اهنگی زیبا از داریوش
شعرش هم مال ایرج جنتی عطاییه
@سعيد ؛ من هم تازه شنيدم ؛ @ Kash ؛ ممنون از توضييح - yekiyedone
نترسون باغو از گل ، نترسون سنگو از برف ، نترسون ماه و از ابر ، نترسون كوه و از حرف ، نترسون بيدو از باد ؛ نترسون خاكو از برگ ؛ نترسون عشقو از رنج ، نترسون ما رو از مرگ ، نه تيرو دشنه نه دار و زندون، ستارهها رو از شب نترسون، چه ترسي داره بوسه بر لب خونين آزادي؟ چرا وحشت كنم از عشق؟ چرا برگردم از شادي؟ از اين خاموش تا خورشيد چه ترسي داره پل بستن؟ از اين سرچشمه تا دريا خوشا شكفتن و رستن ؛ نترسون عاشقا رو از اين كولاك تاراج؛ به خاك افتادن از عشق پروبال ِ به معراج ؛ نه تير و دشنه نه دار و زندون ؛ ستاره هارو از شب نترسون ؛ كجا پروانه ترسيد از حرير شعله پوشيدن؟ ؛ كجا شبنم هراسيد از شراب نور نوشيدن؟ از اين شب گوشه خاموش؛ از اين تكرار بيرويا، سلام اي صبح آزادي ؛ سلام اي روشن فردا، نترسون باغو از گل ، نترسون سنگو از برف ، نترسون ماه و از ابر ، نترسون كوه و از حرف ، نترسون بيدو از باد ؛ نترسون خاكو از برگ ؛ نترسون عشقو از رنج ، نترسون ما رو از مرگ ، نه تيرو دشنه نه دار و زندون، ستارهها رو از شب نترسون،
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر