آمريكا يك كشور پيشتاز تروريسم در جهان است
مصاجبه جديد نوام چامسكي
برگردان : سعيد سلطانپور
Soltanpour@hotmail.com
Jan 1, 03
توضيح: اين مصاحبه در مركر مطبوعاتي مستقل ”سانفرانسسيكو بي “ در روز دوشنبه 30 دسامبر 2002 انجام شده است.
س : اگر بتوا نيم با سياست خارجي آمريكا در راتباط با جنگ عراق و تروريسم شروع كنيم بنظر شما در اين لحظه چه مي گذرد؟
چامسكي: اولا من تصور ميكنم كه در حال حاضر بايد خيلي مواظب باشيم در بكار بردن ” جنگ با تروريسم“ .اصلا نمي تواند كه جنگي بر عليه تروريسم باشد . يك غير ممكن منطقي است. براي اينكه آمريكا يك كشور تروريستي پيشتاز در دنيا هست. تمامي كساني كه در حا كميت هستند قبلا در دادگاه دنيا براي اقدامات تروريستي محكوم شده اند. آنها در شوراي امنيت سازمان ملل هم محكوم شده اند مگر اينكه قطعنامه را وتو كردند و انگليس هم در جلسه غايب بود. آنها 20 سال پيش عليه ترور اعلان جنگ كردند و مي دانيم كه چه شد. آنها آمريكاي مركزي را نابود كردند. آنها 1500000 نفر را در آفريقا كشتند. بنا بر اين “جنگي عليه ترور“ نيست.
يك عمل تروريستي نادر در 11 سپتامبر اتفاق افتاد . اولين نوع كه در غرب اتفاق افتاد بر عكس اينكه بطور معمول در ساير نقاط دنيا صورت ميگيرد .حادثه 11 ستامبر سبب شد كه تمام دولتها ظلم و بيرحمي خودشان را افزايش بدهنداز روسيه در چچن تا كشورهاي غربي در وضع كردن قوانين انضباطي بيشتر عليه شهر وندانشان .
اين (11 سپتامبر) اثرات بزرگي داشت براي مثال گرفتن عراق ( دومين منبع نفت دنيا) يك علاقه دراز مدت بود. بهر حال آمريكا كاري در جهت كنترل آن دير با زود بايد انجام ميداد و 11 سپتامبر اين بها نه را بدست آمريكا داد ”حالا ما يك بهانه داريم كه به جلو برويم همانگونه كه برنامه داشتيم.“
در اين راستا در سپتامبر امسال عراق به “ تهديد جدي براي مو جوديت آمريكا “ تبديل شد. خانم رايس هشدار داد كه مدرك بعدي براي اثبات سلاح هسته اي مشاهده ابرهاي قارچي (بمب اتمي) در آسمان نيو يورك است. تبليغ وسيعي با حضور چهر ه هاي سياسي بر روي اين قضيه شد. ”ما بايد صدام را تا تابستان نابود كنيم والا نابود ميشويم“. شما نبايد خيلي با هوش باشيد كه دريابيد كه تنها كساني كه از صدام ميترسند آمريكائيها هستند. همه از صدام متنفرند و البته مردم عراق هم از وي مي ترسند ولي خارج از عراق و آمريكا هيچ كسي از صدام نمي ترسد. نه كويت ، نه ايران و نه اروپا . همه از صدام متنفرند ولي از وي نمي ترسند.
در آمريكا مردم از صدام مي ترسند. در نظر سنجي ها درصد كساني كه از جنگ حمايت ميكنند زياد نيست ولي آن هم بر اساس ترس است. بگذاريد داستان قديمي را برايتان بگويم و داستان مربوط به 40 سال پيش در مدارس است وقتي به دانش آموزان يادداده ميشد كه در صورت وقوع حمله اتمي به زير ميز بروند.!! شوخي نمي كنم. آمريكا هميشه در ترس ازچيزي بوده است يك مثالي برايتان بزنم . درصد جنايات در آمريكا تقريبا برابر جنايت در ساير كشو.رهاي صنعتي دنيا است ولي وحشت از جنايت در آمريكا فراتر از ساير جوامع صنعتي است.
كساني كه در هيئت حاكمه هستند همه از دوران 80 هستند . آنها قبلا در چنين وضعي بوده اند و مي دانند كه چگونه فيلم بازي كنند . آنها در طي دهه 80 دائما طرحهاي تبليغاتي براي ترساندن مردم اجرا كرده اند.
ترساندن مردم سخت نيست اما زمان اين بار چنان انتخاب شده بود كه حني مفسرين سياسي اين پيام را دريافتند. فعاليتهاي نا مزدهاي رياست جمهوري از اواسط 2003 شروع خواهد شد. جمهوري خواهان نياز به يك پيروزي جنگي تحت حاكميتشان دارند. و سپس وارد مرحله بعدي بحران ايجاد كردن ميشوند. در غير اينصورت مردم متو جه خواهند شد كه چه بلايي بر سر آنان مي آيد كه يك هجوم عظيم بر عليه مردم مانند 1980. آنها دارند بازي 1980 را دوباره سازي ميكنند. در 80 آنها قدرت را بدست گرفتند در 81 انها داراي يك كسري بودجه عظيمي شدند .اين بار انها با كاهش ماليات ثروتمندان و بيشترين افزايش درهزينه كردن در بخش فدرالي در 20 سال اخيردچار كسري بودجه شدند. ( مترجم- در زمان كلينتوندر حدود 100 ميليار دلار آمريكااضافه بودجه داشت).
اين دولت يكي از فاسد ترين (مالي) بوده است مانند هيئت مديره شركت ” انران“ . يعني بطور غير معمولي سود هاي كلاني به جيب يك گروه فاسد تبهكار ميرود. براستي شما نمي توانيد همه اين اخبار را در صفحه اول داشته باشيد بالطبع از تيتر اخبار حذف ميشوند. شما بايد افكار عمومي را از اين اخبار منحرف كنيد. و تنها يك راه براي انحراف افكار عمومي هست و آن هم ترساندن مردم است كه در آن مهارت دارند.
بنظر من با توجه به منافع آمريكا در عراق در دراز مدت و مسائل داخلي آمريكا آنها بايد وارد جنگ قبل از انتخابات رياست جمهوري شوند. اما يك مشكل بزرگ بر سر راه است اينكه شما نمي دانيد چه خواهد شد؟ اگر ارتشي (عراق) در كار نباشد احتمالا عراق در 2 دقيقه متلاشي خواهد شد ولي شما نمي توانيد از آن مطمئن باشيد.اآما اگر اخطار هاي “سيا“ را در نظر بگيريد آنها امكان عمليات تروريستي را در صورت جنك توسط عراق منتفي نمي دانند.
ماجراجوئي هاي آمريكا ،دنيا را به سمت توسعه سلاحهاي كشتار جمعي سوق مي دهد. آنها مانع باز دارنده نمي بينند. نيروي كنوانسيون هاي بين المللي كار ا نيست. تنها راه مقابله، ترور و سلاحهاي كشتار جمعي است. و اين محتمل است. بنظر من تحليل هاي ”سيا“ و ام.آي6 (انگليس) بر اين اساس است.
اما شما نمي توانيد و سط انتخابات رياست جمهوري از احتمالات جنگ صحبت كنيد. شما بر روي خبر نگاران و روشنفكران حساب مي كنيد كه در اين مورد صچبت نكنند. چند نفر در مورد افغانستان صحبت ميكنند؟ افغانستان به جاي قبلي اش برگشته و دوباره توسط خوانين و گانگسترها اداره ميشود. چه كسي در باره آن مينويسد؟ تقريبا هيچ كس. اگر به جاي قبلي اش بر گردد ديگر كسي هم اهميتي به آن نخواهد داد.
اگر جنگ داخلي در عراق شروع شود و همه به قتل عام يكديگر بپردازند ”من ميتوانيم الان بنويسم كه” برگشت به عقب مردم . ما سعي كرديم آنها را نجات بدهيم ولي آنها مي خواهند همديگر را بكشند براي اينكه آنها اعراب كثيف هستند.!“ در آنموقع من ميتوانم تصور كنم كه آمريكا جنگ ديگري را عليه ايران با سوريه شروع كرده است.
در حقيقت جنگ عليه ايران در حال شكل گيري است . 12% از نيروي هوايي اسرائيل در تركيه است . آنها براي جنگ عليه ايران هستند نه عراق. عراق يك مشكل صوري است ولي ايران بك مسئله براي اسراييل بوده است. ايران كشوري است در منطقه كه آنها نمي تواننند با آن كنار بيايند و همواره ار آمريكا خواسته اند تا بر آن غلبه كند. بر اساس يك گزارش هواپيما هاي اسراييلي در جوار مرز ايران و تركيه سرگرم پروازهاي شناسايي هستند. نيروي هوائي اسرائيل از همه كشور هاي ناتو قوي تر است . همچنين گزارشاتي در مورد تحريك جدائي خواهان آذري است كه بنظر من جور در مي آيد. كاري كه شوروي در سال 1946 انجام داد و بدينوسيله ايران از سهم درياي خزر كنار خواهد ماند. بعد مي توانيد ايران را تقسيم كنيد. اين داستان در موقع خودش با داستان اينكه بايد از شر ايران خلاص شويم قبل از اينكه ايران بتواند ما را بكشد ادامه خواهد داشت.
ٍسوال : تا چه بعدي شما توليدات ماشينهاي جنگي كه آمريكا براي جنگ نياز دارد را در تبليغات براي اين جنگ افزار مي دانيد؟
چامسكي: شما بايد بدانيد كه آنچه صنعت نظامي ناميده ميشود همان صنعت فرا تكنو لوژي است . نام نظامي بك پوشش براي اين بخش در اقتصاد است. در ام. آي. تي. (انستيتوي تكنولوژي ماساچوست ) در جائئ كه من هستم همه اينرا ميدانند مگر چند تا اقتصاد دان. ةمه اينرا مي دانند براي اينكه حقو قشان را اينها پرداخت ميكنند. اين پول به ام. آي. تي. مي آيد با بستن قرارداد براي توليد نسل بعدي اين اقتصاذ تكنولوژي فرا پيشرفته. اگر شما نگاهي به آنچه اقتصاد نوين ناميده ميشود بياندازيد كامپيوتر و اينترنت - از موسساتي مانند ام. آي. تي بيرون مي ايد كه قرار داهاي با دولت فدرال بسته شده براي تحقيقات و توسعه تحت عنوان توليدات نظامي . سپس اين توليدات براي فروش به عموم تحويل آي. بي. ام. ميشود.
.
در حاشيه محل ام. آي .تي كمپاني هاي كوچك الكترونيك بود كه حالا تبديل به شركنهاي بيو تكنولژي شده است. بنابر اين كمكهاي دولتي به اين شركتها در حال رشد است. اگر شما مي خواهيذ يك شركت كوچك را شروع كنيد كه روزي كسي آنرا به قيمت بالائي بخرد، شما بايد در زمينه مهندسي ژنتيك و بيو تكنو لژيك و غيره فعاليت كنيد. اين مسئله سابقه تاريخي دارد . هميشه يك بخش پوياي فدرال ،رشد اقتصادي بدست خواهد آورد.
يكي از دلايل اصلي كه آمريكا ميخواهد كنترل نفت را بدست بگيرد بدليل برگشت سود آن در راه هاي مختلف است. تنها سود نفت نيست بلكه فروش نطامي هم هست. بزرگترين خريداران اسلحه آمريكا و انگليس عربستان و امارات متحده عربي هستند. آنها بيشتربن اين جنگ افزار را مي خرند و اين سود براي شركتهاي داراي تكنولوژي فرا پيشرفته هست. اين پول به خزانه داري آمريكا و سهام مربوط به خزانه داري سرازير ميشود. به طرق مختلف اين پول به اقتصاد آمريكا و انگليس كمك ميكند.
در سال 1958 وقتي كه عراق كنترل كارتل نفتي ” انگلو -آمريكن“ را بدست گرفت انگليس بشدت وحشت زده شد. در آن زمان انكليس متكي به سود نفت كويت بود و نياز مند دلارهاي نفتي كويت براي حمايت اقتصاد ش بود. در آن زمان انگليس و آمريكا تصميم گرفتند كه يك نوعي از خود كفائي به كويت اعطا كنند تا از خطر ملي شدن صنعت نفت جلو گيري كنند. تا آنموقع كويت يك مستعمره انگليس بود. آنها به كويتي ها گفتند شما مي توانيد اداره پست خودتان را اداره كنيد و مي توانيد پرچم خودتان را هم داشته باشيد و اين جور چيزها. انگليس گفت اگر چيزي از مسير دلخواهشان خارج شد آنها دخالت نظامي بكنند تا از ادامه كنترل نفت كويت مطمئن شوند و آمريكا هم موافقت كرد تا به عربستان و امارات متحده همان امتيازات را بدهد.
ٍسوال: نظرات مختلفي هم در مورد كنترل اروپا و اقيانوسيه هم هست.
چامسكي : مطمئنا. شخص با هوشي مانند جورج كنن اشاره ميكند كه كنترل منابع نفتي خاور ميانه ” قدرت وتو“ را به آمريكا ميدهد. او بطور مشخص به ژاپن اشاره ميكند. بدين دليل ژاپني ها سخت سرگرم پيدا كردن منابع نفتي مستقل هستند. و بدين دليل آنها رابطه خو بي با اندونزي و ايران پر قرار كرده اند تا از سيستم كنترل آمريكا خارج شوند.
يكي از اهداف طرح مارشال( بعد از جنگ جهاني دوم) تغيير سوخت ژاپن و اروپا از زغال سنگ به نفت بود. اروپا و ژاپن منابع زغال سنگ داشتند ولي آنها تغيير سوخت داد ند تا كنترل را به دست آمريكا بد هند. 2 ميليارد دلار از 13 ميليارد دلار طرح مارشال هزينه شركتهاي نفتي شد. براي در دست داشتن قدرت، كنترل منابع نفتي براي چندين نسل لازم بود.
شوراي امنيت ملي يك پروژه اي را درسال0 200 منتشر كرد بنام “ گرايشات جهاني در سال 2015“ . آنها پيش بيني هاي جالبي در مورد افزايش تروريسم بر اثر جهاني شدن كرده اند. آنها مستقيما اينرا مي گويند. آنها اعلام ميكنند كه ما به سمت افزايش فا صله اقتصادي مي رويم بر عكس آنچه كه تتوري اقتصادي پيش بيني مي كند. اما آنها واقع گرا هستند و مي گويند كه ما به سمت نطامي گري بيشتر ، تنش ها و دشمني ها و خشونت بيشتر مي رويم. بسياري ار آنها بر عليه آمريكا خواهد بود.
آنها همجنين پيش بيني مي كنند كه نفت خاورميانه اهميت بيشتري براي انرژي و صنعت دنيا خواهد داشت. اما آمريكا به آن متكي نخواهد بود ولي بهتر است كه كنترل آن را داشته باشد . كنترل نفت بهتر از موضوع دسترسي داشتن به آن است.
سؤال: نطر شما در مورد جنبش ضد جنگ اخير در مقايسه با جنگ ويتنام چيست؟ مردم از شركت در تظا هرات ضد جنگ چه چيزي به دست خواهند آورد.؟ فكر مي كنيد امكان جلوگيري از وقوع جنگ هست؟
چامسكي: خيلي سخت است زيرا زمان كم است. اما شما مي توانيد هزينه آنرا (براي دولت) بيشتر كنيد كه البته خيلي مهم است. حتي اگر اين جنك متوقف نشود اين مهم است كه هزينه جنگ زياد شود كه جنگ بعدي اتفاق نيفتد.
در مقايسه با جنبش ضد جنگ ويتنام اين جنبش جلو هست. مردم در مورد جنبش ويتنام صحبت مي كنند ولي آنها يا فراموش كرده اند و يا نمي دانند كه در عمل چگونه بوده است.
جنگ در 1962 يا حملات هوائي ،بمبا ران هاي شيميائي و اردوگاه هاي كار اجباري شروع شد . اعتراضي تا 4-5 سال بعد از شروع جنگ انجام نشد كه آنهم در مورد شمال بودو عملا اعتراضي در مورد بمبارن هاي جنوب نشد. حمله اصلي هم عليه ويتنام جنوبي بود.
. اين بار تعتراضات قبل از شروع جنگ شده است. من نمي توانم از يك مورد اعتراض عليه جنگي در اروپا و آمريكا در هيچ سطحي قبل از شروع جنگي مثال بياورم. يك تغييرات بزرگي در فرهنگ مردم غرب بوجود آمده است در اين 30-40 سال گذشته كه پديده نادري است.
سوال: بعضي وقتها به محض اينكه تظا هرات در يك چارچوب انحصاري تمام ميشود، يك راهپيماي هر 6 ماه يكبار شايد، شما مورد حمله قرار مي گيريد. اخيرا تظا هرات مردم بر ضد جنگ در ”برايتون“ مورد حمله پليس با اسپري فلفل و باتوم قرار گرفت در حاليكه مردم در خيابان نشسته بودند
.
چامسكي: تظاهرات بيشتر، سخت گير يهاي بيشتر. اين يك شيوه معمول است . وقتي كه تظا هرات ضد ويتنام شروع شد زور گوئي هاي پليس نيز افزايش يافت. من در آستانه يك زندان دراز مدت بودم كه توسط “تت افنسيو“اين حكم متوقف شد وقتي كه تشكيلات “تت آفنسيو“ بر عليه جنگ تغير موضع داد و دادگاهها را لغو كردند. الان هم مردم بسياري ممكن است كه سر از باز داشتگاه ” گوانتانا بي“ در آورند. . مردم ار اين آكاه هستند.
اگر تظاهرات در يك كشور باشد ستم هم خواهد بود. آيا مي توانند با آن مسئله را حل كنند؟ اين بستگي به عكس العمل الهاي بسياري دارد. در دهه 50 دوران مك كارتيزم دليل موفقيت آن عدم مقاومت در مقابل آن بود. وقتي در دهه 60 آنرا امتحان كردند در جا شكست خورد براي اينكه مردم به سادگي به آن خنديدند. حتي يك ديكتاتور هم نمي تواند همه كار هائي را كه مي خواهد انجام بدهد. بايستي درجه اي از حمايت مردمي را داشته باشد. و در كشورهااي دموكراتيك اين موضوع يك سيستم قدرت شكننده تر است.
سوا ل اصلي در كليه اين مسائل اين است كه مردم چقدر مقاومت نشان بدهند.
Payvandnews.com
Source: sf.indymedia.org/news/2002/12/1555839.php
مصاجبه جديد نوام چامسكي
برگردان : سعيد سلطانپور
Soltanpour@hotmail.com
Jan 1, 03
توضيح: اين مصاحبه در مركر مطبوعاتي مستقل ”سانفرانسسيكو بي “ در روز دوشنبه 30 دسامبر 2002 انجام شده است.
س : اگر بتوا نيم با سياست خارجي آمريكا در راتباط با جنگ عراق و تروريسم شروع كنيم بنظر شما در اين لحظه چه مي گذرد؟
چامسكي: اولا من تصور ميكنم كه در حال حاضر بايد خيلي مواظب باشيم در بكار بردن ” جنگ با تروريسم“ .اصلا نمي تواند كه جنگي بر عليه تروريسم باشد . يك غير ممكن منطقي است. براي اينكه آمريكا يك كشور تروريستي پيشتاز در دنيا هست. تمامي كساني كه در حا كميت هستند قبلا در دادگاه دنيا براي اقدامات تروريستي محكوم شده اند. آنها در شوراي امنيت سازمان ملل هم محكوم شده اند مگر اينكه قطعنامه را وتو كردند و انگليس هم در جلسه غايب بود. آنها 20 سال پيش عليه ترور اعلان جنگ كردند و مي دانيم كه چه شد. آنها آمريكاي مركزي را نابود كردند. آنها 1500000 نفر را در آفريقا كشتند. بنا بر اين “جنگي عليه ترور“ نيست.
يك عمل تروريستي نادر در 11 سپتامبر اتفاق افتاد . اولين نوع كه در غرب اتفاق افتاد بر عكس اينكه بطور معمول در ساير نقاط دنيا صورت ميگيرد .حادثه 11 ستامبر سبب شد كه تمام دولتها ظلم و بيرحمي خودشان را افزايش بدهنداز روسيه در چچن تا كشورهاي غربي در وضع كردن قوانين انضباطي بيشتر عليه شهر وندانشان .
اين (11 سپتامبر) اثرات بزرگي داشت براي مثال گرفتن عراق ( دومين منبع نفت دنيا) يك علاقه دراز مدت بود. بهر حال آمريكا كاري در جهت كنترل آن دير با زود بايد انجام ميداد و 11 سپتامبر اين بها نه را بدست آمريكا داد ”حالا ما يك بهانه داريم كه به جلو برويم همانگونه كه برنامه داشتيم.“
در اين راستا در سپتامبر امسال عراق به “ تهديد جدي براي مو جوديت آمريكا “ تبديل شد. خانم رايس هشدار داد كه مدرك بعدي براي اثبات سلاح هسته اي مشاهده ابرهاي قارچي (بمب اتمي) در آسمان نيو يورك است. تبليغ وسيعي با حضور چهر ه هاي سياسي بر روي اين قضيه شد. ”ما بايد صدام را تا تابستان نابود كنيم والا نابود ميشويم“. شما نبايد خيلي با هوش باشيد كه دريابيد كه تنها كساني كه از صدام ميترسند آمريكائيها هستند. همه از صدام متنفرند و البته مردم عراق هم از وي مي ترسند ولي خارج از عراق و آمريكا هيچ كسي از صدام نمي ترسد. نه كويت ، نه ايران و نه اروپا . همه از صدام متنفرند ولي از وي نمي ترسند.
در آمريكا مردم از صدام مي ترسند. در نظر سنجي ها درصد كساني كه از جنگ حمايت ميكنند زياد نيست ولي آن هم بر اساس ترس است. بگذاريد داستان قديمي را برايتان بگويم و داستان مربوط به 40 سال پيش در مدارس است وقتي به دانش آموزان يادداده ميشد كه در صورت وقوع حمله اتمي به زير ميز بروند.!! شوخي نمي كنم. آمريكا هميشه در ترس ازچيزي بوده است يك مثالي برايتان بزنم . درصد جنايات در آمريكا تقريبا برابر جنايت در ساير كشو.رهاي صنعتي دنيا است ولي وحشت از جنايت در آمريكا فراتر از ساير جوامع صنعتي است.
كساني كه در هيئت حاكمه هستند همه از دوران 80 هستند . آنها قبلا در چنين وضعي بوده اند و مي دانند كه چگونه فيلم بازي كنند . آنها در طي دهه 80 دائما طرحهاي تبليغاتي براي ترساندن مردم اجرا كرده اند.
ترساندن مردم سخت نيست اما زمان اين بار چنان انتخاب شده بود كه حني مفسرين سياسي اين پيام را دريافتند. فعاليتهاي نا مزدهاي رياست جمهوري از اواسط 2003 شروع خواهد شد. جمهوري خواهان نياز به يك پيروزي جنگي تحت حاكميتشان دارند. و سپس وارد مرحله بعدي بحران ايجاد كردن ميشوند. در غير اينصورت مردم متو جه خواهند شد كه چه بلايي بر سر آنان مي آيد كه يك هجوم عظيم بر عليه مردم مانند 1980. آنها دارند بازي 1980 را دوباره سازي ميكنند. در 80 آنها قدرت را بدست گرفتند در 81 انها داراي يك كسري بودجه عظيمي شدند .اين بار انها با كاهش ماليات ثروتمندان و بيشترين افزايش درهزينه كردن در بخش فدرالي در 20 سال اخيردچار كسري بودجه شدند. ( مترجم- در زمان كلينتوندر حدود 100 ميليار دلار آمريكااضافه بودجه داشت).
اين دولت يكي از فاسد ترين (مالي) بوده است مانند هيئت مديره شركت ” انران“ . يعني بطور غير معمولي سود هاي كلاني به جيب يك گروه فاسد تبهكار ميرود. براستي شما نمي توانيد همه اين اخبار را در صفحه اول داشته باشيد بالطبع از تيتر اخبار حذف ميشوند. شما بايد افكار عمومي را از اين اخبار منحرف كنيد. و تنها يك راه براي انحراف افكار عمومي هست و آن هم ترساندن مردم است كه در آن مهارت دارند.
بنظر من با توجه به منافع آمريكا در عراق در دراز مدت و مسائل داخلي آمريكا آنها بايد وارد جنگ قبل از انتخابات رياست جمهوري شوند. اما يك مشكل بزرگ بر سر راه است اينكه شما نمي دانيد چه خواهد شد؟ اگر ارتشي (عراق) در كار نباشد احتمالا عراق در 2 دقيقه متلاشي خواهد شد ولي شما نمي توانيد از آن مطمئن باشيد.اآما اگر اخطار هاي “سيا“ را در نظر بگيريد آنها امكان عمليات تروريستي را در صورت جنك توسط عراق منتفي نمي دانند.
ماجراجوئي هاي آمريكا ،دنيا را به سمت توسعه سلاحهاي كشتار جمعي سوق مي دهد. آنها مانع باز دارنده نمي بينند. نيروي كنوانسيون هاي بين المللي كار ا نيست. تنها راه مقابله، ترور و سلاحهاي كشتار جمعي است. و اين محتمل است. بنظر من تحليل هاي ”سيا“ و ام.آي6 (انگليس) بر اين اساس است.
اما شما نمي توانيد و سط انتخابات رياست جمهوري از احتمالات جنگ صحبت كنيد. شما بر روي خبر نگاران و روشنفكران حساب مي كنيد كه در اين مورد صچبت نكنند. چند نفر در مورد افغانستان صحبت ميكنند؟ افغانستان به جاي قبلي اش برگشته و دوباره توسط خوانين و گانگسترها اداره ميشود. چه كسي در باره آن مينويسد؟ تقريبا هيچ كس. اگر به جاي قبلي اش بر گردد ديگر كسي هم اهميتي به آن نخواهد داد.
اگر جنگ داخلي در عراق شروع شود و همه به قتل عام يكديگر بپردازند ”من ميتوانيم الان بنويسم كه” برگشت به عقب مردم . ما سعي كرديم آنها را نجات بدهيم ولي آنها مي خواهند همديگر را بكشند براي اينكه آنها اعراب كثيف هستند.!“ در آنموقع من ميتوانم تصور كنم كه آمريكا جنگ ديگري را عليه ايران با سوريه شروع كرده است.
در حقيقت جنگ عليه ايران در حال شكل گيري است . 12% از نيروي هوايي اسرائيل در تركيه است . آنها براي جنگ عليه ايران هستند نه عراق. عراق يك مشكل صوري است ولي ايران بك مسئله براي اسراييل بوده است. ايران كشوري است در منطقه كه آنها نمي تواننند با آن كنار بيايند و همواره ار آمريكا خواسته اند تا بر آن غلبه كند. بر اساس يك گزارش هواپيما هاي اسراييلي در جوار مرز ايران و تركيه سرگرم پروازهاي شناسايي هستند. نيروي هوائي اسرائيل از همه كشور هاي ناتو قوي تر است . همچنين گزارشاتي در مورد تحريك جدائي خواهان آذري است كه بنظر من جور در مي آيد. كاري كه شوروي در سال 1946 انجام داد و بدينوسيله ايران از سهم درياي خزر كنار خواهد ماند. بعد مي توانيد ايران را تقسيم كنيد. اين داستان در موقع خودش با داستان اينكه بايد از شر ايران خلاص شويم قبل از اينكه ايران بتواند ما را بكشد ادامه خواهد داشت.
ٍسوال : تا چه بعدي شما توليدات ماشينهاي جنگي كه آمريكا براي جنگ نياز دارد را در تبليغات براي اين جنگ افزار مي دانيد؟
چامسكي: شما بايد بدانيد كه آنچه صنعت نظامي ناميده ميشود همان صنعت فرا تكنو لوژي است . نام نظامي بك پوشش براي اين بخش در اقتصاد است. در ام. آي. تي. (انستيتوي تكنولوژي ماساچوست ) در جائئ كه من هستم همه اينرا ميدانند مگر چند تا اقتصاد دان. ةمه اينرا مي دانند براي اينكه حقو قشان را اينها پرداخت ميكنند. اين پول به ام. آي. تي. مي آيد با بستن قرارداد براي توليد نسل بعدي اين اقتصاذ تكنولوژي فرا پيشرفته. اگر شما نگاهي به آنچه اقتصاد نوين ناميده ميشود بياندازيد كامپيوتر و اينترنت - از موسساتي مانند ام. آي. تي بيرون مي ايد كه قرار داهاي با دولت فدرال بسته شده براي تحقيقات و توسعه تحت عنوان توليدات نظامي . سپس اين توليدات براي فروش به عموم تحويل آي. بي. ام. ميشود.
.
در حاشيه محل ام. آي .تي كمپاني هاي كوچك الكترونيك بود كه حالا تبديل به شركنهاي بيو تكنولژي شده است. بنابر اين كمكهاي دولتي به اين شركتها در حال رشد است. اگر شما مي خواهيذ يك شركت كوچك را شروع كنيد كه روزي كسي آنرا به قيمت بالائي بخرد، شما بايد در زمينه مهندسي ژنتيك و بيو تكنو لژيك و غيره فعاليت كنيد. اين مسئله سابقه تاريخي دارد . هميشه يك بخش پوياي فدرال ،رشد اقتصادي بدست خواهد آورد.
يكي از دلايل اصلي كه آمريكا ميخواهد كنترل نفت را بدست بگيرد بدليل برگشت سود آن در راه هاي مختلف است. تنها سود نفت نيست بلكه فروش نطامي هم هست. بزرگترين خريداران اسلحه آمريكا و انگليس عربستان و امارات متحده عربي هستند. آنها بيشتربن اين جنگ افزار را مي خرند و اين سود براي شركتهاي داراي تكنولوژي فرا پيشرفته هست. اين پول به خزانه داري آمريكا و سهام مربوط به خزانه داري سرازير ميشود. به طرق مختلف اين پول به اقتصاد آمريكا و انگليس كمك ميكند.
در سال 1958 وقتي كه عراق كنترل كارتل نفتي ” انگلو -آمريكن“ را بدست گرفت انگليس بشدت وحشت زده شد. در آن زمان انكليس متكي به سود نفت كويت بود و نياز مند دلارهاي نفتي كويت براي حمايت اقتصاد ش بود. در آن زمان انگليس و آمريكا تصميم گرفتند كه يك نوعي از خود كفائي به كويت اعطا كنند تا از خطر ملي شدن صنعت نفت جلو گيري كنند. تا آنموقع كويت يك مستعمره انگليس بود. آنها به كويتي ها گفتند شما مي توانيد اداره پست خودتان را اداره كنيد و مي توانيد پرچم خودتان را هم داشته باشيد و اين جور چيزها. انگليس گفت اگر چيزي از مسير دلخواهشان خارج شد آنها دخالت نظامي بكنند تا از ادامه كنترل نفت كويت مطمئن شوند و آمريكا هم موافقت كرد تا به عربستان و امارات متحده همان امتيازات را بدهد.
ٍسوال: نظرات مختلفي هم در مورد كنترل اروپا و اقيانوسيه هم هست.
چامسكي : مطمئنا. شخص با هوشي مانند جورج كنن اشاره ميكند كه كنترل منابع نفتي خاور ميانه ” قدرت وتو“ را به آمريكا ميدهد. او بطور مشخص به ژاپن اشاره ميكند. بدين دليل ژاپني ها سخت سرگرم پيدا كردن منابع نفتي مستقل هستند. و بدين دليل آنها رابطه خو بي با اندونزي و ايران پر قرار كرده اند تا از سيستم كنترل آمريكا خارج شوند.
يكي از اهداف طرح مارشال( بعد از جنگ جهاني دوم) تغيير سوخت ژاپن و اروپا از زغال سنگ به نفت بود. اروپا و ژاپن منابع زغال سنگ داشتند ولي آنها تغيير سوخت داد ند تا كنترل را به دست آمريكا بد هند. 2 ميليارد دلار از 13 ميليارد دلار طرح مارشال هزينه شركتهاي نفتي شد. براي در دست داشتن قدرت، كنترل منابع نفتي براي چندين نسل لازم بود.
شوراي امنيت ملي يك پروژه اي را درسال0 200 منتشر كرد بنام “ گرايشات جهاني در سال 2015“ . آنها پيش بيني هاي جالبي در مورد افزايش تروريسم بر اثر جهاني شدن كرده اند. آنها مستقيما اينرا مي گويند. آنها اعلام ميكنند كه ما به سمت افزايش فا صله اقتصادي مي رويم بر عكس آنچه كه تتوري اقتصادي پيش بيني مي كند. اما آنها واقع گرا هستند و مي گويند كه ما به سمت نطامي گري بيشتر ، تنش ها و دشمني ها و خشونت بيشتر مي رويم. بسياري ار آنها بر عليه آمريكا خواهد بود.
آنها همجنين پيش بيني مي كنند كه نفت خاورميانه اهميت بيشتري براي انرژي و صنعت دنيا خواهد داشت. اما آمريكا به آن متكي نخواهد بود ولي بهتر است كه كنترل آن را داشته باشد . كنترل نفت بهتر از موضوع دسترسي داشتن به آن است.
سؤال: نطر شما در مورد جنبش ضد جنگ اخير در مقايسه با جنگ ويتنام چيست؟ مردم از شركت در تظا هرات ضد جنگ چه چيزي به دست خواهند آورد.؟ فكر مي كنيد امكان جلوگيري از وقوع جنگ هست؟
چامسكي: خيلي سخت است زيرا زمان كم است. اما شما مي توانيد هزينه آنرا (براي دولت) بيشتر كنيد كه البته خيلي مهم است. حتي اگر اين جنك متوقف نشود اين مهم است كه هزينه جنگ زياد شود كه جنگ بعدي اتفاق نيفتد.
در مقايسه با جنبش ضد جنگ ويتنام اين جنبش جلو هست. مردم در مورد جنبش ويتنام صحبت مي كنند ولي آنها يا فراموش كرده اند و يا نمي دانند كه در عمل چگونه بوده است.
جنگ در 1962 يا حملات هوائي ،بمبا ران هاي شيميائي و اردوگاه هاي كار اجباري شروع شد . اعتراضي تا 4-5 سال بعد از شروع جنگ انجام نشد كه آنهم در مورد شمال بودو عملا اعتراضي در مورد بمبارن هاي جنوب نشد. حمله اصلي هم عليه ويتنام جنوبي بود.
. اين بار تعتراضات قبل از شروع جنگ شده است. من نمي توانم از يك مورد اعتراض عليه جنگي در اروپا و آمريكا در هيچ سطحي قبل از شروع جنگي مثال بياورم. يك تغييرات بزرگي در فرهنگ مردم غرب بوجود آمده است در اين 30-40 سال گذشته كه پديده نادري است.
سوال: بعضي وقتها به محض اينكه تظا هرات در يك چارچوب انحصاري تمام ميشود، يك راهپيماي هر 6 ماه يكبار شايد، شما مورد حمله قرار مي گيريد. اخيرا تظا هرات مردم بر ضد جنگ در ”برايتون“ مورد حمله پليس با اسپري فلفل و باتوم قرار گرفت در حاليكه مردم در خيابان نشسته بودند
.
چامسكي: تظاهرات بيشتر، سخت گير يهاي بيشتر. اين يك شيوه معمول است . وقتي كه تظا هرات ضد ويتنام شروع شد زور گوئي هاي پليس نيز افزايش يافت. من در آستانه يك زندان دراز مدت بودم كه توسط “تت افنسيو“اين حكم متوقف شد وقتي كه تشكيلات “تت آفنسيو“ بر عليه جنگ تغير موضع داد و دادگاهها را لغو كردند. الان هم مردم بسياري ممكن است كه سر از باز داشتگاه ” گوانتانا بي“ در آورند. . مردم ار اين آكاه هستند.
اگر تظاهرات در يك كشور باشد ستم هم خواهد بود. آيا مي توانند با آن مسئله را حل كنند؟ اين بستگي به عكس العمل الهاي بسياري دارد. در دهه 50 دوران مك كارتيزم دليل موفقيت آن عدم مقاومت در مقابل آن بود. وقتي در دهه 60 آنرا امتحان كردند در جا شكست خورد براي اينكه مردم به سادگي به آن خنديدند. حتي يك ديكتاتور هم نمي تواند همه كار هائي را كه مي خواهد انجام بدهد. بايستي درجه اي از حمايت مردمي را داشته باشد. و در كشورهااي دموكراتيك اين موضوع يك سيستم قدرت شكننده تر است.
سوا ل اصلي در كليه اين مسائل اين است كه مردم چقدر مقاومت نشان بدهند.
Payvandnews.com
Source: sf.indymedia.org/news/2002/12/1555839.php
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر