Translate

جمعه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۴


گفت وگو با «باز هارگرو» رئيس اتحاديه اتومبيل سازي كانادا
سعيد سلطانپور
در پي اخراج باز هارگرو(1) از حزب "ان. دي. پي" به دليل حمايت وي از ليبرال ها در انتخابات سراسري،‌ با توجه به اهميت نقش وي در اتحاديه هاي كارگري و كارمندي كانادا، برآن شديم تا گفت وگويي با وي داشته باشيم. باز هارگرو رئيس اتحاديه اتومبيل سازي كانادا (سي. اي. دبليو)(2) با 240 هزار عضو بزرگترين اتحاديه كارگري و كارمندي كانادا است. اين اتحاديه كارگران كارخانجات اتوموبيل سازي فورد، جي. ام، ‌دوج و كرايسلر و مگنا و نيز صنعت هواپيماسازي شامل كارخانه "بمباردير" را نمايندگي ميکند. بنابر اين نقش اين اتحاديه و حرف باز هارگرو در بازار بورس كانادا و آمريكا تاثير دارد.نكته ديگري كه ما را به اين گفت وگو ترغيب كرد خاطره خوب جامعه ايراني از هارگرو و كمك بسيار سخاوتمندانه اتحاديه اش به زلزله زدگان بم(3) بود. مبلغ صدهزار دلارِ اين اتحاديه در نوع خود كم نظير بود.با كمك فعال اجتماعي جمشيد باقرزاده رئيس اتحاديه تاكسيراني تورنتو (‌سي. ت. د. ا.)(4) ترتيب گفت وگو با هارگرو داده شد حاصل آن ديدار را با هم مي خوانيم. در اين گفت وگو مسائل سياسي،‌ كارگري، ‌بين المللي منجمله حمايت از سنديكاي شركت واحد تهران و نيز مسائل تاكسيراني تورنتو كه حداقل 600 نفر از ايرانيان در اين صنف مشغول به کار هستند، مطرح شده است.
روز 15 فوريه روز همبستگي با اتحاديه كاركنان شركت واحد تهران است. ايران عليرغم امضاي قرارداد با سازمان بين المللي كار هنوز حق تشكيل اتحاديه هاي كارگري را به رسميت نمي شناسد. ‌شما چه كاري براي آن ها كرده ايد؟‌ ـ
باز:ـ ما نامه اي در حمايت از آنها از طريق سي. ال. سي صادر كرده ايم.
سعید : من به نوبه خودم تشكر مي كنم ولي تعداد زيادي از آن ها دستگير شده اند منجمله رئيس اتحاديه به دليل اتهام دريافت پول از خارجي ها چند ماه است كه در بازداشت است. از سوي ديگر اجازه برگشت به كار را به آن ها نمي دهند و حساب هاي آنان توقيف شده است. افراد سياسي نمي توانند كمك بكنند زيرا به راحتي اتهام كمك گرفتن از آمريكا و اسرائيل به آن ها خواهد خورد ولي اتحاديه هايي مانند شما مي توانند كمك مالي بكنند تا آن ها بتوانند سرپا بايستند.ــ‌ من به مايك مسئول امور بين الملل مي گويم كه به شما در اين رابطه كمك خواهد كرد. ما حتما كمك خواهيم كرد. به سهم خودم تشكر مي كنم. ‌مي دانيد كه حمايت مالي هرچند ناچيز در روحيه آنان در داخل كشور و كمك به دموكراسي مردم ايران بي تاثير نيست.
سعید
جنبش كارگري كانادا مترادف با حزب ان. دي. پي است نظر شما چيست؟‌ ـ
باز:ـ درگير بودن در سياست چپ و سوسياليستي هميشه براي من لذت بخش بوده است. من هميشه، تا هفته پيش، به مدت 41 سال عضو ان. دي. پي بودم. چپ منحصرا به ان. دي. پي ختم نمي شود. مي شود يك سوسياليست باشيد و يك چپ در اتحاديه. من هميشه يك احساس قوي نسبت به يك حزب چپ داشته ام اما حالا مطمئن نيستم. "‌دموكراتيك" ‌براي من مفهومي داشت ولي حالا كه بدون هيچ اتهامي بدون اين كه صحبت هاي من را شنيده باشند، مجازات شده ام، واژه دمكراتيك جاي سئوال دارد
سعید :.ان. دي. پي حزب خود را مترقي مي خواند ولي شما مي گوئيد آن ها درهايشان را به روي ايده هاي تازه و استراتژي نو بسته اند. ديويد ميلر هم از نماينده ليبرال ها در برابر نماينده ان. دي. پي (‌دان ولي ) حمايت كرد، پس چرا تنها نسبت به شما با اين شدت برخورد شد؟

بازــ جنبش كارگري نقش بزرگي در ان. دي. پي ايفا مي كند. مثلا در هيئت اجرائي آن در انتاريو تعداد زيادي از بخش كارگري حضور دارند، من تنها ان. دي. پي را به مقابله نخوانده ام بلكه در خود تشكيلات كارگري هم نقد داشته ام . مثلا چرا يك اتحاديه نمي تواند از يك اتحاديه ديگر درون كنگره كار خارج و به ديگري ملحق شود. من فكر مي كنم اين قوانين در سال 2006 كارساز نيستند. من طي 10 سال گذشته سعي زيادي كرده ام كه دموكراسي داخل تشكيلات كارگري تقويت بشود و قوانين عادلانه تري برقرار شود. مسلم است كه من دشمناني را هم براي خودم دست و پا كرده ام. ماجراي اخراج من كه البته بعدا تبديل به تعليق شد نشان از دو دستگي در جنبش كارگري ست. عده اي هستند كه معتقدند شما بايد يك طرفدار پر و پا قرص ان. دي. پي باشيد و هيچ گونه ابتكار در راي دادن نداشته باشيد. ما را از كنگره كار كانادا اخراج كردند، زيرا ما از خروج كارگران كانادائي از اتحاديه هاي آمريكائي و پيوستن به اتحاديه هاي كانادائي حمايت كرده ايم. ما بدين دليل اخراج شديم زيرا معتقديم كارگران كانادائي بايد تحت رهبري اتحاديه هاي كانادائي ها باشند نه آمريكائي ها. بعدا اكثريت كارگران به ايده هاي ما راي مثبت دادند و آن ها مجبور شدند ما را به كنگره برگردانند.
سعید
آيا اين اختلافات به زمان باب ري (5) بر نمي گردد؟ــ
باز:‌ حتما. اتحاديه هاي بزرگ يك گروه بزرگ تشكيل دادند كه خودشان را "صفحه ي صورتي" (6) خواندند در حالي كه آن ها تنهاطرفدار ان. دي. پي بودند و هر حركتي را كه باب ري انجام داد تائيد كردند. ما گفتيم شما كه خود را دوست كارگران مي خوانيد خب ما هم توقع بيشتري از شما داريم تا از دشمنان. ولي آن ها نپذيرفتند و ما با يك اختلاف بزرگ آن ها را ترك كرديم. بر طبق آن قرارداد، كارگران و كارمندان بايستي داوطلبانه حقوقشان را براي كسري بودجه دولت قطع مي كردند.‌به نظر مي رسد كه ان. دي. پي با برنامه هاي حزبي اش مشكل دارد يعني انتخاب بين حزب كارگران و حزب دوستدار كارگران. مثلا سي. اي. دبليو يكي از منابع اصلي مالي حزب است پس چرا در طول انتخابات آن ها با كارگران گرم تر مي شوند ولي بعد از انتخابات فاصله مي گيرند. ــ آن ها خيلي ملاحظه كار هستند. پول ما را دوست دارند، منابع مالي و نيروي انساني ما را دوست دارند كه در طول انتخابات به در خانه ها مي روند و تراكت انتخاباتي پخش مي كنند ولي وقتي انتخابات تمام مي شود از ما فاصله مي گيرند. به عنوان مثال من به باب ري در مورد برگزاري اولين نشست وزيران در مركز آموزش در بندر الگون پيشنهاد دادم و وي استقبال كرد. بعدا باخبر شديم كه آن ها نشست دولت را در يك هتل بدون اتحاديه در آبشار نياگارا برگزار كردند. چرا؟ ‌زيرا آن ها نمي خواستند خيلي نزديك به جنبش كارگري قلمداد شوند. مثال ديگر "جك ليتون" وقتي كه انتخاب شد ديگر سراغ ما را نگرفت. من بيشتر تلفن از ليبرال ها داشتم كه چگونه مي شود با ان. دي. پي مذاكره كرد. من نقش كليدي در تفاهم بين ليبرال ها و ان. دي. پي در مورد افزايش هزينه در زمينه هاي اجتماعي داشتم ولي جك ليتون هيچگاه به اين موضوع اشاره اي نكرد. پس ‌با توجه به اين حقايق ان. دي. پي بايد در پي يك تعريف جديد براي خويش باشد، زيرا بدون جنبش كارگري و مخصوصا شما شكافي عميق در حزب به وجود خواهد آمد؟ ــ شما مي بينيد جك ليتون اين چند روز گذشته مي گويد من حمايت 99 % رهبران كارگري را دارم. معني حرف وي اين است كه من همه را دارم به غير از "باز". راستش من هنوز هم جك و ان. دي. پي را حمايت مي كنم. من هنوز كارت عضويت حزب را دارم. جنبش ما بر اساس ايده هاي انسان هائي ساخته شد كه قوانين جاري را به چالش طلبيدند. اما اين ها ايده جديد نمي خواهند. وقتي ان. دي. پي به بلاك و محافظه كاران پيوست تا دولت ليبرال را ساقط كند. من خيلي ناراحت شدم . زيرا ما در اين 17 ماه كارهاي زيادي كرده بوديم و همچنان مي توانستيم ادامه بدهيم. زيرا در مذاكره شما هيچگاه 100% را نخواهيد داشت. اگر قرار بود كه طرف مقابل به شما 100%امتياز بدهد كه اصلا نيازي به مذاكره نبود. آن ها يك اولتيماتوم به ليبرال ها دادند در حالي كه بايد مذاكره را ادامه مي دادند. بنابر بعضي گزارشات كنگره كار كانادا ليبرال ها امتيازات زيادي به ان. دي. پي داده بودند تا مجلس بتواند ادامه يابد، ولي ان. دي. پي ها مصمم بودند كه دولت را ساقط كنند. زيرا آن ها به اين نتيجه رسيده بودند كه ادامه حمايت از ليبرال ها به قيمت از دست دادن راي در صندوق ها خواهد بود. ‌
سعید :چند ماه پيش انشعاب بزرگي در بزرگترين اتحاديه كارگري امريكا اتفاق افتاد. گروه انشعابي معتقد بودند كه با توجه به جهاني شدن، ‌ديگر نقش كهنه اتحاديه ها كفايت نمي كند و بايد تجديد سازمان شود. نظر شما در اين مورد و جهاني شدن شركت هاي چند مليتي و جهاني شدن بشر چيست؟ــ
باز:جهاني شدن براي سرمايه هاي بزرگ كار مي كند كه اقتصاد را در كشورهاي ما كنترل مي كنند. البته اين جهاني شدن براي كارگران هيچ كشوري مفيد نيست. حتي فقيرترين كشورها الان قسمت كمتري از درآمد نصيب شان مي شود. بسياري از شغل هاي ما به كشورهاي حاشيه اقيانوس منتقل مي شود و بدين دليل بايد عليه جهاني شدن مبارزه كنيم. ما مي توانيم با صندوق بين المللي پول كار كنيم. ما قصد داريم به كنفرانس آي ام. اف در تابستان امسال نماينده بفرستيم تا ببينيم چگونه مي شود اتحاديه هاي جهاني را متحد كرد.ما يك هيئت نمايندگي به كنفرانس عدالت اجتماعي به ونزوئلا فرستاديم در مقابله با كنفرانس سوئيس كه كشورهاي ثروتمند در آنجا كنفرانس داشتند. ما هيئت خوبي در آن جا داشتيم و گزارش هاي آن در حال آماده شدن است. اتفاقات زيادي در حال شدن است. حوادث آمريكاي لاتين يكي از بهترين خاطرات عمر من است كه دولت هاي سوسياليست قدرت را به صورت دموكراتيك در دست مي گيرند كه اتفاقات خوبي ست. البته من نمي دانم آمريكائيان تا كي اجازه اين كار را خواهند داد!
ا جمشيد: من به عنوان مسئول انجمن رانندگان تاكسي از جنبش كارگري و موضع شما حمايت مي كنم. سئوال من اين است نظرتان نسبت به وضعيت تاكسيراني در تورنتو چيست؟ ـ
یاز:ـ من فكر مي كنم تاكسيراني پتانسيل پر قدرتي دارد ولي بايد اين را هم اشاره كرد از ضعف عدم انسجام در كل به عنوان يك بخش رنج مي برد. مانند اين كه يك نفر 20 يا حتي 100 پلاك تاكسي دارد و يك نفر يك نمره و در همان موقع رانندگاني هستند كه براي آن ها مي رانند و يا براي گاراژها و خلاصه اين كه هر كس برنامه خودش را دارد. براي اين كه همه اين ها را در كنار هم قرار بدهيد زمان لازم است كه بتوانيد پيامتان را به آن ها برسانيد. زيرا آنها نمي توانند كه خواسته هاي شما را نديده بگيرند.شما بايستي به عنوان يك مجموعه با تكيه بر منافع مشتركتان در مقابل شهرداري عمل كنيد. اين كار يعني بهبود شرايط رانندگي تاكسي را مي توانيد از طريق انجمن خودتان يا اين كه از طريق اتحاديه ما انجام دهيد. در ضمن نبايد تنوع قومي رانندگان تاكسي را كه هر كدام عقايد و راهكارهاي خود را از سرزمين خودشان دارند فراموش كرد. بايستي به اين ايده ها هم گوش فرا داد.
جمشيد: به دليل پراكندگي رانندگان تاكسي منجمله هموطنان ايراني مان و همچنين وجود بوروكرات ها در شهرداري كه خواسته هاي ما را ناديده مي گيرند نوعي بي اعتمادي و دلسردي به وجود آمده است. مثلا شهردار ديويد ميلر اهميتي به رانندگان تاكسي نمي دهد هر چند در ستاد انتخاباتي وي بسياري از رانندگان تاكسي كمك كردند. يا هوارد مسكو (‌عضو انجمن شهر) كه 27 سال است نفوذ كامل بر كميته حمل و نقل شهري دارد.ــ
باز: شهردار موظف است كه با رانندگان تاكسي بنشيند و به حرف آنان گوش بدهد. شما انسان هاي زحمتكشي هستيد و اتفاقا مجله شما "‌تاكسي پست" نشان از طرح مسائل شما در اين زمينه دارد. هر كس كه فكر مي كند رانندگان تاكسي وضعشان خوب است بهتر است كه با رانندگان تاكسي در شهر ويندزور كه عضو اتحاديه ما هستند صحبت بكند. آن ها بيش از يك ماه است كه در اعتصاب براي بهبود شرايط كاري خود به سر مي برند.سعيد: قرار بود مصاحبه 20 دقيقه باشد كه 35 دقيقه شده و مي دانيم كه شما بايد برويد. به عنوان آخرين سئوال شما بعد از كتاب "كارگران عاشق" (7) قصد نداريد كتاب ديگري بنويسيد؟ــ دو سال ديگر بازنشسته مي شوم و حتما بقيه خاطراتم را مي نويسم.با تشكر از اينكه وقتتان را به ما داديد.
زيرنويس: 1.Buzz Hargrove2. C.A.W. Canadian Auto Workers Union 3ــ اين مراسم به همت كانون انديشه ،‌گفتگو و حقوق بشر برگزار شده بود 8 ژانويه 2004.4-Canada Taxi Driver Association 5. باب ري نخست وزير استان انتاريو بود كه جناح راست ان. دي .پي بود .6-Pink Paper7. labor of Loveآدرس سايت اتحاديه http://www.caw.ca/

هیچ نظری موجود نیست: