سو پر عرفان هم بسته شد . یادش بخیر سالها پیش اولین نانوایی ایرانی در ریچموند هیل بود . خد ابیامرز سورن مدیریت نا نوایی را داشت .
شبها می رفت کازینو صبح ساعت 4 مغازه بود . همشه سروقت باز می کرد . سورن که مرد نانواهای زیاد ی امدند ولی نان بربری اش هیچ وفت به خوشمزگی گارنی نبود .
سوپر کارش را ادامه می داد اقای صاحب مغازه همیشه تلویزیون مغازه اش روی بی بی سی بود .
هر از گاهی برای روزنامه می رفتم خریدهم می کردم . سلام و علیکی هم می کردیم . قدیم تر گوشت هم داشت که بعد ا زمدتی نیاوردند . این روزها که می رفتنی مغازه جنس کم بود . صاحب مغازه هم سرحال نبود .
چند روز پیش دیدم تابلو را پایین می کشند و پرونده ای و خاطره ای بسته شد .
راستی سورن فامیل گارنی بود همان نان بربری مشهور و خوشمزه . با هم در مارکهام شریک بودند بعدا جداشدند و سورن به عرفان آمد . حس تلخی به ادم دست می دهد . پسر صاحب مغازه که بعضی وقتها پشت د خل می ایستاد مشاور املاک بود که تابلویش را هم پشت شیشه زده بود . و یکبا رهم شهرداری آمده بود گفته بود باید بردارید . بعدها دیدم دوباره انرا چسبانده اند . نپرسیدم چگونه ؟ امیدوارم مغازه ای بسته نشه . کاشکی این تجارب جایی مکتوب می شد و کسانی که دنبال کسب .و کار هستند با اطلاعات بیشتری پولهایشان را سرمایه گذاری کنند . الان فکر میکنم یک آگهی در روزنامه ها بود که نوشته بود
مغازه نانوایی در ریچموند هیل به فروش می رسد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر