Translate

چهارشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۵

نهادينه شدن شيوهاي هاي ساواك وساواما در مجاهدين (‌جريان رجوي )

خوشبختانه يا متاسفانه من شامه ام در زندانهای مختلف رژيم نسبت به بوی خيانت مزدوری و دم تکان دادن برای رژيم، بدجوری حساس شده و بوی آنرا در لابلای کلمات حقوق بشری نيز تشخيص ميدهم . بوی گند اين مزدوران حتی با فرسنگها فاصله هميشه دلم را به هم زده است. “
“هر کس مينيمم های روابط را در فاز نظامی بداند، می تواند بفهمد که اين داستان کاملا ساخته و پرداخته ذهن آقازاده است. اولا در فاز نظامی در خيابان هيچ کس به نفر ديگر آشنائی نميداد. شرايط خيلی سنگين تر از آن بود که آقای سلطانپور تصوير میکند “قسم روباه را باور کنيم يا دم خروس را!
فاطمه اقبال- 14 ژانويه 2006 ايران ليبرتي
يك لحظه تصور كنيد حكومتي را كه ايشان وعده انرا به مردم ايران مي دادند و دادگاه خلق وعده داده شده برپا شده بود..
.
بيچاره متمهمان به خيانت ،‌ كه نياز ي به دادگاه ،‌مدرك ،‌ و‌كيل مدافع و هيئت منصفه و شاهد ندارند چون اين ذوب شدگان در استبداد ولايت فقيه رهبري (‌رجوي ) با حس بويائي مي توانند خائن را از راه دور از خادم تشخيص بدهند.
باور كنيد ايشان تنها كسي نيست كه دراين جريان اينگونه باور دارد. بلكه بدليل عدم برخورد دوگانه تفكر ها در يك محيط ازاد و دموكراتيك و بسته بودن اين جريان از تفكرات ومردم عادي ،‌تمامي كساني كه در اين سيستم تفكري فعال هستند ، چنين حسي را دارند. آنها حتي ا زاينكه خائن فرضي ( نه ثابت شده ) را با دندان ها ي خود تكه تكه كنند و خونش را سر بكشند ،‌ نه تنها هيج احساس غير انساني به انان دست نمي دهد بلكه افتخار هم مي كنند .و تا زماني كه صابون رجوي به تن انها نخورده باشد همين حس را دارند . انها زماني كه ا زسازمان سوال كنند و بر ان اصرار ورزند و برچسب به انها بخودر متوجه خواهند شد. شايد بهتر باشد ،‌ دادگاه جنايت عليه بشريت سازمان ملل ا زتخصص ايشان كه در تشكيات گروه اقاي رجوي كم نيستند ،‌استفاده كند و زحمت 2 سال محاكمه ميلوسيوچ “و افراد متهم به قتل عام در بوسنيا را كم مي كرد
براي متن كامل

هیچ نظری موجود نیست: