19 بهمن سالروز شهادت موسی خیابانی و تعدادی از اعضای سازمان مجاهدین خلق - موسی خیابانی و تعدادی از رده های بالای سازمان در خانه ای در خیابان در منطقه زعفرانیه تهران در درگیری با نیروهای دادستانی و سپاه کشته شدند .
با کشتن شدن موسی خیابانی جناح لاجوردی -رفسنجانی عملا به مسعود رجوی کمک کردند که بتواند بدون رفیب و ناظر جدی در سازمان مجاهدین خلق کودتای خزنده کرده و یکی از مردمی ترین سازمانهای انقلابی مردمی و استقلال طلب تاریخ معاصر ایران را از به سازمانی مزدور و ضد استقلال و ماکیاولیست در چند سال تبدیل کند.
مصطفی رجوی فرزند مسعود رجوی و اشرف ربیعی که نوزادی بود در این خانه زنده ماند و توسط لاجوردی در تلویزیون نشان داده شد . بعدها سازمان مصطفی را به فرانسه برد . مصطفی رجوی در عراق هست و مخالف سیاست های پدرش هست وبه همین دلیل بر خلاف دختر خوانده رجوی فرزند مریم به فرانسه برده نشد .
با ضربه خوردن مجاهدین که نیروی مسلمان و رقیب جدی حاکمیت روحانیون شیعه بود ، عملا مارکسیستها هم که نیروی قابل ملاحظه ای بودند و برخی از چربانهاب های انها که نگران به قدرت رسیدن مجاهدین در حاکمیت بعدی بودند ، و یا مانند جریانات ضد اخلاقی ضد اصولی حزب توده و اکثریت که در سرکوب ها ی مجاهدین - مارکسیتسهای اصولگراتر با لاجوردی همکاری می کردند که به خیال خام در قدرت ایند ه سهیم باشند ، زیز ضربات نیروهای سرکوبگر و خشونت طلب کاملا منهدم شدند و هیچ گاه حتی در خارج از کشور هم نتوانستند تحلیل درستی از شرایط ایران و انچه که اتفاق افتاد را تبین کند که چراغ راهنمای انها باشد .
موسی خیابانی بین همه نیروهای از مذهبی ها تا مارکسیسیتها و ملیون وجه بسیار موجه تری از مسعود رجوی داشت . جناخ های اصلی حاکمیت روحانی از رفسنجانی تا هادی غفاری و موسوی اردبیلی و محمدی گیلانی از موسی خیابانی خیلی کیته داشتند و از وی حساب می بردند .
کاشکی موسی زنده بود و نظرات اخبرش را هم می دانستیم . موسی در جمع بندی جنگ مسلحانه نوشته بود رژیم اسراییلی هست زیرا ما در مصادره اسلحه از پادگان لاهوتی ( باعشاه ) مسلسل های یوزی ( ساخت اسراییل ) اک بند را بدست اورده بودیم . درمعادلات امروزه جهانی سواد سیاسی و تئوریک بسیاری از جوانان ایرانی از سیاسیون و انقلابیون بیشتر است ولی صدافت و شجاعت و فداکاری برای عدالت و زندگی بهتر برای مردم محروم قابل مقایسه نیست .
خلایی که در سیاست امروز ایران بشدت حس می شود .
در قرارگاه نظامی اشرف تشکیلات مجاهدین که اصرار داشتند از موسی خیابانی قهرمان ایدئولوژیک که مسعود را به رهبری و رفتن از ایران تشویق کرده بود ، بخوانند در جلسات تئوریکی سخنرانی ها ی وی را باید دوره می کردیم . هرچه می گفتم بابا اینو که قدیمی شده می گفتند نه سخنان موسی در هردوره ای حرف تازه ای دارد . می گفتم مگه حرف موسی آیه قران هست ؟ خلاصه بدلیل سابقه تشکیلاتیم چیزی در جمع نمی گفتند و لی در جلسات خصوصی می گفتند نگو تازه پیوسته ها مسله دار می شن.
با کشتن شدن موسی خیابانی جناح لاجوردی -رفسنجانی عملا به مسعود رجوی کمک کردند که بتواند بدون رفیب و ناظر جدی در سازمان مجاهدین خلق کودتای خزنده کرده و یکی از مردمی ترین سازمانهای انقلابی مردمی و استقلال طلب تاریخ معاصر ایران را از به سازمانی مزدور و ضد استقلال و ماکیاولیست در چند سال تبدیل کند.
مصطفی رجوی فرزند مسعود رجوی و اشرف ربیعی که نوزادی بود در این خانه زنده ماند و توسط لاجوردی در تلویزیون نشان داده شد . بعدها سازمان مصطفی را به فرانسه برد . مصطفی رجوی در عراق هست و مخالف سیاست های پدرش هست وبه همین دلیل بر خلاف دختر خوانده رجوی فرزند مریم به فرانسه برده نشد .
روزنامه جمهوری اسلامی که در ان زمان زیر نظر جناح میر حسین موسوی اداره می شد نوشت
با ضربه خوردن مجاهدین که نیروی مسلمان و رقیب جدی حاکمیت روحانیون شیعه بود ، عملا مارکسیستها هم که نیروی قابل ملاحظه ای بودند و برخی از چربانهاب های انها که نگران به قدرت رسیدن مجاهدین در حاکمیت بعدی بودند ، و یا مانند جریانات ضد اخلاقی ضد اصولی حزب توده و اکثریت که در سرکوب ها ی مجاهدین - مارکسیتسهای اصولگراتر با لاجوردی همکاری می کردند که به خیال خام در قدرت ایند ه سهیم باشند ، زیز ضربات نیروهای سرکوبگر و خشونت طلب کاملا منهدم شدند و هیچ گاه حتی در خارج از کشور هم نتوانستند تحلیل درستی از شرایط ایران و انچه که اتفاق افتاد را تبین کند که چراغ راهنمای انها باشد .
موسی خیابانی بین همه نیروهای از مذهبی ها تا مارکسیسیتها و ملیون وجه بسیار موجه تری از مسعود رجوی داشت . جناخ های اصلی حاکمیت روحانی از رفسنجانی تا هادی غفاری و موسوی اردبیلی و محمدی گیلانی از موسی خیابانی خیلی کیته داشتند و از وی حساب می بردند .
کاشکی موسی زنده بود و نظرات اخبرش را هم می دانستیم . موسی در جمع بندی جنگ مسلحانه نوشته بود رژیم اسراییلی هست زیرا ما در مصادره اسلحه از پادگان لاهوتی ( باعشاه ) مسلسل های یوزی ( ساخت اسراییل ) اک بند را بدست اورده بودیم . درمعادلات امروزه جهانی سواد سیاسی و تئوریک بسیاری از جوانان ایرانی از سیاسیون و انقلابیون بیشتر است ولی صدافت و شجاعت و فداکاری برای عدالت و زندگی بهتر برای مردم محروم قابل مقایسه نیست .
خلایی که در سیاست امروز ایران بشدت حس می شود .
در قرارگاه نظامی اشرف تشکیلات مجاهدین که اصرار داشتند از موسی خیابانی قهرمان ایدئولوژیک که مسعود را به رهبری و رفتن از ایران تشویق کرده بود ، بخوانند در جلسات تئوریکی سخنرانی ها ی وی را باید دوره می کردیم . هرچه می گفتم بابا اینو که قدیمی شده می گفتند نه سخنان موسی در هردوره ای حرف تازه ای دارد . می گفتم مگه حرف موسی آیه قران هست ؟ خلاصه بدلیل سابقه تشکیلاتیم چیزی در جمع نمی گفتند و لی در جلسات خصوصی می گفتند نگو تازه پیوسته ها مسله دار می شن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر