاهده کرد. برناwww.itctv.ca
)
WATCH LIVE AT WWW.ITCTV.CA
Please send your comments and ideas to u@itctv.ca
We cover all trends and ideas. We are a real voice for our community in Canada.
مشخصات فنی :
تلویزیون ایرانیان کانادا
فرکانس : 12115
سیمبول ریت :22425verticl
Translate
پنجشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۸
سهشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۸
مرتضی کاظمیان ، روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی نیمه شب گذشته در خانه اش دستگیر شد
مرتضی کاظمیان ، روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی نیمه شب گذشته در خانه اش دستگیر شد
کاظمیان عضو شورا ی مر کزی حمایت از روزنامه نگاران در ایران بود
.در گفت و گویی که با همسر وی داشتم وی اعلام کرد که مامورین وزارت اطلاعات ، کامپیوتر و دست نوشته ها و سی دی های مطالعات تحقیقی وی را بعد از جستجوی کامل خانه ، با خود بردند و از و ی خواسته اند که پیگپر وی نباشد تا وزارت اطلاعات خبر بدهد.
برای دستگیری کاظمیان ، دلیلی ارائه نکرده اند .
.روزنامه نگاران ، میزان سنجش تحمل هر رژیم و میزان آزادی بیان مردم هست . دستگیری روزنامه نگاران که خود مدتهاست خود سانسور شده اند و در چارچوب قانون فعالیت می کنند ، و بیکار هم شده اند ، نقض مکرر حقوق بشر هست ..
آزادی مرتضی کاظمیان و دیگر روزنامه نگاران را سریعا خواستاریم
Morteza Kazemian , Journalist and , the member of centre for freedom of Journalist , is detained in a raid by the Security service agent midnight Sat. night Dec 27, 09 .
Kazzemian's wife told me that the security service agents searched the house and seized the computer and all articles and written notes.
the agents did not charge Kazemian and asking his wife not to question and follow his arrest until she is notified by the Security ministry.
We demand the release of Morteza Kazemian and other journalists who are detained with bogus charges immediately .
کاظمیان عضو شورا ی مر کزی حمایت از روزنامه نگاران در ایران بود
.در گفت و گویی که با همسر وی داشتم وی اعلام کرد که مامورین وزارت اطلاعات ، کامپیوتر و دست نوشته ها و سی دی های مطالعات تحقیقی وی را بعد از جستجوی کامل خانه ، با خود بردند و از و ی خواسته اند که پیگپر وی نباشد تا وزارت اطلاعات خبر بدهد.
برای دستگیری کاظمیان ، دلیلی ارائه نکرده اند .
.روزنامه نگاران ، میزان سنجش تحمل هر رژیم و میزان آزادی بیان مردم هست . دستگیری روزنامه نگاران که خود مدتهاست خود سانسور شده اند و در چارچوب قانون فعالیت می کنند ، و بیکار هم شده اند ، نقض مکرر حقوق بشر هست ..
آزادی مرتضی کاظمیان و دیگر روزنامه نگاران را سریعا خواستاریم
Morteza Kazemian , Journalist and , the member of centre for freedom of Journalist , is detained in a raid by the Security service agent midnight Sat. night Dec 27, 09 .
Kazzemian's wife told me that the security service agents searched the house and seized the computer and all articles and written notes.
the agents did not charge Kazemian and asking his wife not to question and follow his arrest until she is notified by the Security ministry.
We demand the release of Morteza Kazemian and other journalists who are detained with bogus charges immediately .
دوشنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۸
اسامی 8 نفر از شهدای عاشورای خونین تهران اعلام شد
اسامی 8 نفر از شهدای عاشورای خونین تهران اعلام شد
نیروی انتظامی اسامی 8 نفر از شهدای دیروز را اعلام کرد. بر اساس این گزارش، فرماندهی انتظامی تهران با صدور اطلاعیه ای مشخصات 8 نفر از شهدای عاشورای خونین تهران را اعلام کرد.
نیروی انتظامی در اطلاعیه خود کشته شدن این 8 نفر را مشکوک! دانسته است. براساس این اطلاعیه مرگ 3نفر از این تعداد بر اثر اصابت گلوله بوده، یکنفر ضربات چاقو و یک زن نیز در اثر تصادف یا سقوط از پل کشته شده اند. دلیل شهادت سایر آنها مشخص نیست.
اسامی شهدای سبز عاشورای تهران بدین شرح است:
1- مهدی فرهادی راد، 34 ساله
2- محمدعلی راسخی نیا، 40 ساله
3- امیر ارشدی، 30 ساله
4- شهرام فرجی، 30 ساله
5- سیدعلی موسوی حبیبی، 42 ساله
6- جهانبخت پازوكی، 50 ساله
7- مرد ناشناس، 31 ساله
8- زن ناشناس 43 ساله
نیروی انتظامی اسامی 8 نفر از شهدای دیروز را اعلام کرد. بر اساس این گزارش، فرماندهی انتظامی تهران با صدور اطلاعیه ای مشخصات 8 نفر از شهدای عاشورای خونین تهران را اعلام کرد.
نیروی انتظامی در اطلاعیه خود کشته شدن این 8 نفر را مشکوک! دانسته است. براساس این اطلاعیه مرگ 3نفر از این تعداد بر اثر اصابت گلوله بوده، یکنفر ضربات چاقو و یک زن نیز در اثر تصادف یا سقوط از پل کشته شده اند. دلیل شهادت سایر آنها مشخص نیست.
اسامی شهدای سبز عاشورای تهران بدین شرح است:
1- مهدی فرهادی راد، 34 ساله
2- محمدعلی راسخی نیا، 40 ساله
3- امیر ارشدی، 30 ساله
4- شهرام فرجی، 30 ساله
5- سیدعلی موسوی حبیبی، 42 ساله
6- جهانبخت پازوكی، 50 ساله
7- مرد ناشناس، 31 ساله
8- زن ناشناس 43 ساله
یکشنبه، دی ۰۶، ۱۳۸۸
سلام بر حسین و جوانانی که حسین وار ، جلوی سپاه خونخوار استبداد ولایت فقیه ایستادند و خونشان را در راه آزادی مردم ایران ، به خدا و مردم ایران هدیه کردند
امروز تهران عاشورا بود و خون حسین در رگهای جوانان ایرانی ، جوشید و در برابر لشگر استبداد دینی خامنه ای با دست خالی و سنگ ایستادند و انتفاضه ای را در تاریخ ایران با خون شان نوشتند.
که حسین زنده است
و استبداد رفتنی است
مردم پیروزند
و دشمنان مردم ، وقتی مردم متحد می شوند ، خوارشده و و حشت می کنند
استبداد به چنان ضعف و بی ابروئی افتاده است که حتی در قم نمی تواند پند هزار نفر از نیروهایش را بسیج کند و خاطره شعبان بی مخ ها را زنده کند.
رادان فرمانده پلیس می گوید 5 نفر مشکوک مرده اند. و 300 نفر دستگیر شده اند .
این د رحالی است که آخوند یزدی و سایت های ضد مردمی مانند فارس ، ننه من غریبم در اوردهاند و می گویند این افراد در عاشورا سوت می زدند ، کف می زدند .چه بی شرمی که کسی را که سوت بزند باید در خیابان مظلومانه به قتل رساند ؟
سلام بر حسین و جوانانی که حسین وار ، جلوی سپاه خونخوار استبداد ولایت فقیه ایستادند و خونشان را به خدا و مردم ایران هدیه کردند
یاد شهدای عاشورای 2009 تهران ، نقطه عطفی در مبارزات ازادی خواهی مردم ایران گرامی باد
با سیاست عدم خشونت ، پیروزی از ان مردم است
که حسین زنده است
و استبداد رفتنی است
مردم پیروزند
و دشمنان مردم ، وقتی مردم متحد می شوند ، خوارشده و و حشت می کنند
استبداد به چنان ضعف و بی ابروئی افتاده است که حتی در قم نمی تواند پند هزار نفر از نیروهایش را بسیج کند و خاطره شعبان بی مخ ها را زنده کند.
رادان فرمانده پلیس می گوید 5 نفر مشکوک مرده اند. و 300 نفر دستگیر شده اند .
این د رحالی است که آخوند یزدی و سایت های ضد مردمی مانند فارس ، ننه من غریبم در اوردهاند و می گویند این افراد در عاشورا سوت می زدند ، کف می زدند .چه بی شرمی که کسی را که سوت بزند باید در خیابان مظلومانه به قتل رساند ؟
سلام بر حسین و جوانانی که حسین وار ، جلوی سپاه خونخوار استبداد ولایت فقیه ایستادند و خونشان را به خدا و مردم ایران هدیه کردند
یاد شهدای عاشورای 2009 تهران ، نقطه عطفی در مبارزات ازادی خواهی مردم ایران گرامی باد
با سیاست عدم خشونت ، پیروزی از ان مردم است
جمعه، دی ۰۴، ۱۳۸۸
آسماعيل آذر: ايرج ميرزا بهترين مرثيهي عاشورا را سروده است
مرثيهي ايرج از اين قرار است: «رسم است هر كه داغ جوان ديده
/ رأفت برند حالت آن داغديده را // يك دوست زير بازوي او گيرد از وفا / وان يك ز چهره پاك كند اشك ديده را // آن ديگري بر او بفشاند گلاب قند / تا تقويت شود دل محنتكشيده را // يك چند دعوتش به گل و بوستان كنند / تا بركنندش از دل، خار خليده را // جمعي دگر براي تسلاي او دهند / شرح سياهكاري چرخ خميده را // القصه هر كس به طريقي ز روي مهر / تسكين دهد مصيبت بر وي رسيده را». تا اينجا تصويرهاي ايرج در خانهي جواني كه فوت شده است، روايت ميشود. حال ميرويم به داستان نينوا: «آيا كه داد تسليت خاطر حسين / چون ديد نعش اكبر در خون تنيده را // آيا كه غمگساري و اندوه بري نمود // ليلاي داغديدهي محنتكشيده را // بعد از پدر دل پسر آماج تيغ شد // آتش زدند لانهي مرغ پريده را.»
/ رأفت برند حالت آن داغديده را // يك دوست زير بازوي او گيرد از وفا / وان يك ز چهره پاك كند اشك ديده را // آن ديگري بر او بفشاند گلاب قند / تا تقويت شود دل محنتكشيده را // يك چند دعوتش به گل و بوستان كنند / تا بركنندش از دل، خار خليده را // جمعي دگر براي تسلاي او دهند / شرح سياهكاري چرخ خميده را // القصه هر كس به طريقي ز روي مهر / تسكين دهد مصيبت بر وي رسيده را». تا اينجا تصويرهاي ايرج در خانهي جواني كه فوت شده است، روايت ميشود. حال ميرويم به داستان نينوا: «آيا كه داد تسليت خاطر حسين / چون ديد نعش اكبر در خون تنيده را // آيا كه غمگساري و اندوه بري نمود // ليلاي داغديدهي محنتكشيده را // بعد از پدر دل پسر آماج تيغ شد // آتش زدند لانهي مرغ پريده را.»
مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر. نجف آباد
NajafAbad
khamenei is following the same path as Shah did and lost .
http://www.youtube.com/watch?v=frTi1PPJQCU
khamenei is following the same path as Shah did and lost .
http://www.youtube.com/watch?v=frTi1PPJQCU
چهارشنبه، دی ۰۲، ۱۳۸۸
مصاحبه با "راب اولی فن " نماینده مجلس از منطقه دان ولی غربی ( تورنتو )
Glass Ceiling TV live program
Dec 24 -09
1- Interview with Rob Oliphant , MP Don valley W. ( Toronto) , on his riding issues which is most diverse and the richest and poorest areas of Canada located in the there
2- Iranian Canadian Community
3- On Human rights issue such as lack of finding the decent jobs for the specialists immigrants , and Jail system
4- The Liberal short cut for the leader ship which shows there is no short cut in a democracy ,
The future of Canada and the Liberals
Thursday nights at 21 Toronto – 18 )Vancouver time)
Re-run : Fridays 8 am **Sunday : 14 and 23 (Toronto time )
Email: u@itctv.ca
Let us to know what do you think.
برنامه تلویزیونی سقف شیشه ا ی – 5شنبه 24 دسامبر 2009
مصاحبه با "راب اولی فن " نماینده مجلس از منطقه دان ولی غربی ( تورنتو ) در مورد مسا ئل حوزه انتخاباتی وی که یکی از متنوع ترین حوزه های کانادا هسـت .
دان ولی غربی هم فقیرترین و هم ثروتمندترین محله ها و سطح درامد ها ی کا نا دا در این حوزه قرار دارند. راب در مصاحبه گفت که 3 از 4 تا گرانترین خانه های کانادا در حوزه وی فروخته شده است که گویا متعلق به ایرانی ها هم بوده است .
با راب در مورد کامیونیتی ایرانی ، حقوق بشر ، زندانها ، اقلیتها در زندان ، حمایت لیبرال ها از مالیات ( اچ اس تی ) در حالیکه اکثر انتاریو منجمله کا میونیتی ایرانی مخالف ان هستند .
همچنین در مورد مشکلا ت حزب لیبرال کانادا و مشکلا ت کانادا با هم گفت و گو داشتیم .
اگر سوالی یا نظری دارید می توانید با ای میل زیر با من تماس بگیرید . سقف شیشه ای نظرات شما را در صورتیکه مایل باشید منعکس می کند.
پیامگیر 416-840-7337
ا ی میل u@itctv.ca
ساعت پخش زنده برنا مه از تلویزیون ای تی سی :
5 شنبه ها
ساعت 21 بوقت تورنتو- 18 بوقت ونکور
پخش مجدد : جمعه ها صبح ساعت 8 به وقت تورنتو
یکشبنه ها ساعت 14 و 23 بوقت تورنتو
بطور همزمان می توان درروی اینتر نت در مشاهده کرد. www.itctv.ca
Dec 24 -09
1- Interview with Rob Oliphant , MP Don valley W. ( Toronto) , on his riding issues which is most diverse and the richest and poorest areas of Canada located in the there
2- Iranian Canadian Community
3- On Human rights issue such as lack of finding the decent jobs for the specialists immigrants , and Jail system
4- The Liberal short cut for the leader ship which shows there is no short cut in a democracy ,
The future of Canada and the Liberals
Thursday nights at 21 Toronto – 18 )Vancouver time)
Re-run : Fridays 8 am **Sunday : 14 and 23 (Toronto time )
Email: u@itctv.ca
Let us to know what do you think.
برنامه تلویزیونی سقف شیشه ا ی – 5شنبه 24 دسامبر 2009
مصاحبه با "راب اولی فن " نماینده مجلس از منطقه دان ولی غربی ( تورنتو ) در مورد مسا ئل حوزه انتخاباتی وی که یکی از متنوع ترین حوزه های کانادا هسـت .
دان ولی غربی هم فقیرترین و هم ثروتمندترین محله ها و سطح درامد ها ی کا نا دا در این حوزه قرار دارند. راب در مصاحبه گفت که 3 از 4 تا گرانترین خانه های کانادا در حوزه وی فروخته شده است که گویا متعلق به ایرانی ها هم بوده است .
با راب در مورد کامیونیتی ایرانی ، حقوق بشر ، زندانها ، اقلیتها در زندان ، حمایت لیبرال ها از مالیات ( اچ اس تی ) در حالیکه اکثر انتاریو منجمله کا میونیتی ایرانی مخالف ان هستند .
همچنین در مورد مشکلا ت حزب لیبرال کانادا و مشکلا ت کانادا با هم گفت و گو داشتیم .
اگر سوالی یا نظری دارید می توانید با ای میل زیر با من تماس بگیرید . سقف شیشه ای نظرات شما را در صورتیکه مایل باشید منعکس می کند.
پیامگیر 416-840-7337
ا ی میل u@itctv.ca
ساعت پخش زنده برنا مه از تلویزیون ای تی سی :
5 شنبه ها
ساعت 21 بوقت تورنتو- 18 بوقت ونکور
پخش مجدد : جمعه ها صبح ساعت 8 به وقت تورنتو
یکشبنه ها ساعت 14 و 23 بوقت تورنتو
بطور همزمان می توان درروی اینتر نت در مشاهده کرد. www.itctv.ca
دوشنبه، آذر ۳۰، ۱۳۸۸
گر خاتمی اصلاح طلب است به قول شا عر مشروطه به چنین " مصلح " و "اصلاح طلبی "باید رید
من در تعجبم کسانی که سعی می کنند بین خاتمی و خامنه ای فرق بگذارند که البته شاید صدها فرق داشته باشند و لی ماهیتا در عدم مشارکت مردم در تصمیم گیری های سیاسی و تمکین به نظارت استصو ا بی و ضد مردمی شورای نگهبان ، در عمل در کنار هم هستند .
من توجه شما رابه عدم شرکت وی در مراسم تشیع جنازه ایت الله منتظری جلب می کنم در حالیکه وی در تشیع جنازه قصاب بزرگ جوانان و نیروهای روشنفکر و دگر اندیش لاجوردی شرکت کرد
وی در زمانی که منتظری مورد توهین رژیم قرار داشت به نامه منتظری جوابی نداد .. در حالیکه منتظری در قبا ل کشتار زندانیان سیاسی موضع گرفت و بهای انرا پرداخت وی در قبال قتل فروهرها و دیگر اندیشمندان موضعی نگرفت . وی دانشجویان را در برابر نیروهای وابسته به ولی فقیه تنها گذاشت که به سرکوب کامل انان انجانید و باعث انزوای اصلاح طلبان دولتی شدم
اکنون هم خاتمی در یک نا مه بشدت عقب افتاده و ضد مردمی برای خامنه ای نوشته است که وی به ولایت فقیه افتخار می کند.
آیا این اخوند خو ش لباس نمی داند که تمامی زندانیان سیاسی و بازداتش شدگان اخیر بدستور ولی فقیه ای هست که وی به او افتحار می کند
ایا خاتمی نمی داند که تجاوز کنندگاه کهریزک - شکنجه کنندگان اوین سربازان گمنام وابسته به ولایت فقیه هستند .
اگر خاتمی اصلاح طلب هست احمدی نژاد به خاتمی شرافت دارد زیرا ادعای روشن فکری و گفتگوی تمدنها و جامعه مدنی ندارد . تکلیف روشنکفران با احندی نژاد خیلی ساده تر از خاتمی مارمولک هست به نامه وی توجه کنید
نامه محرمانه خاتمی به رهبر انقلاب
سید محمد خاتمی اخیراً دریکی از دیدارهای خود از نامه محرمانه اش به رهبر انقلاب خبر داده است.سید محمد خاتمی اخیراً دریکی از دیدارهای خود از نامه محرمانه اش به رهبر انقلاب خبر داده است.به گزارش آینده رییس دولت اصلاحات در این دیدار با اظهار اینکه نامه مشروحی درباره حوادث پس از انتخابات به صورت محرمانه برای رهبر انقلاب ارسال کرده است، افزود: آیتالله خامنهای پس از مطالعه این نامه اظهار داشتهاند که نامه خاتمی را دو بار خواندم، نامه نجیبانه نوشته شده بود؛ اما آقای خاتمی ناآگاهی دارد که باید به وی اطلاعات صحیح داده شود.خاتمی همچنین در این دیدار نسبت به هزینه کردن از رهبری برای حل مسایل و مشکلات جزئی ابراز نگرانی کرده است و تأکید نموده که باید شأن رهبر انقلاب در مدیریت کلان و عالی کشور حفظ شود.
جزییات نامه خاتمی به رهبر انقلاب
خاتمي در نامهاي که سه هفته پیش به محضر رهبرمعظم انقلاب ارسال نموده است به گزارش جهان، وی اخیراً در جمعي از نگارش نامه دومش هم به رهبر معظم انقلاب خبر داد.وی در نامه اول خود آورده است:
"يك گروهي در برخي نهادها هستند كه نميخواهند رابطه ما با شما خوب باشد و در صدد بر هم زدن اين رابطه هستند "و استنادهايي به سخنان برخي مسئولين مينمايد.وي در ادامه نامه خود می نویسد: ما به زندگي در زير پرچم ولايت قائليم و افتخار ميكنيم كه زير نظر ولايت فقيه زندگي ميكنيم.وی در بخش دیگری از این نامه می نویسد:" مشكل ما با شما نيست بلكه با احمدي نژاد است . ما احمدينژاد را قبول نداريم و معتقديم مديريت وي و طرز تفكر و مديريت ايشان غلط است و كشور را به سمت پرتگاه پيش ميبرد؛ و شما هم به ما تكليف نكرده ايد كه با احمدينژاد وارد اين قضايا نشويم. بالاخره در يك رقابت سياسي اين حرفها پيش ميآيد و تندرويهايي بروز ميكند كه از هر دو طرف است. من هم قبول دارم از طرف اصلاحطلبان تندرويهايي شده و مباحث بدي مطرح شده است. البته برخي چيزها سوء تفاهم است چون برخي واسطهها اين مطالب را منتقل نمودهاند."
خاتمي در بخش ديگري از نامه نوشته است:
"در برخي موارد دوستان ما حرمت شما را نگه نداشتند حرمت امام را نگه نداشتند و من واقعاً ناراحت هستم و به آنها تذكر دادم. من با آقاي كروبي بحث تندي داشتم به اقاي موسوي خيلي انتقادهاي تندي داشتهام. .... ما به قانون اساسي و ولايت فقيه اعتقاد داريم. مجمع روحانيون تمام حرفش اين است كه ما نميخواهيم به نظام و رهبري نظام ضربه وارد شود. شماحساب آقاي موسوي را از ماجدا بدانيد.... من جلو تندروي هاي موسوي را گرفته ام و تاحدودي كنترلش كرده ام و گرنه از اين بدتر مي كرد. بارها به وی گفتم كه حداقل ادبياتت را طوري تنظيم كن كه با بيگانگان مشترك نباشد. كه اين اواخر پايبندي به قانون اساسي را مطرح كرد." وي همچنین شرايط كشور را ازلحاظ اجتماعي، اقتصادي، بينالمللي و هستهاي و فاصله طبقاتي و فاصله بين نخبگان و دولت را تشریح نموده و می افزاید: ما واقعا با شما مشكلي نداريم ولي عدهاي سعي دارند اينطور تلقي كنند كه مشكل ما با شما است. شما خودتان بهتر ميدانيد كه نگاه من به شما چگونه است. خاتمي در نامه احساسي و محترمانه خود به رهبر انقلاب آورده است :" در اين مدت خيلي به ما و به خانواده ما و بزرگان ما توهين شد ولي ما به خاطر نظام سكوت كردهايم.ما خيلي دلمان پر است ميخواهيم بياييم و حرفهايمان را بزنيم و گلايه هامان را مطرح كنيم و اجازه بدهيد ما به ملاقات شما بياييم." وي در پایان خواستار ملاقات با رهبر انقلاب شده است
http://www.fararu.com/vdchwvnx.23nqwdftt2.html [1
من توجه شما رابه عدم شرکت وی در مراسم تشیع جنازه ایت الله منتظری جلب می کنم در حالیکه وی در تشیع جنازه قصاب بزرگ جوانان و نیروهای روشنفکر و دگر اندیش لاجوردی شرکت کرد
وی در زمانی که منتظری مورد توهین رژیم قرار داشت به نامه منتظری جوابی نداد .. در حالیکه منتظری در قبا ل کشتار زندانیان سیاسی موضع گرفت و بهای انرا پرداخت وی در قبال قتل فروهرها و دیگر اندیشمندان موضعی نگرفت . وی دانشجویان را در برابر نیروهای وابسته به ولی فقیه تنها گذاشت که به سرکوب کامل انان انجانید و باعث انزوای اصلاح طلبان دولتی شدم
اکنون هم خاتمی در یک نا مه بشدت عقب افتاده و ضد مردمی برای خامنه ای نوشته است که وی به ولایت فقیه افتخار می کند.
آیا این اخوند خو ش لباس نمی داند که تمامی زندانیان سیاسی و بازداتش شدگان اخیر بدستور ولی فقیه ای هست که وی به او افتحار می کند
ایا خاتمی نمی داند که تجاوز کنندگاه کهریزک - شکنجه کنندگان اوین سربازان گمنام وابسته به ولایت فقیه هستند .
اگر خاتمی اصلاح طلب هست احمدی نژاد به خاتمی شرافت دارد زیرا ادعای روشن فکری و گفتگوی تمدنها و جامعه مدنی ندارد . تکلیف روشنکفران با احندی نژاد خیلی ساده تر از خاتمی مارمولک هست به نامه وی توجه کنید
نامه محرمانه خاتمی به رهبر انقلاب
سید محمد خاتمی اخیراً دریکی از دیدارهای خود از نامه محرمانه اش به رهبر انقلاب خبر داده است.سید محمد خاتمی اخیراً دریکی از دیدارهای خود از نامه محرمانه اش به رهبر انقلاب خبر داده است.به گزارش آینده رییس دولت اصلاحات در این دیدار با اظهار اینکه نامه مشروحی درباره حوادث پس از انتخابات به صورت محرمانه برای رهبر انقلاب ارسال کرده است، افزود: آیتالله خامنهای پس از مطالعه این نامه اظهار داشتهاند که نامه خاتمی را دو بار خواندم، نامه نجیبانه نوشته شده بود؛ اما آقای خاتمی ناآگاهی دارد که باید به وی اطلاعات صحیح داده شود.خاتمی همچنین در این دیدار نسبت به هزینه کردن از رهبری برای حل مسایل و مشکلات جزئی ابراز نگرانی کرده است و تأکید نموده که باید شأن رهبر انقلاب در مدیریت کلان و عالی کشور حفظ شود.
جزییات نامه خاتمی به رهبر انقلاب
خاتمي در نامهاي که سه هفته پیش به محضر رهبرمعظم انقلاب ارسال نموده است به گزارش جهان، وی اخیراً در جمعي از نگارش نامه دومش هم به رهبر معظم انقلاب خبر داد.وی در نامه اول خود آورده است:
"يك گروهي در برخي نهادها هستند كه نميخواهند رابطه ما با شما خوب باشد و در صدد بر هم زدن اين رابطه هستند "و استنادهايي به سخنان برخي مسئولين مينمايد.وي در ادامه نامه خود می نویسد: ما به زندگي در زير پرچم ولايت قائليم و افتخار ميكنيم كه زير نظر ولايت فقيه زندگي ميكنيم.وی در بخش دیگری از این نامه می نویسد:" مشكل ما با شما نيست بلكه با احمدي نژاد است . ما احمدينژاد را قبول نداريم و معتقديم مديريت وي و طرز تفكر و مديريت ايشان غلط است و كشور را به سمت پرتگاه پيش ميبرد؛ و شما هم به ما تكليف نكرده ايد كه با احمدينژاد وارد اين قضايا نشويم. بالاخره در يك رقابت سياسي اين حرفها پيش ميآيد و تندرويهايي بروز ميكند كه از هر دو طرف است. من هم قبول دارم از طرف اصلاحطلبان تندرويهايي شده و مباحث بدي مطرح شده است. البته برخي چيزها سوء تفاهم است چون برخي واسطهها اين مطالب را منتقل نمودهاند."
خاتمي در بخش ديگري از نامه نوشته است:
"در برخي موارد دوستان ما حرمت شما را نگه نداشتند حرمت امام را نگه نداشتند و من واقعاً ناراحت هستم و به آنها تذكر دادم. من با آقاي كروبي بحث تندي داشتم به اقاي موسوي خيلي انتقادهاي تندي داشتهام. .... ما به قانون اساسي و ولايت فقيه اعتقاد داريم. مجمع روحانيون تمام حرفش اين است كه ما نميخواهيم به نظام و رهبري نظام ضربه وارد شود. شماحساب آقاي موسوي را از ماجدا بدانيد.... من جلو تندروي هاي موسوي را گرفته ام و تاحدودي كنترلش كرده ام و گرنه از اين بدتر مي كرد. بارها به وی گفتم كه حداقل ادبياتت را طوري تنظيم كن كه با بيگانگان مشترك نباشد. كه اين اواخر پايبندي به قانون اساسي را مطرح كرد." وي همچنین شرايط كشور را ازلحاظ اجتماعي، اقتصادي، بينالمللي و هستهاي و فاصله طبقاتي و فاصله بين نخبگان و دولت را تشریح نموده و می افزاید: ما واقعا با شما مشكلي نداريم ولي عدهاي سعي دارند اينطور تلقي كنند كه مشكل ما با شما است. شما خودتان بهتر ميدانيد كه نگاه من به شما چگونه است. خاتمي در نامه احساسي و محترمانه خود به رهبر انقلاب آورده است :" در اين مدت خيلي به ما و به خانواده ما و بزرگان ما توهين شد ولي ما به خاطر نظام سكوت كردهايم.ما خيلي دلمان پر است ميخواهيم بياييم و حرفهايمان را بزنيم و گلايه هامان را مطرح كنيم و اجازه بدهيد ما به ملاقات شما بياييم." وي در پایان خواستار ملاقات با رهبر انقلاب شده است
http://www.fararu.com/vdchwvnx.23nqwdftt2.html [1
یکشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۸
منتظری ، روحانی که نان دین نخورد
منتظری ، روحانی که نان دین نخورد
سعید سلطانپور
مرگ حق هست و بقول مولانا ، دردی است کین درد را دوا نباشد. هر روز که در تبعید و مهاجرت زندگی می کنی هر زنگ تلفن بی وقت و یا ای میل های نخواسته را بازمی کنی هوری دلت می ریزد که عزیزی از دست رفته است و خاطرات گذشته و غم دنیا روی دلت تلنبار می شود.
صبح یکشنبه قبل از رفتن سرکار خواستم که ایمیل راباز نکنم که باز کردم و خبر درگذشت ایت الله منتظری را از دوستی در یافتم. سال 58 بود که آیت الله طالقانی پشتوانه مردم محروم و حامی شوراهای مردمی ، به خدا پیوست و اجل سد بزرگ جلوی استبداد ولایت فقیه را شکست و برد .
مردم ابران یکی از حامیان استقلال و شخصیت های ضد استبدادی خود را از دست داده بود. بنظر من اقای منتظری از آخرین نسل روحانیون و مراجع تقلید شیعیان بود که در کنار مردم ایران ایستاد و نه سکوت بی معنی " تقیه " را بر خود جایز دانست و نه نان از دین خورد. در حالیکه در بالاترین مسند قدرت نشسته بود ، برای حقوق نقض شده زندانیان سیاسی در ایران ، موضع گرفت و بر سر آن ایستاد . وی تنها روحانی بود که در برابر کشتار زندانیان سیاسی در سالهای 67 ایستاد و به همین نه تنها از مقام خود به عنوان ولی فقیه از دست داد که چندین سال در خانه خود زندانی شد و مورد توهین و بی احترامی قرار گرفت ولی تا اخرین لحظه بر سر اصولی که بر ان باور داشت و برای ان در زمان شاه شکنجه و زندانی شده بود ، ایستاد.
منتظری ، تنها کسی بود که سند مکتوب از قتل عام ناجوانمردانه زندانیان سیاسی 67 را در خاطرات خود ارائه داد . منتظری بر گردن بسیاری از زندانیان سیاسی دهه 60 که جان سالم از زندانهای قرون وسطائی و بدون قانون اوین و گوهر دشت و ساری و رشت و شیراز و اصفهان ، بدر بردند حق دارد.
فراموش نکنیم که زمانی منتظری برای آزادی زندانیان سیاسی و بر خورداری از حق انسانی زندانیان سیاسی تلاش کرد که وی در مسند قدرت قرار داشت .و با تمامی زندانیان سیاسی مرز بندی جدی سیاسی و عقیدتی داشت و مخالف آنان بود . نکته ای که در فرهنگ سیاسی ایران هنوز نهادینه نشده است .
حاج خلیل نجفی تعریف می کرد که میثم ( که بعد از لاجوردی رئیس اوین شده بود) در سال 64 به نزد منتظری رفته بود و گزارش بهبود شرایط زندانیان و آزادی برخی از زندانیان را داده بود .
منتظر ی به وی گفته بود که" من به تو گفتم برو همه را ازاد کن تو امدی می گی عده ا ی را ازاد کرده ای بلند شو برو هروقت همه را ازاد کردی بیا . "
منتظری به اخلاق سیاسی پای بند بود . دین فروش نبود . به مردم و کرامت انسانی باور داشت . رنج کشیده بود. درد مردم را می دانست و زبان گویای بسیاری از اقشار مردم ایران بود. به فکر زندانیان سیاسی و زندانیان عادی بود.
می توانیم با عقاید وی مخالف باشیم . حق هر کسی هست با اسلام و دین مخالف باشد . می توان با وی دشمن بود ولی هیچ انسان منصفی نیست که به حسن نیت و صداقت و پاکی آقای منتظری باور نداشته باشد . فراموش نکنیم که اقای منتظری میلیونها نفر مقلد داشت و لی هیچ گاه از احساسات مقلدان سو استفاده نکرد.
منتظری از شخصیت ها ی کمباب در سیاست ایران بود که هیچ گاه در برابر استبداد سکوت نکرد و بهای انرا نیز پرداخت.
خلا حضور منتظری ، یک فقدان بزرگ برا ی جنبش سبز هست زیرا وی اعتبار بالائی در فقدان مشروعیت استبداد ولایت فقیه داشت .
همانگونه که بسیاری از اقشار مرد م ایران در غم از دست دادن آقای منتظری عزادار هستند و تشیع جنازه وی نشان از محبوبیت مردمی وی دارد ولی در اردوگاه استبداد ولایت فقیه جشن برپاهست ولی اگر یزید توانست بر سر امام حسین ( ع) شادی کند و خوشی وی بسرعت از وی زایل شد . این جشن در اردوگاه استبداد، با هشیاری مردم و حضور بی شمار سبزها ی جوان در تشیع جنازه و ایام سوگواری سالار شهیدان " راه حق و ازادی انتخاب " امام حسین ( ع) به ضدخود تبدیل خواهد شد .
روحش شاد و راهش پررهر و باد .
عزا عزاست امروز ملت سبز ایران صاحب عزاست امروز
سعید سلطانپور
مرگ حق هست و بقول مولانا ، دردی است کین درد را دوا نباشد. هر روز که در تبعید و مهاجرت زندگی می کنی هر زنگ تلفن بی وقت و یا ای میل های نخواسته را بازمی کنی هوری دلت می ریزد که عزیزی از دست رفته است و خاطرات گذشته و غم دنیا روی دلت تلنبار می شود.
صبح یکشنبه قبل از رفتن سرکار خواستم که ایمیل راباز نکنم که باز کردم و خبر درگذشت ایت الله منتظری را از دوستی در یافتم. سال 58 بود که آیت الله طالقانی پشتوانه مردم محروم و حامی شوراهای مردمی ، به خدا پیوست و اجل سد بزرگ جلوی استبداد ولایت فقیه را شکست و برد .
مردم ابران یکی از حامیان استقلال و شخصیت های ضد استبدادی خود را از دست داده بود. بنظر من اقای منتظری از آخرین نسل روحانیون و مراجع تقلید شیعیان بود که در کنار مردم ایران ایستاد و نه سکوت بی معنی " تقیه " را بر خود جایز دانست و نه نان از دین خورد. در حالیکه در بالاترین مسند قدرت نشسته بود ، برای حقوق نقض شده زندانیان سیاسی در ایران ، موضع گرفت و بر سر آن ایستاد . وی تنها روحانی بود که در برابر کشتار زندانیان سیاسی در سالهای 67 ایستاد و به همین نه تنها از مقام خود به عنوان ولی فقیه از دست داد که چندین سال در خانه خود زندانی شد و مورد توهین و بی احترامی قرار گرفت ولی تا اخرین لحظه بر سر اصولی که بر ان باور داشت و برای ان در زمان شاه شکنجه و زندانی شده بود ، ایستاد.
منتظری ، تنها کسی بود که سند مکتوب از قتل عام ناجوانمردانه زندانیان سیاسی 67 را در خاطرات خود ارائه داد . منتظری بر گردن بسیاری از زندانیان سیاسی دهه 60 که جان سالم از زندانهای قرون وسطائی و بدون قانون اوین و گوهر دشت و ساری و رشت و شیراز و اصفهان ، بدر بردند حق دارد.
فراموش نکنیم که زمانی منتظری برای آزادی زندانیان سیاسی و بر خورداری از حق انسانی زندانیان سیاسی تلاش کرد که وی در مسند قدرت قرار داشت .و با تمامی زندانیان سیاسی مرز بندی جدی سیاسی و عقیدتی داشت و مخالف آنان بود . نکته ای که در فرهنگ سیاسی ایران هنوز نهادینه نشده است .
حاج خلیل نجفی تعریف می کرد که میثم ( که بعد از لاجوردی رئیس اوین شده بود) در سال 64 به نزد منتظری رفته بود و گزارش بهبود شرایط زندانیان و آزادی برخی از زندانیان را داده بود .
منتظر ی به وی گفته بود که" من به تو گفتم برو همه را ازاد کن تو امدی می گی عده ا ی را ازاد کرده ای بلند شو برو هروقت همه را ازاد کردی بیا . "
منتظری به اخلاق سیاسی پای بند بود . دین فروش نبود . به مردم و کرامت انسانی باور داشت . رنج کشیده بود. درد مردم را می دانست و زبان گویای بسیاری از اقشار مردم ایران بود. به فکر زندانیان سیاسی و زندانیان عادی بود.
می توانیم با عقاید وی مخالف باشیم . حق هر کسی هست با اسلام و دین مخالف باشد . می توان با وی دشمن بود ولی هیچ انسان منصفی نیست که به حسن نیت و صداقت و پاکی آقای منتظری باور نداشته باشد . فراموش نکنیم که اقای منتظری میلیونها نفر مقلد داشت و لی هیچ گاه از احساسات مقلدان سو استفاده نکرد.
منتظری از شخصیت ها ی کمباب در سیاست ایران بود که هیچ گاه در برابر استبداد سکوت نکرد و بهای انرا نیز پرداخت.
خلا حضور منتظری ، یک فقدان بزرگ برا ی جنبش سبز هست زیرا وی اعتبار بالائی در فقدان مشروعیت استبداد ولایت فقیه داشت .
همانگونه که بسیاری از اقشار مرد م ایران در غم از دست دادن آقای منتظری عزادار هستند و تشیع جنازه وی نشان از محبوبیت مردمی وی دارد ولی در اردوگاه استبداد ولایت فقیه جشن برپاهست ولی اگر یزید توانست بر سر امام حسین ( ع) شادی کند و خوشی وی بسرعت از وی زایل شد . این جشن در اردوگاه استبداد، با هشیاری مردم و حضور بی شمار سبزها ی جوان در تشیع جنازه و ایام سوگواری سالار شهیدان " راه حق و ازادی انتخاب " امام حسین ( ع) به ضدخود تبدیل خواهد شد .
روحش شاد و راهش پررهر و باد .
عزا عزاست امروز ملت سبز ایران صاحب عزاست امروز
پنجشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۸
گفت وگو با اکبر قیدرپور نوازنده سنتور و از شاگردان استاد فرامرز پایور
تورنتو مرکز فرهنگی ایرانیان در آمریکای شمالی است. مهاجرت دهها هنرمند به کانادا، یک مرکز هنری و فرهنگی بالقوه در اینجا ایجادکرده است. یکی از این هنرمندان خوشنام ولی گمنام، اکبر قیدرپور است که به گفته دست اندرکاران موسیقی توانائی های بالائی دارد. آقای قیدرپور بدون ادعا همیشه در مراسم فرهنگی کامیونیتی ما برنامه اجرا کرده است و سعی می کند تا هنر موسیقی اصیل و کلاسیک ایرانی را به نسل جوان ما در کانادا، منتقل کند.
استاد فرامرز پایور در نوارهای آموزش موسیقی خود از اکبر قیدرپور به عنوان یکی از شاگردان خود یاد میکند.
در استودیو با ایشان مصاحبه ای می کنیم. قیدرپور دو قطعه از ساخته هایش را برای ما می نوازد که متاسفانه نمی شود این حس زیبای موسیقی را بر صفحه روزنامه به خوانندگان منتقل کرد. گفت وگوی مرا با ایشان در زیر می خوانید. گفتنی ست این مصاحبه زمانی انجام شد که استاد پایور هنوز در قید حیات بودند و به همین خاطر در مصاحبه به فوت ایشان اشاره ای نشده است.
پنجشنبه, 26 آذر 1388
شهروند 1260 ـ پنجشنبه 17 دسامبر 2009
تورنتو مرکز فرهنگی ایرانیان در آمریکای شمالی است. مهاجرت دهها هنرمند به کانادا، یک مرکز هنری و فرهنگی بالقوه در اینجا ایجادکرده است. یکی از این هنرمندان خوشنام ولی گمنام، اکبر قیدرپور است که به گفته دست اندرکاران موسیقی توانائی های بالائی دارد. آقای قیدرپور بدون ادعا همیشه در مراسم فرهنگی کامیونیتی ما برنامه اجرا کرده است و سعی می کند تا هنر موسیقی اصیل و کلاسیک ایرانی را به نسل جوان ما در کانادا، منتقل کند.
استاد فرامرز پایور در نوارهای آموزش موسیقی خود از اکبر قیدرپور به عنوان یکی از شاگردان خود یاد میکند.
در استودیو با ایشان مصاحبه ای می کنیم. قیدرپور دو قطعه از ساخته هایش را برای ما می نوازد که متاسفانه نمی شود این حس زیبای موسیقی را بر صفحه روزنامه به خوانندگان منتقل کرد. گفت وگوی مرا با ایشان در زیر می خوانید. گفتنی ست این مصاحبه زمانی انجام شد که استاد پایور هنوز در قید حیات بودند و به همین خاطر در مصاحبه به فوت ایشان اشاره ای نشده است.
پنجشنبه, 26 آذر 1388
شهروند 1260 ـ پنجشنبه 17 دسامبر 2009
یکشنبه، آذر ۲۲، ۱۳۸۸
سنت شریف دستبوسی، پابوسی و ... مالی در ایران
by Shazde Asdola Mirza
12-Dec-2009
سال ۵۲ بود که به همراه مشتی دیگر سپاهی بهداشت و دانش، که "تصادفا" همگی از خانوادههای ارتشی بودند، شرف یاب شدیم. تالار کاخ گلستان بود و گمانم ششم بهمن. هویدا نطق مختصری کرد که چون فارسیش چنگی بدل نمیزد، با دقت از روی کاغذ میخواند:
"سلطنت موهبتی است الهی که به خاندان جلیل پهلوی تفویض شده است. اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران ..."
شبیه همان زرت و پرتها را روی کتیبه داریوش خوانده بودم: "منم شاه شاهان، برادر خورشید و ماه، نور یزدان، همردیف ستارگان ...".
آنروز، اعلیحضرت نشسته بود و ما دست به خایه، مقابلش ایستاده بودیم. روی سنگ نبشتههای تخت جمشید، داریوش بود و مشتی دست به سینه و دست بر دهان. فکر میکردم که دیگر بدتر از آن نمیشود! تحصیل کردگان مملکت آمده بودند به دستبوسی سایه خدا و خورشید آریا. تا اینکه نوبت خمینی رسید و به یاد شعر ایرج میرزا افتادم:
"از دست بوس میل به پابوس کرده ای
خاکت به سر، ترقی معکوس کرده ای!"
عکسی که میبینید، دوست عزیزی ملقب به "خر شانس" برایم فرستاده. تصویر مشتی بسیجی دیوانه است، که جای پای خامنهای را پس از "شرف یابی" میبویند و میبوسند. دیدار ما با خمینی البته به مراتب آبرومندانه تر بود!
عقدکنان اولین سرپرست جهاد وزارت بهداری بود، دکتر جوانی از اصفهان. خدایش بیامرزد که خیلی بی شیله پیله و پاک میزد. همان روز بعد، رفت جبهه و دیگر نیامد! هر قدر قلب و ایمانش قوی بود، دست و پایی داشت مافنگی و بی زور و قوه.
امام که خطبه را خواند، یک خیل دیگر هم منتظر بودند - کور و کچل، شل و گر! هر کس آمده بود که یک جای آقا را ببوسد، تا حاجتش مستجاب شود. اما آنکه نگاهم را گرفت، طفل ده سالهای بود از شهر کرد که بیچاره را بغل کنان، پدرش آورده بود. به وضوح ناقص الخلقه بود، با سندرمی مادر زاد. مرتب گریه میکرد و به خودش میپیچید. بوی تند ادرار و مدفوعش، آزار دهنده بود. با همه آن احوال، آورده بودندش که آقا توی دهانش تف کند، تا خدا هم به تبرک ایشان، شفا دهد!
عدهای معتقدند که این کس شعرها بلایی است که اسلام بر سر ایران آورده. اما به احتمال زیاد، اینها بلایائی هستند که ایران بر اسلام وارد کرده! نه در عربستان، نه در مالزی و نه در آفریقا، مثال همچنین ذلت و چاپلوسی، بت سازی و بت پرستی را ندیده ام! حدسم این است که چنین سنت شنیع خایه مالی و جان نثاری دیوانه وار، تنها میتواند میراثی عمیق و چند هزار ساله باشد، از تمدنی به غایت بنده پرور و برده ساز! فرهنگی زورپرست و زورمدار که به سهولت شیفته شاهان، امامان و دیکتاتورهای فاشیست و کمونیست میشود.
http://www.iranian.com/main/print/90459
12-Dec-2009
سال ۵۲ بود که به همراه مشتی دیگر سپاهی بهداشت و دانش، که "تصادفا" همگی از خانوادههای ارتشی بودند، شرف یاب شدیم. تالار کاخ گلستان بود و گمانم ششم بهمن. هویدا نطق مختصری کرد که چون فارسیش چنگی بدل نمیزد، با دقت از روی کاغذ میخواند:
"سلطنت موهبتی است الهی که به خاندان جلیل پهلوی تفویض شده است. اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران ..."
شبیه همان زرت و پرتها را روی کتیبه داریوش خوانده بودم: "منم شاه شاهان، برادر خورشید و ماه، نور یزدان، همردیف ستارگان ...".
آنروز، اعلیحضرت نشسته بود و ما دست به خایه، مقابلش ایستاده بودیم. روی سنگ نبشتههای تخت جمشید، داریوش بود و مشتی دست به سینه و دست بر دهان. فکر میکردم که دیگر بدتر از آن نمیشود! تحصیل کردگان مملکت آمده بودند به دستبوسی سایه خدا و خورشید آریا. تا اینکه نوبت خمینی رسید و به یاد شعر ایرج میرزا افتادم:
"از دست بوس میل به پابوس کرده ای
خاکت به سر، ترقی معکوس کرده ای!"
عکسی که میبینید، دوست عزیزی ملقب به "خر شانس" برایم فرستاده. تصویر مشتی بسیجی دیوانه است، که جای پای خامنهای را پس از "شرف یابی" میبویند و میبوسند. دیدار ما با خمینی البته به مراتب آبرومندانه تر بود!
عقدکنان اولین سرپرست جهاد وزارت بهداری بود، دکتر جوانی از اصفهان. خدایش بیامرزد که خیلی بی شیله پیله و پاک میزد. همان روز بعد، رفت جبهه و دیگر نیامد! هر قدر قلب و ایمانش قوی بود، دست و پایی داشت مافنگی و بی زور و قوه.
امام که خطبه را خواند، یک خیل دیگر هم منتظر بودند - کور و کچل، شل و گر! هر کس آمده بود که یک جای آقا را ببوسد، تا حاجتش مستجاب شود. اما آنکه نگاهم را گرفت، طفل ده سالهای بود از شهر کرد که بیچاره را بغل کنان، پدرش آورده بود. به وضوح ناقص الخلقه بود، با سندرمی مادر زاد. مرتب گریه میکرد و به خودش میپیچید. بوی تند ادرار و مدفوعش، آزار دهنده بود. با همه آن احوال، آورده بودندش که آقا توی دهانش تف کند، تا خدا هم به تبرک ایشان، شفا دهد!
عدهای معتقدند که این کس شعرها بلایی است که اسلام بر سر ایران آورده. اما به احتمال زیاد، اینها بلایائی هستند که ایران بر اسلام وارد کرده! نه در عربستان، نه در مالزی و نه در آفریقا، مثال همچنین ذلت و چاپلوسی، بت سازی و بت پرستی را ندیده ام! حدسم این است که چنین سنت شنیع خایه مالی و جان نثاری دیوانه وار، تنها میتواند میراثی عمیق و چند هزار ساله باشد، از تمدنی به غایت بنده پرور و برده ساز! فرهنگی زورپرست و زورمدار که به سهولت شیفته شاهان، امامان و دیکتاتورهای فاشیست و کمونیست میشود.
http://www.iranian.com/main/print/90459
چهارشنبه، آذر ۱۱، ۱۳۸۸
یک مانیفست «ملی»
فرید مرجایی
مباحثه پیش آمده در مورد نقطه نظرات آقای مخملباف در مورد عذرخواهی از آمریکا به نمایندگی از جنبش مدنی ایران ضمن ایجاد بحث های مختلفی از سوی موافقین و مخالفین، انگیزه ای شد که بطور جدی به برخی موضوعات پر اهمیتی بپردازیم که بررسی آن در این مقطع بسیار حائز اهمیت است.
در مقدمه، شاید چند پرسش کلیدی بتواند به درک مباحث قید شده در ذیل کمک رساند. فی المثل، آیا «جنبش سبز»، یک بینش واحد است؟ یا اینکه تنوع آرا در این جنبش بی نهایت است؟ آیا گفتمان سیاسی سبز واجد پایه های اصولی مشخصی است؟ آیا گفتمان سبز مرز دارد یا خیر. و اگر دارد، مرز این تنوع آرا در کجاست؟ مشخص است که بطور کلی تا کنون رهبران «جنبش سبز» تکثر و تنوع آرا را ارج می نهند
بدیهی است که حرکت مدنی باید تلاش نماید که از انحصارطلبی دوری جسته و به تکثر و تنوع آرا متعهد بماند. اما همزمان نظرات و شعارهایمان هم می بایستی با روحیه ضد سلطه (دیکتاتوری، و سلطه خارجی) مغایر نباشد. در جهت مبارزه با انحصار قدرت در کشور نمی شود به سلطه و عوامل خارجی پناه برده و از آن یاری بطلبیم. همچنانکه برای مقابله با سلطه خارجی نمی توان بساط (اسباب) دموکراسی و انتخابات آزاد را برچید.
از تجربیات و مبارزات یکصد سال اخیر درس بگیریم، و «همبستگی ملی» را تقویت نمائیم.
اشتراک در:
پستها (Atom)