گزارش از حضور نخست وزیر در گورملی - منطقه یورک –سعید سلطانپور
امروز نخست وزیرکانادا برا ی اعلام برنامه جدید
بو.دجه کارهای زیربنایی یکی از شهرها ی بسیار کوچک_ گورملی در منطقه یورک بالای ریچموند هیل را انتخاب کرده بود .
برای شهرهای بسیار کوچک حضور ماشین های رسانه ها
و حضور گسترده پلیس و اسکورت نخست وزیر که شامل ده ها پلیس و ماشین می شود ،
جذابیت دارد.
این بار درموزه و مرکز کامیونیتی
Whitchurch-Stouffville
در شماره 14720 خیابان ود باین بودجه 14 میلیارد دلاری برای
ساختارها را اعلام کرد . وی به این دلیل این محل راانتخاب کرده بود که موقعیت پل
کالاندرا نماینده محافظه کار اوک ریج و استافیل و وایت چرچ را تقویت کند . هارپر اعلام
کرد که 1 میلیارد دلار ظرف 10 سال به شهرهای کوچک زیر 100 هزار نفر اختصاص داده
است . اتفاقا شهردار ریچموند هیل دیو بارو که اومد تو ، خوش و بش کردیم . گفتم
چیزی به ریچموند هیل می رسه . گفت سر همین اومدم . بعد از اعلام این خبر معلوم شد
که سر ریچموند هیل بی کلاه ماند . زیرا اولا کانادا هزاران شهر و کامیونیتی زیر
100 هزار نفر دارد که به عبارتی می شود هر سال 1 میلیارد دلار برای کل کانادا که
بزرگترین کشور دنیا است . اهل رسانه باید قبل از ساعت 1:30 در محل حاضر میشدند .
سر وقت رسیدم . خوشبختانه وسط بیابان خدا و پر از برف بود بنابراین جای پارک بود.
منطقه کلا سفید پوستی است . رنگین پوست ها د راقلیت هم که نباشند کاملا محسوس است
. هنوز وارد محوطه کامیونیتی نشده بودم که نگاه سنگین امنیتی ها را حس می کردم . دوتا
به سمت من امدند اولی پرسید خبرنگاری . گفتم بله اقا . کارتم را نشان دادم. گفت
اکی . ولی به یکی دیگه حواله داد . چند متری نرفته بودم دو تا دیگه پلیس شخصی ها مودب گفتند شما خبرنگارید ؟ گفتم ان یکی که
پرسید بله . مشکوک قبول کرد . با چشم
حواله داد به یک پلیس شخصی زن دم در ورودی سالن .
کارت عکس دار را انداختم توی گردنم . با نگاهشان بدرقه ام کردم . تو هم
حداقل 10 تا پلیس لباس شخصی سراپارا برانداز کردم . من هم ادامسم را به شیوه
امریکایی ها بلند تر جویدم . رفتم لب میز رسانه ها . خانم مسول رسانه دفتر نخست
وزیر شروع کرد به من توضیح دادن من هم نگاهش کردم .بعداز دودقیقه یکی از مسولین
دفتر نخست وزیر که در ارتباط با امنیتی ها بود گفت من این را می گفتم . اقایی بود
از رسانه کامی نیتی محلی – ثبت نام کردیم
رفتیم زیر زمین .
در حدود 25 تا خبرنگارعکاس و فیلم بردار انجا بودند . یک
سیاه پوست – سه تا چینی تبار از دو رسانه – یکی هم من بقیه گشت سفید پوست . ساعت 2 مسول امنیتی امد و از همه خواست که برن
بیرون و وسایل را بزاریم در ان اتاق
با دستگاه بمب یاب همه را چک کرد . برگشتیم تو اتاق . بعداز یک ربع اعلامیه ها ی مطبوعاتی را اوردند
.و از کسانی که می خواستند سوال کنند پرسیدند . البته اشتباه نشود از رسانه های
اصلی پرسیدند مثل سی بی سی و رادیو کانادا ( سی بی سی – فرانسه ) –سان تی وی – یکی
هم از نشریه محلی مارکهام بود که اقلیتی نبود . ) ریس مطبوعاتی هارپر همه را نوشت
5 نفر می شدند . رسانه های قومی ( اقلیت ) هم که نخودی هستیم . با نیکل از مارکهام ریویو در مورد استادیوم مارکهام
که طرحش رد شد و انتخابات میان دوره ای صحبت شد . تعجب می کرد که ایرانی ها هم
نسبت به سیاست کانادا علاقه دارند .
بعداز یک ساعت به شماره یک توی صف رفیتم بالا از توی
اشپزخانه بردند داخل سالن که کوچک بود و 30-40 صندلی هم گذاشته بودند و 4 تا کارگر
هم انجا بودند . جاهای خوب را رسانه های اصلی می گیرند . یک جایی برای خودم
پیداکردم . مسول امنیتی دفتر نخست وزیر گفت این ور نیا . گفتم باشه . معاون ریس
پلیس یورک را دیدم دستی و چاق سلامتی کردم . طرف یک کم خیالش راحت شد گفت وقتی همه
امدند نشتتند من این طناب را باز می کنم . که البته بی معرفت اخرش بازنکرد . در
میان کارمندان دفتر نخست وزیر همه جوان و
سفید بودند . دربین ماموران امنیتی دو تا
چینی تباربودند . کارگران هم 3 تا سفید یکی از نژاد زرد بود . زنی هم در میانشان
نبود . بعداز مدتی شهردار ریچموند هیل
امد و سلام و علیک کردیم . در فضاهای
کوچک نمی تونی جاتو ول کنی . تازه همین جا را هم با ان اقای مسنی که از رسانه های
محلی بود شریک شدم که بتونه عکس بیندازه . بنده خدا بیرون هم از م تشکر می کرد .
چون خود کانادایی ها از این رسمها یا ندارند یا خیلی کم دارند .
نیم ساعتی گذشت هنوز هارپر نیامده بود زیر پروژگتورها با
پوتین و اورکت گرم داشتم می پختم . بقیه هم دست کمی نداشتند ولی مشکل در این بود و
امنیتی ها قبل از اینکه هارپر بیاید در اطراف صحنه مستقرشدند تا هارپر بیاید با هر
حرکت دستت و عرق کردنت نگاهشان را روی تو زوم می کنند. بالاخره علما امدند و حضار هم پاشدند و کفی
زدند و هارپر با چند تا اولی ها دست داد
پل کالاندرا امد از بیل فیش مسول نه چندان مدیر و شفاف منطقه
یورک ( سالی 200 هزار دلار حقوق می گیره ) نون قرض داد . بیل فیش اومد به کالاندرا
و هارپر نون قرض داد که اقا با کمک شما یورک ریجن اینجوری پیش رفته . بعد کالاندرا
امد و هارپر را معرفی کرد . هارپر هم امد ومقداری صحبت کرد. اونهم گرمش شده بود
.دیگه شروع کردم به لباس دراوردن در هنگام عکاسی .
بعددوباره کالاندرا امد ووزیر تاسیسات زیربنایی را که کبکی
است معرفی کرد . وی هم امد کلی از هارپر تعریف کرد . بعد هارپر امد 5 تا سوال را
جواب داد . سوال سان تی وی خیلی باحال بود ضد ترودو که هارپر گفت شما که جواب را
هم دادی . درست می گی ترودو اصلا در مورد برنامه اقتصادی مشخص نیست . سوال اخری رسانه مارکهام بود که در مورد متروی
خیابان یانگ پرسید . هارپر بدون اینکه به اسم خیابان یانگ اشاره کند گفت برا ی
اینکار باید با شهرداری های مسیر گفتگو باشد که نبوده است .
به زبان صریح گفت نه . وی گفت ما از مترو دانشگاه یورک به
شهروان حمایت می کنیم .
هارپر بعد از هر پاسخی ، اب می خورد . بعدش هم گفت گرمه بریم چند تا عقب بر می گردم
عکس دسته جمعی می گیرم .
امدیم توی سالن انقدر عرق داشتم که اگه می امدم بیرون بقول
قدیمی ها می چاییدم . 10 دقیقه ای ایستادم تا کمی خشک شدم . بقیه هم مثل من بودند
. امدم بیرون دیدم در حدود 12 نفر در مورد فرودگاه اعتراض دارند می کنند . انطرف
خیابان . داشتم عکس می گرفتم دیدیم یکی لباس شخصی ها داره با عینک دودی بروبر نگاه می کنه . خودمان
را زدیم به کوچه علی چپ و ادامه عکس انداختن که دیدم می گه سلام اقا سعید اینجا
چیکار می کنی ؟ گفتم شما اینجا گفت ماموریت دارم . باهاش صحبت کردم گفتم واقعا دمکراسی چقدر
هوشمند عمل می کنه اینها می ایند تظاهرات می کنند اینطرفی ها هم گوش نمیدن بعداز
مدتی باید اینابرن خونه .اینجوری خیلی از مسایل حل می شه با حل نشدنشان. . . حالا
اگر ایران بود یک فصل اینار و میزدن باخودشون دشمن می کردن .
نوشتم این بهترین وقت برای رساندن اعتراض جامعه ایرانی در
مورد تحریف خلیج فارس بود. به خودم گفتم از این موقعیتها زیاد پیش نمی اید قبلا هم
پیش امده به بر خی گفته ایم . عمل نکرده اند و مسله شهید شده است . در این مورد هم
به کسی نگفتم چون بعدش مجبور بودم خودم با چند تا دوست دیگه تظاهرات بکنیم .
.
در راه در مورد اینکه چرا هارپر با متروی یورک به شهروان
موافق است ولی با یانگ مخالف است اول فکر کردم که وان نماینده هاش محافظه کار
هستند . جو فانتیو وزیر قدرتمند ایتالیایی تبار وان هست . د رتورن هیل پیتر کنت
وزیر محافظه کار و ریچموندهیل منگاکیس هست که مسول پارلمانی وزیر مهاجرت هست .
حسن رانندگی در
طبیعیت زیبا و پوشیده از برف این حسن را دارد که ادم بهتر فکر کند . دیدم متروی
یانگ باعث افزایش قیمت زمین ها ی منطقه تورن هیل و ریچموند هیل می شود . البته همه
در این کریدور هستند ولی ایرانیها به سرعت دارند در این مسیر پا می گیرند و مالک
زمینها می شوند . مترو یعنی کمک به قوی تر شدن کامیونیتی ایرانی چیزی که محافظه
کاران بنظر می ایدبدلایل سیاسی نمی خواهند
ایرانی ها رشد بیشتری داشته باشند .
در سیاست کانادا اقتصاد حرف می زند و کامیونیتی ها ی با
اقتصاد قوی تر سهم بیشتری می برند .
4 شنبه
13 فوریه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر