آیا این صدای اعتراضی شنیده میشود؟
خبرنگاران و عکاسان رسانههای اصلی، با سرعت از پلههای مترو پایین میروند تا خود را به تجمعی که به خاطر مرگ یک ایرانی رخ داده برسانند و بتوانند تمام زوایای این اعتراض را پوشش دهند. صدای کلیک دوربینها پیوسته به گوش میرسد.
عقربههای ساعت 6 عصر را نشان میدهد. سهشنبه دهمین روز سال جدید میلادی (2012) است. کم کم جمعیتی قابل توجه در گوشهای از خروجی ایستگاه مترو «بوناوانتور» Bonaventure خودنمایی میکند. پلاکاردها که شعارهایی علیه عملکرد پلیس و حمایت از بیخانمانها بر روی آن نوشته شده است بالا میروند و اعتراض شکل جدیتری به خود میگیرد.
در ابتدا یک بیخانمان که سر و وضع ظاهری مردمپسندی ندارد، شروع به صحبت میکند. او با صدای بلند میگوید: پلیس خشن را نمیخواهیم! ما سرپناه نداریم اما میخواهیم زندگی کنیم. بعد دو جوان هنرمند با حضور بر روی یک سکو که محلی برای سخنرانی شده در غم از دست رفتن فرشاد محمدی آواز میخوانند و ساز میزنند.
زمان میگذرد و تعداد شرکتکنندگان بیشتر میشود. کم کم تجمع رنگ و روی دیگری میگیرد. برخی از انجمنها و تشکلهای ایرانی نیز به این اعتراض پیوستهاند. آنها نیز خود را در غم مرگ هموطنشان شریک میدانستند. بقبه مطلب را د راینجا بخوانید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر