ساده اندیشی یا نمک گیر شدن فعالان سیاسی در آمریکا
سعید سلطانپور - تورنتو
ایکاش آمریکا اصلا در مورد ایران حرفی نمی زد تا جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران ، می توانست با تکیه بر انبوه نیروهای مردمی بخصوص جوانان راه پر فراز و نشیب را در برابر سد بتونی ارتجاع مذهبی بهتر پیش ببرد.
متاسفانه چند سالی است که برخی از نیروهای مخالف سیاسی ، کم تجربه ، بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی کشور مان و معدودی هم جویای نام به طمع بودجه چندین میلیون دلاری مصوبه مجلس برای مخالفین جمهوری اسلامی ، خواسته و یا ناخواسته ، با نزدیکی به دولت آمریکا ، عملا آب به آسیاب سیستم سرکوب و اختناق جمهوری اسلامی می ریزند.
بنظر می آید که واقعیت تاریخی قدرت آمریکا برای تغییر حا کمیت ها چندان هم زیاد نیست وقتی می بینیم
آمریکا در این 4 دهه اخیر تنها در سالهای اخیر توانسته است در هندو راس و هائیتی ( آن هم به کمک دولت محافظه کار کانادا )سا حل عاج تغییر دولت ایجاد کند. در کشورهای بلوک شرق سابق هم که از طریق تزریق تحت عنوان ، مانند گرجستان و قرقیزستان و ا کراین دولت های طرفدار غرب را به روی کارآورده است ، در انتخابات بعدی ، دوباره نیروهای مخالف آمریکا و به عبارتی طرفداران روسیه به قدرت رسیده اند و یا اپوزیسیون قدرتمندی شده اند.
تجربه لیبی و دیکتاتور آن قذافی ، تجربه دولت حماس و نوار باریک غزه نشا ن داد که را ه حل نظا می در دنیای ارتباطات و رسانه هی جانشین ( رسانه های اصلی ) بدست نمی آید . با حمله نظا می به عراق وافغانستا ن هم آمریکا با کمک متحدانش نتوانسته است پیروزی بدست بیاورد. فکر می کنم حتما جناحهائی در بین حاکمیت آمریکا هستند که راه حل نظا می علیه جمهوری اسلامی را باور ندارند. البته نه بدلایل انسان دوستانه ، بلکه بدلیل منافع حزبی که بالطبع منا فع برخی از مردم آمریکا را بطور عام در بر دارد.
اینکه سناتور مک کین در آ ستانه جنبش سبز در مراسم جایزه به جنبش سبز ، لحن ادبیاتش را عوض کرد ه است و از شیوا آهار نظری می گوید را نباید بدلیل تماس چند نفر فعال سیاسی و یا حقوق بشری ایر انی در واشنگتن دانست بلکه حضور میلیونی مخالفین احمدی نژآد بطور خاص و خا منه ای بطور عام، شکا فی جدی تر دربین جنا ح های آمریکا نیز ایجا د کرده است.
براستی چگونه می شودباور کرد که دولتمردان آمریکا ، دلشا ن بحال حقوق نقض شده مردم ایران سوخته اسیت وقتی که به پهلوی دوم ، متحد خود که بیمار هست ، اجازه اقامت در آمریکا را نمی دهند.
وقتی سناتور مک کین ، قهرمان ملی آمریکا ، به همراه دیگر جمهوری خواها ن به لایحه بیمه درمانی برای 60 میلیون آمریکایی بدون بیمه درمانی نه تنها رای منفی می دهند بلکه تلاش گسترده ای برای باز پس گرفتن لایحه دارند. یعنی جان و سلامت 60 میلیون آمریکائی که بسیاری مالیا ت دهنده هستند برای این جماعت چندان اهمیتی ندارد وقتی که منا فع کمپانی های میلیارد دلاری بیمه به خطر می افتد.
ثروتمند ترین کشور دنیا ، بسیاری از مردما نش فقیر هستند و اگر کارتن خواب نیستند ، آن راباید در باورهای مردم برا ی کمک به خیریه ها دانست که سال 2009 مبلغی بالغ بر 220 میلیارد دلار صدقه و کمک ما لی کرده اند. و مثالهای دیگر مانند انبوه عظیم آمریکا ئی هائی که در خانه های کاروانی (کانکس ) ا زندگی می کنند.
آمریکا تتها کشوری که زندان ها توسط بخش خصوصی اداره می شود یعنی قضات باید بر خلاف کانادا متهمان جرائم کوچک را به زندان بفرستندتا این زندانها سود آور باشد.
نفوذ لابی اسرائیل هم در سیاست داخلی و خارجی بر کسی پوشیده نیست . جماعتی اندک با کنترل رسانه های جمعی و هالیود افکار عمومی آمریکائیان را شکل می دهند یا تحریف واقعیات می کنند.
ممکن است اکثریت مردم ایران ، تحلیل سیاسی مسا ئل را آنگونه که تحلیل گران در رسانه ها می کنند ، ندانند ولی با خون و پوست و حس انسانی خود با حاکمیت در تعارض جدی هستند . آنها وقتی پای بیگانگان در میان می آید ، تاریخا در ضدیت کامل با حا کمیت قرار نمی گیرند.
پهلوی دوم ، در حالیکه حمایت کامل غرب را داشت ، بدلیل دوری از مردم و خا لی کردن صحنه سیا سی ، ، توسط انقلاب مردمی سرنگون شد . به همین دلیل ، می توان در صورت داشتن رهبری ( رهبران ) شجاع و فداکار و دورنگر بدون کمک آمریکا و غرب ، به آینده ای روشن تر که مردم حق حاکمیت ملی و دخالت در عرصه تصمیم گیری های کلان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و مذهبی خود را داشته باشند ، امیدواربود.
با توجه به تجربه تلخ مردم ایران از سیاستمدارا ن وابسته به دولت فخیمه و یا تزاری ، هر گونه نزدیکی به دولتهای غربی بویژه آمریکا ،هم باعث بی اعتباری این افراد ( چه با نیت خیر و چه با نیت پست و مقام و پول )
می شود هم بهانه ای عملی برای سرکوب دگر اندیشان و آزادی خواهان دموکرات و فعالین حقوق بشری به حاکمیت خواهد داد.
تماس با دولتها یک شمشیر دولبه هست . در حا لیکه اپوزیسیون باید تماس برای تبا د ل نظر داشته با شد ولی عقد قرارداد و یا همکاری باید به صورت شفا ف باشد و به اطلاع مردم برسد .بالطبع با توجه به دو تابعیتی بودن بسیاری از ایرانیان ، ایرانی های آ مریکایی به عنوان یک حق شهروندی باید به سیاستمداران اطلاع رسانی کنند ولی همانگونه که بسیاری ازشهروندان آمریکائی بغیر از مواقعی که ا منیت منی آمریکا و یا جا ن شهروندان آمریکائی در خطر نباشد با اف بی آی و سازمان سیا همکاری نمی کنند . این افراد نیز نباید بر علیه منافع دیگر ایرانیان و احزاب و گروه ها با سیاستمداران و مقامات امنیتی آمریکا و دیگر کشورها ، همکاری کنند. تجربه مجاهدین نشان داد که جریانات سیاسی و افراد نمی توانند در نظرات آمریکا تغییر ایجاد کنند ولی آمریکا می تواند همانگونه که توانست آنها را 180 درجه متغیر کند.
تغییر لحن و همکاری های نزدیک را نمایندگان مشروع ومنتخب مردم ایران را تعیین می کنند نه کسانی که تنها یک بخش کوچک از یک سیستم نظامی اقصادی امنیتی را می بیند و یا اشراف دارند
بقول دوستی می گفت نمی دانم چرا اصلاح طلبان به خارج می آیند حالشان بد می شود. من فکر می کنم در لابی های واشنگتن و یادر استودیوهای صداو سیمای آ مریکا تاب خوردن ، باعث سر گیجی و بد شدن حال می شود.
14 ژوئن 2010
پا نوشته ها:
سر مقاله نیک آهنگ کوٍثر- فرصت ها را دریابیم – سایت خودنویس
مصاحبه مجتبی واحدی در صدای آمریکا http://www.youtube.com/watch?v=L1ggk-qwL00&feature=related
و http://www.youtube.com/watch?v=MnatIq8XFOA&feature=related
و http://www.youtube.com/watch?v=r3j_kNbMTjQ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر