باخبر شدم که جواد نفاشان از اعضای مجاهدین در جریان حمله موشکی به کمپ لیبرتی کشته شد .
کشته شدن جواد نقاشان را به خانواده وی تسلیت می گویم
جواد نقاشان از اهالی خراسان بود و از بچه های دانشکده مدیریت دانشگاه تهرا ن بود . جواد از بچه های کم حرف دانشکده بود که به مجاهدین پیوسته بود و تا زمان مرگش دراین تشکیلا ت بود.
اخرین باری که جوا د رادیدم سال 68 بود که در ستاد اطلاعات قرارگاه اشرف قبل از ملاقات با فاطمه رمضانی ( مسول بخش اطلاعات ) در اتاق مجاور محل ملاقات دیدم . خیلی خوشحال شد که مرا بعداز چند سال می دید . در دفتر انجمن دانشجویان ساعات زیادی با هم بودیم. با هم روبوسی کردیم . از بروبچه های دانشکده پرسید . من بعدا به ایران برگشتم و دیگر خبری از وی نداشتم . روحش شاد . جواد با خاطراتش رفت ، خدا خیلی بزرگ باید باشد هر کاری کردم نتوانستم کلمه شهید را برای وی بکارببرم . زیرا در مجاهدین سالهاست که ازادی وجود نداشت و واقعا کسی نمی داند که ایا وی به رجوی و ارمان های وی وفادار بود . د ر هر حال جواد نیز مانند هزاران جوان تحصیلکرده و فداکار ایرانی جانش را در راه های ارمانهایش که یک ایران ازاد و اباد و عدالت اجتماعی بود گذاشت هر چند راهی که وی در ان جا ن باخت راهی بود که به استبداد ختم شده بود و به کژ راهه رفته بود .
. جواد از این نظر قابل احترام است که جانش را در راه عقیده اش گذاشت . راهی که دیگر نسل جوان به ان اعتقادی نداردروحش شاد
** خبر
سومين حمله موشکی به مجاهدان اشرفی در زندان ليبرتی همزمان با نمايش انتخابات رژيم آخوندی و تحريم مردمی
در سومين حمله موشکی به زندان ليبرتی مجاهدان خلق کلثوم صراحتی و جواد نقاشان به شهادت رسيدند و 50تن مجروح شدند در جريان موشک باران امروز بيش از 40 موشک 107 ميليمتری به داخل کمپ ليبرتی شليک شده است. 33 محل اصابت موشک در ليبرتی شناسايی شد.
۲ نظر:
متاسفانه این آقا که خودرا روزنامه نگار معرفی می‌کند که سواد درستی هم ندارند، چه رسد به حرفه شریف مسئولیت دار روزنامه نگاری ،طبق معمول همچون یک صفحهٔ شکسته تمام کسانی که مخالف جمهوری اسلامی جنایتکار هستند را از چپ گرفته تا راست و میانه رو همه را بدون دلیل می‌خواهد خراب کند بدون اینکه بتواند جز
شعار های تکراری حرف دیگری داشته باشد. شاید این خود یک مرضی است که احتیاج به روانکآوی دارد و یا اینکه ایشون هم ساندیس خور اپوزیسیون خراب هستند. مردم خود فهمیده
هستند و میدانند که کی ، چکاره هست . مردم میدانند ، طبق اقرار خود اقای سلطان پور ۱۰ سال چریک مسلح بوده و خدا میداند چند نفر ایرانی را کشته . ولی فکر می‌کند که با اقرار میتواند دستهای خونین و گناهانش را پاک کند. بالاخره شما اقای سلطان پور که اسمتان را هم عوض کردید در دادگاه های مردمی به جزا خواهید رسید.
افشین جم جان عزیز همین الان دوستان ساواکی شما در زندان پدر تاجدارتان اوین مشغول تشکیل دادگاه های مردمی میباشند تا ما را به جزایمان برسانند.پاسپورت شما که آماده است،همکاریتان در کنار دوستان بابا بزرگ موجب رضایت خداوند میباشد.خدا شاه میهن.
ارسال یک نظر