مقتدي صدر ، هادي غفاري عراق
سعيد سلطانپور
editor@iransokahn.com
April 08, 2004
اينروزها كه خبرها رادنبال ميكنم و مي بينم در سالگرد اشغال غير قانوني عراق ، صدام در زندان و در عوض مقتدي صدر بجاي مجسمه صدام از سي. ان. ان پخش مي شود با خود مي گويم چه بايد كرد؟
وقتي مي بينم كه تشابهات زيادي بين هادي غفاري و مقتدي صدر وجود دارد.
هادي غفاري را از وقتيكه طلبه جواني بود و در مسجد غفاري در تهران نو ،سخنراني هايش را براي جوانان كه همه مذهبي هم نبودند با نام خداي دكتر شريعتي و خداي رضائي ها ي شهيد در سال 56، آغاز ميكرد. سخنراني هاي آتشين را بر عليه رژيم شاه بيان مي كرد. وقتي كهدر شبهاي احيا گفت استاد بزرگ مهندس مهدي بازرگان در حسينه ارشاد سخنراني دارد بنابر اين همه به آنجا ميرويم . براحتي مي توانم تفكر مقتدي صدر با جوانان مسلحي كه در پيرامونش به عنوان سپاه مهدي جمع شده اند را احساس كنم كه نفرت از چشمانشان جاري است. نفرتي كه فعلا عليه آمريكا ئيان تبديل شده است. وقتيكه در 58 عليه مهندس بازرگان نخست وزيردولت امام زمان ،بيحرمتي مي كرد.
غفاري و صدر هر دو طلبه هاي جواني بودند كه به دليل كشته شدن پدرشان توسط ديكتاتوري هاي محمد رضا شاه و صدام حسين ، از احترام ويژه اي د ربين جوانا ن و مردم بر خورداربودند.. هر دو اهل شلوغ كاري و هفت تير بندي هستند. چاك دهن ندارند. معتقد به برقراري حكومت اسلام (البته از نوع قشري آن) هستند.
هادي غفاري ،به( روايتي معتبر) هويدا را در دادگاه خلخالي در زندان قصر كشت و مقتدي صدر ، مجيد خوئي كه رابطه بيش ا زاندازه خوبي با انگليسها داشت د رنجف در صحن حرم علي به دستور ش با چاقو كشتند. به منزل آقاي سيستاني حمله كرد تا وي را به استعفا وادارد چرا كه وي را ايراني مي داند.
هادي غفاري و صدر هر دو بنوعي ضد آمريكائي هستند ولي اين ضديت كور با توجه به تجربه تلخ مردم ايران از حكومت طبقه ممتاز سياسي روحانيت در ايران ، دشمني خاله خرسه است كه قربانيان آن مردم ايران و عراق هستند. آمريكا غير مستقيم از عملكرد غفاري كه بسياي از نيروهاي جوان دگر انديش و آزاد انديش را وقتي كه غفاري در سالهاي 60 ببعد د رگروه ضربت اوين و بازجو بود،از بين بردؤمنفعت برده است. صدر بدليل جاه طلبي و جديدا حمايت ايران ،مسير مبارزه مردم عراق عليه اشغال را عوض كرد. آمريكا قصد داشت قبل از تحويل صوري قدرت به شوراي دست نشانده در عراق،نفوذ صدر را كم كند. . صدر با تحريك نيروهاي جوان هوادار كه از فقير ترين مردم عراق مخصوصا در“ شهر صدر“ بغداد هستند و به سپاه مهدي مشهور هستند، و حماقت فرماندار آمريكائي عراق پل برمر كه فكر مي كرد در آمريكا هست كه با اعلام حكم دستگيري مقتدي صدر از وي خو است خودش را به كلانتري معرفي كند و با وي خوش رفتاري خواهد شد، اشغال را به مرحله تازه اي وارد كرد. . آخه كسي نبود به اين فرماندار بگه كدوم آدم احمقي حاضر است بياد خودش را به نيروهاي امريكا تحويل بدهدتا جزو 10000زنداني آمريكا باشد كه هيچ معلوم نيست چه سرنوشتي در انتظارشان است.ياد سالهاي 60 افتادم كه كميته چي ها و سپاه ، جوانا ن را از خيابانها و خانه ها ر دستگير مي كردند و به خانواده نگران مي گفتند كه فقط از وي يك سوال مي كنيم ولش ميكنيم، البته يك سوالي كه بيشتر وقتها به روز قيامت متصل شد.
در هر حال در شرايط بدي هستيم. حمايت از صدر يعني حمايت از جريان فكري هادي غفاري كه در كشاندن منطقه به اين حال و روز و باز كردن پاي آمريكا كه خواست وي بود ،نقش مهمي را ايفا كردند. حمايت از صدر يعني تفرقه در صفوف شيعيان و تضعيف ايت الله سيستاني كه بنوعي معتقد به جدائي دين از سياست است ( حداقل تا بحال اينگونه نشان داده است) و از دست رفتن سهم واقعي آنان در حكومت آينده عراق . حمايت از صدر يعني غير مستقيم كمك به جمهوري اسلامي كردن ، درگير شدن بيشتر آمريكا د رعراق يعني تقويت جمهوري اسلامي(سخنان رفسنجاني د رنماز جمعه 9 آوريل ) و كوتاه آمدن آمريكا براي مذاكره با ايران.
اما عدم حمايت از صدر و سركوب صدر كه در دستور كار نو محافظه كاران و پنتاگون قرار دارد يعني بطور غير مستقيم تائيد سياست جنگي آمريكا . سياست استفاده از تا كتيكهاي اسرائيلي ها د رحمله به اردو گاهها و شهرهاي فلسطيني د رحمله به فلوجه در انتقام كشته شدن 4 آمريكائي كه ادعا شد آنها غير نظامي بودند در حاليكه همگي افراد سابق ارتش بودند كه د راستخدام كمپاني خصوصي كه به ارتش آمريكا هم تعليم مي دهد قرا رداشتند. و حمله به نجف و كربلا بعد از اتمام مراسم اربعين امام حسين ،وتلفات سنگين مردم غير نظامي در درگيري ها ، تنها آتش كينه و مقاومت را بيشتر مي كند.
بايد در عين حالي كه نو محافظه كاران، رامسفيلد وزير دفاع ، معاونين وي را مسول كشته شدن عراقيها و سربازان آمريكائي دانست د رعين حال بايستي مواضع بشدت قشري مقتدي صدر را هم افشا كرد. خوب بود صورتهاي احمد چلبي و فواد عجمي و هشيار زبياوي و ديگر دروغگوها را مي ديديم كه به كاخ سفيد ميگفتند اگر شما وارد عراق شويد مردم عراق شما را با آغوش باز مي پذيرند.
بهاي حضور غير قانوني آمريكا درعراق و منطقه را مردم مي پردازند. تنها شكست نظامي آمريكا درد منطقه بلا زده نفت خيز ما را دوا نخواهد كرد. آمريكا وقتي شكست خواهد خورد كه مردم منطقه حكومتهاي منتخب مردمي داشته باشند،متكي بر نفت به عنوان تنها منبع درامد نباشند، دموكراسي از درون هر كشور با فرهنگ خاص آن سازگار ي د اشته باشد و نسخه تجويز شده آمريكا نباشد واتحاديه اقتصادي منطقه اي براي رقابت با سرمايه داري جهاني پا گرفته شده باشد. و از همه مهمتر دو كشور فلسطين و اسرائيل بطور مسالمت آميز در كنار هم زندگي كنند. راهي كه آسان نيست ولي ممكن است. خوشبختانه افكار عمومي آمريكا عليرغم تسلط كامل وسايل ارتباط جمعي خواهن خروج نيروها از عراق است. ولي بايد منتظر ترفندهاي سياسي جديد دارو دسته نفتي بوش ، چينيي و رامسفيلد بود. آنها 150 ميليارد هزينه نكرده اند كه براحتي خارج شوند.
سعيد سلطانپور
editor@iransokahn.com
April 08, 2004
اينروزها كه خبرها رادنبال ميكنم و مي بينم در سالگرد اشغال غير قانوني عراق ، صدام در زندان و در عوض مقتدي صدر بجاي مجسمه صدام از سي. ان. ان پخش مي شود با خود مي گويم چه بايد كرد؟
وقتي مي بينم كه تشابهات زيادي بين هادي غفاري و مقتدي صدر وجود دارد.
هادي غفاري را از وقتيكه طلبه جواني بود و در مسجد غفاري در تهران نو ،سخنراني هايش را براي جوانان كه همه مذهبي هم نبودند با نام خداي دكتر شريعتي و خداي رضائي ها ي شهيد در سال 56، آغاز ميكرد. سخنراني هاي آتشين را بر عليه رژيم شاه بيان مي كرد. وقتي كهدر شبهاي احيا گفت استاد بزرگ مهندس مهدي بازرگان در حسينه ارشاد سخنراني دارد بنابر اين همه به آنجا ميرويم . براحتي مي توانم تفكر مقتدي صدر با جوانان مسلحي كه در پيرامونش به عنوان سپاه مهدي جمع شده اند را احساس كنم كه نفرت از چشمانشان جاري است. نفرتي كه فعلا عليه آمريكا ئيان تبديل شده است. وقتيكه در 58 عليه مهندس بازرگان نخست وزيردولت امام زمان ،بيحرمتي مي كرد.
غفاري و صدر هر دو طلبه هاي جواني بودند كه به دليل كشته شدن پدرشان توسط ديكتاتوري هاي محمد رضا شاه و صدام حسين ، از احترام ويژه اي د ربين جوانا ن و مردم بر خورداربودند.. هر دو اهل شلوغ كاري و هفت تير بندي هستند. چاك دهن ندارند. معتقد به برقراري حكومت اسلام (البته از نوع قشري آن) هستند.
هادي غفاري ،به( روايتي معتبر) هويدا را در دادگاه خلخالي در زندان قصر كشت و مقتدي صدر ، مجيد خوئي كه رابطه بيش ا زاندازه خوبي با انگليسها داشت د رنجف در صحن حرم علي به دستور ش با چاقو كشتند. به منزل آقاي سيستاني حمله كرد تا وي را به استعفا وادارد چرا كه وي را ايراني مي داند.
هادي غفاري و صدر هر دو بنوعي ضد آمريكائي هستند ولي اين ضديت كور با توجه به تجربه تلخ مردم ايران از حكومت طبقه ممتاز سياسي روحانيت در ايران ، دشمني خاله خرسه است كه قربانيان آن مردم ايران و عراق هستند. آمريكا غير مستقيم از عملكرد غفاري كه بسياي از نيروهاي جوان دگر انديش و آزاد انديش را وقتي كه غفاري در سالهاي 60 ببعد د رگروه ضربت اوين و بازجو بود،از بين بردؤمنفعت برده است. صدر بدليل جاه طلبي و جديدا حمايت ايران ،مسير مبارزه مردم عراق عليه اشغال را عوض كرد. آمريكا قصد داشت قبل از تحويل صوري قدرت به شوراي دست نشانده در عراق،نفوذ صدر را كم كند. . صدر با تحريك نيروهاي جوان هوادار كه از فقير ترين مردم عراق مخصوصا در“ شهر صدر“ بغداد هستند و به سپاه مهدي مشهور هستند، و حماقت فرماندار آمريكائي عراق پل برمر كه فكر مي كرد در آمريكا هست كه با اعلام حكم دستگيري مقتدي صدر از وي خو است خودش را به كلانتري معرفي كند و با وي خوش رفتاري خواهد شد، اشغال را به مرحله تازه اي وارد كرد. . آخه كسي نبود به اين فرماندار بگه كدوم آدم احمقي حاضر است بياد خودش را به نيروهاي امريكا تحويل بدهدتا جزو 10000زنداني آمريكا باشد كه هيچ معلوم نيست چه سرنوشتي در انتظارشان است.ياد سالهاي 60 افتادم كه كميته چي ها و سپاه ، جوانا ن را از خيابانها و خانه ها ر دستگير مي كردند و به خانواده نگران مي گفتند كه فقط از وي يك سوال مي كنيم ولش ميكنيم، البته يك سوالي كه بيشتر وقتها به روز قيامت متصل شد.
در هر حال در شرايط بدي هستيم. حمايت از صدر يعني حمايت از جريان فكري هادي غفاري كه در كشاندن منطقه به اين حال و روز و باز كردن پاي آمريكا كه خواست وي بود ،نقش مهمي را ايفا كردند. حمايت از صدر يعني تفرقه در صفوف شيعيان و تضعيف ايت الله سيستاني كه بنوعي معتقد به جدائي دين از سياست است ( حداقل تا بحال اينگونه نشان داده است) و از دست رفتن سهم واقعي آنان در حكومت آينده عراق . حمايت از صدر يعني غير مستقيم كمك به جمهوري اسلامي كردن ، درگير شدن بيشتر آمريكا د رعراق يعني تقويت جمهوري اسلامي(سخنان رفسنجاني د رنماز جمعه 9 آوريل ) و كوتاه آمدن آمريكا براي مذاكره با ايران.
اما عدم حمايت از صدر و سركوب صدر كه در دستور كار نو محافظه كاران و پنتاگون قرار دارد يعني بطور غير مستقيم تائيد سياست جنگي آمريكا . سياست استفاده از تا كتيكهاي اسرائيلي ها د رحمله به اردو گاهها و شهرهاي فلسطيني د رحمله به فلوجه در انتقام كشته شدن 4 آمريكائي كه ادعا شد آنها غير نظامي بودند در حاليكه همگي افراد سابق ارتش بودند كه د راستخدام كمپاني خصوصي كه به ارتش آمريكا هم تعليم مي دهد قرا رداشتند. و حمله به نجف و كربلا بعد از اتمام مراسم اربعين امام حسين ،وتلفات سنگين مردم غير نظامي در درگيري ها ، تنها آتش كينه و مقاومت را بيشتر مي كند.
بايد در عين حالي كه نو محافظه كاران، رامسفيلد وزير دفاع ، معاونين وي را مسول كشته شدن عراقيها و سربازان آمريكائي دانست د رعين حال بايستي مواضع بشدت قشري مقتدي صدر را هم افشا كرد. خوب بود صورتهاي احمد چلبي و فواد عجمي و هشيار زبياوي و ديگر دروغگوها را مي ديديم كه به كاخ سفيد ميگفتند اگر شما وارد عراق شويد مردم عراق شما را با آغوش باز مي پذيرند.
بهاي حضور غير قانوني آمريكا درعراق و منطقه را مردم مي پردازند. تنها شكست نظامي آمريكا درد منطقه بلا زده نفت خيز ما را دوا نخواهد كرد. آمريكا وقتي شكست خواهد خورد كه مردم منطقه حكومتهاي منتخب مردمي داشته باشند،متكي بر نفت به عنوان تنها منبع درامد نباشند، دموكراسي از درون هر كشور با فرهنگ خاص آن سازگار ي د اشته باشد و نسخه تجويز شده آمريكا نباشد واتحاديه اقتصادي منطقه اي براي رقابت با سرمايه داري جهاني پا گرفته شده باشد. و از همه مهمتر دو كشور فلسطين و اسرائيل بطور مسالمت آميز در كنار هم زندگي كنند. راهي كه آسان نيست ولي ممكن است. خوشبختانه افكار عمومي آمريكا عليرغم تسلط كامل وسايل ارتباط جمعي خواهن خروج نيروها از عراق است. ولي بايد منتظر ترفندهاي سياسي جديد دارو دسته نفتي بوش ، چينيي و رامسفيلد بود. آنها 150 ميليارد هزينه نكرده اند كه براحتي خارج شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر