Translate

چهارشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۴

عمادالدين باقي:

عمادالدين باقي:امام حسين(ع) مظهر صلح‌‏جويي و نماد يك نهضت ضد جنگ است

تهران- خبرگزاري كار ايرانيك فعال حقوق بشري گفت: عظمت امام حسين(ع) به اين نيست كه در پيكاري نابرابر به شهادت رسيد بلكه
عظمت امام حسين به انسان‌‏گرايي و عقلانيت حركت اوست. به گزارش خبرنگار "ايلنا"، عمادالدين باقي در مراسم عزاداري امام حسين(ع) در حسينيه ارشاد، مهمترين ويژگي امام حسين(ع) را صلح‌‏طلبي عنوان كرد و گفت: امامان ما به طور ذاتي با جنگ مخالفند، خود آغازگر جنگ نيستند و سعي مي‌‏كنند با تمام قوا از وقوع جنگ پيشگيري كنند اما اگر جنگي به آنها تحميل شد، ذلت را نمي‌‏پذيرند و شهادت‌‏طلبانه مي‌‏رزمند به گونه‌‏اي كه تاريخ را تحت تاثير خود قرار مي‌‏دهند.باقي افزود: مشكل ما اين است كه تاريخ را به گونه‌‏اي كه دلمان مي‌‏خواهد تفسير و تحريف مي‌‏كنيم و بعد بر اساس آن نماد خودساخته و استراتژي سياسي ترسيم مي‌‏كنيم و اين گفتمان مبناي تفكر يك جنگ قرار مي‌‏گيرد در حالي كه اصل تفسير، محل مناقشه است.وي تصريح كرد: امام حسين(ع) قبل از حركت خود محبوبيت مردمي داشت، به گونه‌‏اي كه يزيد هم به اين مساله قائل بود. امام حسين(ع) با پشتيباني مردم مي‌‏توانست آغازگر جنگ عليه حكومت باشد اما اين كار را نكرد زيرا نفس عدم بيعت يك شخصيت مشهور با چنين حكومتي براي بي‌‏اعتبار كردن دستگاه يزيد كافي بود.باقي اظهار داشت: مبارزه با ظلم تكليف است اما تكليف نيز مشروط به استطاعت است كه با درخواست مردم اين تكليف ايجاد مي‌‏شود.امام در جنگ برآورد امكانات را در نظر داشت لذا مسلم بن عقيل را مي‌‏فرستد تا اوضاع را ارزيابي كند، يعني مسلم هم سفير بيعت از مردم است و هم سفير مشورت با بزرگان. امام حسين(ع) با اينكه از طرف مردم دعوت شده بود اما مي‌‏خواست با بزرگان كوفه هم مشورت كند.وي افزود: در ادامه سفر بعد از اينكه امام متوجه تغيير شرايط مي‌‏شود، يارانش را جمع مي‌‏كند و با آنها براي ادامه راه مشورت مي‌‏كند يعني اينكه نمي‌‏شود با ياران، نخبگان و كساني كه مي‌‏خواهند هزينه جنگ را بپردازند، مشورت نكرد لذا پس از اين مشورت مسير را ادامه مي‌‏دهد.اين فعال سياسي اظهار داشت: امام حسين(ع) از لحظه‌‏اي كه با حر برخورد مي‌‏كند، مشي صلح‌‏جويانه خود را اعلام مي‌‏كند و در حالي كه محاصره دشمن هنوز جدي نشده است، امام حسين(ع) پيش از نماز ظهر براي دشمنان سخنراني مي‌‏كند كه من به دعوت شما آمده‌‏ام و اگر مايل نيستيد و منصرف شده‌‏ايد، من به همان محلي كه از آن جا آمده‌‏ام، بازمي‌‏گردم. همان روز بعد از نماز ظهر نيز اين سخنان را تكرار مي‌‏كند و كاروان را به سمت حجاز حركت مي‌‏دهد تا از جنگ كناره بگيرد كه حر جلوي او را سد مي‌‏كند.وي افزود: امام حسين(ع) خطاب به لشگريان دشمن كه از كوفيان متشكل بود، مي‌‏گويد من به دعوت شما آمده‌‏ام، اگر مرا نمي‌‏خواهيد برمي‌‏گردم، امام حسين(ع) به طور كلي پنج الي شش بار پيشنهاد صلح و ترك مخاصمه مي‌‏دهد، چند جلسه محرمانه با عمر بن سعد تشكيل مي‌‏دهد كه عمر بن سعد مي‌‏پذيرد اما شمر بن زياد مانع مي‌‏شود.باقي خاطر نشان كرد: تاريخ اولياء به ما نشان مي‌‏دهد تا زماني كه امكان صلح و اجتناب از جنگ وجود دارد، اگر اجتناب نكنيم، مسوول تمام خون‌‏هاي ريخته‌‏شده خواهيم بود.اين فعال حقوق بشري تصريح كرد: درخشش قيام امام حسين(ع) به خاطر پاكي بي‌‏نظير قيامش است، وقتي در كوفه خفقان ايجاد و امكان پيروزي امام(ع) منتفي مي‌‏شود، هواداران امام حسين(ع) به خاطر عوامل نفوذي كه داشتند، پيشنهاد مي‌‏كنند عبداله بن زياد ترور شود زيرا با ترور او همه چيز مي‌‏توانست تغيير كند اما مسلم چون با تفكر امام حسين(ع) آشناست، اين كار را نمي‌‏كند و مي‌‏فرمايد، ايمان مخالف ترور است، اهل ايمان نمي‌‏توانند اهل ترور باشند و نسبت به جان ديگري به آساني تصميم بگيرند، در تفكر امام حسين(ع) خشونت عليه دشمن روا نيست تا چه برسد به دوست.وي افزود: امام حسين(ع) مظهر صلح‌‏جويي و نماد يك نهضت ضد جنگ است، امام به بهانه‌‏هاي مختلف براي اينكه خون به زمين ريخته نشود، از جنگيدن استنكاف مي‌‏كرد، كساني كه امروز بر طبل جنگ مي‌‏كوبند، به اين صحنه‌‏ها توجه كنند.باقي ادامه داد: امام حسين(ع)در شب عاشورا چشمان خود را مي‌‏بندند تا هر كس كه مي‌‏خواهد شبانه برود زيرا ايشان نمي‌‏خواست به جاي كساني كه فردا مي‌‏خواهند در عرصه نبرد باشند، تصميم بگيرد. اين كار امام حسين(ع) نشان مي‌‏دهد آنهايي كه مسووليت دارند، حق ندارند به جاي ديگري تصميم بگيرند و سياستي را تدبير كنند كه كشور را به سوي جنگ و انزوا ببرند يا كساني كه خودشان تصميمي در جنگ ندارند، تاوان بدهند.وي خاطر نشان كرد: درست نيست به بهانه محرمانه بودن امور، مردم و رسانه‌‏ها از بسياري مسايل آگاه نباشند. با راي‌‏گيري آْزادانه براي مبادرت به جنگ و عدم جنگ، مي‌‏توان گفت مردم خود در بروز و ظهور در جنگ صاحب تصميم بودند. ما حق نداريم جنگي را سامان دهيم كه ديگران هيچ نقشي در تصميم‌‏گيري آن ندارند و تنها بايد تاوان اين تصميم را بدهند. ديگران نبايد ملزم و مكلف به جنگ شوند حتي اگر پيشواي آنها فرزند رسول‌‏الله(ص) باشد.وي افزود: زمامداران نمي‌‏توانند مدعي الگوي علوي و حسيني باشند اما غير از آن عمل كنند، الگوي ما انبيا و امام حسين(ع) است نه غربي‌‏ها.باقي خاطر نشان كرد: امام حسين(ع) اصل موازنه قوا را به خوبي مي‌‏فهميد، به آن پايبند بود و بر اساس آن عمل مي‌‏كرد لذا در جايي كه برابري قوا وجود ندارد، جنگ را عقلاني، انساني، الهي و خداپسندانه نمي‌‏داند، در جهاني كه هيچ موازنه قوايي وجود ندارد، صرف نظر از اينكه در اين چالش چه كساني درست مي‌‏گويند يا غلط، نبايد وارد كارزار شد. اينكه در شرايط نابرابر بخواهيم وارد جنگ شويم و جهان را عليه خود بسيج كنيم، با حركت امامان ما همخواني ندارد. نمي‌‏توان انسان را خليفه خدا بر روي زمين دانست و برايش كرامت ذاتي قائل بود اما به راحتي در جنگ جانش را پايمال كرد.اين فعال حقوق بشري تصريح كرد: در جايي كه شروران هم حق زندگي دارند و نمي‌‏شود اين حق را از آنها سلب كرد، چگونه مي‌‏توان پذيرفت كساني كه بي‌‏گناه هستند و محاكمه نشده‌‏اند فوج فوج كشته شوند. خداوند در قرآن در مورد قصاص نفس هم توصيه مي‌‏كند كه اگر عفو كنيد براي شما بهتر است. خدا هم نمي‌‏خواهد كسي در مورد جان انسان ديگر تصميم بگيرد. اگر امامان نماد صلح و ضد جنگ هستند، اين به معناي تسليم و ذلت نيست بلكه به اين معناست كه ذاتا با جنگ مخالفند و خود آغازگر جنگ نبوده و سعي مي‌‏كنند با تمام قوا از وقوع آن پيشگيري كنند.باقي ادامه داد: عظمت امام حسين(ع) به اين نيست كه در پيكاري نابرابر به شهادت رسيد بلكه عظمت امام حسين به انسان‌‏گرايي و عقلانيت حركت اوست، امام به عنوان يك صلح‌‏طلب به شهادت رسيد و ما اگر مي‌‏خواهيم حسيني عمل كنيم، بايد فرياد صلح‌‏طلبي را بر سر جنگ‌‏طلبان آتش‌‏افروز داخلي و بين‌‏المللي بكوبيم، مگر اينكه جنگي به ما تحميل شود، اگر جنگي تحميل شد كه عامل تحريك آن سياستمداران بوده‌‏اند، بدون شك همه ما رزمنده‌‏تر خواهيم بود.وي ادامه داد: بسياري از فقهاي ما جنگ را جايز نمي‌‏دانند وتنها جنگ تدافعي را مجاز مي‌‏كنند، در اساس شريعت آبرو و جان انسان مهم است و يكي از امتيازات انقلاب ما در سال 57 غيرخشونت‌‏آْميز بودن آن در مقايسه با ساير انقلاب‌‏ها بود. انقلاب ما از 15 خرداد 42 تا 22 بهمن 57 در همه زندان‌‏ها و درگيري‌‏هاي خياباني حدود سه هزار نفر شهيد شده‌‏اند و اين دليلي است بر غيرخشونت‌‏آميز بودن انقلاب زيرا رهبر آن با مشي مسلحانه و ترور مخالف بود و نفوس انسان‌‏ها برايش اهميت داشت.وي در پايان گفت اميدوارم عده‌‏اي نتوانند از فرهنگ عاشورا براي سياست‌‏ها و تدابير نابخردانه خود استفاده كنند.

هیچ نظری موجود نیست: