آستانه انتخابات ریاست جمهوری، هر دوره رسانه ملی مبادرت به پخش تصاویر افرادی می نماید که یا جاهل اند یا مجنون، با هیات عجیب و غریب، در واقع به نوعی شعور مردم را به سخره می گیرد، ظاهراً این سرگرمی خوبی برای حکومت شده است،
متن کامل در سایت مهدی خزغلی
با سلام
اولا بر اساس منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد حق انتخاب کردن و انتخاب شدن ، یک اصل هست دیگر دیوانه و عاقل بر نمی دارد
2. در کانادا ما انتخابات ریاست جمهوری نداریم انتخابات مجلس داریم که نخست وزیر رهبر حزب برنده خواهد بود . یعنی هر کسی می تواند ثبت نام کند .
شما در کانادا می توانید با داشتن 200 امضا حزب تشکیل داده و در انتخابات بطور رسمی شرکت کنید
اینکه آیا می توانی صدای خود را به مردم برسانی و یا مردم به شما رای می دهند ان داستان دیگری است
حزب کمونیست کانادا ، که اتفاقا از مواضع سیاسی جمهوری اسلامی حمایت میکند ( در برابر آمریکا ) در انتخابات رقمی برابر 3200 رای می آورد حالا ممکن هست که حرف خوبی هم داشته باشند ولی رای نمی آورند.
در ایران ، پست ها را قداست می دهیم . به ادمها قداست می دهیم بعدا کسی نمی توانداز وی سوالی کند به ساحت مقدس رسول اکرم اسائه شده است و غیر مذهبی آن می شود
که چرا به اسب شاه گفته شده یابو –
براستی شورای نگهبان فکر می کند اگر این افراد را رد صلاحیت نکند مردم ایران آنقدر بدون داشن سیاسی هستند که به این افراد رای می دهند. ایا یک نمونه تاریخی از مشروطیت به این طرف سراغ داریم .
مثلا اگر الان سخنان کیهان در مورد دعای باران آقای احمدی نژاد شهر اصفهان آمده بود که به گفته روزنامه در بغضی جاها سیل آمده است در این صورت چند نفر از این آدمها که اموالشان آسیب دیده به دادگستری شکایت می کردند و خسارت را از ریاست جمهور طلب می کردند و وی هم مانند ادمهای معمولی مجبور بود وکیل بگیرد و از خودش دفاع کند .
در تمامی دنیا مردم به کسانی رای می دهندکه شنا ختی از انها داشته باشند و یا مشهور باشند و به فساد مالی معروف نشده باشند. بطور مثال در کانادا ادمی که گمنام باشد و حزب پشتش نباشد تقریبا غیر ممکن هست که حتی به شورای شهر راه یابد
یعنی قانونمندی اجتماعی در بین مردم نا نوشته وجود دارد . در آمریکا هم کاندیداهای معمولی منجمله یک ایرانی ثبت نام کرده بود و لی رای نیاورد بالطبع در رسانه ها هم از انها صحبتی نیست . پول هم که نداشته باشی ، دیگر توی محله خودتان هم رای نمی آوری .
بنا براین مشکل ما ریشه ای تر هست. در کانادا اگر رهبر حزبی نتواند به پیروزی برسد و آنجه را که بهش وعده داده است ، حتما بعدا از انتخابات استعفا می کند . رهبران احزاب همه از 40 سال تا 50 و خورده ای هستند یعنی هیچ کس مانند ایران ، وظیفه شرعی نمی داند که تا اخر عمر در مقام حزبی و یا پست بماند و به مردم این القا را کند که این فرد نظر کرده هست و یا نماینده خدا روی زمین و یا نمایند ه امام زمان ( عج ) و کسی حق انتقاد و یا سوال ندارد
با حذف همه کاندیداها ی ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان و انحصار ان به خودی ها ، بالطبع واکنش تمسخر آلود مردم به کاندیداهای بدون صلاحیت سیاسی گسترده و بصورت حرف تو حرف در می اید و لج کسانی مانند رئیس مجلس را که خودش نیز قرار بوده است کاندید رئیس جمهوری شود را در می آورد.
مردم از همه کس بهتر منافع اقتصادی و اجتماعی خود را در یک انتخابات عادلانه و آزاد تشخیص می دهند هر وقت مردم قدرت انتخاب داشته اند از زمان مرحوم مدرس ومصدق تا بعد از انقلاب ، رایشان و نمایندگانشان ، اعتبار داشته اند واز حقوق آنها دفاع کرده اند .سعید سلطانپور
مجری برنامه احتماعی سیاسی " سقف شیشه ای "
تلویزیون ایرانیان کانادا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر