Translate

دوشنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۹۱

به بهانه روزنامه نگاران زندانی به کام دیکتاتوری سلطنتی

روزشنبه 9 فوریه 2013 تعدادی از گروه ها تحت عنوان ازادی روزنامه نگاران در بند ایران در  اتاقی در ساختمان میدان مل لست من گردهم امده بوند
تعداد 40 نفر د راین گرد همایی اعتراضی حضور داشتند.  اعلام منام 12 گروه  حمایت کننده از این تجمع حمایت  شده بود .
در این مراسم رضا مریدی از انقلاب ننگین سخن می گوید
از ناشکری اقای مریدی همین بس که اگر همین انقلاب بود و رژیم خمینی نبود ایشان همچنان کتابدار دانشگاه فرح ( الزهرا ) مانده بودند و الان بازنشسته شده بودند . خوشبختانه به اعتبار همین انقلاب و کامیونیتی ایرانی در انتاریو  هست که ایشان در انتاربو نماینده مجلس شده اند و به زودی پست وزارت هم خواهند گرفت .

از انجا که ایشان نوکر ملکه انگلیس هم هستند ، بعداهم پست هایی را خواهند گرفت .
و اما افرادی مانند بابک یزدی ( حزب  باصطلاح کمونیست کارگری   و محسن رضوانی  ( جربان سوسیالیست ها ). که در این مورد اعتراضی نمی کند باید پرسید ایا ننگین بودن انقلاب 57 و سکوت شما یعنی تایید خرابکاران بودن شهدای مجاهدین و فداییان خلق که در زندانهای اریامهر شکنجه و تیرباران شدند ، نیست . ؟

پیشنهاد می کنم دو گانگی را کنار بگذاریدو در کنار بقایای دیکتاتوری پهلوی اشکارا بایستید . نه خودتان را مسخره کنید و نه از اعتبار شهدای کمونیست و چپ ایران و جهان سو استقاده کنید .
البته حضور خانم نسرین الماسی  (شهروند ) که این روزهابا سانسور منتقدان به سیاست های همگامی با تحریم ها علیه مردم ایران ، نشان از وزیدن بادی دارد که چندی است شهروند با ان به راست با پزچپ چرخیده است ، نشان از وزن تمامی این جریانات دارد که قصد دارند دولت در تبعید هم در تورنتو تشکیل دهند .   

۶ نظر:

ساسان قهرمان گفت...

Sasan Ghahreman سعید عزیز، در گزارش‌ات از این مراسم نوشته‌ای: «در این مراسم رضا مریدی از انقلاب ننگین سخن می‌گوید.
از ناشکری اقای مریدی همین بس که اگر همین انقلاب و رژیم خمینی نبود ایشان همچنان کتابدار دانشگاه فرح (الزهرا) مانده بودند و الان بازنشسته شده بودند. خوشبختانه به اعتبار همین انقلاب و کامیونیتی ایرانی در انتاریو هست که ایشان در انتاریو نماینده مجلس شده‌اند و به زودی پست وزارت هم خواهند گرفت.
از انجا که ایشان نوکر ملکه انگلیس هم هستند، بعدا هم پست‌هایی را خواهند گرفت.» به عنوان دوست و دوست‌دارت، انتظار دارم و امید که از این نگاه و این لحن فاصله بگیری؛ هم در حس و باطن، هم - به‌ویژه- به عنوان روزنامه‌نگار و در رسانه‌ای جمعی و حرفه‌ای. مدت‌هاست که اغلب ما در «جهان» زندگی می‌کنیم، در «فرهنگ» جهان، نه دیگر فقط در چهارچوب محدود شهر و کشور و فرهنگی که در تاریخ دیرسال، اما در روابط و تکاپوهای اجتماعی - سیاسی هنوز خردسال است. آدم‌هادیدگاه‌های مختلف سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دارند. سیاست‌مدارها هم به گونه‌های مختلف برای پیشبرد اهداف اجتماعی یا شخصی‌شان فعالیت می‌کنند. در مخالفت، اعتراض، و حتی افشای شخصیت‌ها یا دیدگاه‌های مغایر یا حتی توطئه‌ها و بی‌شرافتی‌ها، جای تحقیر و توهین نیست. من با آقای مریدی نه از نزدیک آشنایم، نه ایشان را دوست همدل و یا دشمن خونی خود یا همدلان و هم‌نظرانم می‌بینم، نه این چند خط صرفا به او مرتبط می‌شود. این کنار. اما او به هر حال شخصیتی اجتماعی‌ست که گفتار و اعمالش، از وجوه و در وجوه مختلف به حضور و حیثیت جامعه‌ی ایرانیان مهاجر به کانادا، مرتبط و موثر است. با دیدگاه‌ها و اظهارات و فعالیت‌های آقای مریدی و امثال او می‌توان مخالف بود و ابراز و حتی افشایش کرد، اما چرا تحقیر و توهین و خط و نشان؟ آقای مریدی ممکن است هر دیدگاه نادرست یا هر فعالیت ناسالمی داشته باشد، که می‌توان آن را مطرح و با آن مجادله کرد. اما اگر به صرف یک سوگند و امضا «نوکر ملکه‌ی انگلیس» باشد، نه تنها بخش اعظم شهروندان مهاجر این کشور، از راست تا چپ، بی‌خدا و مذهبی، جوان و پیر، که شریف‌ترین فرهیخته‌گان و صادق‌ترین سیاست‌مداران آن هم، آن سوگند «نوکری» را هنگام گرفتن برگه‌ی شهروندی‌شان خورده‌اند. برخی از شریف‌ترین فعالان اجتماعی و فرهنگی کشور ما هم، چه در دوران حکومت پهلوی، چه در این دوران، بر حسب موازین قانونی حاکم بر کشور یا عرف یا هر چه، از آن سوگندها خورده‌اند یا در آن چهارچوب‌های قانونی و زیر عکس «شخص اول مملکت» کار کرده‌اند. شما هم اگر نماینده‌ی بخشی از مردم این کشور در این مجلس شوید، در چهارچوب مقررات و قوانین همین کشور و سیاست‌ورزی‌هایش امضا و فعالیت خواهید کرد. آقای مریدی «نماینده‌ی ایرانیان» در مجلس انتاریو نیست، یک «ایرانی تبار» است که نماینده‌ی برخشی از مردم ساکن انتاریو شده است. در آن مجلس و در این کشور، در چهارچوب قوانین و فرهنگش، وظایفی دارد. بیرون از آن، به عنوان یک شخصیت اجتماعی ایرانی، فعالیت‌هایی دارد و دیدگاه‌هایی که بیان می‌کند. با آن دیدگاه‌ها می‌توان بحث و مخالفت کرد. یا حتی افشا. اما توسل به این فرهنگ و این بیان در ابراز مخالفت با دیگران، شما و من و ما را هم می‌نشاند کنار احمدی‌نژاد و لاریجانی‌ها و احمد خاتمی و الباقی و..، و آن هم به کنار، کنار و ادامه‌ی تمام جدل‌های خام و خانوادگی و مدرسه‌ای در فرهنگ و جامعه‌ای نا‌آشنا با جمع و احترام مدنی. با این نگاه و فرهنگ، در همین دور باطل همچنان خواهیم چرخید. صراحت و جسارت در اعتراض و افشا، با فروکشیدن سطح نگاه و بحث به تحقیر و توهین و مسایل شخصی تفاوت دارد. نیت پاک و شرافت، تنها یک سوی ماجراست. همین و بس. نیت پاک و شرافت نه تنها هیچ حقی به ما نمی‌دهد، که وظیفه‌مان را بسیار سنگین‌تر می‌کند. بسیاری از جوان‌های معتقد اوایل انقلاب هم که به «کمیته»ها پیوستند و مخالفان‌ راست و چپ‌ و «بی‌ایمان»شان را می‌زدند و می‌بستند و می‌کشتند و دستبند و شلاق و تحقیر و توهین و …، نیت پاکی داشتند. همه از دم جانی و دزد و پست و ضد بشر و حتی (در حد درک و باورشان) ضد آزادی هم نبودند. سعید عزیز، این فضولی را دارم تکرار می‌کنم، چون دوست می‌شناسمت و برای نیت و فعالیت‌هایت ارزش قائلم. اعتراض‌ها، مخالفت‌ها و افشاگری‌هایت خوب و لازم، خط‌کشی‌های سیاسی و اجتماعی هم خوب و لازم، اما به باور دوستانه و صمیمانه‌‌ام، هم نگاه و هم بیان‌مان راباید از فرهنگ مالوف غرّ و لندهای کوچه و بازار و تاکسی و خانه و کافه دور کنیم.
Monday at 12:25pm · Unlike · 3

سعید سلطانپور گفت...

Saeed Soltanpour اقا ساسان عزیر سپاس از شما - اگر کامیونیتی همه چیز سر جاش بود شما انقدر در پیتزا دو فور وان زحمت نمی کشیدید و کسانی که نمی دانند قلم چیست بشوند روزنامه نگار . من هم علیرغم ابنکه پرکارترین اهل رسانه د رحوزه سیاست کانادا هستم خودم را بیشتر فعال اجتماعی سیاسی می دانم . زیرا اگر رسانه ها خوب بودندو سانسور م نمی کردند. اگر فعالین سیاسی ایرانی کمی هم حساسیت های جامعه ای را که مهمترین بخش دوران تبعیدشان را می گذرانند . ما هم حتما جوری دیگری می نوشنتم .
Monday at 12:54pm · Like
Saeed Soltanpour اتقاقا دیشت جایی بودیم نیاز خانم هم بود همین بجث بود گفتم در بیرون من از مریدی شدیدا برای وزارت دفاع کردم . بحث های داخل کامیوینی با سیاستمداران هنوز اغاز نکرده ایم . منتظر کار نامه مریدی برای کامیونیتی ایرانی در ریجموند هیل هستیم . یک کامیونیتی سنتر برای فارسی زبانان.

فرح طاهری گفت...

آقای سلطانپور، ساسان عزیز به خوبی تفاوت بین اعتراض و افشا را با تحقیر و توهین توضیح داد و من ادامه نمی دهم. یکی دو نکته از دید خودم می گویم.
شما خود را از پرکارترین های اهل رسانه می دانی، ولی در جلسه ای که هشت گروه یا دسته یا رسانه یا هر چی که شما می خواهی اسمش را بگذاری، برای اعتراض به بازداشت روزنامه نگاران در ایران گذاشتند، شرکت نکردی. حتی اگر هیچکدام از این گروه ها را قبول نداشتی، حتی اگر برای حمایت و همدلی از همکارانت در ایران نمی خواستی بیایی، حداقل برای آگاهی از روند جلسه و اینکه چه کسانی حضور داشتند و چه حرف هایی زده می شود، حضور پیدا می کردی تا از یک سخنرانی ده، پانزده دقیقه ای دو کلمه "انقلاب ننگین" را انتخاب نکنی و کل تحلیل ات را روی آن بگذاری.
این نوع نگاه و تحلیل و نظر درباره یک متن، موضوع تازه ای نیست، خیلی وقت ها دیده شده که یک خط یا دو حرف از یک متن هزار کلمه ای بشود تمام جان کلام آن متن.
آقای سلطانپور، نوع ادبیاتی که استفاده می کنی، متأسفم که این را می گویم، غیر از توهین حالت تهدیدی دارد. "منتظر کارنامه مریدی برای کامیونیتی ایرانی در ریچموندهیل هستیم" گویا شما به نوشته ی ساسان قهرمان توجهی نکردی، او توضیح داد که مریدی نماینده ایرانیان در مجلس نیست، بلکه ایرانی تبار است و اگر ایرانی ها از او حمایت کردند و برای انتخاب شدنش تلاش کردند، او هم در این چند سال همه جا در کنارشان بوده، و به کسی بدهکار نیست.
عقاید سیاسی دکتر مریدی در مورد رژیم جمهوری اسلامی و حتی نظرش در مورد انقلاب به خود او مربوط است و قرار نیست طبق نظر ما حرف بزند و رفتار کند. اگر به دمکراسی و تکثر آرا و عقاید معتقد هستی (که امیدوارم بعد از این همه مدت زندگی در کانادا چنین باشد) بهتر است اجازه دهی دیگران عقایدشان را ابراز کنند و شما هم با سلاح عقیده و نظر و نقد وارد گفت وگو شوی.

Niaz Salimiنیاز عزیز، من فکر می کنم تو آنقدر شناخته شده هستی که نیازی نباشد به بهانه ی نوشته ای بخواهی حرفت را بزنی. بدون گذاشتن چنین لینکی هم می توانستی نظرت را در مورد هر کس و هر موضوعی صریح و آشکار بنویسی. اینجا که دیگر رژیم اسلامی نیست تا از ترسش بخواهیم در لفافه بگوییم و کنایه بزنیم و شعار دهیم.

امیدوارم دوستان موافق با نظر آقای سلطانپور، این نقد را شخصی تلقی نکنند و در صورت مخالفت به جای توهین گفت وگو را پیش بگیرند.
راستش من همیشه از جر و بحث های بیهوده دوری می کنم ولی شاید این پرهیز هم همیشه و همه جا درست نباشد.

سعید سلطانپور گفت...

Saeed Soltanpour خانم طاهری سپاس از وقتتان . من یک چیزی را باد گرفته ام که سعی نمی کنم هیچ جریانی را عوض کنم. من روزنامه نگاری هستم که با فدرت نیستم بر قدرت عستم . ا شرکنت در ختته سوران و عروسی پسر خاوری و عزا را تقربیا بسیار ی از سیاستمداران محلی انجام می دهند . در جلسه ای که 4 ماه قبل از انتخاب دوم ایشان در هتل شرایتون با وساطت محمد شیخ الاسلامی و مشهود ناصری داشتیم ، شرط ما برای حمایت از ایشان تشکیل یک نهاد اتاف فکر برای کامیونیتی ایرانی از همه طیف های مختلف تحت سرپرستی خود ایشان بود 2- تشکیل یک خیربه بنام رضا مریدی برای جوانان ایرانی و غیر ایرانی ریچموند هیل که ورزش می کنند کمک های ورزشی تا 100 دلار . 3- وجود جهره کاسبی مانند اقای دکتر فرمانی در راس حرب لیبرال ، امکان همکاری هارا کم می کند . 4- و 5--- بعد هم از جبب خودم 200 دلار دادم در رادبو خانم احمدی از ایشان در برنامه زند ه دفاع کردم .. لبته از شهروند هم که اینروزها سخنگوی ارتجاعی ترین جریانات باصصلاح کمونیستی و تحریمی ها شده است توقعی نیست که هم سانسور کند و هم تحربف کند . شما نگران من نباشید . رضا مریدی ولایت فقیه شهروند است و خط قرمزتان هست به پای هم پیر شوید .

نیاز سلیمی گفت...

Niaz Salimi فرح عزيز، شما از يك طرف دم از دموكراسي ميزني و اينكه هر كس أزاد است كه حتي بر خلاف ميل ما، يا شما، نظرش را بگويد و از طرف ديگر به من خورده ميگيري كه به بهانه اي در لفافه طعنه زده ام. حداقل اگر از نظر شما من شناخته شده باشم اولين خصلت من اين است كه نه در لفاف سخن ميگويم و نه طعنه ميزنم. همه حرفم در رابطه با نوشته سعيد همان بود كه نوشتم مگر اينكه توقع چيزي ديگر بود كه من خبر ندارم.

سعید سلطانپور گفت...

Saeed Soltanpour چگونه می شود مدعی دفاع از روزنامه نگارانی بود که هم در زمان شاه و هم شیخ در زندان و سانسور هستند و کارشان ادامه انقلاب ضد سلطنتی هست . در کنار تحریم های طرفدار جناح جنگ طلب ، طرفداران دیکتاتوری شاه وجریانات جماقدار به نام کمونیست ایستاد. خانم طاهری اگر رژیم بعدی یک میلیون را بکشد بعدا باید د رکنار جریان ارتجاعی روحانیت ایستاد همین جوری که در کنار شاه اللهی ها و کسانی که در انفلاب ضد سلطنتی نبوده اند و حتی بلد نیستند فارسی صحبت کنند . حالا دم خودمان گرم کارگری می کنیم و زبان انگلیسی را با لهجه صحبت می کنیم و لی بر علیه دیکتاتوری شاه - خمینی - هارپر .و ملکه انگلیس حرف می زنیم . شما کجا ایستاد ه اید د رکنار ملکه انگلیس و کسانی که مدا ل می گیرند . احتمالا خجالت می کشید بگویید مصدق بود که کودتا کرد و شاه خلقی را بیرون کرد. نمی شه که از ملکه انگلیس مدال گرفت و حمایت کرد در حالیکه بیش از 40 درصد کانادایی ها هم با ان مخالف هستند .