این مطلب ابتدا برای اقای نیک اهنک و خودنویس فرستده شده بود
سعید سلطانپور
با سلام
براستی اقای نیک آهنگ به دلیل امضا بیانیه روزنامه نگاران به احمدی نژاد و اعتراضی که از سوی برخی صورت گرفته است گله مند است بر چه اساس تاریخی به خانم زهرا رهنورد می گوید
:"
“چرا سخن گفتن از وقایع دهه ۶۰ این قدر سخت است؟ قابل درک است که یک گروه با عملیات تروریستی خود فضا را مخدوش کرده بود، اما آیا میتوان اسرای یک گروه را به این راحتی در تابستان سال ۶۷ سر به نیست کرد؟ "
این مجاهدین خلق نبودند که برروی 500 هزارنفری که در روز 30 خرداد به اعتراض به کودتای حزب جمهوری اسلامی به رهبری اقای خمینی علیه بنی صدر رئیس جمهوری که می خواست جنگ را بدرخواست اتحادیه کشورهای اسلامی تمام کند ، آتش گشودند. جمعیتی که با نسبت جمعیت 30 میلیونی ان روزهای ایران ، و حضور تعدا د بی شماران نیروی جوان ، کیفی تر و لی کم تجربه تر از راه پیمائی سکوت 26 خرداد تهران بود. در مسیر طالقانی – ثریا – خیابان انقلاب – میدان فردوسی هزاران نفر از بالکن ها و پنجره ها ، کف زنان گل و کاغذ بر روی جمعیتی که هر لحظه به ان اضافه می شد و شعار می داد.
حزبی ها( حزب جمهوری اسلامی وچماقداران وابسته به آن ) کوشن تو سوراخ موشن " - بهشتی رجائی خلق اومده کجائید ؟ ، می پاشید . بی شماران اشک بر چشم داشتند که صحنه باشکوهی را که جو اختناقی را که خمینی بواسطه هدیه ای که صدام به وی داده بود ( یعنی جنگ ) شکسته شده است، رابه چشم می دیدند . جنگی که نعمت بود زیرا در صدای کلوله ها د رجبهه ها می شد و باید ، دگر اندیشان را باگلوله و طنا ب اعدام ، تسویه فیزیکی کرد .
خمینی شاید تنها فرمانده جنکی در تاریخ باشد که هیچکاه خود نه تیراندازی کرده بود و نه میدان جنگ را از نزدیک دیده بود. غافل از اینکه لحضاتی بعد در میدان فردوسی تهران در ساعت 5:10 بعدا زظهر ، این نیروهای کمیته و سپاه بودند که روی مردم غیر مسلحی آتش گشودند و تعدادی را کشته و زخمی کردندو بسیاری را دستگیر کردند.
.
همان شب 30 خرداد ، تعدادی بالغ 22 نفر از جوانانی را که اتهام برخی از انها نگفتن اسمشان بود ، به جرم محاربه در اوین اعدام شدند . روزنامه های کیهان واطلاعات با افتخار در صفحه اول با عکس تیرباران شدگان ، انرا اعلام کردند . .
آقای نیک آهنگ عزیز
لطفا برای یک مصاحبه با خانم رهنورد که مواضعشان هم خوب هست ، در حالیکه در نعمت امنیت در کانادا بسر می برید ، لجن به روی جوانان مسلمان و کم تجربه سیاسی را که نیتشان عدالت اجتماعی وآزادی برای همه ( در سطح دانش خود در ان دوران ) بود نپاشید. فکر می کنید آن نوجوانان و جوانان (که بهر حال ازادی نسبی اش از دیگر دوران نظام ولایی بهتر بود) زندگی را دوست نداشتند .آیا عاشق همرزم خود و یا دختر و یا پسر همسایه و یا همکلاسی شان نبودند ؟ آیا آن جوانان دلشان برای دفاع از میهن شان نمی تپید .؟
جوانان شجاعی که مثالشان را هر چه بیشتر می گذرد کمتر ، مشاهده می کنیم . چوانانی که برای اصلشان که مردم بود ( درست و یا غلط ) براحتی مسله جانشان را حل کرده بودند. .
مجاهدین اولین ترور را 7 روز بعد با انفجار حزب جمهوری انجام دادند . اشتباه مجاهدینی که در ان دوران نه تنها به هیج دولت خارجی و استعماری وابسته نبودند بلکه علیه نفوذ انها نیز تلاش می کردند، این بودکه کم تجربه سیاسی بودند و معادلات سیاست بین المللی را نمی دانستنند . معادلاتی را که حاکمان کنونی و احمدی نژاد بخوبی می دانند و بازی می کنند . آنها وارد بازی باختی شدند که جناح حاکم خمینی - رفسنجانی - لاجوردی و بهشتی -رجائی برای آنها خواب دیده بود.
برای متن کامل لینک زیر را ملاحظه کنید
http://bayanupload.blogspot.com/2010/09/blog-post.html
۱ نظر:
shoma aghaye soltanpoore shaer hastin???
hamun ke shaere pashneye ahanin bud???
ارسال یک نظر