Translate

سه‌شنبه، دی ۲۷، ۱۳۸۴

آقای علی ناظر شما مقصرید! [و پاسخي کوتاه]


آقای علی ناظر شما مقصرید! [و پاسخي کوتاه]
منبع: سايت ديدگاه حسين پويا




-->

آقای ناظر عزیز سلام. من با شما دوستی دیرینه دارم و میدانید که برای کار شما احترام قائلم و آنرا کار ارزشمندی میدانم اما حتما شما هم شنیده که می گویند :
"دوستی مان سر جایش اما خربزه یکی هفت صنار"
در یکی دو هفته اخیر دو اسکاندال یا به زبان خودمان بلبشوی نوشتاری در سایت شما برپا بود و من میخواهم بگویم که در هردوی این موارد به گمان بنده شما شخصا به عنوان مسئول سایت دیدگاه مقصر هستید.
بلبشوی اول مربوط به اتهاماتی است که آقای خرسندی به حزب کمونیست کارگری زده اند. میگویم اتهام و نه انتقاد و شما بهتر از من فرق این دو مورد را میدانید. من هم به حزب کمونیست کارگری انتقادات زیادی دارم که در این مقاله جای مطرح کردنشان نیست. اما گرفتن پول از اسرائیل یک اتهام است. آقای خرسندی هنرمندی سرشناس و مبارز هستند که سایت و نشریه خودشان را دارند و به علاوه در برنامه های زنده و رو در رو هم با ایرانیان سخن میگویند موضعشان در مقابل رژیم انسان کش آخوندی هم مشخص است و کسی نمیتواند در این مورد به ایشان اتهام مماشات با هیچ جناحی از رژیم را بزند. طبعا خودشان هم مسئول گفته هایشان هستند و اگر تهمتی به کسی یا گروهی زدند لابد دلیل و مدرکی برای آن دارند و آن فرد یا گروه هم حق دارند از ایشان ادعای سند و مدرک کنند و با ایشان وارد دعوای حقوقی و یا سیاسی بشوند. اما وقتی شما در سایتتان مطلبی از ایشان درج می کنید که در آن تهمتی به کسی زده شده به گمان من به عنوان مسئول سایت یا می بایستی خودتان آن اتهام را قبول داشته و در صورت لزوم سند و مدرک ارائه کنید و یا قبل از چاپ و پخش مطلب از آقای خرسندی بخواهید که در آن مورد؛ مثلا در مورد دریافت پول از اسرائیل، به شما سند ارائه کنند و یا اینکه از پخش آن خود داری بفرمایید. زیرا که در همه دادگاههای دنیا (البته بجز دادگاههای رژیم آخوندی) اثبات اتهام بر عهده اتهام زننده است و نه متهم. هر "پچ و پچی" هم وقتی صورت اتهام به خود بگیرد، هر فردی و بخصوص هر رسانه ای در پخش و اشائه آن مسئول است. حتما به یاد دارید که در سال گذشته یکی از نشریات انگلیسی عکسهایی از سربازان انگلیسی در حال شکنجه اسرای عراقی پخش کرد و وقتی مشخص شد که عکسها ساختگی بوده اند سردبیر آن نشریه مسئولیت پذیرفت و رسما عذرخواهی کرد. از اینگونه موارد شما بیشتر از من خبر دارید. از اینها گذشته همانطور که عرض کردم در این مورد آقای خرسندی خودشان سایت دارند و نشریه هم دارند و مصاحبه و شو هم دارند و به اندازه کافی شنونده و خواننده در داخل و خارج ایران دارند که "پچ و پچ" ایشان را بشنوند و به نظر نمی رسد نیازی به سایت شما برای رساندن حرفهای ایشان به ایرانیها باشد.
اما اسکاندال دوم پخش نوشته های پر از دروغ و تهمت شخصی با اسم مستعار سعید سلطانپور علیه سازمان مجاهدین است. این فرد برخلاف آقای خرسندی نه خودش برای خوانندگان دیدگاه شناخته شده است و نه مواضع و رابطه اش با رژیم آخوندی مشخص است. ایشان ظاهرا با انتخاب این اسم مستعار می خواهد از سابقه و شناخته شدگی مبارز بزرگ سعید سلطانپور استفاده (سوء استفاده) کند. این فرد در نوشته اش مدعی شده که قبلا با سازمان مجاهدین بوده و در عراق بوده است. اما نگفته که چه سالی از آنها جدا شده است. اگر چه که بر اساس شواهد موجود به نظر می رسد که سالها قبل از حمله امریکا به عراق از مجاهدین جدا شده و اطلاعاتی را که مربوط به دو سه سال اخیر است؛ نظیر گفته های آقای رجوی در مورد حمله سربازان امریکایی، آنجا که گفته اند:
". رجوي با افتخار اعلام كرده بود كه ماحتي يك تير هم به سمت نيروهاي امريكائي شليك نكرديم عليرغم بمبارانهاي مكرر و كشتن اعضا ،‌ چون دشمن اصلي ما رژيم خميني است. ؟ !!!"
را نگفته که از کجا نقل قول می کند. مهمتر اینکه نوشته اش پر از دروغ و تهمت هایی است که تا کنون فقط از عوامل رژیم شنیده شده اند. چند مورد از دروغها را خانم عاطفه اقبال در نوشته شان که در سایت شما هم پخش شد مطرح کرده و پاسخ داده اند. اما در مورد تهمتهایی مثل اینکه نوشته:
" تيم هاي عملياتي سازمان در بعضي مواقع تنها كساني را كه ريش و شلوار كميته اي بر تن داشتند هم اعدام كردند. و فراموش نكنيم شكنجه 3 پاسدار از شبكه عبدااله پيام كه زنده خاک سپرده شدند"
و یا این موضوع که در عملیات فروغ جاویدان،
" براي اولين بار سازمان حكم تير خلاص زدن زخمي هاي رژيم در سه راه كارخانه قند به دستور محسن رضائي (‌از مجاهدين نه سپاه )را صادر كرد"
هیچگونه استنادی به منبع موثقی نشده است.
زدن این تهمت ها و گفتن اینهمه دروغ علیه سازمان مجاهدین که در واقع راه می برد به تهمت تروریست بودن مجاهدین؛ مطرح شده از طرف رژیم، آنهم در شرایطی که مسئله اصلی مجاهدین در شرایط فعلی بنظر می رسد خارج شدن اسمشان از لیست تروریستی کشورهای اروپایی و امریکاست، فقط از طرف عوامل رژیم میتواند باشد. اما اینکه این فرد ناشناس این حرفها را زده چیز جدیدی نیست و سایتهای وزارت اطلاعات رژیم پر از این دروغها و اتهامات است. من نمیخواهم به این آقای سلطانپور تهمت عامل رژیم بودن بزنم اما اگر بابت این اتهاماتی که زده و من دو موردش را نقل کردم مدرک ارائه ندهد آنوقت چه چیزی جز این میتوان گفت. اما مشکل من در این مرحله با ایشان نیست. مشکل من این است که شما آقای ناظر به عنوان مسئول سایت دیدگاه چگونه پذیرفتید مطلب ایشان را و پیش از آن مطلب آقای خرسندی را بدون اینکه از آنها درخواست سند و مدرک برای اثبات اتهاماتشان بکنید و به صرف اینکه اینها "پچ و پچ" های رایج هستند پخش کردید. از کجا میدانید که این "پچ و پچ" های علیه سازمان مجاهدین ساخته وزارت اطلاعات نیستند؟
به همین دلیل من ضمن اظهار ارادت و ادب خدمت آقای خرسندی که بسیار دوستشان دارم و به مبارزات ایشان علیه رژیم آخوندی احترام می گذارم، شما را در این دو مورد مقصر میدانم و به نظرم شما در این موارد یک معذرت خواهی به سازمان مجاهدین و یک هم به حزب کمونیست کارگری بدهکارید.
به علاوه می خواهم از شما درخواستی بکنم. شما به گمان بنده به اندازه کافی باهوش و با سواد هستید که فرق بین انتقاد و تهمت و افتراء را بدانید بنابراین بیایید و یک سنت خوب را در سایتتان بگذاریدو به آن پایبند باشید و آن اینکه بعد از این اگر مقاله ای برایتان رسید یا در جایی دیدید که در آن به کسی تهمت زده شده بدون درخواست مدرک و قانع شدن آنرا درج نفرمایید. اینگونه مقالات پر از تهمت و افتراء به مجاهدین را سایتهای وزارت اطلاعات به وفور پخش می کنند. اجازه ندهید آنها را به نقل قول از سایت دیدگاه بازپخش کنند.
موفق باشید. حسین پویا
7 ژانویه 2006
آقاي پويا سلامحق با شماست. من از همه پوزش مي خواهم.در پايان با استفاده از نوشته خودتان يک سوال مي کنم. نوشته ايد « از کجا میدانید که این "پچ و پچ" های علیه سازمان مجاهدین ساخته وزارت اطلاعات نیستند؟» مي گويم که بر عکس باور شما، خيلي خوب مي دانم که اين «پچ پچ» ها در مورد محسن رضايي و مجاهدين ساخته و پرداخته رژيم است، اما آيا اين حرفها زده مي شود يا نه؟ آيا باور نداريد که با رو کردن اين حرفها، و پاسخگويي مستند و متين مي توان به «مُهمل گويي» براي هميشه پايان داد؟ من فکر ميکنم که براي يکبار هم شده بايد تمام اين لجن ها را به روي آب آورد و پاکشان کرد. مي گوييد اشتباه مي کنم. مي گويم 27 سال است که به راه شما که «آهسته بيا آهسته برو که گربه شاخت نزند» عمل کرده ايم. چه چيزي دستگيرمان شده است؟ هنوز هم تهمت مي زنند، هنوز هم مجاهدين در ليست تروريست ها ابقا مي شوند، و هنوز هم رژيم هست. همه بخاطر اينکه هيچ کس حاضر نيست «سر مار» را بگيرد و «زهر» آن را بريزد. اذهان مسموم را از اين همه ساخته و پرداخته ي رژيم پاک کند. همه مي خواهيم «به هم نزنيم که گندش در نيايد». متاسفانه خط مشي «سکوت در برابر تهمت» به ضد خود تبديل شده، آنقدر که خيلي ها که «سياسي» نيستند باورشان مي شود که اين «تهمت» ها درست است. براي اين «ذهنيت» هاي غلط که در اذهان بسياري از مردم «ملکه» شده است مثال بسيار دارم. ذهنيت
هايي که با واقعيت 180 درجه زاويه دارد، شما خود بسياري از آنها را مي دانيد. علي ناظر 17 دي 1384 - ديدگاه

آقای علی ناظر شما مقصرید! [و پاسخي کوتاه]
[تاریخ ارسال: 08 Jan 2006] [ارسال‌کننده: فرهاد جوادزاده] [ sweetheartfarhad@hotmail.com ]
چرا کم ظرفيتی و عدم تحمل خود را در قباب نظرات مخالف به ديگران ربط ميدهيم؟ سايت ديدگاه و شخص اقای ناظر به خوبی در جهت تنوير افکار عمومی و اطلاع رسانی و خواندن و شنيدن نظرات متفاوت ايفای نقش ميکنند و اين از وظايف رسانه عمومی بی غرض است. حالا اگر کسانی نظرات مخالف را نميتوانند تحمل کنند مشکل خودشان است. بحث تهمت و افترا هم نيست زيرا هر کس در اينجا مسئول نظر خودش است نه کس ديگر. در شبانه روز هزاران خبر درست وغلط بر خروجی خبرگزاريهای مختلف و مهم دنيا قرار ميگيرد و اگر بنا بود هر کسی از هر خبری ناراحت شود و مسئول ان خبرگزاری را متهم و مقصر بداند که تا به الان هيچ اثری از اين همه منابع اطلاع رسانی نبود. خواهشا دوستانی که تحمل و بردباری سياسی ندارند اب را گل نکنند بلکه سعی کنند درجه تحمل و مدارا خود را بالا ببرند نه اينکه مدير مسئول ياسايت و رسانه ای را تحت فشار بگذارند!!! در اخر باز هم از علی ناظر و ديگر دست اندرکاران سايت ديدگاه برای بوجود اوردن چنين فضائی برای تبادل افکار تشکر ميکنم و از دوستان کاربر هم دوستانه تقاضا دارم که رعايت اصول انسانی را بفرمايند و از توهين و تهمت جدا خودداری فرمايند.
[تاریخ ارسال: 07 Jan 2006] [ارسال‌کننده: رضا احمدی] [ ahmadi_reza2001@yahoo.com ]
سلام . نظر من هم این است که دلیلی ندارد که مرتب حرف های رژیم درباره اپوزیسیون اینجا تکرار شود و بعد از دیگران بخواهیم که آنها را جواب بدهند. مثل این میماند که معتقد باشیم بیگناهان باید بروند دادگاه و بیگناهی خود را ثابت کنند تا دیگر کسی به آنها تهمت نزند. مثلا آیا وقتی به مجاهدین تهمت میزنند که اسیران را شکنجه میداده اند این را باید نوشت و به مجاهدین گفت که بیائید از خودتان دفاع کنید؟؟ اگر دفعه بعد کسی مقاله ای نوشت که چرا مجاهدین لاجوردی را ترور کردند بازهم مجاهدین باید بیایند پاسخگو باشند ؟ راستش این منطق اساسا قابل درک نیست . اشکال این است که ما رژیم و اپوزیسیون اش را هم سنگ می کنیم. و میخواهیم درمورد هردو بیطرف باشیم . ولی آیا ما بیطرفیم؟ اگر سرنگونی طلب هستیم چطور می توانیم بی طرف باشیم؟ بعضی مطالب خبرند و تحلیل ندارند مثلا اینکه خزعلی چنان گفت و خامنه ای و مصباح اینطور گفتند . اما وقتی کسی مقاله مینویسد که سرا پایش بوی وزارت اطلاعات را میدهد دیگر بیطرفانه آنرا درج کردن و گفتن که بیائید شما هم جواب بدهید حرف غریبی است . خوبست مجاهدین مبارزه را رها کنند و فقط صبح تا شب بنشینند به اتهامات رژیم جواب بدهند. آیا این درست است ؟ و ما هم بازرژیم را با این کار یعنی درج اتهاماتش تشویق کنیم. این از سرنگونی طلبی بدوراست . باورکنید
[تاریخ ارسال: 07 Jan 2006] [ارسال‌کننده: علی جانمحمدی] [ omid_behrozi2000@yahoo.com ]
با سلام به نظر من انتقاد آقای پویا بجاست و درود بر شجاعت آقای ناظر که پذیرفتند امد است از این پس بدون مدرک وسند اگر به کسی یا سازمانی تهمت زدند در سایت درج نشود.
[تاریخ ارسال: 07 Jan 2006] [ارسال‌کننده: کاوه] [ shiyan11@hotmail.com ]
آقای پویا مطالب زیر نظر رسمی ح ک ک راجع به یک گروه اپوزیسیون است فکر نمی کنید که فراافکنی می کند؟ به نقل از سناریوی سیاه نوشته منصور حکمت : مجاهد بنا به ماهيت سياسى و اجتماعى خويش ... خود يکى از پرسوناژهاى سناريوى سياه است، يکى از فرقه ها و جماعاتى است که در اين گريز از مدنيت سهم خواهد داشت. جواب جنبش اسلامى مسلح شده اى که در مقياس منطقه اى عمل ميکند و بخش وسيعى از امکانات مادى و تسليحاتى رژيم اسلامى را به ارث برده ... کار فرقه هاى شبه مذهبى متشکل از محصلين ميانه سالى که تازه دارند تنگناهاى جنسى شان را حل و فصل ميکنند نيست. اينها خودشان از آن همان جنس اند. مجاهد و محتشمى اگر به حال خود رها شوند ميتوانند سالها در دو تپه مقابل سنگر بگيرند و خمپاره و کاتيوشا به سر و کله هم بزنند و مردم را در اين ميان خانه خراب کنند، بدون اينکه زورشان بهم برسد. زيرا دو باند مسلح اند که حتى عليرغم انزوايشان از مردم تا وقتى از اين و آن پول و اسلحه ميگيرند و جيره اين و آن را ميدهند از نظر نظامى وجود خواهند داشت
[تاریخ ارسال: 07 Jan 2006] [ارسال‌کننده: ح. قهرمان] [ payam@gmx.com ]
کار آقای ناظر و نوششته آقای پویااز دو نظر قابل توچه است: 1- کار آقای ناظر تلاشی شجاعانه برای باز کردن راه نقد وبررسی نیروها وجریانات و شخصیتهای سیاسی است. یکی از اصلی ترین کمبودها ومشکلات ما( ایرانیان- بویژه اپوزسیون ضد رزیم) عدم پاسخگوئی به بیرون از خودو یا جوابهای کلی دادن است. راهی که آقای ناظر از طریق سایت دیدگاه باز کرده اند این امکان را برای اولین بار به ایرانیان میدهد که بتوانند حرف زده و اظهار نظر کرده و خط و خطوط سیاسی نیروها را مورد سؤال قرا دهند. تا اینجا یعنی "طرح سؤال و اظهار نظر و یا بیان انتقاد" نه تنها اشکالی ندارد، بلکه حق شهروندان و مردم عادی در قبال نیروهای سیاسی است. یکی از کارکردها و وظایف یک رسانه جمعی نیز انعکاس این مطالب و به " رو آوردن" برخی مطالبی است که این نیروها از پرداختن به آن فراری هستند. برای دوستانی که در کشورهای غربی زندگی می کنند این باید مسئله شناخته شده ای باشد که بسیاری برنامه های تلویزیونی، اصلا وظیفه خود را "جستجو در زوایای تاریک و تلاش برای روشن کردن اذهان و افکار عمومی و به پاسخگوئی کشاندن مسؤلین" می دانند. کار آقای ناظر از این زاویه قابل ستایش است.2- این گفته آقای پویا کاملا درست ومنطقی است که اگر طرح یک مسئله فراتر از "اظهار نظر و یا بیان انتقاد" باشد و اگر محتوای گفته ها تؤام با " اتهام و یا برچسب" باشد، برای جلوگیری از رشد "فرهنگ تهمت واتهام"، باید مسؤلانه برخورد کرده و به آن میدان نداد. خوشحالم که آقای ناظر انتقاد آقای پویا را پذیرفته است. من در نوشته جداگانه ای، آقای ناظر رابخاطر باز کردن تریبون آزاد دیدگاه و تحمل این همه فشار و جنگ اعصاب تحسین کرده بودم. نوشته آقای پویا به من نیز کمک کرد تا زاویه ای را که ندیده بودم بتوانم ببینم. این خودش یکی از دستاوردهای دیدگاه است که از طریق ستون "نظر دهید" می توانیم ضعفها و کمبودهای یک دیگر را به هم نشان داده و صادقانه برای حل آنها قدم برداریم. به این ترتیب در یک پروسه عملی، کم کم چپ و راست های کار دارد مشخص می شود. وظیفه ما به عنوان نویسنده مقاله یا کسی که نظر میدهد رعایت منطق و استدلال و ارائه فاکت و دلیل و خود داری از بکار بردن واژه های نامناسب است. یکی از وظایف آقای ناظر نیز کنترل رعایت این نکات در نوشته های ارسالی است. برای آقای ناظر و تلاش پر ارزش ایشان در پایه ریزی یک فرهنگ سالم سیاسی، آرزوی مؤفقیت بیشتر دارم.
[تاریخ ارسال: 07 Jan 2006] [ارسال‌کننده: گل کو] [ golku81@yahoo.com ]
آقای ناظر عزیز با عرض معذرت برای دو بار کامنت گذاشتن. فقط یک نکته را به دوستان گرامی آقایان فاضل و توفیق توضیح بدهم. لطفا پیام مرا یک بار دیگر بخوانید. همه حق دارند سوال کنند و سوالاتشان را هم مطرح کنند. من یا شما هم میتوانیم یک لیست درست کنیم و مثلا بنویسم آیا شما از اسراییل پول میگیرید یا آیا شایعه کشتار کردها توسط شما حقیقت دارد؟ اینها را میشود درست و حسابی و بدون دعواهای من بمیرم و تو بمیری مطرح کرد. شما حرف از تابو شکنی میزنید. من حرف از این میزنم که چاه شایعه سازی رژیم جمهوری اسلامی را خشک کنیم. صرف اینکه یک شایعه سالهاست رواج دارد دلیل بر درستی آن نمی شود. حزب توده که مثال زده اید با اعمالش بین مردم منفور شد نه شایعه پول گرفتن از شوروی. شما هم بیایید به عملکرد احزاب و سازمانها نگاه کنید. منشورهایشان را بخوانید . ببینید برای سرنگونی چه برنامه ای دارند . در این 27 سال چه کرده اند و از آنها حساب بپرسید نه اینکه درمیان دعوای رشوه و کلسترول مهمترین مسائل از یادمان برود.اگر نقد حکک را می خواهید به صفحه اشرف دهقانی بروید و ببینید با چه منطقی و با دلیل و مدرک بدون اینکه به شایعه تکیه کند عملکردحکک را نقد کرده است. من از شما هم خواهش میکنم این دعواها را جمع بندی کنید تا من هم متوجه شوم به جنبش مردم ایران چه چیزی اضافه شد.من بگویم که در این میان دیدگاه متاسفانه نه به اعتصاب غذای زندانیان سیاسی که در این شرایط احتیاج به پشتیبانی بین المللی دارند بها داد و نه به 5 فقره اعدام در یک هفته .
[تاریخ ارسال: 07 Jan 2006] [ارسال‌کننده: شهرام فاضل] [ shahramfazel1360@yahoo.com ]
آقای پویا در نوشته خود اظهار می کنند که: "زیرا که در همه دادگاههای دنیا (البته بجز دادگاههای رژیم آخوندی) اثبات اتهام بر عهده اتهام زننده است و نه متهم. هر "پچ و پچی" هم وقتی صورت اتهام به خود بگیرد، هر فردی و بخصوص هر رسانه ای در پخش و اشائه آن مسئول است."! اولا کسی نه این حزب را به دادگاهی برده و نه خواستار هیچ مجازاتی در مورد آنان شده است که این چنین فوری خواستار مدرک و غیره شده اید! اگر این به اصطلاع اتهامی بیش نباشد که در آن صورت فقط اتهام زن اعتبار خود را از دست می دهد همان گونه که این "سلطانپور" قلابی بی اعتبار تر از قبل شده و مدرکش هم به درد ملاهای جانی بیشتر می خورد تا خوانندگان این نوشته ها! دوم اینکه این حزب مشگلش بزرکتر از این مدرک خواهی شما است و مواضع اعلام شده آنان بطور مشخص آشکار کرده است که آنها پول گرفتن از "تنها دموکراسی خاورمیانه" را مشگلی برای خود نمی دانند و تا به حال هم هیج فرد یا گروه و حزبی خواستار محاکمه و مجازات آنها به این جهت نشده است و اگر هم به قول جنابعالی یک "اتهام"است که مهم نیست و در تمام جوامع دموکراتیک احزاب مردمی بارها مورد اتهام قرار می گیرند و گناه کبیره که نیست و این گونه احزاب در نهایت امر فقط این گونه به اصطلاع اتهمات را تکذیب می کنند و کسی نه به دادگاه رفته و یا محکوم به مجازات می شود! اما این حزب این موضوع را "پیراهن عثمان" کرده و دست به چنان هوچیگری زده که کاملا مشخص می کند که اولین چیز در مورد دموکراسی را نمی دانند! من می گویم که اینها از اسراییل پول می گیرند و مدرک هم نمی دهم که هیچ بلکه انتظار دارم که اینها به عنوان یک حزب به اصطلاع مردمی و عمومی موضع خود را بسیار شفاف بیان کنند. آقای علی ناظر در این مورد هیچ گونه مقصر نیستند و من یکی که ماندم برای چه او را تند و تند مقصر معرف می کنند فقط چون از حق دموکرات خود استفاده کرده است و نه مجاهدین و نه این حزب کولیگری را محاکمه و مجازات کرده است!!!
[تاریخ ارسال: 07 Jan 2006] [ارسال‌کننده: حسن توفیق / تهران] [ hassantofig@yahoo.com ]
کاربران عزیز "پویا" و "گل کو" نظرات خود را مطرح کرده اند که در جای خود با ارزش و قابل بحث است . در اصول نظرات صحیح و احترام بدان واجب . اما این دوستان عزیز این موضوع را فراموش میکنند که مورد خاص "حککا" و مطالب گفته شده علیه آنان چیز جدیدی نیست و به هیچ وجه "پچ پچ" کردن و یا در گوشی حرف زدن نیست . این مسائل حتی در ارگان های برخی از سازمانها و احزاب اپوزیسیون ایران در خارج کشور نیز به نقد و بررسی گذاشته شده است (در اینجا نمی خواهم نام سارمان و یا حزب خاصی را ببرم که احیانا مورد سوء اسفاده و یا منبع مارک زنی قرار نگیرد ) . مسئله حتی در بعد ایدئولوژیک و نظری مورد کنکاش قرار گرفته است . در این چند روز اخیر یک اظهار نظر از خرسندی در جواب به جوانی تبدیل شد به یک بحث داغ در سایت "دیدگاه" . و این خود بسیار خوب بود . بگذار هر که هر چه دارد بگوید و بگذار آراء و عقاید به چالش یکدیگر در آیند تا سیه رو شود هر که در او غش باشد . از این نظر هیچ انتقادی به آقای ناظر ( که من اصلآ وی را نمیشناسم و در سایت ایشان میهمان تازه ای هستم) نیست و نباید باشد . از طرف دیگر باید بسیار متشکر باشیم که این امکان در اختیار همه قرار میگیرد تا آزادانه ولی در ضمن با حفظ مواضعی کلی در مورد یکدیگر و خط مشی ها و گرایش ها سخن بگوییم . این خود در تاریخ اپوریسیون ایران اگر نگویم بی همتا، ولی شاید کم سابقه باشد . بیایید این تابو ها و این حرمت های ساختگی که ما برای خود ساخته ایم و به لوبی بازی مشغولمان کرده است خاتمه دهیم . بگذار ایده ها با هم رقابت کنند و مطمئن باشید که در یک دمکراسی واقعی و از نوع دموکراسی آتن در یونان باستان حقیقت حتمآبیرون خواهد آمد . در مورد ارائه مدرک در دنیای سیاست بسیار ساده اندیشی است که چنین خواهیم . و مخصوصآ زمانی که در قدرت نیستیم و توانایی های "زیر زمینی " محدود و حتی هیچ . همه ما میدانیم که مثلا حزب توده وابسته به شوروی بود و یا هست . و یا از آنها پول میگرفت . آیا ما مدرک بانکی داشیم ؟ نه ! این واضح و مبر هن بود ! ولی حزب توده همین حرف شما را دائمآ تکرار میکرد و مدرک می خواست . و همین طور در مورد وابسته گان امریکا و انگیلیس ما چقدر مدرک توانستیم بیرون بیاوریم ؟ تمامی مدارک بعد از انقلاب به دست آمد . پس بیایید قبول کنیم که خواست شما قدری ناپخته است . این سیاست و ارائه راهها ست که تعیین میکند من و یا شما کیستیم و چه کاره . اگر وارد چنین بحثهایی شویم حتی فاسدان اقتصادی ایران کنونی را نیز نمیتوانیم با مدرک های "قوی" و "محکمه پسند" محکوم کنیم ! اگر چه می دانیم که آنچه میگوییم واقعیت دارد ."حککا" در طی سالها سخن گفته و راه نشان داده است و با این وآن نشست و بر خاست داشته است و بقولی :"تو اول بگو با کیان زیستی / پس آنگه بگویم که تو کیستی".
[تاریخ ارسال: 07 Jan 2006] [ارسال‌کننده: احمد خیرخواه] [ azadi_yawar@yahoo.com ]
با سلام : من اعتقاد دارم - آزادی حد و مرز نمی شناسد تا قیام مسلحانه . اگر رژیمی آزادی ها را سلب ونقض کند محکوم به سرنگونیست. اگر کسی از آزادی سوع استفاده کرده و آزادیهای دیگران را به مخاطره بیاندازد و آسایش دیگران را سلب کند ، خود مقصر است نه آزادی و لذا طبق قوانین با آن رفتار خواهد شد و شاخص آن قوانین حقوق بشر است. پس باید حرفها را نوشت و زد و کسی هم مجبور نیست که آن را حتما قبول و یا رد کند . با قضاوت و رای آگاهانه خود مردم، ارزش هرعمل و حرف و درستی و یا نا درستی آن سنجیده میشود و بدین گونه به مرور زمان کهنه ها و عقب مانده ها و مغرضین ... با وجود آزادی فیلترشده و با تغییر شرایط( سیاسی، فرهنگی، اقتصادی ..) روابط انسانها متکاملترو ضوابط جدید وضع شده و ملتها به اتحاد و یگانگی میرسد. مثلا حتی نیروها متحد شده و رژیم خمینی سرنگون میشود. پس آزادی موتور محرک تمامی حرکتهای اجتمایی به سوی کمال و سعادت بشری است. بدون آزادی انسان در اسارت است و زنده گی بی محتوی است . آزادی به حیات انسان معنی می بخشد . زنده باد آزادی مرگ بر ارتجاع
[تاریخ ارسال: 07 Jan 2006] [ارسال‌کننده: گل کو] [ golku81@yahoo.com ]
آقای ناظر عزیز من با آقای پویا موافقم . در این مورد می خواستم مطلبی برایتان بنویسم که دیدم آقای پویا نوشته . من فقط به نظر دادن بسنده میکنم و امیدوارم توجه کنید. به نظر من یک فرق بزرگ بین نقد سیاسی و انتقاد با رواج دادن و حتی جواب دادن به شایعه و پج پچ وجود دارد.به جای اینکه مردم را مجبور به جواب دادن به شایعات کنیم شاید بهتر باشد این فرهنگ رارواچ بدهیم که شایعه بی ارزش است و تا وقتی سند و مدرکی در کار نباشد وقت شایعه ساز است که تلف میشود.نه اینکه طرفی را که قربانی شایعه است مجبور کنیم با جواب دادن به چرت و پرتهایی که پایه و اساسی ندارند وقت و انرژی را که میتواند در راه مبارزه استفاده کند به هدر بدهد. از آن بدتر در فرهنگ شایعه اصلا نکات مهم گم میشوند و بحث به جای منطقی بودن به دعوای سر کوچه بدل مبشود. ببینید حتی در میان اینکه حکک از اسراییل پول گرفته یا هادی خرسندی با فلانی چلوکباب خورده مسائل مهم مثل مواضع حکک - بزرگنمایی ها- عدم برنامه مشخص برای سرنگونی و غیره اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد. یا کسی از هادی خرسندی عزیز نمی پرسد که چرا با عوامل معلوم رژیم سلام و علیک میکند؟ این به آن میگوید تو آینده نداری . آن یکی هم میگوید خودت آینده نداری. من از شما( برای بار دوم) خواهش میکنم از این دو بحث یک جمع بندی کنید و خوانندگانتان را قانع کنید که این طرز بحث فایده ای هم داشته است. شما به عنوان مسئول سایتی که جایگاهش در اینترنت و حتی دنیای سیاسی ایران کاملا مشخص است به نظر من مسئولیت دارید که "کاردرست را به شیوه درست انجام دهید". این را در دیدگاه باب کنید که انتقادات و سوالات به طور درست مطرح شوند نه اینکه کار به جواب دادن به شایعات دست ساز این وآن بیفتد. یعنی هر چه شایعه بیشتر باشد بیشتر باید بهش جواب داده شود. شما برای این انتهایی می بینید؟ اگر قبول دارید که فقر فرهنگی ما در جایگاهی که اکنون در آن هستیم نقشی بازی میکند گمان میکنم باید در رفع آن بکوشیم و به جای راه دادن به شیوه های همیشگی و قدیمی راه جدیدی را باز کنیم که گمان میکنیم در ارتقا فرهنگ سیاسی ما موثر باشد. آن راه انتقاد به جا و درست با ارائه سوالات بدون استفاده از فحاشی و کلمات تخریب کننده و اتهامات بی اساس است. امیدوارم این در دیدگاه باب شود. نه فرهنگ" هر کی شایعه ساخت باید جوابش را داد" .

هیچ نظری موجود نیست: