Translate

شنبه، فروردین ۱۲، ۱۳۸۵

جنگ قدرت مراكز اسلامي ايراني تورنتو كانادا-


جنگ قدرت مراكز اسلامي ايراني تورنتو كانادا-
سعيد سلطانپور
soltanpour@hotmail.com
آگوست 2004
مقدمه - هدف از اين گزارش تنها آگاهي رساني و شفاف سازي براي هموطنان ايراني مقيم كاناداست. شخصا به عنوان كسي كه از ابتدا درجريان شكل گيري هاي اين جريانات بوده ام سعي كرده ام بدون تعصب به اين مسئله بپردازم.
‌ با تمامي طرفين اين گزارش براي بيان ديدگاه شان صحبت خواهد شد. س.س.
فقيه مدرسه دي مست بود و فتوي داد
كه مي حرام ولي به ز مال اوقاف است
حافظ
با علني شدن اختلافات بين مركز امام علي به امامت آقاي مصباح موسوي و (مالك زمين مركز) كه براي اخراج وي از مركز، از طريق دادگاه از يكسو اقدام شده است و از سوي ديگر با آمدن آقاي حسيني نسب از مركز اسلامي هامبورگ به عنوان امام جماعت مهديه كه در همسايگي ديوار به ديوار مركز امام علي مستقر شده، جنگ قدرتي دامن زده شده است. با در نظر گرفتن اينكه آقاي حسيني نسب نماينده در مجمع اهل بيت شعبه كانادا كه زير نظر ولايت فقيه فعاليت مي كند منصوب شده وزنه سياسي به ضرر آقاي مصباح يزدي به هم خورده است.
براي شناخت بيشتر خوانندگان اشاره كوتاهي به گذشته اين مراكز و شكل گيري آنان دارم.
اولين مركز رسمي اسلامي تحت عنوان مكتب قرآن در سال 1992 در 179 خيابان فينچ شرقي خريداري شد كه بعد از مدتي به دليل مشكلاتي همچون پاركينگ اين مركز منحل شد.
جمعي از اين گروه مركز اسلامي ولي عصر در شماره 55 "استيت درايو" در اسكاربرو را راه اندازي كردند. محل مركز كه يك انباري بود به دليل اينكه منطقه براي كارهاي تجاري تعريف شده بود، در محل تجاري امكان ايجاد مسجد نبود، تحت عنوان فعاليتهاي تبليغاتي اسلامي مانند ضبط ويدئو اجاره شده بود. آقاي هاشمي، آقاي حبيب فتوت (1) و آقاي مروت (2) از بنيانگذاران آن بودند كه بعدا آقاي مروت به دليل حضور سفير جمهوري اسلامي در محل، از مركز استعفا داد. با حضور سفير، تعداد زيادي از مراجعان مركز ولي عصر قطع رابطه كردند. (1993)
از بدو تاسيس مركز هيچ گاه اين مركز از حمايت نيروهاي مذهبي مخالف حاكمان روحاني ايران برخوردار نبود، چرا كه در دهه 90 اكثريت ايرانيان، يا مهاجران تبعيدي و پناهندگان بودند، و يا اقليتي از موافقان هيئت حاكمه ايران يا خاموشان عافيت انديش. بين اعضاء هيئت مديره مركز ولي عصر با سفارت جمهوري اسلامي هميشه رابطه شخصي خوبي برقرار بوده است و با استفاده از اين نفوذ‌ بعضي از نمايندگان پارلمان براي كارهاي تجاري تسهيلاتي فراهم شده است.
در آن دوران تعداد مراكز اسلامي ــ به طور كلي ــ از تعداد 6ــ5 تا مركز فراتر نميرفت كه به غير از مسجد جعفري ــ مسجد بي ويو ــ كه متعلق به شيعيان پاكستاني، بقيه متعلق به اهل سنت بود. در حال حاضر اين مساجد به 25 مورد ميرسد و مراكز ايرانيان با توجه به پر ادعا بودن شيعيان ايراني و ثروت ايرانيان از ابتدايي ترين مراكز است. شايد گزيده شدن ايرانيان از طرف روحانيون كه طبقه ممتاز سياسي شده اند، اشاره كرد. نكته قابل ذكر اين است كه اسامي 3 مركز ايراني شيعه در ليست مراكز اسلامي منتشر شده توسط مراكز اسلامي در انتاريو نيست.
در سالهاي 90، اكثريت ايرانيان مقيم تورنتو از فعالان سياسي بودند و مراكز اسلامي از حسن شهرت خوبي برخوردار نبودند و به عنوان پايگاه جمهوري اسلامي ديده ميشدند. خلا روحي و نيازهاي معنوي در غربت بر اثر مهاجرت ناخواسته يا خودخواسته از يكسو و سنت شبهاي احيا ــ قتل امام علي ــ و عاشورا ــ قتل امام حسين ــ كه به نوعي با فرهنگ ايراني عجين شده است باعث ميشد ــ و هم چنان ميشود ــ كه اين مراكز در اين شبها با ازدحام روبرو شوند.
سال 1993 آقاي حسيني نسب از طرف مركز آيت الله گلپايگاني (3) به تورنتو اعزام شد. اساسنامه مركز ولي عصر توسط آقاي حسيني نسب تدوين شده است. لازم به توضيح است اساسنامه مركز به هيچ كس به غير از اعضاء هيئت مديره نشان داده نشده است. بنا به ادعاي يك منبع مطلع كه خواست نامش ذكر نشود حسيني نسب رسما در اساسنامه مسئول اصلي مركز نام برده شده است و هر مسئول روحاني بايستي به تاييد حوزه علميه قم و سازمان تبليغات اسلامي برسد.
آقاي حسيني نسب از نظر فقهي خود را پيرو مكتب آقاي خميني ميداند و در كتابي كه منتشر كرده است(‌سجده بر تربت )‌ در مقدمه اين كتاب به اين مسئله ا شاره شده است. وي در تورنتو اصولا وارد مسائل سياسي نشد و صرفا بر مسائل اخلاقي تكيه ميكرد، تا اينكه بعد از 3 سال براي دريافت اقامت به توصيه هيئت مديره مركز به تركيه رفت كه در آنجا توسط سفارت كانادا رد صلاحيت شد. (1997) بنابر گزارشات تاييد نشده اعزام حسيني نسب به تركيه به تشويق هيوت مديره مركز و تقاضاي ويزا در آنجا به جاي اينكه براي وي از بوفالو تقاضاي ويزا بكنند شبهاتي را به وجود آورد. وي به ايران برگشت. آقاي حسيني نسب بعدا مسئول مركز اسلامي هامبورگ يكي از مهمترين مراكز اسلامي براي ايران در خارج كشور شد. محلي كه قبلا دكتر بهشتي در زمان شاه مسئوليت آن را داشت.
با رفتن آقاي حسيني نسب به ايران كه سعي داشت با جمع آوري كمكهاي مالي از ايرانيان، مسجد دائمي براي مركز تهيه كند، و حدود 60 هزار دلار هم جمع آوري شده بود، عملا آقاي هاشمي به عنوان رئيس هيئت مديره قدرت بلامنازع شد كه اين قدرت تاكنون هم حفظ شده است.
مركز ولي عصر دو سالي را بدون داشتن روحاني به كار خود ادامه داد.
با آمدن آقاي مصباح موسوي ــ كه از شاگردان مصباح يزدي از تئوريسين هاي دست راستي اسلام سنتي است ــ به تورنتو و تقبل امامت جماعت مركز ولي عصر، مركز فعال تري شد.
به درخواست وي مركز ولي عصر به محل مسجد امامعلي كه متعلق به يك شيعه عراقي بود، منتقل شد. وي سعي كرد كه پول جمع آوري شده توسط مركز ولي عصر را در اختيار خود گيرد. اين مسئله باعث شد‌ كه هيئت مديره مركز ولي عصر در يك اقدام شتابزده مجبور شود كه 2 واحد تجاري را در ماركام در خيابان بريچموند به مبلغ 200 هزار دلار به سرعت، موقتا، خريداري كند تا دست مصباح را از پولها كوتاه كنند. اين محل بر طبق استانداردهاي شهرداري استان انتاريو، مناسب براي محل مسجد نيست. نداشتن پاركينگ كافي براي مراجعين، نبود تعداد كافي درهاي اضطراري، كثرت افراد شركت كننده در مراسم كه چندين برابر ظرفيت اصلي را در برميگيرد از جمله دلايل نامناسب بودن محل است. به تازگي نام مركز به فارسي نصب شده است.
مصباح مو سوي بعد‌ از چندي موفق شد قسمتي از محل مسجد را براي مسجد ايرانيان بنام مركزايراني -اسلامي امام علي با يك قرارداد 99 ساله در اختيار بگيرد.
وي در اين رابطه شركتي را تاسيس كرده كه خودش و همسرش همه كاره آن هستند .و بدين دليل است كه توانسته معترضين به شيوه اداره مسجد و عدم پاسخ به درخواست انتشار گزارش مالي و حسابرسي از كمكهاي جمع آوري شده را از مسجد اخراج كند. تاكنون 2 بار پليس براي دخالت در اين اعتراضات توسط ايشان به مسجد فرا خوانده شده است كه با توجه به اساسنامه شركت، پليس از معترضين به آقاي مصباح خواسته كه مركز را داوطلبانه ترك كنند و به آنجا مراجعه نكنند.
وي پس از اقامت در تورنتو با موضع گيري سياسي اش مسيرش را از حاج آقا ابراهيمي ــ ايراني مقيم عراق‌ ــ و رضوي (‌امام جماعت مسجد بي ويو ) كه روحانيون سابقه دار در امور شيعيان در تورنتو بودند، جدا كرد.
مصباح توانست با مديريت، مسجد امام علي را به نحو مرتبي درست كند كاري كه بقيه نتوانسته بودند انجام بدهند. نكته مهم در اين است كه وي معتقد است پولهايي را كه او در حين ساختن مسجد تخفيف گرفته است به وي تخفيف داده اند، بنابر اين وي حق دارد كه در مورد آنان آنطور كه ميخواهد تصميم گيري كند.
مصباح موسوي به گفته منبعي كه خواست نامش برده نشود، هنوز موفق به دريافت دكتراي خود نشده است ولي ازين عنوان استفاده مي كند. مصباح به همراه 9 تن از ديگر شاگردان آقاي مصباح يزدي در ازاي پرداخت هزينه ساختن يك بخش جديد دانشگاه كارلتون در اتاوا بورسيه گرفته اند كه يكي از اين افراد به واشنگتن رفته است و مسجد آنجا را اداره ميكند و مصباح در تورنتو اقامت گزيده ا ست.
مركز ولي عصر بعد از چندي موفق شد آقاي حميدي را كه از روحانيون افغان مقيم تهران بود و در عرفان تبحر داشت به تورنتو بياورد. (2000) با وجود آقاي حميدي مركز رونق دوباره اي پيدا كرد ولي عليرغم قولهاي مركز براي گرفتن ويزاي دائمي و امكان مسافرت خانواده آقاي حميدي هيچگاه اين كار ميسر نشد و وي مجبور شد كه برگردد. وي در سخنراني آخر خود در پنجشنبه 12 آگوست به اين مسئله اشاره كرد .وي معتقد بود وقتش در مدت 4 سال تلف شده و به نوعي بازي داده شده است.
با وجود آقاي حميدي و مشكل ويزا بالطبع قدرت اصلي در دست هيئت مديره دائمي مركز قرار ميگرفت كه مركز را به نوعي به عنوان يك باشگاه مذهبي شخصي قلمداد ميكنند. هيئت مديره با هرگونه بسط مركز مخالفت ميكرد زيرا به خوبي ميدانستند از آنجا كه وقت و توان كافي براي كنترل ندارند مركز از دستشان خارج خواهد شد. نزديك به 10 سال است كه عليرغم نياز و تقاضاهاي مراجعين از برگزاري انتخابات جلوگيري ميشود. آقاي هاشمي به طور مشخص هرگونه انتشار نشريه و كارهاي فرهنگي را منوط به تصويب خودش ميدانست. به طور مشخص آقاي حميدي از انتشار ماهنامه به دليل دخالتهاي آقاي هاشمي منصرف شد. مركز فقط پنجشنبه ها باز ميشود و به صورت باشگاه خصوصي مذهبي اداره ميشود.
به طور مشخص 2 گروه از مركز به دليل عدم همكاري مسئولان مركز جدا شدند و مراكزي را تاسيس كردند، و يا به مساجد لبناني ها و افغان ها پيوستند.
در اين راستا در زمستان 2003 آقاي فريدون رازي بازرس مركز به دليل اصرارش بر انتشار منابع مالي مركز مورد اهانت و ضرب و شتم فيزيكي يكي از اعضاي هيئت مديره قرار ميگيرد و وي از مركز كنار ميرود. آقاي رازي معتقد ‌است كه مركز از سفارت پول دريافت كرده است. آقاي كجباف خزانه دار مركز در اين رابطه گفت كه وظيفه بازرس چگونگي خرج كردن بودجه است، نه دانستن منابع مالي آن. او ميگويد وام از سفارت تقاضا شده است.
در انتخابات دوره دوم رياست جمهوري آقاي خاتمي آقاي هاشمي موافقت كرده بود كه سفارت صندوق راي در مركز ولي عصر بگذارد كه به علت مخالفت وزارت امور خارجه كانادا با آن، اين موضوع لغو شد.
در گفت و گويي با آقاي رازي در تاريخ 13 مي 2004 قرار شد كه او مفصلا در اين رابطه صحبت كند. از سوي ديگر آقاي مهندس غلامعلي كجباف هم در 11 جون خواست تا برگزاري انتخابات به آنان براي اثبات حسن نيت و باز بودن درهاي مركز فرصت داده شود.
در اين ميان آقاي حميدي يكي از شروط ماندنش در مركز را برگزاري انتخابات آزاد اعلام كرده بود.
روز دوشنبه 23 آگوست آقاي كجباف تلفني اطلاع داد كه انتخابات روز يكشنبه 22 آگوست برگزار شده است و هيئت مديره و هيئت امنا انتخاب شده است. آقاي هاشمي همچنان در هيئت امنا ابقا شده است، كه قدرت اصلي را در دست خواهد داشت. در ضمن وي اضافه كرد كه تبصره اساسنامه مربوط به اين كه روحاني مركز از حوزه علميه تعيين شود، حذف شده است و نام آقاي حسيني نسب از اساسنامه حذف شده است. . آقاي كجباف مجددا به انتخاب هيئت مديره درآمده است. آقاي رازي بازرس مركز از شركت در انتخابات خودداري كرده است و به مهديه پيوسته است.
نكته قابل توجه اين است كه اين انتخابات علني اعلام نشده بود.
مهديه
گروهي كه از امام علي جدا شدند در سال 2003 اين مركز را تاسيس كردند. عموما افرادي كه از مراكز مختلف جدا ميشوند به مسجد رقيب ميپيوندند و بالطبع دامنه ي اختلافات و شايعات را رونق ميدهند.
با آمدن آقاي حسيني نسب به تورنتو و وجود آقاي حميدي در مركز ولي عصر، وي به ناچار امام جماعت مهديه شد. البته اقاي ستوده فر هم گاها امامت جماعت را بعهد ه دارد وجود مهديه كه محل مخالفان مصباح شده است در همسايگي ديوار به ديوار امام علي تنشهايي را به وجود آورده است. . در اين راستا گزارش تاييد نشده د رمورد اب بستن بر روي يكي از مسجد از طرف ديگري هست كه دليل انرا نپرداختن پول اب از طرف ديگر اعلام كردند.
ماه گذشته ــ‌ شهرام ــ دوستي براي رفتن به يك ختم به امام علي تلفن ميكند و آدرس مهديه را ميپرسد. خانمي كه تلفن را جواب ميدهد به مدت نيم ساعت به جاي آدرس دادن ميگفته كه در مهديه پشت سر حاجي ما صحبت ميكنند. شهرام ميگويد خانم ديسكو كه باز نشده مسجد است اگر براي خدا است چه فرقي داره، حالا شما آدرس را ميدي يا نه؟
با انتصاب حسيني نسب به عنوان نماينده مجمع جهاني اهل بيت در انتاريو به جاي ابراهيمي (داماد محمدعلي تسخيري رئيس روابط بين المللي سازمان تبليغات اسلامي و از مسئولان مجمع)، كه در حقيقت نماينده ولي فقيه در كاناداست، باعث ميشود كه سنگيني وزنه سياسي و مالي به نفع مهديه و بر عليه مصباح بچرخد. به نظر ميرسد تسخيري از مجمع اهل بيت تعويض و يا كنار گذاشته شده است. شده است.
در هر حال آنچه به نظر ميآيد اين است كه خدا تنها بهانه اي است براي رقابتها.
د رگفتگوي كوتاه تلفني با اقاي حسني نسب د رروز سه شنبه 31 آگوست ايشان گفتند كه ايشان عضو هيئت امنا و شوراي مجمع اهل بيت باتفاق اقايان رضوي و باقري (امام جماعت مسجد پاكستاني ها) و ابو علي و غلام ساجن (‌مسجد بي ويو ) هستند . و گفتند كه ايشان بطور رسمي عضو هيچ مسجئ ي نيستند و سرگرم نوشتن كتاب هستند.
مجمع جهاني اهل بيت
20 سال پيش مقامات جمهوري اسلامي به اين تصميم استراتژيك رسيدند كه يك تشكيلات جهاني حول محور مذهب و اهل بيت (خاندان پيامبر) در بين شيعيان سراسر دنيا سازماندهي كنند. مكانيزم تشكيلات به نوعي آزاد و هيئتي مآب بود. اساسنامه از قبل تصويب شده بود كه كاري به سياست نداشته باشد "ما ميخواهيم چراغ اهل بيت خاموش نشود." سعي شد از بين طلبه ها و اگر نبود افراد با نفوذ عضوگيري شود.
بيت رهبري (ولي فقيه) بخشهاي سياسي ــ نظامي ــ داخلي ــ خارجي دارد.
در بخش خارجي عمده ترين و در واقع مهمترين ابزار خارجي اش مجمع اهل بيت است.
مجمع اصلي در حدود 500 نفر بايد باشد. اهل بيت به هيئت اجرايي هر ساله راي ميدهد. هيئت اجرايي زيرنظر ولي فقيه عمل ميكند.
مجمع جهاني يك كابينه است و افرادي مانند حجت الاسلام غيوري، جلال الدين فارسي، دكتر ولايتي (وزير امور خارجه سابق) مشاور خارجي ولي فقيه، حداد عادل (پدر عروس خامنه اي) رئيس فعلي مجلس و موسوي گرمارودي (شاعر دوران آقاي بني صدر) را در برميگيرد.
قسمتهايي از وزارت امور خارجه دستور را از دفتر "آقا" (4) ميگيرند.
از افغانستان 10 نفر از اعضا شناخته شده هستند از جمله: آيت الله محقق كابلي ــ شيخ محمد محقق (وزير برنامه و بودجه)، آيت الله شيخ هاشم صالحي خليلي (معاون كرزاي)، آيت الله احمدي (ساكن نروژ).
در لبنان كه جنبش امل توسط مهندس مصطفي چمران سازماندهي شده بود و بعد با حضور و اقدامات محتشمي پور سفير سابق جمهوري اسلامي در سوريه حزب الله تقويت شد ــ الان در حوزه علميه قم لبناني ها مسئول كارهاي مربوط به تاييد اعلام وفاداري طلبه هاي خارجي به ولايت فقيه كه درصدد تجديد‌ اقامت در ايران هستند، ميباشند ــ‌ شيخ حسن فضل الله كه تيپ فكري است و بعدا منتقد ولي فقيه شد و هر كس ديگري به جاي وي بود تاكنون از صحنه قدرت سياسي محو شده بود و شيخ حسن نصرالله كه هم اكنون رهبري حزب الله لبنان را كه يك حزب بانفوذ‌ در لبنان است، جزء اين مجمع هستند.
در عراق محمدباقر حكيم رهبر حزب الدعوه كه در جريان انفجار در نجف كشته شد، از اعضاي اين مجمع است.
در پاكستان علامه عارف حسن كه كشته شد و ساجد‌ نقوي كه محرك حركت فقه جعفري است. طلبه هاي كشميري كه در حوزه درس خوانده و يا ميخوانند. و در آمريكا بنياد ايمان نمايندگي مجمع اهل بيت را دارد.
يك نكته مهم در اين روابط، رابطه عاطفي شخصي است كه بين خامنه اي و اين افراد برقرار است. به طور مثال در سالهاي دهه ي 60 خامنه اي كه رئيس جمهور بود در كاخ رياست جمهوري شبهاي شعر برگزار ميكرد و خودش حضور داشت و پيپ ميكشيد و شعر هم ميخواند. وي در سالهاي 53 تا 56 هم در حوزه علميه مشهد به طلبه هاي افغان درس ميداد به كساني مانند عاقلي معروف به محمدي كه در باندبازيها در ايران كشته شد، واحدي كه در افغانستان توسط طالبان كشته شد، سيد محمودي و فراري و علي جان زاهدي. و نيز دوستي نزديك با جلال الدين فارسي 6كه تا آستانه رياست جمهوري ايران هم پيش رفت.
يك تفاوت اساسي بين خامنه اي و رفسنجاني در اين است كه وي شخصا با بسياري از اين افراد در مجمع رابطه دوستي دارد و از حال آنها پرسان است. برعكس رفسنجاني كه معروف است حاضر نيست با هيچ كس ديگري در سر يك سفره بنشيند. رفسنجاني سعي كرد در اين دوران بر منابع اقتصادي تسلط پيدا كند، در حالي كه خامنه اي دست به كادر سازي و ايجاد تشكيلات زد و بدين ترتيب سلطه خودش را از طريق ائمه مساجد و امامان جمعه شهرستانها كه يكپارچه به نفع ولي فقيه عمل ميكنند و تقريبا در صحنه قدرت سياسي كشور حرف آخر را ميزنند، تحكيم كرد.
يك نمونه ديگر روابط بسيار شخصي و دوستانه بين سيدعلي خامنه اي و واعظ طبسي نماينده ولي فقيه در استان خراسان و استان قدس رضوي (امام رضا) ميباشد. (5)
اينكه اين مراكز تا چقدر براي خدا فعاليت ميكنند اين را بايستي از عملكرد آنها دريافت و فكر ميكنم نيازي به تعمق زياد نداشته باشد.
پاورقي ها:
1ــ از اولين گروه فرش فروشان ايراني مهاجر كانادا كه بازنشسته شده اند
2ــ‌ سرپرست دفتر جام جم در قاهره در زمان محمدرضا شاه
3ــ آيت العظمي گلپايگاني از مراجع تقليد شيعيان و روحانيون محافظ كار سنتي در قم بود. وي تا زمان مرگ از دخالت در سياست خودداري كرد. وي سهم زيادي در سازماندهي نوين تشكيلات حوزه علميه قم و احداث بيمارستان و كتابخانه داشت. راه اندازي مراكز اسلامي در خارج از كشور در زمان شاه از كارهاي وي مي باشد
4ــ "آقا" اصطلاحي كه به خامنه اي توسط مريدان گفته ميشود. و از زمان قاجار در مورد مراجع تقليد در بين مردم ايران مرسوم بوده است.
5ــ امام رضا داراي موقوفات در سراسر دنيا است و يكي از ثروتمندترين مجموعه هاي مذهبي در دنيا محسوب ميشود.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام اقای سلطان پور

بسیار زیبا بود. می توانید بگویید که حمیدی که در اول مخالف ولایت فقیه بود چطور شد که از طرف حوزه و جمهوری اسلامی برای ایرانیان فرستاده می شود؟