بی شرمی هم حدی دارد یکی از دللایل عدم موفقیت اصلاح طلبان دولتی این است که دعوایشان با جناح دیگر قدرت است و در عمل چیزی از
گذشته یاد نگرفته اند و نه تنها از سرکوب مخالفان و خشونت بیش از حد در مورد آنان ابراز اشبتاه نمی کنند بلکه با افتخار ازا آن هم یاد می کنند
نمونه زیر را توجه کنید
روايت محمد عطريانفر، قاتل شهيد مطهري به نقطهاي از انفعال رسيده بود كه تقاضاي قصاص داشت: «من شنيدم كه آن فرد ضجه ميزده و ميخواسته است كه زودتر به قصاص عملش برسد و معتقد بوده كه اين تنها راه پاك شدن اوست. حتي من شنيدهام كه همسر آقاي مطهري تحت تأثير اين فضاها شبي كه ميخواستند قاتل آقاي مطهري را اعدام كنند، متأثر بودند و گفتهاند كه من به سهم خودم از حقم ميگذرم و رضايت ميدهم اما مطهري فقط متعلق به من نبوده است».
عطريانفر درباره اعدامشدگان ميگويد: از حدود 110 نفري كه بازداشت شده بودند، 25 و حداكثر سي نفر بيشتر اعدام نشدند. جالب است كه بدانيد بسياري از آن افراد جذب سيستم شدند و در برخي پستها و مسئوليتها مشغول به كار شدند.
http://www.tabnak.ir/pages/?cid=9802
### فرقان 3 یا 4 تا ترور انجام داد شما که معتقدید شکنجه نشده اعتراف کرده اند پس چرا 30 نفر ازا آنا ن را اعدام کردید . به چه دلیل ؟
خجالت هم چیز خوبی است که در بین اصلاح طلبان بلاتکیلف وجود ندارد
Translate
دوشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۷
یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۷
شنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۷
سال ۱۹۶۸: وقتی تیم ملی ایران تیم ملی اسرائیل را دو بر یک شکست میدهد (صحنه گلها
و شادی بازیکنان ایران۴۲ ثانیه) ـ۲۰۰ کلیک
www.youtube.com
در سال ۱۳۴۷ خورشیدی(۱۹۶۸ میلادی) چهارمین دوره جام ملت های آسیا در ایران برگزار شد و دو تیم ملی ایران و اسرائیل در ۲۹ اردیبهشت در مسابقه فینال مقابل هم قرار گرفتند . این بازی در حضور ۳۰۰۰۰ تماشاگر برگزار شد .در وقت قانونی نتیجه بازی 1 _ 1 مساوی بود ، اما در وقت اضافه ایران توانست گل برتری را وارد دروازه حریف کند .گلهای بازی توسط بهزادی و قلیچخانی به ثمر رسید و بدین ترتیب ایران در همه بازیهای خود پیروز شد. پس از این قهرمانی تهران غرق در شادی شد و برای نخستین بار فوتبال مردم ایران را به خیابانها کشاند.
http://www.youtube.com/watch?v=d9VlCgFzBtQ
www.youtube.com
در سال ۱۳۴۷ خورشیدی(۱۹۶۸ میلادی) چهارمین دوره جام ملت های آسیا در ایران برگزار شد و دو تیم ملی ایران و اسرائیل در ۲۹ اردیبهشت در مسابقه فینال مقابل هم قرار گرفتند . این بازی در حضور ۳۰۰۰۰ تماشاگر برگزار شد .در وقت قانونی نتیجه بازی 1 _ 1 مساوی بود ، اما در وقت اضافه ایران توانست گل برتری را وارد دروازه حریف کند .گلهای بازی توسط بهزادی و قلیچخانی به ثمر رسید و بدین ترتیب ایران در همه بازیهای خود پیروز شد. پس از این قهرمانی تهران غرق در شادی شد و برای نخستین بار فوتبال مردم ایران را به خیابانها کشاند.
http://www.youtube.com/watch?v=d9VlCgFzBtQ
پنجشنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۷
سیاست کانادا در هفته ای که گذشت
سعید سلطانپور
22-04-2008
حل بحران حمل و نقل شهری تورنتو
تغییر قانون مهاجرت
8900 تن از رانندگان و کارکنان تی تی سیT.T.C. (شبکه حمل و نقل شهری تورنتو) در آخرین لحظات روز یکشنبه 20 اپریل 2008 با مقامات مسئول به توافق رسیدند و صدها هزار نفری که روزانه به این شبکه نیازمندند با خیال راحت یکشنبه شب را خوابیدند. رانندگان و کارکنان تی تی سی از درآمدو مزایای خوبی برخوردار هستند.
ادام جیمبورونی(1) جوانترین عضو شورای شهر و از اعضای حزب ان. دی. پی است که در سال 2003 از منطقه 18(دونپورت) انتخاب شده است. او درتاریخ 6 دسامبر 2006 به ریاست کمیته تزانزیت که سالها در کنترل هوارد مسکو بود انتخاب شد. گفته های غیر رسمیمبنی بر انتخاب جیمبورونی به این پست کلیدی تنها شرط "مسکو " عضو دیگر ان. دی . پی که از 1978 عضو انجمن شهر بوده و سالیان طولانی هم ریاست کمیته تی تی سی را داشته، بوده است.
مل لستمن شهردار قبلی تورنتو چندین بار تلاش کرد "مسکو" را از این سمت برکنار کند، ولی موفق نشد.
این نکته قابل توجه است که تی تی سی ابزاری قدرتمند در شهرداری برای محبوب جلوه دادن و یا منفور کردن شهردار است. هر کس که کنترل تی تی سی را در دست داشته باشد بدون شک اهرمی پرقدرت برای فشار بر شهردار و شهر خواهد داشت.
تی تی سی و کمیته جمع آوری زباله به دو دلیل عمده نقش مهمی در شهرداری دارند. هر کدام بودجه کلانی بیش از چند صد میلیون دلار را به خود اختصاص می دهند و در بازی های سیاسی پشت پرده نقش فشار را اجرا می کنند.بد نیست بدانید که در بخش جمع آوری زباله که دستمزد بالایی هم دارد علیرغم اینکه به نظر کار مناسبی نمی آید، ولی اتفاقا رنگین پوستها و مهاجران زیادی در آن به چشم نمی خورند.
بقیه را درشهروند بخوانید
سعید سلطانپور
22-04-2008
حل بحران حمل و نقل شهری تورنتو
تغییر قانون مهاجرت
8900 تن از رانندگان و کارکنان تی تی سیT.T.C. (شبکه حمل و نقل شهری تورنتو) در آخرین لحظات روز یکشنبه 20 اپریل 2008 با مقامات مسئول به توافق رسیدند و صدها هزار نفری که روزانه به این شبکه نیازمندند با خیال راحت یکشنبه شب را خوابیدند. رانندگان و کارکنان تی تی سی از درآمدو مزایای خوبی برخوردار هستند.
ادام جیمبورونی(1) جوانترین عضو شورای شهر و از اعضای حزب ان. دی. پی است که در سال 2003 از منطقه 18(دونپورت) انتخاب شده است. او درتاریخ 6 دسامبر 2006 به ریاست کمیته تزانزیت که سالها در کنترل هوارد مسکو بود انتخاب شد. گفته های غیر رسمیمبنی بر انتخاب جیمبورونی به این پست کلیدی تنها شرط "مسکو " عضو دیگر ان. دی . پی که از 1978 عضو انجمن شهر بوده و سالیان طولانی هم ریاست کمیته تی تی سی را داشته، بوده است.
مل لستمن شهردار قبلی تورنتو چندین بار تلاش کرد "مسکو" را از این سمت برکنار کند، ولی موفق نشد.
این نکته قابل توجه است که تی تی سی ابزاری قدرتمند در شهرداری برای محبوب جلوه دادن و یا منفور کردن شهردار است. هر کس که کنترل تی تی سی را در دست داشته باشد بدون شک اهرمی پرقدرت برای فشار بر شهردار و شهر خواهد داشت.
تی تی سی و کمیته جمع آوری زباله به دو دلیل عمده نقش مهمی در شهرداری دارند. هر کدام بودجه کلانی بیش از چند صد میلیون دلار را به خود اختصاص می دهند و در بازی های سیاسی پشت پرده نقش فشار را اجرا می کنند.بد نیست بدانید که در بخش جمع آوری زباله که دستمزد بالایی هم دارد علیرغم اینکه به نظر کار مناسبی نمی آید، ولی اتفاقا رنگین پوستها و مهاجران زیادی در آن به چشم نمی خورند.
بقیه را درشهروند بخوانید
دوشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۷
اختلاف سليقه دولت و مجلس مصداق يك دعواي طلبگي است
اختلاف سليقه دولت و مجلس مصداق يك دعواي طلبگي است
خبرگزاري فارس: لاله افتخاري نماينده مردم تهران و كانديداي دور دوم انتخابات مجلس هشتم گفت: اختلاف سليقه دولت و مجلس مصداق يك دعواي طلبگي است .
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، لاله افتخاري نماينده مردم تهران در مجلس هفتم و كانديداي حاضر در دور دوم انتخابات مجلس هشتم از ليست جبهه متحد اصولگرايي بعد از ظهر امروز دوشنبه در ميزگرد سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران با تأكيد براينكه سياستمداران ما براي توفيق در عرصههاي بينالمللي بايد نامه امام علي (ع) به مالك اشتر را بخوانند، گفت: عملكرد ما در مجلس هفتم نشان ميدهد كه ما با نگاه سياسي حركت نكردهايم.
###
خانم همین دعواهای طلبگی بود که باعث شد میلیونها ایرانی آواره شوند.این دعواهای طلبگی تبدیل به کینه وحذف طرف مقابل به عنوان مهدورالدم می شود و جو را خشونت می کند و تعصب را افزایش
لطف کنید همان دعوای معمولی کنید کلانتری حلش کند به نفع مردم ایران است
خبرگزاري فارس: لاله افتخاري نماينده مردم تهران و كانديداي دور دوم انتخابات مجلس هشتم گفت: اختلاف سليقه دولت و مجلس مصداق يك دعواي طلبگي است .
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، لاله افتخاري نماينده مردم تهران در مجلس هفتم و كانديداي حاضر در دور دوم انتخابات مجلس هشتم از ليست جبهه متحد اصولگرايي بعد از ظهر امروز دوشنبه در ميزگرد سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران با تأكيد براينكه سياستمداران ما براي توفيق در عرصههاي بينالمللي بايد نامه امام علي (ع) به مالك اشتر را بخوانند، گفت: عملكرد ما در مجلس هفتم نشان ميدهد كه ما با نگاه سياسي حركت نكردهايم.
###
خانم همین دعواهای طلبگی بود که باعث شد میلیونها ایرانی آواره شوند.این دعواهای طلبگی تبدیل به کینه وحذف طرف مقابل به عنوان مهدورالدم می شود و جو را خشونت می کند و تعصب را افزایش
لطف کنید همان دعوای معمولی کنید کلانتری حلش کند به نفع مردم ایران است
یکشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۷
ادامه خود فریبی جریان رجوی و اعتراف روشنفکرانه به شکست
ادامه خود فریبی و اعتراف روشنفکرانه به شکست
سعید سلطانپور
روزنامه مجاهد ارگان جریان رجوی در سرمقا له ای تحت عنوان ندامت ازجمعه بازار تا کافه های پاریس
صرف از نظر از منطق بی اساسی و تحلیل های بی پایه که سالهاست این جریان را بی محتوا کرده است یک اعتراف روشنفکرانه پاریس نشینی هم از سوی چریکهای سابق محسوب می شود .
ارگان تبلیغاتی جریان رجوی برای اینکه هواداران باقی مانده خود را از توجه به عمق فاجعه سیاسی و بجران سیاسی در درون تشکیلات منحرف کند به حاشیه روی پرداخته است کاری که سالهاست با اتخاذ آن از پاسخ گوئی به سوالات دیگران طفره رفته است .
از جریان رجو ی باید پرسید شما که می گویید رژیم در فاز سرنگونی است چگونه خط اول جبهه بجای اینکه مانند سالهای پس ا زانقلاب که مجاهدین و رجوی مشروعیت سیاسی ومردمی داشت چماقداران وابسته به حزب انحصار طلب و تما میت خواه جمهوری اسلامی به مراکز مجاهدین مانند ستاد علوی و امداد بهار ( خیابان بهار ) و ستاد انزلی و امداد جنوب تهران و رو زنامه فروش های مجاهد در محلات جنوبی حمله می کردند هواداران صادق و جوان آن روز که میلیشا نامگذاری شده بودند بدون اسلحه بر اساس اعتقاد و ایمان به شعار ها و سابقه رهبران اولیه مجاهدین دفاع می کردند و هر روز هم بر تعدا دهوادران و درستی خط سیاسی مجاهدین در مورد انحصار طلبی جناح مخالف که به قدرت رسیده بود افزوده می شد .
چرا در ان دوران و سالهای سیاه دهه 60 معدود اعضا و هوادران مجاهدین بودند که ممکن بود زیر فشارها ی روانی و شکنجه های غیر قابل تحمل و تصور دهه 60 در زندانهای جمهوری اسلامی جسما در هم شکسته شده باشند با رضای خاطر به همکاری با جناح لاجوردی پرداخته باشند و بر علیه سازمان فعالت کنند د رحالیکه پای جان بود چیزی که زمان نشان داده که چقدر برای رجوی عزیز است .
پس چگونه است که دست پروردگان شهر اشرف که بایستی مرام و عقیده ناب رجوی را درک کرده باشند بدون فشار و شکنجه و در حمایت بزرگترین نیروی سیاسی و نظامی دنیا یعنی آمریکا نه تنها در هم می شکنند که به اردوگاه رقیب ( دشمن ) می پیوندند . ؟
اگر ادعای جریان رجوی درست باشد که ازخودشان به عنوان جریان آلترناتیو در ایران یاد برده میشود که البته هیچ منبع موثقی آنار تایید نمی کند . خبر گزاری های رسمی غیر ایرانی هم بر خلاف آن یعنی عدم مشروعیت و مقبولیت داخلی گزارش می دهند . جیغ ها و فحاشی های سایتهای رنگ وو ارنگ جریان رجوی با اسمهای مختلف به این خبر گزاری ها خود موید درستی این گزارش ها می باشد .
http://bayanupload.blogspot.com/
19 April 2008
www.kanoun-e-bayanblogspot.com
www.politicofcanada.blogspot.com
سعید سلطانپور
روزنامه مجاهد ارگان جریان رجوی در سرمقا له ای تحت عنوان ندامت ازجمعه بازار تا کافه های پاریس
صرف از نظر از منطق بی اساسی و تحلیل های بی پایه که سالهاست این جریان را بی محتوا کرده است یک اعتراف روشنفکرانه پاریس نشینی هم از سوی چریکهای سابق محسوب می شود .
ارگان تبلیغاتی جریان رجوی برای اینکه هواداران باقی مانده خود را از توجه به عمق فاجعه سیاسی و بجران سیاسی در درون تشکیلات منحرف کند به حاشیه روی پرداخته است کاری که سالهاست با اتخاذ آن از پاسخ گوئی به سوالات دیگران طفره رفته است .
از جریان رجو ی باید پرسید شما که می گویید رژیم در فاز سرنگونی است چگونه خط اول جبهه بجای اینکه مانند سالهای پس ا زانقلاب که مجاهدین و رجوی مشروعیت سیاسی ومردمی داشت چماقداران وابسته به حزب انحصار طلب و تما میت خواه جمهوری اسلامی به مراکز مجاهدین مانند ستاد علوی و امداد بهار ( خیابان بهار ) و ستاد انزلی و امداد جنوب تهران و رو زنامه فروش های مجاهد در محلات جنوبی حمله می کردند هواداران صادق و جوان آن روز که میلیشا نامگذاری شده بودند بدون اسلحه بر اساس اعتقاد و ایمان به شعار ها و سابقه رهبران اولیه مجاهدین دفاع می کردند و هر روز هم بر تعدا دهوادران و درستی خط سیاسی مجاهدین در مورد انحصار طلبی جناح مخالف که به قدرت رسیده بود افزوده می شد .
چرا در ان دوران و سالهای سیاه دهه 60 معدود اعضا و هوادران مجاهدین بودند که ممکن بود زیر فشارها ی روانی و شکنجه های غیر قابل تحمل و تصور دهه 60 در زندانهای جمهوری اسلامی جسما در هم شکسته شده باشند با رضای خاطر به همکاری با جناح لاجوردی پرداخته باشند و بر علیه سازمان فعالت کنند د رحالیکه پای جان بود چیزی که زمان نشان داده که چقدر برای رجوی عزیز است .
پس چگونه است که دست پروردگان شهر اشرف که بایستی مرام و عقیده ناب رجوی را درک کرده باشند بدون فشار و شکنجه و در حمایت بزرگترین نیروی سیاسی و نظامی دنیا یعنی آمریکا نه تنها در هم می شکنند که به اردوگاه رقیب ( دشمن ) می پیوندند . ؟
اگر ادعای جریان رجوی درست باشد که ازخودشان به عنوان جریان آلترناتیو در ایران یاد برده میشود که البته هیچ منبع موثقی آنار تایید نمی کند . خبر گزاری های رسمی غیر ایرانی هم بر خلاف آن یعنی عدم مشروعیت و مقبولیت داخلی گزارش می دهند . جیغ ها و فحاشی های سایتهای رنگ وو ارنگ جریان رجوی با اسمهای مختلف به این خبر گزاری ها خود موید درستی این گزارش ها می باشد .
http://bayanupload.blogspot.com/
19 April 2008
www.kanoun-e-bayanblogspot.com
www.politicofcanada.blogspot.com
شنبه، فروردین ۳۱، ۱۳۸۷
امام جمعه مشهد:در اوايل انقلاب، اراذل و اوباش با تيغ موكتبري به جان فواحش افتاده بودند نه بچه های کمیته ! ـ۳۵ کلیک
امام جمعه مشهد:در اوايل انقلاب، اراذل و اوباش با تيغ موكتبري به جان فواحش افتاده بودند نه بچه های کمیته ! ـ۳۵ کلیک
www.ansarnews.com
متن نسبتا کامل خطبه های نماز جمعه مشهد// علم الهدی: اصل داستان تيغ موكتبري، دروغ است زيرا در اوايل انقلاب دستهاي از اراذل و اوباش با تيغ موكتبري به جان عدهاي از فواحش افتاده بودند كه برخي رسانههاي بيگانه نوشتند جوانان كميته با تيغ موكتبري به جان مردم افتادهاند.
###
علم الهدی یک قسمت رافراموش کرده و آن اینکه این اوباش در کمیته ها عضو بودند و نفش زدن مخالفین را هم به عهده داشتند
www.ansarnews.com
متن نسبتا کامل خطبه های نماز جمعه مشهد// علم الهدی: اصل داستان تيغ موكتبري، دروغ است زيرا در اوايل انقلاب دستهاي از اراذل و اوباش با تيغ موكتبري به جان عدهاي از فواحش افتاده بودند كه برخي رسانههاي بيگانه نوشتند جوانان كميته با تيغ موكتبري به جان مردم افتادهاند.
###
علم الهدی یک قسمت رافراموش کرده و آن اینکه این اوباش در کمیته ها عضو بودند و نفش زدن مخالفین را هم به عهده داشتند
شنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۷
شريعتی و مارکسيسم (۲)
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: پنجشنبه، ۲۹ شهريور ۱۳۸۶ | ۲:۱۳ ق ظ
آخرين ويرايش: جمعه، ۶ مهر ۱۳۸۶ | ۹:۲۹ ب ظ
موضوع: روشنفکری
شريعتی و مارکسيسم (۲)
هيچ چيز برای آدم دردناکتر و خندهدارتر از اين نيست که زمانی به همان چيزی متهم و منسوب شود که سالها با آن مبارزه کرده است يا از آن متنفر بوده است. شايد اين همان چيزی باشد که از آن به «مکر تاريخ» يا «مکر زندگی» ياد میکنند. باری، از آنجا که دو نويسندهی مورد بحث ما، هاشمی و گنجی، هردو يوتوپياهای لنينيستی، استالينيستی، مائوئيستی را دليل بر مارکسيست بودن شريعتی میدانند، و نه حتی تأثيرپذيری شريعتی از مارکسيسم، بهتر است ابتدا ببينيم غير از آن نقل قولهايی که دوستان در اثبات مدعای خود آوردند ما چه ادعايی میتوانيم در نفی مدعای آنان بياوريم. شريعتی دربارهی يوتوپياهای مارکسيستی چنين نظر میدهد:
پس از انقلاب اکتبر، با ظهور استالينيسم و مائوئيسم که از کمونيسم، يک جامعهی منجمد و سرد و خفقانآميز و هولناک سراپا بوروکراتيک [ساخت]، بر اساس اکونوميسم و نظام دولتپرستی و کيش رهبرستايی که در آن سياست، اقتصاد، عقيده، فلسفه، علم و ادبيات و حتی هنر و ذوق و زيبايی از طرف ادارات دولتی مربوطه بر همه ديکته میشود و هر که کلمهای را غلط بنويسد يا خائن است و يا ديوانه! و هر ابتکاری حرام است و هر اجتهادی بدعت و هر تجديد نظری کفر و هرکه، هرجا و هروقت، تا قيام قيامت، از نص کتاب منزل يا حديث نبی مرسل يا امر امام مفترضالطاعة يا حکم فقيه حاکم رسمی شرع يا فتوای رسالهی عمليهی مرجع غفلت کند مهدورالدم است و نجس و ملعون و با رطوبت نمیتوان با او ملاقات کرد. و نام اين مکتب نه يک فرقهی متعصب و کهنه و تابويی مذهبی، که ايدئولوژی علمی مترقی و متحول انقلابی و ديالکتيک! .... و اين است دستاورد انسان معاصر در طول پنج قرن تلاش و دو انقلاب بزرگ. («ما و اقبال»، م. آ. ۵، ص ۱۳۱–۱۳۰)
شريعتی در اينجا با هنرمندی منحصر به فرد خود حتی پروايی از آن ندارد که با اصطلاحات خاص مذهب شيعه نظامی کمونيستی را توصيف و تمسخر کند. و راستی آيا اين جمله: و هر که کلمهای را غلط بنويسد يا خائن است و يا ديوانه! شما را به ياد صحنهی «چاپخانه» در فيلم «آينه» (۱۹۷۵) تارکوفسکی نمیاندازد! شريعتی باز در جايی ديگر، میگويد:
درج: پنجشنبه، ۲۹ شهريور ۱۳۸۶ | ۲:۱۳ ق ظ
آخرين ويرايش: جمعه، ۶ مهر ۱۳۸۶ | ۹:۲۹ ب ظ
موضوع: روشنفکری
شريعتی و مارکسيسم (۲)
هيچ چيز برای آدم دردناکتر و خندهدارتر از اين نيست که زمانی به همان چيزی متهم و منسوب شود که سالها با آن مبارزه کرده است يا از آن متنفر بوده است. شايد اين همان چيزی باشد که از آن به «مکر تاريخ» يا «مکر زندگی» ياد میکنند. باری، از آنجا که دو نويسندهی مورد بحث ما، هاشمی و گنجی، هردو يوتوپياهای لنينيستی، استالينيستی، مائوئيستی را دليل بر مارکسيست بودن شريعتی میدانند، و نه حتی تأثيرپذيری شريعتی از مارکسيسم، بهتر است ابتدا ببينيم غير از آن نقل قولهايی که دوستان در اثبات مدعای خود آوردند ما چه ادعايی میتوانيم در نفی مدعای آنان بياوريم. شريعتی دربارهی يوتوپياهای مارکسيستی چنين نظر میدهد:
پس از انقلاب اکتبر، با ظهور استالينيسم و مائوئيسم که از کمونيسم، يک جامعهی منجمد و سرد و خفقانآميز و هولناک سراپا بوروکراتيک [ساخت]، بر اساس اکونوميسم و نظام دولتپرستی و کيش رهبرستايی که در آن سياست، اقتصاد، عقيده، فلسفه، علم و ادبيات و حتی هنر و ذوق و زيبايی از طرف ادارات دولتی مربوطه بر همه ديکته میشود و هر که کلمهای را غلط بنويسد يا خائن است و يا ديوانه! و هر ابتکاری حرام است و هر اجتهادی بدعت و هر تجديد نظری کفر و هرکه، هرجا و هروقت، تا قيام قيامت، از نص کتاب منزل يا حديث نبی مرسل يا امر امام مفترضالطاعة يا حکم فقيه حاکم رسمی شرع يا فتوای رسالهی عمليهی مرجع غفلت کند مهدورالدم است و نجس و ملعون و با رطوبت نمیتوان با او ملاقات کرد. و نام اين مکتب نه يک فرقهی متعصب و کهنه و تابويی مذهبی، که ايدئولوژی علمی مترقی و متحول انقلابی و ديالکتيک! .... و اين است دستاورد انسان معاصر در طول پنج قرن تلاش و دو انقلاب بزرگ. («ما و اقبال»، م. آ. ۵، ص ۱۳۱–۱۳۰)
شريعتی در اينجا با هنرمندی منحصر به فرد خود حتی پروايی از آن ندارد که با اصطلاحات خاص مذهب شيعه نظامی کمونيستی را توصيف و تمسخر کند. و راستی آيا اين جمله: و هر که کلمهای را غلط بنويسد يا خائن است و يا ديوانه! شما را به ياد صحنهی «چاپخانه» در فيلم «آينه» (۱۹۷۵) تارکوفسکی نمیاندازد! شريعتی باز در جايی ديگر، میگويد:
چهارشنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۸۷
چند درصد مهاجرین رنگین پوست در لیست حقوق بگیران 100 هزار دلاری های انتاریوی کانادا هستند ؟
چند درصد مهاجرین رنگین پوست در لیست حقوق بگیران 100 هزار دلاری های انتاریوی کانادا هستند ؟
سعید سلطانپور
فاصله عمیق بین شعار برابری مهاجران
42527 از شا غلان بخشهای دولتی و موسساتی که از محل پول مردم اداره می شوند در سال 2006 در انتاریو حقوقی بالاتر از 100 هزار دلار دریافت می کنند که این رقم افزایش 24 درصدی نسبت به سال 2005 نشان می دهد.(1)
این لیست هر ساله بر اساس قانون (2) انتشار حقوق مستخدمان دولت در سال 1996 در دوران مایک هریس تصویب شد یک قدم مثبت در مورد نحوه هزینه شد ن مالیات مردم بود . هر ساله این لیست که به" لیست آفتابی " مشهور است منتشر می شود و اسامی افراد با سمت آنها و حقوق دریافتی بطور رسمی اعلام می شود .
هر ساله در روز 21 مارچ هر ساله روز جهانی مبارزه با نژاد پرستی در کانادا و انتاریو بصورت رسمی بر گزار میشود
از یکسو مهاجر ان جوان و متخصص نیروی کار ومولد ثروت برای کاناداو استان انتاریو و تورنتو که بخش اعظم آن را مهاجرین تشکیل می دهند هستند و لی از سوی دیگر درصد افراد رنگین پوست مهاجر و غیرمهاجر در لیست مدیران بالای 100 هزار دلاری رابطه عادلانه ای از مشارکت آنها ندارد .
می توان در بخش خصوصی افراد موفقی بود که بالای 100 هزار دلار هم در آمد داشت ولی حضور مدیران رنگین پوست مهاجر ( غیر سفید پوست اروپای غربی ) در رده های سیاست گذاری و موسسات دولتی مبنای عملی بر صحت گفتار سیاست گذران کلان و رهبران احزاب سیاسی در برابری و عدالت اجتماعی باشد . در طول تاریخ بشر همیشه اقلیت های مهاجر در سرزمین های مختلف در بخش تجارت موفقیت های زیادی داشته اند که در تاریخ هر ملتی با آنان بر خورد می کنیم . از مار کوپولو تا کریستف کلمب گرفتته تا مهاجرین ایرانی و بازرگانان در زمان مشروطیت به کشورهای شمالی و در دوران پهلوی به جنوب ( مانند کویت ) و دوران حاکمیت روحانیون به دوبی و غرب که نمونه های موفق فراوان وجود دارد . این حضور زمانی تثبیت می شود که نفوذ سیاسی مهاجران در رد ه های سیاست گذاری خرد وکلان با قدرت اقتصادی ترکیب شود .
این بحث مفصل تری است که تخصص جامع تری را می طلبد که درحوزه من نیست . هر چند مدتی است که روی فساد مالی مدیران در کانادا مطالعه می کنم بنابر این به همین مقدمه بسنده می کنم
نکاتی که با مرور در لیست برای من قابل توجه بود این است که
1. بر عکس ان جریانی که که از حقوق های بالای بخش دولتی دفاع می کنند که نسبت به بخش خصوصی کمتر است بنظر من بخش دولتی از مزایای بازنشستگی و امنیت شغلی بسیار بهتری نسبت به بخش خصوصی بر خوردار هستند .
بسیاری از این افراد بعد از حضور در بخش دولتی و تضمین کردن حقوق بازنشستگی و برقراری ارتباطات کافی جذب بخش خصوصی می شوند . در حقیقت یک پله برای صعود به موفقیت های بعد ی شخصی هست .
عموما سخت گیری بخش دولتی در مورد مدیران و کارآئی نسبت به بخش خصوصی که موفقیت شرکت با سرمایه سهامداران و مدیران اجرائی و تصمیم گیری رابطه تنگاتنگ دارد. بسیار کمتر و از فشارها ی روانی کمتری بر خوردار هست .
2. در بخش پزشکی اسامی مدیران مهاجران نسبت به بخش های غیر پزشکی بیشتر به چشم می خورد .
3.. بسیاری از این مدیران دارای کارت اعتباری اداره و موسسه دولتی هستند که هزینه های در ارتباط با کار را پرداخت می کند . متاسفانه کمتر کنترلی در این مورد می شود . نمونه ها ی اخیر آن که آخرین آن هم نخواهد بود تام پارکینسون (3)مدیرعامل شرکت برق " هیدرو وان " که بنابر گزارش حسابرس کل انتاریو مبلع 45 هزار دلار برای مصارف شخصی را از محل کارت اعتباری ( کردیت کارد ) شرکت داده بود . وی چندین مرتبه هم با هلی کوپتر اداره برق به ویلا ی خود در منطقه مسکوکا رفته بود .
در حالیکه تمامی مشترکان برق انتاریو مبلغی بالای 10 دلار هر ماه برای بدهی 20 میلیارد دلاری اداره برق انتاریو می پردازند حقوق و مزایای تام پارکینسون برابر 1.6 میلیون دلار بوده است . وی در دسامبر 2007 استعفا کرد .
جیمز هانکینسون(4) مدیر نیروگاه برق انتاریو رقمی برابر 1.480.000 دلار حقوق و مزایا در یافت کرده است .
4. یکی از جنجالی ترین بخش ها در لیست امسال تعداد 140 نفر از مدیرا ن و کارمندان عالی رتبه موسسه بخت آزمائی ( انتاریو لاتاری ) هست که از هیت مدیره آن دانکن براون (5) مبلغ 364825 دلار حقوق دریافت کرده است .
بروان بعد از انتشار از انتشار گزارشات تلویزیون سی .بی سی در مورد تقلبات تقلبات گسترده و دریافت جوایز بدون تحقیق کافی درمورد مدعیان دارندگان شدن شماره های برند ه در موسسه بلیط بخت آزمائی که منجر به تحقیقات از طرف دولت استانی سد مبنی بر مجبور به استعفا شد. وی رقمی برابر 75 هزار دلار برای بازنشتسگی خود از این موسسه دریافت کرده است .
یکی دیگر از این مدیران موسسه "جیمز وارن هست که بیش از 300 هراز دلار دریافت داشته است وی قبلا مدیر ارتباطات دالتون مک گینتی بوده است .
پیتر کورموس منتقد حزب ان. دی .پی می گوید: مردم دریافت حقوق 100 هزار یا 200 هزار دلاری را توسط مدیران با سابقه می فهمند ولی اینکه یک مدیر 600 هزار یا 1.5 میلیون دلار حقوق بگیرد قابل درک نیست ." این پولها از جیب مالیات دهندگان داده می شود .
الیوت منتقد حزب محافظه کاران ( کانسرواتیو) می گوید ما مشکلی با حقوقهای بالا نداریم بلکه در مورد کار آیی و ارزش خدماتی است که توسط این مدیران عرضه می شود "
دالتون مک گینتی نخست وزیر انتاریو 158000 هزار دلار حقوق دریافته کرد ه است که این حقوق به 200هزار دلار در سال 2008 افزایش خواهد یافت . البته هزینه اجاره خانه و رفت و آمد مک گینتی توسط بودجه دولتی پرداخت می شود .
5. یک نکته قابل توجه در لیست تعداد 3 لوله کش طرف قرارداد هیت مدیره مدارس تورنتو هستند که بالای 100 هزار دلار درامد داشته اند .
در حدود 1000 کارمند شهرداری در این لیست قرار دارند در حالیکه ضعف مدیریت در شهرداری وکمبود
بود جه چندین میلیون دلاری با عث بسته شدن برنامه های مراکز کامیونیتی شد . این ریخت و پاشها منجر به افزایش 3.5% مالیات خانه د رتورنتو و نیز مالیات فروش بر خانه ها در تورنتو توسط دیوید میلر شهردار تورنتو شد .
بنظر می اید که مهاجران که مولد ثروت هستند خود نقش چندانی در توزیع و هزینه کردن آن ندارند.
بخش بهداشت
جفری لوزان –رئیس بیمارستان سنت مایکل حقوق و مزایای 700 هزار دلاری
جوزف ماپا – رئیس بیمارستان مانت سینا – 616000$
رابرت بل – رئیس شبکه بهداشتی دانشگاه 667000 دلار
گراهان شر رئیس سازمان انتقال خون 530 هزار دلار
پل بایرن رییس بخش رادیو لوژی بیمارستان کودکان 501000 دلار
جو حداد – بیمارستان کودکان 563061$
دان کریری رئیس بیمارستان سوت لیک 262250$ (2006 ) 423750$) (2007)
جانت بید رئیس بیمارستان مارکهام –استافیل 388572$
بروس هاربر – رئیس بیمارستان یورک سنترال ( ریچموند هیل ) 359245$
بخش مالی
دیوید ویلسون رئیس کمیسیون نظارت بر بازار بورس 537000
سوزان ویلبورک 446000$
وستون هوارد 367000
چالرز مک فارلین 476000$
پل مور 443000
پلیس
بیل بلیر – رئیس پلیس تورنتو 261304دلار
آرماند لارباج - رئیس پلیس یورک191946 دلار
شهرداری
دیوید میلر شهردار تورنتو 144590$
شرلی هوی مدیر اجرائی شهرداری تورنتو 297277$
دیو بارو شهردار ریچموند هیل 104242 ( 2006)
147242 دلار ( 2007)
توماس کیویئن مسول شهرداری پیکرینگ 200571$
لیندا جکسون شهردار وان 155708$
فرانک سکارپیتی شهردار مارکهام 148200$
اداری
پل هاکیس رئیس " او مراس " بیش از 2 مییلون دلار – موسسه ناظر بر صندو ق بازنشستگی کارمندان
دیوید ویلیا مز – رئیس اداره از کار افتادگی کارگران –757453$W.C.C.
کارل آیزنبرگ مدیر ارزیابی املاک شهر 270439$
بیل هوکارث رئیس بخش یورک- آموزش و پرورش- 249126$
رویال موزه سلطنتی انتاریو ( رام )ویلیا م تورسل 265701$
اسکات هولدان رئیس وای . ام .سی . ای 253750$ Y.M.C.A.
باربارا هال رئیس کمیسیون حقوق بشر انتاریو 126786$
نتیجه گیری :
خوشبختانه سیستم بهداشتی و رفاه عمومی که حاصل دستاورد تلاشهای فعالین بوده است باعث می شود که همه از یک حداقلی بر خوردار باشند و لی وقتی در مقایسه بین حداقل حقوق و ساعت کاری مهاجران که سالیان دراز هست که در کانادا هستند را با حقوقهای برگزیدگان که بنظر نمی اید در انتخاب آنان صلاحیت علمی و مهارت های مدیریتی تنها عامل بوده است بلکه عامل پارتی را که در اینجا به آن کانکشن می گویند را باید در نظر داشت .
در هر حال تاز مانی که یک تناسب عادلانه بین این لیست و کسانی که از همه اقشار مختلف مردم در انتاریو بر قرار نباشد باید برای عدالت خواهی تلاش کرد . راه طولانی در راه است . و مقاومت های جدی هم در میان خواهد بود زیرا هم مسائل مالی در میان هست که خوشایند کسانی که در راس امور هستند نیست .
.از سوی دیگر سهم خواهی عادلانه مهاجرین ه مفهوم کم شدن قدرت انحصاری بر گزیدگان در سطح مصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی خرد وکلان خواهد بود . رحالیکه کانادا قابل مقایسه با ایران در مورد ازادی ها ی فردی و احترام به جان انسانها نیست ولی نباید از نظر دور داشت که زیاد نباید فریب شعارهای دموکراسی رهبران احزاب را هم خورد وقتی که خودمان را به عنوان شهروند با شهروندان دیگر سفید پوست مقایسه می کنیم .
به قول جورج اورل در مزرعه حیوانات " همه با هم برابرند ولی بعضی برابرترند ".
این تجارب برای ما که سیاه و سفید می دیدیم تجارب تلخ و لی واقعی است که باید آنرا با شیرینی پذیرفت و به داخل ایران منتقل کرد . کاری که روشنفکران در دوره های قبل از زما ن مشروطیت تا انقلاب 57 تنها بخش های رو بنائی جامعه غرب را دیده بودند و عین آنرا برای مردم ایران تجویز می کردند در حالیکه لایه هایی را که مربوط به روابط و مناسبات سیاسی و اقتصادی جامعه غرب بودندیده بودند و آنرا لمس نکرده بودند.
ما که در این کشورها زندگی و کار می کنیم بسیار روشن تر تمامی زوایای جامعه را چه بخش مثبت ان ( آزادیهای فردی ) و چه بخش منفی آن ( تبعیض و روابط غیر انسانی در مناسبات کاری ) نه تنها دیده ایم که با پوست واستخوان خود حس کرده ایم .
وب لاگ نویسنده فارسی: www.kanoun-e-bayan.blogspto.com
انگلیسی http://www.politicofcanada.blogspot.com/
منابع:
1. CTV.ca March 30, 08
2. Public Sector Salary Disclosure Act was passed in 1996
3. http://www.cbc.ca/news/interactives/who-goldenparachutes/whoswho.swf
4.James Hankinson
5. Duncan Brown
6.
سعید سلطانپور
فاصله عمیق بین شعار برابری مهاجران
42527 از شا غلان بخشهای دولتی و موسساتی که از محل پول مردم اداره می شوند در سال 2006 در انتاریو حقوقی بالاتر از 100 هزار دلار دریافت می کنند که این رقم افزایش 24 درصدی نسبت به سال 2005 نشان می دهد.(1)
این لیست هر ساله بر اساس قانون (2) انتشار حقوق مستخدمان دولت در سال 1996 در دوران مایک هریس تصویب شد یک قدم مثبت در مورد نحوه هزینه شد ن مالیات مردم بود . هر ساله این لیست که به" لیست آفتابی " مشهور است منتشر می شود و اسامی افراد با سمت آنها و حقوق دریافتی بطور رسمی اعلام می شود .
هر ساله در روز 21 مارچ هر ساله روز جهانی مبارزه با نژاد پرستی در کانادا و انتاریو بصورت رسمی بر گزار میشود
از یکسو مهاجر ان جوان و متخصص نیروی کار ومولد ثروت برای کاناداو استان انتاریو و تورنتو که بخش اعظم آن را مهاجرین تشکیل می دهند هستند و لی از سوی دیگر درصد افراد رنگین پوست مهاجر و غیرمهاجر در لیست مدیران بالای 100 هزار دلاری رابطه عادلانه ای از مشارکت آنها ندارد .
می توان در بخش خصوصی افراد موفقی بود که بالای 100 هزار دلار هم در آمد داشت ولی حضور مدیران رنگین پوست مهاجر ( غیر سفید پوست اروپای غربی ) در رده های سیاست گذاری و موسسات دولتی مبنای عملی بر صحت گفتار سیاست گذران کلان و رهبران احزاب سیاسی در برابری و عدالت اجتماعی باشد . در طول تاریخ بشر همیشه اقلیت های مهاجر در سرزمین های مختلف در بخش تجارت موفقیت های زیادی داشته اند که در تاریخ هر ملتی با آنان بر خورد می کنیم . از مار کوپولو تا کریستف کلمب گرفتته تا مهاجرین ایرانی و بازرگانان در زمان مشروطیت به کشورهای شمالی و در دوران پهلوی به جنوب ( مانند کویت ) و دوران حاکمیت روحانیون به دوبی و غرب که نمونه های موفق فراوان وجود دارد . این حضور زمانی تثبیت می شود که نفوذ سیاسی مهاجران در رد ه های سیاست گذاری خرد وکلان با قدرت اقتصادی ترکیب شود .
این بحث مفصل تری است که تخصص جامع تری را می طلبد که درحوزه من نیست . هر چند مدتی است که روی فساد مالی مدیران در کانادا مطالعه می کنم بنابر این به همین مقدمه بسنده می کنم
نکاتی که با مرور در لیست برای من قابل توجه بود این است که
1. بر عکس ان جریانی که که از حقوق های بالای بخش دولتی دفاع می کنند که نسبت به بخش خصوصی کمتر است بنظر من بخش دولتی از مزایای بازنشستگی و امنیت شغلی بسیار بهتری نسبت به بخش خصوصی بر خوردار هستند .
بسیاری از این افراد بعد از حضور در بخش دولتی و تضمین کردن حقوق بازنشستگی و برقراری ارتباطات کافی جذب بخش خصوصی می شوند . در حقیقت یک پله برای صعود به موفقیت های بعد ی شخصی هست .
عموما سخت گیری بخش دولتی در مورد مدیران و کارآئی نسبت به بخش خصوصی که موفقیت شرکت با سرمایه سهامداران و مدیران اجرائی و تصمیم گیری رابطه تنگاتنگ دارد. بسیار کمتر و از فشارها ی روانی کمتری بر خوردار هست .
2. در بخش پزشکی اسامی مدیران مهاجران نسبت به بخش های غیر پزشکی بیشتر به چشم می خورد .
3.. بسیاری از این مدیران دارای کارت اعتباری اداره و موسسه دولتی هستند که هزینه های در ارتباط با کار را پرداخت می کند . متاسفانه کمتر کنترلی در این مورد می شود . نمونه ها ی اخیر آن که آخرین آن هم نخواهد بود تام پارکینسون (3)مدیرعامل شرکت برق " هیدرو وان " که بنابر گزارش حسابرس کل انتاریو مبلع 45 هزار دلار برای مصارف شخصی را از محل کارت اعتباری ( کردیت کارد ) شرکت داده بود . وی چندین مرتبه هم با هلی کوپتر اداره برق به ویلا ی خود در منطقه مسکوکا رفته بود .
در حالیکه تمامی مشترکان برق انتاریو مبلغی بالای 10 دلار هر ماه برای بدهی 20 میلیارد دلاری اداره برق انتاریو می پردازند حقوق و مزایای تام پارکینسون برابر 1.6 میلیون دلار بوده است . وی در دسامبر 2007 استعفا کرد .
جیمز هانکینسون(4) مدیر نیروگاه برق انتاریو رقمی برابر 1.480.000 دلار حقوق و مزایا در یافت کرده است .
4. یکی از جنجالی ترین بخش ها در لیست امسال تعداد 140 نفر از مدیرا ن و کارمندان عالی رتبه موسسه بخت آزمائی ( انتاریو لاتاری ) هست که از هیت مدیره آن دانکن براون (5) مبلغ 364825 دلار حقوق دریافت کرده است .
بروان بعد از انتشار از انتشار گزارشات تلویزیون سی .بی سی در مورد تقلبات تقلبات گسترده و دریافت جوایز بدون تحقیق کافی درمورد مدعیان دارندگان شدن شماره های برند ه در موسسه بلیط بخت آزمائی که منجر به تحقیقات از طرف دولت استانی سد مبنی بر مجبور به استعفا شد. وی رقمی برابر 75 هزار دلار برای بازنشتسگی خود از این موسسه دریافت کرده است .
یکی دیگر از این مدیران موسسه "جیمز وارن هست که بیش از 300 هراز دلار دریافت داشته است وی قبلا مدیر ارتباطات دالتون مک گینتی بوده است .
پیتر کورموس منتقد حزب ان. دی .پی می گوید: مردم دریافت حقوق 100 هزار یا 200 هزار دلاری را توسط مدیران با سابقه می فهمند ولی اینکه یک مدیر 600 هزار یا 1.5 میلیون دلار حقوق بگیرد قابل درک نیست ." این پولها از جیب مالیات دهندگان داده می شود .
الیوت منتقد حزب محافظه کاران ( کانسرواتیو) می گوید ما مشکلی با حقوقهای بالا نداریم بلکه در مورد کار آیی و ارزش خدماتی است که توسط این مدیران عرضه می شود "
دالتون مک گینتی نخست وزیر انتاریو 158000 هزار دلار حقوق دریافته کرد ه است که این حقوق به 200هزار دلار در سال 2008 افزایش خواهد یافت . البته هزینه اجاره خانه و رفت و آمد مک گینتی توسط بودجه دولتی پرداخت می شود .
5. یک نکته قابل توجه در لیست تعداد 3 لوله کش طرف قرارداد هیت مدیره مدارس تورنتو هستند که بالای 100 هزار دلار درامد داشته اند .
در حدود 1000 کارمند شهرداری در این لیست قرار دارند در حالیکه ضعف مدیریت در شهرداری وکمبود
بود جه چندین میلیون دلاری با عث بسته شدن برنامه های مراکز کامیونیتی شد . این ریخت و پاشها منجر به افزایش 3.5% مالیات خانه د رتورنتو و نیز مالیات فروش بر خانه ها در تورنتو توسط دیوید میلر شهردار تورنتو شد .
بنظر می اید که مهاجران که مولد ثروت هستند خود نقش چندانی در توزیع و هزینه کردن آن ندارند.
بخش بهداشت
جفری لوزان –رئیس بیمارستان سنت مایکل حقوق و مزایای 700 هزار دلاری
جوزف ماپا – رئیس بیمارستان مانت سینا – 616000$
رابرت بل – رئیس شبکه بهداشتی دانشگاه 667000 دلار
گراهان شر رئیس سازمان انتقال خون 530 هزار دلار
پل بایرن رییس بخش رادیو لوژی بیمارستان کودکان 501000 دلار
جو حداد – بیمارستان کودکان 563061$
دان کریری رئیس بیمارستان سوت لیک 262250$ (2006 ) 423750$) (2007)
جانت بید رئیس بیمارستان مارکهام –استافیل 388572$
بروس هاربر – رئیس بیمارستان یورک سنترال ( ریچموند هیل ) 359245$
بخش مالی
دیوید ویلسون رئیس کمیسیون نظارت بر بازار بورس 537000
سوزان ویلبورک 446000$
وستون هوارد 367000
چالرز مک فارلین 476000$
پل مور 443000
پلیس
بیل بلیر – رئیس پلیس تورنتو 261304دلار
آرماند لارباج - رئیس پلیس یورک191946 دلار
شهرداری
دیوید میلر شهردار تورنتو 144590$
شرلی هوی مدیر اجرائی شهرداری تورنتو 297277$
دیو بارو شهردار ریچموند هیل 104242 ( 2006)
147242 دلار ( 2007)
توماس کیویئن مسول شهرداری پیکرینگ 200571$
لیندا جکسون شهردار وان 155708$
فرانک سکارپیتی شهردار مارکهام 148200$
اداری
پل هاکیس رئیس " او مراس " بیش از 2 مییلون دلار – موسسه ناظر بر صندو ق بازنشستگی کارمندان
دیوید ویلیا مز – رئیس اداره از کار افتادگی کارگران –757453$W.C.C.
کارل آیزنبرگ مدیر ارزیابی املاک شهر 270439$
بیل هوکارث رئیس بخش یورک- آموزش و پرورش- 249126$
رویال موزه سلطنتی انتاریو ( رام )ویلیا م تورسل 265701$
اسکات هولدان رئیس وای . ام .سی . ای 253750$ Y.M.C.A.
باربارا هال رئیس کمیسیون حقوق بشر انتاریو 126786$
نتیجه گیری :
خوشبختانه سیستم بهداشتی و رفاه عمومی که حاصل دستاورد تلاشهای فعالین بوده است باعث می شود که همه از یک حداقلی بر خوردار باشند و لی وقتی در مقایسه بین حداقل حقوق و ساعت کاری مهاجران که سالیان دراز هست که در کانادا هستند را با حقوقهای برگزیدگان که بنظر نمی اید در انتخاب آنان صلاحیت علمی و مهارت های مدیریتی تنها عامل بوده است بلکه عامل پارتی را که در اینجا به آن کانکشن می گویند را باید در نظر داشت .
در هر حال تاز مانی که یک تناسب عادلانه بین این لیست و کسانی که از همه اقشار مختلف مردم در انتاریو بر قرار نباشد باید برای عدالت خواهی تلاش کرد . راه طولانی در راه است . و مقاومت های جدی هم در میان خواهد بود زیرا هم مسائل مالی در میان هست که خوشایند کسانی که در راس امور هستند نیست .
.از سوی دیگر سهم خواهی عادلانه مهاجرین ه مفهوم کم شدن قدرت انحصاری بر گزیدگان در سطح مصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی خرد وکلان خواهد بود . رحالیکه کانادا قابل مقایسه با ایران در مورد ازادی ها ی فردی و احترام به جان انسانها نیست ولی نباید از نظر دور داشت که زیاد نباید فریب شعارهای دموکراسی رهبران احزاب را هم خورد وقتی که خودمان را به عنوان شهروند با شهروندان دیگر سفید پوست مقایسه می کنیم .
به قول جورج اورل در مزرعه حیوانات " همه با هم برابرند ولی بعضی برابرترند ".
این تجارب برای ما که سیاه و سفید می دیدیم تجارب تلخ و لی واقعی است که باید آنرا با شیرینی پذیرفت و به داخل ایران منتقل کرد . کاری که روشنفکران در دوره های قبل از زما ن مشروطیت تا انقلاب 57 تنها بخش های رو بنائی جامعه غرب را دیده بودند و عین آنرا برای مردم ایران تجویز می کردند در حالیکه لایه هایی را که مربوط به روابط و مناسبات سیاسی و اقتصادی جامعه غرب بودندیده بودند و آنرا لمس نکرده بودند.
ما که در این کشورها زندگی و کار می کنیم بسیار روشن تر تمامی زوایای جامعه را چه بخش مثبت ان ( آزادیهای فردی ) و چه بخش منفی آن ( تبعیض و روابط غیر انسانی در مناسبات کاری ) نه تنها دیده ایم که با پوست واستخوان خود حس کرده ایم .
وب لاگ نویسنده فارسی: www.kanoun-e-bayan.blogspto.com
انگلیسی http://www.politicofcanada.blogspot.com/
منابع:
1. CTV.ca March 30, 08
2. Public Sector Salary Disclosure Act was passed in 1996
3. http://www.cbc.ca/news/interactives/who-goldenparachutes/whoswho.swf
4.James Hankinson
5. Duncan Brown
6.
جمعه، فروردین ۱۶، ۱۳۸۷
اولین چهارشنبه سوری رسمی در ریچموند هیل و تاریخچه آن
کناره های سرسبز دریای خزر تا قله سرفرازدماوند، از آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس تا رودخانه ارس در آذربایجان و رود هیرمند در سیستان و بلوچستان، از اترک در ترکمن صحرا تا زاینده رود اصفهان و جاجرود تهران؛ چهارشنبه سوری طلایه دارپیک نوروزی است که نوید آمدن بهار و زندگی از درون مردگی زمستان را می دهد و سرسبزی و طراوت و شادی است که توسط ایرانیان جشن گرفته می شود.
ایرانیان نسل اندر نسل این سنت زیبارا که پیام زندگی دارد حفظ و اکنون به ما منتقل کرده اند.
با موج مهاجرت ناخواسته ایرانیان در دهه 90 و ادامه موج انتخابی آن در دهه 2000 ، میلیونها ایرانی که به سراسر دنیا کوچ داده شده اند، چهارشنبه سوری را برگزار می کنند و از منظری باعث گسترش جهانی آن شده اند. در کانادا نیز چهارشنبه سوری به جامعه مهاجرپذیر آن معرفی شده است.
چهارشنبه سوری در مهاجرت مسلما با چهارشنبه سوری در ایران تفاوت های نگاهی دارد. در ایران، در حاکمیت غیر دموکراتیک روحانیون، چهارشنبه سوری جنبه ی سیاسی پیدا کرده و به محلی برای بیان اعتراض و مخالفت تبدیل شده است در حالی که در مهاجرت جنبه ی فرهنگی آن مد نظر است و احساس تعلق، همبستگی اجتماعی و هویت مشترک را در بین ایرانیان تقویت کرده و انسجام اجتماعی را به عنوان یک ملت افزایش می دهد.
نگاهی به فراز و نشیب های چهارشنبه سوری در تورنتو (جی . تی . ای
متن کامل در شهروند
چهارشنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۸۷
چی بر سر ما اومده ؟
کتاب اول دبستان و قصههای این دوره و زمونه
دهقان فداكار پير شده و احتیاج به کمک داره، در تهران مرغا هورمون خوردن خروس شدن، خروسا مامانی شدن برای مرغا عشوه میان و ناز میکنن، چوپان دروغگو عزيز شده و کلی طرفدار داره، شنگول و منگول بزرگ شدن و گرگ شدن، دارا و سارا رفتن فرانسه کبابی باز کردن، كوكب خانم حوصله مهمون رو نداره و جواب تلفن رو نمیده، كبري موهاشو مش کرده و تصميم گرفته دماغشو عمل كنه، روباه و كلاغ دستشون تو يه كاسست، حسنك گوسفنداشو فروخته و پیکان خریده مسافرکشی میکنه، آرش كمانگير معتاد شده، شيرين، خسرو و فرهاد رو پيچونده و با دوست پسرش رفته اسكي، رستم و اسفنديار اسباشونو فروختن و موتور خریدن ميرن كيف قاپي، راستي چي به سر ما اومده؟؟!!
بر گرفته شده از ای میل ارسالی تارا
دهقان فداكار پير شده و احتیاج به کمک داره، در تهران مرغا هورمون خوردن خروس شدن، خروسا مامانی شدن برای مرغا عشوه میان و ناز میکنن، چوپان دروغگو عزيز شده و کلی طرفدار داره، شنگول و منگول بزرگ شدن و گرگ شدن، دارا و سارا رفتن فرانسه کبابی باز کردن، كوكب خانم حوصله مهمون رو نداره و جواب تلفن رو نمیده، كبري موهاشو مش کرده و تصميم گرفته دماغشو عمل كنه، روباه و كلاغ دستشون تو يه كاسست، حسنك گوسفنداشو فروخته و پیکان خریده مسافرکشی میکنه، آرش كمانگير معتاد شده، شيرين، خسرو و فرهاد رو پيچونده و با دوست پسرش رفته اسكي، رستم و اسفنديار اسباشونو فروختن و موتور خریدن ميرن كيف قاپي، راستي چي به سر ما اومده؟؟!!
بر گرفته شده از ای میل ارسالی تارا
اشتراک در:
پستها (Atom)