قای دکتر مریدی عزیز
با سلام
از دست دادن مادربسیار سخت و جانگداز هست ، مادر کسی که عاشقانه فرزندش را دوست دارد ،و گذر زمان ، بر این عشق می افزاید .
ما را درغم خود شریک بدانید ، برای شما و خانواده محترمنان ارزوی سلامتی و صبر و طو ل عمر با سلامت و عزت ارزو می کنم.
، تسلبت را با شعری از شاعر بزرگ شهریار در مورد مادر
، که به زیبایی بیان شده است ،
ه، او نمرده، میشنوم من صدای او
با بچه ها هنوز سر و کله می زند
ناهید، لال شو
بیژن، برو کنار
کفگیر بی صدا
دارد برای ناخوش خود آش می پزد
او مرد و در کنار پدر زیر خاک رفت
اقوامش آمدند پی سر سلامتی
یک ختم هم گرفته شد و پر بدک نبود
بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند
لطف شما زیاد
اما ندای قلب به گوشم همیشه گفت:
این حرفها برای تو مادر نمی شود.
پس این که بود؟
دیشب لحاف رد شده بر روی من کشید
لیوان آب از بغل من کنار زد،
در نصفه های شب.
یک خواب سهمناک و پریدم به حال تب
نزدیک های صبح
او زیر پای من اینجا نشسته بود
آهسته با خدا،
راز و نیاز داشت
نه، او نمرده است.
نه او نمرده است که من زنده ام هنوز
او زنده است در غم و شعر و خیال من
با سلام
از دست دادن مادربسیار سخت و جانگداز هست ، مادر کسی که عاشقانه فرزندش را دوست دارد ،و گذر زمان ، بر این عشق می افزاید .
ما را درغم خود شریک بدانید ، برای شما و خانواده محترمنان ارزوی سلامتی و صبر و طو ل عمر با سلامت و عزت ارزو می کنم.
، تسلبت را با شعری از شاعر بزرگ شهریار در مورد مادر
، که به زیبایی بیان شده است ،
ه، او نمرده، میشنوم من صدای او
با بچه ها هنوز سر و کله می زند
ناهید، لال شو
بیژن، برو کنار
کفگیر بی صدا
دارد برای ناخوش خود آش می پزد
او مرد و در کنار پدر زیر خاک رفت
اقوامش آمدند پی سر سلامتی
یک ختم هم گرفته شد و پر بدک نبود
بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند
لطف شما زیاد
اما ندای قلب به گوشم همیشه گفت:
این حرفها برای تو مادر نمی شود.
پس این که بود؟
دیشب لحاف رد شده بر روی من کشید
لیوان آب از بغل من کنار زد،
در نصفه های شب.
یک خواب سهمناک و پریدم به حال تب
نزدیک های صبح
او زیر پای من اینجا نشسته بود
آهسته با خدا،
راز و نیاز داشت
نه، او نمرده است.
نه او نمرده است که من زنده ام هنوز
او زنده است در غم و شعر و خیال من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر