لاری فراست، مدیرعامل «مرکز بومیان کانادا» / تورنتو
هارپر نخست وزیر است، ریس دولت است ولی قرارداد ما با ملکه
انگلیس است.
معتقدم که دولت همواره سعی داشته که بومیان کانادا شکست بخورند.
چرا 7 سال حسابرسی نکرده بودند و درچند روز قبل از جلسه این
گزارش را اعلام کردند؟
به شمال انتاریو که بروی خود جهان سوم است.
شما داستان بومیان مست را میشنوید ولی موفقیت تحصیلی یک بومی
را نمیشنوید.
آقای هارپر! نمیگذاریم مردم را
مغزشوییکنید
گفتوگو با لاری فراست، یکی از رهبران بومیان کانادا
سعید سلطانپور
با ادامه اعتصاب غدای تریسا اسپنس، رئیس قبیله اتاواپیسکات،
برای ملافات با استفن هارپر، نخستوزیر محافظهکار کانادا، جرقهی حرکتی در بین بومیان
کانادا زده شد که بزودی به عنوان «بیتحرکی کافیست» یاIdle
no More نام
گرفت.
سرانجام زیر فشار افکار عمومی بخاطر وضعیت جسمانی تریسا اسپنس
هارپر اعلام کرد که در جلسه افتتاحیه و اختتامیه نشست سران بومی کانادا در روز جمعه
11 ژانویه شرکت خواهد کرد. خانم اسپنس که در
این نبرد سیاسی پیروز شده بود گفت که تا روز ملاقات در اعتصاب غذا خواهد ماند.
در حالی که بنظر میرسید همه چیز به روال عادی خود برگشته
است، اعلام خبر حسابرسی از قبیله اتاواپیسکات
Attawapiskat ورق را علیه اسپنس و بومیان برگرداند.
بر اساس این گزارش که سی.بی.سی آن را بدست آورده بود، تقریبا برای 60% هزینههای 105 میلیون دلاری انجام شده از سال 2005 تا 2012
هیچ سندی وجود ندارد.
ترزا پاسخی نداد. سخنگوی وی اعلام کرد که این گزارش درست نیست
و ساختهی دفتر نخست وزیر است.
روز پنجشنبه خانم ترزا اسپنس اعلام کرد که وی حاضر نیست بدون حضور فرماندار کل کانادا، نماینده ملکه انگلیس،
آقای دیوید David Johnston، در این
نشست شرکت نماید. هارپر اعلام کرد که وی به نشست خواهد رفت.
رهبران بومی دو دسته شدند دستهای نشست را بایکوت و بخشی دیگر
در آن حضور یافتند.
در این رابطه با لاری فراست Larry
Frost که هم ا کنون در تورن هیل انتاریو
زندگی میکند و مدیرعامل مرکز بومیان کانادایی در تورنتو The
Native Canadian Centre است، روز پنجشنبه، 10 ژانویه،
قبل از حضور در نشست گفتوگو کردیم.
لازم است از آقای جمشید باقرزاده و «ائتلاف ایرانی –
کانادایی برای صلح» تشکر کنیم که امکان انجام این گفتوگو را فراهم کردند.
آقای لاری فراست ماجرا از چه قرار است؟
هدف ترزا اسپنس این است که فرماندار کل و نخست وزیر در جلسه
رهبران بومی حضور پیدا کنند. یعنی او میخواهد طرف مذاکره نه فقط دولت بلکه
فرماندار کل و دولت در کنار هم باشند. استدلال او این است که در سال 1973 ملکه
الیزابت دوم درسفر به مانی توبا حق استقلال بومیان کانادا را به رسمیت شناخت. بنابر این حضور دیوید جانسون به عنوان فرماندار ملکه
در این جلسه ضروری است.
فرماندار کل گفت که در مراسم سنتی بومیان شرکت میکند. ایا
این برای رهبران بومی قابل پذیرش است؟
نه! کافی نیست! باید در سر میز مذاکره حضور داشته باشد.
چرا؟ آیا از آنجا که زمینها کشور متعلق به ملکه است، حرف هارپر
وجاهت قانونی ندارد؟
هارپر نخست وزیر است، ریس دولت است ولی قرارداد ما با ملکه
انگلیس است.
رهبر مانیتوبا گفت اگر فرماندار کل به جلسه نیاید آنها هم
با نخستوزیر ملاقات نخواهند کرد؟
بله درست است.
گفته میشود برخی از رهبران بومی از اینکه قرار است زمینهای
آنها در بر اساس قانون سی-45 به خارجیها مثلا به چینیها داده شود، ناراحت هستند.
آیا این درست است؟
از چینیها نه. کسی از آنها ناراحت نیست. اتفاقا من با یک گروه چینی ملاقات داشتم. آنها تمایل داشتند اطلاعاتی
را در مورد معادن داشته باشند. چند سال قبل در سرزمینهای بومیان مانند «سون فایر»
Seven Fire نزدیک شهر تیمنز، معادن گرانبهایی
مانند الماس پیدا شده است. قبل از آن دولت مایل بود که بومیان در این سرزمینها بمانند
و بدون اینکه کار جدی برای مسکن و آموزش آنان انجام بشود. حالا که این معادن کشف شده،
دولت میخواهد بدون مشورت با بومیان این منابع را واگذار کند. انها با کامیونها ی
بزرگ استخراج میکنند در حالی که بومیها این امکانات را ندارند. حالا دولت هارپر میگوید اشتباهی رخ داده و اینها زمینهای پادشاه انگلیس است.
بنظر یک اتحاد خوبی بین رهبران ایجاد شده است که برای حق خودشان
بایستند، آیا این برداشت درست است؟
رهبران بعد از رویارویی موهاکها Mohawk در
منطقه اوکا OKA مونترال
در سا ل 1990 دچار چنددستگی شدند. من مثل بسیاری دیگری به مذاکره و گفتگو معتقد هستم.
فکر میکنم شرائط آبستن تغییرات زیادی است.
رئیس قبلی، آقای فانتینو تلاش کرد روی حقوق بومیان پافشاری
کند ولی دولت به حرفهای وی ترتیب اثر
نداد. دلیل چه بود؟
میدانید نکته اینجاست که اینها، (مجمع ملی بومیان) حقوقشان
توسط دفتر نخستوزیر داده میشود بنابراین نمیتوانند جلوی رئیس خود بایستند.
شما حقوقتان را از کی میگیرید؟
ما در بودجه دولت هستیم یعنی مجلس حقوق را تعین میکند،
اما آنها تحت بودجه دفتر نخستوزیر قرار دارند.
حرف شما برای من من
به عنوان یک مهاجرِ تازهوارد که به اقلیت ایرانی کانادایی تعلق دارم جالب است زیرا
من همه بومیان را از نظر درخواست و بودجه دولتی
یک جور میبینیم. الان گزارش حسابرسی 105 میلیون دلاری اتاواپیسکات مخرب هست. نمیخواهم
بگویم این گزارش درست و یا غلط هست، اثر اجتماعی آنرا میگویم. آیا در برابر
بودجهای که داده میشود شما نباید حساب پس بدهید؟
اتفاقا همین الان داشتم به دوستتان میگفتم چرا 7 سال حسابرسی
نکرده بودند و درچند روز قبل از جلسه این گزارش را اعلام کردند؟ من از دولت فدرال بودجه
میگیرم. همه ساله در مورد آن گزارش میدهم و همه ساله هم حسابرسی میشوم. به هر روی سوال مهم این است که چرا این باصطلاح گزارش
الان درز میکند؟
لطفا منو تصحیح کنید اگر اشتباه میکنم. گفته میشود که از
نخستوزیری به رهبران بومی پول میدهند ولی حسابرسی نمیخواهند. و در ازای آن هر کاری
خواستند انجام میدهند. یعنی هر وقت شما روی یک خواست خودتان بایستید، از هزینهها
میپرسند. ایا این موضوع صحت دارد؟
من نمیتوانم پاسخ صددرصد بدهم. از طرف خودم و نظرم شخصیام
را میگویم. معتقدم که دولت همواره سعی داشته که بومیان کانادا شکست بخورند. مثلا
میگوید این 100 میلیون را بگیر و. به من ربطی ندارد که با این پول چه کار میکنی. همین دولت در مواقعی به کاناداییها میگوید این
پولها مصرف درست نشده است. خوب باید از دولت
پرسید چرا پول که میدهید آییننامه برای هزینه کردن انرا هم نمیدهید؟ این قرارداد دوطرفه هست. یعنی دولت هم در مورد درست
هزینه کردن این پولها مسؤل است.
دو سال پیش من سفری
دو هزار کیلومتری به شمال و غرب انتاریو کردم. مناطق بومیان و برخی از شهرها
از نظر فقر در سطح کشورهای جهان سومی هستند. نظر شما چیست؟
خوشحال هستم که این را مطرح کردی. به شمال انتاریو که بروی
خود جهان سوم است. جایی که دولت بومیان را در انجا ساکن کرده است. خبرها به طور
کامل و غیر جانبدار به ما نمیرسد. این روزها ما داستان اسپنس را میشنویم در حالیکه
داستان خدماتی که بومیان به کانادا کردهاند، گفته نمیشود. شما داستان بومیان مست را میشنوید ولی موفقیت تحصیلی
یک بومی را نمیشنوید. ترک اعتیاد الکل آن مست را نمیخوانید.
ما باید به کانادا و جهانیان قرارداد 1973 را آموزش بدهیم.
بگوییم که ما چه حقوقی داریم تا دولت نتواند به ما دیکته کند و منفیبافی کند. برخی از ما میپرسند شما چرا مالیات نمیدهید ولی
ما میدهیم. آنها تاریخ ما و کانادا را نمیدانند. [بومیان فقط اگر در سرزمینهای خودشان
زندگی و کار کنند، یعنی درآمدشان را در همان سرزمین داشته باشند از پرداخت اچ.اس.تی
معاف هستند و نه در شهرها و مناطق دیگر./س.س]
من میخواهم یادآوری کنم وقتی مهاجران اروپایی آمدند مریض
میشدند نمیتوانستند خودشان را با این آب و هوا تطبیق بدهند ما به آنها کمک کردیم.
ما در آن دوران محصولات کشاورزی را با دانش خودمان در این سرزمین برای مهاجران اروپایی
بومی کردیم. اما در مقابل ما تا دهه 1960 نمیتوانستیم رای بدهیم. حق نداشتیم مشروب
بخریم.
پدر من درجنگ جهانی دوم از رزمندگان کانادا بود. اما بر خلاف
دیگران که پس از بازگشت خانه میگرفتند به وی و دیگر بومیان خانهای ندادند. حتی از
آنها تقدیر هم نشد. اینها همه تاریخ است. حالا دولت میگوید ما نمیتوانیم مسله مالی
این قرارداد را بپذیریم باید کاری کنیم که این بومیان دوباره به بیشهها برگردند تا نتوانند تحصیل علم و دانش بکنند.
همین هفته «میتس»ها به عنوان بومیان کانادا در دادگاه پس از
دهها سال به رسمیت شناخته شدند. یعنی دولت باید بابت حق و حقوق آنان که طی قرنها
ضایع شده غرامت بدهد. سال 2013 شاهد تغییرات
بهتری به نفع بومیان خواهیم بود.
آیا شما خودتان را شهروند درجه اول کانادا حس میکنید یا درجه
دوم؟
شاید هم درجه 3. ما خودمان را کانادایی میدانیم. ولی از نظر
جایگاه فرهنگیمان درجه چندم. زیرا در گذشته سعی کردند فرهنگ ما را درمدارس از کودکان
ما بگیرند ولی الان کمتر میتوانند.
در مورد تاریخ گفتید. آیا فکر نمیکنید لازم است شما با اقلیتهای
دیگر مانند کامیونیتی ما در تماس باشید و آگاهیرسانی کنید؟ متاسفانه در مدتی که
کار روزنامهنگاری میکنم با وجود تلاش زیاد نتوانستم رهبر بومی پیدا کنم که همین سوالات
را از وی بکنم. خوب اگر شما نگویید و وقت نگذارید که این گفتگو برقرار نخواهد شد. درست
نیست؟
ما باید مردم را آموزش بدهیم. زیرا مسلما آنها حقانیت ما را
درک خواهندکرد. و خواهند گفت که در حق ما ظلم شده است.
با توجه به انچه گفتید و اینکه میلیاردها دلار پول در میان
است، میتوانم نتیجه بگیرم که جلسه ملاقات با هارپر موفقیتآمیز نخواهد بود؟
هارپر از ابتدا هم در پنهان گفته بود که نمیخواهد اسپنس را
ملاقات کند. سیاست را فراموش کن! براستی این چه انسانی است که نمیخواهد به ملاقات
یک زنی برود که به خاطر مردماش در اعتصاب است و گرسنگی را تحمل میکند. یعنی چه
که نمیخواهد حرفهای وی را بشنود. همه ما کاناداییها
انسان هستیم ما نمیخواهیم هیتلر دیگری داشته باشیم. ما نباید اجازه بدهیم هارپر به
مغزشویی کاناداییها ادامه بدهد.
آقای لاری فراست از شما سپاسگزاریم
این مقاله در شماره 203 هفته مونترال – 5شنبه 10 ژانویه
2013 منتشر شده است
لینک ویدئویی این مصاحبه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر