هم مصطفی پور محمدی ( معاون وزرات اطلاعات ) و هم فلاحی وزیر اطلاعات دوران هاشمی از نامزدهای ریاست جمهوری هستتند.
پور محمدی گفته است خاتمی گفت شرط امدن یونسی رفتن شما از وزارت است
مثلث نوشت :
شما بعد از اینکه آقای دری از وزارت رفتند قطع همکاری کردید. سؤالم این است که آیا آقای یونسی مایل نبودند شما در وزارت بمانید؟
نه. شرط آقای یونسی این نبود، اما با ایشان شرط کرده بودند؛ به شرطی میرویدآنجا که فلانی (بنده) نباشد.
یعنی آقای خاتمی و دوستانشان این درخواست را داشتند؟
بله. آقای خاتمی و دوستانشان رسماً به من گفتند که شما نباید آنجا باشید.
مصاحبه فلاحیان وزیر اطلاعات رفسنجانی با " تجارت فردا " آقای یونسی گفته است که وقتی آمدم 100 شرکت اقتصادی وزارت اطلاعات را تعطیل کردم و بهانه آورد که این شرکتها در ایجاد بحرانهای اقتصادی نقش داشتند و من فعالیت این شرکتها را به صلاح کشور نمیدانستم. آقای رفیقدوست هم میگفت که آقای یونسی من را صدا کرد و از من مشورت خواست و من هم مشورت دادم بهتر است برخی از این شرکتهاتعطیل شود. هر چند به قول خودش هنوز برخی از اینها هستند و کار میکنند. زمان شکلگیری این شرکتها دوره شما بود.
اینها جزو محورهایی که شما برای من فرستادید، نبود.
* شما در آن دوران میگفتید که فعالیتهای اقتصادی وزارت برای ایناست که بتوانید مخارج یک نهاد امنیتی مهم و مستقل را تامین کنید. هنوز به این استدلال باور دارید؟ روایت شما چیست از اینکه برخی میپرسندفعالیتهای اقتصادی وزارت سبب انحصار خاصی نمیشود؟یا دفاع میکنید؟
ببینید اینها تجارت واقعی نمیکنند. به صورت صوری است. برای جمعآوری اطلاعات. این مقولات هم خیلی پیش رفته است و آقای یونسی اصلاً این مسائل را نمیفهمند که بخواهند بگوییم ما بستیم و باز کردیم. همان طور که خارجیهامیگویند سیستم اطلاعاتی ما خیلی پیشرفته، هوشمند و آرام بود. مگر شهر هرت است که ما کار اقتصادی کلان بکنیم که روی بازار تاثیرگذار باشد؟ بعد مجلس داریم؛ شورای نگهبان داریم؛ رهبری داریم؛ اصلاً حق بود این آقایان این کار را ببندند. چون این مقوله را نمیشناسند. معنی این مقوله پیشرفته را نمیشناسند.
* به گفته شما این شرکتهاکاملاً کارکرد امنیتی داشت نه بیزینسی؟
بله، جمعآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل و هدایت کشور؛ آن موقع وزارت اطلاعات در رشد اقتصادی و هدایت اقتصادی کشورنقش داشت.
* خب مگر جلسههای دادگاه اختلاس را ندیدید و همین حرفهایی که آنجا زده شد؟
من به آن داستان کاری ندارم. نمیخواهم بگویم اصلاً خلافی رخ نداده اما اساس قضیه این است که سیستم نظارتی ما که یکیش همین آقای پورمحمدی باشد، سواد ندارد. سواد نظارت ندارد.
* اما اسم کیان تایر را میآوردند که مثلاً در اختیار وزارت دوران شما بود و نوعی انحصار به راه انداخت؟
نه؛ آن بحث دیگری بود. کیان تایر مربوط به صندوق بازنشستگی وزارت بود. البته در مورد آن هم یک کاری کردیم تا به مدیران برخی موارد راثابت کنیم؛ یک بحث مفصل بود که صنایع ما در چه وضعی است. برخی میگفتند صنایع ما فرسوده استو بایدآن راجمعآوری کرد. برخیهامیگفتند باید صنایعمان را مودی فای(نوسازی) کرد. برخی میگفتند این کار هم نتیجه ندارد. ما آمدیم یک شرکتی را که منحل شده بود برای صندوق بازنشستگیمان خریدیم و «مودی فای» کردیم. چهار شیفتش کردیم. آقای محجوب میگفت کارگرها قبلاً دوست داشتند بروند شرکت نفت؛ شما چه کار کردید که حالا همه دوست دارند بیایند کیان تایر کار کنند؟ آن موقع اسمش کیان تایر بود الان اسمش البرز شده.
عد از شما این سیاست پس چرا رها شد و آقایان دری و یونسی آن را ادامه ندادند؟
نه آنها این مقوله را نمیشناختند و درثانی خیلی جوسازی شد. ما را خیلی زدند. چه کسانی زدند؟ همان شرکتهای خارجی به واسطه؛آنهایی که منافع داخلیشان به خطر افتاد به واسطه پول دادند و تبلیغات کردند در روزنامهها علیه کار وزارت تا کار باز بماند. من که کار را تعطیل نکردم. اما خب بعد از من دیگر...
فلاحیان در مصاحبه دیگری که منتشر نشده بود می گوید
* یعنی بدنه وزارت اجازه دارد حتی اگر رئیسجمهور سرپرست است برخی اسناد در مورد برخی موارد خاص سیاسی را به رئیسجمهور تحویل دهد؟
آنها باید از رئیسشان تبعیت کنند. حالا میخواهد وزیر باشد یا رئیسجمهور یا سرپرست باشد. بعید میدانم چنین جراتی بکنند.
پور محمدی گفته است خاتمی گفت شرط امدن یونسی رفتن شما از وزارت است
مثلث نوشت :
شما بعد از اینکه آقای دری از وزارت رفتند قطع همکاری کردید. سؤالم این است که آیا آقای یونسی مایل نبودند شما در وزارت بمانید؟
نه. شرط آقای یونسی این نبود، اما با ایشان شرط کرده بودند؛ به شرطی میرویدآنجا که فلانی (بنده) نباشد.
یعنی آقای خاتمی و دوستانشان این درخواست را داشتند؟
بله. آقای خاتمی و دوستانشان رسماً به من گفتند که شما نباید آنجا باشید.
مصاحبه فلاحیان وزیر اطلاعات رفسنجانی با " تجارت فردا " آقای یونسی گفته است که وقتی آمدم 100 شرکت اقتصادی وزارت اطلاعات را تعطیل کردم و بهانه آورد که این شرکتها در ایجاد بحرانهای اقتصادی نقش داشتند و من فعالیت این شرکتها را به صلاح کشور نمیدانستم. آقای رفیقدوست هم میگفت که آقای یونسی من را صدا کرد و از من مشورت خواست و من هم مشورت دادم بهتر است برخی از این شرکتهاتعطیل شود. هر چند به قول خودش هنوز برخی از اینها هستند و کار میکنند. زمان شکلگیری این شرکتها دوره شما بود.
اینها جزو محورهایی که شما برای من فرستادید، نبود.
* شما در آن دوران میگفتید که فعالیتهای اقتصادی وزارت برای ایناست که بتوانید مخارج یک نهاد امنیتی مهم و مستقل را تامین کنید. هنوز به این استدلال باور دارید؟ روایت شما چیست از اینکه برخی میپرسندفعالیتهای اقتصادی وزارت سبب انحصار خاصی نمیشود؟یا دفاع میکنید؟
ببینید اینها تجارت واقعی نمیکنند. به صورت صوری است. برای جمعآوری اطلاعات. این مقولات هم خیلی پیش رفته است و آقای یونسی اصلاً این مسائل را نمیفهمند که بخواهند بگوییم ما بستیم و باز کردیم. همان طور که خارجیهامیگویند سیستم اطلاعاتی ما خیلی پیشرفته، هوشمند و آرام بود. مگر شهر هرت است که ما کار اقتصادی کلان بکنیم که روی بازار تاثیرگذار باشد؟ بعد مجلس داریم؛ شورای نگهبان داریم؛ رهبری داریم؛ اصلاً حق بود این آقایان این کار را ببندند. چون این مقوله را نمیشناسند. معنی این مقوله پیشرفته را نمیشناسند.
* به گفته شما این شرکتهاکاملاً کارکرد امنیتی داشت نه بیزینسی؟
بله، جمعآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل و هدایت کشور؛ آن موقع وزارت اطلاعات در رشد اقتصادی و هدایت اقتصادی کشورنقش داشت.
* خب مگر جلسههای دادگاه اختلاس را ندیدید و همین حرفهایی که آنجا زده شد؟
من به آن داستان کاری ندارم. نمیخواهم بگویم اصلاً خلافی رخ نداده اما اساس قضیه این است که سیستم نظارتی ما که یکیش همین آقای پورمحمدی باشد، سواد ندارد. سواد نظارت ندارد.
* اما اسم کیان تایر را میآوردند که مثلاً در اختیار وزارت دوران شما بود و نوعی انحصار به راه انداخت؟
نه؛ آن بحث دیگری بود. کیان تایر مربوط به صندوق بازنشستگی وزارت بود. البته در مورد آن هم یک کاری کردیم تا به مدیران برخی موارد راثابت کنیم؛ یک بحث مفصل بود که صنایع ما در چه وضعی است. برخی میگفتند صنایع ما فرسوده استو بایدآن راجمعآوری کرد. برخیهامیگفتند باید صنایعمان را مودی فای(نوسازی) کرد. برخی میگفتند این کار هم نتیجه ندارد. ما آمدیم یک شرکتی را که منحل شده بود برای صندوق بازنشستگیمان خریدیم و «مودی فای» کردیم. چهار شیفتش کردیم. آقای محجوب میگفت کارگرها قبلاً دوست داشتند بروند شرکت نفت؛ شما چه کار کردید که حالا همه دوست دارند بیایند کیان تایر کار کنند؟ آن موقع اسمش کیان تایر بود الان اسمش البرز شده.
عد از شما این سیاست پس چرا رها شد و آقایان دری و یونسی آن را ادامه ندادند؟
نه آنها این مقوله را نمیشناختند و درثانی خیلی جوسازی شد. ما را خیلی زدند. چه کسانی زدند؟ همان شرکتهای خارجی به واسطه؛آنهایی که منافع داخلیشان به خطر افتاد به واسطه پول دادند و تبلیغات کردند در روزنامهها علیه کار وزارت تا کار باز بماند. من که کار را تعطیل نکردم. اما خب بعد از من دیگر...
فلاحیان در مصاحبه دیگری که منتشر نشده بود می گوید
علی فلاحیان: هاشمی می خواست از وزارت اطلاعات جابجایم کند، بالاتر موافقت نشد
من در دوره دوم قرار بود وزیر کشور شوم. اما موافقت نشد. هاشمی
هم راضی بود که من وزیر کشور شوم. خودم هم راضی بودم که وزیر کشور شوم.
اما خب بالاتر موافقت نشد و گفتند وزیر اطلاعات بمانم
علی فلاحیان، وزیر اطلاعات دولت سازندگی در
گفتگوی منتشرنشده ای، خبر تصمیم هاشمی برای تغییر وزیر اطلاعات در دوره
دوم دولتش را تایید کرد و گفت: با نظر مقامات بالا، وی در وزارت اطلاعات
ابقا شده است.
شما با ساختار وزارت آشنایید.
از نماینده تا مردم کوچهبازار هر وقت حرف از تحت فشار قرار دادن دولت توسط
اصولگراها میشود به آن دوره وزارت احمدینژاد اشاره میکنند و اینکه او
اسنادی دارد که... آیا واقعاً این دست اسناد با ساز و کار وزارت قابل خارج
کردن است؟
ببینید اصل این موضوع که بیشتر جنگ روانی است اما مسوول حفظ اسناد وزارت، وزیر اطلاعات است و وقتی وزیر نیست رئیسجمهور مسوول است.
ببینید اصل این موضوع که بیشتر جنگ روانی است اما مسوول حفظ اسناد وزارت، وزیر اطلاعات است و وقتی وزیر نیست رئیسجمهور مسوول است.
* یعنی بدنه وزارت اجازه دارد حتی اگر رئیسجمهور سرپرست است برخی اسناد در مورد برخی موارد خاص سیاسی را به رئیسجمهور تحویل دهد؟
آنها باید از رئیسشان تبعیت کنند. حالا میخواهد وزیر باشد یا رئیسجمهور یا سرپرست باشد. بعید میدانم چنین جراتی بکنند.
بازتاب.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر