آقای بهشتی
سعید سلطانپور
با سلا م
21 -Jan-2006
در ارتبا ط با مصا حبه شما با آقای یزدی در پيرامون نقش ایشان در دادگاه انقلاب 1 لازم می دانم که توضیحاتی را برایتان ارسال کنم.
یکی از مسو لان سایت ملی مذهبی ها در خارج از ایران در سال 2002 چند بار تیتر های تر جمه و یا مطالب من و دوستان را تغییر می داد و یا آن را منتشر نمی کرد زیرا معتقد بود که مطالب ما که انتقاد از استبداد و دیکتاتوری ولایت مطلقه فقیه بود می تواند تا ثیر منفی در فشار بر ملی مذهبی ها ی داخل کشور و گر و گا ن های زندانی بگذارد . من هم به دوست عزیز مان می گفتم اینقدر سخت نگیر کسی مطلب ما را نمی خواند و ما فقط بر اساس وظیفه دینی و ملی خودمان بر ای دموکراسی و حقوق بشر می نویسیم . و البته هما نطور که شاهد هستید مدت زیادی هست که به دوستان در سایت مذکور زحمت با ز خوانی نمی دهیم .
این مصاحبه شما که با استناد به مطلب من انجام شده است و از طریق دوستی دریافت کردم به من کمی امید وار ی داد .
نظر من از نوشتن مطلب د ر مورد حقوق بشر این بود که به گذشته نقد بزنیم تا با اشتباهات کمتری در آینده بر خود کنیم که مردم ایران کمتر هزینه کنندو از جانشان مایه بگذرانند . در ان دوران نه تنها نهضت آزادی و آقای یزدی که دیگر گروهها هم اگر به مسند قدرت می رسیدند در اوایل کار خشو نت کمتر ی شاهد نبودیم . بدیهی است صحت سیلی زدن یا نزدن به گوش تیمسار رحیمی نمی تواند توجیهی برای عدم محا کمه عادلانه وی بدستور خلخالی و تحریک فخرالدین حجازی که در کنار گوش اقای خمینیبه عنوان رهبر مذهبی شناخته میشد انجام شد .
من معتقدم از انجا که دو صد گفته چون نیم کردار نیست بنا بر این لازم است که نقد را از خودمان شروع کنیم و هرکس بر اساس مسولیتی که داشته است با خودش و عملکرد گذشته اش بر خورد کند. من معتقدم آقای یزدی با توجه به نز دیکی شان به اقای خمینی در نوفل لوشاتو ( پاریس ) و بعد هم مدرسه علوی در ان دوران (در خوش بینانه ترین حالت) بطور انفعالی عمل کردند. زیرا وقتی مرحوم بازرگان با اولین فشار جدی ( قضیه گروگان گیری سفارت آمریکا ) استعفا کرد و عملا گروههای فشار و بحران ایجاد کردن به عنوان یک تا کتیک و استراتزی موفق نهاد ینه شد. آقای یزدی هم می توانستند استعفا بدهند . اتفا قا در جمله بعدی من نشان خواهم داد که آقا ی یزدی طرفدار راه حل نظامی بودند که خشونت هم جزئی از ان هست.
آقای یزدی متاسفانه از پیشنهاد و اصرار و پا فشاری شان در تشکیل کمیته ها و پاسداران انقلاب (که بعدا سپاه پاسداران نام گذاری شد ) صحبتی به میان نمی آورند. این دو نهاد از ابتدا بطور سیستماتیک ناقض حقوق شهروندها و مفتش عقاید مردم شد ند و اتفا قا نهضت ازادی و مرحوم بازر گان خود از اولین قربانیان کمیته های انقلاب بودند چند ماه بعد هم سپاه توسط سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی منجمله آقای حجاریان از کنترل آقای یزدی خارج شد.
ما یعنی تا آنجا که من اطلا ع دارم این موضوع را نقد نکرده اند در کانادا از دولت لیبرال انتقاد میکنیم که چرااقدامات لازم را برای جلوگیری از نقض حقوق ایرانیان نمی کنند با اینکه آنها که خارجی هستند و بالطبع منافع اقتصادی دارند که از دید گاه منافع ملی کانادا می تواند مشروعیت داشته باشد چکونه اقای یزدی و نهضت آزادی که مقامات رسمی حاکمیت حتی حاضر نیستند اجازه با ز گشائی دفتر پلمب شده شان را بدهند چه برسد به تا ئید نهضت همواره در عمل در کنار استبداد مطلقه فقیه که ناقض حقوق شهروندان ایرانی و مسلمانا نی که ملتزم به ولایت فقیه نیستند قرار می گیرند.
وقتی شما از تهران با تلویزیون سی بی سی کاناد ا" برنامه یکشنبه" مستقیم صحبت می کنید و و مجری با شما به عنوان " freedom movement of Iran نام می برد2 که برا ی بیینندگان کانادائی تداعی میکند که شما رهبری اپوزیسیون دموکراسی خواهی مردم ایران را دارید و حرفهایتان افشا گرانه بر ضد استبداد و دیکناتوری نیست انوقت تا ثیر مثبتی بر جنبش دموکراسی مردم ایران نخواهد داشت. با این فرض که نهضت آزادی در سال 84 تنها بخش کوچکی از ین جنبش مردمی باشد که البته " در بین جوانان سر خورده پایگاه چندانی ندارد " 3
در پایان لازم میدانم با توجه به نامه آقای دكتر سيد احمد صدر حاج سيد جوادي در مورد تکذیب سیلی زدن آقای یزدی به گوش تیمسار نصیری و هم چنین تکذیبیه اقای یزدی با توجه به اصل برائت در اسلام و حقوق قضائی و از انجا که مدرک معتبری در دست نیست. لذا من حرفم را در مورد این اتهام پس می گیرم و اگر مشکلی برای ایشان در این رابطه ایجاد شده است معذرت می خواهم .
پاورقی
1 . گفتگو با دکتر يزدي، دبيرکل نهضت آزادي ايران،پيرامون نقش او در دادگاه انقلاب
http://www.mellimazhabi.org/news/062005news/0806yazdi.htm
2. البته تر جمه انگلیسی آن هم همین می باشد.
3.دکتر محمد ملکی مصاحبه با هفته نامه پیک روز تورنتو 2004
قآ
با سلا م
21 -Jan-2006
در ارتبا ط با مصا حبه شما با آقای یزدی در پيرامون نقش ایشان در دادگاه انقلاب 1 لازم می دانم که توضیحاتی را برایتان ارسال کنم.
یکی از مسو لان سایت ملی مذهبی ها در خارج از ایران در سال 2002 چند بار تیتر های تر جمه و یا مطالب من و دوستان را تغییر می داد و یا آن را منتشر نمی کرد زیرا معتقد بود که مطالب ما که انتقاد از استبداد و دیکتاتوری ولایت مطلقه فقیه بود می تواند تا ثیر منفی در فشار بر ملی مذهبی ها ی داخل کشور و گر و گا ن های زندانی بگذارد . من هم به دوست عزیز مان می گفتم اینقدر سخت نگیر کسی مطلب ما را نمی خواند و ما فقط بر اساس وظیفه دینی و ملی خودمان بر ای دموکراسی و حقوق بشر می نویسیم . و البته هما نطور که شاهد هستید مدت زیادی هست که به دوستان در سایت مذکور زحمت با ز خوانی نمی دهیم .
این مصاحبه شما که با استناد به مطلب من انجام شده است و از طریق دوستی دریافت کردم به من کمی امید وار ی داد .
نظر من از نوشتن مطلب د ر مورد حقوق بشر این بود که به گذشته نقد بزنیم تا با اشتباهات کمتری در آینده بر خود کنیم که مردم ایران کمتر هزینه کنندو از جانشان مایه بگذرانند . در ان دوران نه تنها نهضت آزادی و آقای یزدی که دیگر گروهها هم اگر به مسند قدرت می رسیدند در اوایل کار خشو نت کمتر ی شاهد نبودیم . بدیهی است صحت سیلی زدن یا نزدن به گوش تیمسار رحیمی نمی تواند توجیهی برای عدم محا کمه عادلانه وی بدستور خلخالی و تحریک فخرالدین حجازی که در کنار گوش اقای خمینیبه عنوان رهبر مذهبی شناخته میشد انجام شد .
من معتقدم از انجا که دو صد گفته چون نیم کردار نیست بنا بر این لازم است که نقد را از خودمان شروع کنیم و هرکس بر اساس مسولیتی که داشته است با خودش و عملکرد گذشته اش بر خورد کند. من معتقدم آقای یزدی با توجه به نز دیکی شان به اقای خمینی در نوفل لوشاتو ( پاریس ) و بعد هم مدرسه علوی در ان دوران (در خوش بینانه ترین حالت) بطور انفعالی عمل کردند. زیرا وقتی مرحوم بازرگان با اولین فشار جدی ( قضیه گروگان گیری سفارت آمریکا ) استعفا کرد و عملا گروههای فشار و بحران ایجاد کردن به عنوان یک تا کتیک و استراتزی موفق نهاد ینه شد. آقای یزدی هم می توانستند استعفا بدهند . اتفا قا در جمله بعدی من نشان خواهم داد که آقا ی یزدی طرفدار راه حل نظامی بودند که خشونت هم جزئی از ان هست.
آقای یزدی متاسفانه از پیشنهاد و اصرار و پا فشاری شان در تشکیل کمیته ها و پاسداران انقلاب (که بعدا سپاه پاسداران نام گذاری شد ) صحبتی به میان نمی آورند. این دو نهاد از ابتدا بطور سیستماتیک ناقض حقوق شهروندها و مفتش عقاید مردم شد ند و اتفا قا نهضت ازادی و مرحوم بازر گان خود از اولین قربانیان کمیته های انقلاب بودند چند ماه بعد هم سپاه توسط سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی منجمله آقای حجاریان از کنترل آقای یزدی خارج شد.
ما یعنی تا آنجا که من اطلا ع دارم این موضوع را نقد نکرده اند در کانادا از دولت لیبرال انتقاد میکنیم که چرااقدامات لازم را برای جلوگیری از نقض حقوق ایرانیان نمی کنند با اینکه آنها که خارجی هستند و بالطبع منافع اقتصادی دارند که از دید گاه منافع ملی کانادا می تواند مشروعیت داشته باشد چکونه اقای یزدی و نهضت آزادی که مقامات رسمی حاکمیت حتی حاضر نیستند اجازه با ز گشائی دفتر پلمب شده شان را بدهند چه برسد به تا ئید نهضت همواره در عمل در کنار استبداد مطلقه فقیه که ناقض حقوق شهروندان ایرانی و مسلمانا نی که ملتزم به ولایت فقیه نیستند قرار می گیرند.
وقتی شما از تهران با تلویزیون سی بی سی کاناد ا" برنامه یکشنبه" مستقیم صحبت می کنید و و مجری با شما به عنوان " freedom movement of Iran نام می برد2 که برا ی بیینندگان کانادائی تداعی میکند که شما رهبری اپوزیسیون دموکراسی خواهی مردم ایران را دارید و حرفهایتان افشا گرانه بر ضد استبداد و دیکناتوری نیست انوقت تا ثیر مثبتی بر جنبش دموکراسی مردم ایران نخواهد داشت. با این فرض که نهضت آزادی در سال 84 تنها بخش کوچکی از ین جنبش مردمی باشد که البته " در بین جوانان سر خورده پایگاه چندانی ندارد " 3
در پایان لازم میدانم با توجه به نامه آقای دكتر سيد احمد صدر حاج سيد جوادي در مورد تکذیب سیلی زدن آقای یزدی به گوش تیمسار نصیری و هم چنین تکذیبیه اقای یزدی با توجه به اصل برائت در اسلام و حقوق قضائی و از انجا که مدرک معتبری در دست نیست. لذا من حرفم را در مورد این اتهام پس می گیرم و اگر مشکلی برای ایشان در این رابطه ایجاد شده است معذرت می خواهم .
پاورقی
1 . گفتگو با دکتر يزدي، دبيرکل نهضت آزادي ايران،پيرامون نقش او در دادگاه انقلاب
http://www.mellimazhabi.org/news/062005news/0806yazdi.htm
2. البته تر جمه انگلیسی آن هم همین می باشد.
3.دکتر محمد ملکی مصاحبه با هفته نامه پیک روز تورنتو 2004
قآ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر