Translate

یکشنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۵

نگراني آقاي خاتمي از تشويش افكار عمومي در ارتباط با مسئله حراج دختران ايراني

نگراني آقاي خاتمي از تشويش افكار عمومي در ارتباط با مسئله حراج دختران ايراني
خانه از پاي بست ويران است خواجه دربند نقش ايوان است

سعيد سلطانپور
December 07, 2004

يكي از ويژگيهاي حاكميت كه نمايندگي بخش مهمي از تفكر روحانيت سنتي شيعه را راهبري ميكند در اين است كه همواره سعي كرده است واقعيتهاي اجتماعي و مشكلات و مسائل اجتماعي مانند سكس و ‌فحشا را كه در جوامع شرق منجمله ايران تابو بوده است با سكوت و نفي كتمان كند.
از جناح حاكميت وزير اطلاعات و سپس خاتمي تنها روحانيوني بودند كه به صحنه آمدند تا خبر حراج دختران ايراني در كشورهاي جنوبي خليج فارس را تكذيب كنند، هرچند از نظر قانوني بايد پاسخگوي مردم بايد باشند. ابتدا وزير اطلاعات خبر را تكذيب كرد. سپس نيروي انتظامي خلباني را كه خبر را منتشر كرده بود باتهام تشويش اذهان عمومي دستگير كرد و سرانجام خاتمي در سميناري اقتصادي اين خبر را بخشي از جنگ رواني عليه ج. ا. خواند.
منهم به عنوان جزئي از ميليونها ايراني ديگر از شنيدن اين خبر قلبم بدرد آمد ولي صرفنظر از اينكه اين خبر درست باشد و يا نه، بخودي خود نميتواند از عمق فاجعه انساني، ‌اجتماعي و فرهنگي بكاهد.
در اين رابطه اشاره به چند نكته ضروري است:
بر خلاف بسياري از نيروهاي اپوزيسيون كه تنها فعاليتشان ضديت با رژيم جمهوري اسلامي است و بس اعتقاد دارند طرز تفكر و نحوه نگرش و حكمراني بخش سنتي روحانيت معضل سكس و فحشاي زير زميني را دامن زده است، نميتوان منكر ريشه دار بودن اين مسئله در فرهنگ حاكم فئودالي و مرد سالارانه و ديكتاتور زده ايران بود. همانطور كه به قدرت رسيدن آقاي خميني كه نمايندگي بخشهائي از جامعه سنتي و رهبري روحانيت سنتي را برعهده داشت را نميتوان تنها از شانس دانست و عدم رهبري منسجم ديگر اقشار جامعه را در نظر نگرفت.
در زمان محمدرضا شاه صنعتي شدن سريع ايران بدون اينكه فرهنگ سازي شود باعث شد كه ما در سالهاي 50 ببعد شاهد حضور 3 نسل زن ايراني در خيابانهاي ايران بوديم. مادر بزرگ با روبنده و چاقچور، ‌مادر با چادر و دختر با ميني ژوپ.
در زمان شاه سوءاستفاده هاي جنسي در ژاندارمري،‌ كلانتري و ارتش بسيار رايج بود. سوءاستفاده جنسي از كودكان در بسياري از مناطق و شهرها رايج بود. البته هيچگاه بررسيهاي جامعه شناسانه و ‌آماري در اين مورد انجام نشده است و تنها اشاراتي را ميتوان در ادبيات يافت كه يكي از شاخصهاي جوامعي مانند ايران پاكستان و كشورهاي عربي است كه اكثرا هم مسلمان هستند و بي ترديد با محدوديت رابطه بين دختران و پسران بي ارتباط نيست.
شايد تنها در دروان انقلاب بود كه مردم بدليل عوض شدن فرهنگشان بطور موقت تغيير كردند. ولي بعد از انقلاب و با كنار رفتن نيروهاي جوان و متعهدتر از كميته ها،‌ دوباره قصه قديم كلانتريها از سر گرفته شد و اين بار از آنجا كه هر گونه رابطه ميان زن و مرد جرم بود،‌ سوءاستفاده ها شدت گرفت. من فكر ميكنم همه نسل اول انقلاب بخوبي ميتوانند در هر كميته اي كساني كه را داراي پرونده بودند و بنوعي خلافكار بودند نام ببرند. يك نمونه مشخص آن اسمال تيغ كش (‌اسماعيل افتخاري )‌ رئيس كميته منطقه 9 مستقر در خيابان انقلاب جنب دانشگاه تهران كه چندي قبل باتهام قتل، تجاوز به زن شوهردار و .. در دادگستري محاكمه شد. كميته منطقه 9 يكي از كميته هائي بود كه نقش بسيار عمده اي در سركوبي دانشجويان و نيروهاي سازمانهاي سياسي داشت. محمد(1) (‌يكي از پاسداران كميته منطقه 9) تعريف ميكرد كه آنها در حين گشت اگر دختر و پسري و يا زناني را كه خود فروش بودند ميگرفتند، پسر را با چند تا پس گردني جدا ميكردند و بعد هم از دختر كه چاره اي براي حفظ آبرو و يا جلوگيري از شلاق خوردن نداشت سوءاستفاده جنسي ميكردند. (ه- چ) (2) ميگفت در دروان خدمت در بخش موادمخدر ژاندارمري مشهد،‌ بسيجي ها زن و مردهائي را كه دستگير كرده بودند تحول آنها ميدادند و قصه بالا تكرار ميشد. واقعا نميدانم چگونه ادامه بدهم فقط ميتوانم بگويم تنها خلخالي و سجادي دادستان دادگاه منكرات در سال 60 بودند كه ارتباط بين متهم و بازجوها و افراد اداري را زنا قلمداد كرده بودند. در سال 58 خلخالي 2 تن از افسران شهرباني مسئول زندان قصر را به اتهام لواط با زندانيان در همان زندان اعدام كرد.
سال 59 «عطيه» نامي كه مدل بود و حكم اعدام داشت وقتي به دفتر دادستاني وقت موسوي تبريزي رسيد نه تنها حكم لغو شد بلكه پاسداراني كه شب قبل از خانه وي ويدئو (‌كه در آن زمان قانوني نبود) ‌را برده بودند دستگيرشدند. شخص ديگري بنام تقي زاده، بازجوي شعبه دوم منكرات، زني را كه متهم خودش بود صيغه كرده بود. اين آقاي تقي زاده با دندانهاي زرد و تيپ كامل روستائي شبها در منزل اين خانم موند بالاي شمال شهري تردد داشت. آخرين نمونه آن خانه ريحانه كرج بود كه از دختران فراري توسط حاكم شرع و مقامات اداري كرج سوءاستفاده ميشد. و باين مجموعه بايد اضافه كرد هزاران كودك خياباني موسوم به كارتن خوابها را كه آسيب پديرترين اقشار جامعه هستند.
نمونه بسيار است ولي وقتي سيستم رسيدگي و مرجع عادل به شكايات وجود ندارد به چه كسي ميتوان شكايت كرد. چگونه ميشود زني يا دختري يا پسري شكايت كند كه كسي از وي سوءاستفاده كرده است. در كانادا هم كه سيستم وجود دارد تازه بعد از ساليان دراز هنوز پروندهاي سوءاستفاده هاي جنسي عليه مقامات و يا پليس باز ميشود. چه برسد به ايران كه هيچ قانوني وجود ندارد و فرهنگ جامعه هم قبول نميكند كه كسي بگويد به وي تجاوز شده است. اميدوارم روزي شرايطي فراهم شود تا همه كساني كه مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفته اند بيايند و قصه هاي تلخ شان را براي جلوكيري از تكرارش در تاريخمان بيان كنند.
فقر اقتصادي از يكسو، بدست آوردن پولهاي آسان توسط عده اي ديگر كه خرج كردن در زمينه (سكس) را آسان ميكند، ‌جا افتادن تعدد زوجات و ‌معشوقه داشتن تحت كلاه شرعي صيغه،‌ موجوديت زن به عنوان موجود درجه سوم ، عدم حمايت قانون مدني و شرعي از زنان،‌ فساد مالي در دستگاهاي انتظامي و قضائي باعث شده كه يك بحران عظيم فرهنگي و انساني و احتمالا بهداشتي مانند آفت ريشه هاي جامعه را بزند. اين در حالي ست كه اكثريت مردم از سيستم حكومتي ناراضي هستند ولي عملا بسياري از مردان عملا از نتايج اين سيستم خشنود هستند. آقائيكه در اصفهان آژانس مسافربري دارد با افتخار براي خواهر زاده هايش در تورنتو تعريف ميكرد كه چگونه وقتي به تهران ميرود دوستش براي تفريح وي دخترهاي مدرسه اي را تلفني مي آورد كه صبح هم از آنجا با كتابهايشان به مدرسه ميرفتند.
خانم معلمي ميگفت تعدادي از شاگردان 14-15 ساله وي هيچ تلاشي براي مخفي نگه داشتن فعاليتشان بعد از مدرسه نداشتند. اصولا در جوامعي كه فقط به ظاهر اهميت ميدهند (مثل ايران و عربستان) و وقتي كه اخلاقيات زير سوال ميرود فسادها زيرزميني ميشود.
عباس كه براي كار تجاري به كانادا آمده بود ميگفت شما اينجا در تورتنو چند تا خيابان داريد كه ميدانيد زنان تن فروش فعاليت ميكنند و هر چند غيرقانوني است ولي پليس كنترل آنرا هم دارد. (‌البته در مواردي پليس هم در كانادا از اينها سوءاستفاده جنسي و مالي ميكند - س.) ولي شما در تهران همه جا ميتوانيد اينگونه زنان را كه به انگيزه هاي مختلف در تجارت سكس هستند پيدا كنيد. وي ادامه ميداد وقتي سرت را بر گرداني ميبيني يك ماشين جلوي زنت ترمز كرده» و گويا اين مسئله بوق زدن و ترمز كردن يك اپيدمي در تهران شده است.
· متاسفانه تجارت انسان و سكس به يكي از پر درآمدترين فعاليتهاي اقتصادي جهان تبديل شده است. بعد از سقوط اتحاد جماهير شوروي شبكه هاي مافيايي شرقي به فرستادن دختران به آلمان و ديگر كشورهاي اروپائي اقدام كردند. كه در اين راستا از كمك پليس و مقامات محلي هم گاهاً بر خوردار ميشوند. چون تا وقتي خريدار وجود دارد قاچاق هم وجود دارد. اگر انقلاب نشده بود به احتمال قوي اين موجودات ستم ديده سر از ايران در مي آوردند كه در منطقه پولدارترين بود. ولي حالا شرايط عوض شده است.
· بدليل افزايش بيماري ايدز بيماران جنسي كشورهاي صنعتي غرب به كشورهايي مانند تايلند و هند ميروند تا از كودكان كه احتمالا سالم تر هستند سوءاستفاده كنند. خوشبختانه كانادا قانوني تصويب كرده است كه اين افراد ميتوانند در خاك كانادا مورد تعقيب قانوني قرار بگيرند. شيوخ عرب هم به دليل بالا خريداران خوبي براي نوجوانان ايراني و اكراين و گرجستان هستند . بد نيست اشاره اي د اشته باشم به سالي كه پليس عربستان 400 زائر ايراني را كشت در آن سال تعدادي از زنان زائر ايراني توسط عربها مورد تجاوز قرار گرفتند.
· كسي نميتواند اين حقيقت را كتمان كند كه بسياري از ايرانيها در طي سالهاي 1359 تا 67 به تجارت سكس در بلغارستان و روماني كمك كردند. بدليل محدوديتهاي داخلي به اين كشورها سفر كردند و همينطور ميشود از تايلند نام برد كه براي توريستهاي ايراني هيچ قبحي نداشت كه در تايلند با دختران جوان با پول اندك ارتباط داشته باشند و بعد هم بگويند كه براي آنها از نظر مذهبشان سكس مسئله اي ندارد. رژيم جمهوري اسلامي هم سفر تايلند را ممنوع كرد، نه از موضع فرهنگي و انسان دوستانه ضد تجارت سكس كودكان، بلكه از موضع ضد حال كه چرا جوانان مسلمان به كشور ديگر بروند و سكس داشته باشند.
مشكلات اجتماعي و محدوديت هاي آزاديهاي فردي داخل كشور، بايستي اثر مستقيمي در روند خروج زنان و دختران به كشورهاي حاشيه خليج داشته باشد. تنها فقر نميتواند عامل باشد هر چند فقر عامل اول فساد است ولي فقر حرمتي هم دارد و كم نيستند فقرائي كه شرفشان را و عزتشان را با هيچ چيزي عوض نميكنند. كشور تركيه كشور فقيري است و اكثريت هم مسلمان هستند ولي كمتر كسي بويژه از شهرنشينان حاضر است كه به آمريكا و يا كانادا برود مگر براي كار كردن كه مردان ميروند.

در پايان بايد نتيجه گيري كنم كه يك جامعه از تك تك افراد ( من و شما ) تشكيل شده است. اگر سيستمي فاسد است متشكل ازين منفردهاست .تنها نميشود همه تقصير ها را بر دوش سيستم انداخت اين شيوه تجربه نشان داده كه درد تاريخي اين ملت را دوا نخواهد كرد و خود فريبي است. براي مبارزه با فساد اجتماعي بايد همه از خودشان شروع كنند و خانه تكاني فكري، ‌فرهنگي و اخلاقي بكنند.

راستي از آقاي خاتمي هم ميتوان سئوال كرد كه آيا با تكذيب ميشود چشم بر واقعيات بست. آيا افزايش زنان خياباني و صادرات آنان به كشورهاي خليج تقصير شاه است يا شيطان بزرگ يا .. .
آقاي خاتمي بگذاريد برايتان بگويم كه «جمال» از هم لباسيهاي شما كه در سال 65 مسئول فرهنگي بنياد مستضعفان بود وقتي چند تا خانم كه كمي آرايش داشتند از جلوي ما در ميدان ولي عصر رد ميشدند با صداي بلند ميگفت: «بايد اينها را اول... بعد هم خفه كرد.»
كار فرهنگي از اين نوع نتيجه بهتري از گسترش فساد زيرزميني نخواهد داشت
«هر كه باد ميكارد توفان درو ميكند»


1. من فاميلي وي را فراموش كرده ام. وي دوست فرامرز توكلي محافظ مهندس سيفيان دومين شهردار تهران. بعد از انقلاب بود.
2. وي سالهاست كه در كاناداست.









هیچ نظری موجود نیست: