سی امین سال تاسیس شورای وابسته به مسعود رجوی و سوالات بی جواب
سعید سلطانپور
شورای وابسته به مسعود رجوی در حالی در مرداد 1390 ، بیانیه ای طولانی بیرون داده است که تکرار بیانیه های آنها و رسانه های تبلیغاتی وابسته به رجوی در این سالها بوده است . تکرار مکررات و ردیف کردن فاکت ها و تخیلات سیاسی عده ای در حوالی 60 سالگی ، که نشان از گیر کردن این جریان در دهه 60 هست .
این شورا می تواند هر آنچه می خواهد بگوید و هر ادعایی داشته باشد ولی سوالی که از این گروه دارم این است ایا شما نسل های جدید ایرانی را می شناسید . کسانی که در سال 60 متولد نشده بودند .و الان 30 ساله هستند یعنی سنی که بسیاری از رهبران و فعالین مجاهدین خلق در انقلاب 57 داشتند. در دورانی که می خواستند ریشه امپریالیزم امریکا و سرمایه داری جهانی را ریشه کن کنند و بسیاری از آنان نیز جان خود را نیز بر سر این باور گذاشتند .
اینکه شورای فعلی و عده ای از ان رهبران سی ساله ان دوره مجاهدین ، سالهاست که برای برسمیت شناخته شدن از سوی آمریکا ( هم جنا ح نو محافظه کاران جنگ طلب و هم دمکرات ها ) چقدر هزینه و تلاش کرده اند ، بر کسی پوشیده نیست . اساسا این جریان سالهاست که با افتخار از این دگر دیسی ، نام می برند.
این جریان در حالی ادعا می کند که " شورای ملی مقاومت ایران در ۳۰ سال گذشته با شما و در کنار شما و در پیکارهای بیامان شما در هر کوی و برزن و در هر کارخانه و مدرسه و دانشگاه ایستاده است " که یک نفر از نسل جدید 30 ساله ها در این شورا حضور ندارد. و تا انجا که با این گروه آشنا هستم ، در لیست این شورا سالها هست که تغییر ی حاصل نشده است مگر کسانی که بعلت بیماری و یا کهولت سن ، فوت کرده اند . مسعود رجوی از اواخر 59 ، در هیج تجمع ایرانیها حضور نداشته است مگر در جلسات درون سازمانی بخصوص در عراق در پایگاه اشرف که به مانند فیدل کاسترو گاهی 8 ساعت یک ضرب صحبت می کرد .
شورا در حالی از بهار عربی سخن می گوید که بخوبی میداند ، حضور طولانی مدت حکام در پست های کلیدی کشور های تونس و مصر و سوریه و عراق و یمن ، عاملان زمستان کشورها و بیداری مردم در بهار انقلاب ها هستند . و از سوی دیگر در مصر که هنوز شورای نظامی به ریاست ژنرال طنطاوی بر سر کار هست و در لیبی ، رهبر شورای انتقالی ، تا 8 ماه پیش وزیر دادگستری سرهنگ دیکتاتور بود .
چگونه مسعودر جوی که در 1364 به رهبری بلامنازع از راه های غیر دمکراتیک و کودتای خزنده " انقلاب
اید ئولوژیک " رسیده است و مریم رجوی که در سال 68 از سوی همسرش ، مسعود به مقام ریاست جمهوری موقت ایران رسیده است ، وهمچنین تداوم حضور اعضای شوراد رپست ها شورا و عدم برگزاری انتخابات ( چه ازاد و چه غیر آزاد ) ، با توجه به تحولات ایران و خاورمیانه و جهان ، نشانه ای از رکود ، استبداد و فساد اقتصادی نیست .
اینکه در سی امین سال تاسیس شورا ، غیبت 8 ساله مسعود رجوی ، که عدم حضور ش دلیل اشکاری بر عدم آزادی عمل توسط دولت آمریکا هست ، همچنان فریبکارانه از وی به عنوان مسول شورای ملی مقاومت یاد می شود در حالی که اطلاعیه های رجوی ، سالهاست که بدون هیچ عنوانی منتشر می شود . زمانی که اطلاعیه صاد رشد من در بغداد بودم و شهید محمود ، روزنامه مجاهد را به خانه بخش اطلاعات آورد. رجوی از فرط عجله برای تحقق رویاهایش که سرابی بیش نبود ، فرمان تشکیل شورا را در نامه ا ی با ارم مجاهدین نوشته بود.
رجوی چند سال بعد در سالگرد تاسیس شورا در سوم مرداد 1368 ، صدها نفر از بهترین کادرهای با تجربه مجاهد را در طرحی کودکانه ، به قتلگاه فرستاد . شورا ، هیچگاه سوالی و یا ، کمیته ای حقیقت یاب برای بررسی شکست فروغ ، مطرح و یا تشکیل نداد وهرساله ، تحلیل ها را با تعویض تاریخ آن ، تکرار می کند. و این در حالی است که اعضای شورا بخوبی آگاه بودند که رجوی از علت شکست نظامی و سیاسی در فروغ را رجوی عدم اتصال به رهبری وی و مریم ، خواند و زندگان و مجروحان را به این دلیل سرزنش می کرد .در حالیکه کسی که الفبای نظامی را می دانست و در تنگه چارزبر ، شدت اتش توپخانه رژیم را می دید ، می دانست که اشتباه نظامی رجوی مسبب شکست هست .
بر خلاف انچه که در انتهای بیانیه شورا ، ادعا شده است ، که " هر کس که با دیکتاتوری دینی و ولایت فقیه نیست و هر کس به رأی مردم و حاکمیت جمهور مردم پایبند است، با ماست " باید گفت هر کسی که با دیکتاتوری ولایت فقیه مخالف باشد حتما با دیکتاتوری از نوع ولایت فقیه کت و شلواری اش هم ( رجوی ) مخالف خواهد بود.
اساسا این رجوی و شورای وابسته به وی هستند که باید در عمل ثابت کنند که آیا د رکنار مردم ایران هستند یا با دشمنان آزادی و استقلال مردم ایران . سابقه حضور رجوی در عراق از 1365 و عملکرد آنها تا امروز نشان داده است که رجوی اپوزیسیونی است از جنس حاکمیت که برای رسیدن به قدرت ،بقول فرماندهان آن دوره ارتش رجوی ، از معامله با شیطان هم ابایی نخواهند داشت.
برای رسیدن به دمکراسی ، اپوزیسیون خود باید الگوی دمکراسی باشد و حقوق بشر را در تشکیلات خود رعایت و نهادینه کرده باشد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر