وقتی به هر نهاد جامعه ایرانی دولت در هرسطحی کمک می کند خوشحال می شود . اهدای 218 هزار بودجه از بنیاد تریلیوم به سازمان زنان ایرانی انتاریو بر روی "پروژه تعییر دیدگاه برروی مسایل جنسیت و تمایلات جنسی در بین ایرانیان دیاسپورا " توسط دولت لیبرال انتاریو " وخانم کاتلین وین داده می شود .
تا اینجای خبر خوب است وی سوالاتی هم دارد چگونه دولت لیبرال انتاریو 1/5 سال است که هیچ کمکی به بنیاد پریا که بالاخره تسهیلاتی و مکانی دارد نمی کند ؟
2- سازمان زنان ایرانی انتاریو عمدتا توسط افراد انحصار طلب مرحوم خانم هما سرلت و بعد هم خانم افخم مردوخی اداره می شده است . کار جدی که تحولی در نحوه دید و حضور زنان ایرانی مهاجر در تورنتو و انتاریو هم انجام داده باشد ، در دست نیست .
3- سازمان زنان از نطر تشکیلاتی و امکاناتی در حدی نبوده است که بتواند چنین کمکی بگیرد . زیرا محل انان توسط شرلی کارل عضو انجمن شهر تسهیل شده است . برای دریافت بودجه دولتی در این حد نیاز به حداقل شرایطی هست که سازمان زنان ایرانی انتاریو نیست ولی این سازمان یک چیزی دارد که بقیه ایرانی ها ندارد و انهم حضور خانم افخم مردوخی در دفتر حوزه انتخابی کاتلین وین نخست وزیر همجنس گرای لیبرال انناریو هست . یعنی برای واجد شرایط بودن چنین بودجه هایی ارتباط حزبی و سیاسی یک شرط اصلی است .
4- از انطرف خانم مردوخی و مهدی کوهستانی و علی وکیلی ( طیف مجاهد خلق ) و رضا بنایی ( نفوذی مجاهدین در کنگره سیاسی ایرانیان ) و رضا مریدی در یک خط سیاسی هماهنگ عمل می کنند به این دلیل است که خانم مردوخی و اقای مهابادی نماینده رجوی در کانادا در سال 2013 از کنگره و از دست اقای مریدی تقدیر نامه می گیرند . یعنی بده بستانهای غیر اخلاقی و باند بازی های سیاسی بنام جامعه ایرانی برای پیشبرد اهداف سیاسی حزب خاص
5 - این بودجه برای جامعه ایرانی که از داشتن حداقلهایی مانند مراکز مشاوره روان و درمان برای نوجوانان محروم است قرار است صرف این شود که جامعه ایرانی در انتاریو مزایای همجنس گرایی را درک کنند .
کاشکی خانم افخمی و باندشان بجای قطع کردن سهم دیگران ، با توجه به وابستگی شان به حزب حاکم انتاریو برای دیگر نهادهای جامعه ایرانی بدون وابسته کردنشان به حزب لیبرال حاکم ، نیز تلاش می کردند که کمک مالی برای رشد جامعه می گرفتند . در سازمان زنان که تا چندی پیش طرز ساختن اش رشته و خیاطی در دوران پسا مدرن یادداده می شد . متحول شدن جریانات وابسته سیاسی یکی از نشانه های سیستم نا سالم اداری و دولتی است .
http://iwontario.com/farsi/
تا اینجای خبر خوب است وی سوالاتی هم دارد چگونه دولت لیبرال انتاریو 1/5 سال است که هیچ کمکی به بنیاد پریا که بالاخره تسهیلاتی و مکانی دارد نمی کند ؟
2- سازمان زنان ایرانی انتاریو عمدتا توسط افراد انحصار طلب مرحوم خانم هما سرلت و بعد هم خانم افخم مردوخی اداره می شده است . کار جدی که تحولی در نحوه دید و حضور زنان ایرانی مهاجر در تورنتو و انتاریو هم انجام داده باشد ، در دست نیست .
3- سازمان زنان از نطر تشکیلاتی و امکاناتی در حدی نبوده است که بتواند چنین کمکی بگیرد . زیرا محل انان توسط شرلی کارل عضو انجمن شهر تسهیل شده است . برای دریافت بودجه دولتی در این حد نیاز به حداقل شرایطی هست که سازمان زنان ایرانی انتاریو نیست ولی این سازمان یک چیزی دارد که بقیه ایرانی ها ندارد و انهم حضور خانم افخم مردوخی در دفتر حوزه انتخابی کاتلین وین نخست وزیر همجنس گرای لیبرال انناریو هست . یعنی برای واجد شرایط بودن چنین بودجه هایی ارتباط حزبی و سیاسی یک شرط اصلی است .
4- از انطرف خانم مردوخی و مهدی کوهستانی و علی وکیلی ( طیف مجاهد خلق ) و رضا بنایی ( نفوذی مجاهدین در کنگره سیاسی ایرانیان ) و رضا مریدی در یک خط سیاسی هماهنگ عمل می کنند به این دلیل است که خانم مردوخی و اقای مهابادی نماینده رجوی در کانادا در سال 2013 از کنگره و از دست اقای مریدی تقدیر نامه می گیرند . یعنی بده بستانهای غیر اخلاقی و باند بازی های سیاسی بنام جامعه ایرانی برای پیشبرد اهداف سیاسی حزب خاص
5 - این بودجه برای جامعه ایرانی که از داشتن حداقلهایی مانند مراکز مشاوره روان و درمان برای نوجوانان محروم است قرار است صرف این شود که جامعه ایرانی در انتاریو مزایای همجنس گرایی را درک کنند .
کاشکی خانم افخمی و باندشان بجای قطع کردن سهم دیگران ، با توجه به وابستگی شان به حزب حاکم انتاریو برای دیگر نهادهای جامعه ایرانی بدون وابسته کردنشان به حزب لیبرال حاکم ، نیز تلاش می کردند که کمک مالی برای رشد جامعه می گرفتند . در سازمان زنان که تا چندی پیش طرز ساختن اش رشته و خیاطی در دوران پسا مدرن یادداده می شد . متحول شدن جریانات وابسته سیاسی یکی از نشانه های سیستم نا سالم اداری و دولتی است .
http://iwontario.com/farsi/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر